نشانه من برای واضح شدن قدم بعدی - صفحه 27 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/04/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2020-04-15 12:03:502024-12-17 10:21:14نشانه من برای واضح شدن قدم بعدیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای معجزه ها
یادگار 83
سلام استاد عزیزم و سلام مریم قشنگم
ممنون از این همه کلمه های مقدسی که تو این فایل به ما هدیه دادین
خدای مهربونم ممنونم ازت که منو به این سایت الهی هدایت کردی
استاد مقدسم
اصلا این داستان هدایت انگاری ی تلفن مستقیم به خداست زنگ میزنی بهش و قربونش برم زنگ اول گوشی رو برمیداره بهش میگی برای این قضیه چیکار کنم اونم قشنگ تک به تک میشینه بهت توضیح میده
اینجاست که دیگه ما باید همت به خرج بدیم عملیش کنیم
استاد من بابت هر کاری که میخوام انجام بدم فقط میگم خدایا هدایت کن و وقتی هدایتش میاد دقیقا اون جمله مقدس و قشنگ شما تو دوره 12 قدم و قدم اول که میگین
ای مردم ای ملت توحیدی که عمل گرا نباشه پوچه
دقیقا این جملات توکله من هزار بار میادو میره اینقدر رو مخ من این جمله میره که در هر شرایطی باشم بلند میشم عملی انجام میدم
وااای که بعد از انجام اون هدایت اصلا نعمت و موهبت که تصاعدی میریزه به زندگیت
اینقدر میاد که ادم ی جورایی احساس میکنه خوشبخت ترین انسان رو کره زمینه
دقیقا همین چند مدت پیش برای ی خواسته ای گفتم خدایا هدایت کن بگو قدم بعدی رو
بهم هدایت شد برو فلان چی بخر
همش یکی تو کله من میگفت الان؟؟ساعت 6 غروبه
بارندگیه
خیابان ترافیکه
اون مغازه هم اونوره شهره
یا میگفتم این ماه برداشتم از نقدینگی شرکتم زیاد بوده
هی نجوا میومد
اما ی چیز قوی میگفت ای مردم ای ملت وقتی میگی من فلان هدایت بهم شده و قدمی برنمیداری یعنی توحید بدون عمل هیچ ارزشی نداره
اینقدر این جمله اومد که زنگ زدم به ی خواهرم با اینکه ی بچه کوچیک شیرخوار داشت گفتم باهام بیا بریم فلان جا
اتفاقا ترافیک قفل قفل
بارون هی شدیدتر
هیچ جا جا پارک گیرم نمی اومد
به خواهرم گفته بشه من ماشین خارج از شهر پارک کنم باید امشب این وسیله رو بخرم تا ارامش بگیرم
وای استاد نگم
چقدر خوشکله
چقدر شیکه
چقدر باکلاسه
اصلا چه قیمت منصفی
یکی از بهترین خریدای زندگیمه که وقتی یادش می افتم لذت میبرم
خدایا هزاران بار شکرت
دقیقا همین من نوعی
که انصافا هدایتی بهم بشه مث جت میرم پیگیری میکنم که انجام بدم
و خدارو شکر حسابی دستم اومده که الان قلبم چه حسی داره
قشنگ وقتی میبینم ی حس رضایت بخش قشنگی هست
مث عقاب میچسبم و ول نمیکنم
اصلا این روزا من عجیب شکل خواسته هام فرق کرده
اصلا ی بده بسون قشنگی با خدا راه انداختم
و قربونش برم چه راحت میبخشه
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا هزاران بار شکرت
استاد مقدسم
ماچ به تک تک کلمات مقدسی که بهمون هدیه میدی
خدا هزاران برابرش رو تو زندگیتون بهتون برگردونه
بادورود به استاد عزیز وخانوم شایسته عزیز که بااین فایلهای عالی که روی سایت هستش خیلی لذت میبرم و خیلی عالی استفاده میکنیم خدارو شاکرم که من رو با هدایتش وارد این سایت کرد و همچنان از بابت این هدایتها که در زندگی میبینم واقعاً روز به روز ایمانم بیشتر و بیشتر میشود ما اگر واقعاً نحوه هدایت خداوند رو بدانیم زندگی خیلی راحت ولذت بخشتر خواهد شد .
به نام خدای مهربان ، خداوندا هر آنچه دارم از آن توست
سلام به شما استاد عزیزم و خانوم شایسته ، سلام به همه دوستان سایت
روزشمار تحول زندگی من روز 83
تحسین میکنم این همه نگاه توحیدی شمارو استاد عزیزم ، که برای هر فایلی چه رایگان چه دوره ها از خدا هدایت میخواید وهر فایل و دوره ای و روی سایت نمیذارین ، وبخاطر همین نگاه توحیدی شما هست که دوره های شما اینقدر تاثیر گذار هستند
خدایا مارا به راه راست هدایت کن راه آنهایی که به آنها نعمت داده ای ونه راه آنهایی که به آنها غضب کرده ای و نه گمراهان ، خدایا من بدون هدایت تو هیچم خودت من و هدایت کن ،
از شما استاد عزیزم و خانوم شایسته برای تهیه این فایل ها بی نهایت سپاسگزارم
در پناه الله یکتا خوشبخت و سعادتمند و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید
بنام خدا
سلام ،
روز 83 ام
خداروشکر میکنم برای این روز عالی و این فایل بسیار خوبی که در مورد هدایت میگه .
خدایی این جریان هدایت رو من حتی 1 درصد هم نمیدونستم و بهش فکر هم نمیکردم که چنین چیزس اصلا امکان داره واسه یه ادم معمولی که پیامبر نیست وجود داشته باشه ،
صب تا شب نماز میخوندم و هیئت میرفتم تا بلکه یه نگاهی به ما بشه و مثلا یه معجزه واسمون رخ بده تا مثلا یک بار خدا یه نگاه کنه یا مثلا بهم یه هدایت بده اونم بعد از کلی عبادت و معصوم بودن و … یعنی اونقد این رابطه با خدا سخت بود که انگار میخوام یه معادله ی ریاضی با انتگرال و مشتق و اعداد عجیب و حروف انگلیسی که رادیکالهای زیاد با فرجه های عجیب داره رو حل کنم تا در جوابش خدا یک نگاه کنه بهم .
ولی وقتی با استاد اشنا شدم و در مدت زمانی که با این فایلها سپری کردم با منطق و دلیل های محکم و چون با قران اشنایی داشتم و وقتی استاد رفرنس میداد به ایه های دیگه از قران قشنگ متوجه میشدم این منطق های دقیق رو و در نتیجه با همین فایلهای استاد ک نتیجه هدایت خدا بوده .
همون معادله واسم شد 1 به علاوه ی 1 ...
به همین سادگی …
دیدم که میشد اینقدر ساده هدایت دریافت کرد و من اینقد پیچیده میدیدمش ….
از بس این رابطه ما با خدا ساده است که ما فکر میکنیم یه راه خیلی پیچیده ای وجود داره …
جامعه ، چو ندیدن حقیقت ره افسانه زدند …
بود و این اگاهی ها من رو به سادگی دریافت هدایت خدا هدایت کرد و یواش یواش این هدایت ها رو بهتر دریافت کردم .
البته باید در روند بهتر بودن احساس در هر روز تعهد به خرج داد .
به نام خداوند زیبایی ها
سلام به همه همراهان عزیز
این هدایت عجب چیزیه . طرف ماشین میخره روش جی پی اس داره و کلی ذوق میکنه. حالا ما یه اپشن داریم که خاص خودمونه و در تمام ابعاد پاسخگو هست انگار که دستت توی دست مشاوری هست که در همه ابعاد بی نهایته و همه جوره ساپورتت میکنه و تو فقط باید انجام بدی
من جواب هایی گرفتم که مات مبهوت از توضیح خداوند شدم و الان بهتر فهمیدم که
در دریافت الهامات کنترل ذهن و ورودها . اداشتن لیاقت همصحبتی با خداوند و باور کردن این نیرو خیلی به من کمک کرد که درکش کنم و الهامات بگیرم و البته هنوز اول راهم و قطی وصلی از سمت من هست اما فهمیدم که با تمرین کردن میشه صدا رو زیاد کرد.
یه شب خیلی هوس خوردن گوشت داشتم و ظهر روز بعد که مادرم از بیرون برمیگشت متعجب و بود که میخواستم بیام خونه مسیرها منو میبردن دم قصابی و میگفتن برای سعید بخر.
هرچقدر روی خودت کار میکین و به سمت توحید میری خداوند پارتی تو میشه و نیازهات رو رفع میکنه
خداروشکر
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
رد پای روز 21 دی رو با عشق مینویسم
امروز از صبح که بیدار شدم و تمرین ستاره قطبیم رو نوشتم
وسایلای نقاشیمو گذاشتم تو حال و تو خونه تنها بودم و همه چیز رو چیدم تا بشینم و تا ظهر کار کنم
صبح که دیر بیدار شدم از خواب 8 بود
من دوست داشتم بعد نماز خوندن بیدار بمونم اما نمیشد وقتی نماز میخوندم میومدم و میخوابیدم و 8 یا 9 بیدار میشدم
برای خدا نوشتم که کمکم کنه تا دیگه نخوابم
4 ساعت رو برای کار و پیشرفت در مهارتم زمان بذارم
وقتی شروع کردم به کار کردن طبق تمرینایی که یاد گرفتم تجسم میکردم که به درستی و دقت دارم کار میکنم
و کارم رو شروع کردم و نقاشی لذت بخش رو با عشق با گوش دادن به صدای ضبط شده خودم برای باور عشق و عزت نفس شروع کردم
تا ساعت 2 کار کردم و بعد خواستم برای طراحی های گردنبند طلایی که تموم کرده بودم روی چوب قاب عکس ،میخواستم بچسبونم
دیدم هرکاری میکنم نمیچسبه و با چسب چوب هم نمیچسبید
تصمیم گرفتم نگه دارم بعدا انجام بدم
اما یاد گرفته بودم که کارهامو به تعویق نندازم و به سرعت تمومشون کنم
از خدا کمک خواستم
گفتم با چی بچسبونم
اول تو یه تخته فیبری که شنبه از قاب فروشی رایگان گرفتم
امتحان کردم
دیدم نمیچسبه
با چسب سیلیکونی امتحان کردم بازم نچسبید
بعد گفتم آروم باش طیبه حتما یه راهی هست
وقتی داشتم هم زمان به فایل گوش میدادم
15:20 داشتم فایل جلسه 3 دوره عشق و مودت رو گوش میدادم
دقت کردم گوشام تیز بود و متوجه یه چیزی شدم
تازه فهمیدم معنی
آیه 2 سوره اخلاص یعنی چی
ٱللَّهُ ٱلصَّمَدُ
خدایى که بى نیاز است
چند روزی بود از 3 دی ماه ،دوره عشق و مودت رو که گرفتم ، تا الان که جلسه 3 رو بارها گوش دادم مقاومت داشتم در مورد چند تا موضوع
و استاد میگفتن خود خواهانه عشق بورز
و توضیحات ادامه اش رو گوش دادم
وای خدای من
وقتی اینو شنیدم به یک باره گفتم بی نیازی از عشق سبب این حرف میشه
و گفتم مثل خدا
وقتی بی نیازه ،نیازی نداره که ما براش نماز بخونیم
ما براش عشق بورزیم
ما براش کاری بکنیم
خودش داره کیف میکنه نیازی به هیچی نداره که
و سوره اخلاص آیه دوم به زبونم جاری شد
ٱللَّهُ ٱلصَّمَدُ
خدایى که بى نیاز است
وقتی استاد گفت خود به خود بوی گل در فضا میپیچه و چیزیم در قبالش نمیخواد
تازه فهمیدم معنی الله الصمد رو
همیشه سوالم این بود خدا بی نیاز که هست
همه چی داره و بی نیازه
اینجوری میدونستم معنیشو
ولی سوالم این بود چرا نیاز به عشق ورزیدن ما و یا چیزای دیگه نداره ؟
تا اینکه امروز فهمیدم ، اما اینجوری نمیدونستم که انقدر خودش منبع همه چیز هست و انقدر بی نهایت داره و انقدر میبخشه از همه چیز در همه جنبه ها و خودش کیف میکنه از این همه خوبی و عشق بی نهایتش که بی نیازه و بدون توقع عشقش رو به قلب همه میبخشه
که نیازی نداره به عشق
نیازی نداره به هیچ چیزی
و مهم تر از همه ، عشقش رو به کسانی که کنترل کنن ورودی های ذهنشونو بیشتر میبخشه
یه جورایی شاگردایی رو دوست داره که خودشم گفته تو قرآنش
دقیق نمیدونم تو گوگل نوشتم چه کسانی را بیشتر دوست دارن
چند تا آیه آورد
متقین
محسنین
توابین
مطهرین
متوکلین
این روزا خدا به چند تا نشونه بهم فهموند که اگر کنترل کنی ذهنت رو
اگر بیشتر سعی و تلاش کنی که ایمانت رو به من نشون بدی و سعی کنی تسلیم هرچی میگم باشی ،تو شاگرد خوب منی و من بیشتر دوست دارم به تو عطا کنم
بیشتر دوست دارم توجه کنم بهت
بیشتر دوست دارم پر بشی از بی نهایت عشق ربّ و صاحب اختیارت
بیشتر دوست دارم همه چی تو همه جنبه ها بهت بدم
و امروز خدا با نشونه دادن فایل زندگی در بهشت قسمت137 بهم یه هدیه بزرگ داد
که تو رد پام در قسمت فایلش نوشتم
که اصلا متوجه نبودم انقدر پشت سرهم دستام حرکت داده میشدن و من فقط مینوشتم
نه فقط عشق ،بلکه همه چی عطا میکنه
نعمت و ثروت و آرامش و سلامتی و عشق و زیبایی و شادی و … همه چیز
و یاد لحظاتی از این چند روز افتادم و توی اون لحظاتی از امسال ،که وقتی پر بودم از عشق خدا ، که بهم عطا کرده بود ،خود به خود رفتارم با آدما خوب بود
و توقعی نداشتم
پس این یعنی بی نیازی
وقتی من پر بودم از عشق خدا ، دیگه نیازی به عشق آدما نداشتم
یه وقتایی جدیدا انقدر پرم میکنه از عشقش که دوست دارم منم مثل خودش یاد بگیرم که ببخشم برای کیف کردن خودم
چون وقتی میبخشم حالم خوبه
که با قدم هایی که برداشتم تصمیم گرفتم به رهایی از خواسته عشق
اگر خدا کمکم نمیکرد من هیچوقت از این خواسته ام که اصرار داشتم ، در 2 دی رها نمیشدم
وقتی من سعی کنم با روحم در هماهنگی باشم ، به بی نیازی از همه نظر میرسم ، و محتاج و نیاز مند خدا ، میتونم تک تک گفته های استاد رو که گفتن انجام بدم
که البته باید تمرین کنم در هر لحظه
وقتی میشنیدم استاد عباس منش میگه خدا میبخشه و درمورد احساس گناه تو دوره عزت نفس میگفتن ، یه وقتایی میگفتم یعنی خدا تا حالا نشده از این همه کارای ما که هر بار توبه میکنیم اما باز خطا میکنیم به خشم بیاد ؟
تا اینکه فهمیدم تمام اشتباهات ما نیاز هست که ما رشد کنیم
و نباید احساس گناه داشته باشم
البته اینم یاد گرفتم که نباید هر بار اشتباه کنم و بگم خدا میبخشه ،این درست نیست که عمدا هی خطا کنم بگم خدا میبخشه
باید از اشتباهاتم درس بگیرم و از خدا کمک بخوام تا رشد کنم در مسیر درست
خیلی حس خوبی داشتم از این درکی که داشتم
خدایا شکرت که با هر بار گوش دادن به فایل ها هر بار یه چیز جدید درک میکنم و یاد میگیرم و سعی میکنم عمل کنم
وقتی اینو متوجه شدم حس خوبی داشتم
بعد شروع کردم خونه رو جارو بزنم و کمی مرتب کنم و وقتی داداشم از سر کار اومد
حاضر شدم و رفتم چسب آکواریوم بگیرم
از وقتی بیرون رفتم حس کردم ، یه صحبتی از خدا باید بشنوم
حس میکردم خدا میخواد یه چیزی بهم بگه
مدام به زبونم جاری میشد ، خدای من ،ربّ من ،با من صحبت کن
دلم میخواست حرف بزنیم
شدیدا دلم برای صدایی که آرومم میکرد و چند ماه پیش می شنیدم تنگ شده بود
صدایی که آرامش میداد و یه حس قوت قلب میداد
درسته با نشونه ها آرامش داشتم
اما با شنیدن اون صدا آرامشم بیشتر و بیشتر میشد
چون همیشه میگفت من کنارتم
یا میگفت دوستت دارم بنده من
یا میگفت بغلم کن
یا اینکه میگفت چی بخورم و چی نخورم و حتی از کدوم مسیر برم
یادمه وقتی دو ماه پیش آقای نارنجی ثانی گفتن که در مورد موضوع نگرفتن پول فروشم از مادرم ، نجوای شیطانه نه صدای قلبت
و من انگار تصمیم گرفتم که دیگه به اون صدای آرامش بخش هم توجه نکنم و اصلا اون صدا رو نشنیدم
من بعد چند ماه تازه درک کردم صحبت هاشونو
و فهمیدم که درمورد یه موضوع فقط این پیام رو باید میگرفتم و اصلاح میکردم
نه اینکه وقتی صحبت آقای نارنجی ثانی رو شنیدم، دیگه از این صدای آروم که همیشه بهم میگفت انجامش بده من کنارتم برو تو دل ترسات بخوام فاصله بگیرم
تا اینکه تو گام 6 استاد در مورد گفتگوی بین خودشون و خدا گفتن
من چند روزه به فکر رفتم
با خودم گفتم ،طیبه ، تو چرا چند ماه شد دیگه اون صدای خوب رو که بهت میگفت حرکت کن به من اعتماد کن رو نمیشنوی؟؟؟؟
وقتی بیشتر فکر کردم و به صحبت های استاد در گام 6 فکر کردم دیدم آره
من اونموقع فقط برای یه نجوا باید درسمو میگرفتم
نه اینکه بخوام کلا دیگه به این صدایی که آرومم میکرد دور بشم از توجه کردن بهش
چون وقتی دیگه توجه نکردم ، به کل نشنیدم
و فقط از طریق نشانه ها و با طرق دیگه میشنیدم هدایت های خدا رو و حس میکردم و یا درک میکردم
اما با این گام 6 تصمیم گرفتم بیشتر دقت کنم و ریز بشم روی این موضوع
چون استاد یه حرفی زدن و گفت :
اون ایده یا راهکار اگر احساس خوبی داد ، از طرف خداست
اون جنس احساسی که داره ،اون گفتگوهای ذهنی ، جنس احساسش مشخص میکنه که
مسیر کدومه ،
کی داره صحبت میکنه با شما
این خودش یه کلید بود برای من
که از این به بعد دقت کنم
اینو که شنیدم ، به یقین رسیدم که تک تک اون گفتگوهایی که چند ماه پیش میشنیدم و منو تشویق میکرد خدا بود
پس من دوباره میتونم بشنوم این گفتگوی درونی زیبا رو .
تا برم برسم مغازه و چسب بگیرم ،آروم بودم ، وقتی چسب گرفتم و برگشتم، دلم میخواست کمی قدم بزنم و با خدا صحبت کنم
همینجور آروم میرفتم و به آسمون و ماه و درختا و غروب خورشید که هوا دیگه داشت تاریک میشد و صدای قرآن اومد گوش میدادم
سرمو بالا میبردم و وقتی راه میرفتم تک تک شاخه های ریز درختارو میدیدم و سپاسگزاری میکردم
و میگفتم همه در حال حمد و ستایش خدا هستن
یه لحظه همه جای خیابون ساکت شد
انگار هیچ ماشینی نبود
هر ماشینی هم رد میشد صدای زیادی نداشت یا اینکه من صدایی نمیشنیدم
سکوت عجیبی تو خیابون بود
یا نمیدونم من اینجوری حس میکردم
به یک باره همه چی ساکت شد
مدام میگفتم خدای من با من صحبت کن
وقتی میگفتم یهویی دیدم عدد 74 روی پلاک ماشینی هست که داشتم رد میشدم دیدم
دوباره گفتم با من صحبت کن ، نمیدونم درمورد چی
دلم میخواد صداتو بشنوم
و اینارو که میگفتم دوباره عدد 974 رو که فقط من و خدا میدونیم چه مفهومی داره رو دیدم و خندیدم و تشکر کردم
اما دلم میخواست باهام صحبت کنه
میگفتم از طریق عدد نمیخوام ،مستقیم باهام صحبت کن
چشمم افتاد به تابلوی خیابون نزدیک خونه مون که اسمش رضایت بود
خندیدم و تشکر کردم
اما باز هم حرف خودم رو زدم ، گفتم با من صحبت کن
دلم میخواد صداتو بشنوم
دلم میخواد صداتو بشنوم مثل چند ماه پیش
که یه صدای خوبی از دلم میشنیدم که بهم اطمینان قلبی میداد و آرومم میکرد و میگفت چیکار کنم و چیکار نکنم که برای من خوب هست
به درختا دقت میکردم ، تو تاریکی موقع اذان به همه چی دقت میکردم و با خدا صحبت میکردم
نمیدونستم واقعا چی میخوام ؟ اما حس میکردم دلم میخواد صدای خدا رو بشنوم و انگار منتظر این بودم که خدا بهم نشونه بده و باهام صحبت کنه
و صداشو بشنوم
اما نمیدونستم چی
مدام میگفتم نشونه بده
مدام میگفتم با من صحبت کن ،بشنوم حرفاتو
مدام میگفتم نمیدونم چی؟! ولی منتظرم صحبت کنی با من
که همه این هدایت های شب و هدایت آخرش به گام 7 پروژه
و زندگی در بهشت سبب شد که درک کنم
و در رد پای گام 7 نوشتم که آخر شب خدا با من صحبت کرد
چقدر دقیق و واضح هم صحبت کرد
خیلی خوشحالم که صحبت کرد با من
من دور زدم و کمی پیاده رفتم و وقتی تخم مرغ خریدم برگشتم خونه
وقتی رسیدم دیدم چسب سیلیکونی هم نمیچسبونه
دوباره برگشتم و رفتم چسب چوب بگیرم
وقتی خریدم و برگشتم خونه ، دوباره امتحان کردم ببینم چوب رو میچسبونه یا نه
چند روزیه که به ساختمونمون از این دستگاهایی که کارت رو میگیری جلوش که در رو باز میکنه گذاشتن وقتی چند روز پیش دیدمش کلی ذوق کردم
خوشحالم که هر روز همه چی داره آسون و آسون تر میشه
چون من کلید نداشتم و مدام میگفتم کاش یه کاری کنن که در رو راحت باز کنیم و چون کلید در ایراد داشت ما نگرفته بودیم
و همیشه زنگ در خونه رو میزدیم و یا از در پشتی میرفتیم خونه
خیلی لذت بخشه روز به روز همه چیز داره آسون تر و آسون تر میشه
خدایا شکرت
وقتی به خواهرم زنگ زدم ،رفته بود جمعه بازار بهش گفتم شام درست میکنم بیاین اینجا بخورین و بعد برین خونه تون
اولش گفت نه بعد گفت چی میخوای درست کنی
گفتم هرچی که تو میگی
و گفت میتونی کوکو شیرین درست کنی
گفتم بلد نیستم و گفت پس ولش کن
خواهر زاده ام گفت برنج میخوام و گفتم باشه
وقتی داشتم کارامو انجام میدادم به مادرم زنگ زدم و طرز تهیه کوکو شیرینو پرسیدم
قبلا چند باری درست کرده بودم اما یادم نبود دقیق که باید چیکار کنم
وقتی اومدم نشستم تا به گام 7 گوش بدم
یهویی هدایت شدم به یه فایلی که تصویرش توجهمو جلب کرد
دیدم زندگی در بهشت هست قسمت 137
خوشحال شدم
چون خدا توی این دو ماه از اول آذر مدام به من این سریال های سایت رو نشونه میداد
وقتی گوش دادم اواسطش بودم که خواهرم اومد و شامشون رو برد
و دوباره برگشتم و باقی فایل رو دیدم
و در مورد تکامل بود و استاد توضیح دادن که دقیق تو رد پای گام 7 نوشتم
من نوشتم و نوشتم و نوشتم که به یک باره دیدم خود به خود پشت سرهم دارم مینویسم و درک هایی داشتم که متحیر بودم که انقدر سریع دارم درک میکنم این هدایت رو
و در رد پای سریال زندگی در بهشت 137 هم نوشتم
وقتی مینوشتم متوجه شدم که خدا داره با من صحبت میکنه از طریق درک هایی که دارم و حتی نشونه داد که چرا تابلوی رضایت رو بهم نشونه داد تا آخر شب بهم بگه که منظورش چی بوده
یا اون نشونه 9 ماه مانده، که چند روز پیش تو کلانتری دیدم روی یه پنجره نوشته شده بود تو قسمت کپی که صف وایساده بودم، و یادآوری کرد بهم
حتی جزء به جزء نشونه هارو بهم گفت
انقدر خوشحال بودم که خیلی حس خوبی داشتم
خدا داشت با من صحبت میکرد
و تاکید کرد که خیلی خیلی دوستم داره ، که میخواد به سرعت رشد کنم ،فقط باید من سمت خودمو سریع تر قدم بردارم و تجربه هام بیشتر بشه
یه تجربه رو که قدم برداشتم دیگه تعلل نکنم و سریع قدم بعدی رو بردارم
مثل مثال استاد تو سریال زندگی در بهشت که یاد گرفتن اسکوتر مریم جان رو مثال زد و گفت تو کل زندگیتون به کار بگیرین
خیلی دوست دارم که داره انقدر دقیق هدایتم میکنه
با تک تک جزئیات
هر روز من تو تمرین ستاره قطبیم مینویسم که دلم میخواد ریز ترین هدایت هات رو درک کنم و بهشون سعی کنم عمل کنم
و دقیقا هم همین میشه
من ریز ترین هدایت های خدا رو دیگه هر روز یاد گرفتم ،شاخکام تیز بمونه که سریع بگیرم ریز ترین الهام ها و هدایت هاشو
چون وقتی به ریز ترین هدایت ها گوش میدم اتفاقات خوبی رخ میده و من دارم رشدم رو میبینم و شاهد این تغییراتم هستم
پس من سعی میکنم بیشتر دقت کنم
وقتی برگشتم خونه با چسب چوب یکی از قابا رو چسبوندم و آخر شب کلی کیف کردم و لذت بردم
استاد عزیز و مریم جان براتون بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت از خدا میخوام و بی نهایت سپاسگزارم به خاطر تک تک این دوره های ارزشمندی که برای ما تهیه کردین
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
رد پایی از عشق برای عشق مینویسم
الان 23:46 روز 24 دی هست
چقدر خدا باحاله آخه
من میخواستم رد پای روز 21 رو در سایت بذارم
اما نمیدونستم کجا که هدایت شدم به اینجا
راستش وقتی به کل روزم نگاه کردم دیدم، من در 21 دی ماه قدم به قدم هدایت شدم و مدام توجه میکردم
و حتی من وقتی وارد سایت عباس منش شدم
از خدا نشونه خواستم
و تو گوگل نوشتم خدا چجوری با نشونه هاش صحبت میکنه با من
که در پروفایلم جریانشو نوشتم و چون ویرایش زدم فعلا منتشر نشده
خیلی حس خوبی دارم که هدایت شدم اینجا و متن زیبای توضیحات رو خوندم
اینجا که نوشته بود :
به هر صفحهای که هدایت شدی، با چشمانی بینا، به دنبال نشانههای هدایت بگرد:
اگر به یک متن هدایت شدی، آن را با دقت بخوان
اگر به دیدگاه یک دوست هدایت شدی، به سادگی از آن نگذر
اگر به فایلی صوتی یا تصویری هدایت شدی، با تمام وجودت به آن گوش بده یا ببین و جویای پیغام پروردگارت باش
اگر به محصولی خاص هدایت شدی، آن را خرید کن و با تمام وجودت برای درک آگاهیهایش و اجرای تمریناتش وقت بگذار.
و من این روزها به قدری دارم دقیق هدایت ها رو درک میکنم
و حتی تو تمرین ستاره قطبیم مینویسم که دوست دارم ریز ترین هدایت هارو درک کنم و به سرعت متوجه بشم و سعی کنم به عمل برسونم
خدا رو بی نهایت سپاسگزارم که بهم یاد داد وقتی پیامی از دوستان برای من میاد به دقت بخونم و شاخک هامو تیز کنم که ببینم خدا میخواد چه چیزی رو به من بگه
این روزا بیشتر به صحبت های آدما دقت میکنم
خدایا ازت میخوام قلبم رو باز کنی که وقتی به هرآنچه که در این جهان هستی هست و من با چشمان تو تو رو نگاه میکنم
عشق عظیمی که بهم میدی رو با بی نهایت عشق به جهان هستی ،به انسان ها ارسال کنم
عشقی که برای من نیست و همه از آن توست
از دیروز دو بار قلبم سبک بود
یکی دیروز و یکیم امروز که یه قدم برداشتم و از طریق همین نشونه های ریزی که دریافت کردم ،قدم به قدم ایمانم رو نشون دادم
و سعی کردم چشم بگم به خدا
حتی نشانه امروز من این فایل بود
بعد اینکه امروز قدمی رو که باید برمیداشتم رو برداشتم و یه سری چیزارو خدا بهم گفت که باید پاک کنی و رها بشی از ادامه قدمی آخری که برداشتی
من قدم هارو برداشتم و چشم گفتم و پاک کردم
بعد به قدری قلبم سبک بود که دلم میخواست از خدا نشونه بگیرم
یه حسی بهم میگفت سریال زندگی در بهشت و یا سفر به دور امریکا میاد ،اما گفتم هرچی خدا بخواد
چشمامو بستم
من چند روزیه که چشمامو میبندم و چند ثانیه بعد باز میکنم
کلی ذوق میکنم از دیدن نشانه ام
که دقیقا همین شد
سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 134
وقتی بازش کردم تا ببینم
شناختم
چون من قبلا این فایل رو دیده بودم
گفتم خدای من چی قراره بهم بگی
تو فایل به قدری استاد و مریم جان به هم عشق میورزیدن که به یک باره پیام خدا رو دریافت کردم
که در نشانه ام مفصل مینویسم
خیلی دوستتون دارم استاد عباس منش عزیز
خیلی دوستتون دارم مریم جان شایسته
که هر بار که شایسته میگم به زبونم جاری میشه شایسته این همه عشق و فراوانی و زیبایی ربّ هستین
که آرامش رو از هر دوتون
از این سایت
از انسان های خوب دریافت میکنم
خدایا شکرت که این آگاهی هارو بهم هدیه دادی
خیلی دوستتون دارم
خیلی
خدایا شکرت
باسلام ودرود
این فایل نشانه من بود
من تصمیم داشتم پرده های خونه امو عوض کنم ،از خدا خواستم منو ببره جاییکه فروشنده قابل اعتماد وامنی باشه !
هدایت شدم به فروشگاهی که انسانی پر انرژی،کلامش بسیار متین ومحترمانه وشیرین ،
درانتخابهام با توجه به تجربه اش توضیحات کامل میداد پیشنهاد میداد و من انتخاب میکردم
رنگ پرده ها رو سفید با مکمل طوسی روشن انتخاب کردم و مبل نسکافه ای
وفرش با زمینه ای فیلی رنگ وطرح افشان
فکرم مشغول بود که آیا انتخابم عالی بود ؟ زدم فایل نشانه و این فایل اومد ، کامنتها رو خو ندم
فایل رو باز کردم به میز استاد توجه ام جلب شد یه حاشیه ی طوسی سفید روی زمینه ی چوبی!!!!! و دریاچه ی آبی پشت سر استاد رنگ فرش های انتخابی منه با کمی تفاوت !! دقیقا هماهنگ با انتخاب من بود!!!
چقدرررررررر دقیق
خدا گفت زهرا تو در مسیر هدایتی !!! ومهر تایید رو زد .
قبل از تغییرات داخلی خونه به خدا گفته بودم خدایا میخوام
در این پروژه تو رو وهدایتهاتو ببینم، میخوام ایمانم قویتربشه ،میخوام تسلیم تر باشم، میخوام بتونم سریعتر تصمیم بگیرم ….
خدا راشکر اونجا که بیشتر اعتماد کردم و احساسم خوب بود کارها روان و ساده پیش رفت
و جاهاییکه، کردیتشو ب بنده خدا دادم یا وقفه طولانی افتاد، یا کارشون خوب نبود….
احساس امنیت میکنم در دنیایی که خدا درساده ترین مسائل هدایتم میکنه!!
یه ست ساده که مهم نیست خدایی که به این وضوح با من حرف میزنه، منو به وجد میاررررره
خدایا شکررررررررررت
استاد عزیزم سپاسگزاررررررم
روزشمار تحول هشتاد سه فایل زیبای “هدایت الله”
خدا ره بینهایت شکر میکنم که فرصتی دیگری به من داد در جهت توحیدی شدن ثروتمند شدن در جهت تبدیل شدن به انسان بهتر و مفیدتر قدم بردارم
* ما همواره مورد هدایت پروردگار قرار می گیریم نه تنها انسان ها بلکه تمام موجودات حیوانات کهکشان ها گیاه همه چه مورد هدایت پروردگار قرار می گیرد
* مهم ترین موضوع باور به هدایت شدن است باور به اینکه خداوند هدایت میکند ما همیشه مورد هدایت خداوند قرار می گیریم چرا از خداوند در تمام موارد هدایت نخواهیم خدای که علم اش بر همه چیز احاطه دارد خدای که وعده یی اجابت درخواست ها را داده است خدای که هدایت بنده گانش را بر خود واجب کرده
*هر قدر به جریان هدایت اعتماد بیشتری داشته باشیم به همان اندازه کمتر روی عقل خود حساب و بیشتر رها اجازه میدهیم خداوند هدایت چقدر در این زمینه مشکل دارم چقدر روی عقل ناقص خودم حساب میکنم نتیجه اش رنج و سختی کشیدن بوده برعکس هر وقت روی جریان هدایت حساب کردم به خداوند سپردم کارها راحت انجام شده
* هدایت خواستن از خداوند مثل هر کار دیگر نیاز به تکامل دارد نیاز به تمرین دارد باید تمرین کنم بارها و بارها این کار را انجام تا نشانه ها را بهتر درک کنم ایمان ام قوی شود هر قدر این کار را بیشتر انجام هدایت بخواهم مورد هدایت پروردگار قرار ایمان ام قویتر می شود کافیست در هدایت خواستن از خداوند استمرار داشته باشم
خدایا شکر ات که هدایت بنده گانت را بر خود واجب کرده یی
خدایا در تمام امورم از تو طلب هدایت و کمک میکنم چون تو عالم مطلق و قادر مطلق هستی چون قادر به انجام هر کاری هستی روی قدرت و علم بینهایت تو حساب میکنم نه عقل و هوش ناقص خودم که هیچ چه نیست هر وقت روی عقل خودم حساب کردم گمراه شدم هر وقت روی تو حساب کردم اولین نتیجه اش احساس آرامش درونی بوده و اینکه کارها خیلی راحت و خوب انجام شده
به نام خدای مهربان
درود و احترام
روز 83/ نشانه من برای واضح شدن قدم بعدی
خداوند داره هر لحظه جهان رو و من رو هدایت میکنه ، فقط کافیه من احساس لیاقت داشته باشم و از خدایم طلب هدایت کنم..
خیلی از ادم ها به جای اینکه از قلبشون و حس درونیشون کمک بخوان ،، همش توی اخبار و رسانه ها میچرخن و منتظرن ببینن مزاکرات به کجا ختم میشع ؟؟ ترامپ چی میگه و اون چی میگه وووو … ولی از قلبشون کمک نمیخوان .. چون اصلا باور ندارن که حسشون با اون ها صحبت میکنه !!! و سردرگم هستن در اخبار و رسانه ها …
قلب من با من صحبت میکنه و من باید مدام با گوش دادن باورهای الهی و رد پا گذاشتن از خودم و کنترل ورودی های ذهنم صدای قلبم رو واضح تر و شفاف تر کنم تا هدایت بسم به اسان ترین مسیرها واگر ورودی های ذهنم رو کنترل نکنم ،، من هم تبدیل میشم به یک ادم باری به هر جهت مثل بدنه ی جامعه که فقط سردرگم هستن …
فایل نشانه ی من زو هر بار که میزنم و اگر سوالم واضح باشه جواب واضحی دریافت میکنم که مات و مبهوت میشم از این همه دقت !!! حتی بعضی وقت ها شده مثلا نسبت به چند تا موضوع ابهام داشتم و یک فایلی برام اومده که پاسخ اون چند تا سوال توش گنجونده شده
پس یادم باشه همیشه از خداوند حتی در موارد ساده هدایت بخوام و باور داشته باشم که خداوند پاسخ میدهد ..
خب اینم از رد پای من از روز 83,, خدایا کمکم کن گام ها رو تا انتها بردارم.
خدایا شکرت