دلیل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی ام! - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/09/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-09-30 05:33:522024-07-14 12:05:26دلیل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی ام!شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و صبح بخیر خدمت استاد عزیز و دوستان هم فرکانسی ام …
خداروشاکرم که مسیر زندگیم عوض شد و درحال یادگیری قوانینی هستم که سازنده ی زندگی ما هستن.
یادمون باشه…
هیچ اتفاقی اتفاقی نیست!
مشتاق شنیدم نتایج لذت بخش دوستان در مورد اتفاقات به ظاهر بد زندگی تون هستم.
امیدوارم زندگی ای سرشار از عشق، ثروت و نگاه توحیدی و سلامتی را بسازید.
واوووووو چقدر زود اتفاق افتاد چقدر زود قانون جواب میده بخدا چند دقیقه پیش نوشتم که فردا درآمد چند برابری بخاطر عمل به قوانین نتیجه پرداخت بدهیم خواهد بود و دقیقا چن ددقیقه بعدش از بانک مسکن لرستان تماس گرفتند و گفتن که 5 دستگاه دوچرخه میخوان……………….اونایی که دنبال نتیجه هستند تو رو خدا بخوننننننن که من دارم نتیجه میگیرم
سلااااااام استاد جووونم
خخخ نمیدونستم پیکان دنده آرژانتینیتون هم دزدیدن ?
الان یادم افتاد به موتورتون خندم گرفت
ولی واقعا اگه این گذشته نداشتین شاید اینقد خوب باورتون نمیکردما و اگه ثروتمند بودی یا روابط عالی داشتی و …میگفتم خوب عباس منش نفسش از جای گرم بلند میشه و از اول اینجوری بوده ولی الان جای هیچ بحثی نیست و خداراشکر چاخان در مورد این موضوع سکوت اختیار کرده
استاد منم نتایج انتخاب شهر کنکورم اومد و قبول نشدم و همون لحظه گفتم حتمن خدا چیز بهتری واسم در نظرداره و از راه دیگه میخواد کمکم کنه چون هم باور هام عالی بود و هم احساس خوبی داشتم
به نام الله یکتا
من امروز این پیام شما رو خوندم و احساسم به من گفت که ازتون سوال کنم الان در چه وضعیتی هستین،اگر اون روز کنکور قبول نشدین الان بعد از 6 سال کجای این جهان زیبا هستین و الخیر فی ما وقع برای شما چی بود؟؟؟
اون احساس خوب و اون باورهای عالی الان شما رو به چی رسونده و الان اوضاع چطوره،برام جالبه که بدونم…
سلام جناب اسدی چه سوال قشنگی ازم پرسیدی
جالبه بعد6سال من الان کجای این دنیا هستم؟
یجوری برگشتم به 6 سال پیش و دغدغه های اون موقع
آرزوهایی که داشتم و…
خوب بریم سر اصل مطلب و سوالتون
من الان تو یه شهر قشنگم و کنار همسر عزیزم عشق زندگیم هستم کسی که با تمام وجود دوسش دارم و همونیه که خودم میخواستم همیشه
اون موقعی که کنکور میدادم در اصل تنها خواستم این بود که یجوری خودمو سرگرم کنم و توجه خانوادم ازین موضوع که ازدواج کنم بردارم تا عشقم بیاد خاستگاری و شرایط جور بشه واسمون
و اصلا درست درس نخونده بودم پر از استرس بودم و اصلا خاسته ای نداشتم
الان تو موقعیت شغلی هستم که دقیقا طبق چیزی که خودم میخوام آزادی زمانی و مکانی داره هر جا باشم میتونم درآمد کسب کنم و خودم رییس خودمم و کارمند خودمم هستم
هنوز به درآمد نرسیدم و اینم ناشی از ترس های منه که باید کنار بذارمشون
الان سالمم خودمو دوس دارم شیش سال پیش قدم دوس نداشتم ولی الان دوسش دارم
کلی طلا دارم خداراشکر اون موقع نداشتم
لباس های زیبایی دارم
خیلی اجتماعی تر و صبور تر آروم تر شدم
مهربون تر شدم
گوشی مورد علاقم جذب کردم
و خیلی چیزای دیگه که الان در خاطرم نیست
سوالتون منو به فکر واداشت ممنونم ازتون
در ضمن بگم که من مدتی از مسیر منحرف شدم و حداقلش این بود که از موفقیت های خودم محروم شدم شاید اگه متعهد تر بودم الان جواب بهتری واست داشتم
در پناه حق شاد باشی
به نام الله یکتا
همین که سالم هستین و زنده و خوشحال،شما بزرگترین نعمت الهی رو دارین،خدا رو صد هزار مرتبه شکر که در مسیر الهی همچنان ثابت قدم هستین و دارین متعهد تر روی خودتون کار میکنین،شاید خداوند میخواسته از طریق من یه تلنگر بهتون بزنه و بگه ببین اگر میخوای زودتر به خواسته هات برسی متعهد تر عمل کن،چون من هر روز کامنتها رو میخونم و این اولین بار بود که همچین درخواستی رو احساسم گفت بکنم اونم از شما،هیچ چیز اتفاقی نیست،در پناه الله یکتا شاد و سعادتمند باشی در دنیا و آخرت
سلام به استاد عزیز و همه ی همراهانم
امروز عصر مغازه ی ما اتش گرفت و تمام چند میلیارد سرمایه و کل ساختمان دود سد رفت هوا.
خیلی بهم ریختیم هممون حاصل زحمات ۳۰ سال کار بود اما الان که فکر میکنم میبینم ما همیشه دلمون میخواست شهر دگ زندگی کنیم و درواقع همیشه گیراین شغل و مغازه بودیم الان که هیچی نیست شاید برا اینه که ارزوهامون واقعی شن:)
امیدوارم و ممنون از شما به خاطر حرفای بی نظیرتون
سلام
همچنان باز هم هدایت الله
وقتی به چالش هایی بر میخورم خیلی خوشحال میشم که مسیر جدید تحقق خواسته هام داره ایجاد میشه
مثالی از برادرم بزنم
مکانیک ماشین های سواری بود
اتفاق ناگواری داخل کاراژ برادرم افتاد که مجبور شد مغازه را جمع کند
واون اتفاق باعث شد که
الان شرکت تولیدی قطعات خودرو داره و این همان شروع خواسته ای بود که داشت
اگر اون اتفاق رخ نمیداد
هنوز اون مغازه تعمیرات ماشین را داشت
پس حکمت همین بود که استاد مطرح کرد
استاد ممنونم از دادن این همه آگاهی که باید این آگاهی ها را پول داد
هر آنچه که رایگان هست
درک آن برای انسانها قابل قبول نیست درست گفتیم همیشه باید بها داد بابت هر سخن نیک
تا درک بیشتری داشته باشیم
سلاااااام استاااااد
ای خدااااااای منننننننن
ای خدایی که این فایل رو برای من نشونه کردی.
ای خدایی که انقدر قشنگ وقت میزاری و میشینی با ما حرف می زنی و دائم حال ما رو بهتر و بهتر می کنی.
یعنی من چنان ذوقی دارم که مامانم از خواب بیدار بشه و بهش بگم که نشانه ی امروز من چی بود. بهش بگم و بعد بشینیم حرف بزنیم و فکت بیاریم.
ای خدااااااا
من دارم دیوااااااانه میشم.
برای یک درخواست دیگه روی نشانه ی امروز من زدم ولی خدا حواسش به همه چیز هست و دائم می خواد بگه ببین من هستما ، نگران نباش .
وقتی دیدم این فایل برام اومد گفتم عه این که یه بار دیگه هم خیلی وقت پیش به عنوان نشانه ی امروز من برام اومده بود و من این فایل رو دیدم ولی الان به چه درد من می خوره.
به خدا می خواستم از صفحه خارج بشم چون با خودم گفتم من می دونم این فایل چی داره و الانم به درد من نمی خوره که. ولی از اونجایی که می دونم بی برو برگشت باید نشانه ها رو جدی بگیرم و دنبال کنم تصمیم گرفتم متن فایل رو دوباره بخونم و فایل رو ببینم.
اول اینو بگم که انگار یه فایل دیگه بود که من تا به حال ندیدمش و من این بار فقط ۵ دقیقه اول فایل رو دیدم.
اون دفعه کلا یه جیز دیگه فهمیده بودم و اتفاقا کامنتش هم هست ولی این بار برام یه فایل جدید بود که خدا دقیقا برای الان فرستاد. الهی شکرت
چقدر تو ب موقعی خدای من
سوالی که ازت داشتم به این اندازه جوابش در این لحظه برام مهم نبود ولی تو چیزایی یادته و حواست به چیزایی هست که در توان من نیست حواسم به همشون باشه.
ای خدااااااای عششششق
عاااااااشقتممممممم
خدایا تو داری به من میگی بابا نگران نباشید دارم ازتون میگیرم که خواسته تون رو اوکی کنم. شما که دارید روی خودتون کار میکنید و یه سری درخواست هم داشتید ، حالا به ظاهر قضیه نگاه نکنید فقط حس و حال تون رو خوب کنید تا نتیجه رو ببینید.
خدایا تو داری ما رو هل میدی.
دقیقا مثالی که خدا برای من تو این فایل زد.
گفت اگر من دارم یه فردی رو از کاری که دوست نداره اخراج می کنم ، به این معناست که دارم به سمت خواسته هاش هلش میدم وگرنه اون آدم تا ۱۰۰ سال دیگه هم تو همون کارش می مونه و حرکت نمی کنه.
من دارم می فرستمش جلو که بره و به خواسته هاش برسه. همه چیز رو هم خودم می خوام براش اوکی کنم فقط اون باید حالش رو خوب نگه داره و بدونه و ایمان داشته باشه که هر اتفاقی می افته به نفعشه.
الخیر فی ما وقع
خدایاااااااااااشکرررررررررت
من نشونه ام رو دریافت کردم . بریم ببینم چه معجزاتی در انتظارمه.
الهییییییی شکررررررت
عاااااااااشقتووووووونم
سلاااااااااااااااااام استاد عزیزم . بازم اشک منو دراوردی، انقد هیجان زده و شوکه ام که فایل رو نصفه کاره گذاشتم تا بیام اینجا پیغام بذارم. من پارسال اوایل تیرماه با سایت شما آشنا شدم و یک فایل هم ازتون دیدم در مورد سه برابر کردن ثروت . الان یه دستخط دارم به تاریخ نوزدهم تیرماه نودوشش که الان درآمد متوسط ماهیانه ام انقدره و میخوام تا نوزده تیرماه نودوهفت درآمدم حداقل سه برابر بشه. اتفاقی که افتاد چی بود ؟! من در تاریخ اول مرداد نودوشش با سمت مدیریت شعبه و با شش سال سابقه درخشان از کار اخراج شدم!!!! یعنی تو کمتر از دو هفته از زمانی که تعهد دادم درآمدم سه برابر شه!! اونموقع برام این قضیه خیلی قابل هضم نبود. البته خیلی زود باهاش کنار اومدم و وسایلم رو جمع کردم و اومدم با خنده به همسرم گفتم اخراج شدم و دقیقا مث شما گرفتم خوابیدم:)))) . ناگفته نماند با وجود اینکه من حقوق نسبتا خوبی می گرفتم و سمت بالایی داشتم با کلی مزایا اما کارم رو دوست نداشتم و فقط عین یه مرده متحرک میرفتم پشت میز میشستم تا تایم کاریم تموم شه. الان که فایل رو دیدم قشنگ دو زاریم افتاد که قضیه از چه قراره. اون اخراج اولین قدم محکم و درست بود واسه پیشرفت من، واسه رهایی از کار و محیطی که دوسش نداشتم و وقت و انرژی و حال خوبم رو می گرفت. از اون موقع تا بحال و با وجود پیشنهادهای کاری حدود یکسال و سه ماهه که من دور کار کارمندی و حقوق بگیری رو یه خط قرمز کشیدم و با وجود بدهی ها و فراز و نشیب زیاد الان تو دفتر کارم نشستم و با همسرم مشغول فعالیت بازرگانی و راه اندازی یه ایده عالی اینترنتی هستیم و منی که همیشه عاشق کسب و کار اینترنتی بودم انشالله هفته آینده سایت فروش آنلاینمون آپلود میشه و شروع می کنه به فعالیت . حالا دیگه اطمینان دارم خدا حواسش ششدونگ بهم هست و داره پازل زندگیم رو طبق خواسته هام می چینه . الان دیگه یاد گرفتم که اتفاقای بظاهر بد هم تو دلشون کلی خیریت و حکمت و منفعت هست که فقط به باور من و زاویه دیدم بستگی داره که چطوری باهاش مواجه شم. ایمان دارم که خیلی زود و تو همین قسمت نظرات سایت گرانقدر و عالی استاد عباس منش از پیشرفت ها و موفقیت های بیشمارم بهتون میگم . البته همین الانش هم واقعا خوشبخت و سعادتمندم که هم در مکتب استاد عباسمنش و در کنار دوستای هم فرکانسیم هستم هم همسر فوق العاده و بی نظیر و همراه دارم و هم یه دوقلوی دختر و پسر دوست داشتنی و هم کلی نعمت ریز و درشت و فراوون دیگه. خدارو از صمیم قلب شکر می کنم که من رو تو این مسیر قرار داد تا بتونم زندگیم رو همونطور که دوست دارم بچینم و اداره کنم نه اینکه ابزاری باشم واسه رسیدن دیگران به خواسته هاشون. امیدوارم استاد عزیز همیشه همینطور برقرار و سرحال و روبراه و خوش تیپ و شاد باشه تا بتونیم از درس ها و تجربیات فوق العاده اش استفاده کنیم و لذت ببریم .
در پناه خدا باشیم همگی انشالله
سلام استاد
دوستان عزیز
خانواده صمیمی من
خداروشکر که دارمتون و خداروشکر که به این مسیر هدایتم کرد که این تمامش از لطف و کرم خدای ماست وگرنه من و شما هم مثل خیلی های دیگه در جهالت از قوانین به سر میبردیم و قدرت خلق که هیچ حتی قدرت رویا پردازی ررو هم نداشتیم.
واقعا خیلی خلیل خیلی عالی بود
دو روزه دلم میخواد قسمت دوم راهنمای عملی رو بشینم با تمرکز تمام ببینمو بنویسم و بفهممش ولی احساس میکردم یه چیزی کمه این وسط!
یه چیزی هست که من درکش نمیکنم و فکر میکنم نمیشه همش همین باشه.
چون اون حس و شوری که استاد در مورد این جلسه داشت رو در وحودم حس نمیکردم
ولی امروز به لطف خدا به لطف خدا درک کردم قضیه رو و حرف هایی که دوسال قبل استاد تو جلسه دوم راهنمای عملی دستیابی به رویا ها زده بودن امروز تکمیل تر شد به لطف خدای مهربان
واقعا این کلمات و این بخش در اون قسمت جاش خیلی خالیه. برای درک بهتر این قانون برای درک بهتر اون قسمت و برای درک بهتر هدف اون قسمت.
چقدر خوب میشد اگه این بخش رو در اون قسمت جا میدادین و یا یه لینکی چیزی ازش در قسمت دوم بذارید و به عنوان بروز رسانی قسمت دوم راهنمای عملی بهش اضافه کنید.
واقعا امروز متوجه منظور شما از دیدن خیریت از این که با خودتون گفتید که دیگه چیکار باید بکنم از این که دیگه رانندگی تاکسی نباشم رو امروز فهمیدم.
خداروشکر
این ها همش لطف خداست. چند روزیه که از کامنت های دوستان یادگرفتم و با نوشتن سناریو در اول صبح زندگیمو اومجور که میخوام خلق میکنم و درخواست هامو به خدا میگم و خدای من خودش خلقشون میکنه.
نمیدونم چجوری ونمی گم و نه برام مهمه که از کجا میاد!
فقط مینویسم و خدای من به لطف و کرم خودش برام مهیاش میکنه.
خدایا شکرت خدایا شکرت.
به تهیه دوره هم نزدیک شدم احساس میکنم خیلی به مدارش نزدیکم و میدونم که تا جمعه تهیه ش میکنم به لطف خدای مهربان.
قربون خدا برم با این زندگی با این جهان هستی با این قوانین عالی.
موفق وموید باشید عزیزانم
خداوند یارو نگهدارو هادی وهمراه همه تون در تمام لحظات باشه.
سلام به استاد عزیزم و همراهان گرامی
چقدر حس خوبم با دیدن این فایل عالی تر شد . اصلا قابل بیان نیست. مخصوصا تیکه ی آخر که واقعا فوق العاده بود. خیلی خیلی سپاسگزارم.
مدتها پیش من همیشه به این موضوع فکر میکردم که چرا دقیقا زمانی که تصمیم به تغییر میگیرم اتفاقات کاملا برعکس خواسته ها ی من میفته؟ اون موقع ها به محض وقوع اتفاقات ناخوشایند سریع عقب نشینی میکردم و همه چیزو رها میکردم و ادامه نمیدادم. تا اینکه تو کتاب قانون شفا نوشته ی خانم کاترین پاندر متنی رو خوندم که خیلی به صحبتهای استاد عباسمنش عزیز مربوط میشه و دقیقا اونهارو تایید میکنه . توضیحات خانم پاندر را مینویسم تا هم به خودم یادآوری بشه و هم شاید برای کسی جالب باشه:
« لابد شنیده اید که گاه برای اینکه اوضاع بهتر شود، نخست باید بدتر شود. در واقع این فرایند بدتر شدن ، بخشی از فرایند بهبود است. جالب توجه اینکه آنچه شکست مینماید، لحظه ی زایش کامروایی در آن موقعیت است. این مرحله را فعل و انفعالهای فرآیند شفا می خوانند.
آیا هرگز جوش شیرین را در مایعی اسیدی ریخته اید و شاهد جوش و خروش آن بوده اید؟
یکی از آنها دیگری را خنثی میکند و چیزی بهتر به وجود می آید.
هرگاه انسان تعمداً اندیشه های درست را به کار گیرد و به طور سنجیده راههای درست را بپیماید نیز معمولا همین امر به وجود می آید.
شاید شخص احساس کند که عصبی و کلافه و وحشتزده است. شاید بیماری های گذشته اش باز گردند. شاید سستیها و عادتهای نکوهیده پیش او دیگر بار رخ نماید. اگر سابقا مشکلات مالی داشته ، چه بسا به نظر برسد که وضع از سابق هم خرابترشده و همه از او روگردانده اند و تنها و بیکس در اغتشاش فرو رفته است.
گویی به ناگاه همه چیز به راه خطا می رود. شاید این ناهماهنگی عذاب آور بنماید، اما در حقیقت نشانه ای نیکوست. شاید احساس کنید که همه هستی و جهانتان در هم فرو میریزد و از هم فرو می پاشد. آرام جانتان را حفظ کنید و بگذارید همه چیز در هم فرو ریزد . پس از این در هم فرو پاشیدن ، تصویری پدید می آید که به مراد دل و آرزوی قلبی و هسته وجودتان بسیار نزدیکتر است. …»
سلام دوست عزیز
بسیار عالی توضیح دادید براتون بهترینارو از خداوند منان خواهانم
با سلام خدمت شما استاد عزیز و دوستان گلم
خداوند وقتی میخادهدف بزرگتری به ما بده باید هدف کوچیکترو رها کنیم تا هدف بزرگترو دریافت کنیم هدف هر چیزی میتونه باشه
وقتی که بزور می چسبیم به چیزهای کوچک ولی درخواست هدف بزرگتری داریم کائنات خودش وارد عمل میشه و راه رو باز میکنه
سپاس از بودنتون استاد عزیز
سلام دقیقا درست گفتید
من 26 سالمه و در یک اداره نظامی دولتی به صورت روزمزد شاغل بودم کاری که نه بیمه داشت نه حقوق ثابت.
محیط دوست نداشتم ولی به اجبار مادرم و داشتن یه حقوق حداقل حتی زیر نرخ اداره کار میرفتم.
خیلی شاکی بودم از کارم نه پرستیژ داشت نه حقوق کافی هر روز تا پنجشنبه هم باید میرفتم
تا اینکه با این سایت آشنا شدم با تمام وجودم میخواستم زندگیم عوض بشه
یه روز که از سرکار برمیگشتم یکی از فایل های استاد گوش میدادم بلند تو خیابون میگفتم اره من میخوام باورام عوض کنم میخوام زندگی دلخواهم داشته باشم.
همزمان داشتم با چادر میدویدم که افتادم روی زمین داغ اهواز که کف دستم از گرما سوخت.
رفتم دکتر گفت باید پات تا4 هفته تو گچ باشه من با خودم گفتم کارم چی میشه تو این وضعیت منبع درامدمه
الان که هفته سوم گچ پامه تصمیم گرفتم دیگه نرم اولش ازین اتفاق خیلی ناراحت شدم ولی الان به من فرصتی داد تا خوب فکر کنم ازین نقطه ی کوچیک بگذرم و برم دنبال هدف بزرگتر .
فایل های استاد هم شحاعتم خیلی خیلی برای رد شدن از این کار کوچیک زیاد کرد.
دیگه نمیخوام برگردم اونجا الان که دور شدم دل کندن برام آسون شده.
اگه اونروز نمی افتادم و پام گچ نمیشد من هنوز اونجا بودم.
اینکه پام دچار حادثه شد برام نشونه است که کائنات مانع رفتن من بشه چون خودم جرئت نداشتم شخصا این کار کنم.
واقعا خدارو شکر میکنم ???
سلام و درود
به امید خدا کاری که عاشقشی و برات بسیار ثروت ساز است بهت الهام میشه
سلام دوست عزیز محمد بیرانوند کامنتتون چقدر مختصر ومفید بود
برای من یه نشونه بود
فایل استاد و کامنتهای دوستان و بخصوص کامنت شما باعث شد همین الان من یک هدف کوچیک رو رها کنم من ساعت 5 این فایل و دیدم و ساعت 6 این تصمیمو گرفتم. کار کردن تو یه باشگاه داغون رو رها کردم تا طبق قانون خلا جا باز بشه وقتم خالی بشه برای یک کار بهتر یه باشگاه بهتر یه موقعیت بهتر
علت اینکه تاحالا چسبیده بودم بهش با اینکه دوسش نداشتم این بود که میترسیدم همین منبع درآمد کم رو هم از دست بدم و میترسیدم از حاشیه امن خودم رها شم اما الان که دیگه میدونم همین منبع درامد رو هم ندارم بیشتر انگیزه دارم که حرکت کنم و برم سراغ یه کار بهتر….
thank u very much
سلام دوست عزیزم
حضرت علی می فرمایند بزرگترین گناه ترس است
خیلی جالبه وقتی به سمت هدف بزرگتر میریم و بهش میرسیم میبینیم ترس فقط در ذهن ما بود
امیدوارم همه دوستان و شما شجاعانه اهداف بزرگ رو تیک بزنید
آقا محمد چقدر دقیق ؛ زیبا و مختصر قانون رو به من متذکر شدید
خیلی ممنونم
انشالله شاد ، سلامت و ثروتمند باشید