دلیل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی ام! - صفحه 53

685 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مرضیه گفته:
    مدت عضویت: 883 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و بزرگوارم و خانم شایسته عزیز

    استاد جانم منم دقیقا دیروز با تمرکز دوره دوازده قدم رو استات زدم من سرپرست هستم و بیکار پسرم شاغل بود یه بز بود که شیر بخور نمیری برامون میداد دیروز که من دوره رو استارت زدم از کار اخراج شد

    منم گیج شدم تا هدایت شدم به این فایل صد در صد برایمان خیر و برکت هست از سوی خداوند

    میام از نتایجم براتون میگم

    این یه یادداشت بود هم برای خودم که بدونم از کجا شروع شد تا ایمانم بیشتر قوی بشه

    و برای دوستان هم گروهی عزیزم

    در پناه الله یکتا باشد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    محمد جواد اسدی گفته:
    مدت عضویت: 864 روز

    به نام الله یکتا

    سوره عنکبوت

    مثل حال آنان که خدا را فراموش کرده و غیر خدا را به دوستی و سرپرستی گرفته اند حکایت خانه‌ای است که عنکبوت بنیاد کند و اگر بدانند سست‌ترین بنا خانه عنکبوت است…

    جای کسب و کار برای من شده این مثال،من فکر میکنم که این یک مقاومتی هست در من که باید بِشکنمش و اینکه من فکر میکنم جای بهتر=فروش بیشتر رو باید در ذهنم پاک کنم

    شاید در نگاه اول این درست باشه اما در باطن درست نیست چرا که من قدرت رو به جای بهتر یا به بر خیابون دادم نه به خداوند و شرک در دل مومن مثل راه رفتن مورچه سیاه در دل تاریکی شب پنهان است

    یه چند روزی بازار کساد شده و ترس و نجواها بیشتر شدن از کمبودها و چک هایی که باید پاس بشه و حتی تابلویی که در خیابان نصب کرده ام و تابلوی روانه هم نصفش سوخته و دستگاه پوزم هم کار نمیکنه!!!!

    رفتم برای دستگاه پوز که درستش کنم وقتی آپدیتش کرد گفت بذار یه دستگاه به روز بهت بدم و دیگه از این دستگاه قدیمی نخوای استفاده کنی،دستگاه جدید هم خیلی خوشکلتره و به روز تر هست و هم سرعت بالایی داره و این شد نتیجه تضاد دستگاه(دستگاه پوز به صورت امانت هستش از طرف شرکت)

    نتیجه ی بازار کساد پیدا کردن مقاومت مکان برای من بود که باید روش کار کنم و همینطور باعث شد که دسته چکم رو پاره کنم که دیگه نه چک بدم و حتی اگر وسوسه شدم دیگه دسته چک نتونم تا آخر عمرم از بانک بگیرم و به جای دسته چک روی خداوندم حساب کنم

    منی که هم قدرت رو به دسته چک داده بودم و هم به مکان و جای بهتر برای کسب و کارم

    و نتیجه سوختن تابلوی روان این پیام رو برای من داشت که من نیازی به هیچ عامل بیرونی ندارم و من فقط محتاج الله هستم،همون خدایی که به یک کرم زیر یک سنگ در بیابون روزی میده به منم توی یک پاساژ میتونه روزی به غیر الحساب بده اگر باورش کنم و بهش اعتماد کنم و صبر کنم…

    ما رمیت اذ رمیت لکن الله رمی

    شکر الله و سپاس از استاد عزیزم بایت این فایل توحیدی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      حسین شجاعی گفته:
      مدت عضویت: 2498 روز

      درود بر شما آقا محمد جواد عزیز

      واقعا از کامنت بینظیر تون لذت بردم و سپاسگزارم

      درسهای بسیاری داشت برای من

      اینکه من مدتهاست تو کسب و کارم به بن بست خوردم و همش تو ذهنم این موضوع هست که تو این شهر برای من کسب و کار خوب نمیچرخه چون همه آشنا هستند و انتظار تخفیف دارن و هیچ کس به من سود نمیرسونه

      در واقع الان از کامنت شما درک کردم که اینها همگی عوامل بیرونی هستند که من بهشون قدرت دادم

      در حالی که قدرت در دستان خداوند است و این خداونده که روزی دهندست و میتونه بدست هر کسی این کار را برام انجام بده حالا اون شخص می‌تونه آشنا باشه و می‌تونه یک غریبه باشه

      تکرار این جمله برام فوق العاده بود که

      نتیجه سوختن تابلوی روان این پیام رو برای من داشت که من نیازی به هیچ عامل بیرونی ندارم و من فقط محتاج الله هستم،همون خدایی که به یک کرم زیر یک سنگ در بیابون روزی میده به منم توی یک پاساژ میتونه روزی به غیر الحساب بده اگر باورش کنم و بهش اعتماد کنم و صبر کنم…

      ما رمیت اذ رمیت لکن الله رمی

      باز هم از شما دوست عزیز سپاسگزارم که تجربه زیبای خودتون را به اشتراک گذاشتید

      شاد و سربلند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    حدیث سادات حسینی گفته:
    مدت عضویت: 840 روز

    به نام خدایِ زیبایی های بی نهایت

    ردپای من از روز شصتم سفرنامه

    خدایا شکرت به خاطر اینهمه زیبایی و حال خوب

    خدایا شکرت به خاطر این آسمون ابریِ پفکی که با هربار نگاه کردن بهشون انقدر حالم خوب میشه که دلم میخواد پرواز کنم.

    خدایا شکرت به خاطر این ماشین زیبا و خوشرنگ

    خدایا شکرت که در بهترین زمان هدایتم میکنی به بهترین موقعیت و شرایط

    خدایا شکرت انقدر عادلی که من فقط میخوام لذت ببرم از این فرصتی که در اختیارم قرار داده شده.

    خدایا شکرت به خاطر این درختان سبز و این جاده‌ی قشنگ

    خدایا شکرت به خاطر این ویلا

    خدایا شکرت به خاطر لبخندهای از ته دل استاد

    استاد امروز تو مدرسه همش داشتن بهمون میگفتن وای نمیدونید چقدر دانشگاه قبول شدن سخته باید پوسستون کنده بشه باید پدرتون دربیاد. هرکی آزمون ثبت نام نکنه محاله کنکور قبول بشه. انقدر قبولی ها سخت شده و … کلی باورهایی که با احساس خوب در تضاد بود. تا اولین جمله رو شنیدم یه چیزی ذهنمو قلقلک داد که حدیث باور نکنیا.. انقدر پیشرفت کردم که تا یه چیزی میخواد احساسمو بد کنه سریع گفتگوهای درونیم شروع میشه که باور نکنیا، مراقب افکارت باشیا. و تو ماشین به خودم گفتم باید رو ذهنت کار کنی تا این چیزا رو باور نکنه. به محض رسیدن به خونه، فکر کردم بهترین هدیه ای که الان میتونم به خودم بدم اینه که بشینم فایل روز جدید سفرنامه‌م رو ببینم و الان انقدر حالم خوبه که فقط خدا میدونه.

    هرچقدر بیشتر تو سایت وقت میگذرونم و فایل ها و زیبایی های زندگی شما رو میبینم، بیشتر مطمئن میشم که دلم میخواد اونقدرررر ثروتمند باشم که یه دوربین نامبروان بخرم و با اون دوربین از تمام جهان عکاسی کنم. دلم میخواد یه عکاس جهانگرد باشم. اونقدر ثروتمند بشم که برم هر کشوری که ذلم میخواد. هرکجای جهان برای دیدن زیبایی های بیشتر؛ قشنگی های بیشتر؛ آدم های متفاوت تر؛ طبیعت زندگی بخش تر؛ تجارب بهتر و زیباتر. دلم میخواد برم سفر و عکاسی کنم و داستان سفرهام رو بنویسم. دلم میخواد اونقدر رها باشم که به نشدن هیچ چیز فکر نکنم. که ثروتمند شدن معنوی ترین کار جهانه؛ که برای نزدیکی به خدا یک راه وجود داره و اونم ثروتمند شدنه.

    هر اتفاقی که میفته؛ حتی اگه ظاهرا اتفاق بدی باشه خیره؛ قدمیه برای رشدمون؛ گامیه برای بزرگ‌تر شدن. و همین یک جمله کافیه که من احساس کنم از هفت دولت آزادم؛ همین جمله کافیه برای اینکه به خاطر هیچکس و هیچ چیز حال خودم رو بد نکنم؛ که خوشبختی رو با تمام وجودم حس کنم؛ و باور کنم که اولین باریه که به دنیا اومدم. اولین باره که دارم سه شنبه هفده مهر هزار و چهارصد و سه رو زندگی می‌کنم. که لازم نیست بی نقص باشم. که به خودم فرصت اشتباه بدم؛ فرصت رها بودن؛ یا حتی خوب نبودن.

    خدایا شکرت که تو خدای همه‌ی جهانی.

    شکرت که تو قادری بر هر چیزی که به ذهن من میرسه و نمیرسه.

    شکرت که به آسانی میتونم به خواسته هام برسم.

    شکرت که در با تو بودن هیچ غیرممکنی وجود نداره.

    شکرت که در این مسیرم و کمکم کن که در این مسیر بمونم.

    خدایا شکرت که خودم رو تو بغلت حس می‌کنم.

    خدایا شکرت که تو خدای منی :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    محمدرضا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1445 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام ،

    روز 60 سفر ‌…

    وای خدای مهربونم شکرت که من رو هدایت کردی به این مسر عالی و زیبا . من هر روز دارم احساس های بهتری با کمک دوره های شما پیدا میکنم .

    این سفر هایی ک الان شده 7 فصل رو باعشق میام جلو و لذت میبرم از افزایش اگاهی ها ،

    این فایلها واقعا ارزشمند هستن ، بسیار بسیار بسیار ارزشمند ، مهمترین کاری ک هر کس میتونه انجام بده گوش کردن و عمل کردن به این اگاهی هاست ،

    این فایل رو قبلا گوش داده بودم ، حدود 2 سال قبل ، اون زمانها یک خواسته ای داشتم ، یک سال پیش یک تضاد خیلی چالشی واسم رخ داد ک سال پیش خیلی مجبور شدم عمیق روی خودم کار کنم تا احساسم منفی نشود .

    من چاره ای جز فایلهای شما نداشتم ، اون 2 سال پیش فایلهای شمارو گوش میدادما ، ولی اگر زیاد متعهدم نبودم خیلی اوضاع سخت نبود ولی ، سال پیش ک تضاد ها رخ داد من برای بقا برای زنده بودن مجبور بودم با تمام وجودم روی خودم و فایلهای شما کار کنم ، روزهایی بود با ترس و لرز و گاهی با گریه بودما زود اشکامو پاک میکردم و با خودم میگفتم محمدرضا باید پاشی باید قوی باشی ، پر رو باش ، بلند میشدم و فایلهای شمارو گوش میدادم بارها و بارها ، تمام خودم رو گذاشتم تا نیفتم و با قدرت برم جلو و ادامه بدم . ادامه دادم ، گاهی تا نزدیکی تسلیم شدن میرفتم ولی بازم پر رو پا میشدم .

    حرفهای شما رو همش سعی میکردم عمل کنم .

    یجا گفته بودید علی بی غم باش و رها . من بشدت روی رهایی و خونسردی کار کردم ، این تضاد سال قبل سبب شد من تمام وجودم رو بخاطر این کار کردن روی خودم شخم بزنم .

    دقیقا انگار ک من در یک خانه ی کلنگی زندگی میکردم ، درسته خونه جالب نبود ولی من که زندگیم رو داشتم ، تا اینکه این بنا سال پیش کامل تخریب شد ، و حالا دارم یک بنای نوساز و شیک رو با عشق با کمک همین دوره ی سفرنامه ، 12 قدم ، خانه تکانی ذهن میسازم . واقعا این رو حس میکنم ، الان که به این فایل رسیدم خدا شاهده قشنگ تصویر اولین باری که این فایل رو گوش دادم 2 سال قبل اومد جلو چشم . اون زمان خیلی با این فایل همزاد پنداری نداشتم ، منظورم اینه ک میدونستم این حرفا درسته و تایید میکردم ولی خیلی در زندگیم بصورت واضح نمود نداشت .

    وای خدای من …

    الان که گوش دادم ، دیدم خدا خدا خدا دقیقاااا استاد راست میگهههه ، من 2 سال پیش این چیزای الان رو میخواستم ، ولی نداشتم …. الان بخاطر تضاد سال قبل همشووو دارم ، یا رب من ، درسته که سختم شد ولی عوضش خواسته هام واقعا محقق شد .

    خدای مهربونم دمت گرمممم ‌.

    قشنگ حس یه دانشجویی رو دارم که تو یه دانشگاه درس میخوندم چند سال قبل که خیلی استادا راحت میگرفتن و فضا علمی نبود و فقط مول میگرفتن تا مدرک بدن ، از اینایی ک خیلی تق ولق هست و استادا سر کلاسم نیای نمره میدن . ولی سال قبل خدا منو از اون دانشگاه فرستاد به یه دانشگاه سراسری خفن ، خیلییی سختم شدا ولی من همون موقع که تو اون دانشگاه ضعیف بودم ارزو و هدفم این بود که علم خیلی بالایی داشته باشم . خدا بهم داد ، درسته ک خیلی سخت بود ، ولی الان میبینم من بنیادم تغییر کرد خدا شاهده ، الهی صد هزار میلیارد مرتبه شکرت .

    ای رب من ، مرسی که تو واسم چیدی و خانه ی کلنگی ام رو تخریب کردی تا من این برج لوکس و تمام هوشمند رو بسازم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      خانم اکبرزاده گفته:
      مدت عضویت: 1025 روز

      سلام دوست عزیز

      سپاس از کامنت زیبایی که نوشتی هدایتی رسیدم به کامنت ناب و پر از آگاهی ات .آنقدر جالب بود که پروفایلت را خوندم و کلی حس خوب و آرامش گرفتم.

      خانه کلنگی را تخریب کردی تا برج لوکس تمام هوشمند بسازم بسیار تاثیر گذار بود.

      در پناه حق و عمل به آموزه های استاد جان به راحتی و به آسانی به اهداف والایتان برسید .آمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 754 روز

    به نام خدایی که به تنهایی کافیست.

    سلام.

    روز 60.

    خدارو شکر برای دریافت این آگاهیها که حقیقتا رایگان نیست ومیلیاردها میلیارد ارزش داره که اگر نبود من این همه تغییر رو در زندگیم نمی دیدم و حتما که وقتی بهای دوره ای پرداخت بشه متعهدتر می شیم.

    استاد چقدر این ماشینتون زیبا هست چه رنگی وتحسین می کنم این تعهد شما رو این حد از عمل به قانون رو واین حد از کنترل ذهن رو ویکی از خواسته هام داشتن این حد از تعهد وعمل هست.

    وخیر وخوبی دیدن اتفاقات به ظاهر بد .

    از انجایی که این ما هستیم که با فرکانسهامون زندگیمون رو می سازیم پس اگه در اتفاقات به ظاهر بد بتونیم خیر ببینیم وذهن رو کنترل کنیم وبه خدا بسپاریم وتوکل کنیم حتما که به خیر ختم می شه .

    والبته که کار سختی هست من خیلی سعی می کنم وبه زبان می گم که جتما خیر من در این اتفاق هست اما از انجایی که در ایمانم ضعف دارم ته دلم هنوز ترس واسترس دارم .

    اما همین حدش هم احساس خوبی بهم می ده.وهمین احساس خوب ما رو می بره به سمت زیبایی ها واتفاقات بهتر چرا که

    احساس خوب=اتفاقات خوب

    والبته که وقتی توی این مسیر قرار می گیری بیشتر از انچه فکر کنی اتفاق خوب می یفته.

    از خدا می خوام که در این مسیر ثابت قدم باشم و از راه خارج نشوم.

    خدایا شکرت.

    استاد ومریم جان عزیزم متشکرم.

    در پناه خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    عسل گفته:
    مدت عضویت: 743 روز

    1403/6/14

    روز 60

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    خدایاشکرت بخاطر یک روز بی نظیر وعالی

    خدایاشکرت 2ماه هست که پیوسته این مسیر و شروع کردم و لذت بردم و هدایت شدم

    وسطهای صحبت های این فایل هدایت شدم به خرید دوره قانون آفرینش و خریدم خدایاشکرت داری منو به قدم های بعدی و رشد هدایت میکنی

    یه احساسی درونم شکل گرفته میدونم که داره اتفاقات عالی برام رقم میخوره خدایاشکرت

    چقدر با شنیدن این فایل شوک شدم الله اکبر

    دیشب قبل خواب قرآن خوندم و بعدش خیلی ذهنم آشفته شده بود همش آیه های قرآن توی ذهنم تکرار میشد و هی تفکروتحلیل میکردم و ازطرف دیگه همش اتفاقاتی که حدود 2ماه قبل برام افتاد و قطع همکاری شد باهام هی صحنه ها میومد جلوی چشم و سعی میکردن حالمو و احساسم و خراب کنند اما تمام تلاش خودمو میکردم و با به یاد آوردن آیه های قرآن نمیزاشتم احساسم خراب بشه مثلا هی دوباره یادآوری می‌کرد که چیشد یهو باهات خداحافظی کردن و… این نجواها سعی میکردن احساس بی ارزشی بهم بدن یا شرک درونم و بیدار کنند ومن هی توی ذهنم استناد میکردم به آیه قرآن که خدا به پیامبر میگه حالا شنیدی همه داستان های گذشتکان که چطور کافر شدن و شرک ورزیدن پس مراقب باش و باید همیشه قرآن بخونی و صلاه کنی چون باعث میشه همیشه به یاد خدا باشی و یاد خدا بودن بهترین عمل هست . و به خودم میگفتم ببین حواست باشه که شرک نورزی و فکرکنی زندگی تو دست محل کارت بوده و … و الان نابود شدی نه اینطور نیست و ببین تو قرآن خدا چی گفته پس به حرفش گوش کن وبعد آروم میشدم .

    اما همش به خودم میگفتم خب من که الان راضی ام ‌زندگی ام کلا متحول شده پس چرا نمیتونم اون مدیر و ببخشم و یا اینکه چرا نمیتونم اون شوک و اتفاق و فراموش کنم .! شاید هنوز شرک‌درونم کامل ازبین نرفته؟!

    اینکه شما توی این فایل اشاره مستقیم کردید به اخراج و… انگاری شما حرفهای دیشب منو شنیده بودید و داشتید جواب میدادید .خدایا شکرت بخاطر این قانون ثابت

    وقتی که گفتید شاید خودت ازخدا آزادی زمانی ‌ومکانی و مالی خواستی؟شاید خودت از خدا شغل بی نظیر خواستی؟شاید خودت از خدا کار آسون وبدون استرس خواستی؟شاید خودت ازخدا خواستی که کسب و کارخودت و راه بندازی؟ خب قدم اولش این بود که اخراج بشی! انگاری این حرفارو مخصوص من گفتید استاد

    درسته دقیقا من از خدا آزادی زمانی ومکانی و مالی خواستم من ازخدا شغل پراز آرامش خواستم من ازخدا خواستم بخاطر همین یهو بدون دلیلی که بدونم باهام خداحافظی شد اره دقیقا همینه

    اینکه شما گفتید این باور و نداشته باشیم که حتما قرارنیست یه چیزی خراب بشه تا دوباره ساخته بشه ؟

    یهو دوباره یاد آیه سوره عنکبوت که دیشب میخوندم افتادم خدا مثال خونه عنکبوت میزنه و میگه اگر چیزهایی که ساختی و بدست آوردی از طریق شرک و کفر بدون که به اندازه خونه عنکبوت سست و ناپایداره و چقدر این مثال برای من تاثیرگذاربود خب وقتی چیزهای که من در گذشته با شرک به خدا ساختم حالا چه ثروت چه موقعیت شغلی و ….. معلومه که سست و ناپایداره و برای اینکه به ثبات و برسه باید این خونه تار عنکبوتی خراب بشه و از اول روی بیس ‌وپایه محکم زندگیم بنا بشه خدایا شکرت خدایا هزاران مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    فهيمه گفته:
    مدت عضویت: 1954 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    سلامی گرم به استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته بی نهایت مهربان

    هدایت امروزم 3 سپتامبر 2024

    هر چیزی که برای ما اتفاق می افته به ظاهر نه خوبه نه بد!!!

    ولی نتیجه اش نشون میده اون اتفاق به نفع ما بوده یا به ضرر ما

    بارها و بارها از استاد شنیدم، موفقیت مهم نیس بلکه مسیر رسیدن به موفقیت مهم هست و برای ما دلچسب تر هست

    استاد در این فایل توضیح دادن که ماشینشون دزدیده شد و بعدا متوجه شد که اون اتفاق در جهت رسیدن به خواسته اش هست

    خواجه عبدالله انصاری میگه:

    الهی! دلی ده که در شکر تو جان بازیم و جانی ده که کار آن جهان سازیم:

    الهی! دانایی ده که از راه نیفتیم و بینایی ده که در چاه نیفتیم.

    الهی! دستم گیر که دست آویز ندارم و عذرم بپذیر که پای گریز ندارم.

    الهی! نگاهدار تا پشیمان نشویم و به راه آر که سرگردان نشویم.

    الهی! تو بساز که دیگران ندانند و تو نواز که دیگران نتوانند.

    تمام این درس استاد در این مناجات خواجه عبدلله خلاصه شده که وقتی ماشین دزدیده شده یا وقتی بز کشته شد ،بینایی به ما داده شود که خیر اون اتفاق رو ببینیم.

    توکل صد درصد همونه که بگیم خدایا راهو نشونم بده که اگر تو نشون ندی میوفتم توی چاه

    این روزا دارم {الخیر فی ماوقع} رو تمرین میکنم

    به قول استاد از یه جایی به بعد یاد گرفتم قانون همینه و من فقط باید تمرین کنم

    هر چی بیشتر فایل میبینم بیشتر رابطه شاکر بودن و جریان نعمت رو درک میکنم

    من معتقدم، شکرگذاری از دل همون الخیر فی ماوقع در میاد

    وقتی از کار اخراج میشی همون لحظه شکرگذار باشی چون باور داری هر چی پیش بیاد خیر من در اون هست

    به قول استاد کی میفهمی خیر تو در اون بود ؟ یه مدت بعد

    به قول شیخ انصاری ،الهی! چون به تو نگریم پادشاهیم تاج بر سر، و چون به خود نگریم خاکیم بلکه از خاک کمتر.

    شما فک کن بخواهی به خودت متکی بشی

    چی میشه؟

    هیچی….

    غر میزنی

    ناشکری میکنی

    احساس بد

    و زنجیییییییییره ای از اتفاقات بد پشت هم میگه بووووم بووووم بوووم

    پس خدایا ما رو آنی و آنی به حال خودمون وامگذار

    به قول استاد اگر راه شما از کشته شدن بز هست بزار بزت کشته بشه

    ابراهیم باش ، اسماعیلت رو سر ببر

    وابستگیت رو سر ببر

    تاج بندگی بر سر بزار

    دارم به خودم میگم اینارو

    دوره کشف قوانین رو لا به لای شکر گذاری های این روزهام گوش میدم

    این جمله استاد از این دوره توی گوشم زنگ میزنه {{{{ به اندازه ای که فراوانی رو باور کنی ،فراوانی رو تجربه میکنی}}}

    کلمه ،،،، به اندازه،،،

    کلی حرف داره

    به اندازه ای که خدا رو باور کنم میگم هر چی پیش بیاد خوش میاد

    به اندازه ای که فراوانی رو باور کنم بعد از کشته شدن بزم دنبال راههای بزرگتر میگردم

    به اندازه ای که باور کنم از پیکان میرسم به کوروت قرمز

    استاد خودشو مثال میزنه توی کشف قوانین میگه توی گرمای تابستون که مردم رو میدیده آب معدنی میخریدن پیش خودش میگفته مردم چه خرجایی میکنن!!!

    و بعد توضیح میده هنوز باور به فراوانی نداشته

    و با این مثال های استاد درک میکنم چقدر باید روی کلمه {به اندازه ای که باور کنم….}} کار کنم

    به اندازه

    یعنی تکامل

    به اندازه یعنی چقدر فرکانس هایی که با خواسته ام برابر هست رو ارسال کنم

    یعنی ظرفم رو آماده کنم برای خواستم

    یعنی خانه ای بسازم اندر خور فیل بان

    ———

    سپاس استادم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    نرگس حسینی گفته:
    مدت عضویت: 349 روز

    سلام به دوستان عزیز و استاد عباس منش امید وارم همگی حال دلتون خوب و عالی باشه

    دلم می‌خواد اول تحسین کنم این ماشین زیبا رو واقعا هم رنگش و دوست داشتم هم مدل زیباش رو و درحالی که داشتم فایل رو برای چندمین بار میدیدم ماشین های مشابه رو هم متوجه اش شدم چقدر زیبا و خوش رنگ بودن و چقدر با نظم در حال رفت و آمد بودن

    اصلا انگار هرچی بیشتر تکرار میکنم دیدن یک فایل رو یه چیز جدید تر میبنم

    و اما آگاهی های این فایل

    واقعا به قول استاد این فایل ها رایگان نیست واقعا جز به جز اینا مهمه و توی دوره ها اومده واقعا فایل های استاد عباس منش نسبت به دیگر کسانی که درس موفقیت و انگیزش کار میکنن و اموزش میدن و دوره برگزار میکنن عالی تر و پر از آگاهی هست بقیه انگار فقط یه تبلیغ هست ولی استاد…‌ وای آدم دیوانه میشه که چطور یک نفر آموزه ها رو که توی دوره ها میگذاره به صورت رایگان هم قرار میده

    واقعا دست مریزاد دارید

    باز هم صحبت زیاد هست از مثال های خوب و مفید که گفته شد امید وارم هیچ وقت از مسیر خوشبختی دور نشم و همیشه همراه استاد این مسیر رو طی کنم و به آرزوهام برسم

    به امید الله…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    نیلوفر مرادی گفته:
    مدت عضویت: 872 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    درود بر استاد گرامی و بانو شایسته عزیز

    روز 60 سفرنامه

    چه فایل پر از آگاهی و زیبایی بود

    خدا رو شکر می‌کنم که هر روز به آگاهی هام اضافه میشه

    سپاسگزارم استاد گرامی که با سخاوت نحوه برخورد با تضادها رو به ما آموزش میدید

    ما باید یاد بگیریم از تضادها یا اتفاقات به ظاهر بد ناراحت نشیم و ذهن خودمون رو کنترل کنیم و ایمان داشته باشیم که اگر روی باورهامون کار میکنیم هر اتفاقی بیفته به نفع ماست و در جهت رسیدن به خواسته‌های ماست‌

    مثل استاد که وقتی ماشینش رو دزدیدن

    و به ظاهر اتفاق خیلی بدی بود،کنترل ذهن کرد و خدا رو شکر کرد و فهمید که قرار زندگیش بهتر بشه. و به خودش گفت حالا که این اتفاق افتاده و ماشینمو بردن باید چی کار کنم؟ و به این فکر افتاد که مهاجرت کنه به تهران

    ما خودمون میتونیم زندگیمون رو رقم بزنیم

    جهان کاری جز بازتاب فرکانس های ما ندارد

    پس چه خوبه که حالمون خوب باشه و ورودی‌های ذهنمون رو کنترل کنیم تا جهان بهترین ها رو واسمون رقم بزنه

    اتفاقاتی که میفتن نه خوب هستند و نه بد این ما هستیم که به اونها معنا می‌دیم

    فایل بسیار زیبایی بود، آهنگ آخر فایل عالی بود. منطقه شیک و تمیز با ماشین های زیبا، آسمون آبی و ابرهای قشنگش. درختان سرسبز و زیبا دو طرف جاده و خونه های شیک و لاکچری ماشینهای زیبای استاد و خونه قشنگش

    زندگی در این بهشت زیبا پاداش عمل به قوانین جهانه و باور داشتن اینکه خودتون خالق زندگیتون هستید با ارسال فرکانس در هر لحظه

    ان شاالله همیشه حال دلتون خوب باشه و بهترین های جهان رو واستون آرزو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    خوشبخت آزاد گفته:
    مدت عضویت: 1936 روز

    سلام استاد عزیزم

    من خیلی دختر خوبی هستم متعهد هستم و روی خودم کار میکنم

    اما بعضی وقتا یه اشتباه هایی میکنم و باعث میشه طرفی که توی رابطه باهاش هستم ناراحت بشه

    من خیلی از خودم ناراحت میشم

    خودمو سرزنش میکنم

    از این حس به شدت بدم میاد

    از خداوند میخوام تا کمک کنه به خودشناسی بیشتر برسم

    توی دوره عزت نفس جلسه دوم میگید ریشه برخورد بد دیگران با ما این هست که ما خودمونو سرزنش میکنیم

    استاد من هروز فایل گوش میکنم خیلیاشو میفهمم خیلیاشم نمیفهمم

    میفهمم ولی بعدا فراموش میکنم اما خوشحالم که دارم ادامه میدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      نرگس حسینی گفته:
      مدت عضویت: 349 روز

      سلام دوست عزیز امید وارم حال دلت خوب باشه

      اینکه نوشتی خودتو سرزنش میکنی چون اون از اشتباه تو ناراحت شده این یعنی وابستگی اگه همین طور به نگاه کردن فایل ها ادامه بدی و واقعا با دقت و چندین بار نگاه کنی مطمئنم میفهمی که مشکلت توی رابطه ات دقیقا همین وابستگی هست و مهم تر از اون احساس لیاقت و عزت نفس وقتی دیدگاهت رو خوندم منو به خودم آورد منم این وابستگی رو دارم ولی تمام تلاشم رو دارم انجام میدم که کم بشه بنظرم سعی کن نسبت به قبل تایم بیشتری برای بودن توی سایت بزاری فایل رایگان ببین نظرات دوستان رو نگاه کن که زیر هر فایل هست و حتی برو بخش عقل کل و سوال و جواب ها رو بخون اینا همش عالیه به شخصه خودم عاشق این کار شدم درصورتی که قبلا نبودم

      در پناه الله…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: