دیدگاه زیبا و تأثیرگذار جواد عزیز به عنوان متن انتخابی این فایل:
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی مهربان و همه دوستان عزیز این سایت الهی
نمیدونم چطور از خدای خوبم تشکر کنم و چطور از شما استاد عزیزم بابت این فایل پر از آگاهی های ناب پروردگار عزیزم
استاد خواستم بگم که این فضای روحانی و ملکوتی ای که شما گفتید فرکانسش ما رو هم گرفت و قشنگ اون حس و حال شما رو من هم داشتم وقتی که حالتون گفتید عالیه و وقتی که حتی با شن ها بازی میکردین
استاد داری چیکار میکنی با ما استاد داری انقلابی در وجود من و همه دوستان عزیزم بپا میکنی همه دارن این روزها از انقلاب فیزیکی و کشوری حرف میزنند ولی شما داری انقلابی در وجود تک تک ما و مخصوصا خودم ایجاد میکنی انقلابی که از توحید میاد از هدایت الله مهربان میاد از تغییر خودت میاد از خود ارزشی میاد از توکل تنها به رب میاد ن توکل به غیر خدا
استاد توی این فایل بار ها و بارها اشک ریختم و شکر خدا کردم روز صبح جمعمون رو ساختی استاد عزیزم
این فایل بخدا قسم اگر فقط همین یک فایل رو میخواستین قیمت بذارین و بذارید برای فروش به جرات میگم قیمت نداشت ولی شما رایگان در سایت گذاشتید و از تجربیات و هدایت های خداوند گفتید توی بخش کوچکی از زندگیتون استاد این فایل خیلی گرانبهاست و من خودم باید بارها و بارها گوش کنم و یادداشت بردارم ازش همین الان کلی یادداشت نوشتم
استاد تحسینت میکنم هم شما و هم مریم بانو رو که چقدر شما دو نفر وارسته هستید و چقدر به هدایت ها و نشانه های خداوند ایمان دارید و تسلیم خداوند هستید و این یک ویژگی بارز شما دو عزیز هست و چقدر شما خودتون رو در جریان هدایت های ناب پروردگار قرار میدید واقعا تحسین برانگیز هست
خیلی نکته های خوب و زیادی رو گفتید و من فقط تنها به بخشی از اونها اشاره میکنم تا به خودم یادآوری کنم و ردپا بذارم از خودم
شما اول فایل گفتید اهداف سالتون رو نوشتید و از خدا خواستید و صدا و تصویر برای خودتون ضبط کزدین من هم باید به این صورت عمل کنم
این فضای صحرا خیلی رویایی و بی نظیری هست استاد و خیلی انرژی مثبت بسیار بالایی داره چقدر دوست دارم که این فضاهای زیبا رو از نزدیک خودم تجربه کنم
و از مریم بانو ممنونم که هدایت هایی که از اول این سفر داشتن رو نوشتن و به یاد خودشون آوردن و به ماهم یاد دادند که حواسمون و حواسم به نشونه های خداوند باشه
از تصمیمی که گرفتید که بیاد ایران و بعد کنسل شدنش چقدر خوب درک میکنید این پیام های خداوند رو
یک اعترافی بکنم همین جا
وقتی که گفتید میخواستی بیاید ایران بعد کنسل شد بخاطر این شرایط ایران من خوشحال شدم که نتوانستید بیاید چون حس کردم من هنوز آمادش نبودم که بتونم با شما هم مدار بشم و از نزدیک توی دوره های حضوری شما باشم واین یک نکته مثبت برای من هست که بیشتر روی خودم کار کنم تا در زمان درست و مکان درست شما رو زیارت کنم
یک نکته خوب گفتید و این هست که همیشه از خدا برای کوچکترین مسایل هدایت بخواین و بدونید که اون جواب میده و فقط تو باید جرأت انجام دادنش رو داشته باشی من این رو به خودم میگم که هدایت اومده ولی انجامش ندادم
نکته بعدی وقتی که من با یک فضایی هم فرکانس نباشم حتی اگر هم خودم بخوام نمیتونم برم اونجا چون جهات این اجازه رو نمیده
واقعا من بارها پیش اومده که دوست داشتم جایی باشم یا با کسی باشم اما اون فضا و یا اون فردا چون فرکانسش بالا بوده هرکاری که کردم نتونستم در اون فضا باشم و این رو واقعا میفهمم
نکته وقتی که من روی خودم کار کنم هدایت میشم به شرایط اتفاقات و آدم های بهتر که باعث آرامش شادی و تجربیات بهتر من میشن
خیلی مهم هست که من هر روز روی خودم کار کنم و نعمت های خداوند رو ببینم و قدردان این نعمت ها باشم و روی ورودی ها و باورهای کار کنم و بگذارم جهان هم کار خودش رو بکنه فقط من باید سمت خودم رو انجام بدم خدا هم سمت خودش رو انجام میده
من دارم زندگی خودم رو خودم خلق میکنم و عوامل بیرونی روی من اصلا تاثیری ندارند وقتی که من یک جور دیگه ای نگاه میکنم و این یک باور خیلی خوب هست که استاد عزیز داره و من هم باید بیشتر روی خودم کار کنم تا این باور رو بسازم برای خودم
این باور خوب رو هم استاد دارند و من هم دوست دارم داشته باشم و اینجا میگم
من عقلم رو میذارم کنار بخاطر ورودی هابی که داشته و محدود اطلاعاتی که داشته و بذارم که خداوند هدایتم کنه و روی عقلم زیاد حساب باز نکنم و ببینم که قلبم که جایگاه خداونده چی میگه
خدایا قلب من رو باز کن و گوش من رو شنوا کن برای شنیدن هدایت بیشتر و ذهن منطقی من رو کمنور تر کن تا هدایت های تورو ببینم و بشنوم
این دعا رو برای همه دوستان عزیزم میخوام و برای خودم
میخوام چند تا مورد از هدایت های خداوند در زندگی خودم بگم تا بیشتر ایمان بیارم بهش
من وقتی که میخواستم برم سر خونه زندگیم هیچ پولی نداشتم و ن پس اندازی فقطط تصمیم گرفته بودم برم و خیلی هم راسخ بودم به این تصمیم
و خیلی ها میگفتن که نمیشه و پول نداری و چطور میخوای بری و از این حرف ها و ذهنمم یاری میکرد باهاشون
اما اون صدای الله خیلی بلند بود توی قلبم و هیچی رو انکار نمی شنیدم و حرکت کردم و خداوند هدایت کرد افراد رو برای کمک به من و قلب هاشون رو نرم کرد برای من
یکی خونه رایگان داد
یکی لوازم قسطی با اقساط بلند مدت کم سود داد
یکی پول برای مجلس داد بی منت
یکی میوه داد یکی گروه عالی ارکستر برام آورد یکی فیلم بردار عالی شد برام
یکی ماشین برای مجلس در اختیارم قرار داد
و خیلی چیز های دیگه
این مال زمانی بود که من اصلا با این قوانین آشنا نبودم
دوران خدمتم به یک جایی هدایت شدم که نزدیک شهرم بود و تازه سه روز اونجا بودم سه روز شهر خودم بودم و توی بهترین مکان اون پادگان خدمت کردم
موقعی که میخواستم خونه برای خودم پیدا کنم خیلی گشتم و با اون مبلغ کم خونه پیدا نمیشد اما یک جا گفتم خدایا من خسته شدم و من تسلیم هستم خودت برام خونه پیدا کن و به طرز معجزه آسایی یک خونه نوساز و تمیز پیدا شد بایک صاحب خونه فوقالعاده نازنین و چقدر احساس خوبی داشتم در مورد اون خونه همش فکر میکردم که اون خونه مال خودم هست و حس عالی ای داشتم
در مورد کارم از شرکت اومدم بیرون بعد از سه سال و نمیدونستم باید چیکار کنم که خداوند هدایتم کرد به یک شغل خوب و عالی به اسم نجاری که واقعا لذت بخش هست برام و توی همین شغل هم کلی با افراد و شرایط بهتر روبرو شدم و بهتر بگم هدایت شدم
و خیلی مورد های دیگ
واقعا ازتون ممنونم استاد عزیزم بابت این آگاهی های ناب این فایل ها که زندگی ساز هستند و من رو که خیلی جاها شرک داشتم رو داره به یک شخصیت دیگه ای تبدیل میکننه
و چقدر خوبه که ببینم و ببینیم نشانه های خداوند مهربان رو و تسلیم امر پروردگار باشیم و باشم
منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD1006MB69 دقیقه
- فایل صوتی پیروی از هدایت الهی و پدیده همزمانی66MB69 دقیقه
به نام خداوند بخشنده و مهربان
ستایش مخصوص خداوندیست که پروردگار جهانیان است
خداوندی که بخشنده و بخشایشگر است
خداوندی که مالک روز پاداش است…
سلام به استاد فوق العاده و مریم بی نظیر
استاد فقط همینو بگم که حتی فایل شما هم برای من همزمانی عجیبی داشت که میخوام خیلی سریع برم سراغ این اتفاقات معجزه واری که رخ داده و همزمان شد با فایل شما…
استاد جانم این چیزایی که مینویسم عین واقعیت هست و من خودم تا چند روز توی فکر رفته بودم و گفتم خدای من جواب تمام فرکلنس هایی که دارم میفرستم برات که میگم میخوام بهت نزدیکتر بشم میخوام یکتاپرستی و درونم بیشتر کنی
میخوام توحیدی تر بشم تو داری جوابمو میدی
استاد حدود سه الی ۴ روز بعد از این اتفاقات توی ایران من قلبم فریاد میزد شما میخواین بیاین ایران و اینو هم به مهدی گفته بودم هم هدیه
و هر روز ایمانم داشت بیشتر میشد که شما قراره بیاین انگار یکی داشت بهم میگفت به زودی استاد میاد تا اینکه چند دوز بعدش اون فایل خارق العاده ۵۰ دقیقه ای از شما روی سایت آپلود میشه که خب اون فایلم کلی همزمانی داشت برای من
وقتی آپلود شد گفتم الله و اکبر
قلبم میگفت یه چیزی از لستاد تو میشنوی
استاد من دیگه توجهی به احساسی که بهم میگفت میخواین بیاین نکردم تا اینکه…
حدود دو الی سه روز پیش قبل از اینکه این فایل جدید شما آپلود بشه روی سایت من شب قبل از خوابیدن به سوالاتم پاسخ دادم و خواسته هامو نوشتم و با هدیه کلی حرف زدیم راجب خواسته هامون ک بعدش خوابم برد
توی خواب با شما بودم و مریم جون دقیقا با فورد بودیم که شما اومده بودین توی شهر ما و در حین حرف زدن با شما و مریم جون بودم که شما به من میگی که بیا بشین پشت فورد بعد من گفتم استاد پس من اگه نشستم پشت ماشین میبرمتون شهر و بهتون نشون بدم
و خیلی ناگهانی شما میگین نه من نمیتونم بیام
من میگم چرا استاد ینی چی شما اومدین اینجا بعد میخواین نیاین کل شهر و نشونتون بدم
شما برمیگردین میگین که نباید بیام صلاح نیست…
از خواب بیدار میشم صبح ساعت ۷ اینطورا بود که هم یه ذوق بی توصیفی درونم بود هم یه جورایی ناراحت بودم که شما نیومدین شهر و نشونتون بدم
گذشت من خوابمو برای مهدی و هدیه تعریف کردم و کلی ذوق و خوشحالی درونم بود
تا اینکه…
دیروز جمعه ۲۶ آبان ۱۴۰۱
ساعت ۱ ظهر بود که از تمرین و پیاده روی برگشته بودم چون صبح زود رفته بودم یه جورایی خسته بودم
افتادم روی تخت و همینجوری که داشتم با گوشیم کار میکردم خوابم برد
و اما خوابی که دیدم:
یه خواب روحانی در عین حال ملکوتی
من بودم و هدیه و مهدی یه جای عجیب و غریب بودم اما بی نهایت شلوغ بود تو صف بودم انگاری
سرمو برگردوندم دیدم پشت سرم دو تا مرد بودن
یکی قدبلند و ریشو و روحانی طوری
دیگری بادیگارد محسوب میشد
مرد قدبلند ریشو گفت دستتو بده منم گفتم چرا بدم ناگهان دستمو گرفت همینجوری که داشت با شصتش دستمو فشار میداد شماره هایی و بلند بلند تکرار میکرد و منم همینجوری داشتم نگاش میکردم
دستم تو دستش بود که یهو حرفایی زد که نشان از ایمان من داشت که من چقد به خدا نزدیک و نزدیک تر شدم
و جنس حرفاش جنس ایمان و امید و انگیزه بود
از خواب که بیدار شدم
چند ساعت بعدش مهدی بهم زنگ زد و گفت مائده استاد یه فایلی گزاشته روی سایت باید حتما ببینیش
لستاد دقیقا قبل از اینکه بخوابم یکی از دوستای قدیمیم به من توی تلگرام تکست میده که من ایتالیام
من برگام میریزه میگم الله و اکبر چی میگی
میگه باور کن مائده دقیقا یه روز قبل از اینکه ایران این اتفاقا توش بیوفته من هدایت میشم به ایتالیا
و بعد خواب من و حرف رفیقم و در نهایت هدایت میشم به فایل شما
میشینیم با هدیه فایل و میبینیم
و هر قسمت و تیکه از فایل استاپ میزنیم و هر همزمانی های زندگیمون حرف میزنیم که چقد اتفاقاتی افتاد و ما اینجا و این نقطه هستیم
استاد وقتی برگشتی گفتی من بلیط ایران گرفته بودم قلبم داشت از جا کنده میشد و فایل استاپ کردم و تا چن مین بهت زده شده بودم
به خدا گفتم الله و اکبر داری چیکار میکنی با من
من قلبم فریاد زده بود شما قراره بیاین
بعد تو خواب من شما میاین میگین نمیتونم بیام باهات صلاح نیست این چه قانونی هست که اینقد دقیق عمل کرده
فرکانسهای شما لینقد زیاده اینقد روی خودتون دارین کار میکنید که اینجا ما دریافتش میکنیم
الله و اکبر ….
خداوند همه چیز میشود همه کس را
این همزمانی که برای من اتفاق افتاد و مصادف شد با فایل شما و این حرفای ناب اعلی که نشات گرفته از ذات الهی درونت بود
همشونو با گوشت و پوست و جون دریافتش کردم
و من چقد شکرگزار الله هستم که اینقد منو داره هدایت میکنه و چقد لذت بردم زمانی گه برگشتی گفتی استاد که وقتی نشونه رو دریافت کردم تصمیم و عوض کردم و مسیر و جهت دادم به سمت سفر به دور آمریکا
شما الگوی واضح در برابر توحید در عمل هستین
شما الگوی واضح در برابر ایمان درر عمل هستین
شما استاد الگویی هستین که قانون و زندگی میکنید
خدای من
نمیدونم چی بگم از دیشب
دستم به نوشتن نمیرفت تا اینکه امروز تو حال و هوای کامنت خوندن بودم که قلبم گفت برو بنویس مائده
این همزمانی برای من نشانه از مهاجرت بود چون من مدتی هست دارم روی مهاجرت کار میکنم
و تمام توجه و تمرکزمو گزاشتم روی نکات مثبت و زیبایی و خواسته هام و غیر از اتفاقات خوب به خداوندی خدا برام اتفاق نیوفتاده
هر قدمی برمیدارم هر کاری میکنم حتی یه لیوان آبم که میخورم همش به نفع من رخ میده و سود من اتفاق میوفته
و من قلق این جهان قشنگ دستم اومده
خدای من شکرت خدای من شکرت خدای من شکرت…
همزمانی دیگه ای که اتفاق افتاد دقیقا امروز
اومدم بشینم مثل همیشه به آموزش سایت دیدم چون هدایت شدم که باید سایت ببینم
نشسته بودیم دوتایی منو مهدی داشتیم استارت آموزش هارو میزدیم که دیدیم Xmap بالا نمیاد
و روشن نشد گفتیم خیریتی هست جتما باید یه کار دیگه انجام بدیم که مهدی برگشت گفت مائده دیشب از زبون دو نفر راجب بازار یه جیزایی شنیدم
احساسم میگه باید بریم بازار و دوباره بررسی کنیم
(بازار کریپتو) بعد منم بدون هیچ مقاومتی گفتم بزن بریم
استاد باورت نمیشه از زمین تا آسمون تحلیل تغییر کرد رنگ تحلیل جنس تحلیل همه چیش از ریشه تغییر کرد
الله و اکبر الله و اکبر الله و اکبر
وقتی شروع کردیم به تحلیل کردن گفتیم ما هیچی نمیدونیم خدایا ما هیچی نیستیم همه جی تویی خودت هدایتمون کن به تحلیل درست
خودت هدایتمون کن از اینکه قراره چه اتفاقی بیوفته
خدا قوروبنش بشم نزاشت به یه ساعت بکشه
اشک تو چشای هردومون جاری شد و گفتیم الحق که خودشه الحق که همه چی میشود همه کس را
به شرط پاکی دل
به شرط طهارت روح
به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
استاد استاد استاد باورتون میشه که با یک همزمانی کوچیک ینی کانکت نشدن ما به xmap
هدایت شدیم که باید چارت و دوباره بررسی کنیم
تا چن ثانیه قبلش مصمم بودیم به تحلیلمون و معالمه باز داشتیم استاد باورت میشه معامله هامونو زودتر از آنچه که ضرر کنیم گفت ببندین😭😭😭😭
الله و اکبر این چه خداییه فقط کافیه بهش باور کنیم
فقط کافیه ایمان بیاریم بهش
فقط کافیه تمام این حرفایی که میزنیمو بیاریم توی عمل
لستاد چرا میگم شما الگویی واضح در برابر ایمان در عمل هستین چون شما از کوچیکترین اتفاقاتی که میوفته درس میگیرین و میگین پشتش یه حکمتی هست
از اون مواد شوینده ای که به طور معجزه وار جلو در ماشینتون ظاهر میشه و شما میگی این الکی تا اینجا نیومده حتما حکمتی داشته برمیداری میزاری توی ماشین بعد که ۱۰۰ کیلومتر که از تمپا فاصله میگیری عزیزدلتون تکست میده که نیازمند اون شوینده هست
از کوچیکترین نشونه ها شما هدایت های الهی و دریافت میکنید خدای من
لستاد شما چرا شدین استاد عباسمنش شدین باید فرقی بین شما و بقیه باشه دیگه….
الان دارم میفهمم چرا خداوند منو به سمت شما هدایت کرد
چرا بهم گفت مائده عباسمنش الگوییه بی نظیری هست برای تو
الان دارمم میفهمم
چون توی زندگیم تمام تلاشمو میکنم که از کوچیکترین حرکت ها من نشونه بگیرم و ازشون نگذرم
چشامو تیز کنم
از خدای بزرگم میخوام که قلبم و باز کنه برای روشنایی ها
گوشامو تیزتر و قوی تر کنه برای دریافت نشانه ها
چشم هامو بیناتر کنه برای دریافت الهامات
هر روز از خدای بزرگم توی ستاره قطبیم مینویسم گه منو بزار روی دوشت و با خودت ببر منو
استاد باور میکنی که دقیقا حرفایی گه توی این فایل گفتی نکته به نکتشو من توی ستاره قطبیام هر روز مینیوسم و نتایج ها داره رخ میده
اتفاقات عجیب و خارق العاده
و فقط شکرگزار الله هستم….
سوره حمد شده آیین زندگی من
ناشده روزم بدون این سوره و دریافت الهلماتش شروع بشه
هر روز صبح قبل از اینکه ستاره قطبیمو بنویسم
سوره حمد و مینویسم و با عشق تکرارش میکنم
وای استاد وای یکی دیگه از تمرین هایی که به طور خارق العاده داره تاثیر میزاره روی زندگیم
موفقیت هایی که کسب کردم و مدام و مدام مرور میکنم
و هر لحظه به خودم میگم که ایمانم بیشتر بشه
و استاد استاد استاد
اصن بزار بگم این اتفاقا چرا داره میوفته اللن دارم میفهمم
به خاطر اینکه من دو ماهی هست که هر روز و هر لحظه دارم میگم که خداوند بیشتر از من میخواهد که من موفق بشم
خداوند بیشتر از من میخواد که من به خواسته هام برسم
این کلمه و عبارات کلیدی هست که با موفقیت هام ترکیبشون میکنم و هر موفقیتی که مرور میکنم و ویس هایی که از صدای خودم گرفتم و پلی میکنم
در کنارش میگم چون خداوند بیشتر از من دوست داشته که من این موفقیت و به دست بیارم
و دوباره هر موفقیتی که دارم با صدای خودم گوش میدم در ادامش میگم چون خداوند بیشتر از من دوست داره که من این معجزات و توی زندگیم تجربه کنم برای همین کمکم میکنه😍😍😍😍😍😍
این تمرین خیلی همزمانی ها برای من ایجاد کرده
لین تمرین برای من معجزه وار ترین لحظاتمو رقم زده
بی نهایت سپاسگزارت هستم استاد خارق العاده😍❤️
و همزمانی آخری که میخوام توی این فایل بگم:
منو مهدی حدود چندهفته ای هست که خداوند هدایتمون کرده سایت بزنیم و هردومون جداگونه
اولش استاد قرار بود تیمی باهم یه سایت بیاریم بالا
از اونجایی که خدای بزرگم بیشتر از ما دوست داره که ما رشد کنیم خیلی خوشگل از طریق نشانه ها هدایتمون کرد به سمت جداگونه سایت زدن و جداگونه برند شخصی بالا آوردن که خب ما هم الا نیوردیم و پر قدرت رفتیم سمتش
این برند شخصی که هردومون داشته باشیم و هردومون دارای یه سایت متفاوت باشیم هم همزمانی ها داشت
شب قبلش من هدایت میشم به یک فروشگاه لباس زیر زنانه که خب یکی از دوستام مدیر فروشگاه بود
نشستم باهاش حرف زدم که خیلی عجیب داشت از برند شخصی حرف میزد و داشت میگفت برای فروشگاهم میخوام سایت بزنم و یه چیز جالب که من جذبش شدم و خداوند میخواست از این طریق با من حرف بزنه این بود که اون خانم یه حرکتی زده بود توی مغازش که هیچ کدوم از فروشگاه های لباس زیر زنانه اینجا نداشتن چنین چیزیو برای همین شده بود بهترین فروشگاه که برگشت گفت من از روز اول درآمد خوبی داشتم که خب شد برای من نشونه و همزمانی پیدا کرد با ایجاد سایتی جداگونه برای هرکدوممون😇🙃
خب میخوام از اینجا بگم که استارت سایت ما با چه همزمانی هایی رقم خورد
ما تصمیم گرفتیم آموزش های سایت و خریداری کنیم و بشینیم در کنار کارمون در راستای هدفمون سایت هم بیاریم بالا اما هنوز اقدامی براش نکرده بودیم
فکر کنید ما شنبه تصمیم میگیریم که حرکت کنیم به سمتش فرداش که میشه یکشنبه من میرم دانشگاه کلاس دارم بعد از اینکه کلاسم تموم میشه
یکی از دوستام بهم میگه بیام بریم سمت ساختمون انسانی بعد برو
گفتم اوکی
حالا از جایی که ما بودیم تا ساختمون انسانی چند متری راه بود
رسیدیم ساختمون انسانی و در حین حرف زدن با دوستم ناگهان چشم روی تابلو اعلانات گیر میکنه
میرم سمت تابلو میبینم نوشته برگزاری همایش قانون های منظم در کسب و کار
همونجا گفتن الله و اکبر نشونه است
رفیقم کنارم بود گفت چه خبره مائده چیزی شده😂
تو دلم گفتم این چی میفهمه😁
بهش گفتم نه عزیزم چیزی نشده فقط این همایش برای من نشونه است
خلاصه چی بشه من بعد از کلاسم پاشم برم ساختمون انسانی بعد بربخورم به همایش
(دقیقا یاد اون زمانی افتادم استاد رفتی تهران بعد سرتو آوردی بالا و چشمت خورد به همایش)😍
گفتم خودشه نشونه است
اومدم خونه با چه ولعی داشتم برای مهدی تعریف میکردم که مهدی ببین چه همزمانی
ما دیروز داشتیم راجب سایت حرف میزدیم همین امروز صبحم باهمدیگه داشتیم برنامشو میریختم بعد من هدایت بشم به این همایش
مهدی باید بریم باید بریم
مهدی بچه هم اولش مقاومت کرد بعد یادش آوردم داستان هدایت استاد و همزمانی هارو براش گفتم
اونم از آخر قبول کرد
حالا اینجاش قشنگه😍😎
هزینه همایش بود ۱۵۰ تومن یه سانش
سانش بعدی بود ۱۵۰۰ میلیون تومان
بعد ما گفتیم ۱۵۰ تومنشو ثبت نام میکنیم که خب تماس گرفتم ثبت نام کنم
زمان ثبت نام بهشون گفتم من تبلیغات روی تابلو دانشگاه آزاد بود دیدم و گفتم دانشجو هستیم
گفت باشه چند دقیقه صبر کنید باهاتون تماس میگیرم
هزینه ثبت نام ۱۵۰ بود دیگع درسته؟؟؟!!!
اما چون من دانشجو بودم برای ما نفری ۱۱۰ افتاد😍😍😎😎
اینم از یه همزمانی دیگه خدای من شکرت
خلاصه که بهتون بگم رفتیم همایشو توی همایش دقیقا هدایت شدیم به کسب و کار
الله و اکبر😍😍😍
چیزی که منو مهدی چند هفته ای بود درگیرش شده بودیم بعد که تصمیم گرفتیم حرکتی براش بزنیم
خداوند به قول مریم جون عزیزدل مهره تاییدشو زد گفت حرکت کن بنده من
من خودم هواتو دارم چون خودم بیشتر از تو دوست دارم که تو موفق بشی و خرسند بشی و به درآمد های فوق العاده برسی😊☺️😌
اینم از یک همزمانی دیگه که خدای بزرگم چه ها کرده توی زندگیم و قراره چه ها بکنه
چون من یه فرکلنس هایی فرستادم قراره کلی اتفاقای خوب و جذاب و شیرین و تجربه کنم😇😎🥰
استاد جانم مریم جانم
عزیزدلم هستین باور کنید نمیدونم چطوری شکرگزاری کنم برای وجودتون
برای اینکه اینقد عشق هستین
خدای من شکرت خدای من شکرت خدای من شکرت
استاد در ضمن اینم بگم لایوی گه با استاد عرشیاتفر گزاشتین و من چندین بار میبینم و دیدنش سیر نمیشم
سر اون لایو من دررونم غوغا شد و شما نمیدونید چه اشک ذوقی ریختم و نمیدونی استاد توی اون لایو با اون حرفهایی که از سر وجودتون میومد چه کردین با من
که توی دفترم نوشتم و کلی شکرگزاری کردم🥹🥲❤️
خلاصه اینکه عاشقتونم عوشقتونم
خداوندا ما راه به راه راست هدایت کن
راه کسانی که به آنان نعمت داده ای نه کسانی گه غصب کرده ای و نه گمراهان🙂✨🪐❤️
خداوند و شکرگزارم برای وجودت عشق خدایی من عشق الهی من
شکرگزار پروردگارم برای اینکه تورو گزاشت سر راهم و مدارمون یکی شد
درسته استاد
یکی از غیرقابل باور نکردنی ترین اتفاقات سال ۱۴۰۰ ورود مهدی توی زندگیم بود
و معجزه آورترین اتفاق زندگیم
شما فکر کنید
من نیشابور هستم مهدی بیرجند و وقتی صدای قلبشو میشنوه و حرکت میکنم میاد پیش من
دقیقا دو روز بعد از اینکه منو مهدی باهم آشنا میشیم
و حتی من ذکر کرده بودم توی ستاره قطبیم تمام مشخصات مهدی
و حتی گفته بودم از شهر خودم نباشه
دقیقا در این حد دقیق
و قشنگ تر و لذتبخش تر و جذاب تر اینجا بود که خداوند کاری کرد که حتی شغل های منو مهدی و یکی انتخاب کرد خدای من
خدای من خدای من
و ما هر روز رابطمون داره قشنگ تر و قشنگ تر میشه
و بعدا استاد جونم حتما توی یک مکالمه ای میگیم چطوری داریم با هم زندگی میکنیم به لطف خدای بزرگم
همش چیزی جز معجزه نیست
همین و بس
خداوند بیشتر از ما دوست داره که ما خوشبخت بشیم و خوشگل تر تکاملمونو طی کنیم و سریع تر به خواسته هامون برسیم
الهی شکر
عاشقتونم و عاشقتم عشق من🙂🥰❤👑
سلام بر تو رفیق شفیقم دختر توحیدی و بی نظیر میخوام تولدتو تبریک بگم فرناز عزیزم و ۲۱ سالگیتو احساس میکنم با جریانی از الهامات و همزمانی های توحیدی استارت کردی
بهت تبریک میگم و از خدای بزرگم اتفاقات و احساس و باورهای قدرتمند و خواهانم👑🌱🤍
چقد دارم لذت میبرم دارم کامنتتو میخونم و هز قسمتش به نظرم نشانه کار کردن بسیار تو هست بر روی خودت
این نشون میده که تو چقد فیلتر کردی خودتو و این تحسین برانگیزه
وقتی که خواهرم هدیه هدایت شد به کامنتت تصمیم به گوش کردن نداشتم چون میخواستم برم مطالعه داشته باشم اما یه کم بیشتر که ادامه داد به طور ناخودآگاه مجذوب قلمت شدم و اگه کنارم بودی بغلم میگرفتمت و محکم فشارت میدادم از این درک بالایی که از قوانین بدست آوردی
و این افتخار افرین هست❤
میتونم ساعت ها بشینم و راجب خط به خط حرفات حرف بزنم
اما خیلی مختصر و کوتاه بگم
عاشقتم و دوست دارم دختر زیبارو و توحیدی و احسنت بر تو🌹💎