دلیل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی ام! - صفحه 25

685 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهرداد غنچه گفته:
    مدت عضویت: 3094 روز

    با سلام و درود خدمت استاد بزرگوارم و همچنین خانم شایسته

    من در حال حاضر در دوران خدمت به سر میبرم

    با توکل به خداوند بزرگم، بعد از دوره آموزشی، شهر خودم افتادم و همینطور با توکل به خداوند بعد از چند روزی ک در پادگان شهرم بودم (فقط خداوند این کار رو برام کرد بدون اینکه از کسی درخواست کرده باشم) انتقالم دادند بیرون از هتل و ادامه خدمتم رو طی کردم ، خب خیلی مزایای زیادی داشت برام مهم ترینش، اینکه آزاد بودم حتی لب تاب با خودم میبردم و پروژه هایم رو همونجا ادامه دادم ،

    کرونا هم که امد کلا به نفع من شد ، یعنی کارم خیلی کم شد و خیلی موقع ها میومدم خونه ، خب یسری مشکلات هم داشتم ک به لطف خدا حل میشد

    تا اینکه فرمانده عوض شد (یواش یواش هم قدرت من گرفته شد) تا اینکه به یه تضاد بزرگ برخوردم ،

    اونم اینکه اخلاقم، داشت خودش رو بیشتر نشون میداد ( من آدم واکنش گرایی هستم ) و اینجا شد که از جایی که بودم‌ با اون همه اختیارات به یه سرباز ساده تبدیل شدم(یعنی جایگاهم نزول پیدا کرد )

    اولش که خیلی ناراحت شدم و راستش نافرمانی هم کردم ولی وقتی دیدم به نفع خودم هست که غرورم رو بزارم کنار همه چی خوب شد

    من غرورم رو گذاشتم کنار ، و یه مورد رو توی اخلاقم پی بردم اینکه واکنش گرا نباشم، نه توی خدمتم بلکه توی زندگیم ، وقتی دیگه قشنگ با خودم کنار امدم و ذهنم آروم شد امدم توی سایت و دکمه هدایت رو زدم و این فایل گرانبها امد

    لذت بردم از قدرت رب ، رب من ، قدرتمند و توانا

    خدای من شکرت

    درسته که از جایگاهم تا اتمام خدمتم‌ به جایگاهی پایین امدم ولی فهمیدم ک غرور چه ها ک با من نکرده ، چقدر جلوی پیشرفت من رو گرفته ، چقدر تجربه های دوستی های زیاد رو از من گرفته

    من به این درک رسیدم که واکنش گرا نباشم ، به حرف دیگران ، به اعمال دیگران ، به قول استاد عزیزم توی دوره عشق و مودت دیگرانی توی زندگی‌من نیستند، چه برسه به این که بخوام واکنش …. انجام بدم

    خدایا شکرت چقدر دوست دارم ، چقدر قدرتمندی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    1234 گفته:
    مدت عضویت: 2277 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    داستان مردن بز نمیدونم که واقعی یا نه اما چه درس بنیادی ومهمی رو تو دلش داره ومیخواد به ما انتقال بده!واقعا داستان زیباییه واگر دقت کنیم عدم درک پیام این داستان به ظاهر ساده وقدیمی چندین وچندها بار وبه کرات به ما آسیب رسونده.

    چرا باید هر چیزی رو که تو زندگیمون پیش بیاد بهش برچسپ بد بودن,بد بیاری, بدبختی و…بزنیم?اازه به خدا هم نسبتش میدیم وباوجود اینکه از درون داریم میترکیم میگیم حتما خدا خواسته با این کار گناهانم روبشوره.

    مگر باور نداریم که خداوند خیر مطلقه? مگر باور نداریم که جریان وروال جهان هستی خیر مطلقه? مگر باور نداریم که:شاید که چو وابینی خیر تو درآن باشد! ومگر باور نداریم که خداوند چه زیبا در قرآن فرموده که چیزهایی هست که آن را خیر میپندارید در حالی که برای شما شر است,وچیزهایی است که شر میپندارید در حالی که برای شما خیر است.

    واینکه هر چه از خدا رسد نیکوست وغئر از خیر از خداوند صادر نمیشه, وهر چه شر هست از جانب فرکانس واحساس خودمون هست?

    چقدر استاد زیبا بیان میکنه که دزدیده شدن ماشینش نه خیر است ونه شر, این دیدگاه ما ونحوه نگرش ماست که خوب یا بد بودن اون اتفاق روبرای ما رقم میزنه.

    یکی از کار اخراج میشه ومیگه خدایا شکرت قراره به کار بهتر وپردرآمدتری هدایت بشم ویکی میگه که خدایا این چه مصیبتی بود دیگه از گرسنگی میمیرم.

    یکی پول پیدا میکنه میگه چقدر عالی من خیلی خوش شانسم وجذب پولم بالاست ویکی میگه مطمئنم که با این پول خودمم هر چی دارم باهاش میره چون هر بار که پول پیدا کردم همین طوری شده.

    واقعا خوب چیه?بد چیه?درست وغلط کدومه?

    شاید بحث سر خواسته وناخواسته هست.اتفاقات همه خیر والهی هستن چرا باید با عجوله وقضاوت نادرست به شر تبدیلشون کنیم?

    در حالی که خداوند شر رو هم به خیر تبدیل میکنه, یبدلون السیئات بالحسنات.

    در این راستا حتی پیامد شرهایی که نتیجه اعمال وافکار وفرکانسهای خودمون هست هم کاملا به نفع ماست وقراره درسی رو به صدایی تندتر به گوشمون برسونه ,من باور دارم که عذاب وعقوبتی در کار نیست چه در دنیا وچه در آخرت ,چون خداوند نیازی به انتقام وتنبیه هرگز نداره,اما آنچه ما به عنوان عذاب وجزای اعمال ازش یاد میکنیم هم خیر مطلق برای ماست چه در دنیا وچه درآخرت!

    جهنم دنیا وجهنم آخرت هم درس وپیام بزرگی رو تو دل خودش داره ومایه نجات ورستگاری خیلی بیشتری نسبت به قبل هست,اما خداوند مانند یک معلم یا پدر یا مادر جدی که کاملا احساسات خیرخواهانه ومهرآمیزشون رو پشت چهره عصبانیشون مخفی میکنن تا ترفند خشم وعصبانیتشون بهتر جواب بده, از کلمه عذاب استفاده نیکنه.

    خداوندا تو خیر مطلق هستی به حقانیتت سر تسلیم فرود میارم وبه بندگی خدایی چون تو افتخار میکنم. در دنیا وآخرت جز تو یارویاور و پشتیبانی نداریم وفقط از تو یاری میجوییم وبزرگی وقدرت را جمیعا از آن تو میدانیم.

    در اینصورت نمیدانم که اگر مصیبتی برای کسی پیش بیاید باید به او تبریک گفت یا تسلیت!در هر صورت این راخودمان تعیین میکنیم.

    صدها هزار مرتبه شکر⚘🌸⚘🌸⚘🌸⚘🌸⚘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    فاطمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2653 روز

    استاد واقعا سپاسگذارم بهترین فایلی که ازتون دیدم همین بود عالی عالی هرچند همه عالی هستن ولی این فایل واقعا دیدگاه من رو نسبت به قانونهای جهان بازتر کرد باز هم سپاسگذارم صادقانه بگم بهترین استاد زندگیم هستید امیدوارم همینطور که به ما دانسته هاتون رو میگین همونطور هم راههای جدیدی برای خودتون باز بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    خدیجه شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1991 روز

    بنام خدایی که هستی ام از اوست و هر لحظه هدایتگر من است.

    سلام به استاد عزیزم و مریم خانم نازنین و همه دوستان

    شصتمین روز سفرنامه من

    🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    استاد جان امروز هم درسهایی بهم دادی که مثل گنجه برام. امروز یاد گرفتم تو مسیر هدایت ممکنه بعضی وقتها یه اتفاقی بیفته که ظاهرش بده ولی در واقع به نفع منه. تضادها در زندگی ما طبیعی هستن و این ماییم که با نگاهمون به اون اتفاق جون میدیم. اگه با احساس خوب و توکل از اون اتفاق بگذریم پلی میشه برای رفتن به مسیرهای بهتر. و اگه با دید منفی به قضیه نگاه کنیم یه چاله میشه برامون که بیشتر تو گل و لای غرق بشیم.

    دوتا آیه قرآن در این باره الان یادم اومد:

    🌹 وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ ﴿۱۵۵﴾و قطعا شما را به چیزى از [قبیل] ترس و گرسنگى و کاهشى در اموال و جانها و محصولات مى ‏آزماییم و مژده ده شکیبایان را ( بقره ۱۵۵)

    🌹کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَکُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ ۗ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ(بقره۲۱۶)

    حکم جهاد بر شما مقرّر گردید و حال آنکه بر شما ناگوار و مکروه است، لکن چه بسیار شود که چیزی را مکروه شمارید ولی به حقیقت خیر و صلاح شما در آن بوده، و چه بسیار شود چیزی را دوست دارید و در واقع شرّ و فساد شما در آن است، و خدا (به مصالح امور) داناست و شما نادانید.

    استاد تو ابن داستان شما دچار یه تضاد شدین که به نظر اکثریت جامعه و حتی خود من و بچه های سایت وحشتناکه. فکر کن کلی وسایل خریدیم و گذاشتیم توی ماشینی که تنها دارایی زندگیمونه. با کلی ذوق و شوق آماده بشی که صبح زود بزنی به جاده. بعد بیدار شی ببینی که جا تره و بچه نیست.

    ببینی همون پیکان داغون قراضه دنده آرژانتینی رو هم بردن. اولین چیزی که اون لحظه منطقی به نظر میرسه اینه که حداقل دوتا فحش به بختت و زمین و زرمان بدی.

    ولی صبر کنی با امید و بعد بری بخوابی تخخت تا ظهر. استاد هر چند باور این قضیه برای ذهنم یکم سخته اما بهش میفهمونم که میشه. داشتن یه همچین ایمانی شدنیه برای آدمی که روی خودش کار کرده و میدونه که اگه احساسش بد بشه میفته تو چرخه اتفاقای بد. میدونه زمین و زمان در دست خداییه که قدرتمنده و صاحب اختیاره . و توکل میکنه به خدایی که نقشه مسیر دستشه و میدونی از که باید از کدوم مسیر بری تا برسی به منبع همه نعمتها و ثروتها.

    استاد یاد داستان حضرت یوسف میفتم که وقتی موقع دیدار پدرشون رسید گفت یعقوب باید اسماعیلهاشو قربانی کنه. حضرت یعقوب توجه به ناخواسته هاش کرد و خودشو انداخت تو چرخه معیوب اتفاقهای بد و نمیدونست که داره از کجا میخوره. تا بهش پیام رسید که باید دل بکنه از چیزهایی که بهش چسبیده بود. چون تا دل نمی کند هدایت خداوند رو درک نمیکرد. و دقیقا از همون لحظه که رها کرد اتفاقات خوب شروع شد و اون به خواسته ش رسید.

    استاد به قول خودتون بخدا این فابلها رایگان نیستن. ارزشی که اگه هر جمله شو درک کنیم و عمللل کنیم زندگیمون بهشت میشه. استاد هر چند ایمانی که شما تو اون لحظه خرج کردین ستودنیه ولی این بتی که ما از پیامبرها تو ذهنموون ساخته بودیم رو میشکنه. من فکر میکردم اونا انسانهای خیلی خاصی هستن و فقط اونان که تو این شرایط ایمانشون قویه و آدمهای عادی همچین قدرتی ندارن. ولی الان درک میکنم که هر آدمی در هر لحظه داره فرکانس یه لحظه بعدش رو میفرسته و میتونه بسازش. فارق از اینکه چی بود و‌ چجوری فکر میکرده. و بازم به قول شما قشنگی این خدای من اینه که هروقت بری به سمتش خدا رو توبه پذیر و مهربان خواهی یافت.

    خدایا شکرت که توابی و وهاب. مرا به راه راست هدایت کن. نه راه مغضوببن و ظالمین⁦🙏🏽⁩⁦🙏🏽⁩🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    ایوب عبدی گفته:
    مدت عضویت: 1749 روز

    سلام من تازه با شما آشنا شدم و تو این مدت چند تا اتفاق افتاده که میخوام در موردش صحبت کنم.

    وقتی که داشتم فایل های شمارو گوش میکردم و شروع کردم به روی خودم کار کردن داشتم ازدواج میکردم و همه چی عالی بود همه چی داشت خوب پیش میرفت ولی یه دفعه یه مشکلاتی به وجود اومد و ازدواج بهم خورد راستش هیچ احساسی نداشتم نه ناراحت و نه خوشحال نمیدونم چرا ! بعد خوب من خونه و وسایل خونه خریده بودم و از پدرو مادرم جدا زندگی میکردم چون قرار بود زن بگیرم ولی گفتم حالا که تموم شد تمام تمرکزمو گذاشتم رو کار دامداری ولی بعد یه احضاریه برام اومد اخه من سرباز فراریم و کارم رفت رو هوا الان نشستم تو خونه و قراره فردا برم سربازی… راستش خنده م میگیره فقط میتونم بخندم این اتفاقات اگه قبلا میفتاد الان دیونه میشدم و میرفتم یه شهر دیگه برا کارکردن که از مشکلاتم فرار کنم گله میکردم فوش میدادم بقیه رو مقصر میدونستم. چرا الان برام مهم نیست؟ آیا اینا تاوان اشتباهاته گذشته مه ؟ جریان چیه ؟یکی میتونه بهم توضیح بده ؟ بعضی وقتا حس میکنم معلقم اصلا نمیتونم توضیح بدم… در کل بگیری حسم بد نیست حتی خانوادم میان دلداریم میدن و وقتی میبینن ناراحت نیستم یه جوری نگام میکنن انگار میخوان بگن تو چته باید الان ناراحت باشی… کسی میتونه توضیح بده الان تو چه مرحله ایم ؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    صدیقه شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1999 روز

    بنام خدا

    سلام به همگی

    روزشصتم

    خدارو شکر میکنم که توی مدار شصتم هستم .

    خدارو شکر میکنم که تونستم هر روز به تعهدم عمل کنم و از خودم ردپایی به جا بذارم.

    خدارو شکر میکنم که توی این مسیر قرار گرفتم، چون خیلی بهم کمک کرد تا قوانین رو بهتر بشناسم.

    امیدوارم همچنان این برنامه ادامه داشته باشه.

    این سفر اینقدر آگاهی دهنده بود که احتمالا یه روز دیگه بیام و دوباره شروع کنم و میدونم اونجا باز چیزهایی رو درک میکنم که الان درک نکردم.خدایا شکرت .

    و اما بریم سراغ فایل.

    استاد از کامنت یکی از دوستان میگن که چرا با وجود کار کردن روی باورها، یکسری اتفاقات نادلخواه برامون میفته،چطور ما با کارکردن روی باورهامون خالق این اتفاقات میشیم.

    و اما جواب زیبای استاد اینه که از کجا معلوم که اون اتفاق در جهت رسیدن تو به خواسته ات نباشه.

    اتفاقات به خودی خود معنایی ندارن این ما هستیم که به اونها رنگ و بوی خوب یا ید میدیم.

    استاد منم یه خاطره دارم که دوست دارم تعریفش کنم .

    من دوسه سال پیش به دلیل تضادی که بهش خوردم با خودم عهد بستم که زندگی مو میسازم بدون وابستگی مالی به همسرم .

    و شروع کردم به شیرینی پزی و چون خیلی این کار رو دوست دارم هم خیلی زود یاد میگرفتم و هم اینکه شیرینی ها و کیکام واقعا عالی میشد .

    ولی همزن من یک همزن معمولی بود و خب طبیعتا یک سری کارها رو خیلی سخت انجام میداد برای همون من از خدا خواستم که بتونم یک همزن حرفه ای بخرم تا بتونم بیشتر رشد کنم.

    حدودا بعد از یکی دوماه که کارم بهتر شده بود و چندتا مشتری هم داشتم ،همزنم سوخت ،ولی من فکر نکردم که این ماجرا خیره ،فکر نکردم در جهت خواسته منه و شروع کردم برای همه تعریف کردن و ناسپاسی و ندیدن خیر توی اون ماجرا.

    (البته من از قانون هیچی نمیدونستم اون زمان)

    و این سوختن همانا و نخریدن همزن حتی معمولی برای خودم همانا.

    استاد من حتی یک همزن معمولی هم نتونستم برای خودم بخرم البته بخش زیادیش بر میگرده به کمالگرایی

    چون من میخواستم که حتما همزن حرفه ای بخرم وفکر نکردم بابا تو با همون همزن معمولی کلی کار کردی.و این ماجرا ادامه داشت تا همین روزا که دارم میرم برای خرید یک همزن معمولی تا کارم رو دوباره از صفر شروع کنم البته اینبار با توکل به خدا و ساختن باورهای قدرتمند کننده حتما نتایج بهتری خواهم گرفت.

    من اگر اون زمان که همزنم سوخت آگاه بودم و به خدا اعتماد میکردم مطمئنا به راه‌هایی هدایت میشدم که سراسر برام خیر بود ولی من دقیقا راه برعکس رو انتخاب کردم.

    ولی عیبی نداره،خدایی که از هرجایی به من اجازه برگشت داده الان هم حامی من میشه .

    چون من دارم فرکانسهای متفاوت با گذشتم ارسال میکنم.و میدونم که نتیجه متفاوت میگیرم چون هیچ چیزی در آینده من رقم نخورده و این منم که از الان تا صدسال بعدم رو میسازم‌.

    و اما نکته بعدی که از استاد یاد گرفتم اینه که هیچ چیزی رو تا وقتی از منبعش مطمئن نشدم وارد زندگیم نکنم .

    اگر میدونم که فلان جنس دزدیده شده پس آوردنش تو زندگیم مساوی میشه با از دست دادنش به زودی، اگر بیشتر از اون رو از دست ندم.مثل ماشین استاد که دقیقا همون چیزهایی رو از روش برداشته بودن که از جای نادرست تامین شده بود .

    خدارو شکر میکنم که امروز هم متعهد بودم و این کامنت رو هم نوشتم .

    خدارو شکر میکنم که هر روزم رو با آگاهیهای ارزشمند استاد عزیزم سر میکنم.

    خدارو شکر میکنم که مریم عزیزم این برنامه رو ترتیب داد تا ما با جریانی از آگاهی همراه باشیم و همونجوری که خودش هدایت میشد برای چیدن این سفر مارو هم هدایت کنه به مسیرهای بهتری در زندگی.

    خدایا هزاران بار شکرت که دارم قوانین حاکم برجهان هستی رو یاد میگیرم.

    ممنونم ازت استاد خوبم که دستی از دستان خدا شدی تا آدمهای زیادی رو با خداشون آشتی بدی. عاشقتم❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    معصومه عبیری گفته:
    مدت عضویت: 2284 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته گل بابت چندماه بودنمون در مسیر زیبای تحول زندگی…🌹💖🌹💖

    روز ۶۰ام از تحول زندگی من…💫

    واقعا خوشحالم که که توی این مدت، ۶۰ تا فایل رایگان فوق العاده رو تونستم ببینم و یادداشت بردارم و طبق تعهدم کامنتش رو بذارم. و به اندازه ای که در مدار بودم ازش دریافت کنم و درکش کنم..

    مطمئنم اگه از اول شروع کنم به گوش دادنشون کلی چیزای جدید و تازه دریافت میکنم ..

    واقعا به خودم به عنوان یک انسان مشتاق که با تمام وجود میخواد زندگیش رو تغییر بده و دستان هدایتگر خدا رو تو زندگیش میبینه افتخار میکنم.

    خدارو سپاسگزارم بابت بودنم در این مسیر رویایی و زیبا..💚💚

    خدایا احساس میکنم این فایل پر از آگاهیه ازت می‌خوام بهم کمک کنی که بتونم درست دریافتشون کنم..

    استاد در مورد اتفاقات بد زندگی توضیح میدن و اینکه اگه ما میگیم خودمون مسئول اتفاقات زندگیمون هستیم، پس چرا وقتی اتفاق بدی میفته مثلاً بخوایم بگیم خیر بوده.. مگه ما خودمون اتفاق بد رو رقم نزدیم؟

    آره..اتفاق هایی که تو زندگیمون میفته، دقیقا به واسطه فرکانس ها و باورهامونه.. امااا نتیجه اون اتفاقات مشخص می‌کنه که ما باورهای درستی داشتیم یا غلط. یعنی در جهت خواسته بوده یا ناخواسته. نه خود اون اتفاق.

    اتفاق به خودی خود هیچ معنایی نداره..یعنی دزدیده شدن ماشین یا اخراج شدن از کار، به خودی خود هیچ معنایی نداره و می‌تونه به نفع ما باشه یا به ضرر ما..

    مثلاً یه نفر از کار اخراج میشه..و اون اخراج باعث میشه کسب و کار خودش رو بزنه..پس اخراج از کار یا ورشکستگی یا طلاق نه خوبه نه بده..

    و نتیجه اون…که کمک می‌کنه به ما یا ضربه میزنه به ما، برمیگرده به باورهای ما..

    مثلاً من از خدا درخواست میکنم که استقلال مالی پیدا کنم..بعد از کارم اخراج میشم.. چون اخراج شدن قدم اول بوده..

    ما نمی‌فهمیم که به نفعمونه ولی اون در راستای درخواست ما بوده، در راستای مسیر رشدمون بوده..✔️

    اگه داری روی خودت و باورهات کار می‌کنی و یه اتفاق به ظاهر بد میفته، اون اتفاق دقیقا در راستای هدفته..✔️

    اگه ما قوانین جهان هستی رو درک کنیم، سورپرایز نمی‌شیم و اصلاا نمی‌گیم چرا این جوری شد یا چرا برای من..

    و میفهمیم که اون اتفاق در راستای خواستمونه و به جای اینکه ناراحت بشیم، خوشحال هم میشیم.

    در واقع اتفاقات معنا ندارن. معناش رو ما می‌دیم بهشون.✔️

    اتفاقات به ظاهر خوب هم میتونه نتیجه اش بد باشه اگر که باورهامون ایراد داشته باشه…

    یه اتفاق به ظاهر خوب می‌تونه بلا و بدبختی باشه اگه باورامون ایراد داشته باشه و یه اتفاق به ظاهر بد می‌تونه منبع ثروت و نعمت باشه اگه باورامون درست باشه.✔️✔️

    ما در هر لحظه داریم فرکانس می‌فرستیم به جهان هستی و جهان هستی با توجه به فرکانس اون لحظمون داره اتفاقات رو رقم میزنه..کاری به یکساعت قبل و یکماه قبل و یکسال قبل نداره..اصلا مهم نیست قبلاً چیکار کردیم..باورامون بد بوده یا نه..👌🏻

    از این لحظه که داریم باورامون رو تغییر میدیم، اتفاقات داره رقم میخوره..✔️

    هیچ چیزی در آینده ما ایستا نیست..و هیچ چیزی از قبل مقدر نشده..و همیشه میشه تغییرش داد.✔️ واقعا خدارو هزار بار شکر 💚

    اگه داریم روی باورامون کار میکنیم، اون اتفاق بد یه نشونه هست..باید تشکر کنیم از خداوند که داره راه رو باز می‌کنه برامون.✔️

    بنابراین همه چیز تغییر می‌کنه وقتی که باورهای ما تغییر کنه.✔️

    وقتی باورهامون رو عوض کنیم، همه اتفاقات داره به نفع ما رخ میده حتی اگه ظاهرش زشت باشه. ظاهرش ورشکستگی، طلاق یا اخراج از کار و… باشه.✔️

    الزاما هم بعد از تغییر باورها، اتفاق بد نمی‌افته. اگه باید چیزی بشکنه تا از اول ساخته بشه این اتفاق میفته..ولی الزاما اینجوری نیست.✔️

    ممکنه از همون اول اتفاقاتی بیفته که هم ظاهرش خوبه هم باطنش.

    و مهم اینه که ما روی باورامون کار کنیم و در مسیر درست باشیم و به خداوند اعتماد کنیم که هر اتفاقی بهترین اتفاق برای ماست.✔️

    باید بدونیم که اتفاقات آینده ما در این لحظه داره رقم میخوره و هیچ چیزی در آینده از قبل مشخص شده نیست.✔️

    وقتی روی باورامون کار میکنیم از همه لحاظ زندگیمون بهتر میشه..موفقیت فقط داشتن چند تا خونه و ماشین نیست..

    اتفاقا نتایج مالی که کسب میکنیم میشه جزو نتایج کوچولوی زندگی مون که قابل نمایش هست.. نتایج بزرگ اون چیزایی هست که قابل دیدن نیست..مثل معنویت و احساس نزدیکی با خدا، مثل سلامتی جسمی و روحی و احساس خوب..که اگه هر کدوم اینا نباشن هر چقدرم ثروت داشته باشیم، بدرد نمیخوره.

    معنویت رو با کدوم پول میشه خرید؟ سلامتی رو با چه مقدار پول میشه داشت؟ و یه رابطه عاشقانه و زیبا رو با کدوم ثروت میشه درست کرد؟

    در واقع وقتی اصل و ریشه درست میشه مسائل مالی هم خود به خود حل میشه و اصل و اساس در واقع همون درست کردن باورها و احساس آرامش درونیه..

    خداروشکر میکنم هزاران بار بابت شنیدن این آگاهی ها و ازش می‌خوام فقط بتونم در این مسیر زیبا ثابت قدم بمونم. هر روز بیشتر از دیروزم.🙏🙏

    ازتون بینهایت سپاسگزارم استاد عزیزم و مریم بانوی دوست داشتنی و خوبم.💖💖

    برای شما، خودم و همه دوستانم آرزوی سلامتی، آرامش، سعادت ثروت و خوشبختی رو دارم.🌳🌄💗💐🌺💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    علیرضا جلیل پور گفته:
    مدت عضویت: 1913 روز

    روز ۶۰ سفرنامه من.خیلی خوبه زمانی که اتفاقی به ظاهر بد برای ما رخ میده آگاه باشیم که اگه ما با خودمون درصلح باشیم جنگ جهانیم رخ بده به نفع ما هست.این باور( تمام اتفاق های زندگی به نفع من هست )خیلی بهمون کمک میکنه تا همه اتفاق ها واسه ما سود داشته باشه.برای من به شخصه خیلی اتفاق به ظاهر بد از نگاه من برای من رخ داد که قابل توصیف نیست اما سریع تاثیر مثبت،ردپای خدا رو تو اون اتفاق دیدم.ازت میخوام صبور باشی تا خدا بهت الهام کنه راه های رسیدن به خودشو و هرآنچه که در این دنیای مادی میخواهی. پرودگارم مارو به سمت خودت هدایت کن الهی آمین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    زینب معرفی گفته:
    مدت عضویت: 1741 روز

    به نام خدایی که یادش آرام ده قلب هاست

    سلام میکنم به استاد عزیز و تمامی دوستان

    با توکل بر خدای مهربانم روز ۶۰از سفرنامه رو شروع میکنم

    جهان فقط وفقط پاسخ میده به باورها و فرکانسهای ما

    یعنی نحوه ی عملکرد جهان اینه که اتفاقات زندگی ما بواسطه ی فرکانس و باورهای ماست ولی موضوع مهم اینجاست که نتیجه ی اون اتفاقات درستی باورهای ما را مشخص میکنه تعیین میکنه که نتیجه ی اون باورها در جهت خواسته های ما بوده یا ناخواسته ها

    بعد از کار کردن روی باور هامون اتفاق به ظاهر بدی که برای ما میفته قطعا در راستای رسیدن به اهداف و درخواست های ماست این یک نشانه ای ست برای درک این موضوع

    زمانی میتونیم پیام این نشونه هارو تشخیص بدیم که در اون لحظه امید خودمون از دست ندیم مردد نشیم و با ایمان و یقین بیشتری در این راه ثابت قدم بمانیم

    الزاما هم همیشه اینجوری نیست که حتما اول باید همه ی اون کاسه کوزه ها بشکنه تا تو به هدفت برسی نه

    ممکنه بعد از تغییر باورها اتفاقاتی که برات پیش میاد هم ظاهرشون خوب باشه هم باطن شون

    ولی این یه قانونه که وقتی باورهات تغییر کنه نتایج هم تغییر میکنه چون جهان در هر لحظه به باورها و فرکانسهای تو پاسخ میده

    اگر در حال حاضر شرایط نامناسبی داری قرار نیست این وضعیت پایدار باشه تا روی باورهات کار کنی و باورهاتو تغییر بدی همه چیز تغییر خواهد کرد

    میتوان با تغییر نحوه ی نگرش ما و کنترل ورودی های ذهن مون فرکانس هامون و تغییر بدیم و با ادامه ی این روند به سمت شرایط دلخواه هدایت شویم

    خدایا شکرت بخاطر اینکه منو درمسیر هدایت خودت قرار دادی

    خیلی سپاسگزارم از استاد عزیزم که این آگاهی هارو در اختیار ما قرار میده خیلی این آگاهی ها برای من ارزشمند هستند وخیلی به من کمک میکنند که با استفاده از آنها در راستای رسیدن به اهدافم حرکت کنم

    همه ی شما خوبان را به خدای مهربانم می‌سپارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    لیلا مقدم فر گفته:
    مدت عضویت: 2081 روز

    سلام سفرنامه روز شصتم

    خدا رو هزاران هزار مرتبه شکر می کنم بابت اینهمه نعمت و گنجی که اینجا ارزانی ما کرده.

    بابت اینهمه انسان موحد و هدفمندی که می تونم نظراتشان رو بخونم و حالم عالی بشه.

    وقتی رسیدم به روز پنجاه و نه با خودم گفتم دوباره از اول شروع می کنم.

    بعد با بخش راهکارهای عملی آشنا شدم که الان اونجا رو دارم درو می کنم.

    عالیه عالیه

    من رو مدام برمی گردونه سر خط

    و وقتی فایل شصتم اومد انگار روح دوباره ای اومد.

    خدا ر‌و شکر می کنم

    با تمام وجود

    تا حالم هر روز بهتر و بهتر بشه

    تا حتا اگه یه روزایی منحرف میشم از مسیر مطمئن باشم که برمی گردم.

    باید یادم باشه که کوچکترین و ریزترین نعمتهامو مثل عقاب شکار کنم و تو آسمون خدا براش از شادی برقصم.

    واقعا همینه

    واقعا موندن تو مسیر همین شکلیه

    واقعا ایمان آوردن و موحد شدن و به یقین رسیدن با همین قدمهای کوچیک محقق میشه

    من واقعا و صمیمانه و عمیقا می خوام که مومن و موحد و پرهیزکار باشم

    اون وقته که هر چی که بخوام توی مشتم ظاهر میشه.

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: