داستان هدیه تولدم - صفحه 109 (به ترتیب امتیاز)

1496 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زیبا گفته:
    مدت عضویت: 2528 روز

    سلام و درود

    روز نهم سفرنامه

    در واقع روز نهم از زندگی دوباره

    روزها ذوق گوش دادن و آمدن یه نشونه یه راه کار یا بهتر

    چقدر عالی هست

    این فایل هم مثل خیلی مواقع میگه خودمون رو دوست داشته باشیم

    خیلی عالی است و هر چه بیشتر رعایت میکنیم بهتر جواب میدهد میشه گفت ۹۰ در صد عالی تر شدیم خدایا شکرت من میخوام و میدانم خدا هم در راستای خواسته من میخواد پس تلاش میکنم و با دوست داشتن خودم و لایق دانستن خودم و همچنین توکل به انرژی برتر بهش میرسم

    خدایا شرکت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مرضیه گفته:
    مدت عضویت: 1879 روز

    یا لطیف

    نهمین روز از سفر شگفت انگیزم

    خدایا شکرت بابت ی روز دیگه و ی زندگی دوباره فایل امروز خیلی خوب بود خدارو شکر من تو این زمینه خیلی خوب عمل کردم همیشه خودمو دوست داشتم و مهمترین رابطه م رابطه با خدا بوده یعنی هروقت باهاش دوست بودم حالم خوب بوده هر وقت ازش غافل بودم حالم بد بوده این یعنی اینمه در مدار خدا باشی همه چی حله خدایا شکرت که هستی

    خدایا شکرت که منبع عشق و آرامش و قدرت خودتی و خودتم همیشه در دسترسی

    خدایا شکرت بخاطر معجزه ی این عشق که وقتی این عشق در دلت باشه با همه حهان در صلحی و همه چیو زیبا می بینی

    خدایا ازت میخام منو تو صراط مستقیم نگهداری و لایق عشقت بدونی

    خدایا کمکم کن بیشتر این قوانین رو درک کنم و عمل کنم و نجواهای شیطانی رو اصلا نشنوم

    آرزو می کنم همه تو رو پیدا کنن و عاشقت باشن تا دنیا گلستان بشه

    در پناه حق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    maryam 99 گفته:
    مدت عضویت: 1792 روز

    به نام خدای بخشنده مهربان

    روز نهم سفرنامه من

    سلام به دوستان همفرکانسی واستاد عباس منش و خانم شایسته

    نکاتی که از این فایل فهمیدم این بود که مهم ترین رابطه ما با رب العالمین است

    وابسته هیچ چیز و هیچکس نباشیم

    عاشق خودمان باشیم و با درون خود در صلح باشیم

    به هیچ خواسته ای انقدر نچسبیم که احساس بد در ما ایجاد کنه مثل نگرانی،پریشونی،استرس،ترس،حرص و…..

    زیرا آویزونی گریزونه،گریزونی آویزونه…

    اول بایدسعی کنیم احساس ارزشمندی ولیاقت رو خودمون در خودمون ایجاد کنیم نه اینکه محتاج توجه و محبت دیگران باشیم به قول معروف:(ما مشتاق محبت دیگران هستیم اما محتاج نیستیم…ما محتاج هوا،غذا هستیم اما محتاج کرامات نیستیم)

    من اگه خودم عاشق خودم نباشم؟چطور میتونم به کسی دیگر عشق بورزم…

    در پناه الله یکتا

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    امیر شیرزادی گفته:
    مدت عضویت: 1714 روز

    سلام به همه ی عزیزای دلم.

    سپاسگزار استاد و خداوندم که همچین فایل بشدت بشدت ارزشمند رو دیدم.سپاسگزار خداوندم هستم که من و هدایت کرد به این فایل چیزی که دقیقا بهش نیاز داشتم.

    نتیجه گیری من از این فایل:

    ۱)نگراان چیزی نباش هر کس و هر اتفاق دقیقا باید همون‌جوری باشه که هست یعنی الان همه چیز و همه کس سرجای خودشونن.اگر اتفاق به ظاهر نامناسبی میفته باید میفتاده و این اتفاق طبیعیه و نشون دهنده غالب فکرا و باورای توعه. هر اتفاقی که تو دنیا میفته انعکاسی از باورها و افکارتوعه. اگر تو ثروتمند نشدی یعنی غالب باورهای تو در این راستا بودن که تو ثروتمند نشی،یعنی حتما اون وسط مسطا یه گیری بوده مثل همین نگران بودن.شاید روی خودمون خیلی کار کرده باشیم اما در کنارش به خواستمون که مثلاً ثروتمند شدن هست هم چسبیدیم و نگران ندیدن نتایج و اتفاقات خوب هستیم.همین چیزی که شاید به چشم نیاد چونکه توی دنیای امروز بین ادما کااملا طبیعیه،مانع از رسیدن تو به خواستت بشه.

    مورد دوم اینه که باید عاشق خودت باشی عزیزم باید عاشق همینی که هستی باشی نباید حسرت بخوری که فلان اتفاق افتاد من فلان کار و نکردم و…

    اون اتفاقایی که افتاده بخاطر فرکانست بوده.الان چی؟الان میتونی با فرکانسای قشنگ تر و بهتر با فرکانسایی پر از اگاهی و لطف خدا زندگیتو به نفع خودت بکنی.اگر حسرت بخوری و توجه کنی به نرسیدن های گذشتت مطمئن باش باز هم واست اتفاق میفته و جذبش میکنی.پس حسرت نخور و اروم باش و لذت ببر و از الانت لذت ببر قشنگ❤️😍

    ۲)سعی نکن اتفاقات بیرون و تغییر بدی تو در تغییر دادن اتفاقات بیرون و از تغییر دادن دیگران ناتوانی و بقول استاد هر چی تلاش میکنی حل نمیشه.برای اینکه اتفاقات نامناسب بیرونی رو کنترل کنی یا حتی اگر شخصی هست که رابطه مناسبی باهاش نداری سعی نکن اون شخص و تغییر بدی خودت تغییر کن.خودت فکرت و عوض کن خودت رابطت و با خدا خوب کن سعی کن با خودت درصلح باشی سعی کن اون حس آرامش حضور خدا تو قلبتو حس کنی و لبخند عضو جدا نشدنیه صورتت باشه.

    وقتی با خودم درصلحم پر از حس آرامش و قوت قلب میشم اصلا انگار خدارو توی وجودم حس میکنم ،حس میکنم کسی هست.رو لبم لبخنده عاشق دیگرانم عااشق بچه هام،از هر چیزی لذت میبرم مثلا تو خیابون میخوام آدرس بپرسم لذت میبرم از ارتباط با یه ادم دیگه، لذت میبرم از این اعتماد به نفس و قدرت کلامم.وقتی با خودم درصلحم از حل کردن یه تست ساده هم لذت میبرم.

    این خیلی نکته مهمیه اینکه روی خودت کار کن تا اتفاقات به نفع تو اتفاق بیفتند.

    ۳)این جمله رو از استاد خیلی شنیده بودم که من همه چیو راحت بدست اوردم اما هیچوقت مثل الان بهش فکر نکرده بودم.

    وقتی استاد میگه من به همه چیز راحت رسیدم یعنی از از یه اتاق نه متری به ده ها خونه و زمین چند صد متری رسیده،یعنی از یه موتور قراضه به ده ها موتور از بهترینا رسیده،یعنی از پیکان به بهترین ماشینا و گرونقیمت ترین ماشینای دنیا رسیده،یعنی از عصبانیت و بدبینی به شادی و آرامش رسیده یعنی به یه رابطه فوق العاده با عزیزدلش و با همه ادمای اطرافش رسیده،،،فک کن به ایننن همه ثروت و سلامتی و روابط سطح یک به راحتی رسیده یعنی چی کار کرده؟روی خودش کار کرده روی افکارش کار کرده. پس منم میتونم راحت به خواسته هام برسم پس منم میتونم به ثروت بی نهایت برسم اما باید روی خودم کار کنم باید ذهنم و کنترل کنم باید تمرکزم رو قشنگیای اطرافم باشه رو قشنگیای اتاقم،خونمون،خونواده فوق العادم،صدای پرنده های بی نظیر.نباید توی احساس بد به هر دلیلی بمونم باید سریع حالمو خوب کنم چون این به نفع خود منه.مثلا توی بحث روابط ممکنه بعضی موقع با افراد یه بحثی چیزی میکنیم توی ذهن خودمون هی اون اتفاق و نشخوار کنیم و بگیم اره نباید محلش بذارم نباید جلوش خوش اخلاقی کنم که حساب کار دسش بیاد.درصورتی که این فکر یه ترمز بزرگ برای رسیدن به ارامش و رابطه خوب با خدا و مدار بالاتر و سلامتی و همه و همه ی چیزای خوبه.

    من با برادرم همچین بحثی رو داشتم و بعدشم دقیقا همین فکر و چندماهی توی حالت قهر و حس نامناسب و اصلا نه ارامش داشتم نه حس خوب نه از جمع لذت میبردم و نه با خودم درصلح بودم.تا اینکه یکی از فایلای استاد رو گوش کردم گفت به هر دلیلی توی احساس بد نمون چون احساس بد برابر است با اتفاقات بد.اون موقع بود که انگار یهم تلنگر زدن و همون موقع بهش پیام دادم و ابراز علاقه کردم.به حدی به احساس خوب رسیدم به حدی به ارامش رسیدم که گفتن نداره با اینکه برادرم تا چندماه بعد هم یخورده تو قیافه بود اما نمیذاشتم ذهنم چیزی بگه میگفتم من حالم عالیه اگه تمرکزم و رو چیزای نامناسب بذارم به خودم ضرر زدم نه اون.

    استاد عزیزم این صحبتای شما پیام الله بود برای من که اروم باش،روی خودت کار کن ،بسمت من بیا ،اونوقته که من همه چیو واست ردیف میکنم.

    خدایا شکرت❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

    سپاسگزارم استاد دوسداشتنی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    حسن قربانی گفته:
    مدت عضویت: 1410 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عزیزم وخانوم شایسته عزیز و همه دوستان.

    خدایا شکرت که در هر لحظه منو هدایت

    میکنی.

    من ناخودآگاه به سمت فایل های سفر نامه هدایت شدم.🌍

    سپاسگزاراستادعزیزم هستم که این همه آگاهی به ما میده. 🙏

    اگر ما خودمونو دوست داشته باشیم خدای خودمونو دوست داشته باشیم همین برامون کافیه واون موقع میتونیم دیگران رو دوست داشته باشیم.

    جوری زندگی رو زندگی کن که بهت حال بده

    زندگی روسخت نگیر باخودت در صلح باش به مسائل جوری نگاه کن که بهت حال خوب بده. عاشقانه عاشقتونممم😘❤️

    درپناه الله شاد و سلامت باشید 🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    Fariba t گفته:
    مدت عضویت: 1420 روز

    سلام به استاد عزیزم، مریم جان مهربان و دوستای عزیز هم فرکانسی

    امشب در حال نوشتن سفرنامه روز نهم هستم.

    خدا رو بی نهایت سپاسگزارم که دیدگاهم به زندگی تغییر کرده. خواسته های زیادی دارم که قبلا وقتی بهش فکر میکردم میگفتم آخه چطور بهشون برسم. اما الان خیلی بهتر می تونم به این فکر کنم که این موضوع را بسپارم به خدا و قانونی که بر جهان بیکرانش حکمفرماست. خدا رو شاکرم که حسای بدم رو میتونم به سرعت کم کنم و بیخیال تر باشم.

    از امروز به بعد میخوام سعی کنم نگران هیییچ چیزی نباشم و مطمئنم که به تمام خواسته هام خواهم رسید.

    امیدوارم هر روز تو سفرنامه هام دستاوردایی رو بنویسم که روز به روز به دستشون میارم و با اطمینان فریاد بزنم که تونستم

    دوستتون دارم خیلی زیاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    عباس بهارزاده گفته:
    مدت عضویت: 2886 روز

    سلام درود بیکران…

    دقیقا معتقدم پاشنه آشیل من همین موضوعه…

    مورد تولد رو منم داشتم…

    و تو خیلی زمینه های دیگه، قشنگیش اینه که حس میکنم دارم آماده میشم،دقیقا میگم دارم از طرف خداوند هدایت میشم و پاکو همراه خداوند میشم…

    میدونم دارم سوار میشم و خدا داره پیورم میکنه، نمیدونم چطوری بگم، از بچه گیم باور و ایمان داشتم خاصم و خدا منو برای کار خاص افریده و اومدم روی زمین، باورهای مخربم خیلی باعث دور بشم فقط خاصه یادم بود دنبال راه می‌گشتم و خیلی داستان ها، که خوب جز به جزش قشنگه، از اومدن به این مسیر تا آشنایی با خانواده و … قول میدم یه روز کلیپش رو ببینین و همه لذت ببرین…

    در کل بعد از اون همه فاصله گرفتن حس میکنم یه جایی من باید خودمو به مسیر برمیگردونم…

    برگشتم و به هدایتگرم اعتماد کردم، الان داره هر روز قویتر و پاکتر و آماده ترم می‌کنه برای مسیرم و کارم…

    نسبت به این فایل اتفاق جالبی افتاد امروز حس بهتر دیشب چندتا کار‌خوب انجام دادم، صبح زودتر از همیشه بیدار شدم…

    یه برنامه ریزی و یکم مراقبه باید تو برنامه ام قرار بدم…

    تا اینو بفهمم، مغزم نمی‌خواست بذاره بفهمم…

    فرمانروای جهان هستی هدایتم کن تا لذتش رو ببرم…

    روز همه گی‌تون بخیرو شادی همراه با لحظات زیبا و عالی…

    روزگارتان شاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      آرام گفته:
      مدت عضویت: 1372 روز

      آقای بهادرزاده واقعا داستان پیور شدن رو خیلی هستم

      ما باید اینقدر ثابت قدم باشیم در این مسیر که بتونیم به حال خوب خوبه برسیم به اون آرامش عمیق

      و خیلی خوشحالم که میبینم دوستان من مثل من اگر اشتباه هم میرن دوباره برمیگردن تو مسیر اصلی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    الهه شیری گفته:
    مدت عضویت: 2159 روز

    سلام ،روز نهم سفرنامه و سوالی ک توی ذهنم بود اینکه واقعا در صلح بودن با خودمون یعنی چه؟

    توضیحات خانم شایسته واقعا عالی بود یعنی صحبتهاش همیشه تکمیل کننده هست و جاهایی ک ابهام داره رو روشن میکنه

    اینکه چقدر خودمون رو دوست داریم چقدر با خودمون در صلحیم؟از قیافم راضی هستم یا در درونم خودمو مسخره میکنم؟

    احساس ارزشمندی از درون دارم یا دلم میخواد بقیه این حس مهم بودن و ارزشمند بودن رو بهم بدن؟چقدر میتونم از دیدگاه روحم به مسایل نگاه کنم یعنی از موفقیت و شادی و ثروتمندی بقیه شاد میشم یا حسودی میکنم؟چقدر احساس راحتی با خودم و بقیه دارم؟

    اینا نشونه در صلح بودن

    استاد عزیزم قشنگ جواب یه سوال اختصاصی توی زندگی منو داد،گفتن وقتی با مسایلی در رابطه با همسر و بچه هات رو به رو میشی ،جوری برخورد کن و نگاه کنی که کمتر اذیت بشی

    منم تمام تلاشمو میکنم تا کمتر اذیت بشم تا طبق قانون به موقعیتی هدایت بشم ک کمتر تضاد پیش بیاد

    خدایا شکرت😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    Asal Banoo گفته:
    مدت عضویت: 1326 روز

    سلام استاد عزیزم

    سفر روز نهم

    دقیقا همینه خدایا شکرت که جوابمو میدی یه سوالی تو نظر روز هشتم یا هفتم نوشتم الان جوابمو از استاد گرفتم خدایا شکرت استاد به خدا این سفرنامه خودش یه محصول بزرگه و خانم شایسته واقعا ازش ممنونم طوری این فایلا رو گذاشته که هر جلسه ماله اون روزه و باید همینجوری میبود ازتون ممنونم بله همینه اگه من نگران چیزی هستم یعنی خیلی برام مهم شده و زندگی رو نباید جدی بگیرم آرامتر باشم و بیخیالتر و دستام تو دستای خداونده و خودم رها و آزاد به سر میبرم خدایا شکرت چقدر حسم عالی شد چقدر امیدوارتر شدم باید تکرار و تکرار کنم برای خودم و هر روز صبح تعهدم رو که روز اول سفرنامه دادم انجام بدم البته خدایش تا اینجا که هر روز انجام دادم خیلی حالم بهتره و نتیجه اش برام آرامش بوده و اینکه اگه یه روز انجام ندم واقعا نمیتونم چون خیلی برام زجر داره احساس میکنم عقب افتادم و احساسم بد میشه خدایا شکرت که تو این مسیر زیبا هستم استاد ازتون بینهایت سپاسگزارم 💖 💖 💖 💖 💖 💖 💖 💖 💖 💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 1741 روز

    سلام به استاد عزیزم مریم جان شایسته و تمام دوستان فوق العاده ام امروز روز نهم سفر نامه من است و مثل همیشه این فایل چقدر عالی است و چقدر نکات کلیدی داره. آدم وقتی روی خودش کار میکنه و کاری به شرایط بیرونی ندارم اون چیز های که قبلا براش آرزو بود و هر روز حسرت فقط تبریک گفتن را داشت حالا بیبین چندین و چند روز براش تولد می‌گیرند و من هم هر روز از روز قبل خودم را متعهد تر میکنم که فقط بالای خودم کار کنم و اصلا برام مهم نباشد شرایط بیرون فارغ ازینکه مردم چی میکند مردم چی میگوید اگر اتفاق برام میفتاد اصلا مثل سابق به آن نگاه نمیکنم میبینم کدام باور مخرب داشتم که این اتفاق افتاده و از این مسیر چقدر لذت میبرم اصلا به ذهنم وخت این را نمی هم که مرا به آن فاز منفی ببرد خیییلییی عالی از استادم یاد گرفتم چطور به نکات مثبت توجه کنم هوا را تحسین میکنم صدای پرنده ها را تحسین میکنم کوچکترین نکات مثبت را تحسین میکنم و به خودم افتخار میکنم که در شرایط همه از فقر و بد لختی صحبت میکنن اصلا برام مهم نیست حرف های آن ها من فقط یاد گرفتم از استاد که لذت ببرم و زندگی را زندگی کنم این دنیا فقط یک تجربه کوچی است در برابر عظمت ما انسان ها نباید توی این دنیا و مشکلات اش گیر کنیم خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم که در این مسیر فوق العاده عالی در کنار استادم و دوستان نهایت عالی قرار گرفتم.یعنی من چقدر خوشبختم و چقدر مهم هستم نزد پروردگار که در این مسیر هدایت شدم و البته همه می‌توانند. هدایت شوند اما برنده آنی است که به الهامات درونش گوش کند من دوستان زیادی داشتم که آمدن و حرف استاد و دیگر اساتید را گوش می دادن اما آنها نتانستم مثل من قوی باشن آنها را باور ها و نجوا های شیطان بهم ریختند من بالای خودم افتخار میکنم واقعا که الان اصلا برام مهم نیست آنها است یا نه میدانم خداوندم دوستان های فوق العاده دیگری را برایم هدایت خواهد کرد.

    خدایا شکرت بابت این سایت فوق‌العاده عالی استاد نهایت عالی خانم شایسته عزیز و تمام دوستان عالی ام در پناه عالی یکتا ثروتمند شاد سالم باشین خداوند یار یاورتان باشد💝💚💚💚💚🥰🥰🥰🥰

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: