داستان هدیه تولدم - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-30.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-03-08 17:56:452021-10-13 23:03:29داستان هدیه تولدمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام مارکو جان دوست عزیزم.
نظرت را خواندم بسیار لذت بردم خیلی کیف کردم و ازش یک کپی هم برداشتم تا بار های بار ها مطالعه کنم.
خوشحال شدم که با خودت در صلح هستی و این قدر اتفاقات خوبی برایت افتاده است.
هر جا هستی متمرکز بر روی نکات مثبت باشی.
سلام آقای سهامی عزیز.
کامنت تون رو خوندم و خیلی کیف کردم خصوصا او بخش تردمیل که خیلی آموزنده بود برام.
هر جا هستید متمرکز بر روی نکات مثبت باشید.
سلام بر شما دوست عزیز.
خیلی خوب نکات این فایل و نوشته های خانم شایسته را درک کردی.
من شما را تحسین میکنم.
هر جا هستی متمرکز بر روی نکات مثبت باشی.
سلام دوست عزیز
بله که میشه اصلا میشه همه سال رو جشن تولد گرفت
ایشالا روزی برسه که همه مون کنار هم جمع بشیم و365 روز سال رو برای هم دیگه جشن تولد بگیریم.
Number one!
سلام نگین خانم عزیز.
مرسی که همچین کامنت زیبای رو نوشتید، خیلی از مطالعه دیدگاه تون لذت بردم خیلی کیف داد، شما را تحسین میکنم و برایتان آرزوی سلامتی دارم.
سلام رها خانم عزیز.
امیدوارم حال دلتون خوب باشه.
من دیدگاه تون رو خوندم خیلی عالی بود.
خوش حال شدم که متوجه شدید که نباید به خواسته تون بچسپید.
من هم یه چیزای متوجه شدم که اینجا برا تون می نویسم.
اول اینکه وقتی ما یک خواسته ای داریم و می سپاریمش به خداوند حال مون خوب میشه و راحت و سرخوش می شیم با خودمون در صلح میشیم
ولی زمان های که نگران خواسته مون هستیم توجه ما بر روی ناخواسته های که شاید شاید شاید برامون بیفته قرار داره عموما نگران توجه و نظر دیگران در رابطه با خواسته مون هستیم مثلا اگه شما دوست دارید که خانه ای مستقل داشته باشید حی با خود فکر میکنید که وقتی من خانه مستقلی برای خودم بگیرم مامان بابام چه واکنش های نامناسبی نشون خواهند یا منو بد قضاوت خواهند کرد و حی اون لحظات رو تجسم میکنیم.
در شما به خودتون حق میدید که خانه مستقلی داشته باشید.
ولی اگه به خدای خودمون باور داشته باشیم این نگرانی ها قدرتی نخواهند داشت و خداوند در قرآن میگه که : ای شیطان تو هرگز بر بنده گان من سلطه ای نخواهی داشت.
چون هر وقت که فرکانس های ما در رابطه با اون خانه یا هر خواسته دیگری خالص بشن، خداوند خود به خود ما را هدایت میکنه و ما رو به خواسته مون میرسونه حتی حتی اگه پول خرید اون خونه رو نداشته باشیم حتی اگه دیگران اینو نخواسته باشند باز هم ما هدایت میشیم،
و باید این رو مد نظر داشته باشیم که هر وقت که نگران خواسته مان هستیم ذهن داره درباره اون خواسته باور های مخرب می سازه و ما باید به هدایت خداوند ایمان داشته باشیم تا نگران نباشیم.
دوما این ایمان داشتن به هدایت خداوند و نگران نبودن در مورد خواسته هم به تکامل نیاز داره.
به گفته استاد هنوز هم اون نجوا ها هستند و کار شون رو انجام میدن ولی من کمتر بهشون توجه میکنم.
استاد خیلی سال میشه روی خودشون کار میکنن او وقتی تو بندرعباس راننده تاکسی بودند تا حالا.
ما نباید از خودمون انتظار بیجا داشته باشیم که یک شبه در مهارت کنترول ذهن مثل استاد عباس منش بشیم.
این چیز طبیعی است که بعضی وقت ها نگران بشیم چون ما سال ها یه جوری دیگه فکر کردیم و حالا میخواهیم بعد از اون همه سال اینجوری و به روش استاد فکر کنیم.
خوب شد این نکات رو به خودم هم یاد آوری کردم.
از زندگی تون لذت ببرید و با این اسم زیبای که دارید خود تون را رها کنید از نجوا ها.
هر جا هستید متمرکز بر روی نکات مثبت باشید.
سلام دوست عزیز.
مرسی که این دیدگاه زیبا را نوشتید، من خیلی از خوندنش لذت بردم و حال کردم.
هرجا هستید متمرکز بر روی نکات مثبت باشید.
سلام دوست عزیز
کامنت تون عالی بود
هر جا هستید متمرکز بر روی نکات مثبت باشید.
سلام دوست عزیز
کامنت تون رو خوندم خیلی لذت بردم
خوش به حالتون که خداوند شما را به چنین دوستی هدایت کرده و دوست تون هم خیلی ایده فوق العاده ای داشته.
هر جا هستید متمرکز بر روی نکات مثبت باشید.