داستان هدیه تولدم - صفحه 27 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-30.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-03-08 17:56:452021-10-13 23:03:29داستان هدیه تولدمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام استاد عزیزم و مریم عزیزتر از جان
من امروز میتونم بگم از همه چی رهاشدم چون دیگه میتونم بخودم بگم جاده خوشبختی رو پیدا کردم همون جاده آسفالته که تو جنگله با صدای و آواز پرنده ها منو تو دل خودش جاده همون جاده ای خیلی ها تصویر ش نمیتون بکنن ولی من الان تو همون جاده جنگلی هستم دارم لذت میبرم از نوای جنگل بسمت اهدافم که مطمئنم بهشون میرسم و من هیچ نگرانی بابت رسیدن به هرآنچه میخوام ندارم
زندگی من دو بخش شد قبل از استادم بعد از استاد عزیزم قبل از استاد من هرچه تجربه تلخ و غیر قابل هضم بود از سر گذروندم بعد از اینکه استاد اومد تو زندگیم هرآنچه من از خدا انتظار داشتم برام رخ داد
من یه دکمه رو فشار ندادم عوض بشم واقعا تلاش کردم رو خودم کار کردم من صبح که بیدار میشم همینکه سپاسگزاری میکنم ایرپادمو میزارم تو گوشم حرف های استاد رو گوش میدم تا آخر شب از 24ساعت شبانه روز من 6هفت ساعت حرف های استاد رو گوش میدم بی استثنا نه اینکه مجبور باشم که حتماً گوش بدم تو سایت برم ناخدا گاهه میخوام برم خیابون گردی میگم من دارم میرم لذت ببرم و زیبایی هارو ببینم پس بزار یکی رو رندوم پلی کنم حین قدم زدن گوش کنم همینجوری دارم کارهامو انجام میدم باز پلی میکنم رندم یکی گوش میدم
اینقدر برای من جواب داده که نگو
من بالا شهر زندگی میکنم همه قسمت های زندگیم عالی شده جز ثروت که میدونم تو این قسمت خیلی باید کار کنم دارم رو باور فراوانی لیاقت و ارزشمندیم کار میکنم مطمئن م خیلی راحت به به آنچه میخوانم میرسم چون دارم حسش میکنم میرم تو خیابون های کوچه پسکوچههای گرونترین و بهترین خونها قدم میزنم و تحسین میکنم به خودم میگم ببین ثروتمند شدن باشکوه با ثروتمند شدن میشه این خونه های زیبارو ساخت خدا زیباست و زیبایی رو دوست داره پس توهم اگه میخوای زیبا زندگی کنی و زیبایی بیافرینی باید ثروتمند بشی باید باور کنی اونا چیز خاصی نداشتن اونا باورهای بهتر و بزرگی داشتن تونستن پس تو هم میتونی ادامه بده غیرممکنی وجود نداره.
یه ترمز هم پس ذهنم هست نمیدونم چکارش کنم
بهم میگه تو هرچه دیرتر به ثروت برسی چیزها و نعمت های بزرگتر بدست میاری که فراتر از آنچه تصور میکردی هست…
در پناه ایزد پایدار باشید
به نام یگانه خالق یکتا
روز شمار تحول زندگی من روز نهم
سلام استاد جان، سلام مریم بانوی عزیزم
سلام بر خانواده پراز عشق و دوستداشتنی عباسمنش
خدایا شکرت برای این آگاهی های جدید و شکرت که من رو لایق درک اون ها دونستی
رسیدن به خواسته….
الان که دارم تایپ میکنم، چشمام پراز اشکه واقعا
اشک از سر شوق، شوقی که نسبت به درک این آگاهی هست از اینکه هرلحظه متوجه میشم که خداوند عزیزم چقدر عاشق منه
من الان تو محل کارم نشستم،، و اینقدر پر از حس خوب و عشق توی قلبم شدم که چشام پر اشک شده،، یه اتفاق جالبی هم که افتاد این بود که همون لحظه یه ماشین تو خیابون رد شد، آهنگ ابی رو گذاشته بود،، گریه نکن،، گریه نکن، حالا بااشک یه لبخند هم نشسته بود رو صورتم، و حس کردم که از سمت خدا این اتفاق هم زمانی افتاد
استاد این فایل رو که گوش کردم،، کاری به انجام شدن خواسته های مادی که همیشه دلم خواسته بهشون برسم ندارم
اینجا چیزهای مهم تری رو فهمیدم
یه درک بیشتر و بهتر از خداوند رو، تو قلبم حسش کردم،، آروم شدم،، حس آرامش بینظیری رو تجربه کردم استاد
من تو، کل زندگیم همیشه آرامش خواستم، تو، کـــــل زندگیم، خواسته ی همیشگیم بوده،، و اون رو در آدمها جستجو کردم،، توی رابطه با افراد،، یا هر جای دیگه ای
اما حالا فهمیدم
و فهمیدم که آرامش
توی وجود خودمه
توی شناخت بیشتر خداونده
توی قلبیه که به خداوند وصلش کنم
و چقدر آروم شدم استاد
اصلا نمیتونم با کلمات توصیفش کنم
توی کل زندگی، زور زدن برای به دست آوردن شخصی، یا کاری، یا خواسته ای، نمیگم تلاش کردن بده،، اما به قول شما، همون تلاش اگه از سر وابستگی باشه،، هیچ نتیجه ای نمیده،،
چراااا؟؟
چون معلوم میشه ما خداوندمون رو باور نداریم
باور نداریم که فقط اون میتونه برامون خلق کنه
از ایمان ضعیفمون نشات میگیره
و بی ایمانی، پر از استرسه
پراز نگرانی و حال بده
و میدونیم طبق قانون اگه حال آدم بد باشه، چی میشه
درصورتی که یه راه خیلی بهتر و عالی تر هم هست
که فقط کافیه خداوند رو باور کنیم، و با تمام وجودمون بهش اعتماد کنیم و هرخواسته و هر چیزی رو به خودش بسپریم
تا قلب و ذهن و روح و جسممون و تمااام زندگیمون پر بشه از احساس آرامش
پر بشه از تمامی خواسته هامون
پر بشیم از لطف بیکرااان خداودی که لطف و مرحمتش هیچ تَهی نداره
همونطور که خداوند در قرآن میفرمایند که:
اجابت کنید مرا، تا اجابت کنم شمارو
به همین راحتی،
فقط کافیه بااااورش کنیم
بااااورش کنیم
و به قول شما بعدش
همه چیزززز خود به خود درست میشه
خدااای عزیزم شکرت هزارااان بار شکرت
ممنونم استاد عزیزم، خدایا شکرت که با این سایت و این انسان های نازنین که دستان خودت هستن بر روی زمین من رو آشنا کردی
خدایااا شکرت
در پناه الله یکتا
شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
بنام الله مهربان
سلااااامم
ردپای روز نهم سفرمن
نکته هایی که از این فایل آموختم:
تیترذهنمون باید بشه این جمله که : سِّر جهان اینه که باید آسون بگیریم همه چیز رو.
تا زمانی که نگرانی داشته باشیم ، وابسته و چسبیده باشیم به چیزهایی که میخواهیم داشته باشیم در اصل داریم اونو از خودمون دور میکنیم و هرگز بهش نمیرسیم.
باید رها کرد ، باید به خدا اعتماد کرد ، باید فقط خودمون رو در ایمان و یقین به خدا غرق کرد اونوقت خواهیم دید که چطور همه چیز خودبه خود رخ میده.
باید آسون گرفت ، بقولی باید بیخیال بود لذت برد باید حالمون خوب باشه ، تموم تلاشمون این باشه که همه چیز رو از دریچه ای نگاه کنیم که بهمون احساس خوب بده ، احساس خوب یعنی ما داریم به خدا نزدیک میشیم ، اونوقت قلبمون آرومه ، اونوقت دیگه ترس و نگرانی معنایی نداره ، اونوقت به صلح میرسیم با خودمون با درون خودمون و این همون معجزه ای که برای رسیدن به خواسته هامون لازمش داریم .
چرا معجزه اینه ؟
چون خدا رو باور کردیم چون به قدرتش ایمان آوردیم بهش اعتماد کردیم که میتونه هر آنچه که ما میخوایم رو بهمون بده ، چرا؟
چون ما توحیدی بودنمون رو بهش نشون دادیم
در اصل به حرف خود خدا که گفته :
اجابت کنید مرا تا اجابت کنم شمارا
عمل کردیم، و این نتیجه ای بغیر از دریافت خواسته هامون نداره.
در پناه خدا
به نام خدای مهربان
سلام و احترام
روز نهم/ داستان هدیه تولدم
راه رسیدن به خواسته ها از رها بودن و لذت بردن از زندگی میگذره ،، من وقتی میتونم از زندگیم لذت ببرم که به چیزی نچسبم ..
اصن یه سوال
من خواسته ها م رو واسه چی میخوام ؟؟ چون من خواسته هام رو،، هرچی که هست رو،،واسه این میخوام چون فکر میکنم با داشتن اون ها از زندگیم لذت میبرم و به احساس خوب میرسم.. حالا واقعا اگر من جوری زندگی کنم که همین الان با هرچی که دارم از زندگیم لذت ببرم و اخساس خوب داشته باسم خب من به هدفم که لذت بردن از زندگیه خب رسیدم که !!! یعنی من همین الان با لذت بردن از داشته هام به اخساس خوب رسیدم .. پس چرا به خواسته هام چسبیدم ؟؟ میدونی چرا ؟؟ چون احساس عدم لیاقت باعث میسه ادم به خواسته هاش بچسبه .. چون عشق بی قید و شرط به خودم ندارم..
ولی اگر من عشق بی قید و شرط به خودم داشته باشم و عاشق خودم باشم ،، من به خواسته هام به راحتی میرسم و نیازی نیست زجر بکشم !!
خب اینم از رد پای من از روز نهم ،، خدایا کمکم کن گام ها رو تا انتها بردارم
خدایا شکرت
«بسم الله الرحمن الرحیم»
ای که با نامت جهان آغاز شد
دفتر ما هم به نامت باز شد
دفتری که از نام تو زیور گرفت
کار آن از چرخ بالاتر گرفت.
سلام به دوستان عزیزم و هم فرکانسی های خودم و سلام پ درود به استاد عزیز و مهربانم و همچنین مریم جان عزیز.
پله ی بعدی تحول زندگی ام.«روز شمار روز نهم»:
قبل از این مسیر زیبا من زندگی رو برای خودم خیلی سخت کرده بودم. روی تک تک کار ها وسواس به خرج میدادم و اگر کاری درست پیش نمیرفت من خودمو سرزنش میکردم و خودمو تخریب میکردم خب این موضوع باعث میشد انگیزه و امیدمو از دست بدم اما الان زندگی من تغییر کرده و هر موضوعی رو که ساده تقلی میکنم برام ساده حل میشه و درست هم پیش میره. درواقع من زندگی رو برای خودم آسون کردم در عین حال جدی ام در این مسیر. این جدی بودن خیلی مهمه. جدی بودن با سخت گرفتن خیلی متفاوت هست. شما باید انجامش بدی تا زندگیت متحول بشه اما کار آسانی هست .قبلا هر کسی هر چیزی میگفت باور میکردم مخصوصا در زندگی که خانواده میگفتن زندگی سخته زندگی همینه که میبینی پر از بدبختی و فلاکت و ایناست منم باور میکردم و برای من همون اتفاقی میوفتاد که برای خانواده ام میوفتاد! ولی الان همه چیز عوض شده چون خودم تغییر کرده ام ولی خب خانواده ام همون طرز فکر رو دارن ولی من مقاومت نمیکنم و رهاشون میکنم چون خودشون میخوان.
میتونیم زندگی خودمونو خودمون بسازیم با تغییر باور ها با کنترل کردن ورودی های ذهن با مثبت اندیشی. در صلح بودن با خودمان. آسان گرفتن زندگی و خیلی چیزهای دیگه ای که در عین حال بسیار ساده هستند.
من توی این 9 روز اینقدر نشانه ها و تغییرهایی در زندگی ام دیدم که اصلا یادم نمیاد چند تا بودن دلم میخواد داد بزنم و شادی کنم. همه ی ما هر آنچه را که داریم از خدای خودمان است. هر گونه خدارو باور کنیم بع همان شکل آن را میبینیم. مهربان ببینیم مهربانی اش شامل حال ما میشود و هر چیز دیگه.همه ی ما انتخاب شده ایم که یک زندگی فوق العاده رو تجربه کنیم و استاد عزیز یکی از دستان خداوند بودند. باید هر روز روی خودمون و باور هامون کار کنیم. اگر کار نکنیم دوباره باید شروع کنیم اما زمانش کوتاه تره.خدایا سپاسگذارم که منو باز هم به یه فایل زیبای دیگه هدایت کردی.
خدایا شکرت.خدایا شکرت.خدایا شکرت.عاشقتونم.
استاد عزیز بسیار عالی بود و استفاده کردم. سپاسگزارم
سلام به همه دوستان و همگامان
سلام به استاد عباس منش و سرکار خانم شایسته عزیز
خیلی خیلی فایل قشنگی بود اشک رو توی چشمان من جاری کرد وقتی که گذشته خودم رو به یادم اورد که دقیقا ۴ الی ۵سال تمام بود کهمن با شوهرم بحث داشتم و این بحث یکی از مسایل اساسی و وحشتناک زندگیمون بود که امتیاز تعاونی مسکنمون که در حوالی شهر بود رو بفروشیم و خونه ای توی شهر بخریم ولی شوهرم اصلا موافقت نمیکرد
حتی اینکه یک بار انقدر بحث ما شدت گرفت که من به مرز سکته رسیدم و اگر پدرم و برادرم به موقع به من نرسیده بودن من نمیدونم چه بلایی سر من اومده بود
و من تمام طول این چند سال رو فقط از صبح تا شب خود خوری میکردم و حسرت دیگرانمیخوردم که تند تند خونه دار میشدن تا اینکه پدرم مادرم دوستام به من گفتن بس کن دیگه چقدر حرص میخوری بابا ول کن اخر سر سکته میکنی میوفتی یه گوشه خونه و دیگه این خونه خریدن چه به دردت میخوره و …
تا اینکه نمیدونم کمک خداوند بود من به کلی از فکرش اومدم بیرون حتی دیگه شروع کرده بودم به رسیدن و تزیین و زیباتر کردن خونه ای که توش زندگی میکردیمبا اینکه اجاره ای بود حتی خونه رو رنگ امیزی کردم و … و روحیه گرفته بودمکلاس ورزشی میرفتم و اصلا یادم رفته بود خونه خربدن و …
تا اینکه یه روز خونه پدری همه خواهر و برادرها جمع شده بودیم پدرم گفت حالا که همگی شما(خواهر و برادرهام)خانه دار شدین بیاین همت کنیم و زهرا (من)هم خونه دار ش
کنیم و شوهرم هم از این پیشنهاد خوشحال شد.
خدا میدونه در عرض یک ماه ما خونه خریدیم در حالیکه یکی از بحرانی ترین زمان خرید و فروش خونه بود و کمتر بنگاهی بود که حتی خونه ای برای فروش داشته باشه.
خیلی اسون خیلی قشنگ خیلی اروم خونه خریدیمو چه فروشنده مهربان و کار درستی به ما خورد چقدر راحت اسباب کشی کردیم و چقدر قشنگ تمام اسباب و اثاثیه خونه رو عوض کردم
میخوام بگم که به محص اینکه بیخیالش شدم خداوند درهای گشایشش رو به روی من باز کرد و خداوندم را هزاران بار شکر میکنم که چنین درس و تجربه زیبایی رو به من داد و از شما هم تشکر میکنم که اون رو دوباره برای من یاداوری کردید
سلام استاد عزیز و همه دوستان هم فرکانس
به خدا از ته دل میفهمم خود به خود که میگید چجوریه . وقتی به این خود به خودی که مدتها قبل رو پی و شالودش کار کردی باور و ایمان کامل داشته باشی . یه جورائی همیشه دلت قرصه . ته دلت محکمه . یه خوشحالی درونی که تو وجودت مور مور میکنه . انگار از درون خودت با خودت میخندی چونکه میدونی , میشه اتفاق میفته . خیلی حسش خوبه . خیلی سالها پیش دنبال معنی از رگ گردن نزدیک تر بودم . اون موقع ها نوجوون بودم نمیدونم شاید کم کم یادم رفت بیشتر پیگیرش باشم . ولی الان رگ چیه گردن چیه , تو تار و پود وجودم حسش میکنم و هر چی بیشتر حس میکنم هرچی بیشتر رو خودم کار میکنم . اون خنده درونیه او شادیه بیشتر میشه .
امیدوارم لحظه به لحظه شادی تو وجودون و ایمان و امید توذهنتون مور مور کنه
سلام خدمت شما هم فرکانسی عزیزم، منم من مثل شما قبلاً اینو نمیفهمیدم که خدا از رگ گردن به ما نزدیکتر است، خدا رو صد هزار مرتبه شکر میکنم که الان هدایت شدم و میتونم اینو بفهمم، اما لازمه که همیشه روی خودمون کار کنیم و به خودمون یادآوری کنیم و این باور را قویتر کنیم، در پناه خدا سالم باشید.
سلام خدمت شما هم فرکانسی عزیزم، منم من مثل شما قبلاً اینو نمیفهمیدم که خدا از رگ گردن به ما نزدیکتر است، خدا رو صد هزار مرتبه شکر میکنم
سلاااام چقدرررر عالییییی بود کیف کردم از این فایل??
سفرنامه روز نهم:
من امروز با دیدن اسمان ابی لذت بردم
از سالادی ک با عشق برا خودمو همسرم درست کردم لذت بردم.
برا دوستم ارزوی خوشبختی کردم.
ایده ای ک چنروز پیش گفتم رو هم رفتم عملی کنم موفق نشدم ولی ناراحت نشدم بعد جایی ک فکرشو نمیکردم پسندیدن کارمو و قراره خبر کنن.
اینا نشونه های هماهنگ بودن با خودمونه
خیلی نکته داشت این فایل و من یادداشتشون کردم.
در پناه حق ?
سلام استاد
چقدر قشنگ توضیح دادین در مورد هماهنگی واقعا همینطوره ادم وقتی سخت نمیگیره و راضیه به رضای خدا همه چی خودش درست میشه.
یادمه همیشه برام سوال بود چرا ادمای خونسرد و بیخیال کاراشون درست میشه خود به خود؟ حتی گاهی حسودیم میشد که چرا طرف خیلی راحت به خواسته هاش می رسه اما من باید به یه بدبختی و سختی به اون چیزی که میخوام برسم. و یه ضرب المثلی تو خانواده ما بود که
ما همه چی رو سخت به دست میاریم و بابتش کلی حرص باید بخوریم و جون مون میاد بالا تا کارمون درست میشه و من فکر می کردم این تقدیر من و خانواده مونه و خواست خداست و کاری هم نمیشه کرد…
یادمه اون موقع ها هروقت فال حافظ می گرفتم دقیقا همین شعر حافظ که استاد خوندنش و بیت اخرش میگه
“سخت گیرد جهان بر مردمان سخت کوش”
میومد و من نمی تونستم رازش رو بفهمم
تا اینکه کمکم متوجه شدم هروقت به خواسته ای نمیچسبم راحت اتفاق میفته…
اما عادت های منفی چسبیدن به خواسته چنان در من قوی بودندکه بازم به روال قبل زندگی میکردم تا اینکه خدا رو شکر وارد پروسه خودسازی روی خودم شدم
و با آگاهی های که از این سایت به دست آوردم
دارم تلاش میکنم با خودم هماهنگ باشم و به خدا توکل کنم و تو همین مدت نتایج عالی گرفتم.
و من حالا قوی تر و مطمئن تر به این مسیر ادامه میدم و میدونم که این مسیر انتهایی نداره و مقصدی هم وجود نداره.
من وظیفه دارم بعنوان بنده یکتاپرست خداوند
همیشه روی خودم کار کنم و مراقب باشم شرک نورزم و به خدا توکل کنم.
و خدا هم بعنوان رب العالمین عالم هستی خدایی رو خوب بلده
پس همه چی حله خود به خود
خدایا هزاربار تو راسپاس بخاطر این آگاهی های ناب
و استاد عزیزم و خانم شایسته از شما هم متشکرم