دلیل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی ام! - صفحه 22

685 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سیدمحمد لایق گفته:
    مدت عضویت: 2273 روز

    سلام و درود ب استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و همه ی دوستانم در سایت

    این فایل بسیار ارزشمنده و اصلا رایگان نیست

    احساسم گفت بیام و داستان خودمو بنویسم ک مربوط ب همین صحبت ها میشه تا ب خودم یادآوری کنم قانونو:من اردیبهشت سال۹۸عضوسایت شدم و شروع کردم ب کار کردن روی خودم ،شغل من نتورک مارکتینگ بود و حدودا پنج سالی بود ک داشتم این شغل و انجام میدادم ولی تو این پنج سال با وجود تلاش فیزیکی زیاد و مهارت های خوبی ک داشتم ب نتیجه خوبی نرسیده بودم اما چندده نفری تیم داشتم ک امیدوار بودم بهشون و هر روز باهاشون سروکله میزدم شاید که رشد خوبی داشته باشیم ،خلاصه این چند ده نفر تیم حاصل پنج سال تلاش من بودن و همون بز بودن واسه من ،دوماه ک از عضویتم درسایت گذشت ب طوری ک اصلا فکرشم نمیتونستم بکنم فقط در چند روز تقریبا تمام تیمم رفتن و من تیمی نداشتم دیگه ،یادمه اونجا کنترل ذهنم واسم خیلی سخت بود اما بااین وجود خیلی سعی کردم تا ذهنمو کنترل کنم و احساسمو خوب کنم ،دوماه بعده این قضیه پیشنهاد کاری ب من شد و من از اونجایی ک دیگه بزی نداشتم ب اون پیشنهاد کار فکر کردم و اون کسب و کار و شروع کردم ک تحول مالی من با شروع اون کسب و کار آرام آرام شروع شد و اتفاقات خوب مالی شروع شد و الان که دارم این کامنت و مینویسم میبینم ک عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد

    ماهه پیش هم اتفاق جالبی افتاد من رفتم جای مشتریم ک واسش جنس بزارم دیدم که چند روزه پیش از ی نفر دیگه خریده اولش بهم برخورد و یک شب نارحت بودم ولی فرداش ذهنمو کنترل کردم و گفتم خب برم دوباره مشتری های دیگه ایم ایجاد کنم و وقتی این خواسته ک ایجاد مشتری های جدید بود درونم ایجاد شد خداوند قدم ب قدم هدایتم کرد و توی چند روز بیش از ده مشتری جدید ایجاد شد واسم و اینم ی اتفاق دیگه ک ثابت میکنه اتفاق ب خودی خود خوب یا بد نیست و باور من و نگاه من ب اون اتفاق نتیجه اون اتفاق و مشخص میکنه

    درپناه الله یکتا شاد و سالم و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3355 روز

    سلام

    خدایا شکرت که این امکان رادارم که هر روز صدای استادعزیزم را بشنوم و از آموزشهای ایشان استفاده کنم خدایا شکرت

    بالا داریم پایین داریم و راست داریم و چپ داریم هم خواسته داریم هم ناخواسته ؛ این مهم است که ما داریم به کدام توجه می کنم به خواسته تا ناخواسته .

    شاید ظاهر اتفاقی بد باشد ولی به نفع ماست یعنی وقتی روی خواسته توجه میکنیم حتی اگر بد هم باشد این ظاهر آن است و باعث می شود که به خواسته خود برسیم یعنی راهش راه رسیدن به آن شاید ناجالب باشد به صورت ظاهرا یعنی تضاد باعث می شود که ما خواسته خود را واضح تر بخواهیم.

    نگاهمان به تضاد مهم است که با توجه به خواسته است یا غر می زنیم و ناراضی هستیم و توجه ما به ناخواسته است.

    وقتی قوانین را درک کنیم از چیزی متعجب نمی شویم و می دانیم که وقتی باورهای خوبی داریم این روند ومسیر راه است.

    اتفاقات معنایی ندارند معنای آنها را ما به آنها میدهیم که خوب باشد یا بد. یعنی یک اتفاق می تواند منبع ثروت و نعمت باشد یا نباشد یعنی فکر ماست و باور ماست که به آن معنی میدهد.

    در هر لحظه داریم فرکانس به جهان می فرستیم و با توجه به انرژی و فرکانسی که داریم می فرستیم اتفاقات ما رقم می خورد.

    ما همیشه می توانیم در مسیر زندگیمان اتفاقات زندگیمان را بسازیم همیشه می توانیم اتفاقات را رقم بزنیم یک دقیقه بعد هم از قبل مقدر نشده است این ما هستیم که به آن معنا میدهیم و می خواهیم که چه اتفاقی برایمان بیفتد.

    اگر ظاهرا اتفاق ناخواسته می افتد همان مثل قانون خلا است که دارد جا باز می کند که که اتفاق خوب آنجا قرار گیرد و ما به خواسته خود برسیم یا نزدیکتر به آن شویم

    تغییرات هم مثبت است مگر اینکه شما بار منفی به آن بدهید.

    بلایی نیست هر چه هست نعمت است مگر اینکه خودمان به آن منفی بدهیم و بلا درنظرش بگیریم.

    موفقیت ادامه دارد ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      امیرحسین ادیبی گفته:
      مدت عضویت: 2906 روز

      سلام خانم راداکبری

      امیدوارم حالتون خوب باشه

      خانم راداکبری من در مورد اینکه اتفاقای به ظاهر بد باعث خیر میشن یک ترمز مخفی بسیار تأثیرگذار دارم و میخواستم بدونم شما متوجه میشید که من کجا درک اشتباهی دارم؟

      ببینید من نسبت به این موضوع حس بدی دارم و نگرانم

      یعنی ذهن من میگه اگه احساس خوبی داشته باشی، اتفاقای خوبی میفته و اتفاق بدی هم بیفته به نفعته

      من اینجا که این اتفاق به ظاهر بد چیه و چقدر موثره و اثرش چقدره ترمز دارم و نگرانم!

      یعنی میگم خب اون اتفاق به ظاهر بد که قراره خیر بشه، اگه خودش یه مشکل غیرقابل حل ایجاد کنه چی؟

      مثلاً من خواستم اینه ک معافیت پزشکی از سربازی بگیرم، و احساسمم خوبه و باورامم درسته و بعدش یه اتفاق به ظاهر بد میفته و یه بلای جسمی سرم میاره که تا آخر عمر نتونم راه برم مثلاً ولی ازون طرف به معافیت رسیدم!!

      به معافیت رسیدم و به نفعمم شد اما یه بلای دیگه سرم آورد!

      آیا این درک درستی از این موضوعه؟

      کجای درک من ایراد داره بنظر شما؟

      میتونم بفهمم مثلاً دزدیده شدن تاکسی استاد عباسمنش بشه به نفعش، چون باعث شد بره سمت اهدافش و بلای دیگه ای سرش نیومد!

      میتونم بفهمم مثلاً یک رابطه به طلاق بکشه و بعدش آدم با یه فرد بهتر ازدواج کنه، اینجا بلای خاصی نیومده سرش.

      مشکل من اینجاست ک فکر میکنم نکنه اون اتفاق به ظاهر بد کلا برام یه مشکل غیرقابل حل ایجاد کنه کمااینکه منو به یه خواسته ی دیگمم برسونه!

      یعنی اینکه اون اتفاق به ظاهر بد سلامتیم رو بگیره ولی باعث بشه ثروتمند بشم!!!

      درسته من ثروتمند شدم اما یچیز دیگه ازم گرفته شده در قالب اتفاق به ظاهر بد !

      در صورتی که من نمی‌خوام یکسری خواسته های اساسیم ازم گرفته بشه و یچیزای دیگه بهم داده بشه

      نمی‌دونم درک میکنید ایراد منو یا نه

      اما اگه جواب خوبی دارید ممنون میشم بهم بگید

      ممنون از شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        آینا راداکبری گفته:
        مدت عضویت: 3355 روز

        سلام

        دوست عزیز من چیزهایی که متوجه شدم این است البته صحبتهای شما را فهمیدم و از لحاظ اینکه ازتوی این حرفها چه چیزی دستگیرم شده است می نویسم:

        – شما فکر می کنید که برای داشتن چیزی یک چیزی از دست داده می شود و این هم طبیعی است می دانید چرا چون همیشه به ما گفتند که نمی شه که همه چیز با هم باشه بالاخره یک جایی و یک چیزی نیست دیگر.

        بارها حتما شنیدید که معلومه این زن یا این شوهر تماما خوب نیست بالاخره بدی هم داره دیگه مگه میشه همه چیز خوب باشه

        یا خودم من که الان دارم این را می نویسم دیدم این طوری هستم و خیلی هم شنیدم که می گویند بالاخره تو عروسی باید یک چیزی بشه دیگه

        یا من خودم ا زعکسهای عروسیم بسیار بدم می آید و به نظر من خیلی زشته وووو بارها که گفتند فیلم عروسیت را بیار یا عکسهای عروسیت را بیار گفته ام که به خدا خودمم یکبار بیشتر ندیدم چون خیلی زشته و واقعا هم راستش را می گویم و هر دفعه همه این را گفتند که هیچ عروسی نیست که از ارایش و لبا س عروسیش راضی باشه و همه بدون حتی یک استثنا این را به من گفته اند ولی واقعیت این است که من دیدم که کسی است که راضی بوده است.

        یا در مورد اینکه مگه میشود که همیشه زندگی گل وبلبل باشه دعوا هم هست و این شیرینی زندگی است ووو حالا مثل خلاف این مورد خود استاد عباس منش هستند تا حالا چندبار که شنیدیم که گفته اند که از ویژگیهای خانم شایسته بسیار راضی هستند پس آن نظر که همه چیز نمی شود خوب باشد درست نیست

        یا می گویند بعد از هر گریه خنده است مگر میشه آدم همیشه گریه کنه یا همیشه بخنده . نه هستند کسانی که همیشه خوش هستنداصلا الکی خوشن پس اینم درست نیست.

        این صحبت شما زائیده افکار و باورهای قبلی و گذشتگان است که بارها این را شنیده ایم و هنوز ته ته ته مغز و افکار شما این است حتی اگر به ظاهر بگویید که نیست .

        – مورد بعدی این است که شک و تردید دارید. قانون این است که احساس خوب = اتفاقات خوب، وقتی شما احساس خوب درونی درونی درونی دارید پس حتما اتفاقات خوب هم می افتد این قانون است و نمی تواند طوری دیگری باشد.

        احساس خوب نه اینکه الان من حالم بد است بعد بروم پیش دوستم بگه ول کن بابا این حرفها را بیا امشب بیرون مهمونی بزنیم برقصیم . این منظورم نیست منظورم احساس خوب درونی است شما از درون با اینکه اتفاق بدی هم افتاده باشد ولی احساس خوبی دارید .

        ببینیدوقتی ماشین استاد را دزد برده است حتما ایشان شاد که نبوده اند رفتند کوچه های بالا پایین را حسابی گشته اند و اصلا نمی دانستندباید چه کار کنند و بهترین راه این بوده است که خود را به آرامش برسانند و همسرشان هم کمتر اذیت بشوند به پلیس خبر داده اند و بعد آمدند خوابیدند که به احساس خوب برسند وبه آرامش برسند و بعد احساس خوب هم اتفاق خوب است و این اتفاق خوب همان لحظه نیست شاید چند روزی چندماهی طول بکشد مهم این است که در احسا س خوب بمانیم.

        استاد وقتی که این طوری شده است وقتی به آرامش رسیدند گفته اند خوب حالا چه کار کنم بروم فلان جا جنس بیاورم وبفروشم. و کم کم اتفاقات پشت سر هم افتاد تا به موقعیتهای بهتر رسید .

        بله همان موقع که مثلا دزدی شده است یا مثلا برگه امتحان ما را استادمان گم کرده است یا مثلا در روزی که می خواهیم دفاع کنیم و همان ساعت استادمان کلی از گفته هایمان را عوض میکند ما احساس خوبی نداریم ولی منتظر اتفاقات بد هم نیستیم یعنی می دانیم که هر طور شده است باید احساسم را خوب کنم تا اتفاق بهتری برایم بیفتد .

        وقتی که قانون احساس خوب = اتفاقات خوب را بلد هستیم و آن را درک می کنیم و قبول هم داریم هنر این است که این را صد در صد در زندگی خودمان بکار ببریم و می دانم که صد در صد نمی شود ولی تمام تلاش خود را انجام دهیم که بیشتر وبهتر از این قانون استفاده کنیم.

        – مسئله تسلیم شدن است که این تسلیم شدن خودش به ما احساس خوبی میدهد و بعد هم اتفاقات خوب می افتد.

        ببینید در سریال زندگی در بهشت، جایی که تراکتور استاد در گل گیر کرده بود؛ ایشان تمام سعی خود را کرد که تراکتور را از گل بیرون بکشد با طناب با ماشین اشان با تنه درخت وووو ولی وقتی همه کاری برای آن انجام شد آن را رها کردند و سپردند به خدا یعنی ما هر کاری از دستمان بر می آید انجام میدهیم وبعد به خدا می سپاریم. این خودش احساس خوبی به ما میدهد که اتفاقات خوب هم برایمان دارد.

        – خیلی زمانها هست که هر کاری می توانیم انجام میدهیم و بعد آن را رها میکنیم و این رها کردن و انجام کار فقط فیزیکی نیست منظورم ذهنی است مثلا ما چک داریم و 15 روز هم بیشتر وقت نداریم به همه کارهایی که به ذهنمان می رسد فکر میکنیم و هر کاری را هم بتوانیم انجام می دهیم بعد می بینیم که نمی شه می آییم کلا به یک موضوع دیگر فکر میکنیم یعنی دیگه کاری نیست که ما برای پاس شدن چک امان انجام نداده باشیم وفکری نیست که نکرده باشیم. وقتی این طور میشه مثلا مادرمان گفته است که مرا قم ببر زیارت حضرت معصومه؛ فرض می کنیم این را، من می گویم باشه می آیم مادرم را می برم قم و … و با این کار با احساس خوبی که داریم یک دفعه یک چیزی به فکر ما می رسد که ا بیا با طرف صحبت کن شاید اصلا مبلغ را فعلا نخواهد یا قبول کند که تیکه تیکه از ما بگیرد.

        – حتما نباید اتفاق بد باشد شاید اصلا اتفاق بد نیفته چراباید فکر کنیم که اتفاق بده می افته ؟ بعدم من این باور را همیشه دارم که هر کاری هر مشکلی راهکاری دارد که من می دانم وخدا هم به من می گوید اگر چیزی شد من راهکارش را پیدا میکنم و خدا هم به من می گوید.

        – مسئله دیگر توجه کردن شماست وقتی شما توجه میکنیدکه اتفاق بد می افتد و یا شاید بیفتد شما با توجه خوددارید فرکانس این را می فرستید که من از ان اتفاق بده می خواهم و ان هم به سمت شما می آید.

        یعنی جهان ما فقط جوابش مثبت است و منفی ندارد. شما توجه به نکات منفی می کنید جهان هم با ما زبانش فرکانس است زبانش احساس ما ست وقتی شما احساس منفی دارید که در نتیجه توجه شما به نکات منفی است در نتیجه این وفرکانس را دارید ساطع میکنید که من به نکات منفی توجه دارم و انرژی بدی را دارید می فرستید جهان هم که تابع ما ست هر چه بگوییم می گوید چشم و چیزی که نه باشد را نمی گوید می گوید 1 شما اتفاق بد می خواهید چشم این هم خدمت شما وبنا به نیروی انرژیه که فرستادید که کم باشد یا زیاد یعنی قوی باشد یا ضعیف به اندازه همان اتفاق بد را به سمت شما می آورد چون شما خواسته اید و چون شما به آن توجه داشته اید و شما به آن انرژی و فرکانس فرستاد ه اید.

        تمام جهان بر اساس فرمولهای شناخته شده است و اصلا هم استثنا ندارد کسی که کاری که می خواسته برایش انجام شده است و اتفاق بدی هم برایش افتاده است حتما حتما فرکانس بدی را داشته است توجهات بدی را به مقدار زیاد داشته است.

        استاد ماشینشان دزدیده شده از قبل فرکانس بد داشته اند احساس لیاقت به همان اندازه داشته اند ظرف وجودیشان به همان میزان بوده است و فکر میکردند که برای به دست آوردن پول باید خیلی خیلی کار کنند و از جسم خود مایه بگذارند واصلا فکر نمی کردند که ذهنی هم بشود پول در آورد. بعد از این اتفاق کم کم به فکر های خود و به درون خود رجوع کردند و اتفاقات بعدی بهتر ………

        – دراین موارد که توکل توکل بسیار بسیار کارساز است وقتی که شما قبول دارید که خدا همیشه با شماست وخود را به او نزدیک می دانید و الهامات و هدایتهایش را دریافت میکنید مطمئن هستید هر اتفاقی که هر چند به ظاهر هم بد باشد نتیجه اش برای شما خوب است.

        – ساده بگویم که به این دو مورد بسیار توجه کنید:

        1- احساس خوب = اتفاقات خوب

        2- توجه شما به موارد خوب باشد به طور مستمر

        Just do it now

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    Eshrat Fard گفته:
    مدت عضویت: 2828 روز

    سلام و درود حمد و سپاس مخصوص خدایست که هر روز نور هدایت منو به این مسیر زیبا روشن میکنه

    خیلی موصوع مهمی بود یعنی اصله دیگه که بفهمیم وقتی ما خواسته ها یی ارسال میکنیم و اتفاقاتی می افته که به ظا۶ر هم جهت با خواسته نیست ولی اونا اومدن تا با اتفاق افتادنشون ما رو هم جهت کنن با خواسته ی ارسالی و اون خواسته وارد زندگی ما بشه

    در واقع این اتفاق به ظاهر بد یه پلی هست که ما باید ازش رد شیم حالا باز اشتباه برداشت نکنیم برای تمام افراد اینطور نیست ،یه سریا هم به خواسته هاشون میرسن بدون وجود این تصاد های به طاهر بد.

    و همون یه عده وقتی به مسیر خواسته ها نزدیک مین نباید فراموش کنن که به خاطر تغییر باوراست که همه چی داره خوب پیش نیره شخصی مثه من وقتی همه چی خوب هست و در مسیر هستم به شدت نجواها سروع میشه که اینا دلیل دیگه داره،و هی کم کم باید باهاشون مقابله کنیم و مرتب تغییر باور ها رو یاداور بشیم.

    الهی شکررر بخاطر دیدن این ماشین زیبا و این استاد که نتیجه توی دستشه و داره داد میزنه هایی ملت میشه ،میشه هاا نمیخواد تا عمر داری راننده ی تاکسی باشی ،میشه با هرچی میخوای برسی

    الهی شکر بخاطر این اهنگ خفن که روحمو به رقص دراورد

    الهیی شکر بخاطر تبهر مریم خانم در عکاسی فیلمبرداری،واقعا فیلمبرداری اخر فایل در حرگت عالی بود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    مجتبی اکرمی گفته:
    مدت عضویت: 2400 روز

    با سلام خدمت همفرکانسیهای خوبم .

    خدایا مارا به راه راست هدایت کن

    بچهای عزیز من این روز شمار را که دیدم ودقیقا یاد خودم افتادم که وقتی روی خودم کار کردم دقیقا برام اتفاقی یرام افتاد این بود که شغلم را از دست دادم شغلم بد نبود ولی کاری نبود که بهش علاقه داشته باشم وسر اجبار داشتم کار میکردم وحتی با سرزنش خانواده هم روبروشدم ولی من میدونستم چرا این طور شده وحسم راخوب نگه داشته ام ولی مشکلی که هست اینه که تا حالا نتوستم کار مورد علاقم را پیدا کنم ویا اگه در مورد کاری هم که فکر میکنم مورد علاقم هست میخام شروع کنم میبینم که سرمایه میخاد و هم که چند وقته بیکارم وورودی نداشتم وحتی میخام از جای خیلی کوچیک شروع کنم بازم مقداری پول میخاد واز طرفی هم که وام گرفتنم که جزئ خط قرمزا هست دیگه نمیدونم چیکار کنم و در همین وضعیتم بیکار ننشستم واز این کارای متفرقه زیاد برام پیش میادوسرم گرم میشه وهمش بی فایده است البته یسریش کارای عقب مونده اداری است که اون وقت که سر کار بودم وقت نکرده بودم انجام بدم حالا من راهنمایی میخام از شما بچههاباید چه کار کنم حتی میتونم براحتی وام بگیرم ولی استاد گفته وام نگیرید منم نمیگیرم حتی اطرافیانم میگند برو وام بگیر ویه کاری که دوست داری را راه بینداز ولی من زیر بار وام نمیرم

    با تشکر فراوان از استاد وخانوم شایسته وتمام هم فرکانسیها.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    علیرضا گفته:
    مدت عضویت: 1887 روز

    به نام خداوند هدایتگر مهربان

    روز شصتم از روزشمار تحول زندگی من 😍

    دلیل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی

    اتفاقاتی که در زندگی ما می افتد بواسطه فرکانس ها و باورهایمان است اما نتیجه ی ان اتفاقات مشخص می کند که ما باور های درستی داشتیم یا باور های نادرست،در مسیر خواسته ها بودیم یا ناخواسته ،نه خود اتفاق .

    دزدیده شدن ماشین،اخراج از کار،ورشکستگی،طلاق و هر چیزی که به ظاهر اتفاق بدی است به ودی خود بد یا خوب نیست. نتیجه ای که به شما کمک می کند یا ضربه می زند به شما ، برمیگردد به باور های شما .

    اخراج شدن،دزدیده شدن ماشین و … قدم اول برای حرکت بعدی در نتیجه ی درخواست از خداوند و آن در راستای درخواست های من ، مسیر رشد من بوده و این یک نشانه بوده است .

    چیزهایی که از طریق نامناسب وارد زندگی ات شود ، در بهترین حالت خود آن چیز را از دست می دهی و در بدترین حالت خیلی چیزهای دیگر همراه آن از دست می دهی

    از این به بعد اجازه نده چیزی از طریق نادرست وارد زندگی ات شود .

    وقتی آن اتفاق به ظاهر بد برایت می افتد بشین و فکر کن تا ببینی قدم بعدی چیست؟ و وقتی به آن رسیدی دیگر حتی به چیزهای دیگر فکر هم نکن ، حتی اگر ان چیز رفته،دوباره برگشت

    اتفاقاتی که برای شما رخ می دهد در راستای اهدافتان است

    ما اگر قوانین جهان هستی را درک کنیم سورپرایز نمی شویم،ما کاملا می دانیم که چرا اتفاقات می افتد.

    اتفاقات معنا ندارند،شما به آن ها معنا می دهید .

    ما در هر لحظه فرکانسمان را به جهان هستی میفرستیم و جهان هستی با توجه به فرکانس آن لحظه مان اتفاقات را رقم می زند ، اصلا مهم نیست در گذشته چگونه بودی .

    هیچ چیزی در یک دقیقه بعد شما مقدر شده نیست،می توانید هر لحظه آن را بسازید .

    همه ی اتفاقات وقتی باورهایتان را تغییر دهید به نفع شما رخ می دهد هر چند ظاهرش بد باشد ، زمانی میفهمی که یک مدت گذشته باشد .

    الزاما اتفاقات بد نمیفتد در مسیر تغییر،اگر چیزی باید بشکند تا از اول ساخته باشد ، این اتفاق می افتد .

    اگر مسیر موفیت شما از اتفاق به ظاهر بدی میگذرد،ان اتفاق خواهد افتاد .

    اتفاقات آینده شما در همین لحظه ساخته می شود،اگر در گذشته باورهای ناناسبی داشتی،همین الان می توانی تغییرشان بدهی .

    در حین گوش دادن به این فایل بود که با هر جمله ی استاد ، ذهنم میرفت به یکی از قسمت های دوره ی راهنمای عملی دستیابی به رویاها ، و همونطور که مریم شایسته عزیز تو فایل ثمره ی بروزرسانی ذکر کردند،فایل های رایگن چیزی جدا از دوره ها نیست و مکمل همدیگرند و باید با همدیگه استفاده بشه،واقعا تک تک این جملات برای من به اندازه دوره ارزشمنده .

    اما درمورد این فایل و آگاهی هایی که استاد داد من بار ها این اتفاقات برام افتاده ، از اتفاقات به ظاهر بدی که خیلی برام افتاده تا مسیر خواسته هام مشخص شه،تا به قدم های بعدی فکر کنم .

    یعنی اگه من تو همون شرایطی که داشتم تو شهر خودمون میموندم هیچوقت سلامتی جسمی و ذهنی الانمو نداشتم،اصلا هیچوقت شرایط الانمو نداشتم که دارم روی باورهام کار میکنم،ثروتی که الان دارم رو نداشتم،تجربیاتی که الان دارم،شخصیتی که ازم ساخته شد،عزت نفسی که الان دارم ، هیچکدوم از این ها نبود و همه ش بخاطر این بود که یه اتفاق به ظاهر بدی منو به اینجا رسوند .

    اتفاقا وقتی فکر میکنم میبینم من وقتی از این دوره هم استفاده نمیکردم این باور رو داشتم،چون بار ها این مسئله برام تکرار شده ککه یه اتفاق به ظاهر بد افتاده و بعدش کلی اتفاقات خوب ازش دیدم و برام مشخص شده که این درسته یه اتفاق بد بوده،ولی نتایجش عالی بود .

    من اگه سر همون کاری که میرفتم،رئیس دوباره زنگ میزد و میگفت بیا و من دوباره میرفتم هرگز به درآمد بیشتری که بعدا تجربه ش کردم نمی رسیدم و در نتیجه ی اون هرگز به خودم و رسالتم فکر نمیکردم .

    همه ی این ها هست،وقتی زندگی نامه افراد رو میخونم،مصاحبه هاشون رو میبینم،تقریبا بیشترشون این اتفاقات رو تجربه کردند،هومن سیدی تو یکی از مصاحبه هاش میگفت اخراج شدن من از کارم باعث شد من به بازیگری فکر کنم و بیام تو این کار که اگه اخراج نمیشد هرگز همچین بازیگر توانمندی رو نمی دیدیم،این فیلم ها و سریال های فوق العاده هم تولید نمی شد و خیلی از افراد دیگر .

    این آگاهی ها واقعا بینظیره،شاید قبلا به این وضوح که الان درک کرد،درک نمیکردم ولی واقعا بعد از دیدن دوره (هنوز تمام نشده ) فهمیدم که فایل های رایگان به اندازه ی خود دوره ها ارزشمنده .

    از خداوند بابت فرصتی که امروز برای زندگی،برای بودن در اینجا،برای شنیدن این آگاهی ها به من داد سپاسگزارم

    از استاد عزیزم بابت تولید این فایل،از مریم شایسته عزیز بابت اینکه روزشمار تحول زندگی رو همینطور عاشقانه داره ادامه میده و همه ی اعضای خانواده ام که عاشقانه آگاهی هاشون رو اینجا به اشتراک میگذارند سپاسگزارم

    عاشقتونم💕

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      Princess Ela گفته:
      مدت عضویت: 2417 روز

      سلام بر علی جان

      خدای من چقدر چقدر بی نظیر بود چقدر غرق این عشق بی نهایت این اتصال نابت شدم چقدر تحسینت میکنم این اتصال نابت رو چقدر تحسینت میکنم این عملگرا بودن بی نظیرت رو چقدر تحسینت میکنم این درک بی نظیرت رو

      بی نظیر یود با تمام عشقم تحسینت میکنم عاشقتم نازنین رفیق من

      الهی که هرلحظه غرق عشق و ارامش و بی نهایت فراوانی های بی نهایت باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        علیرضا گفته:
        مدت عضویت: 1887 روز

        سلام به الای عزیزم،پرنسس بهشتی

        واقعا چقدر لذت بخش و زیباست و زیباست که صبح از خواب بیدار شی و ببینی رفیق زیبات برات کامنت گذاشته . خدا رو شکر میکنم بابت وجودت عزیزم،خدا رو شکر میکنم که این آگاهی های فوق العاده ای که دریافت کردم و هدایت شدم به نوشتنش برای درک بیشتر و بهتر اعضای خانواده م کمک کننده بوده .

        لذت میبرم از این که تو این مسیر زیبا با هم،هم قدم هستیم

        سپاسگزارم که برام کامنت گذاشتی،از خداوند برات جریانی از ثروت و نعمت،عشق،معنویت میخوام

        خدایا شکرت 💕🌹😘

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    حجت اله دشت پیما گفته:
    مدت عضویت: 2770 روز

    الهی به امید تو

    تضادها عامل نیستند، واکنش ما به تضادها عامل هست

    این فایل رو یک سال پیش گوش دادم و چیزی متوجه نشدم فقط اون قسمت که میگه مال حروم پایدار نیست،

    چرا متوجه نشدم؟ چون توی مدارش نبودم، فقط شنیدمش، مثل یه آهنگ

    من تکاملم به این شکل طی شد که یه مدت فقط گوش می دادم و مینوشتم، بعد رسیدم به یه مرحله که علاوه بر گوش دادن فقط حرف میزدم به خودم به دیگران ،از عمل خبری نبود، با اینکه درکم رفته بود بالا، ولی یه جا به خودم توپیدم که منی که اینقدر حرف میزنم چقدر به حرفی که میزنم عمل میکنم، یعنی حرف ما باید با عمل و رفتار ما یکی باشه، چون رفتارهای ما از باورهای ما نشات میگیره نه از حرفهای ما، و واقعا بها دادم تا به این نقطه رسیدم، بهاش هم عمرم بود، بهاش نتیجه ای که از تضادها میگرفتم بود، دوستانی که منو توی مجازی میشناسن میدونن که من دارم چطوری روی خودم کار میکنم، چطوری ذهنمو کنترل میکنم و چه واکنشی در مقابل تضادها دارم و دیدن چه تغییراتی داشتم، استاد نفسش حقه، این فایل ها رایگان نیستند،

    و بعد با پرداخت بهای دوره ها و کار کردن روی اونا فهمیدم که چیز زیادی یاد نگرفتم، جلسه ۱و۲ عشق و مودت چنان تکون شدیدی منو داده که هنوز توی شوک هستم، جلسه ۱تا۳ ثروت ۱ که تا الان گوش دادم چنان پرده ها رو از جلوی چشمم کنار زده که فهمیدم در خواب غفلت بودم، با اینکه اغلب صحبت ها و ریشه اونا رو توی فایل های رایگان و کتاب ها فریاد زده استاد، میدونی استاد تفاوت فایل های رایگان و دوره ها مثل چیه؟ مثل اخبار ساعت ۱۹ و ساعت ۲۱ شبکه یک 😄، چرا؟ چون اخبار ۱۹ میاد تیتر وار و با توضیحات مختصر خبر رو میگه ولی اخبار ۲۱ با جزییات و گزارشگر و کارشناس به تشریح خبر می پردازن و من قبلا کارم همین بود یه ویو از اخبار روز رو ساعت ۷ نگاه میکردم و برا detail ساعت ۹ 😆

    خلاصه بعد فهمیدم بابا به حرف زدن نیست، اون دیده ها و شنیده ها دارن کار خودشونو میکنن، هر چی بگم ثروتمند شدن ربطی به شغل خاص نداره باید ببینم رفتارم چی میگه, رفتارم این بود که تو کامنتها همش دنبال این بودم که دوستانی که پیشرفت کردن وارد چه مسیر و چه کسب و کاری شدن! بعد میگفتم نه از روی کنجکاوی هست! میخوام با انواع کسب و کارها آشنا بشم! خودمو گول میزدم ولی جهان رو که نمیشه گول زد، قوانین رو که نمیشه دور زد،

    خیلی باید روی خودمون کار کنیم بچه ها، یک عالمه باور مزخرف راجع به ازدواج تو کله من و امثال من هست و البته دارم کار میکنم، استاد شما زود ازدواج کردی گذرت به این صحبت ها نخورده،

    یه عالمه باور اشتباه راجع به ثروت و بقیه موضوعات ریخته شده توی مغزمون، از دیده ها و شنیده ها، حالا هرچی بگیم ثروتمند شدن معنوی هست، وقتی باورش نکنیم هیچ اتفاقی نمیفته، باور کردنش هم الگوی فراوان میخواد، جهاد اکبر میخواد، کاری که استاد کرده و اینم نتیجه ش،

    خیلی ایمان و باور میخواد از کارت استعفا بدی، توی مسافرخونه های ناصر خسرو باشی، بدون درآمد ولی ادامه بدی، ینی چی؟ یعنی اون شرایط به ظاهر بد رو نتیجه شو خیر بدونی، استاد درباره اتفاقات صحبت کردن من اضافه میکنم تصمیمات اشتباه رو به صحبت های استاد، که اگر نتیجه تصمیم جالب نبود نگاهمون این باشه که این نتیجه به رشد و پیشرفت ما کمک میکنه، به خودشناسی ما و آگاه شدن از جهان و قوانین خدا کمک میکنه، اونوقته که هدایت میشیم به مسیر بهتر نه وقتی بزنیم تو سر خودمون که چه اشتباهی کردم، چون کار ذهن جلوه دادن بدترین وجه اتفاقات هست،

    باید با کارکرد ذهن آشنا بشیم به صورت کلی و به صورت شخصی، یعنی بدونیم ذهن ما تو چه مواردی میخواد احساسمون رو بد کنه، یه مثال میزنم از خودم،

    چون به قول انیشتین مثال زدن یکی از راههای آموزش نیست، مثال زدن بهترین راه آموزش و یادگیری هست،

    من دیدم توی تصمیم هایی که تردید دارم توی خرید ۲ تا جنس، اگر جنس ۱ رو میخریدم ذهنم شروع میکرد که حالمو بد کنه که چرا جنس ۲ رو نخریدی، و اگه جنس ۲ رو میخریدم پشیمونم میکرد که چرا ۱ رو نخریدم، فهمیدم که ذهنم راه بد کردن احساسمو خوب بلده، و این احساس بد رو در هر صورت میخواد برام درست کنه، و حالا یا اصلا نمیاد یا تا میاد درجا خفه میشه،

    الخیر فی ما وقع

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
    • -
      Princess Ela گفته:
      مدت عضویت: 2417 روز

      بی نظیر بود بی نظیر بودد

      چقدر دقیق و چقدرر کامل توضیح دادین اقا حجت جان چقدر تحسینتون میکنم برای این درک بی نظیرتون چقدز تحسینتون میکنم برای این اتصال نابتون خداردهزاران بارشکر میکنم که هرلحظه خداوندم هدایتمون میکنه هرلحظهه بهمون الهام میکنه

      چقدر بی نظیز از عمل کردن گفتین عاشققتونم منِبی نهایت این اتصال نابتونو بس نهایت تحسینتون میکنمم الهی که هدایت نور زندگیتون باشه الهی که هرلحظه غرق ارامش و عشق و بی نهایت نعمت و ها فراوانب ها باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        حجت اله دشت پیما گفته:
        مدت عضویت: 2770 روز

        من عاشقتم پرنسس

        شما بی نهایت زیبا و بی نهایت زیبابین هستید،

        یک بنده توحیدی و آگاه به قوانین

        بی نهایت تحسینتون میکنم، و زندگی سرشار از نعمت و ثروت و خوشبختی همراه با درک بیشتر قوانین و هدایت خداوند رو برات آرزومندم ❤️

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      هلنا گفته:
      مدت عضویت: 2693 روز

      خیلی جامع و کامل نقد کردین فایل رو سپاسگذارم ازت دوست عزیز خیلی حس خوبی گرفتم از کامنتت

      تبریک میگم که به این سطح از درک قوانین جهان هستی رسیدین

      و نتایجی ک گرفتین گوارای وجودتون

      به امید دیدار 😻

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      جمشید انوری گفته:
      مدت عضویت: 2307 روز

      خیلی ممنون بابت کامنت خوبتون آقای دشت پیما

      بمن یه تلنگر وارد شد

      یه نجوایی رو متوجه شدم اخیرا ته ذهنم زیاد بوده اما با کامنت شما متوجهش شدم

      اونم نقش عوامل بیرونی در ثروت بود

      من یه مصاحبه دیده بودم چند روز پیش

      بعد ذهنم شروع کرده بود که نه اون آقا تو دوبی بوده ثروتمند شده و نتایج خفن رو خارج میشه گرفت هرچند هموطنمه

      از شما سپاسگزارم بابت کامنت پرمحتواتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    آناهید شفیعی گفته:
    مدت عضویت: 2972 روز

    سلام

    استاد میدونین از حرفای شما توی این فایل فوق العاده تون چی فهمیدم ؟؟؟

    اینکه ما خییییییلی چیزها رو میدونیم فقط ولی تا تبدیل به آگاهی نشن ما رشد لازم رو در جهت رسیدن به خواسته هامون نمی کنیم…

    مثلا همممممه ی ما این آیه از قرآن رو بلدیم که خداوند گفته : بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را … ولی آیا نسبت به این جمله آگاه هم هستیم یا فقط بلدش هستیم. ؟؟؟

    اگه من در مورد این آیه به آگاهی رسیده باشم دنیایی از معنا رو واسم به همراه داره … آره درخواست از جانب منه … اصلا همه ی خواستها از جانب منه … این یه قانونه که من با ارسال فرکانسهام خواسته هام رو رقم میزنم و به خداوند یا همون جهان هستی اعلامش میکنم … اعلام میکنم یعنی اینکه دستور میدم خواستم رو و دنیا همیشه و همیشه و تا ابد پاسخ مثبت میده به خواسته های من … پس وقتی من به این آگاهی و رشد برسم که خودم سرنوشت خودم رو رقم میزنم به همون اندازه هم ایمان دارم که در طی مسیر هرررررررآنچه اتفاق میفته در جهت رسیدن به خواسته ی منه … بدون کم و کاست اونیه که منو به خواسته م میرسونه و اگه به این حد از ایمان رسیده باشم در حقیقت یکی از بزرگترین ترمزهای زندگیم رو تبدیل به تخته گاز کردم برای رسیدن به خواسته م …و دیگه برچسب خوب یا بد روی اتفاقات نمی زنم و اینجاس که نه از اتفاقات بد ناراحت میشم و نه اتفاقات خوب خیییییلی منو سوپرایز میکنه بلکه به بلندای هدفم نگاه میکنم و با ایمان بیشتر و بیشتر حرکت میکنم …و هرگز و هرگز خدا رو مقصر اتفاقات بد زندگیم نمیدونم… بلکه خداوند رو راه میبینم راهی که هر لحظه و در هر قدم قدم بعدی رو واسم روشن و ملموس میکنه … حالا ممکنه قدم بعدی که روشن میشه واسم بظاهر ترسناک یا وحشتناک باشه ولی این عین ترس از اتاق خیییلی تاریکه که کافیه فقط قدم بعدی رو بردارم و کلید برق رو فشار بدم و همه جا روشن شه …

    اینارو گفتم که بگم منم با کمک آموزشهای شما خیییلی این تجارب رو داشتم… دقیقا وقتی داشتم راهنمای عملی دستیابی به رویاهای شمارو کار میکردم این خاطره ی دزدیده شدن تاکسی شما خیلی بهم کمک کرد … یادمه اون زمان یکی از اولین و بزرگترین خواسته هام رسیدن به قدرت و استقلال و آزادی بود و زنهای قدرتمند منو بشدت تحت تاثیر و تحسین وامیداشت … وقتی روی این خواستم تمرکز کردم طی یکسال میتونم بگم تقریبا تمام دوستان و آشنایان و حتی فامیل بطرزهای عجیب و غریب ازم دور میشدن و من روزبروز تنهاتر میشدم .. اوایل تعجب میکردم و پیش خودم میگفتم پس چرا همه دارن از دورم میرن ؟؟؟ ولی بعد از چندوقت فهمیدم که اونا حکایت همون اموال دزدیه تاکسیه شما بودن .. یعنی کسانی که با ارسال فرکانس بد من به زندگیم وارد شده بودن، حالا با تغییر فرکانس منم از زندگیم رفتن بیرون همین … حالا توی این مثال شما اموال نادرست از زندگیتون رفت بیرون و برای من افراد نادرست که باعث میشدن من به خواستم نرسن رفتن بیرون از زندگیم … و چقدرررررر با رفتن اونها از زندگیم من رشد کردم و قوی شدم و تبدیل شدم به یک زن قدرتمند و قوی … خییئیلی خوشحالم و الانم هر اتفاقی چه خوب و چه بد میفته پیش خودم میگم این رو خودم رقم زدم پس میپذیرمش و با ایمان و امید قدم بعدی رو بر میدارم …

    اینارو گفتم که بگم دونستن حرفها و از بر کردن قرآن دردی رو از ما دوا نمیکنه .. چه بسا هستن کسانیکه خط به خط قرآن رو حفظ هستن یا حتی هستن کسانیکه خط به خط حرفهای شمارو حفظ هستن ولی سوال اینه آیا ایمان داریم به حرفهای شما یا آیات قرآن؟؟؟ آیا نسبت به معناش آگاه شدیم ؟؟؟ آیا اونارو در زندگیه روزمره بکار میبریم؟؟؟ یا فقط بلدشون هستیم؟؟؟

    بنظر من انسان سعادتمند کسیه که اطلاعاتش رو تبدیل به آگاهی کنه و این آگاهی هارو حتی در ریزترین مسائل روزمره ش کنه … تاکید میکنم حتی ریزترین مسائل روزمره … خداوند و قوانین خداوند در مسائل و رخدادهای عظیم و گنده نیست .. خداوند و قوانین تغییر ناپذیرش در تماممممم آنچه وجود داره هست …

    مثلا … همین دیشب من لیست آرزوهام رو مرور میکردم… دیدم توی اون چهارتا ماشین مدل بالا درخواست کرده بودم … یکی قرمز… یکی آبی .. یکی سیاه و یکی سفید … از مرور خواسته هام لذت بردم و خدارو بابت چیزیکه هنوز وارد زندگیم نشده شکر کردم و پیش خودم گفتم اگه من بخوام همش در حال رسیدن به منه…

    امروز که شمارو با اون ماشین قرمز دیدم کلی ذوق کردم و گفتم دیدی دیدی ؟؟؟ خواسته م اومده چندسانتی چشمم … خییئیلی زنده … دیدی دیدی ؟؟ که در مسیر هدایت شدگان و کسانی که در مسیر راست قرار بگیرن میتونن یه تاکسیه پکیده رو تبدیل کنن به این ماشین اسپرت قرمز رنگ ؟؟؟

    خییئیلی حالم خوبه استاد

    ازتون ممنونم

    ازتون ممنونم که از هیچ به همه چیز رسیدین و این یعنی ثابت کردن قدرت خلق انسان

    ازتون ممنونم که قدمهایی که رفتین رو پررنگ برداشتین تا واسه ماهم راهی روشنگر باشه…

    استاد من امیدم با دیدن این فایل و حرفهای قاطع و قدرتمند شما هزاران برابر شد …

    استاد راستی یچیو میدونین؟؟؟ شما هر بار و هربار با قدرت بیشتری صحبت میکنین و من این فرکانس شمارو با توجه به اینکه اولویت خواسته هام قدرته خیلی دریافت میکنم …

    به امید روزیکه من بعنوان مقتدرترین شاگردتون بیام و از شما بعنوان مقتدرترین استاد و دوست زندگیم یاد و تشکر کنم …

    در پناه خدا سعادتمند و قدرتمند بمانید …

    آناهید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    حسن رمضانی گفته:
    مدت عضویت: 3130 روز

    درود بر شما استاد عزیزم صبحت بخیر وشادی باشه؟ انشاالله..انشاالله همیشه کنار خانواده شادو خندان باشید..

    استاد هرروز که صبح از خواب بیدار میشم.اول توکل میکنم برخدا واز خدا ممنون میشم که شما را سر راه من قرار داد تا در مسیر زندگی روز به روز موفق و موفقتر بشوم…وروز به روز احساسات من ارامش من سلامتی تو زندگی بیشتر وبیشتر میشود…واز شما هم صمیمانه تشکر میکنم..چون هرروز صبح که بلند میشم یکی از فایلهای تصویری یا صوتی راگوش میدم وبعد میرم سر کار .با انرژی مثبت کانل ..باز هم از خدا تشکر میکنم. واز شما هم صمیمانه ممنون میشم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1928 روز

    بسیار عالی

    بله استاد کاملاً درسته بعضی از اتفاقات به ظاهر بد،آینده ما را تغییر خواهند داد و زندگی ما را به مسیر فوق العاده ای هدایت خواهند کرد بشرطی که ما این اتفاقات را به دید نعمت و فرصت بنگریم و از آن نهایت استفاده را ببریم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: