دلیل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی ام! - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

685 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسین عباسی اقدم گفته:
    مدت عضویت: 2677 روز

    سلام استاد عزیزم

    هرجا هستی دعای خیر هزاران نفر پشت و پناهت هست

    خواستم بگم کنترل افکار و ورودی های ذهن همونطور که گفته بودید کار آسونی نیست الان تقریبا سه چهار ماه هس که با شما آشنا شدم ، قبل آشنایی با شما میگشتم که یه جایی برم کارگری کنم برای اینکه امورات زندگیم رو بتونم بگذرونم ولی الان دارم به شرکتم افراد رو استخدام میکنم خیلی راحت میتونم بفهمم که اوایل کار هستم انگار دارم با ذهنم مقابله میکنم بهم فشار میاره و آخر منم که موفق میشم افسارش رو تو دستم بگیرم . از وقتی که فهمیدم خالق زندگیم خودم هستم مسئولیت همه چیرو به عهده گرفتم و شرایط مالیم داره کم کم درست میشه . استاد کاش بتونم سریعا روانشناسی ثروت رو تهیه کنم نمیدونید با چه اشتیاقی شبانه روز فایلهای رایگانتون رو نگاه میکنم . نمیدونم میخونید این متن رو یا نه هرروز تو دلم میخوام بغلتون کنم و خدارو شکرگذار باشم که شمارو به جامعه بشریت هدیه داده . این فایل های رایگان به هیچ عنوان رایگان نیستند شما منت رو سرمون میذارید اینارو تهیه میکنید و بدونید به تک تک کلماتتون توجه میکنم و با خنده هاتون میخندم و با فرکانستون هم فرکانس میشم . برای افرادی که اوایل کار هستند شاید مسئله مالی داشته باشند فایلهای رایگان خیلی با ارزشند خیلی با ارزش . استاد یه خواهشی ازتون دارم بهترین روش برای پیدا کردن پاشنه آشیل پول رو تو فایل رایگانی که میخواین منتشر کنید لطفا بفرمایید . این مسئله خیلی از افراد تازه کار این سایت هست . مثلا 10 تا از اون 140 تا تست که فرمودید تو روانشناسی ثروت هست رو تو این فایل بگید استفاده کنیم ، این درخواست هم شدیدا میدونم که عجول بودن منو میرسونه ولی دلم برای بی نیاز بودنم خیلی تنگ شده با نهایت تمام تلاشم گفته هاتون رو عمل میکنم . استاد ممنونم ازتون ممنونم از اینکه هستید . خدارو بینهایت سپاس گذارم .

    امیدوارم هرجا هستید در پناه الله یکتا سالم ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    حسین عباسی اقدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      سامان امینی گفته:
      مدت عضویت: 2759 روز

      سلام دوست عزیز

      بسیار عالی بود وبراتون بهترینارو آرزومندم

      ولی به نظر من عجله کردن زیاد خوب نیست ما باید لذت رو جایگزین عجله کنیم اگر قرآنم با دقت مطالعه کنیم یه جورایی اینو نشون میده یا من اینجوری احساس میکنم یعنی حضرت محمد هر چی جلوتر رفتن در حین وحی بیشتر لذت بردن تا جایی که تونستن آسمون هفتم هم ببینند

      براتون بهترینارو از خداوند منان خواهانم

      …سپاسگزارم….

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    نغمه گفته:
    مدت عضویت: 1871 روز

    سلام استاد بزرگوارم

    حال و احوال تون چطوره

    مریم‌جان ِ همیشه مهربون و خندون خوبه؟

    استاد جان

    من امروز به یک تضاد خیلی بد جسمانی برخوردم

    و ذهنم شروع کرد به نجوا کردن تا غمگینم کنه

    و من هم فورا شروع کردم به گوش کردن ِ هدایتی ِ فایل ها و از خدا خواستم خواستم کنه…

    و خدای مهربانم من رو به این فایل نورانی شما ،هدایتم کرد…😢یعنی من عاشق این خدا هستم که استاد برنامه ربزی ِ…

    استاد از شما سپاس گزارم که با ابن عشق و حرارت برامون فایل های میلیاردی ارزشمند آماده میکنین و بدون هزینه در اختیارمون قرار میدین ‌

    استاد

    من این فایل رو ماهها پیش هم گوش داده بودم ولی امروز با توجه به این تضاد ،دریافت های متفاوتی ازش داشتم…

    ممنونم استاد عزیزم که بهم یادآوری کردین باید احساسم نگاهم زاویه دیدم به این تضاد رو تغییر بدم و جواب این ذهن رو این بدم که:

    من نمیدانم

    من نمیدانم

    من تسلیمم…

    خدایا

    تنها فرمانروای جهانیان، من تسلیمم

    اما نه تسلیم شرایط و تضاد جسمانی…

    من تسلیم ِ هدایت و برنامه ریزی های تو ام و میدونم همون طور که استاد عباس منش رو هدایت کردی که آخرین روز ،بره و توی ناباورانه ترین شرایط مکانی و زمانی،خدمتش رو بخره، من ِ نغمه رو هم هدایت میکنی از دل همین تضاد،بعدها، برگردم و نگاه کنم که چطووووور پلن ِ بی نقصِ تو ،من رو به خواسته هام رسونده…

    خدایا

    تو تنها کسی هستی که میتونی به قلبم بندازی

    تو تنها کسی هستی که میتونی از یادم ببری..‌

    خدایا

    تو همونی هستی که در دل خواب به قلبم الهام کردی که علایقم رو با هم ترکیب کنم و من بیدار شدم و مات و مبهوت از این الهام،ازت روزها و روزها پرسیدم که چطور ترکیب شون کنم و تو خیلی زود و نه خیلی دیر،جواب دادی که میتونم ست ماسک و کلاه جراحی بدوزم و من گفتم چشم و به ایده ای که بهم الهام کردی عمل کردم و همون موقع یکی اومد و درخواست کرد و اون ست فروش رفت …

    بعد بهم گفتی پا بذار روی ترست و برو جلوی دوربین و از کیفیت و کارآیی و ارزشی که خلق کردی بگو و این محصول رو معرفی کن و گفتم چشم…

    و از اونجایی که من بجای یک ست ماسک و کلاه جراحی، ۴تا ست دوخته بودم و فقط یکی ش فروش رفته بود و شیطان داشت نجوا میکرد که دیدی الهامی در کار نبوده و تو اشتباه کردی و….

    و من مدام جمله ی استاد توی گوشم میاوردم که

    من نمیدانم

    من نمیدانم

    من تسلیمم…

    و به چند روز نکشید که بعد از اپلود اون ویدیوی معرفی محصول و حمله ترسی که از حرف مردم بود،پاسخ دادی و یک خانوم از شیراز اومد و پیام داد و ست ماسک و کلاه جراحی میخواست و از بین اون همه پارچه ای که من داشتم ،ادددد اومد و همون پارچه هایی که من باهاش ست دوخته بودم و فروش نرفته بود،انتخاب کرد و کلی هم از این بابت که آماده بود و لازم نبود صبر کنه تا بدوزم و بعد براش بفرستم، خوشحال شد و همونجا پول هر سه تا ست رو بعلاوه ی هزینه ارسال،واریز کرد به کارتم و لین در حالی بود که اصصصصصلا منو ندیده بود و نمیشناخت…😢و بعد از رسیدنشون به دستش، چقدر پیام رضایت برام فرستاد…

    خدایا

    اگه اینا معجزه نیست

    هدایت نیست

    اجابت نیست

    پس چیه

    خدایا

    تو همون خدایی که روابط ِ نا زیبای اطرافیان رو کمتر و کمتر کردی باهام

    با قوانین بدون تغییرت…

    با ان تشالله ها

    با ان یشالله ها…

    با آموزه های بدون هزینه ی استاد عزیزم

    با کتاب های ارزشمندش

    با کامنت های بی نظیر دوستان عباس منشی…

    خدایا

    تو همونی که وقتی من خواستم و شروع کردم و تعهد دادم به کنترل وردوی ها و افکار و کانون توجهم، اون مشکل جسمانی که کلافه م کرده بود، حوری بدیهانه از جسمم بیرون بردی که بعدها بعد از ماهها با دیدن قرص های گرون قیمتی که خریده بودم تا مصرف کنم ولی با این سایت ِ دوست داشتنی و این استاد سخاوتمند و عمل گرا، آشنام کردی و بهم گفتی اینجا همون جاییه که ازم درخواست کرده بودی…بسم الله.و من حتی یکدونه از اون قرص ها رو مصرف نکردم و بعدها با دین اون قرص های دست نخورده توی کابینت، یادم اومد که اصلا همچین مشکلی داشتم.😢

    خدایا

    تو همونی که هدایتم کردی در زمان درست در مکان درست از شغلی که عشقم نبود بیرون بیام و بهم شهامت دادی بدم دنبال علایقم و حمایتم کردی

    دلهااااا برام نرم کردی

    روزی هااااا وارد زندگیم کردی

    ثروت ها آوردی توی زندگیم از همون عشقی که استادم بهم گفت برو دنبالش و باور داشته باش پتانسیل خلق بی نهایت ثروت رو داره…

    خدایا ازت سپاس گزارم بابت ریه های سالمم

    پاهای سالمم

    دست و چشمی که باهاش کامنت مینویسم و میخونم…قدرت درک و فهمم و گوشی که حرفهای استاد عزیزم رو درست در بهترین زمانی که نیاز داشتم بشنوم و به کار ببندم. استاد جان ازت هزاران مرتبه سپاس گزارم که انقدر بی نظیرید.

    زندگی من و همسر نازنینم و حتی پسر کوچولوی ۵ساله م،به قبل و بعد از آشنایی با شما و آموزه هاتون تقسیم شده…

    استاد ازت سپاس گزارم که من رو با خدایی آشنا کردی که فقط توی سجاده ها نیست

    با خدایی که توی علایقم هست

    توی خنده های پسرم

    همسرم

    مادرم

    و همه عزیزانم…

    کلی نتیجه های مالی و معنوی ِ دیگه هم هست که از خدا میخوام سر فرصت مناسبش هدایتم کنه بیام و باز بنویسم.

    استاد جان

    اگه میشه برامون از داستان هدایت الهی تون درباره ی پیدا کردن ِ مریم جان و ادامه پیدا کردن ِ رابطه تون به این شکل ِ زیبا و دوست داشتنی، برامون صحبت کنین…چون من خودم هربار ویژگی های مریم بانو رو میبینم شگفت زده میشم از میزان ِ هماهنگی این ویژگی ها با خود شما و کسب و کار ِ شما‌…آخه چطور ممکنه یک نفر انقدر از همه نظر هماهنگ باشه و انگار آفریده شده باشه برای کمک به شما برای همراهی با شما….

    از قلم ِ شیوا و تاثیر گذارشون، تا آشپزی و زبان ِ انگلیسی قوی شون تا علاقه شون به ضبط و تدوین فایل….وای خدای من…هر بارفکر میکنم ایمانم به این خدای استاد ِ برنامه ریزی و قوانین بدون تغییرش صد چندان میشه…

    از خدا برای شما و مریم جان طول عمر با عزت میخوام استاد عزیزم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  3. -
    مصطفی پوری گفته:
    مدت عضویت: 1984 روز

    سلام

    این جهان پرازتضاد باتمام اتفاقاتی که میفته در راستای باورهای منه یعنی من چه چیزی را میخوام اتفاقات میان و اون چیزی که من میخوام را شکل میدن شاید اتفاقات به ظاهر شکل نامناسب داشته باشن اما میفتن تا راهنما راهی که میخوام باشن

    آینده ایستا نیست یعنی با باورهام میشه حتی یک دقیقه دیگه ر ا طراحی کنم پس چقدر این ایمان که اینده ای از پیش تعیین نشده شکر گذاری داره و خیال آدم راحت میشه که میتونه زندگیشو تغییر بده

    ازتغییر شرایط خودم بگم

    من از سال 96تا 98 کبابی داشتم با اینکه این شغل بسیار سنگین بود اما چون پول درمیاوردم خیلی خوش میگذشت البته باکارم احساس راحتی میکردم تا اینکه یه روز یکی از همسایه های مغازه که تعمیرات موبایل داشت به من گفت مصطفی شغلت خیلی سنگینه میشه راحت تر پول دربیاری و بهم پیشنهاد شغلش را داد من که درگیر کارم بودم یابهتره گم توی مدارش نبودم فقط شنیدم در همین حد دقیقا بعد از یک سال چون من عاشق الکترونیک هستم بهش گفتم میخوام بیام کارکنم تقریبا یک ساعتی پیشش بودم و وقتی اومدم مغازه خودم شریکم گفت پیشش نرو حرفه ای نیست و خوب یاد نمیده و… منم گفتم باشه نرفتم تااینکه این بیماری کرونا اومد و مردم دیگه از خوراک سرا ها غذا نمیخوردند یااینکه خیلی کم خرید داشتند اما خداشاهده من فقط میگفتم برای من خیره بالاخره تا سر سال باهم بودیم یعنی بعد از دوماه گفتم این شغل دیگه اونچیزی نیست که میخوام زنگ زدم به رفیقم کلا حساب وکتاب کردم و رفتم پیش یکی از بچه ها واسه کار تعمیرات و اونم منو پیش بهترین تعمیرکار شهر برد و باالاخره شروع کردم و بعد از 5ماه مغازه زدم والان یکسال مغازه دارم و استادهای بهتر وبا علم تری را میشناسم و کمک میکنن بدون هیچ چشم داشتی

    @اتفاقات را ما بهشون شکل میدیم خیر یا شر بودنشون

    #جهان هرنفر را فقط خودش میتونه شکل بده و خلق کنه

    $ثروتها و نعمتها بینهایته یادمون باشه با آرامش و خیال راحت میتونیم از دل تضادها مروارید بیرون بکشیم

    در پناه الله یکتا کسی که قدرت تمام کیهان در دستشه میسپارمتون

    خدا رو شکر میکنم بابت این همه آگاهی توی این سایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    سعیده اکبری فرد گفته:
    مدت عضویت: 1850 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    برگ ۶۰ سفرنامه خودشناسی

    خدایا شکر برای اتمام دوره دوم ، من کسی هستم که هیچ کتاب غیر درسی رو را تا آخر نتونستم بخوم ، هیچ کاری که زمان لازم داشته تا نتیجه اش آشکاربشه را ته انجام ندادم ، خدایا شکرت برای اراده ای که تا اینجا منو آورده و من دارم یاد میگیرم ثابت قدم بودن چه نتایج ارزشمندی برام داره

    از وقتی شروع کردم به کار کردم روی خودم بالاترین درخواستم از خداوند پیشرفت در زمینه مالی بوده .از اونجایی که از چند وقت قبلتر شروع به سرمایه گزاری در بورس کرده بودم همش در ذهنم این بود که خداوند از این بعد هدایتم میکنه به سهم های که سود بیشتری دارند و حتی فکر میکردم خدا زمان فروش اون سهم را هم بهم الهام میکنه یا یه نشونه ای میفرسته تا من بدونم زمان فروششه.ولی برعکس هر روز افت داره وهمش داره ضرر میکنه.تمام این مدت فکر میکردم باید صبور باشم تا نتیجش را ببینم و یا شاید یک امتحانه ، و حتی فایل لایو ۲۰ استاد رو

    که گوش کردم تمام حرف های استاد در مورد اینکه ” تا زمانی که تکامل خودم را طی نکنیم نمیتونیم یهویی به دست آورد بزرگ مالی برسی ” شنیدم گفتم به محض اینکه ضررم جبران بشه خارج میشم از بورس.ولی امروز خداوند از زبان استاد با من حرف زد چون من قبلا این فایل را گوش کرده بودم ولی اصلا یه بخشی از حرف ها را نشنیده بودم و یا فکر میکردم مخاطبش من نیستم نخواسته بودم بشنوم ولی امروز خدارو شکر در مدار شنیدش بودم و تازه فهمیدم خداوند از این طریق میخواسته به من بفهمونه که بابا داری مسیرو اشتباه میری این راه که میری ره به ترکستان است ، خداوند میخواسته بگه برو سراغ کسب و کار خودت چیزی که باهاش هم به اهدافت برسی ، هم لذت دنیا ببری ،هم خودسازی کنی ، هم بتونی پاسخگویی افرادی باشی که مشکلات مشابه تو دارند نه اینکه هر روز استرس داشته باشی که امروز چقد ضرر کردم و یا چقد سود کردم و زندگی بشه دو دو تا چهارتا و حتی وقتی هم سود کرده باشم همش نگران روزای بعد باشم که نکنه دوباره افت کنه و زندگی بشه اضطراب دائمی.

    حالا که بر میگردم به عقب میبینم من قبل آشنایی بااین مباحث و کار کردن روی باورهام همش داشتم سود میکردم ولی بعدش کلا افتاد تو دور رکود ، همش میگفتم شاید حکمتی داره و …. ولی امروز فهمیدم خدا میخواسته تمام مدت بهم بگه لیاقت تو زندگی خوبه ، آرامشه ، حال خوبه ، لذت بردنه ول کن این کارو ، تمرکزت رو بزار روی علاقه و هدفت ، برو دنبال چیزی که تو رو به من نزدیک تر کنه.دل بکن از این امیدهای واهی که همش شرکه و دل بده به نشانه ها و هدایت هام تا مسیر سعادت دنیوی و اخروی را پیدا کنی

    خدایا شکرت برای این هدایت ها برای این مسیر رو به تکامل برای فهمیدن چیزهای که قبلا همش برام نامفهوم و غیر قابل درک بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    آرزو ملک فر گفته:
    مدت عضویت: 1457 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم

    امروز 60 امین روز سفرنامه رو با گوش کردن بااین فایل شروع کردم و خداروشکر که تابه امروز تونستم متعهدانه پیش برم و نتایج عالی بگیرم.

    این دومین باره که این فایل رو گوش میکنم و یاد نتایج چندوقت پیشم افتادم که گفتم اینجا بنویسم هم برای اینکه ردپایی از نتایجم بذارم هم شاید بدرد بعضی از دوستان بخوره و کمکی بشه براشون…

    استاد بخوام از نتایجم تو این چندماه بگم ازهمون روزای اول اتفاقات عالی برای من افتاد و بزرگترینش و شروعش اتفاقی بود که سال ها منتظرش بودم، و من تو یه خونواده ی بسیار تعصبی و با تفکرات قدیمی بزرگ شدم که پدرم اجازه نمی‌داد من سرکار برم و درآمد داشته باشمو این بزرگترین خواسته م توو اون زمان بود و با کمتر از دوهفته کارکردن روی سایت شما به صورت خییییلی معجزه آسا و عجیب من بدونه درنظرگرفتن اجازه ی پدر دنبال کار بودم و وقتی کاره اوکی شد و درخواستمو قبول کردن اولش با مخالفت پدر روبرو شدم اما سعی کردم رهاش کنم و بهش فک نکنم و اصلا نسبت به این داستان بدبین نبودم وهمش حس خوب داشتم. بعداز چندروز کنترل ذهنم و توجه نکردن به نجواهای ذهن و تمرکز به نکات مثبت و زیبایی ها تونستم بعد از چندروز کارکردن روی خودم به صورت خییلی عجیب پدرم رضایت بده و دیگه حتی حرفی هم بهم نزد درصورتی که من چندسااال سراین موضوع درگیر این موضوع بودم و همش بحث و مشاجره داشتم با خونواده…و بعد این اتفاق من ایمانم نسبت به حرفای شما قوی تر شد و انگیزه شد برای ادامه دادن…

    و بخوام از نتایجی بگم که مربوط به این فایل شما باشه این بود که وقتی اولین بار سرکار میرفتم به یه مشکلی خوردم با آدمی که باهاش کارمیکردم که اونم نتیجه ی فرکانس های قبلیه زندگیم و باورهای خونوادگی من بود … که بعد چندروز من ازاونجا اومدم بیرون اما همون موقع هم خوشحال بودم و باخودم میگفتم خدا کار بهتری رو قراره سر راهم قرار بده… و خیلی جالب بود هرجا که برای کار میرفتم درخواستمو قبول میکردن!!! و من دوباره بعد چندروز تو یه موسسه خیریه شروع به کار کردم و دیدم که آدمای اونجا خیلی باورهای اشتباه دارن و کلا اصلا همش با خودم حس میکردم که اینجا جای من نیس اما جرات رها کردنش رو نداشتم که دوباره بعد چندروز کارکردن شبش که رفته بودم پیاده روی، از دفتر بهم زنگ زدن و گفتن متاسفانه نمیتونیم با شما کار کنیم و ما دنبال کسی هستیم که مدرک کارشناسی داشته باشه! (که این هم بهانه بود اما در عین حال خیری بود برای من) و استاد شاید باورتون نشه البته شاید هم بشه نمیدونم اما به قدرررری من خوشحااال شدم و ذوق کردم که حد نداره که اون طرف از پشت تلفن تعجب کرد از شادیه من😅 و باخودم گفتم خدایا شکرت که من جرات رهاکردن نداشتم اما توخودت کارو ردیف کردی که اونجا برای مناسب نیس و مسیر خواسته ت نیس وبیا بیرون از اونجا و خداروشکر که به این درک رسیده بودم که اینارو متوجه بشم… و بازهم گفتم قراره خدا یه مسیر بهتر جلوی راهم قرار بده.

    اینم بگم که من علاقه ی زیادی به نقاشی داشتم و همون کارها باعث شد من بفهمم که باید مسیر علاقم رو ادامه بدم و شروع کردم به کلاس نقاشی رفتن اما اونجا هم به یه تضادی خوردم که متوجه شدم بازهم راه بهتری هست… و بعد کمتر از دوهفته من به صورت خودآموز شروع به نقاشی کردم و خداروشکر الان بعد گذشت تقریبا یک ماه کلی کار نقاشی انجام دادم و خداروشکر دارم خوب پیش میرم… و خواستم به شما و بقیه دوستان بگم الخیر فی ما وقع.. و داستان همینه اگر که ما به این مسائل دقت کنیم و نشانه هارو همونطور که دریافت میکنیم بتونیم ببینمشون و اجراشون کنیم زندگی قطعا برای ما بهتر خواهدشد…

    امیدوارم تونسته باشم کمکی کرده باشم و خواستم اون حس خوب و نتایج خوبم رو با شما دوستان به اشتراک بذارم تا انگیزه ای بشه برای ادامه دادن به این مسیر…

    و درآخر استاد عاشقتونم و ازتون سپاسگذارم🌹

    و برای شما و دوستان بهترین هارو آرزو میکنم و امیدوارم هرجاکه هستین شاد و سلامت و ثروتمند باشین😍💐🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      آرام موسوی گفته:
      مدت عضویت: 1456 روز

      سلام به شما دوست عزیز .❤️

      بسیار ممنونم که تجربتونو نوشتید. اگه بدونید چقدر به من کمک کردید. 🥲

      من از طریق نشانه امروز من. به این فایل هدایت شدم. همش داشتم فکر میکردم که آخه این فایل چه ربطی به سوال من داره.(سوالم این بود برای درامد داشتن آیا وارد اون حیطه مدنظرم بشم یا نه؟)

      اما با خودم گفتم عیب نداره متن رو بخون فعلا. به جوابت میرسی ان‌شاالله.

      با خوندن متن دیدم آره انگار دارم به جواب میرسم.

      یه جاییش که استاد گفته بودن: « فهمیدم این تاکسی با همه دردسرهایش، غل و زنجیری است که به پایم بسته شده و اجازه فکر کردن به ایده ها و مسیرهای بهتر را نمی دهد. به همین دلیل با قاطعیت تصمیم گرفتم حتی در صورت پیدا شدن این تاکسی، دیگر هرگز به مسافر کشی ادامه ندهم.»

      با خودم گفتم اره. من همش فکر میکردم فعلا فقط از طریق همین روش می تونم کار کنم. در حالی که خدا برای من مسیر بهتری رو در نظر داره. و حس خوبی گرفتم در لحظه. 😍

      و یاد این افتادم که هربار که میخواستم اون کار رو شروع کنم با یه اتفاق جلوی پام سنگ می‌افتاد و نمی‌تونستم انجامش بدم. برای همین با خودم گفتم پس باید کلا بی‌خیال اون کار بشم.

      بعد یهو یادم اومد جدیدا پیشنهاد برگزاری همون کار به من شده و منم قبول کردم البته هنوز قطعی نشده . اما من اون موقع فکر کرده بودم این یه نشونه است که من باید این کارو انجام بدم.

      و با این فکر دوباره تردیدها و نجواهای شیطون اومد بالا و دوباره دچار حس بلاتکلیفی و عدم قطعیت شدم.

      خلاصه جلوی حس بدمو گرفتم و خوندن متن فایل رو تموم کردم و اومدم سراغ کامنتا که کامنت شما از بالا اولین بود و خوندمش و وقتی رسیدم به اون قسمت که شما گفتید علاقتون نقاشی هست و همه اون اتفاقا برای این افتاده که شما به سمت علاقتون برید گریم گرفت. با خودم گفتم ببین آرام خدا ترو تو تردید رها نکرد😭😍. چون من هم علاقم تو یکی از حوزه های نقاشیه.

      اونجایی که گفتید اون خانم بهتون زنگ زدن و کنسل کردن و خوشحال شدید.

      منم تو ذهنم اومد برای اون پیشنهاد برگزاری دوره به من هم زنگ میزنن و کنسل میکنن و از تصورش خوشحال شدم.😅

      برای همین تصمیم گرفتم اینو بکنم نشونم و بگم اگه خدا مسیر برگزاری دوره رو برای من در نظر داره اون ‍پیشنهاد هم قطعی بشه و یعنی من باید جدی وارد اون کار بشم.

      اما اگر اون پیشنهاد کنسل شد منم مطمین میشم مسیرم اون دوره نیست قطعا. و یک بار برای همیشه بی خیالش بشم.

      🤔چون الان نمی تونم واضح تشخیص بدم . که چرا برای برگزاری اون دوره ها همش به نحوی یه اتفاق درونی یا بیرونی می‌افته و عملی نمیشه؟؛ علتش چیه. آیا علت اینکه که: من عذت نفسم کمه یا چون مسیر من نیست؟

      این اولین باریه که تو سایت کامنت میزارم. هر بار خواستم چیزی بنویسم به دلایلی منصرف شدم. اما این بار گفتم بیام به بهانه تشکر از شما❤️😍🙏🏻 که نشونه خدا بودید برای من. شروع کنم و از خودم ردپا بزارم توی سایت.

      ممنونم آرزو جان

      با تشکر فراوان از استاد عزیز

      درپناه الله یکتا باشیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        آرزو ملک فر گفته:
        مدت عضویت: 1457 روز

        سلام آرام عزیز

        امیدوارم هرجاکه هستی حالت عالی باشه🌹

        خداروشکر که پیام من کمکی از طرف خدا برای شما شد😍

        اینکه گفتید باورتون این بوده که فقط ازاون کار میتونید درآمد کسب کنید درواقع شما با این باور دستان خداوند رو برای ورود نعمت ها به زندگیتون می بندید و باید رو این باورتون کار کنید که استاد تو فایل های مختلف راجع به این موضوع زیاد صحبت کردن میتونید گوش کنید ❤️

        شما قبل از درخواستِ هرکاری باید این رو به خودتون یادآور بشید که اگه اوکی شد حتما خواست خدا بوده و اگه هم اوکی نشد بازم هم خیری هست و این باور رو در خودتون ایجاد کنید که قطعا خدا کار بهتری رو برام سراغ داره و بخوام از تجربه ی خودم بگم این بود که باوجود چندجایی که کار کردم و اومدم بیرون درواقع داشتم هم روی عزت نفسم کارمیکردم هم روی باورهای توحیدی که خدا میخواد منو به مسیر بهتری راهنمایی کنه… با این باور به اینجا رسیدم که من از انجام دادن کار برای دیگران لذتی از زندگی نمی‌برم و برگشتم سراغ علاقم و خداروشکر خیلی همه چی عالی پیش میره، فرق آرزوی الانم با چندماه پیش اینه که من خودمو، تواناییمو، استعدادمو توی نقاشی رو فقططط بااااور کردم، همیییین.

        و اینکه گفتید شماهم تو حوزه ی نقاشی فعالیت میکنید خیلی عالیه انشالله که کلی موفق باشید و بدرخشید😍🌹

        و اگر میخواید که جواب سوالاتون رو بگیرید پیشنهادم اینه خیلی زیاد به حستون نگاه کنید و چیزی رو که قلبتون میگه رو گوش کنید واینکه زیاد به چیزی فکر نکنید و رها کنید اگر که خیریت باشه حتما اتفاق میفته و اگر نیفتاد خودتونو درگیرش نکنید…

        امیدوارم تونسته باشم خوب راهنمایی کنم چون اولین باره دارم پاسخ کامنت کسی رو میدم😍

        و اینکه استاد راجع به این مسائل خیلی زیاد تو فایل هاشون صحبت کردن اگر دقت کنید خیلی راحت به جواب تمام سوالاتون میرسید❤️🌹

        عاشقتم و امیدوارم هرجاکه هستی شاد وسلامت و پیروز و موفق باشی.💐🌺

        در پناه خدا🌹❤️

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    عارف رفيعي گفته:
    مدت عضویت: 843 روز

    به نام طراح مقتدر جهان هستی،الله یکتا

    سلام خدمت استاد و بانو گرامی و دوستان هم فرکانسی ام

    در این موضوع چقدر زیبا آقای فاضل نظری میاد و توی چند بیت شعر این موضوع رو خلاصه توضیح میده و اشاره میکنه به داستان قرآنی حضرت یوسف که ابتدا به چاه افتاد ولی با ایمان به خدا و ارتعاشات خوبی که فرستاد خدا بردش گذاشتش توی قصر که الان شعر رو براتون مینویسم

    گاهی اوقات صلاح است که تنها بشوی

    چون مقدر شده تکخال ورقها بشوی

    گاهی اوقات قرار است که در پیله ی درد

    نم نمک شاپرکی خوشگل و زیبا بشوی

    گاهی انگار ضروری ست بگندی در خود

    تا مبدل به شرابی خوش و گیرا بشوی

    گاهی از حمله ی یک گربه ،قفس میشکند

    تا تو پرواز کنی راهی صحرا بشوی

    گاهی از خار گل سرخ برنجی بد نیست

    باعث مرگ گل سرخ مبادا بشوی

    گاهی از چاه قرارست به زندان بروی

    آخر قصه همآغوش زلیخا بشوی

    من فقط دلنگرانم که خدا ناکرده

    بهترین دوست! تو یکروز یهودا بشوی

    شاعر فاضل نظری

    یادم میاد وقتی ١٨ سالم شد رفتم سر کار.اولین کارم کارگری توی فست فود بود.توی هفته سوم بود که شب جمعه داشتم پیتزا آماده میکردم و سرمون خیلی شلوغ بود که صاحب کارم داد کشید سر من و گفت:یالا پس چقدر لفتش میدی

    و من بدم اومد و جلوش وایسادم و گفتم مراقبت حرف زدنت باش و تو نمیتونی سر من داد بزنی و … که خلاصه سرتون رو درد نیاره گفت حالا که همچین شد اخراج همین حالا برو خونتون

    که من خیلی ریلکس اصن انگار نه انگار خدافظی کردم و اومدم بیرون و رفتم خونه

    مامانم گفت چرا حالا اومدی که جریان رو بهش گفتم و مامانم گفت برو ازش معذرت خواهی کن و شاگرد که با اوستاش بحث نمیکنه و الانم که کار نیس حالا توهم که کار داری میای بیرون و …

    که من گفتم جایی که بهم بی احترامی شده من نمیمونم و خدا خودش کارام رو درست میکنه

    به قول معروف کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه(داستانش از حوصله بحث خارج هس ولی میتونید برید گوگل سرچ کنید جالبه)

    و یاد صحبت اون پیرزنی افتادم که گفت قبل از اینکه شما به دنیا بیای روزیه شما که شیر باشه خدا تو سینه مادرتون قرار داده یعنی قبل از اینکه بیای تو این دنیا جلو جلو روزی ات رو فرستاده و غم روزی رو نخور

    خلاصه تابستان بود و من رفتم یه هفته شمال و اونجا داشتم خوشگذرونی میکردم و اصن عین خیالم نبود که اخراج شدم که یکی از دوستانم زنگ زد گفت عارف کار میخوای؟ گفتم اره چی هس؟ گفت مدیریت باشگاه حقوقش هم دوتومن و شهریه باشگاهم برای تو که کارمند اونجایی رایگانه مربی هم رایگان برات برنامه مینویسه

    واااااای خدای من

    منو بگو داشت گیریم میگرفت یه کار خیلی راحت تر از فست فود ( چون توی فست فود نزدیک ٧ ساعت رو پا بودم ولی مدیریت باشگاه دائم رو صندلی نشسته بودم) و حقوقش هم بیشتر از اون فست فود( توی فست فود یک و نیم میلیون میگرفتم) تازه شهریه باشگاه و برنامه ورزشی هم رایگااااان بهتر از این نمیشه

    توی فست فود که بودم چون ما هفته ای سه چهار بار خودمون فست فود میخوردیم چاق شده بودم و اصن از خودم خوشم نمیومد ولی توی باشگاه رفتم ورزش کردم و یه هیکل خوبم ساختم و با دوستان اهل ورزش هم آشنا شدم و کلی ثمره دیگه که اینجا واقعا نمیتونم بنویسم که چه برکاتی وارد زندگی من شد و بعد به مادرم گفتم دیدی چقدر نگران کار من بودی بیا حل شد

    خدا خودش خوشگل برات چیده

    خلاصه که اگه اتفاق به ظاهر بد براتون افتاد نگران نشید و خوشحال هم باشید که قراره یه اتفاق بهتر بیفته مثل خونه کلنگی که اول خرابش میکنند و بعد یه برج ده طبقه خفن میسازند

    ببخشید کامنتم طولانی شد

    پر از ثروت مادی و معنوی باشید

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      زیبا گفته:
      مدت عضویت: 2548 روز

      سلام آقا عارف

      چقدر شعر قشنگی بود

      ممنون از شهر زیبایت

      و دومین مطلب حرف آن پیرزن

      که قبل از تولد شیر در سینه مادرمان بود

      خدا قبل از هر چیزی کارمون رو درست میکنه

      نگران روزی و زندگی نباشیم

      ممنون دوست گرامی

      شاد موفق و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    اسماء منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1944 روز

    به نام رب وهاب و هدایتگرم

    سلام به عزیزانم

    روز 60 ام سفرنامه

    خدایاشکرت برای این لحظه و برای هدایت شدن به دیدن فایل امروز سفرنامه

    خدایاشکرت برای این آگاهی ها

    استاد عاشقتونممممممم وقتی می گین هر لحظتون رو میتونید تغییر بدین شما هر لحظه می تونید آیندتون رو تغییر بدین من 50 سال دیگه رو نمیگم من همین یک دقیقه بعد رو میگم

    و از وقتی من در حال درست کردن این باور هستم که خداوند هر لحظه من رو هدایت می کنه و خداوند در هر لحظه جواب خواسته هام رو میده و خوشحالم می کنه و همینطور زندگی من در هر لحظه تغییر می کنه و زندگی من داره در هر لحظه ساخته میشه

    خیلی حس خوبی دارم و قشنگ من از این فایل یاد گرفتم و تاییدشون می کنم

    یک سری تضادهایی برای من رخ دادن به ترتیب و هر بار من به قدر فرکانس و مدار فعلیم میتونستم ببرم جلو و بفهمم که جوری از اون تضاد به نفع خودم استفاده کنم و یا این تضاد چه چیزی رو داره به من میگه

    واضح بود که داشت نشون میداد آقا تو این موارد یه سری باورهای نادرست وجود داره

    و اینها رو باید درست کنی و من هر بار با روشی که بش هدایت میشدم درستش می کردم و تضاد باز رخ میداد و باز دورباهر می گفتم آها باید اینجا درست بشه و وقتی به جلسه سه رویاها رسیدم استاد

    بعد از 23 بار گوش کردن دیگه انگار دستم اومد چجوری باید درست بشه و همینطور با این سفرنامه که همراه هستم

    و الان دارم بازخورهای تغییر یک سری باورهام می بینم

    و به خودم میگم آفرین اسماء داری عالی عمل می کنی

    داری یاد میگیری

    دیدی چجوری داری تغییر می کنی

    بخاطر اینکه داری روی باورهات کار می کنی

    و تضادی که در یک مورد برام رخ داد رو سعی کردم از نگاه قانون بش نگاه کنم آقا الان قانون میگه فلان باید فلان کار کنی

    و یجورایی نتیجه مثل قانون فکر کردن رو دیدم و خوشحال شدم و گفتم ایول اگر بیشتر بفهمم درک کنم و عمل کنم چقدر عالی میتونم تغییر کنم

    به ظاهر اتفاقه بده، از نگاه من، ولی من میام از نگاه قانون نگاش می کنم و میگم اینجور نگاه کن درست تره

    و الان میفهمم اگر اون تضاد رخ نمیداد اصلا شاید هرگز نمیفهمیدم قضیه چیه

    و چی رو باید چجوری درست کنم

    و فهمیدمکه دقیقا این ماییم که داریم هر لحظمون رو میسازیم

    همه چیز فقط و فقط فرکانس های ماست

    و وقتی طبق قاون تنظیمش می کنی نتایجی رخ میده که تهه قلبت آروم میشی و میگی آفرین همینه

    بایدم اینجور باشه خدایاشکرت

    خدایابرای کل امروز عاشقانه شاعرانه عارفانه :)) ازت سپاس گزارم

    عاشقتم رب وهابم

    عاشقتم اسمااء ارزشمندم

    من عاشقتم استاد عشقم

    من عاشقتونم خانم شایسته عشق که اینجوری برای ما فیلم میگیرن و من عشق می کنم با دیدنش

    عاشقتونم دوستان عزیزم که کامنتاتون رو می خونم و عشق می کنم

    در پناه الله یکتا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      حمیدرضا صادقی گفته:
      مدت عضویت: 4048 روز

      سلااااام دوباره و پر انرژی

      هر روزتون پر از شادی و برکت

      دوست داشتم در آخرین فایل فصل دوم و در ادامه کامنت قبلی شما ، زیر این کامنت هم پاسخ بگذارم

      چقدر قشنگ گفتید که دایره ای آبی کنار پروفایل که واقعااا احساس خیلی خوبی میده و هر بار دیدنش یه ذوق و هیجانی داره از هم سفری های توحیدی این سفرنامه

      که باعث افتخاره که چند بار از این شوق و لذت و آگاهی من از پاسخ های شما بوده

      هر روزی از سفرنامه را نه تنها چندی از کامنت های دوستان را میخونم بلکه با اشتیاق به دنبال کامنت شما هم میگردم و دنبال میکنم

      الان هم با آهنگی بی کلام زیبایی که گفتید ، همزمان با همون آهنگ دارم این کامنت را مینویسم ، واقعا عالیه !

      اما من چند روزی را وقفه میدم برای شروع فصل سوم ، چون هم میخوام 60 تا فایلی که گذشته را یه مرور سریع داشته باشم و باورهایی که قبلن تعدادی ازشون را نوشته بودم و از اگاهی ها برداشت کرده بودم را تا این قسمت کامل کنم و هم تمرکزم را این چند روز روی فایل های جدید استاد ذهنیت قدرتمند کننده در برابر ذهنت محدود کننده بگذارم ، چرا که یه تلنگر و نشونه هایی دیدم در همون قسمت اول که لازم دیدم بیشتر روش تمرکز بزارم و همینطور در شرایطی هستم که در روند پیشرفت مثبت کاری ، پیشنهاد دیگه ای هم اضافه شده و نمیدونم کدوم را باید انتخاب کنم ، و از خداوند میخوام که هدایتم کنه به کارها و تیم و شرایطی که باعث رشد بیشتر من و هم فرکانس تر با من باشه

      ان شالله بعد از این وقفه و تمرکز و هدایتی که در همین چند روز آینده از خداوند خواستارم و نشونه هایی که در راه هست ، از نتایجم در فصل جدید خواهم نوشت

      شاد و ثروتمند باشید در پناه حق : )

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        اسماء منصوری گفته:
        مدت عضویت: 1944 روز

        آقا حمیدرضا سلام به شما

        امیدوارم هر جا هستین حالتون عالی باشه

        خیلی از اینکه کامنتتون رو دیدم خوشحال شدم و لذت بردم

        مرسی از اینکه خبرهای خوبی دادین و مرسی از احساس خوبی که به من منتقل کردین

        خیلی خیلی منتظرم که نظراتتون و نتایجتون رو بخونم و لذت ببرم و تحسین کنم

        امیداورم که وقفتون برای شورع فصل جدید پربار و عالی باشه

        من نکات و باورهایی که از صحبت های استاد و دوستان میشنوم و بم کمک می کنه رو بارها میخونم و لذت میبرم و

        مژده بدم که فایل هایی که قراره انشالله در فصل سوم ببینید چقدر فوق العادن و بطور کل وارد لول جدیدی میشین انگار پس با ذوق و شوق ادامه بدین که خبرهای خوبی در راه است

        و لباس UFC تون فوق العادست و نشون میده که در مسیر رویاتون هستین

        امیدوارم به بهترین شکل رویاتون رو در این مورد زندگی کنید :)

        خیلی خیلی خوشحالم که دوستانی چون شما دارم

        انرژی خیلی زیادی دارم و حالم فوق العادست

        این رو در حالی می نویسم که تازه فایل روز 92 ام رو دیدم و چقدر این فایل حالم رو خوب می کنه احساس پرواز دارم

        احساس اینکه دارم برای زندگیم و تغییر خودم و شرایطم کاری می کنم

        و این احساس عالی ای هست

        با آرزوی حال عالی، شادی زیاد، سلامتی عالی و ثروت فراوان

        در پناه الله یکتا باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    امیر رجب پور گفته:
    مدت عضویت: 1016 روز

    بنام آفریدگارجهان وحاکم بر هستی

    درودبه بهترین ناجی زندگیم وبانوی خوش صداوخلاق

    درودبه تمامی همخانواده مهربونم که با کامنت های زیباتون هرروز بهم انرژی مثبت منتقل میکنید

    خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،

    که هرروزی که میگذرداحساسم عالیتر وقلبم گواهی میدهد که خدابرایم کافیست ومن بندگی اش رامیکنم واوهم خدایی اش رامیکند

    چه زیباست قوانین بدون تغییرت که نظم ی را درجهان حاکم کردی وفقط کسانی ازاین نعمت بزرگ برخوردار میشوند که لیاقت دارند وموردحمایت وهدایتت قرارمیگیرندو کلید ورودبه بهشت را در دستشان قرارمیدهی تا دراین مسیر زیبای الهی همراه با نشانه هایت والهاماتت گوش به فرمانت باشند ولذت ببرند وادامه مسیربدهند ،،هدفمندوباانگیزه درصدد تغییرات خود باشندوازخودشناسی خودرابه خداشناسی برسانند وبهره مندگرددند ازنعمتهای بیشمار پروردگار،که از بدوخلقت دراختیارمان قرارداده وتابه امروز که جهان همچنان روبه گسترش است ونسل به نسل ازهمه نعمتها برخورداربودند ولی نتوانستند دریافت کنند،،بعلت ناآگاه بودن ازقوانین

    خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،

    روزهایی رو در سالهایزیبایی که خداوند بهم هدیه داده بود راگذراندم که به هدر دادم تک تک لحظات شیرین عمرم رابی هدف وبی انگیزه

    روزهایی را گذراند درپی عیش ونوش های کاذب وبدور از لمس خداوند درونم

    روزهایی راگذراندم که فرصتهایی بهم داده شدازجانب پروردگارم که خودم را دریابم وقدرشناس باشم اما نفهمیدم

    تضادهایی در زندگی ام اومد تا ازشون زندگی ام را بسازم وخودم را به مرحله ای بهتر از زندگی ام برسونم اما نتوانستم

    وتمام اون همه جهل ونادانی ها بعلت مهرهایی بود که خداوند بر دل وچشمم نهاده بود

    بعلت ناآگاه بودن از قوانین جهان

    بعلت تمام باورهای مخربی بود که درذهنم مثل سیمان وبتن چسبیده بودند

    خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،

    که من را لیاقت دادی

    چشم قلبم رابازکردی

    بهشت رادرهمین دنیابمن هدیه دادی

    به من آرامش دادی

    هرروزم راباهدایت هایت والهاماتت ونشانه هایت زندگی میکنم

    درونم تورایافتم ولمست میکنم

    من الان فقط منتظر تضادهایی هستم که درمسیر زندگی ام قرارمیگیره

    چونکه دیگه آگاه شدم به قوانین جهان هستی

    قوانین ثابت وبدون تغییری که باعمل کردن به آن زندگی ام شده رنگین کمان

    چونکه من دیگه نمیتونم درزندگی ام نازیبایی ببینم

    نمیتونم آدم بدی ببینم وهمه آدمهای زندگیم دستان مهربان پروردگارم هستند وعاشق من هستند

    خداوندهم من رادوست دارد وعاشق من است

    چونکه من ازاستادم یاد گرفتم که چگونه توحیدی باشم وعمل کنم

    من یاگرفتم که تسلیم واقعی بودن یعنی چی

    من یادگرفتم آرامش که داشته باشی تمرکزت فقط میره روی دریافت نعمتها

    من ازپروردگارم خودم را هدیه گرفتم خود لاینتناهی ام را

    من ازطریق آموزشهای بینظیر استادم وهدایت شدنموبه این سایت بینظیر که همه اش گنجینه ای برایم هست خودم راشناختم ومتعهدانه ادامه خواهم داد تابه خداشناسی واقعی برسم

    من هنوز هم اول راهم هنوز اندر پیچ وخم در گمراهی دارم بسرمیبرم

    هنوزهم درونم ترسهایی وجود داره که نمیزاره باورهام و تغییر بدم هنوز نیاز دارم به کارکردن بیشتر وبیشتر روی خودم

    خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،

    من هرروز باتمرینهایی که ازدرسهای استادم آموزش دیدم دارم به طور جد

    روی خودم کارمیکنم وهرروز دارم نتایج بهتری رودرزندگیم میبینم وبسیار انگیزه میگیرم درجهت ادامه دان به مسیرم

    وحل کردن تضادهایی که به ظاهر بدهستند اما چقدکه من رو به جلوحرکتم میدهند ولذت میبرم ازاینکه دارم هرروز قدرتمندترمیشوم

    خداوند برایم کافیست

    من هرروز باپیشرفت کردن درکسب وکارم وزندگی ام جهان راجای بهتری برای زیستن خواهم کرد

    خدایاشکرت که من رادربهترین مکان وزمان درجهان قرارم دادی تا خوب وزیبا زندگی کنم وحضورت رادر زندگی ام احساس بکنم

    دوستان عزیزم براتون بهترینهارو ازپروردگارم خواستارم

    استادعزیزم ومریم خانم عزیزم دوستتان دارم وسپاسگذارتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    فهيمه گفته:
    مدت عضویت: 2002 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    سلامی گرم به استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته بی نهایت مهربان

    هدایت امروزم 3 سپتامبر 2024

    هر چیزی که برای ما اتفاق می افته به ظاهر نه خوبه نه بد!!!

    ولی نتیجه اش نشون میده اون اتفاق به نفع ما بوده یا به ضرر ما

    بارها و بارها از استاد شنیدم، موفقیت مهم نیس بلکه مسیر رسیدن به موفقیت مهم هست و برای ما دلچسب تر هست

    استاد در این فایل توضیح دادن که ماشینشون دزدیده شد و بعدا متوجه شد که اون اتفاق در جهت رسیدن به خواسته اش هست

    خواجه عبدالله انصاری میگه:

    الهی! دلی ده که در شکر تو جان بازیم و جانی ده که کار آن جهان سازیم:

    الهی! دانایی ده که از راه نیفتیم و بینایی ده که در چاه نیفتیم.

    الهی! دستم گیر که دست آویز ندارم و عذرم بپذیر که پای گریز ندارم.

    الهی! نگاهدار تا پشیمان نشویم و به راه آر که سرگردان نشویم.

    الهی! تو بساز که دیگران ندانند و تو نواز که دیگران نتوانند.

    تمام این درس استاد در این مناجات خواجه عبدلله خلاصه شده که وقتی ماشین دزدیده شده یا وقتی بز کشته شد ،بینایی به ما داده شود که خیر اون اتفاق رو ببینیم.

    توکل صد درصد همونه که بگیم خدایا راهو نشونم بده که اگر تو نشون ندی میوفتم توی چاه

    این روزا دارم {الخیر فی ماوقع} رو تمرین میکنم

    به قول استاد از یه جایی به بعد یاد گرفتم قانون همینه و من فقط باید تمرین کنم

    هر چی بیشتر فایل میبینم بیشتر رابطه شاکر بودن و جریان نعمت رو درک میکنم

    من معتقدم، شکرگذاری از دل همون الخیر فی ماوقع در میاد

    وقتی از کار اخراج میشی همون لحظه شکرگذار باشی چون باور داری هر چی پیش بیاد خیر من در اون هست

    به قول استاد کی میفهمی خیر تو در اون بود ؟ یه مدت بعد

    به قول شیخ انصاری ،الهی! چون به تو نگریم پادشاهیم تاج بر سر، و چون به خود نگریم خاکیم بلکه از خاک کمتر.

    شما فک کن بخواهی به خودت متکی بشی

    چی میشه؟

    هیچی….

    غر میزنی

    ناشکری میکنی

    احساس بد

    و زنجیییییییییره ای از اتفاقات بد پشت هم میگه بووووم بووووم بوووم

    پس خدایا ما رو آنی و آنی به حال خودمون وامگذار

    به قول استاد اگر راه شما از کشته شدن بز هست بزار بزت کشته بشه

    ابراهیم باش ، اسماعیلت رو سر ببر

    وابستگیت رو سر ببر

    تاج بندگی بر سر بزار

    دارم به خودم میگم اینارو

    دوره کشف قوانین رو لا به لای شکر گذاری های این روزهام گوش میدم

    این جمله استاد از این دوره توی گوشم زنگ میزنه {{{{ به اندازه ای که فراوانی رو باور کنی ،فراوانی رو تجربه میکنی}}}

    کلمه ،،،، به اندازه،،،

    کلی حرف داره

    به اندازه ای که خدا رو باور کنم میگم هر چی پیش بیاد خوش میاد

    به اندازه ای که فراوانی رو باور کنم بعد از کشته شدن بزم دنبال راههای بزرگتر میگردم

    به اندازه ای که باور کنم از پیکان میرسم به کوروت قرمز

    استاد خودشو مثال میزنه توی کشف قوانین میگه توی گرمای تابستون که مردم رو میدیده آب معدنی میخریدن پیش خودش میگفته مردم چه خرجایی میکنن!!!

    و بعد توضیح میده هنوز باور به فراوانی نداشته

    و با این مثال های استاد درک میکنم چقدر باید روی کلمه {به اندازه ای که باور کنم….}} کار کنم

    به اندازه

    یعنی تکامل

    به اندازه یعنی چقدر فرکانس هایی که با خواسته ام برابر هست رو ارسال کنم

    یعنی ظرفم رو آماده کنم برای خواستم

    یعنی خانه ای بسازم اندر خور فیل بان

    ———

    سپاس استادم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    سمیه احدی گفته:
    مدت عضویت: 2557 روز

    با عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز و همه همکاران عزیز !

    استاد عزیز واقعا در این راستا خدمات شما قابل قدر است و از خداوند میخواهم روزی برسد که از نزدیک شما را بیبینم و از خدمات شما سپاسگذاری کنم و در ضمن میخواستم اگر ممکن باشد در مورد نحو پیدا کردن جفت روحی و رابطه آن با ایمان صحبت کنید چون تقاضای بیشتر دختر خانم ها هم فکر کنم همین باشد و ممنون هستم از این که دیدگاه های مارا در نظر میگیرید و من یکی از اعضای سایت شما از افغانستان هستم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: