داستان هدیه تولدم - صفحه 111

1496 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ناصر ابرباف گفته:
    مدت عضویت: 981 روز

    سلام به استاد عزیزم

    استاد واقعا اینکه رها بشی از انسانها خیلی خوبه

    و همه به سمت میان

    خدا کار رو برات آسونتر می‌کنه

    رابطه‌ی من با خدا خیلی خوب شده

    و خودش همه چیزو بهم میگه و سر راهم قرار میده

    خدایا خودت هرچیزو به موقش بهم بده

    استاد تازه امروز چسبیدن به اون چیزی که میگید رو متوجه شدم.

    فهمیدم باید از خودش بخای وبهش نچسبی

    و همه چیز در مورد همون مسئله هایی که داشتیم رخ میده

    من از این چیزی که دارم و هستم راضی هستم

    الان آرامش خواصی دارم

    تا چند وقت قبل خیلی توجه مردم برام مهم بود

    در حال حاضر توجهم روی خودم هست

    روی باورهام کار کردم و احساس خیلی خوبی دارم

    به خیلی چیزها خوش بین هستم

    واز کنار خیلی چیزها به راحتی می‌گذرم

    خدایا شکرت که هر روز در مدار هستیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    Fateme Soleymani گفته:
    مدت عضویت: 1094 روز

    به نام او ک عشق است

    سلام ب استاد عزیزم و خانوم شایسته و مرسی بابت فایل زیباتون

    خدارو شکر میکنم ک ب این فایل هدایت شدم چون متوجه شدم باید بیشتر خودم دوست داشته باشم باید خودم بیشتر بشناسم باید توقع از دیگران کم کنم کادو میخام خودم برا خودم بخرم خودم همینجور ک هستم دوست داشته باشم نیازی ب آرایش کردن برای جلب توجه ندارم چون چهره من همینجور ک هست خوشکل و زیباست یاد گرفتم ک هرکسی هر چیزی ک داره تحسین کنم اگ من ماشین ندارم و دیگری تازه خریده مثل امروز ک ماشین جدید برادرم را دیدم خوشحال بشم ن این ک حسرت بخورم نباید حسرت بخورم ک رانندگی بلد نیستم نباید حسرت بخورم ک دیگران طلا دارن و من طلا ندارم و فروختم بلکه باید خوشحال بشم چون مطمعنم خدا خودش هم برام ماشین میخره هم طلا هم هرچیزی ک احتیاج داشته باشم فاطمه ب خودت قول بده ک خودت خیلی دوس داشته باشی رابطه باخدا صمیمی تر کن ب خواسته ات نچسب هرچیزی احتیاج داری خودت برای خودت بخر ن این ک منتظر باشی دیگران برات بخرن این شرک نگران چک های پاس نشده نباش چون تو از خدا خواستی ک پول بهت بده نگران و ترس کنار بزار چون خدا در درون توعه

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      زهـره گفته:
      مدت عضویت: 1118 روز

      سلام دوست عزیزم

      کامنت شما دیروز خیلی حس خوبی بمن داد

      فکرشو نمیکردم نتیجه ی این حس خوبم را ببینم همون دیشب

      دیروز ک کامنت شما را میخوندم

      ک نوشتید فاطمه ب خودت قول بده ک خودتو دوست داشته باشی

      فاطمه رابطه با خدا صمیمی تر کن به خواسته ات نچسب هرچیزی احتیاج داری خودت برای خودت بخر ن این ک منتظر باشی دیگران برات بخرن این شرک نگران چک های پاس نشده نباش چون تو از خدا خواستی ک پول بهت بده نگران و ترس کنار بزار چون خدا در درون توعه

      یک لحظه حس کردم خدا داره اینا رو بمن میگه

      چون گفتید فاطمه

      منم فاطمه هستم گفتم چقدر جالبه

      این داره بمن میگه این یک نشونه برای منه

      و این خط نگران چک های پاس نشده نباش چون تو از خدا خواستی ک پول بهت بده نگران و ترس کنار بزار

      این بی نهایت امیدواری در من ایجاد کرد حس رها بودن

      چون منم یک بدهی داشتم دو روز قبل تو دفترم نوشتم خدایا تو پرداختش کن

      با کامنت شما ک روبرو شدم حس کردم خدا داره بمن میگه نگران نباش پرداخت میشه

      و این حال خوب و کنترل ذهن همون دیشب جواب داد

      خیلی راحت و عالی بدهی هام پرداخت شد

      خیلی خوب بود

      دیروز خداوند با کامنت شما بامن حرف زد و من دریافتش کردم

      خیلی ممنونم از شما دوست عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        Fateme Soleymani گفته:
        مدت عضویت: 1094 روز

        سلام دوست عزیزم

        خدارو هزاران بار شکر میکنم ک اول از هرچیزی هرچه تا ب امروز خواستم بهم داده و خداروشکر ک با کامنتم تونستم روی شما دوست عزیزم تاثیر بزارم البته اینم از لطف خدای مهربانم عزیزدلم دوست عزیزم در تمام مراحل زندگیت خدا رو اولویت قرار بده زندگی و دنیا و جهانت زیبا ک هست زیباتر هم میشه دوستت دارم دوست خوبم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
      مدت عضویت: 691 روز

      سلام دوست عزیزم فاطمه جان

      من اشکهام جاری شد با کامنت شما فرکانس شما رو دریافت کردم

      آه خدای من الان ساعت 5صبح هست برای شیرخوردن پسرم بیدار شدم با صدای گریه اش

      خدایا دوروز پیش توی ذهنم مرور میشد ک فلانی چقد ب خودش رسیده وچقدر شیک وطلا داره ومن ک جوان هستم 29سالمه چقد ساده شده ام خیلی ساده ک اگر 5سال پیش بهم میگفتن باورم نمیشد روزی من این شکلی بشم

      از وقتی استاد گف آرایش اعتماد بنفس کاذب هست من 70درصد آرایشم رو کم کردم خودم را لاغر کردم وهرچه دیگران گفتن خیلی لاغر شدی یا چ عجب آرایش اینا نمیکنی فلان چیز جدید اومده انجام نمیدی من الان 2ساله اهمیت نمیدم والان این کامنت شما ب من گف مسیرم کاملا صحیحه وبازهم ادامه بدهم بجای آرایش رابطمو با خودم با خالقم زیباتر کنم

      ودومی من تو فکر طلا بودم چندساله برای خونه فروختم وب همسرم میگفتم برام بخر ومیگف دعا کن وضعم خوب بشه

      الان 1ماهه توی تمرین ستاره قطبی نوشتم من دوتا النگوی طلا میخام وگفتم خودم پول برسه ب دستم میخرم ومنتظر ومتوقع از دیگران نباشم

      عزیزم برات آرزوی بهترین ها رو دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        Fateme Soleymani گفته:
        مدت عضویت: 1094 روز

        سلام دوست عزیزم

        خدارو هزاران بار شکر میکنم ک اول از هرچیزی هرچه تا ب امروز خواستم بهم داده و خداروشکر ک با کامنتم تونستم روی شما دوست عزیزم تاثیر بزارم البته اینم از لطف خدای مهربانم عزیزدلم دوست عزیزم در تمام مراحل زندگیت خدا رو اولویت قرار بده زندگی و دنیا و جهانت زیبا ک هست زیباتر هم میشه دوستت دارم دوست خوبم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    طناز سپهری مجد گفته:
    مدت عضویت: 483 روز

    سلام و درود به همه عزیزان

    روز نهم… کادو تولد

    دقیقا منم همین تجربه استاد رو‌ توی زندگیم داشتم که زمان هایی که خیلیییییی روز شماری کردم تا تولدم برسه و ده روز آخر شمارش معکوس بودم و منتظر اتفاقات و کادوها و سورپرایز های بزرگ و ویژه، دقیقا همون زمان به طرز عجیبی همه چی برعکس میشد و تو بهترین حالت همه یادشون میرفت!!! بدترین حالت هم این بود که دقیقا همون روز تولد من یه اتفاق دیگه ایی میفتاد که همه توجه اطرافیانم معطوف به اون مورد میشد!!! و من تنهاترین روز زندگیمو تجربه میکردم!

    نه در مورد کادو تولد… ولی در موارد دیگه ایی به وضوح لمس کردم زمانی اون اتفاقی که میخوای برات میفته، که رهاش کنی!…

    تا وقتی چسبیدیم بهش ی جورایی انگار قانون دافعه میاد وسط و دقیقا دفعش می‌کنه ولی به محض رها کردن اتوماتیک جذب میشه‌…

    جهان به طرز عجیب و شگفت انگیزی قانونمند و با برنامه است

    کافیه درکش کنیم

    و بازهم سپاس از استاد بزرگوار و همکاران محترمشون

    پاینده باشید

    طناز سپهری

    9 اردیبهشت 1403

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    نسترن ص گفته:
    مدت عضویت: 1041 روز

    روز نهم سفر نامه

    سلام استاد بزرگوارم و خانم شایسته عزیزم

    شرایط زندگی من هم مثل شما از دوران کودکی تغییرات مثبتی داشته. تمام تلاشم رو میکنم تا با ادامه این مسیر بینظیر تغییرات بزرگتر و زندگی بهتری رو تجربه کنم.

    یادم نمیاد تو دوران کودکیم برام تولد گرفته باشن. اما امسال روز تولدم چند نفر از اقوام از راه دور اومدن خونه ما که روز تولدم کنارم باشن. کلی رقصیدیم و بهمون خوش گذشت.

    امیدوارم بتونم خداوند را اجابت کنم تا اجابت خداوند را دریافت کنم.

    در پناه پروردگار باشید استادم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 500 روز

    عرض سلام خدمت استاد عزیزم.من تازه چند مدت هست عضو سایتتون شدم.قبل از اینکه عضو سایت باشم وسایل های گران بهاتون رو گوش بدم ،قبلاهمینطوری منظورم خیلی وقت پیش چن تا از فایلهاتون رو گوش داده بودم ولی توجهی به گفته هاتون نکرده بودم همینطوری سر سری از شون ردشدم.وفکر میکردم بافعالیت فیزیکی چیزایی میخوام بدست بیارم.اما اتفاقی دچار شرایطی شدم .وکلا بهم ریخته بودم.ودر موردش با خواهرم صحبت کردم وخواهرم یکسری ازفایل های استاد رو برام فرستاد دفعه قبل هم خواهرم برام فرستاده بود ولی توجهی بهش نکردم.ولی این سری شرایط فرق داشت وقتی فایل هارو فرستاد .روزی چن ساعت گوش میدادم اولش زیاد نمیفهمیدم تاثیراتش رو ولی کمکم که روریلش قرار گرفتم ویکسری قانون هاشو رو خودم کار کردم وسعی کردم مقاومت ذهنم که مهمترین عامل برآورده نشدن خواسته هام بود مبارزه کنم.تونستم چیزهایی که باعمل فیزیکی وبه زور بدست بیارم رو فهمیدم .واین امر باعث شد.که بیشتر تلاش کنم هرچه بیشتر سعی کردم بیشتر نتیجه گرفتم .وروزهای که رو خودم کار نمی کردم حالم بد میشد.بیشتر متوجه تاثیرش شدم .والان روزی نیست که بدون گوش دادن فایل ها بگذرونم حالم خوب میشه آروم میشم واین به خاطر صحبت های استاد عزیزم درمورد پروردگار یکتاهم،هست اینکه بیشتر بهش توکل میکنم،اینکه باورش بکنم،ایمانمو تقویت بکنم،به هرچی که بخواهم میرسم.وهمواره خودم رو درمسیرش قرار دادم ،وچیزهایی رو فهمیدم که با باوری که خانواده ام ،جامعه بهم یاد دادن زمین تا آسمون فرق داره،وچیزایی که اونا بهم گفتن با چیزهایی که استاد بهم گفتن چقدر استاد قشنگتر برام تعریفش کرد چقدر با لذت بیشتر بیان کردن.وتصمیم من وتعهد من این هست که مسیر را با تعهد بیشتر با توکل بر خدایم ادامه بدهم تا به نتایج بزرگتری در دنیا وآخرت برسم.ممنون از استاد عزیزم ومریم جان ودوستان که در این مسیر من رو همراهی میکنن.در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    مسعود محمدی گفته:
    مدت عضویت: 3812 روز

    و خدایی که در این نزدیکی است…

    سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عباس منش عزیزم، بانو شایسته همراه و همدل و همه عزیزان حاضر در این مکان مقدس…

    لطف خدا شامل حال من شده و من به تازگی در دوره عزت نفس ثبت نام کردم. اما قبل از ورود به دوره تصمیم گرفتم مقالات سرکار خانوم شایسته و فایل های دانلودی استاد در مورد عزت نفس رو کار کنم و بعد وارد این دوره بشم. به همین منظور امروز این فایل رو دیدم.

    از زمانی که استاد این فایل رو گذاشتن تا الان بیشتر از 8 ساله که گذشته و واقعا الان می تونم بهتر بفهمم مسیری که استاد عباس منش رفتن و اعمالی که انجام دادن منجر به ایجاد این همه نتایج فوق العاده شد.

    چقدر صحبت های استاد برای من در این فایل آگاهی داشت. و چقدر اطمینان من رو به کارکرد قانون بیشتر کرد. استاد دقیقا در اون سال ها هم تاکید فراوانی بر داشتن احساس خوب داشتن. خیلی مهمه که من بدونم اصلا برای رخ دادن اتفاقات توی زندگیم نیازی به تلاش فیزیکی ندارم. اصلا تلاش فیزیکی یعنی من دارم راه رو اشتباه میرم. اگه قراره اتفاقی در زندگی من بیفته صرفا با کار ذهنیه. وقتی به خدا توکل می کنم و کار ذهنی انجام میدم، اون زمانه که داره یه اتفاقی می افته. وگرنه وقتی کار فیزیکی صرف می کنم (که غالبا همراه با احساس منفی و وابستگیه) اتفاقا دارم از مسیر دور میشم.

    و چقدر این جمله استاد در این فایل رو دوست داشتم که «نگرانی یعنی عدم توکل به خدا!»

    آدم وقتی نگرانه یعنی یه چیزی رو توی ذهنش بزرگ کرده. اونقدر که از قدرت خدا براش بزرگ تر شده. وگرنه اگه قدرت خدارو مافوق همه قدرت ها بدونم، دیگه واقعا چه چیزی هست که بخواد من رو نگران کنه؟! اونم وقتی که می دونم همه قدرت از آن خداست و خداوند قدرتشو به من بخشیده.

    خیلی این فایل برای من آگاهی داشت. قانون عدم وابستگی و رها بودن چیزیه که شدیدا برای رسیدن به خواسته هام بهش نیاز دارم. خداروشکر واقعا که من رو در مسیر دریافت این آگاهی ها قرار داد.

    از استاد عباس منش عزیز برای استمرار فوق العاده ای که در کار روی ذهنشون در تمامی این سال ها داشتن که نتیجش این فایل ها و دوره های فوق العاده شده سپاسگزارم.

    در پناه الله یکتا، تنها، و تنها، و تنها قدرت حاکم بر جهان هستی، شاد و سالم و پیروز و سربلند و سعادتمند باشید.

    خدانگهدار

    1403/1/24

    20:08

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    ساره خالقی گفته:
    مدت عضویت: 2182 روز

    بنام خدایی که هرچه دارم از ان اوست.

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان.

    روز نهم سفرنامه، انگار هر روزی از این سفرنامه یه هدایته، من بهش میگم قرص ارامش بخش.

    چون هر شب با گوش کردن هر فایلی اروم میشم چون هنوز مثل اون کودک نوپایی ام که هی میخوره زمین هی بلند میشه، تمرین میکنه یاد میگیره. منم دارم یاد میگیرم با قانون زندگی کنم، هر وقت درونم اشفته میشه نگرانم از اتفاقات اینده، بخودم بگم ک زندگی رو اسون بگیرم، جدی نگیرم رها باشم و ازاد.

    وقتی احساسم بد میشه با خودم در صلح نیستم، با اطراف با ادم ها و… از درونم شروع کنم اروم بشم فکرمو درست کنم، وقتی مهم ترین ارتباط، ارتباط با درونم و خدای درونم باشه، دیگ نظر خوب و بد دیگران نباید منو بهم بریزه.

    دلم میخواد این نوع ارامش ها عمیق تر و پایدارتر بشن وقتی که من بیشتر روی فکرم کار کنم روی باورام، و درونم.. خیلی خوشحال ام توی این مسیر با یک خانواده ی فوق العااده هم مسیرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    Mehdi😃 گفته:
    مدت عضویت: 1127 روز

    به نام خدایی که رب العالمین است.

    سلام به استاد دوستداشتنی و عزیزم و خانوم شایسته و دوستان گرامی.

    واییییییییییی خدای من چقدر قانون فوق‌العاده عمل میکنه

    من از یک ماه پیش برای سال جدید

    تعهد جدی دادم به خودم و ورودی هام رو خیلی جدی تر کنترل کردم و برگشتم به دوره 12 قدم دوباره

    هروز کامنت هارو میخونم و فایل میبینم و تو فایل های هدیه هم هرروز چنتا گوش میدم.

    و سعی میکنم در زندگیم اجرا کنم.

    و. نکته جالب این احساس شادی و آرامشی که داشتم و هر لحظه میگم خدا کارارو انجام میده به‌راحت ترین شکل ممکن من فقط باید رو خودم کار کنم خدا بقیه کارارو انجام میده.

    و این یک ماه واقعا مدت زمان بیشتری احساس خوب دارم در حدی که زود اشکم در میاد.

    من یک هفته پیش هدایت شدم به این فایل و دیدم آره من 22 سالمه و هیچوقت هیچ تولدی برام گرفته نشد مثلا پارسال فقط یک نفر تولد من یادش بود و یه تبریک گفت

    مامانم حتی یادش رفته بود تولد منو

    و من تو مغازه که بودیم پارسال دیدم خانواده یکی از بچه ها براش تولد گرفتن و من واقعا همون احساس بد بهم دست داد که من هیچوقت هیچ کس حتی تولدم رو یادش نبوده.

    خیلی جالبه من تاریخ تولدم 1380/01/21

    یعنی دیروز تولد من بود.

    و من یک هفته پیش به این فایل هدایت شدم و. تا دیروز بارها دیدمش و دیروز صبح که تولدم بود این فایل رو گوش دادم تو قسمت آرزوهام نوشتم

    خدایا شکرت تولدم مبارک درسته کسی یادش نیست تولد منو ولی من باید لذت ببرم از زندگیم و ارتباطم با خدای درونم رگ قوی کنم و گفتم خدایا شکرت تو منو لایق بهترین ها و دونستی که خلقم کردی. تمام جهان رو مسخر کردی برای من.

    و احساسم خوب شد گفتم درسته کسی تولدش رو یادت نیست مهدی ولی تو در مسیر خداوند هستی و اگه با تعهد ادامه بدی و به قانون عمل کنی همه چیز عوض میشه

    من دیروز به خودم قول دادم سال های آینده واسه هدیه تولدم برای خودم اون. چیز هایی که دوستدارم رو میخرم به‌راحتی.

    و خیلی جالب دیروز مادرم زنگ زد بهم و تبریک گفت تولدم رو و کلی خوشحال شدم گفتم مهدی این یک نشونه بود.

    و احساسم خوب شد و آخرشب دختر داییم تولدم رو تبریک گفت با این که من اصلا هر چند سال نمیبینمش ولی اون یادش بود.

    و من تو ذهنم اومد ببین خدا کارارو داره انجامیده مهدی توفقط لذت ببر خیالت راحت.

    و دوستانم امروز همین الان تو مغازه برام کیک گرفتن تولد گرفتن و واقعا سوپرایز خیلی خیلی زیادی شدم

    گفتم خدااااایا من تو زندگیم کسی برام تولد نگرفته بود

    الان من تو مغازه ای که 4 ماهه اومدم و تازه آشنا شدم باهاشون براک تولد گرفتن کلی محبت کردند و واقعا همشون دوسم دارن.

    و گفتم خدایا چقدر عالی داری نشونه میفرستی که مسیر درسته ادامه بده.

    من این یک سالی رو خودم جدی تر کار کردم واقعا هدایت شدم به آدم هایی که انقد خوب و دوستداشتنی و درست کار هستند و انقد منو دوس دارن که بعد سه چهار ماه آشنایی برام تولد گرفتن.

    واقعا وقتی من قبل شروع سال جدید تعهد دادم که خدایا من تمرکز میکنم رگ بهبود شخصیتم و باور های ثروت ساز رو کار میکنم رو خودم الان فهمیدم که چرا من هفته پیش هدایت شدم به این فایل.

    خدا هدایتم کرد به این فایل تا ایمان من قوی تر بشه و به قدرت ادامه بدم

    من فقط باید لذت ببرم و هدفمند زندگی کنم و فقط روی قانون کار کنم و به استفاده از علایقم ثروت بسازم وبرای جهان هستی بدرد بخور باشم.

    خدایا شکرت واقعا خیلی احساسم عالیه.

    عاشقتونم استاد عزیزم و خانوم شایسته و دوستان عزیزم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    گلاله خسروی گفته:
    مدت عضویت: 914 روز

    خدایا شکرت که من رو به این فایل بی نهایت ارزشمند هدایت کردی خدایا ازت سپاسگزارم به خاطر این مسیر الهی خدایا شکرت که هیچ وقت تنهام نمیگذاری

    استاد جان ازت متشکرم به خاطر این آگاهی نابی و گرانبها که خداوند فقط میتواند پاداش رو به شما بدهد و میدهد به امید خودش…..

    چقدر حال و هوای الان من این حرفا رو میخواست من واقعا احتیاج دارم که روی عزت نفسم کار کنم من که خودم تا الان هیچ کاری رو انجام ندادم و همه کارها رو خداوند خودش برام انجام داده خودم هیچ دستاوردی نداشتم مگر به خودش وصل بودن پس این ذهن وچرا دست از نجوا کردن بر نمی داره وبهم میگه گلاله جان الان وقت نگرانیه باید نگران باشی باید الان این کار رو بکنی و این کار رو نکنی مگر خدای من همه کارها رو برای تو انجام نداده ؟!مگر خدای تو هر کار تو رو آسان انجام نداده مگر خدای تو به آسانی به چیزایی که خواستی نرسونده پس این نگرانی‌ها چی هستن تو وظیفه ت اینه که فقط و فقط لذت ببری خوشحال باشی نگران هیچی نباش همه رو بزار روی دوش خداوند حس لیاقت داشته باش رها کن با حس رهایی به همه چیز می‌رسی همه چیز در نهایت آسانی و سادگی به تو داده میشه خدایا شکرت خدایا شکرت بی نهایت شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    سعید زارع گفته:
    مدت عضویت: 2510 روز

    سلام استاد عزیزم‌ و خانم شایسته عزیزم

    استاد خدارو شکر که با همه مسائل باز هم خداوند این راه واسمون گذاشته که به مسیر صحیح بیایم

    تو یکی از فایل ها داشتم میدیدم که استاد با یکی از دوستاش فکر کنم بعد از برگشت از یک کارنوال خیابانی به صورت تصادفی به مسابقه هاکی روی یخ هدایت شدند ، منم گفتم دوست دارم این تجربه رو داشته باشم ، یه شب رفته بودم پیاده روی دیدم یه جایی سیرک هست گفتم میرم داخل و لذت میبرم رفتم پرسیدم گفتند که سانس آخر بوده بازم خودم تحسین کردم بابت شجاعتم و تصمیمی که فی البداهه گرفته بودم و مسله تمام شد تقریبا یک ماه بعدش به خدا قسم طوری به مسابقه هاکی روی یخ هدایت شدم که مونده بودم و فقط میخندیدم ، حالا چرا مونده بودم ؟ چون من از طرف یکی از دوستای صمیمیم دعوت شدم به مسابقه ایشون همیشه میره مسابقات چون پسرش تو تیم ملی هاکی هست اما من هیچ وقت اصلا فکر نکردم که برم به هیچ وجه ،، حالا وقتی که اون روز به صورت تصادفی تصمیم گرفتم برم یادم نبود که این خواسته رو داشتم تا زمانی که نشستم روی صندلی تماشاچی ،،، خدای من یعنی خواسته من با همون شرایط تمام مدت کنار دلم بوده اما من تو مدارش نبودم ،،،حالا فکر میکنم که تمام ایده هایی که واسه کارام احتیاج دارم همینقدر راحت و آسان واسم هست حتی الان در دسترسم هست ولی باید در مدارش قرار بگیرم ،،، استاد واقعا تعهد خوبه ،،،واقعا جهاد خوبه ،، اصلا خیلی خوشحالم بابت درک این مسئله…

    فقط باید شل کن سفت کن نکنم باید به قول شما یو یو نباشم‌.

    دوستت دارم چشم حتما تمام تلاش خودم میکنم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: