دلیل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی ام!

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

چند سال پیش که هنوز در بندرعباس بودم و یک راننده تاکسی، درست همان روزهایی که همزمان با مسافر کشی، فایلهای ضبط شده با صدای خودم را برای تغییر باورهایم و ساختن آینده دلخواهم گوش می دادم و به شدت روی ذهنم کار می کردم، یک روز صبح متوجه شدم تاکسی پیکان دنده آرژانتی ام به سرقت رفته است.

آن روز قصد سفر به اصفهان را داشتیم. یادم می آید شب قبل همه وسایل سفر، حتی تخمه و آجیل تدارک و در تاکسی قرار گرفته بود تا صبح زود راهی جاده شویم.

در نگاه اول اینطور به نظر می رسد که چرا وقتی روی باورهایت کار می کنی، به جای اینکه اوضاع بهتر شود، همان تاکسی که تنها منبع درآمدت هم هست، دزدیده می شود؟!

چرا به جای آنکه آن رابطه بهتر شود، کلاً از هم می پاشد؟

چرا به جای آنکه حقوقت افزایش یابد، کلاً شغلت را از دست می دهی؟

از آنجا که به قوانین یقین کامل داشتم و آن روزها به شدت روی ذهنم کار می کردم، در آن لحظه توانستم پیام واضح این نشانه را دریافت کنم. فهمیدم این اتفاق نه تنها یک ناخواسته نیست، بلکه مانعی را  از پیش رویم برداشته و راه  ورود به مسیرهای نعمت و برکت را به رویم گشوده است.

فهمیدم این تاکسی با همه دردسرهایش، غل و زنجیری است که به پایم بسته شده و اجازه فکر کردن به ایده ها و مسیرهای بهتر را نمی دهد. به همین دلیل با قاطعیت تصمیم گرفتم حتی در صورت پیدا شدن این تاکسی، دیگر هرگز به مسافر کشی ادامه ندهم.

چند روز بعد ماشین پیدا شد اما من دیگر یک راننده تاکسی نبودم بلکه تصمیم جدی برای مهاجرت از بندرعباس به تهران، در ذهنم شکل گرفت و شروعی شد برای موفقیت های بعدی.

آن اتفاق، بذر شرایط کنونی من را کاشت و تبدیل به درختی پرثمر  به شکل زندگی دلخواه کنونی من شد. به این دلیل که با وجود آن اتفاق به ظاهر نامناسب، من به حرکت در آن مسیر ادامه دادم و ثابت قدم ماندم و آن بذرها را تغذیه نمودم.

نکته مهم این ماجرا این است:

وقتی قوانین زندگی را باور می کنی و می پذیری که  زندگی تو با فرکانس های خودت رقم می خورد و برای هماهنگ شدن با آن قوانین و اجرای آنها تلاش ذهنی زیادی به خرج می دهی و باورهای متفاوتی می سازی و شیوه نگرشت را به صورت بنیادین تغییر می دهی، جهان قطعاً شما را کم کم وارد مدارهای بالاتر می کند و اوضاع و شرایط، قطعاً رو به بهبود خواهد بود حتی اگر ظاهر خوب و مناسبی نداشته باشد.

اما تنها زمانی قادر به تشخیص پیام نشانه ها می شوی که در آن لحظه نه تنها امیدت را از دست ندهی و  تردید به خود راه ندهی، بلکه با ایمان و یقین بیشتر در این مسیر ثابت قدم بمانی. در این صورت، نتایجی وارد زندگی ات می شود که به وضوح به شما می گوید:

شغل مورد علاقه و پردرآمد کنونی ات، حاصل باورهایی است که اول به شکل اخراج از شغل مزخرف قبلی ظاهر شد.

عشقی که الان در رابطه ات تجربه می کنی، حاصل باورهایی است که اول به شکل از هم پاشیده شدن رابطه پردردسر قبلی ظاهر شد.

و هزاران مثال دیگر که قطعاً در زندگی ات داری.

البته همیشه نتیجه تغییر باورها به شکل یک ظاهر نادلخواه نمایان نمی شود. در اکثر مواقع از همان ابتدا، نتیجه باورها هم ظاهر خوب و هم باطن خوب دارد. اما به طور کلی، این یک قانون است که وقتی باورهایت تغییر کند، جهان، دنیای اطرافت را قطعاً به سمت بهبود بیشتر تغییر می دهد. زیرا جهان در هر لحظه به باورها و فرکانس های شما پاسخ می دهد.

بنابراین، اگر اکنون در شرایط نامناسبی زندگی می کنی، بدهی های بسیاری داری یا اوضاع سلامتی و روابط ات آنگونه که می خواهی نیست، قرار نیست این شرایط همیشگی و پایدار باشد. بلکه شرایط تغییر می کند اگر باورهای تو تغییرکند.

می توانی  از همین لحظه با تغییر نحوه نگرش و کنترل ورودی های ذهنت، فرکانس هایت را تغییر دهی و با ادامه این روند، کم کم به سمت شرایط دلخواه هدایت شوی.

می توانی از همین لحظه، زندگی دلخواهت را روی پایه ای به نام “باورهای قدرتمند کننده” بچینی که حاصل درک و شناخت قوانین زندگی است.

زیرا زندگی تو با “فرکانس هایت در لحظه اکنون”، شکل می گیرد و نه تجربیات تلخ گذشته. تو درهر لحظه با فرکانس هایت، در حال خلق شرایط ات هستی. اما تنها زمانی می توانی شرایط نا دلخواه کنونی را تغییر و شرایط دلخواهت را بسازی که:

اول از همه بپذیری که تمام این شرایط، توسط فرکانس های قبلی ات خلق شده. بنابراین همانگونه که قدرت خلق آن شرایط را با فرکانس های نامناسب داشتی، قدرت خلق شرایط دلخواه را به کمک ایجاد فرکانس های مناسب خواهی داشت، اگر قوانین زندگی را بشناسی و با آن قوانین هماهنگ شوی و پیام آن قوانین را بشنوی.

“دوره کشف قوانین زندگی” فرصتی است تا قوانینی را بشناسی که  زندگی تو بر اساس آنها رقم می خورد و اگر از آن قوانین آگاه شوی و با آن قوانین همراه شوی، می توانی شرایط دلخواه را در زندگی ات خلق نمایی.

این دوره به شما کمک می کند تا اولین خشت بنایی به نام “خلق شرایط دلخواه در زندگی” را درست قرار دهی و بذر موفقیت هایت را بکاری و پایه های ساختمان زندگی دلخواهت را از پای بست آنقدر محکم بنا نمایی که توانایی نگهداری هر مقدار موفقیت را داشته باشد.

مثل ساختمانی که آنقدر پی اش محکم است که توانایی تحمل صدها طبقه را دارد.

سید حسین عباس منش


اطلاعات بیشتر درباره دوره کشف قوانین زندگی و خواندن توضیحاتی درباره این دوره

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    354MB
    28 دقیقه
  • فایل صوتی دلیل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی ام!
    26MB
    28 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

685 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1061 روز

    بسم الله الرحمان الرحیم

    درسته استاد عزیزم این فایل ها اصلا رایگان نیست

    این فایل ها راهها را باز می کند برای درک بهتر ما و نتیجه گرفتن ما از دوره ها

    شاید بتوانم بگم هر کدوم از این فایل ها خودشون یک دوره اند برای همین هم شما می گویید هر فایل را بارها گوش کنید

    از روزی که تصمیم گرفتم از اول سایت روزی یک فایل گوش کنم و درکم را بنویسم تازه الان دارم خوب می فهمم حتی اگر پول خرید دوره را هم داشته باشی و بخری باید تو مدارش باشی تا بتوانی ازش استفاده کنی و این فایل ها دقیقا مدار مون را تیون می کنند

    به غیر از نکات فوق العاده فایل یک جمله خیلی برام جالب توجه بود این بود که وقتی متوجه سرقت ماشینتون شدید رفتید خوابیدید‌!!

    این یعنی ایمان عملی

    این یعنی ایمان به خدا

    اعتقاد واقعی به الخیر فی ما وقع

    این یعنی توکل کامل

    هر چه از دوست رسد نیکوست

    برای همین شما آدم مناسبی هستید که در مورد این قوانین حرف بزند چون شما این قوانین را زندگی کردید

    استاد شما می گویید شش ماه به شیوه ای شما زندگی کنیم زندگیمون متحول می شود . ولی فکر کنم اگر بتوانیم شش روز به روشی که شما قانون را زندگی می کنید زندگی کنیم زندگیمون زیر و رو می شود

    هر چقدر بتوانیم به قانون عمل کنیم موفق می شویم

    تو ساختمان بودم به خاطر سرفه مجبور شدم بیام بیرون، اولش ناراحت شدم که چرا باید سرفه ام بگیرد

    اما حالا که بیرونم دارم از نسیم ملایم بوی عطر بهشتی گل ها و نغمه پرنده ها و دیدنشون لذت میبرم

    آینده یک دقیقه بعد است

    یعنی خدا به این حد دوست دارد که ما را به خواسته هامون برساند ولی ما دوست داریم همونی که من می گم باشد ،از همون راهی که من می گم ، همه چی اتفاق بیفتد

    اما نحوه کار کرد جهان:

    اتفاقات زندگی ما بواسطه فرکانس های ما بوجود می اید

    هیچ اتفاقی به خودی خود معنایی ندارد تعریفی که ما بهش می دهیم نتیجه آن اتفاق را تعیین می کند و آن تعریف هم بر می گردد به باورهای ما

    پس وقتی دارم رویِ در زمان بیشتر ماندن تویِ احساس خوب کار می کنم دارم به مجسمه گلی آینده ام شکل می دهم

    آن وقت هر اتفاق به ظاهر ناجالبی هم بیفتد مطمئنم که به نفع من است

    چون خداوند منبع خیر مطلق است و پایه جهان را به خیر بنا گذاشته اما مدتی بعد متوجه خیر بودنش می شویم

    آینده دور نیست این آینده همین یک دقیقه بعد است یک هفته بعد یک ماه دیگر

    پس هر تضادی که برام پیش اومد اول خداروشکر کنم و ازش بخواهم کمکم کند میوه اش را بچینم و درس این تضاد را بگیرم

    گاهی نعمت ها با لباس مبدل یا با نقاب می آیند

    حواسم باشد همش نعمت است

    خدایا ایمانم را به خودت قوی، اتصالم را دائمی، توکلم را زیاد کن .

    کمکم کن ایمانی که عمل بیاورد در خودم بسازم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    سایه سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 716 روز

    خدای من شکرت

    چقدر این فایل کمک میکنه که در اتفاق های به ظاهر بد (تضاد) بتونیم زودتر خودمون رو جمع و جور کنیم و حالمون رو خوب نگهداریم

    من هم از این تضادها تجربه کردم و به لطف آموزه های شما، از دل اون تضاد هدیه های نابی بیرون اومد.

    الان که دارم این کامنت رو مینویسم، به یک تصاد در کارم برخوردم

    اینکه یکی از قدیمی‌ترین سایت هام رو از دست دادم

    دقیقا یک هفته بعد از اینکه ملتمسانه به خدا گفتم “کمکم کن تا توی کارم پیشرفت کنم. بهم یاد بده تا پیشرفت کنم”

    و یک هفته بعد قدیمی ترین سایتم از طرف مدیر مجموعه ازم گرفته شد و به کسی دیگه سپرده شد.

    روز اول احساس تحقیر و ناتوانی بهم دست داد

    و احساس من رو ندیدن

    تلاش هام رو ندیدن

    و خلاصه احساس های بد

    اما سریع توی دفترم نوشتم : خدایا ممنون که برام نقشه کشیدی

    همراهت میام

    مسیر رو بهم نشون بده

    مطمئنم این رو ازم گرفتی که جا باز بشه برای کار باکیفیت تر

    خدایا ممنونم

    و بعد رفتم حرم و از امام رضا هم خواستم که حال دلم رو خوب نگه داره و کمکم کنه که به اون هدف مالی و شعلی که دارم برسم

    هدف امسالم برای کار درآمد ماهی 70 م بود به‌همراه قدرت علمی و اعتماد به نفس

    که قبل از،ازدست دادن این پروژه ماهی 34 ت درآمد داشتم که البته 10 ت به حسابم واریز نمیشد و به جاش سهم شرکت همسرم با دوستش هست چون سایت اون دوست دست من بود و بابتش من پول نمیگیرم

    درواقع درآمد پولی به کارتم ماهی 24 ت بود

    که الان خیلی کمتر شده

    این رو به عنوان ردپا گذاشتم که بعد بیام و ببینم چطور خدا پله ها رو روشن کرد و چطور من قدم در راه خدا گداشتم و نتایج یکی یکی پیداشون شد

    امیدوارم از این مسیر الهی خارج نشم و قدم در راه داشته باشم همیشهههه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مریم رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 516 روز

    به نام خدای مهربان

    صدوپنجاه و هفتمین تعهد

    ما در هر لحظه داریم اتفاقات زندگیمونو رقم میزنیم اینطوری نیست که از قبل باورهایی داشته باشیم و به واسطه ی اون باورها ایندمونو رقم زده باشیم و دیگه نشه تغییرش بدیم بلکه ما در همین لحظه میتونیملحظه ی بعدیمونو رقم بزنیم

    اتفاقات به خودیه خود نه بدن و نه خوب بلکه این ما هستیم که با باورهامون مشخص میکنیم که نتیجه ی اتفاق برامون خوب بشه یا بد یعنی باید حتی اگه اتفاقات به ظاهر بدن اینو باورکنیم و به ذهنمون جهت بدیم که خیره و در نهایت به نفعمون هست و اگه این طور باور و فکر کنیم همینطور هم میشه یعنی درنهایت به نفعمون میشه

    اتفاقات به ظاهر بد در راستای رشد و پیشرفت ما و در راستای درخواستهایی هست که از خدا کردیم

    خدایا ایمانمو بخودت قوی کن و کمکم کن در این مسیر استمرار داشته باشم امین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    میترا محسنی گفته:
    مدت عضویت: 287 روز

    به نام الله که رب العالمین= فرمانروای کل عالم است

    سلام بر استاد مهربانم و مریم خانم پرتلاش

    روز 60=دلیل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی ام

    خدایا شکرت چقدر فایل قشنگی بود

    خدایا شکرت چقدر فایل مهمی بود

    خدایا شکرت چه آگاهی نابی تو این فایل به گوشم رسوندی

    خدایا شکرت چقدر این عروسک قرمز قشنگه

    خدایا شکرت بازم رفتیم دور زدیم تو خیابونای این شهر تمیز و سرسبز و قشنگ

    خدایا شکرت به قلبم آرامش برگردوندی همین لحظه بعد از هجوم شیطان به قلبم با ترس و نگرانیهاش

    وقتی روی خودت کار میکنی و یه اتفاقی میفته که ناخواسته و ناجالبه کنترل ذهن این لحظه خودش نشون میده باید الخیر فی ما وقع و خیریت و حکمت و مصلحت خدایی که دانای کل هست رو بفهمیم

    اون اتفاق به خودی خود تاثیری نداره تو زندگیمون این باورهای ما و خوشبینی یا بدبینی ماست که نتایج رو رقم میزنه

    واکنش ما به اون اتفاق نتایج رو رقم میزنه

    وقتی من درخواست تغییر شرایطم رو دارم ،یه رابطه عاطفی قشنگ میخام،موفقیت مالی میخام باید هزینه اش رو بپردازم همون مثال معروف که هرکه طاووس خواهد جور هندوستان باید کشد

    یا هرکی خربزه بخوره پای لرزش هم باید بشینه باید هم هزینه درخواست ها و تغییراتمون رو با درک خیریت اتفاقات بپردازیم

    زندگی ما در دست فرکانس های هر لحظه ی ماست هیچ چیزی از گذشته برای آینده ی ما رقم نخورده و این ثابت میکنه باور غلط سرنوشت ما از قبل نوشته شده باید تغییر کنه واین اوج عدالت و مهربانی خداونده که من خالق زندگیم هستم هرلحظه و هیچ چیزی از قبل مهر وامضا نشده در پیشانی من

    یه مثال ساده ای هست وقتی خونه تکونی میکنی اول همه جا بهم ریخته میشه یا اتاقی رو جارو میکنی گرد وغبار همه ی فضا رو پر میکنه ولی بعد که تمیز میشه همه جا و مرتب میشه اون موقع نتایج قشنگ خودش نشون میده مثل همین اتفاقات ناجالب که باید بدونیم بعدش اتفاقات عالی قرار بیفته برامون

    چقدر مثال اون بز عالیه

    فکر کنم همه ی ما یه دونه بز داریم که یا از دستش دادیم یا باید از دستش بدیم یه جورایی قربانیش کنیم برای ساختن باورهای قشنگ و مثبت خودمون

    خدایا شکرت

    ممنونم از مریم خانم برای این فیلم قشنگ که گرفتن برامون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    Farshad Usefi گفته:
    مدت عضویت: 2036 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    وقتی نشونه ها جاری میشه و وقتش میرسه که بیای اینجا تعهد دو فصل از روز شمار زندگیمو انجام بدم و بنویسم درونم غرق شادی میشه و میگم خدایا شکرت که منو توی این فرکانس قرار میدی تا بیام اینجا روند تغییراتمو بویسم از درس هایی که گرفتم تااااااااا تغییر مدارو فرکانسم توی این مسیر زیبا و خوشبختی

    واقعا احساس خوشبختی میکنم

    چون من ازین قانون استاد،به هرچیزی که خواستم رسیدم

    به میزان تغییرات باورام به این قوانین

    از 99درصد ادما جدا شدم چون 99 درصد فکر من ،و نتیجه واکنش هام به اتفاقات تغییر کرده

    نوع نگاهم به جهان اطرافم و اتفاقات تغییر کرده

    از تغییرات باورام از رسیدن به ازدواجی که تو رویاهام هم نمیدیدم و هیچ منطقی برای ازدواج من نبود و ته قلبم من باور داشتم که با تغییر باورام من خالق زندگیمم

    و الان همسر و همدمی کنار من هست که خیلی ها ارزوی همچین رابطه ای دارن و باور ندارن همچین رابطه خوبی رو

    و بخاطر این اتفاق روزی خدارو هزاران بار شکر میکنم که توی این مسیر هستیم همراه هم

    و روز به روز داریم رو باورامون کار میکنیم

    و این هماهنگی و این خاطره از سفرم به همراه همسرم بمونه به یادگار توی این سفرنامه توی سال 1404

    اولین سفرمون سرشار از دیدن زیبایی ها توی اذربایجان شرقی روستای برزلیق شروع شد

    و این همراه بود به اولین سفر مشترکمون کنار همسرم

    از دیدن طبیعت بکر که نگم براتون توصیف پذیر نیست

    از جاده اسفالت جدید که بعد سالها امسال کامل اسفالت شده بود

    تا محیا شدن خونه دربست در اختیارمون با هدایت های الله

    توی این سفر من درها گرفتم

    از تضاد رفتارهای نزدیکانم که چقدر دارم من تغییر میکنم نسبت به خواسته های اونا برام عجیبه

    و چند روز پیش یه تضاد جالبی از جانب پدرم اتفاق افتاد جالبه که اینجا دارم مینویسم درسشو

    این که تماس گرفته بود با همسرم و اسرار داره من برم توی شغل کارمندی و باور تمام عیاری داره که مسیر خوشبختی اینی که من میگمه

    این در حالیه که من هر روز روند بهبود توی شغل خودمو از پرداخت بدهی هام به صفر، بعد سالها،

    از روند جاری شدن نعمتها توی زندگیم

    از ورزش کردن مکرر طی چند سال

    و از همه مهمتر راضی بودن از خودم و پذیرفتن خالق زندگیم بودن

    و این چه سوختی رو توی وجودم روشن کرده که با اصول بهتر و روند برنامه ریزی بهتر ادامه بدم

    قبلانا وقتی این تضادارو میدیدم بهم میریختم

    اما الان خوشحال میشم و میگم این از طرف خداست برای پیشرفت بهتر من رسیدن من به خواستم الله اکبر

    چقدر خوبه این قوانین

    چقدر خوبه که انجام میدی قواعد و قوانین خودتو

    چقدر خوبه که برای خودت زندگی میکنی و هیچ تاثیری از نظر مردم نمیگیری

    چون فرمول اصل رو داریم اینجا کار میکنیم

    و توی این فایل استاد بهمون فهموند که چقدر باید روی الخیر فی ما وقع کار کنیم و هر اتفاقی میفته رحمته

    از دزدیده شدن ماشین بگیر تا هر اتفاقی

    و واقعا به داشتن شما افتخار میکنم استاد

    که همچین ایمان قوی و باور توحیدی رو توی وجودتون رشد دادین

    إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّـهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً

    کسانی که خدا و رسولش را اذیت می‌کنند، خدا در دنیا و آخرت لعنتشان می‌کند و برایشان عذابی خفت‌بار آماده کرده است.احزاب 57

    ایه روز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    ساناز نوری زاده گفته:
    مدت عضویت: 1191 روز

    به نام خدای وهاب و رزاق و هدایت کننده ام

    روز شمار تحول زندگی من روز شصتم از فصل دوم

    سلام خدمت استاد عباسمنش جان و استاد شایسته ی عزیزم

    بریم سراغ نشانه های عالی امروزم:

    خدایا شکرت بابت اینکه امروز یه فرصت و عمر دوباره بهم دادی

    خدایا شکرت بابت حال خوبم

    خدایا شکرت بابت سلامتیم‌

    خدایا شکرت که متعهدانه هر روز کامنت گذاشتم و فصل دوم روز شمارم تموم شد یعنی 60 روز باورهای قدرتمند کننده تغذیه ذهنم بوده با کلی نتایج .من با انگیزه بیشتر ادامه میدم

    خدایا شکرت بابت اینکه ناهار کباب بال مرغ که عاشقشم درست کردم و خوردم و لذت بردم

    خدایا شکرت بابت کوکوی مرغ خوشمزه ای که امشب برای شام مادرم درست کرد و خوردیم و لذت بردیم

    خدایا شکرت بابت فالوده بستنی خوشمزه ای که با دوستم خوردیم و لذت بردیم

    خدایا شکرت بابت کباب پز قشنگمون که چند ساله واسمون کار میکنه و این همه کباب های خوشمزه داخلش درست می‌کنیم

    خدایا شکرت بابت این همزمانی که داشتم فایل راهکاری برای ایجاد باور قدرتمندکننده‌ی «فراوانی» رو گوش میدادم یه بارون قشنگی بارید خدای من هنوزم داره میباره باران با چه شدتی داشت می‌بارید این یکی از نشانه های واضح فراونی خداوندمه خدایااااااااا شکرررررررررررررررت

    خدایا شکرت بابت اینکه تو آشپزخونه دراز کشیدم و پنجره بازه و بارون میخوره به صورتم خیلی در لحظه هستم و حالم خوبه

    خدایا شکرت بابت صدای قشنگ باران چه موسیقی قشنگی به راه انداخته پروردگارم با بارون قشنگش

    خدایا شکرت بابت اینکه میخواستم ماشینمو بشورم که خودت شستی تر و تمیز

    خدایا شکرت بابت این همه بارونی که داره میباره با چاشنی قشنگ رعد و برق با صدای بی نظیرش

    خدایا شکرت که بارون رحمتت همه جا رو تمیز میکنه همه جا رو پاک میکنه

    خدایا شکرت بابت بوی خوش بارون که مستم می‌کند

    خدایا شکرت بابت فراوانی بارون

    فراوانی هست باران هست به شرط اینکه ما بریم زیر بارون و دریافت کنیم اگر نریم زیر بارون دریافت نمی‌کنیم

    خدایا شکرت بابت اینکه 10 بسته پودر زعفران با دوستم رفتیم رسوندیم به مشتری و 170 تومن دریافت کردم

    خدایا شکرت بابت اینکه یه مشتری دیگه 30 بسته ازم خرید کرد و 450 تومن دریافت کردم

    خدایا شکرت بابت اینکه 620 تومن دریافت کردم

    خدایا شکرت بابت اینکه براش آرایشی 30 تومن از دختر عمم خریدم

    و اما بریم سراغ آگاهی های این فایل قشنگ:

    دلیل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی ام!

    ما اگه خودمون شرایط زندگی خودمون رو رقم میزنیم چجوریه وقتی یه اتفاق بدی برامون میفته میگیم خیر بوده؟

    استاد میگه وقتی دیدم پیکان دنده آرژانتینی ام رو دزد برده گفتم حتما خیر بوده و گرفتم خوابیدم هر چند کل داراییم اون ماشین بود

    اگه خودمون اون اتفاق بد روبه وجود آوردیم پس داستان خیریت چیه؟

    اتفاقاتی که میفته در زندگی ما ، به واسطه باورهامونه به واسطه فرکانس هامونه

    اما نتیجه ی اون اتفاقات مشخص میکنه که ما باورهای درستی داشتیم یا باورهای غلط

    یعنی در جهت خواسته هامون بوده یا ناخواسته هامون نه خود اون اتفاق

    اتفاق به خودی خود هیچ معنایی نداره استاد میگه دزدیده شدن ماشین من به خودی خود هیچ معنایی نداره میتونست به نفع من باشه میتونست به ضرر من باشه

    مثلا طرف از کارش اخراج شده این اخراج شدنش باعث شده طرف کسب و کار خودشو بزنه و موفق بشه

    اخراج از کار یا دزدیده شدن ماشین یا طلاق یا هرچی که اتفاق به ظاهر بدیه این در واقع نه بده نه خوبه ، نتیجه ی این ،کمک میکنه بهت یا ضربه میزنه بهت برمیگرده به باورهای شما

    مثلا من درخواست کردم از خداوند که استقلال مالی پیدا کنم

    مثلا خیلی این اتقاق افتاده که بچه ها گفتند ما اومدیم دوره‌ های شمارو شرکت کردیم گوشیمون افتاد شکست یا شغلمونو از دست دادیم ، اخراجمون کردند

    چرا این اتفاقات افتاد؟مگه قرار نبود اتفاقات خوبی بیفته؟

    جواب اینه که از کجا میدونی که اون اتفاق، بده ؟

    تو میخوای در آمد خوبی داشته باشی حالا از شغلت اخراجت کردند آیا شغلتو دوست داشتی؟

    میگه نه حالم ازش بهم می‌خورد

    آیا اون شرایط مناسب رو برات ایجاد میکرد؟

    میگه نه همش زیرآب زنی و همش مشکلات و احساس بد

    آیا در خواست تو این نبود که به احساس بهتر و شغل بهتر و درآمد بالاتر برسی؟میگه آره

    میگم خب این راهش بود این اتفاق باید میفتاد این قدم اول بود اخراج شدنت قدم اول بود ، دزدیده شدن ماشین استاد قدم اول بود برای حرکت

    استاد میگه من یه درخواستی از خداوند کردم گفتم خدایا من میخوام به این چیزا برسم به این نعمت ها برسم قدم اول چی بوده؟قدم اول این بود که ماشینمو بدزدند

    من شاید نمیفهمیدم شاید اون اتفاق به نفع من بود ولی اون در راستای درخواست من بوده در راستای فرکانس و باور جدید من بوده

    یعنی وقتی شما از خداوند درخواست میکنی و روی باورات کار میکنی اگه یه اتفاقی میفته که به ظاهر بده اتفاقا اون اتفاق در راستای درخواستت و مسیر رشد توئه

    فکر نکن اون اتفاقه بده اتفاق اتفاقه تعریفی که شما به اتفاق میدین مشخص میکنه نتیجه اون اتفاق چیه

    وقتی ماشین استاد دزدیده شد گفت حالا که این نیست خداروشکر تکلیفم روشن شد نشست به ایده های دیگه ای فکر کرد

    چند روز بعدش اون ماشینه پیداش شد

    اون چیزایی رو از ماشین استاد برداشته بودند همونایی بود که تو کشتی سازی بندرعباس یه سری از افراد دزدیده بودند و به استاد هدیه داده بودند مثل ضبط و جک و قالپاق و…

    این اتفاق باعث شد درسش رو بگیره استاد که اون چیزایی که از طریق نامناسب وارد زندگیت میشه مطمئن باش خیلی راحت از دستش میدی

    از اون اتفاق به بعد استاد گفتند تا من چیزیو منبعشو ندونم وارد زندگیم نمیکنم اگه درست باشه دریافت میکنم اگه غلط باشه به هیچ عنوان دریافت نمیکنم

    من خودمم شخصیتم اینجوریه من و دوستم تو ماشین بودیم داشتیم میرفتیم دوستم یهویی از ماشین پیدا شد رفت یه گوشی رو برداشت اومد نشست گفتم چیشد گفت گوشی یه نفر افتاد از جیبش منم برداشتم بعدش گازشو گرفت و رفت گفت سریالشو پاک میکنم استفاده کنیم گفتم به هیچ عنوان اون طرف چن باری زنگ زد دوستم برنداشت من میگفتم گوشی رو بردار سعی کردم گوشی رو ازش بگیرم جوابشو بدم که گوشی دست ماست بیا یه جایی و گوشیتو ببر

    وای نتونستم ازش گوشی رو بگیرم

    بهم گفت خب حواسش رو جمع میکرد نمینداخت زمین من بهش این گوشی رو نمیدم خواست خاموش کنه خاموش نشد

    این دفعه من گفتم یه سوال دارم ازت خودتو بذار جای اون طرف اگه گوشیت از دستت افتاد و طرف برداشت گوشیتو و جوابتو نداد چه حالی میشی؟تو باید گوشیشو جواب بدی دوستمم جواب داد و اون طرف گفت که هر چقدر میخوای بدم فقط گوشیمو بده رفت و گوشیش رو داد بهش و انعام هم دریافت کرده بود

    وقتی ماشین استاد رفت گفت حالا من با شرایط فعلی چیکار میتونم بکنم ایده ها اومد که چه کاری الان باید انجام بده

    استاد به خداوند گفتند اگر ماشین پیدا هم بشه دیگه باهاش کار نمیکنم و همینم شد

    وقتی ماشین پیدا شد هدیه دادند

    یعنی اون موقعی که ماشین رفت استاد تصمیم زندگیشونو گرفتند

    استاد میگه یعنی تا بود میگفتم حالا فعلا هست بریم مسافرکشی کنیم

    یعنی هر اتفاقی میفته در راستای هدفته

    اگر روی فایل ها کار می‌کنید یه اتفاق به ظاهر منفی میفته این اتفاق در راستای هدفته

    اگه از سر کار اخراج شدی برای اینکه گفتی میخوام برم سراغ یه کار بهتر ولی تا وقتی که اون کاره بوده میترسیدی 

    حالا که اخراج شدی از اون کار حالا حرکت میکنی به سمت کار و شغل جدیدتر و بهتر و کسب و کار خودت

    یا اومدی تو برنامه های استاد اون رابطه درب و داغون از بین رفت بعد میگی استاد من اومدم تو برنامه های شما به هوای اینکه رابطه عاطفیم خوب بشه یه رابطه عاشقانه عالی میخوام

    همین که اومدم از فایلهای شما استفاده کردم اون رابطه دست و پا شکسته ای هم که داشتیم همونم منفجر شد و همونم از دست دادیم این چه وضعشه

    این اتفاق در راستای رسیدن تو به اون رابطه عاشقانه و فوق العاده ای که میخواستی بوده

    این رابطه باید تموم می‌شده تا اون رابطه قشنگ بیاد

    موضوع اینه که ما قوانین جهان هستی رو درک نمی‌کنیم

    اگه درک کنیم قوانین جهان رو ما سورپرایز نمیشیم اصلا نمیگیم عه چرا؟!

    چرا اینجوری شد دیگه نداریم

    یعنی کاملا میدونیم که چرا اینجوری شد

    نمیگیم خدا چرا با من؟چرا اینجوری؟چرا اونجوری

    میدونیم که داریم خودمون اتفاقات رو رقم میزنیم

    می‌فهمیم که اون بزه که رفت اون ماشینه که رفت اون رابطه که رفت برای اینه که من به خواستم برسم

    تازه به جای اینکه ناراحت بشیم خوشحال هم میشیم

    اتفاق ها به خودی خود هیچ معنایی ندارند

    معناشو شما میدید بهش

    معنای اتفاقات به ظاهر بد رو شما بهش میدید

    اتفاقات به ظاهر خوب هم میتونه نتیجش بد باشه اگر که باوراتون ایراد داشته باشه

    یا یه اتفاق به ظاهر خوب میتونه بلا و بدبختی باشه اگر که باوراتون ایراد داشته باشه

    یا یه اتفاق به ظاهر بد میتونه منبع خیر و برکت و نعمت و ثروت باشه اگر که باورات درست باشه

    قانون اینه که ما در هر لحظه داریم فرکانس هامون رو به جهان هستی می‌فرستیم و جهان هستی با توجه به فرکانس اون لحظمون داره اتفاقات رو رقم میزنه

    کاری به یه ساعت قبل و یه ماه قبل و صد سال قبل نداره

    اصلا مهم نیست قبلا چیکار کردی چه باورهایی داشتی قبلا باوات بد بوده اصلا همه چی ترکیده بوده قبلا

    از این لحظه ای که داری روی باورات کار میکنی و جور دیگه ای فکر میکنی اتفاقات داره جور دیگه ای رقم میخوره

    فکر نکن که باورای قبلیت اتفاق بدی رو برات رقم زده و دیگه نمیشه کاریش کرد

    در هر لحظه داری اتفاقات رو برا خودت رقم میزنی داری میچینی

    فکر نکن که باورای قبلیت مثل سیمان شده و بگی که چون قبلا یه سری باور غلط و شرک داشتم و توکل نداشتم به خداوند و فلان بودم و بهمان بودم

    که دیگه هیچ تغییری نمیشه کرد

    میتونی هر وقت که بخوای افکارتو تغییرش بدی

    افکارت مثل یه گِلی هست که شکل نگرفته

    هیچ چیزی در آینده شما ایستا نیست

    آینده منظورم یک دیقه بعد نه 50 سال بعد

    هیچ چیزی در یک دیقه بعد شما از قبل مقدر نشده

    یه چیزیه که در هر لحظه میشه تغییرش داد

    من در هر لحظه میتونم زندگی خودمو رقم بزنم

    همتون اگه فکر کنید می‌بینید همه اون اتفاقات بدی که افتاد خیریتی توش بوده

    اون رابطه ی عاطفی که رفت از زندگیت برای اینکه اون رابطه ای که دوس داشتی برات به وجود بیاد

    اگه از سر کار اخراج شدی برای اینکه اون کار رویایی تو بهش برسی

    همه چیز تغییر میکنه وقتی که باورهای شما تغییر میکنه

    همه اتفاقات وقتی که باورای شما تغییر کنه داره به نفع شما رخ میده حتی اگه ظاهرش بد باشه

    حتی ظاهرش اگه ور شکستگی و طلاق و شکست عاطفی و دزدیده شدن ماشین و اخراج از کار باشه

    کی میفهمی خیر بوده ؟یه مدت بعد.

    صبر کن ادامه بده یه مدت بعد دست خدا رو میبوسی میگی خدایا شکرت

    استاد میگه دزدیده شدن ماشینم بلا نبود نعمت بود واسم

    الزاما هم اینجوری نیست اتفاق بدی بیفته تا تغییر کنی

    این باور رو نداشته باشید که همه چی باید بترکه تا من موفق بشم

    خیلی از بچه ها وقتی شروع کردن به تغییر از همون اول اتفاقات عالی براشون افتاده

    اتفاقات آینده شما در این لحظه داره رقم میخوره

    اگر چیزی رو قبلا بد ساخته بودی تو باورات تو همین لحظه میتونی تغییر بدی

    هیچ چیزی در آینده از قبل مشخص نشده

    آینده یک دیقه بعد یه روز بعد یه ماه بعد ده سال بعد و… همه اینا آینده هست

    استاد میگه فقط بحث پول نیست زندگی من در تمام ابعادش عالیه

    پس میشود خدایا شکرت

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

    در پناه الله یکتا شاد وسالم وثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2604 روز

    به نام خدای مهربان و روزی رسان

    درود و احترام

    روز 60/ دلیل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی ام!

    اولا که سال نو رو به استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی و دوستان عزیز تبربک میگم و سالی پر از خیر و برکت و خوشی و سلامتی رو ثزوت رو براتون ارزومندم..

    دوما خدا رو سپاسگزارم که کمکم کرد که متعهد بمونم و فصل دوم رو به اتمام برسونم ..

    این قسمت با مفهوم الخیر فی ما وقع اشنا شدم که در واقع اتفاقات به ظاهر بد میتونه منبعی از خیر و برکت بشه،، زمانی که من بتونم با تغییر نگاهم به اون اتفاق به احساس خوب برسم و بگم حتما خیری توشه .. چزا که یک اتفاق به خودی خود معنا نداره بلکه ما ادم ها هستیم که به اون معنا میدیم.. اگر نگاهمون به اون اتفاق مثبت باشه پس خیر و خوشی برای مل رخ میدهد..

    موضوع بعدی این که هیچ چیزی حتی برای یک ثانیه بعد هم برای من از قبل مقدر نشده ،، پس من میتونم با داشتن یک روند فکری همیشه مثبت و همیشه خوب ،، زندگیم رو همیشه به سمت بهبود هدایت کنم …

    وقتی ما از یک شهر به سمت شهر دیگه ای حرکت میکتیم ،، موقعی که به شهر جدید نزدیک میشیم میتونین با چشم معمولی اون شهر رو از دور ببینیم چون بهش نزدیک شدیم،، مگر اینکه فرمون ماشین رو برگردونیم و دور بزنیم و از شهر دور بشیم !!

    و به همین صورت زمانی که ما روی فکرمون و باورهامون کار میکتیم،، ارام ارام از یک مدار فرکانسی به سمت یک مدار فرکانسی دیگه حرکت میکنیم ، میتونیم با چشم فرکانسیمون اون مدار جدید زو ببینیم ،، و هر چقدر طرز فکرمون رو بهتر میکنیم اون مدار جدسد رو بهتر و شفاف تر با چشم ذهنمون یا بهتر بگم چشم فرکانسیمون میبینیم ،، چون مدار ها با چشم عادی دیده نمیشن و با چشم فرکانسی دیده میشن (( البته این اسمیه که خودم براش گذاشتم ،، اسم باحالی به نظر میاد ،، چشم فرکانسی )) ،،، مگر اینکه ما دیگه روی ذهنمون کار نکنیم و از مدار جدید ارام ارام دور بشیم !!

    به همین دلیله ادم های موفق از قبل خوشون میدونن که قراره به فلان خواسته برسن ،، چون اونا از قبل با چشم فرکانسیشون خواستشون زو دیدن ،، به همین دلیل وقتی به خواسته میرسن کاملا براشون بدیهی و عادیه !! این اتفاق بزای هر کسی که روی باورهاش کار میکنه و بازی باورها رو میدونه رخ میده !!!

    پس اتفاقات به ظاهر بد میتونه منبعی از خیر و برکت بشه اگر بتونم ذهنم ور کنترل کنم و ارام باشم..

    البته کسی که روی باورهاش و ورودی های ذهنش کار نکنه مدام داره بلا سرش میاد ،، اونو که کلا کاری بهش نداریم… ولی یه موقع هست داری روی باورهات و ذهنت کار میکنی و یه اتفاق به ظاهر بد بزات میوفته،، اینجا اون اتفاقه میتونه منبعی از خیر و برکت بشه اگر بتونی ذهنت رو کنترل کنی !!

    خب اینم از رد پای من از رو 60,, خدایا کمکم کن گام ها رو تا انتها بردارم ..

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    راضیه نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 111 روز

    به نام خدای بخشنده و مهربان خداوندا من هر انچه که دارم از ان توست سلام بر استاد عزیز مریم جان و همه ی دوستان دقیقا همینطوره وقتی فرکانس ادم عوض میشه و مدار ادم به بالاتر میره چیزای قبلی که ضیعفتر و سطح پایینتره از ادم گرفته میشه و به جاش چیزای قویتر و با ارزشتر به ادم داده میشه فقط باید ما درک بالایی از این مسئله داشته باشیم تا بتونیم از اون فرصت و اتفاق جدید به نحو احسنت برای تغیر باورهامون استفاده کنیم امیدوارم سعادتمند و ثروتمند باشید در دنیا و اخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    مریم الماس گفته:
    مدت عضویت: 543 روز

    به نام خداوند آرزوهای من

    سلام و درود

    روزشمار تحول زندگی : تعهد 60

    خود اتفاقات ممکنه به ظاهر خوب یا بد باشه ولی اون نتیجه مهمه که به واسطه فرکانسها و باورهای ماست … و با خواسته نهایی ما هم جهت هست و باید بدونیم مسیرمون درسته و فقط منطقمونو درست کنیم که نجوای ذهنی احساس ترس و ناامیدی بهمون نده … ودرواقع این اتفاق و این تضاد که داره رخ نیده در راستای خواسته ی ماست … چون ما داریم اتفاقات رو کم کم رقم میزنیم … و اتفاقات و تضادها رو همیشه ما هستیم که معنا میدیم

    1. وقتی روی خودمون کار میکنیم اتفاقات به ظاهر بد فضارو دارن باز میکنن که به خواستمون زودتر برسیم و این نشونه ست و باید از خدا تشکر کنیم … بنابراین همه چیز تغییر میکنه وقتی ما تغییر کنیم و اگر باورهامون مثبت باشه تغییرمون هم به سمت مثبته و یکمدت بعد و بعدها متوجه میشیم…

    2. اتفاقات آینده و زندگی ما در همین لحظه داره رقم میخوره چه یک دقیقه بعد چه ماه بعد چ پنجاه سال بعد… پس مراقب فرکانس همین لحظه مون هم باشیم

    خدایاشکرت برای این آگاهی

    خدایاشکرت که حواست به منه

    دوستت دارم خداجونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: