پیروی از هدایت الهی و پدیده همزمانی - صفحه 14
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/11/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-11-18 06:32:302022-12-14 08:24:44پیروی از هدایت الهی و پدیده همزمانیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا
سلام خدمت دوستان و استاد و خانم شایسته عزیز درمورد هدایت میخام بنویسم که درمورد یکسریش قبلا نوشتم که دوباره مینویسم و درمورد یک سری موضوع جدیدتر هم مینویسم.
من یادمه دو یا سه سال پیش تازه شروع کردم مسریع علایقم رو و از کار گری شروع کردم. به ساختمان سازی علاقه دارم و به عنوان کارآموز کار میکردم و با حقوقی که گرفتم کلاسهای نقشه کشی رو شروع کردم و هیچ ایده ای نداشتم و نمیدونستم آموزشگاهی هم وجود داره اما از طرف داییم یک آموزشگاه پیدا کردم که نرم افزار های مهندسی آموزش میدادند و من از اوتوکد شروع کردم و باز ایدهای نداشتم و تو اون کلاس یک خانمی کنار من مینشست که اصلیت تهرانی داشت و اون منو راهنمایی کرد چون قبلش خودش کلی کلاس شرکت کرده بود و واقعا چه فرشتهای بود که هنوز که هنوزه دوست دارم دوباره ملاقاتش کنم آنقدر که خوب برخورد میکرد و با خودش در صلح بود.ایشالله هر جا که هست سلامت باشه.و بعد من ادامه دادم تیریدیمکس شرکت کردم و نرم افزار های دیگه و بعد از طرف استادم با یک شرکت طراحی غرفه آشنا شدم و مشغول کارآموزی شدم و بعد از مدتی کارآموزی اون شرکت نخواست که با من کار کنه چون طرح هایی که میزدم مناسب نبود و دقیق هم بهم نمیگفتن مشکلم چیه و فقط تماس هامو و پیام هامو جواب ندادن .قبلش هم پروژه برداشته بودم و خراب کرده بودم یک ویلا بود.هی تو فکرم میومد که شاید من مال این کار نیستم و کلاس های طراحی غرفه در اصفهان نبود و یک کلاس تو تهران فقط برگزار میشه از هرکسی پرسیدم اینو میگفت.تو دوران کارآموزی که عملی کار میکردم از یکی دوستان شنیده بودم لیست شرکت های سازنده غرفه تو اینترنت هست سرچ کردم و میگفتم(سلام من طراح غرفه هستم و طرح اول و دومتون رو رایگان میزنم)یک سری جواب نمیدادن و یک سری طرح میدادن اما خراب میکردم .اینبار میگفتم(سلام من طراح غرفه هستم و این طرح هایی که فرستادم نمونه کار هام هست و خوشحال میشم اگه مشکلشو بهم بگید و طرح اولو براتون رایگان میزنم)یکی از اجراش یکی از نور پردازی یکی از….اشکال میگرفت اما یک نفر بود که تا حالام ندیدمش و البته ارتباطی هم دیگه ندارم باهاشون که خیلیییییی کمکم کرد حس میکنم یک فرشته بود که هرچی در طراحی غرفه یاد گرفتم از طرف ایشون بود اما هر بار تکرار میکردم که خدا این از طرف تو اومده. چرا؟چون من روی اون شرکتی که اخراج شدم کلی حساب کرده بودم و کلی چیز های دیگه و یک شب که واقعا داقون شده بودم گفتم خدا من محتاجم به هر خیری که از طرف تو به من برسه از اون شب حتی صحبت های استاد هم تغییر کرد و ۱۸۰ درجه ی چیزای دیگه ای میشنیدم .خلاصه از کل شرکت هایی که تو تهران و تو اصفهان درخواست داده بودم فقط یک شرکت موند که باهام کار کنه و قرار بود که قرارداد ببندیم .تا اینجا داشته باشین(من نمیتونستم با هیچ دختری ارتباط عاطفی بر قرار کنم و کلی رو خودم کار کردم و تحقیق کردم تا بلاخره با یک نفر آشناشدم که رابطه اولم بود و قرار گزاشتیم که همو ببینیم البته که من وابسته شده بودم و راهو یک جورایی داشتم اشتباه میرفتم اما کلی درس گرفتم)هم این دختر و هم طراحی غرفه که کلی زحمت کشیده بودم رو حسم گفت بزار کنار و من بعد دو روز کلنجار رفتن گزاشتم کنار چون من ساختمون رو دوست دارم نه طراحی غرفه که به درآمد رسیده بود تازه اولای کار بود و کلی اون رئیس شرکت بعدش بهم گفت که بیا کار کن چون من طرح هارو زود تحویل میدادم البته که یک طراح دیگه رو بهشون مؤرفی کردم و همه رو گزاشتم کنار.البته اون رابطه با اون دختر اگه پیش میرفتم بعد به نابودی کشیده میشد چون من ی جورایی بلد نبودم کارمو و وابسته بودم .یک شرکت بزرگ ساختمانی از طریق یکی از دوستام پیدا شد که واسه مصاحبه رفتم و قرار بود به من خبر بدن که ندادن و شاید به خاطر پیامی بود که من بعد از مصاحبه دادم که گفتم من الان نمیتونم بیام چون بلیط داشتم واسه شمال و اوایل این آشوب ها بود و کلی حال داد جا همه خالی (شمالو میگم).ولی اون مصاحبه باعث شد دوباره شروع کنم. کلی کار باید انجام میدادم و کلی تحقیق کردم الان در حوضه هایی که فقط کلاس رفته بودم واقعا حس میکنم توانایی دارم و در مورد یک سری موضوعات دیگه دارم تحقیق میکنم که ایشالله ی جمع بندی کلی بکنم و شروع کنم به شرکت ها سر بزنم اما یکی این که اون اخراجه چقدر به من کمک کرد و اون طراحی غرفه که دوست نداشتم برم اما حسم گفت که برم .دنبال کارآموزی بودم که یک محصولی تو اینترنت هدایتی دیدم و خریدم و اسمش هست (کارآموزی آنلاین)که چقدر عالیه چون تو شرکتا کار درست یاد نمیدن فقط واسه تجربه کسب کردن خوبه.تو یوتویوب ی منبع جدید پیدا کردم که به خودم میگم چرا این منبع رایگانه واقعا کلی مطلب داره و چقدر پیشرفت کردم و زبان انگلیسی رو هم همینطور.تو محصول کارآموزی چقدر اون مهندس تمرکزش رو فراوانی هست و خودش هم اول محصولش اینو میگه چقدر خوبه هم تو خونم و هم سر ساختمون😍ممنون که کامنت من رو خوندید
باعرض سلام خدمت استاد عزیز ومریم بانو
استاد امروزبا این فایل کاری کردین فقط اشک از چشمهام میومد
چقدر احساسم خوب بود واقعا استاد شما بینظیر هستین چقدر زیبا توحید و هدایت درک کردین
ممنونم که این آگاهی را به ما انتقال میدین تا ما هم
بتونیم درک کنیم
استاد عزیزم :همزمانی ها وقتی فایل های سفر به دور آمریکا را شروع کردم چند روز بعد به طور کاملا اتفاقی از طرف کار همسرم به صورت تور به شمال هدایت شدیم وواقعا سفر عالی وبی نظیری بود
استاد عزیزم :وقتی که آروم باشی و همه چیز به خدا بسپاری از جاهای که فکرت نمیرسه ثروت وارد زندگیتون میشه من دو روز پیش دیدم و همسرم با خرید طلا به سود خیلی خوبی رسید وسپاسگزارخداوند هستم
به لطف خدا تمام بچه های سایت و خود من توحید واقعی درک کنیم وبه قانون عمل کنیم تا روز به روز به جاهای بهتر وآرامش وسلامتی بیشتر هدایت بشم .❤❤😘😘
سلام استاد عزیزم خانم شایسته جان ..
من امشب تو دفترم در مورد یه هم زمانی نوشتم و چند لحظه بعد دوست داشتم این فایل رو ببینم و اصلا خندم گرفت از این همه نشانه واضح.
همیشه گیح بودم که اگه من نتونم نشانه هارو ببینم چی؟؟ ولی طبق گفته استاد عزیزم که حتی دیدن نشانه ها هم تکامل میخواد دیگه الان اینقدر نشانه ها و هدایت برام عادی شده که وقتی یاد اون موقع هام و استرسم و فشاری که به خودم میاوردم برای دیدن نشانه میوفتم خندم میگیره …
هیچ چیزی به اندازه آزادی قشنگ نیست این رو وقتی میفهمی که از یکسری وابستگی هات دست میکشه و آماده پرواز میشی..
مثل روح که وقتی از وابستگی هاش دست میکشه میره تا اوج آزادی و لذت ..
سلام استاد
امشب قبل از اینکه این فایل ببینم به یکی از دوستام که قوانین بلده پیام دادم گفتم نمیدونم چرا نمیتونیم فلان اتفاق رقم بزنم. قرارگذاشت سر این جریان با هم گپ بزنیم،،، خیلی به حرف زدن و راه حل گرفتن از این اون ایمان ندارم، همینجوری طبق عادت اومدم سایت و اولین فایلی که دیدم این فایل بود و چقققققد کیف کردم و چقد جواب مسئله ام واضح بود اینکه تو روی خودت کار کن اتفاقها هر آنچه هست به نفع تو پیش میره تو روی دوش خداوند حرکت میکنی اگه تسلیم باشی اگه روی خودت کار کنی،،،، اینو خیلی تجربه کردم خیلی، که باید تسلیم باشم و هر وقت تسلیم بودم خداوند منو به بهترین نقطه برده به بهترین شکل پاداش داده بهم، هر وقت بیخیال بودم و متوکل در واقع همون موقه بوده که دریافت کردم. خدایا چقد همه چی آسونه و این سخت گرفته که کار در واقعیت هم سخت میکنه. استاد استاد عزیزم مریم نازنین الهی شکر ❤️ که خداوند انسانهای موفق و هدایت شده در مسیرم همواره قرار میده تا از زبان اونها حرف خدارو بشنوم این فایل چقد برای من آگاهی داشت چقد پر از جواب بود برام انگار هر کلمه که میگفتین یکی از سوالات من جواب داده میشد چقد خداروشکر میکنم به این هدایت اصلا مگه ازین زیباتر هم میشه، من هر وقت تسلیم بود و رها دریافت کردم الهی شکر که چقد خداوند مهربان است
سفر به دور آمریکا
به نام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورها و افکارم
با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان
خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و با اونها بزرگ بشم
استاد یادمه شما همیشه توی دوره هاتون میگین که شما وقتی تغییر میکنین که حرفهای من در مورد اون موضوع رو مثل وحی منزل بدونین و من همیشه برام سوال بود که چقدر به حرفهاتون ایمان دارم و مثل وحی منزل میدونم اونا رو
و الان فهمیدم که واقعا وحی منزل میدونم چون وقتی گفتین اینجا چند متر برف اومده واقعا باور کردم حرفتون رو اینقدر باور کردم که اصلا یادم نیومد که ی دفه ی دیگه توی مکزیکو بیچ هم چنین صحنه ای رو دیدم و شما تقریبا همین حرف رو زدین که اینجا برف اومده و بعد معلوم شد ماسه اس
و همین جا به یاد آوردم صحبت هاتون در مورد شکل گیری باورها که ما وقتی به ی کسی اعتماد داشته باشیم و قبولش داشته باشیم راحت حرفش رو میپذیریم و وقتی این تکرار بشه تبدیل میشه به باور
چقدر ترکیب رنگ آبی و سفید آرامش بخشه با اون بی نهایت سکوتی که وجود داره که از همین جا میشه حسش کرد ی جای عالی برای مراقبه .اولین باره ی همچین صحنه ی زیبایی رو دارم تجربه میکنم
چقدر این شن ها آدم رو یاد باورفراوانی میندازه
چقدر این فایل مناسب حال و روز این روزهای کشور ماست .کشوری که توش ی عده به خاطر عدم آشنایی با قوانین جهان دارن میجنگن با ی سری عوامل بیرونی چون نمیدونن با هرچی بجنگی موندگارتش میکنی چون نمیدونن که این شرایط بیرونی زاییده باورهای خودشونه و تا خودشون تغییر نکنن هیچی اون بیرون تغییر نمیکنه
خدا رو شکر که ما با آموزه های استاد حالا میدونیم که خودمون پدیدآورنده دنیای بیرونمون هستیم نه دولت و حکومت و بنابراین در حالیکه ۹۰ درصد جامعه توجهشون روی این اتفاقات هست و اونها رو دارن رصد میکنن و نمیدونن با این کار دارن خودشون رواز نعمت و ثروت دور میکنن ما داریم تلاش میکنیم با این سریال توجهمون رو بزاریم روی زیباییهای بی نظیری که توی ی سرزمینی به اسم آمریکا وجود داره تا ما هم هدایت بشیم به ی همچین جایی
اتفاقا امروز قبل از اینکه این فایل رو بیبنم داشتم با خودم فکر میکردم که چی میشه که در این شرایطی که اینجا هست ی نفر به اسم عباس منش که اون هم ی ایرانیه داره فقط لذت میبره و خوش میگذرونه و جواب هم چیزی نبود جز کار کردن روی ذهن و کنترل ذهن و حساب کردن روی خداوند و در یک کلام توحید و یکتاپرستی همون مسیری که من هم باید ادامش بدم تا این نتایج رو تجربه کنم
خدا رو شکر که من نوعی دارم تلاش میکنم که مثل استاد توجهم رو بزارم روی زیباییها هرچند که توی این اوضاع واقعا سخته کنترل ذهن اما شدنی هست
همین جا ی نکته ای رو باید بگم که از وقتی که با توجه به بیماری که توی جهان پیش اومد من به ندای هدایت گوش کردم و محل کارم رو آوردم روستا و همون باعث شد من ی پیشرفت محسوسی رو داشته باشم الان هم دارم از مزایای این گوش کردنه بهره مند میشم .اگر من توی شهر میموندم توی همون جای قبلی الان با توجه به این شرایطی که توی شهر هست و اغتشاش ها و درگیری ها من باید میبستم محل کارم رو اما الان که اینجا هستم خدا رو شکر اوضاع آرومه و من دارم کارم رو انجام میدم و بدور هستم از اون درگیری ها و توی مدار و فرکانسشون نیستم .
استاد جان قبل از آشنایی با شما روزهای جمعه روزهای سنگینی بودن برای من البته نه فقط من فکر کنم خیلی از ایرانی ها و الان دارم دلیلش رو میفهمم که چی بود چون ی جوری توی ذهن ما کرده بودن که باید منتظر ی ناجی باشیم که شاید ی روز جمعه ای بیاد و ما رو نجات بده و ما رو به شادی برسونه و به مشکلات ما پایان بده و از این جور حرفها و چون هی جمعه ها میگذشت و این اتفاق نمی افتاد ناخودآگاه ی حس غم و افسردگی به ما دست میداد .اما از وقتی که با شما آشنا شدم و فهمیدم خودم هستم که ناجی یا نابودکننده خودم هستم تصمیم گرفتم که ناجی خود باشم با تغییر باورها و افکارم و واسه همین هم الان جمعه ها برای من بهترین روز هفته اس چون وقت بیشتری دارم برای کار کردن روی خودم .ومهمتر از اون کنترل ذهن . امروز دو ساعت طول کشید تا این فایل دانلود بشه اگر قبلنا بود من کلی اعصابم خرد میشد که این چه وضعیه چه اینترنتیه چه مملکتیه و ….. اما الان نه .امروز اومدم فایل رو نگاه کنم دیدم نت ضعیفه و نمیشه واسه همین زدم رو دانلود فایل و نشون داد که دو ساعت طول میکشه با خودم گفتم چکار کنم رفتم مطالب جلسه ۱۷ ثروت رو نوشتم تا من اونا رو نوشتم فایل هم دانلود شد و این یعنی من توی کنترل ذهن بهتر شدم و بایت این هم از شما سپاسگزارم
چقدر با دیدن طرز نشتن شما آدم احساس صمیمیت و نزدیکی می کنه یاد صحبت هاتون در مورد حضرت ابراهیم افتادم که میگفتین خداوند جوری باهاش صحبت میکنه انگار رفیق جون جونی خداست .الان که شما رو دارم میبینم که اینجوری روی این شن های نرم و سفید و آردی نشستین احساس میکنم دارم رفیق جون جونی خودم رو میبینم که داره باهام حرف میزنه انگار اصلا فاصله ای بینمون وجود نداره اینقدر که شما خودتون هستین همونجوری که هستین هر وقت دوست دارین پاهاتون رو میکشین هر وقت دوست دارین جمعشون میکنین خود خودتون هستین نه اینکه جلوی دوربین بخواین نقاب بزنین و این هم یکی از نکات اصلیه که من دارم سعی میکنم از شما خیلی خوب یادش بگیرم و خودم باشم
مریم جان چقدر کلاهتون کاپشنتون شلوارتون و کفش هاتون زیبا هستن مخصوصا توی این بک گراند زیبا
در مورد زبان نشانه ها صحبت کردن مریم جان.اتفاقا امروز توی تمرین ستاره قطبی از خداوند خواستم ی نشانه ای بهم بده در مورد ی موضوعی توی سایت و چقدر قشنگ خداوند از طریق پاسخ یکی از بچه های سایت اون نشونه رو بهم نشون داد
چقدر استاد هم شما و هم مریم جان با دوره سلامتی ستون فقراتتون راست شده از طرز نشستنتون مشخصه که کمرتون صاف شده و چقدر قد شما وقتی صاف میشینین حتی نشسته هم نشون میده بلندتر شده
دهنم از تعجب وامونده بود وقتی داستان کنسل شدن پروازتون به ایران رو گفتین چقدر هدایت به موقع جاری شده بر قلب شما
ی نکته ای رو استاد گفتن که وقتی فرکانس آدم یکی نباشه با ی جایی جهان نمیزاره وارد اون فرکانسه بشی و من هم چند وقت پیش این رو تجربه کردم که چون مدار من تغییر کرده بعد از اینکه من از شهر اومدم بیرون و رسیدم خونه پشت سر من درگیری ها شروع شد که جریانش رو توی کامنت های قبلی نوشتم
واقعا خدا رو شکر که من هم جز افرادی هستم که با بودن توی این مسیر دارم از طریق این سریال تمرکزم رو میزارم روی زیباییها در حالیکه افراد دور و برم شب تا صبح تمرکزشون روی نازیبایی های این جریاناته .خدا رو شکر که واتس و تلگرامم هم قطع شد و کاملا بیخبرم از همه جا تا بیشتر تمرکز داشته باشم هرچند قبلش هم علاقه ای به اینا نداشتم
قبلنا وقتی در موردباورها و هدایت شدن صحبت میکردین به شرایط بهتر استاد درکش برام سخت بود ولی الان که تکامله بیشتر طی شده میفهمم یعنی چی چون خودم تجربه کردم ازاینکه اتفاقات بد می افته و من اصلا توی مدارشون نیستم و تجربشون نمی کنم
استاد توی فایل باوری که تغییرش درهایی از نعمت رو به زندگی ام گشود میگین که :
من آدم جاه طلبی هستم دوست دارم سفر کنم جاهای دنیا رو ببینم نشانه های خداوند رو ببینم همه چیز رو تجربه کنم و بگذرم از ازشون چون فکر میکنم اینجوریه که رشد میکنم
و این سفرنامه دقیقا تاییدیه بر این ادعای شما و صحبت های شما که نه ی بار چند بار داره تکرار میشه این سفر به دور آمریکا و این همون جاه طلبی شما برای رشد و پیشرفت رو داره نشون میده
مریم جان وقتی شما رو دیدم اینجوری راحت با اون کفش های کتونی روی این شن ها نشستین یاد داستان عزت نفستون افتادم که توی دوره دوازده قدم تعریف کردین که بخاطر تایید گرفتن از دیگران کفش پاشنه بلند میپوشیدین و چقدر خودتون رو محروم کرده بودن از تجربه کردن چیزهایی که دوست داشتین اولین باری که رفته بودین کویر با استاد .اما با طی کردن تکاملتون الان به جایی رسیدین که بقول خودتون اعتماد به نفستون رو گره نمیزنین به ی چیز بیرونی مثل کفش پاشنه بلند و یادم اومد که من هم با الگو گرفتن از شما ی سری اقداات رو در جهت بهبود عزت نفسم انجام دادم
نکته ی خیلی مهمی که استاد اشاره کردن اینه که جریان هدایت همیشه جاری اگر ما جلوش رو نگیریم اگر به ی سری پیش فرض ها نچسبیم اگر به خزه های کف رودخونه نچسبیم همون چیزی که استاد در قدم هفتم دوره دوازده قدم در موردش صحبت میکنن .اینکه هدف لذت بردنه اما در مورد چگونگی باید رها باشیم
اون جایی که استاد از هدایت خداوند و درخواست ازش صحبت کردن دوست دارم دو تا شعری که بر قلبم جاری شده بود قبلا رو به اشتراک بزارم :
إنّا عَلَینا لَلهُدی
آن آیت قرآن به ما
دیدی چگونه بسته است
بر خود ضمیر “نا” ، بجا
تا واضح و روشن کند
آن سیستم خود، ناخدا
که اندر پی اش هرکس رود
حتم است او را آن هُدی
——————————————–
شنیده ای اذا سالک عبادی فانی قریب
همان که خدای عزیز علیم
سخن رانده از آن به قلب امین
اجیب دعوه الداع اذا دعان
که پر شده از ندای سلیس حبیب
فلیستجیبوا لی ولیومن بی
که شده شرط ان انی قریب
چه شده است تو را که وقت حضیض
زنی دست خود به دامان دیو
فراخوانی هرکس که هست او غریب
ندانی که شرک است این نه نوید
اگر خواهی آن ره که خود گفته است
همان اهدنا الصراط المستقیم
بگو با خود هر دم این راز دین
که ایاک نعبد و ایاک نستعین
و نکته ی طلایی :
برای تغییر نیازی به مبارزه بیرونی نیست نیاز به صلح درونیه
این آهنگ آخر و اون نصاویر هوایی درون هم که اشک ما رو درآورد ی اشک شیرین
داشتم با خودم فکر میکردم که ی عده اون بیرون دارن به خاطر اغتشاش و گاز اشک آور اشک میریزن و یعده مثل ما توی آرامش و خلوت با وصل شدن بقول استاد به منبع با این تصاویر و صحبت ها هم داریم اشک میریزیم اما اون اشک کجا و این اشک کجا اون اشک اشک شرک و نا آگاهی از قوانین خداوند و وصل شدن به ی عده آدمه که فکر میکنن دارن کار درست رو انجام میدن و اون اشک اشک جنگیدن و مبارزه کردن با بیرونه و این اشکه بخاطر وصل شدن به خود و خداست بخاطر به صلح رسیدن با خود و درونه
سپاسگزارم استاد و مریم جان
به نام خداوندی که هدایتگر تمامی آدم هاست
سلام به استاد عزیزم و مریم عزیزم.
خیلی وقته که تو سایت کامنت نذاشتم اما این فایل انقد قشنگ بود، انقد قشنگ بود که اصلا نتونستم نیام و درموردش ضحبت نکنم.
خدارو هزاران بار شکر میکنم که تو زندگیم با شما استاد عزیزم آشنا شدم که انقد متفاوت و عالی هستین از بدنه جامعه.
خدارو هزاران بار شکر میکنم که خداوند منو تو مسیر و مدار شما قرار داد که منم بشنوم این آگاهی هارو و درک کنم و لذت ببرم و احساسمو خوب کنم.
خدارو هرچقدرم روزانه و شبانه شکر کنم کمه. بی نهایت نعمت دارم تو زندگیم بی نهایت .
چقد این فایل قشنگ بود هم محتواش هم مکانش هم اسمش. اصلن اسمش که دیوانه کنندس(هدایت الهی) خدای من همه ما آدمها اینو داریم تو زندگیمون این هدایت نصیب همه میشه و از وقتی که با شما آشنا شدم اصلن فهمیدم خدا منم هدایت میکنه قبلا همش فکر میکردم هدایت فقط برای پیامبرا بوده و بس اما الان میفهمم که عه چه قشنگ خدایا تو فرق نمیذاشتی بین آدم هات این ما بودیم که فرق میذاشتیم و نمیفهمیدیم. و از وقتی درک کردم و مطمئنم هنوز حتی 1 درصدم درک نکردم و جای کار داره تا خیلی خیلی بهتر بشنوم صدای خدای عزیم رو اما همین یک کمی هم که درک کردم خدای من چقد قشنگه چقد واقعا خدا جوری برات میچینه که اگه عقل انسانی خودت را هزاران بار هم زور بهش میاوردی نمیتونستی اونجور که خدا برات میچینه بچینی.
بارها برام اتفاق افتاده که از خدا خواستم خدایا امروز چی بپزم؟ امروز چی بخورم؟ امروز از کدوم مسیر برم؟ و چقد قشنگ برام چیده و بهم گفته و وقتی انجامش دادم اصلن دیدم که عه من همیشه هم مثلا همون غذارو میپختم الان چقد خوشمزه تر شده یا قبلا هم اینو میخوردم اما الان نخوردم چقد به نفعم شد. خیلی اتفاق افتاده و چقد همونجا اعتبارشو دادم به خدا و بهش گفتم از این بیشتر میخام از این هدایتت بیشتر میخام. از این چیدنات بهتر میخام.
چقد مفهوم هدایت رو با دیدن فایلاتون درک میکنم که حتی شما هم واسه کوچکترین کاراتون از خدا میخایین بهتون بگه من اینو از شما یاد گرفتم و نتیجه دیدم و چقد لذت بردم. اصلن حاضر نیسم ثانیه و لحظهای بدون درک کردن قانون بدون این هدایتا بگذرونم .
اینو از شما یاد گرفتنپم که مدام به خدا بگم خدایا من نمیدونم تو میدونی تو منو کمک کن تو برام بنویس.
استاد من چندین ساله که دیگه ساعت کوک نمیکنم که صبح بیدار شم به خدا میگم منو بیدار کنه و دقیقا سر همون ساعتی که میگم منو بیدار میکنه گاهی ممکنه دیرتنر بیدار کنه و اونجاست که میگم حتمن نباید سر او ساعت بیدار میشدم خودت بهر میدونی که منو کی بیدار کنی. چقد این کار برام لذت بخشه که قدرتمند ترین فرمانروای کیهان صبحا همیشه بیدارت کنه و تو از لحظه بیدار شدنت همراهشی تا شب تو میخوابی اما اون نه و منتظره تا باز تو پاشی.
خدایاشکرت برای همه نعمت هایی که تو زندگیم دارم.
استاد عزیزم و مریم عزیزم هزاران بار سپاسگزارم که انقد فایلهای با کیفیت و عالی و پر از آگاهی برامون تهیه میکنین.
عاشقتونم
سلام به استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز
اول از همه شاکر خداوند مهربانم که منو هدایت کرد به این فضا و پیش مهر دلان عباسمنشی
استادگفتن هر کسی از تجربیات خودش نسبت به هدایت و همزمانی هایش بگه
منم تصمیم دارم اتفاقی که برام افتاده که شاید در فضای فرکانسی درستی نباشه ولی هدایت خدا رو تجربه کردم بگم
من خیلی وقت پیش دچار بیماری شده بودم که از ترس عمل جراحی و خجالت کشیدن از اون بیماری هیچ اقدامی انجام ندادم ،چند سالی گذشت و شرایط طوری رقم خورد که من بعد از آشنایی با استاد عزت نفس بابت درمان بیماریم رفت بالا و از اون حالت خجالت کشیدن نسبت به بیماری خودم کامل قانع شدم و تصمیم گرفتم که برم دنبال درمان بیماری خودم ،رفتم پیش جراح عمومی که آشنای یکی از دوستان بود و من خیلی تعریفش رو شنیده بودم (البته خودمو معرفی نکردم به ایشون گفتم اگه لازم شد میگم ) و با باور اینکه ایشون منو حتما درمان میکنه و نیازی به جایی یا کسی نیست بعد از معاینه و خواستن ام آر آی و مراجعه بعدی ،به من گفتن که عمل پیچیده ای است و من نمی توانم جراحی کنم و منو معرفی کردن به فوق تخصصی که خودشون میشناخت خیلی بابت این موضوع به هم ریختم یه جورای ترس جراحی رو داشتم و اعتماد داشتن به ایشون رو ،رفتم پیش پزشکی که جراح معرفی کردن و بعد از معاینه پزشک گفتن که من جراحی میکنم و باید در بیمارستان خصوصی و امکان برگشت مریضیتون دوباره است (یه جورایی از شخصیت پزشک خوشم نیومدم ) و بعد از این افتادم پیش درگاه رب العالمین ازش در خواست کردم ،گفتم خودت هدایتم کن به پزشکی که منو درمان کنه من سن و سالی ندارم که با این وضع زندگی کنم ،یک هفته بعد همین جوری تو گوگل زدم اسم یک پروفسور بابت همین بیماری من اومد و دنبال نشانه گشتم از خدا طبق گفته های استاد در اون لحظه دیدم ۴ رقم شماره مطبش دقیقا ۴ رقم شماره تلفن خونمون بود اینو برای خودم نشانه خدا گذاشتم ،رفتم مطبش شاید برای کسی که بخواد وقت بگیره دو ماه قبل باید اقدام کنه ولی منو همون روز معاینه کرد و گفت جراحی میشه و بهبود هم پیدا میکنی نگران نباش ،منو معرفی کرد به بیمارستان امام و خودش اومد عمل کرد منو و خدا رو شکر راضی هستم به رضای خدا
خدا انشاالله همه مریض هامون رو شفا بده و ببخشید که متن طولانی شد.
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ی عزیزتر
استاد چه قدر این مکان فوقاالعاده بود. یادمه قبل از دیدن این فایل همه ی اطرافیانم میگفتن کویر مصر که نزدیک اصفهانه رو هیچ کجای دنیا نمیتونید برید ببینید و کجا میخواید برید خارج ایران تا همچین جایی برید ببینید و جا بهتر از اینجا نیست تو کل دنیا و … از این دست حرفا
که امروز خیلی خلاف این موضوعات دوباره و دوباره بهم ثایت شد
خدایا شکرت که زیبایی های جهانت بی انتهاست
استاد من دقیقا همین جنس سفری رو میگید بر اساس هدایت ها بوده همین دو سه هفته ی پیش تجربش کردم.
عزیز دلم کادوی تولدش رو از من سفر میخواست و یهو همه چیز جور شد که بریم سفر و من به راحتی بلیط گرفتم که دقیقا همون موقعی که قرار بود من برم به یک مقصد دیگه ای شرایط طوری پیش رفت که افتادیم توی جاده بهسمت شمال.دقیقا برعکس سمت جایی که میخواستیم بریم.
و این باعث شد دقیقا زمان رسیدن ما به چالوس همراه بشه با مه صبحگاهی وچالوس پاییزی که بینظیر بود واقعا.
و در ادامش ما نمیدونستیم کدوم هتل بریم وکجا بریم چنتا جا رو هم دیدیم ولی به دلمون نشسته بود تا توی این گشت و گزارها به هتل پیدا کردیم ولی اون زمان به ما تحویل نمیداد اتاق رو و چند ساعت بعد تحویل میدادما گفتیم خوب میریم میگردیم بهو توی راه یه تابلوی بزرگ صبحانه حاضر است دیدیم و اونجا یک کافه ی خلوت چسبیده به دریا و ساحل پر از مرغ های دریایی که داشتن روی دریا پرواز میکردن و استاد یه ویوایی داشت این کافه آؤامشی داشت یه صبحانه ی خوشمزه ای داشت که نگم براتون
همزمانی های دیگه ای که توی زندگیم برام اتفاق افتاده توی این مدتی که آگاهانه قانون رو فهمیدم به موقع اتفاق افتادن و پیشرفت کردنم توی رابطه با عزیز دلم بود و هست . که دقیقا به جای خودش اتفاقات حتی یک رفتار ساده طوری اتفاق میافته که من در 90 درصد مواقع لذت میبرم از تجربه های بیشترم.چون من خیلی آدم سخت گیریم در همهی جوانب ، سخت گیری در وجهه ی بدش، چیزی که واقعا کمکی بهم نکرده فقط محدودم کرده از تجربه های بیشتر وبیشترشم به خاطر ترسه ولی به شکلی همیشه اوضاع پیش رفته حتی زمان هایی که توی رابطم با فرد مقابلم راضی نبودم که من رو بزرگ کرده و قانونی تر و یادم داده کنترل ذهن دقیقا چه طور باید باشه.
از این همزمانی ها اینقدر توی رابطم ریزو درشت اتفاق افتاده که الان به جز این باشه تعجب میکنم.
میدونم خیلی بیشتر از اینا همزمانی برام اتفقا افتاده ولی الان میفهمم که من باید اینا رو بنویسم چون یادم رفته و ذهنمم دارهمیگه نه چیزی نبوده تا الان که و این الان یک ایراده منه که فهمیدمش خداروشکر .
الان هم یک گروه برای خودم میزنم توی تلگرام به نام همزمانی ها ی من
به نام خالق زیبایی ها
سلام خدمت استاد عزیز ،مریم جان برای ایده های عالی وتمام دوستان عزیزم
خدا را هزاران بار سپاسگزارم که به من توفیق داد دراین فضای عالی ونامحدود تماشای زیبایی عالی خداوند باشم از خدا سپاسگزارم که مرا به این سایت توحیدی هدایت کرد تا راه ورسم درست رفتار کردن در زندگی را یاد بگیریم وزیبا ببینیم وزیبا بشنویم تا هرروز به زیبایی های بیشتر هدایت شویم چقدر ترکیب بازی با شن های روان وصحبت درباره خالق نا محدود زیبا وآرامش بخش است چقدر این تصاویر قدرت
لا یتناهی خداوند را نمایش داد وچقدر همزمانی های جالبی برایتان اتفاق افتاده بود که کمک کرد تا مسیر هموارتر شده ولنز گوشی شما در شرایط مکانی وزمانی بهتری قرار گیرد تا چشم هزاران انسان دیگر شود که علاقه مند به دیدن تصاویر زیبای توحیدی خدا باشند
اگر این همزمانی در بهترین زمان و بهترین مکان بودن اتفاق نمی افتاد این قدر صحنه های زیبای خلقت خدا را چگونه می توانستیم از فرسنگ ها دورتر از شما مشاهده کنیم 😍😍😍😍😍😍
خدایا شکرت برای دوفرشته توحیدی که سر راه ما بچه های سایت قرار دادید وچقدر صحنه های آخر فایل با آن موزیک زیباومتن جذاب هماهنگ بود
از خدا می خواهم صحنه هایی ازاین دست را با دست وچشم مستقیم خود درک کنم 😃😃😃
خداوند تو آفریدی تا بندگانت عظمت تورا دیده وشکر گزار باشند .
منتظر فایل های بعدی هستم
خدا نگهدار😘😘😘😘😘
سلام به استاد و خانم شایسته جان 💖💖
آقا این فایل از اون فایل هایی هست که دست هر جنبده ایی رو حرکت میده تا بیاد کامنت بنویسه 😁
از اون فایل هایی هست که هم حال آدمو خوب می کنه هم انرژی میده برای حرکت کردن هم این ایده میده که فرواردش کنی برای بقیه هم خدایت میکنه اصلا میبرتت تو کهکشان ها
این فایل های توحیدی استاد به تک تک سلول های من میشینه و خوب میکنه هر مرضی که از شرک درون من ایجاد شده تا حالا بخدا
چقدر عالی بود خدایا شکرت
رفتم که ادامه جلسه ۳ روانشناسی ثروت رو ببینم بعد بیام کامنت بنویسم نتونستم گفت اول بیا بنویس بعد برو سر وقت جلسه ۳
همزمانی هدایت ها چقدر عالیه
من الان ۱ ماه و ۸ روز است که از کارم استعفا دادم و دارم برای خودم به صورت آزاد کار میکنم
هر چی توی این سایت از کامنت گرفته تا دوره و فایل دانلودی اصلا انگار برای شرایط فعلی من داره تولید میشه و می خوات منو هدایت کنه
گل گفتی خانم شایسته و استاد اگر فرکانس ما به شرایط یا مکانی که دلمون میخواد بریم اونجا نخوره جهان اصلا اجازه نمیده که این اتفاق بیافته حالا یا اون مکان و شرایط فرکانسش بالاتر از فرکانس منه یا پایین تر در هر صورت نمیزاره جهان من به اونجا برم
هدایت و راه خدا اینه دیگه فقط تو یه قدم و قدم اول رو می دونی مابقی بعد از قدم اول برات واضح میشه این راه هدایته راه خداونده مثل سفر استاد
اونی که همش مشخصه راه خدا نیست راه خود ساخته ذهن ماست چیزی بوده که از ذهن ما مسیر داره مشخص میشه
وگرنه موسی قدم اولش این بود که قوم رو ببره دم رود قدم بعدی با برداشتن قدم اول بهش گفته شد
راه خدا همش رشده پیشرفته سرافرازیه عشقه لذته سازندگیه ولی راه ما و خودساخته ذهنمون معلوم نیست به نا کجا آباد ما رو میبره
هی میگم خدایا منو چرا هدایت نمیکنی
گفتی برو از کارت گفتم نشونه بده تا با ایمان برم نشونه دادی منم حرکت کردم و همه چیزم رو جمع کردم اومدم حالا چرا نمی گی قدم بعدی و هی هدایت میشم به سایت به دوره ها فایل ها کامنت ها
ذهنم میگه این که هدایت نیست هدایت اونه که توش پول باشه تو پول میخوای
هی زور میزنم که هدایته هماهنگ کنم با چیزی که ذهنم میگه و برم این در و اون در بزنم ولی باز نتیجه حاصل نمیشود دوباره برم میگردونه به سایت و دروه ها و کامنت ها و فایل های دانلودی
هدایت و همزمانی از این واضح تر
خدایا شکرت
حاصل مرور کردن دوره روانشناسی ثروت این بود برای من که شجاعت پیدا کردم از کارم استعفا بدم و بیام بیرون کاری که دیگه تاریخ مصرفش برای من تموم شده بود و چیزی نداشت که به من اضافه کنه فقط یه واریز به حساب داشت و خیلی ذهنم منو فریب داد بابت همین واریز به حساب
اما من گفتم نه من این مسیر علاقه ام نیست مسیر علاقه من چیز دیگه ایی هست
ذهنم گفت توی مسیر علاقه ات پول نیست که
ولی استاد اومد مثل یک شوالی به این باور من با این صحبتش که تو توی مسیر علاقه ات که قرار بگیری بعد باورهای مناسبی هم داشته باشی ثروت خودش دنبال تو راه می افته ثروت از در و دیوار برات میباره حمله کرد😍
مسیر علاقه من کاریه که من نمیتونم انجامش ندم اصلا به خاطر پول نیست انجام دادنش عشق میکنم که یه دوره آموزشی در مورد نرم افزار یا سخت افزار تولید کنم بزارم روی سایتم و مجانی و رایگانم این کار رو انجام میدم وقتی که یک نفر میگه راهنماییم کن تمام وجودم رو برای اینکه یاد بگیره میزارم و براش توضیح میدم تا یاد بگیره کیف می کنم با این کارم ارزش به جهان اضافه کنم
خدا را شکر که در این مسیر زیبا هستم
ممنوم استاد جان
کیف کردم
این فایل رو باید روی اتومات بزاری که هر وقت لپ تاپ یا کامپیوترت روشن میکنی خودش ران بشه یعنی ۱۰۰۰۰۰ بار ببینی بازم کمه و هی باید نگاه کنی هی وجودت خدایی بشه هی ریزش کنه این کثیفی های شرک و ناسپاسی از درونت
مرسی استاد جان
سعادت دنیا و آخرت برای همه دوستانم آرزو میکنم
من برم سر وقت جلسه ۳ روانشناسی ثروت ۱ که خیلی هم متعهد هستم به انجامش
✌💖