دلیل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی ام! - صفحه 27
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/09/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-09-30 05:33:522024-07-14 12:05:26دلیل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی ام!شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام یگانه هستی عالم
سلام به استاد استادان ومریم بانوی نازنینم
شصتمین روز سفرم
همه اتفاقات و تضادها و اوضاع به ظاهر بدی که در زندگی ماها بوجود میاد میتونه مسیر زندگی مارو عوض کنه واین بستگی به نوع نگاه ما به این اتفاقات است ِ
وخداوند هیچ وقت برای بندگانش بد نمیخواد واین خدا ما هستیم که با فرکانسهامون شرایط رو برای خودمون رقم میزنیم
خیلی وقتا از دل تضادها به موفقیت هایی رسیدیم وبعد گفتیم که خداروشکر که این اتفاق به ظاهر بد افتاد
الخیرو ما فی الوقع
شاد و سلامت و پیروز باشید در پناه الله یکتا
به نام خداوند یکتا
با سلام
چند سال پیش یک دوره خودشناشی رو گذروندم که اولین نکته ای که بهمون یاد دادن این بود که هر اتفاقی یک واقعه است و به تنهایی و به خودی خود معنایی نداره و این ما هستیم که با نوع نگاهمان و نوع تفسیرمان به آن معنا می بخشیم دقیقاً مثل همین موضوعی که استاد شما عنوان کردید از دست دادن شغل، بهم خوردن رابطه عاطفی و … هر کدام از این وقایع میتونه برای هر کدام ما معنای خاصی داشته باشه چه زمانهایی که اگر شکستی برام پیش میومد تو ذهنم این بود که خداوند داره منو مجازات میکنه اما الان نگاهم به مسایل تغییر کرده دیگه اتفاقات منو بهم نمیریزه سعی میکنم بهشون نگاه دیگه ای داشته باشم حداقل مزیتی که برام داره که البته برای من بسیار با ارزشه احساس آرامشه و با این احساس آرامش میتونم به راه هایی دست پیدا کنم که اون مسئله رو حل کنم . یعنی با تغییر نگاه قدرت حل مسئله بیشتر میشه
این موردی که شما گفتید در فیلم راز هم عنوان شده که برای رسیدن به خواسته هامون باید موانع سر راه رو برداریم یا خودمون این کار رو میکنیم یا هستی این کار رو برای ما میکنه . باید برای خواسته هامون تو زندگی جا باز کنیم .
الان دارم به این فکر میکنم تا ببینم بز شیرده من چی هست که با کشتنش راه رو برای سرازیر شدن نعمتها و فراوانی در زندگی ام باز کنم .
در پناه حق باشید .
به نام خالق یکتا
روز60سفرنامه من
سلام…
هر اتفاق به ظاهر بدی به خودی خود بد نیست بلکه نوع نگاه و نگرش ما به آن اتفاق
مشخص میکنه نتیجه آن اتفاق بد یا خیر وخوب میشه…در زندگی هر کدوم از ما یه سری اتفاق به ظاهر بد افتاده و باورهای خوبی که نسبت به اون داشتیم از آن اتفاق به ظاهر بد باطنی زیبا ودرخشان ساخته…
در پناه حق
خدانگهدار…
سلام به رهروان راه حقیقت
روزشمار تحول زندگی من روز شصت
استاد بزرگوارم برای همه ی ما هم عین همین مورد رخ داده که اول کار واقعا ناراحت شدیم ولی بعد دیدیم این بهترین کاری بوده که باید صورت میگرفت و هرچقدر بیشتر روی خودمون کار میکنیم اضافات بهتر و بیشتر از زندگی مون کنده میشن تا بیشتر به خلوص نزدیک بشیم.
از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و همه دوستان سایت.
کامنت روز 60 ام سفرنامه
60 روز بصورت متوالی هر روز یک فایل و یک کامنت.
هیچ وقت فکر نمیکردم بتونم 60 روز ادامه بدم.
این فایل رو که دیدم متوجه شدم انگار که ذهنم قفله و چیزی به ذهنم نمیاد بنویسم.و یجورایی حوصله نوشتن نداشتم.حس کردم با اینکه حرفای خوبی شنیدم ولی انگار گیر الان من تو این حرفا نبود.
همینطوری چرخ زدم که ببینم چیو قراره بفهمم که الان بخاطر اون ذهنم قفل شده.
خلاصه نفهمیدم چیشد، به دنبال چی بودم که رسیدم به یه کامنت که در اون صحبتهایی شده بود.یکی از بچه های سایت گفته بود که من یکی از ترمزهای قوی که داشتم این بود که میخاستم خودم رو به بقیه ثابت کنم.اینو خوندم انگار به قول معروف یه پارچ اب سرد ریختن روی سرم.الان چند دقیقه ای هست دارم بهش فکر میکنم.باید اعتراف کنم که همینطوره.من بخاطر اینکه مدت زیادی هست که روی ایده هام وقت گذاشتم و نتیجه مالی نگرفتم، الان منتظر هستم که نتیجه بگیرم و همه بفهمن که من الکی حرف نمیزدم.همین الانم که دارم مینویسم حس میکنم مثل سرب چسبیده به پاهام و نمیخاد جدا بشه.چون وقتی به موفقیت بدون اینکه بخام برای بقیه اونو تعریف کنم فکر میکنم، انگار یکی از انگیزهای اصلیمو گرفتن.گرچه ظاهر باوری که دارم به نظر خوب میاد.اینکه میخام نتیجه بگیرم که بقیه باورکنن میشه به نتایج خوب رسید و رشد کرد از هیچی.میشه دنبال علایق رفت و رشد کرد.ولی خب عملا یه باور مخربه.چون من واقعا تو ذهنم و نجواهای ذهنیم قسمتیش مربوط به اینه که دارم برای بقیه از موفقیتام میگم.تصور و تجسماتم اینطوریه.چه لزومی داره گفتن من از موفقیتام برای بقیه اصلا الویتی در ذهن من داشته باشه.باید سعی کنم که موفقیت رو اینطوری ببینم که با کمک اون من تجربه وسیع تری از جهان رو خواهم داشت.حالا یا بقیه بفهمن یا نفهمن.یا درک کنند یا نه.فک میکنم این باوری هست که نسبت به قبلی خیلی باور خوبی هست.من جدای ازینکه بقیه بفهمن یا نفهمن باید برای اینکه خودم تجربه وسیع تری از دنیا داشته باشم موفق بشم.نه اینکه بخام چیزی رو به کسی اثبات کنم یا به رخ اونا بکشم.داخل اون کامنت هم نوشته بود شما به اندازه ای نتیجه میگیرید که باورهای مخرب ذهنتون رو تخریب میکنید.و البته شکستن خودمون کار راحتی نیست.این دقیقا همون کار کردن روی خودمونه.پس بهتره این باور رو داشته باشم که وقتی موفق بشم خودم لذتشو خواهم برد.با تجربه احساس بهتر از جهان اطراف.
موضوع دیگه ای که انگار چند روزه در فایلها و کامنتها برام پررنگ میشه اینه که زیاد گوش دادن فایلها رو دست کم نگیرم.همین تکرار ها هستند که درک بهتر و در ادامه باور بهتر و نتیجه بهتر رو رقم میزنن.ممنون از محمد امین عزیز در کامنت فایل رمز پایداری نتایج در روز 59 ام سفرنامه.
امیدوارم که در زمان مناسب ببینمتون استاد و بوسه بارونتون کنم.
خدانگهدار همگی
الهی شکر،امروز شصدمین روزم رو هم با تعهد انجام دادم و به لطف خدا از امشب دوباره برمی گردم از نو و از روز اول دوره با تعهد قوی تر شروع میکنم،اما فایل امروز در مورد تغییر اساسی در مورد زاویه دید ما نسبت به اتفاقات به ظاهر بد ،همان طور که استاد توضیح دادند کل اتفاقات مانند فیلم خامی است که ما روی دوربین می گذاریم این ما هستیم که با توجه به باورها و ورودیهای ذهنی تصمیم می گیریم از چه صحنه ای عکس بگیریم که به یادگار بر ای مان بماندو این یادگاری روی اتفاقات بعدی ما اثر می گذارد،یعنی وقتی ما به یک اتفاق برچسب بد می زنیم این برچسب باعث می شود که به صورت زنجیر وار شرایط و اتفاقاتی همسو با همان برچسب بد برای ما به وجود بیاید،تا زمانی که نتوانم این برچسب را عوض کنم همان روال ادامه پیدا می کند،بارها برای من این شرایط به وجود آمده مثلا در گیر مسئله ای می شوم که شاید از نظر نوع و نحوه ایجاد در لحظه وقوع فوق العاده نادلخواه وسخت هست .مثل خدمت سربازی تقریبا اکثر بچه ها زمانی که تازه وارد این چرخه می شوند فوق العاده شرایط سخت و عذاب آور است ولی بعد از گذشت یه مدت زمان و تغییر زاویه دید تبدیل به بهترین خاطرات هر شخصی می شود ببینید نه شخص عوض شده نه خود آن اتفاق این فقط نوع دیدن شخص هست که عوض شده .یازما نهای که ما دچار هول و اظطراب های ناشی از یک تصمیم سخت و نا آشنا هستیم، همیشه این تغییر زاویه دید هستش که به ما کمک میکند که بتوانیم آن اتفاق رو کنترل و تبدیل به موقعیت دلخواه کنیم،نکته فوق العادهای بعدی که برای من خیلی خیلی جذاب بود جمله استاد بود که گفت ما حتی یک دقیقه بعد خودمان را جز با باورهای خودمان نمی سازیم این یک فرصت طلایی برای هرشخص هست که بخواهد زندگی خودش را به آن طریقی که دوست دارد بسازد من تقریبا سعی کردم در چند مورد به صورت عملی از این جمله یک دقیقه آینده استفاده کنم و به صورت فوق العاده جواب گرفتم ،این یعنی معجز ه درک این قانون میشه کیمیای زمانه ما ،شنیده بودم در همین کشور ما چند صد سال پیش اکثر دانشمندان دنبال علم کیمیاگر ی بودند تا به وسیله ان هر فلز نادلخواه رو به طلای دلخواه تبدیل کنند و امروز یاد گیری این قوانین برای ما همین حکم را دارد و نشانه آن هزاران و شاید میلیونها انسانی که در حوزه موفقیت تلاش میکنند،و چه خوش بخت و خوش اقبالیم ما که به عنوان برگزیدگان و انگشت شمار ترین آنها لیاقت کسب این مهارت رو در حضور شما سید حسین عباس منش رادارا شده ایم بابت این انتخاب از خداوند سپاسگذارم.امروز انسان به این مرز از آگاهی رسیده که دیگر طلا به تنها ی ارزشمند نیست و فاکتورهای زیادی مثل زمان
، سلامتی وآرامش و استقلال شخصی، هم ردیف با طلا و مسائل مادی ارزشمند و مورد نیاز برای ادامه یک زندگی پر بار هست،و باز هم جای شکر دارد که استاد در آموزشهای خودشان به خاطر آن دیدگاه توحیدی و ارتباط خالصانه خودشان با منع کامل و بی نقص جهان هستی ،ان را به صورت کامل ارائه میکند. پس اگر نیاز آفرینش انسان تجلی صفات الهی خداوند باشد این تجلی باید کامل و در تمام زمینه ها باشد،مسئله بعدی این بود که قرار هم نیست هر کس پا در این مسیر می گذارد حتما با این قبل شرایط و اتفاقات رو برو شود و قرار باشد ان شرایط رو تجربه کنند خیلی ها هستند بسته به باورها و تلاشهای خودشان از روز اول در مدار موفقیت و جذب شرایط فوق العاده قرار می گیرند که مسلما برای ما که استاد رو جلوتر از خودمان داریم این شرایط اماکان پذیر تر هست .چرا که ایشان کارش سخت تر بوده چون شاهد زنده ای جلو تر از خودشان قرار نداشته و با آزمون و خطا به این آگاهی ها رسیدند.الهی شکر به خاطر تلاش خودم که دوره دوم رو کامل کردم ممنونم از راهنمائی ها و تلاشهای صادقانه خانم شایسته مهربان،و از شما دوست هم فرکانسی که باورهای جدیدم رو می خوانید .از خدا برایتان شادی سلامتی و ثروت بی پایان طلب می کنم.
سلام😘😍
سلام به همه عزیزان همراه❤💚💜
وقتی که به گذاشتهام و روند تغییر و تحولم تا به امروز فکر می کنم هرچه مینگرم مرحله ی سخت و طاقتفرسا و یا رنجآوری را نمییابم، گرچه بیشتر کنجکاو میشوم جاهایی که به نظرم شاید کمی سخت مینمود، اکنون هیچ احساس سختی و رنجی از آن ندارنم، بلکه سراسر خاطره و تجربهای بود که میبایست تجربه میکردم و به هیچ وجه احساس پشیمانی ندارم چون باعث شده شخصیت اکنونم را داشته باشم و به آن افتخار کنم.
خدا را شکر میکنم که در این مسیر روزانه که در حال تغییر هستم وقتی که فکر بکنم هیچ بزی نخست کشته نشده و خیلی عالی و به آرامی و در راه تعالی قدم برداشتم و تا به اینجا بخوبی و لذت پیش رفتهام و امیدوارم اگر قرار بر کشته شدن بزی باشد با آغوشی باز آن را پذیرا باشم چون:
زان به تاریکی گذاری بنده را
تا ببیند آن رخ تابنده را
تیشه زان بر هر رگ و بندم زنند
تا که به لطف تو پیوندم زنند
وای این فایل عجب بمبی بود واقعا بهش نیاز داشتم و انگار کلی از ترمزهام رو خود به خودی حل کرد خدایاااااااااااااااشکرت به خاطر صبری که کردم این فایل رو جلو روم گذاشتی که واقعا پاداش بزرگی بود و تازه داستان اتفاقاتی که برامون میفته رو فهمیدم خدایا شکرت…..من اتفاقاتی برام افتاده که با این فایل فهمیدم که داستان چیه و دقیقا هم همینه اگر ما تو مسیر درست باشیم با برخورد به یک تضاد یا با واضح تر شدن خواستمون خدارو شکر می کنیم یا مرحله ای میشه برای رسیدن به اهداف و ترمز ها دقیقا اینجا معلوم میشن که ما چه واکنشی،چه احساسی،چه نگاهی به اتفاقاتی که برامون میفته داریم و ما با تغییر نگاهمون نسبت به اتفاقات می تونیم باورهامون رو اروم اروم تغییر بدیم و همین طور با کنترل ورودی ها
دیگه نمی دونم چی بگم خیلی چیزا برام واضح شد
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی بزرگوار
روز شصتم سفرنامه
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نگشت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
خدایا همه چیز تو هستی و من و این تو ومن چه ها که نمیکند و به قول موسی آن بنده مومنت خدایا من فقیرم به هر آنچه از تو به من برسد .یک نکته ای را تجربه کردم اینکه هر وقت در طول این یکسال خواستم به مدار بالاتری بروم چندروزی حیران و سرگردانم.
امیدوارم این بار هم این سرگردانی دریچه های جدیدی را به سوی من باز کند و دنیایی جدیدتر بسازم با باورها و ایمان قوی تر.
بعد از چندین سال زندگی کردن با باورهای محدود کننده گاهی وقتها ذهن دوباره میخواد خودی نشون بده نه گاهی وقتها بلکه هر لحظه که بهش مجال بدهیم اون من قبلی با عدم اعتماد به نفسها و ترسها ونگرانیها برمیگرده و ظاهرا اوضاع از کنترل خارج میشه و خداروشکر که راهم رو پیداکردم و حداقل میدونم راه درست چیه ولی بعضی وقتها پیچ وخمها میان شاید برای یادآوری برای شکرگزار ی بیشتر برای قوی ترشدن و نترسیدن بیشتر و خداروشکر که شما هستید به عنوان دستی از دستان خدا که دراین لحظات چراغ راه میشید و یکی از معانی استادی همینه همین که هر وقت گیر کردی بیای از استادت یادبگیری والگویابی کنی وگرنه همه میتونن حرف بزنند و حرفهای خوب بزنند ونکته آخر درمورد فایلهای دانلودی که من به تازگی درک کردم واقعا این که میگید رایگان نیست وچقدر با ارزش هستند دقیقا همون مثال دوستمان که گفتند اخبار ۷ واخبار ساعت ۹ واقعا اینها با ارزش هستند من هنوز موفق نشدم محصولی بخرم و به امید خدا اولین محصولی که خواهم خرید دوره دوازده قدم هست ولی استاد دارند توی همین فایلها توی همین سفرنامه روز به روز و قدم به قدم به ما آگاهی میدهند.واقعا جای شکرش باقیست..
شاد باشید و تندرست ثروتمند در دنیا وآخرت
سلام استاد ، ممنونم برای تمام این فایل هایی که برامون میذارید ، از خدایی که شما رو سر راهم قرار داد ممنونم 🙏
خدای زیبا و مهربون من که در تمام وجودم احساسش میکنم و جز فراوانی و زیبایی ، آرامش و سلامتی چیزی نمیبینم ، خدایی که من و در فرکانسی قرار داد که الان و در این لحظه به این فایل های ناب شما گوش کنم و سرمست از حضور خدایی که اینقدر قابل لمس و زیباست 🌸