https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/06/abasmanesh-5.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2022-06-18 23:26:062022-06-30 20:27:59تنها راه گذار از ثروت، تجربه ثروت است
727نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
فرشتهجان دقیقا سوالی که این روزها ذهن من رو درگیر کرده همینه
و از خدا خواستم که بهم بگه آیا دارم تصمیم هیجانی میگیرم و بخاطر باور نداشتن به رسیدن به خواستهم مسیرم رو تغییر دادم یا اینکه این مسیر جدیدم هدایت خداوندم هستم برای رسوندن من به خواسته م…
همانطور که استاد میگن شک و سردرگمی بدترین و مخرب ترین ترمز و مقاومت ذهنی هست.
امیدوارم که خداوند هدایت و حمایت کنه من رو که به راه راست کسانی هدایت بشم که بهشون نعمت داده.
امروز داشتم لایو شماره 3 شمارو گوش میدادم به صورت هدایتی و بعدش کامنتشو میخوندم که جواب سوالتون بود
یه متنی از خانم شایسته تو اون کامنت ها بود در مورد سبک زندگی شما که بعد چندبار خوندن درک عمیقی بهم داد و به این فایل هم مربوط بود و خواستم برای ثبیت تو ذهن خودم اینجا به اشتراک بزارم
متن به این صورت بود که از زبان مریم خانم:
(یادم میآید مدتی بود که در آن جنگل 60 هکتاری، کار ما از صبح تا شب، تماشای طبیعت و بودن با طبیعت بود.
کارمان رانندگی با تراکتور و مانور دادن در آن جنگل 60 هکتاری بود. کارمان از صبح تا شب رفتن به animal auctiona ( آکشن حیوانات: جایی محلی در آمریکاست که در آن جا روستائیان یک ایالت، گوسفند، گاو، مرغ و خروس، طاووس، انواع پرندگان و حیوانات خود را به مزایده میگذارند. رویدادی بسیار جالب و سرگرم کننده است) خریدن بز و گوسفند و اسب و مرغ و جوجه و وقت گذرانی با آن موجودات به شدت دوستداشتنی بود و از آنجا که این اولین تجربه ما از بودن با حیوانات بود، تمام زمانمان صرف وقت گذرانی با آنها میشد و حتی چندین روز مداوم به سایت هم سر نمیزدیم. حتی در آن زمان استاد عباسمنش به مدت زیادی فرصت نکرد حتی یک فایل روی سایت قرار دهد.
پس از چند روز با حالت شکایت رو به استاد عباسمنش گفتم:
ما داریم کل وقتمان را صرف گوسفندبازی، تراکتور سواری و … میکنیم و اصلاً به سایت سر هم نزدهایم. به نظرم این خوب نیست.
🌹🌹🌹🌹🌹
جواب استاد عباسمنش این بود که، من از بچگی آرزوی تجربه چنین طبیعی با بز، گوسفند، اسب، مرغ و … داشتم و حالا دارم با تجربهی این خواستهها، خودم را از آنها پر میکنم تا بتوانم از آنها بگذرم، تا ظرف وجودم را رشد دهم و آمادهی انجام کارهای بزرگتر نمایم.)
میدونید من کل زندگیم کاملا دید متفاوتی نسبت به خواسته هام و ارزوهام داشتم . من قشنگ حس میکردم سیر شدم ولی فکر میکردم چون این خواسته ی یکسال پیشمه و حالا بهش رسیدم باید نگهش دارم و چسبیده بودم به دستاوردام . مثلا من میخواستم مربی نقاشی بشم و یکسال بودم و لذت میبردم ولی بعد کاملا حس کردم این راه راهی نیست که بتونم ادامش بدم و الان میفهمم سیر شده بودم ولی میگفتم نه فاطمه اینو مگه نمیخواستی داری فرصتارو از دست میدی . بعدم که دیگه رهاش میکردم عذاب وجدان از دست دادن
سبحان الله
الان کاملا چیزی که خوندم و درکش کردم به لطف خدا که اصلا باید انقدر لذت ببرم تا سیر بشم . سیر شدنه که منو به لول بعدی میرسونه
اصلا کلا باید سییییررر بشم
وقتی از دستاوردام سیر شدم لول بعدی الهام میشه و میاد و خواسته بعدی وضوح پیدا میکنه حالا در همین حوزه قبلی یا شاید اصلا حوزه ی دیگه ای باشه
و این نه تنها اشکال نداره بلکه اصل ما همینه که همیشه و همیشه با سیر شدن از دستاوردهامون پیشرفت کنیم . ظرف وجودیمون رو پر کنیم برای رسیدن به سطح بعدی
و من باید لذت ببرم و لذت ببرم و فکر نکنم حالا باید اینو همیشه داشته باشم و لذت بده بهم
من تغییر میکنم
من وقتی سیر شدم تازه میتونم بفهمم که این خواسته سبک زندگی من بوده یانه
مثلا تصمیم میگیرم و دلم میخواد دونده ی خوبی باشم و تو پارک نزدیک خونه بتونم ساعتی بدوم هر روز . خب این خواسته شکل میگیره من امادگی بدنی و تنفسی رو پیدا میکنم با تمرین و بعد شروع میکنم به دویدن در پارکمون مثلا سه ماه . دیگه حالا ازش سیر شدم که دوحالت پیش میاد
میرم به جای جدید با دونده های جدید مثلا یا ممکنه دویدن اون لذت ورزش کوهنوردی رو بهم نده و ولش کنم
پس just do it
حالا اینجا باور اشتباه من چی بود ؟ نهههه فاطمه تو زحمت کشیدی تا اینجا و تونستی دونده بشی ینی چی ولش کنم و برم سراغ ورزش قبلیم
حالا تو همه چیز همینه ها
پس به محض وضوح خواسته ای باید بهش برسم تا گوشه ذهنم نمونه و بعدش باید انجامش بدم و وقتی ازش سیر شدم تازه برم سطح بعدی همون کار یا کلا تغییرش بدم
به دستاوردام نچسبم
در مورد شغل موردعلاقه هم همینه . حالا چندتا کار هست انجام میدم بعد مشخص میشه تو تیپیکال ما بوده یا نه
همین لذت و انجام زیاد و سیر شدناست که بزرگمون میکنه
من باید خواسته هامو به عمل برسونمو انجام بدم و ادامه بدم و با سپاسگزاری و لذت تا بتونم بزرگ بشم
عزیز دل خیلی زیبا نوشتی باید ذهن رسیدن به نعمتها را درک کنه واین اتفاق زمانی میفته که ذهن تجربه فیزیکی را احساس کنه یعنی بهش برسی وبعد از پر شدن میتونه ازش بگذره یا ببخشه یا هرچیز دیگه
میدونم که قدرتمندانه به خواسته هات میرسی و من بهت نوید میدم خواسته ها به سادگی وارد زندگی میشن مثل نفس کشیدن
آرام باش و بیشتر لذت ببر جهان چیزی به جز فرکانس ما نیست
قسمتی که گفتین سعی نکنین کسی تغییر بدین من وقتی حساب کردم دیدم بیش از ۹۰ درصد مواقع که میخوام کسی تغییر بدم تغییر نمیکنه و حسم بد میشه وقتی فکر کردم علتش چیه به این نتیجه رسیدم وقتی فایلی گوش میدم به جای اینکه تو زندگی خودم نگاه کنم و خودم تغییر بدم به زندگی بقیه نگاه میکنم و میگم عه پس این اشتباه داره میره برم بهش بگم اشتباه میکنی و این مسیر که من میرم درسته و مسلما اون شخص جبهه میگیره چون هرکسی به نظرم سعی میکنه بهترین تصمیم بگیره و این باعث میشه خودم دلسرد بشم و روی خودم کار نکنم این به من کمک کرد متوجه اشتباهم بشم و بخوام تمرکزم روی خودم بزارم و نخوام کسی تغییر بدم
سلام استاد عزیز خوشحالم که با شماوسایت شما آشنا شدم خدارو شکر تواین سه ماهی که وارد سایت شدم وفایل هارو گوش کردم دارم میفهمم که چقدر باورهای اشتباه دارم وخدا رو شکر که هرچند دیر ولی هدیه ای بودی ازطرف خدا استاد که چقدر آرامش رو در کنارتون احساس میکنم و منتظر طی کردن تکاملم هستم تا روز های خوش رو بیشتر کنم خیلی خوبه که من امید به آینده هزار برابر بیشتر شد ازقبلا ومن اینو مدیون شما هستم،
سلام سلام براستاد عزیزوخانم شایسته مهربان سباسگزارم برای این فایل ارزشمند که برابری میکنه با یک محصول سباسگسازارم که همه دانسته هایتان را برای ما میگید باید به ثروت برسی تابتونی ازش گذر کنی خیلی حرف طلایی این جمله من قبل از اینکه وارد سایت بشم در گروه های تلگرامی با استاد های دیگر اشنایی داشتم والان میبینم همه شاگردهای شما بودن وحرفهای شماروتاجایی که درک کردن اموزش میدهن هر وقت در موردخداوقران حرفی فایلی میشنیدم واقعن لذت میبردم وتشنه شنیدن بودم وهرگز خسته نمیشدم بلکه برانرزی تروخیلی ارامش بیدا میکردم وهراز گاهی فایلی از شما میدیدم که کنار یه موتور بزرگ یا یه ماشین گران قیمت دارین حرف میزنین هر وقت شمارومیدیدم میگفتم اینم که همش درمورد ثروت حرف میزنه اصلن دوست نداشتم درمورد ثروت فایلی رو بشنوم یاگوش بدم وفوری میزدم میرفت من دوست داشتم درمورد خدا وقران بشنوم وارامش بگیرم در واقع نمیدونستم این باشنه اشیل منه ومن دارم ازش فرار میکنم در واقع به قول خودتون من باید دورهامو میزدم چک ولگد روزگار رو میخوردم ومیفهمیدم که من باید ثروتمند بشم بعد به همه چیز میتونم برسم در واقع ثروتمند شدن باشنه اشیلم بود من نمیدونستم درمورد سلامتی روابط کمی بهتر شده بودم وارامش داشتم خدارو درک میکردم حضورش را میفهمیدم در مسیر بودم ولی فراری از ثروت درواقع مثل اهنربای هم نام همدیگر رو دفع میکردیم هم ثروت از من فراری بود هم من از کار مورد علاقه ام بول بدست می اوردم ولی مقطعی بود بول داشتن من یه دوره بول میساختم بعد اخرج میکردم تمام میشد دوباره بی بول میشدم وعلت رو نمیفهمیدم میگفتم من که دارم روی خودم کار میکنم بس چرا نتیجه نمیگیرم وامروز فهمیدم که باید ثروتمند بشم ثروت رو تجربه کنم تا ببینم که حقیقت چیه که چرا میگین ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست من این جمله رو از شما خیلی شنیده بودم تو دفترم هم نوشته بودم ولی به عنوان یه جمله خوب بهش نگاه میکردم وفقط خوشم اومده بود ازش وهیچ درکی ازش نداشتم ولی شما همیشه خوب موقعی فایل ارزشمند میزارید در واقع خداوند از طریق شما داره با من حرف میزنه که بنده خوبم زیاد خودتو اذیت نکن من میخام به سادگی به زیبایی عزتمندانه ثروتمند شدنت روببینم لذت بببر ازقدرت خلق کنندگیت افسار افکارت رو در دستت بگیر خالق زندگیت باش وفقط با عوض کردن همین یه باور میتونی کل زندگیتو عوض کنی امروز بادیدن این فایل مصمم تر شدم که اول باید ثروتمند بشم بعد میتونم به همه چیز برسم من چندین مورد باور درخودم بیدا کرده بودم وهرازگاهی اونارو تمرین میکردم ولی ثروتمند شدن رو نه ولی امروز این جا به خودم واستادم تعهد میدم که روی این باور که ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست چندین ماه کار کنم در این مورد نتیجه بگیرم ثروتمند شوم بعد روی باورهای دیگرم کار کنم که میدونم اگه این باورم درست بشه بقیه بصورت خودکار خودشون درست میشن شما الگوی من هستیدکه با ثروتمند شدن خودتون وجهان اطرافتون وهزاران انسان دیگر روهم گسترش دادین درواقع همه امامان ماهم که الگوی مابودن همگی ثروتمند ترین زمانه خودشون بودن واین مسله ای بود که امروز باهدایت خداجانم فهمیدم سباسگزارخدای عزیزم هستم که بادستان مهربانش همیشه در حال هدایت من است دراین مسیر نورانی
دوست دارم تجربه ای که داشتم درباره ی آدمهایی که به خواستشون نمیرسن و بعد میگن که اصلا اون خواسته خوب نیست.استاد درمورد ادمهایی که پول میخاستن و براش تلاش هم کردن اما نرسیدن و بعد گفتن که اتفاقا ما پول رو نمیخایم چون مارو از خدا دور میکنه
و من درمورد خانمی که یک جایی برای یک ساعت باهاش صحبت کردم.حرفهای اون پر باورهای محدود کننده و منفی بود یعنی ورودی نامناسب.اما من بجای باور کردن اون حرفها سعی کردم از نگاه قانون حرفهاش رو بررسی کنم و بیشتر به حقانیت قانون پی بردم و میخام اینجا هم بگم تا ثبتش کنم
اون خانم جوان یک پسربچه داشت و از همسرش جدا شده بود.تا پیش من نشست گفت که ازدواج نکنی ها هیچی تو ازدواج نیست.من پیش خودم گفتم که بله چون خودش موفق نشده و توی ازدواج شکست خورده دیگه ازدواج رو که میتونه رشد و بزرگ شدن بیشتر شخصیت انسان بشه میتونه تجربه لذت و عشق باشه رو بد میبینه.اون گفت همه ی مردها خیانتکارن و من گفتم بله چون اون خیانت رو تجربه کرده حالا از نظر اون همه مردها خیانتکارن.بهش گفتم اما خیلی ها دارن خوش و خرم زندگی میکنن.گفت که نه باور نکن اینا ظاهرشون اینه ولی در واقع حتما مردا خیانت کردن اما زناشون نمیدونن.و من پیش خودم گفتم بله .اون چون نتونسته عشق و وفاداری و زندگی خوب رو برای خودش خلق کنه میگه که اصلا هیچ عشقی و هیچ زندگی خوب واقعی نیس.
برای اون که خیانت رو باور کرده دنیا پر از خیانته و نمیتونه و در مدار دیدن زندگی های خوب نیست که اصلا بتونه ببینه.
اما من برخلاف اون نمونه های زیادی از وفاداری و خوبی مردان و زندگی های خوب رو دیدم
و عشق هست
و مردان خوب زیادی هستن که میتونن ازدواج رو تجربه خوب و لذت بخشی بکنن
و این بستگی داره که تو چه چیزی رو باور داری.
من به اون خانم گفتم یک بار سکست خوردی اما هنوز خیلی جوونی و میتونی یه زندگی خوب برای خودت بسازی و اون گفت که با وجود بچه خیلی سخته .مرد خوبی که با بچم خوب برخورد کنه نیست.
و من گفتم اتفاقات و ایندش توسط همین باورش برای اون رقم میخوره
در ضمن فکر کردم که اون ممکنه این رو گفته باشه اما یه وقتی یک امیدی در دلش باشه برخلاف حرفهایی که با زبون بیاره و اون امید میتونه همه چیز رو تغییر بده.حرفهایی که بعضی ها با زبون میارن چون همه همون حرفهارو میزنن اما در دلشون چیزهای دیگه ای رو دارن بشون پروبال میدن د باور دارن همون باورهای عمیق نتیجه سازه.
ی سریها ک خودشون نتونستند کاری بکنند و حرکتی بزنند و پولی بدست بیارن،حالا ک ب پول نرسیدن نمی تونند ببینند ک یکی دیگه تونسته ب پول برسه رو قبول کنند و همش برای اون طرفی ک ب پول رسیده حرف درست می کنند ک این آدم با کلاه برداری و حقه بازی و جیب مردم زدن ب پول رسیده و با کارهای سالم نمیشه ب پول رسید
بعد آسمانی ک داشتید صحبت می کردید ب 3 رنگ دراومد اولش سیاه بود بعد آبی شد و بعد صورتی و بعدش کرمی شد چقدر باحال بود عیول
مدت هاست که به یک خواسته ام که در مورد رسالتم فکر میکنم اما زیاد به این فکر میکردم که اگر به این خواسته برسم بعدا واقعا دوستش نداشته باشم و نخواهمش و در این چند روز به شدددت درین مورد فکر میکردم شبانه روز
تا این فایل آمد!
و یک باور اشتباه دیگه پیدا کردم!
باور اشتباه=>نکنه اگر به خواسته ام برسم بعدا دوستش نداشته باشم و خواسته واقعی من و رسالت واقعی من نباشد!
باور درست=>من به خواسته ام میرسم و ازش استفاده میکنم بعدا اگر خوشم آمد و دوست داشتم ادامه میدهم و اگر دوست نداشتم با ایمان رهایش میکنم و میرم دنبال خواسته و علاقه بعدی!
بنام الله یکتا
استاد عزیزم و مریم جانم سلام
خداروشکر میکنم که یکی از ترمزهای ذهنیم و تو کلام شما پیدا کردم
اینکه بعضی وقتها مرددم که من واقعا این خواسته رو دارم یا نه
اما الان فهمیدم من فقط باید خواسته مو جذبش کنم بعد درموردش تصمیم بگیرم که میخوامش یا نه
من بی نهایت فرصت دارم و ثروت دارم که باز خواسته های دیگمم جذب کنم
من عجله ای ندارم برای رسیدن به خواسته هام
با خونسردی و شادی دارم زندگی میکنم تا تکاملم طی بشه برای رسیدن به خواسته هام
درپناه الله یکتا شاد و ثروتمند و سعادتمند باشید
فرشتهجان دقیقا سوالی که این روزها ذهن من رو درگیر کرده همینه
و از خدا خواستم که بهم بگه آیا دارم تصمیم هیجانی میگیرم و بخاطر باور نداشتن به رسیدن به خواستهم مسیرم رو تغییر دادم یا اینکه این مسیر جدیدم هدایت خداوندم هستم برای رسوندن من به خواسته م…
همانطور که استاد میگن شک و سردرگمی بدترین و مخرب ترین ترمز و مقاومت ذهنی هست.
امیدوارم که خداوند هدایت و حمایت کنه من رو که به راه راست کسانی هدایت بشم که بهشون نعمت داده.
سلام استاد عزیزم
امروز داشتم لایو شماره 3 شمارو گوش میدادم به صورت هدایتی و بعدش کامنتشو میخوندم که جواب سوالتون بود
یه متنی از خانم شایسته تو اون کامنت ها بود در مورد سبک زندگی شما که بعد چندبار خوندن درک عمیقی بهم داد و به این فایل هم مربوط بود و خواستم برای ثبیت تو ذهن خودم اینجا به اشتراک بزارم
متن به این صورت بود که از زبان مریم خانم:
(یادم میآید مدتی بود که در آن جنگل 60 هکتاری، کار ما از صبح تا شب، تماشای طبیعت و بودن با طبیعت بود.
کارمان رانندگی با تراکتور و مانور دادن در آن جنگل 60 هکتاری بود. کارمان از صبح تا شب رفتن به animal auctiona ( آکشن حیوانات: جایی محلی در آمریکاست که در آن جا روستائیان یک ایالت، گوسفند، گاو، مرغ و خروس، طاووس، انواع پرندگان و حیوانات خود را به مزایده میگذارند. رویدادی بسیار جالب و سرگرم کننده است) خریدن بز و گوسفند و اسب و مرغ و جوجه و وقت گذرانی با آن موجودات به شدت دوستداشتنی بود و از آنجا که این اولین تجربه ما از بودن با حیوانات بود، تمام زمانمان صرف وقت گذرانی با آنها میشد و حتی چندین روز مداوم به سایت هم سر نمیزدیم. حتی در آن زمان استاد عباسمنش به مدت زیادی فرصت نکرد حتی یک فایل روی سایت قرار دهد.
پس از چند روز با حالت شکایت رو به استاد عباسمنش گفتم:
ما داریم کل وقتمان را صرف گوسفندبازی، تراکتور سواری و … میکنیم و اصلاً به سایت سر هم نزدهایم. به نظرم این خوب نیست.
🌹🌹🌹🌹🌹
جواب استاد عباسمنش این بود که، من از بچگی آرزوی تجربه چنین طبیعی با بز، گوسفند، اسب، مرغ و … داشتم و حالا دارم با تجربهی این خواستهها، خودم را از آنها پر میکنم تا بتوانم از آنها بگذرم، تا ظرف وجودم را رشد دهم و آمادهی انجام کارهای بزرگتر نمایم.)
میدونید من کل زندگیم کاملا دید متفاوتی نسبت به خواسته هام و ارزوهام داشتم . من قشنگ حس میکردم سیر شدم ولی فکر میکردم چون این خواسته ی یکسال پیشمه و حالا بهش رسیدم باید نگهش دارم و چسبیده بودم به دستاوردام . مثلا من میخواستم مربی نقاشی بشم و یکسال بودم و لذت میبردم ولی بعد کاملا حس کردم این راه راهی نیست که بتونم ادامش بدم و الان میفهمم سیر شده بودم ولی میگفتم نه فاطمه اینو مگه نمیخواستی داری فرصتارو از دست میدی . بعدم که دیگه رهاش میکردم عذاب وجدان از دست دادن
سبحان الله
الان کاملا چیزی که خوندم و درکش کردم به لطف خدا که اصلا باید انقدر لذت ببرم تا سیر بشم . سیر شدنه که منو به لول بعدی میرسونه
اصلا کلا باید سییییررر بشم
وقتی از دستاوردام سیر شدم لول بعدی الهام میشه و میاد و خواسته بعدی وضوح پیدا میکنه حالا در همین حوزه قبلی یا شاید اصلا حوزه ی دیگه ای باشه
و این نه تنها اشکال نداره بلکه اصل ما همینه که همیشه و همیشه با سیر شدن از دستاوردهامون پیشرفت کنیم . ظرف وجودیمون رو پر کنیم برای رسیدن به سطح بعدی
و من باید لذت ببرم و لذت ببرم و فکر نکنم حالا باید اینو همیشه داشته باشم و لذت بده بهم
من تغییر میکنم
من وقتی سیر شدم تازه میتونم بفهمم که این خواسته سبک زندگی من بوده یانه
مثلا تصمیم میگیرم و دلم میخواد دونده ی خوبی باشم و تو پارک نزدیک خونه بتونم ساعتی بدوم هر روز . خب این خواسته شکل میگیره من امادگی بدنی و تنفسی رو پیدا میکنم با تمرین و بعد شروع میکنم به دویدن در پارکمون مثلا سه ماه . دیگه حالا ازش سیر شدم که دوحالت پیش میاد
میرم به جای جدید با دونده های جدید مثلا یا ممکنه دویدن اون لذت ورزش کوهنوردی رو بهم نده و ولش کنم
پس just do it
حالا اینجا باور اشتباه من چی بود ؟ نهههه فاطمه تو زحمت کشیدی تا اینجا و تونستی دونده بشی ینی چی ولش کنم و برم سراغ ورزش قبلیم
حالا تو همه چیز همینه ها
پس به محض وضوح خواسته ای باید بهش برسم تا گوشه ذهنم نمونه و بعدش باید انجامش بدم و وقتی ازش سیر شدم تازه برم سطح بعدی همون کار یا کلا تغییرش بدم
به دستاوردام نچسبم
در مورد شغل موردعلاقه هم همینه . حالا چندتا کار هست انجام میدم بعد مشخص میشه تو تیپیکال ما بوده یا نه
همین لذت و انجام زیاد و سیر شدناست که بزرگمون میکنه
من باید خواسته هامو به عمل برسونمو انجام بدم و ادامه بدم و با سپاسگزاری و لذت تا بتونم بزرگ بشم
خدایا سپاسگزارم ازت
استاد عزیزم ازت ممنون و سپاسگزارم
سلام فاطمه
عزیز دل خیلی زیبا نوشتی باید ذهن رسیدن به نعمتها را درک کنه واین اتفاق زمانی میفته که ذهن تجربه فیزیکی را احساس کنه یعنی بهش برسی وبعد از پر شدن میتونه ازش بگذره یا ببخشه یا هرچیز دیگه
میدونم که قدرتمندانه به خواسته هات میرسی و من بهت نوید میدم خواسته ها به سادگی وارد زندگی میشن مثل نفس کشیدن
آرام باش و بیشتر لذت ببر جهان چیزی به جز فرکانس ما نیست
سلام استاد عزیزم و مریم جان
خیلی دانش مفیدی گفتین…
قسمتی که گفتین سعی نکنین کسی تغییر بدین من وقتی حساب کردم دیدم بیش از ۹۰ درصد مواقع که میخوام کسی تغییر بدم تغییر نمیکنه و حسم بد میشه وقتی فکر کردم علتش چیه به این نتیجه رسیدم وقتی فایلی گوش میدم به جای اینکه تو زندگی خودم نگاه کنم و خودم تغییر بدم به زندگی بقیه نگاه میکنم و میگم عه پس این اشتباه داره میره برم بهش بگم اشتباه میکنی و این مسیر که من میرم درسته و مسلما اون شخص جبهه میگیره چون هرکسی به نظرم سعی میکنه بهترین تصمیم بگیره و این باعث میشه خودم دلسرد بشم و روی خودم کار نکنم این به من کمک کرد متوجه اشتباهم بشم و بخوام تمرکزم روی خودم بزارم و نخوام کسی تغییر بدم
سلام استاد عزیز خوشحالم که با شماوسایت شما آشنا شدم خدارو شکر تواین سه ماهی که وارد سایت شدم وفایل هارو گوش کردم دارم میفهمم که چقدر باورهای اشتباه دارم وخدا رو شکر که هرچند دیر ولی هدیه ای بودی ازطرف خدا استاد که چقدر آرامش رو در کنارتون احساس میکنم و منتظر طی کردن تکاملم هستم تا روز های خوش رو بیشتر کنم خیلی خوبه که من امید به آینده هزار برابر بیشتر شد ازقبلا ومن اینو مدیون شما هستم،
سلام استاد عزیزم
این فایل منو به فکر فرو برد انگار تمام حتی اون یه کوچولو کینه هم از ادما داشتم از بین رفت ، اون عجله داشتن هااااااا، نکنه من دیرتر برسم ، و……..
احساس کردم الان تمام افتخارت اون عشق و امیدیه که به زندگی ادما دادی و حالا با خیال راحت میری در یک جای دنج زندگی میکنی
الان از بالای یه قله داری وییویی را میبینی فقط جاهایی که با خدا بودی و اونو حس کردی و فقط جاهایی که عشق دادی و دریافت کردی
و امید داشتی و سپاسگذاری کردی
اونا بولد شده ثروت در برابر اونا محصول جانبی بوده
و خوشحال ، خیال اسوده
محتوا چیز دیگه بود اما من اینو شنیدم
البته که دوست داشتم یک انسان کمی تپل که با کلی ذوق و شوق از خریدهاش بگه را ببینم
بگین ۱۰ تا دیگه خونه خریدم دارم یه کارخونه بزرگ میزنم و…….
و با ذوق بگین خدایا شکرت
البته که حس و حال غمگین تر بود
اما ……..درس داشت
سپاسگزارم همیشه سرزنده و عالی باشین
💫💫💫
سلام سلام براستاد عزیزوخانم شایسته مهربان سباسگزارم برای این فایل ارزشمند که برابری میکنه با یک محصول سباسگسازارم که همه دانسته هایتان را برای ما میگید باید به ثروت برسی تابتونی ازش گذر کنی خیلی حرف طلایی این جمله من قبل از اینکه وارد سایت بشم در گروه های تلگرامی با استاد های دیگر اشنایی داشتم والان میبینم همه شاگردهای شما بودن وحرفهای شماروتاجایی که درک کردن اموزش میدهن هر وقت در موردخداوقران حرفی فایلی میشنیدم واقعن لذت میبردم وتشنه شنیدن بودم وهرگز خسته نمیشدم بلکه برانرزی تروخیلی ارامش بیدا میکردم وهراز گاهی فایلی از شما میدیدم که کنار یه موتور بزرگ یا یه ماشین گران قیمت دارین حرف میزنین هر وقت شمارومیدیدم میگفتم اینم که همش درمورد ثروت حرف میزنه اصلن دوست نداشتم درمورد ثروت فایلی رو بشنوم یاگوش بدم وفوری میزدم میرفت من دوست داشتم درمورد خدا وقران بشنوم وارامش بگیرم در واقع نمیدونستم این باشنه اشیل منه ومن دارم ازش فرار میکنم در واقع به قول خودتون من باید دورهامو میزدم چک ولگد روزگار رو میخوردم ومیفهمیدم که من باید ثروتمند بشم بعد به همه چیز میتونم برسم در واقع ثروتمند شدن باشنه اشیلم بود من نمیدونستم درمورد سلامتی روابط کمی بهتر شده بودم وارامش داشتم خدارو درک میکردم حضورش را میفهمیدم در مسیر بودم ولی فراری از ثروت درواقع مثل اهنربای هم نام همدیگر رو دفع میکردیم هم ثروت از من فراری بود هم من از کار مورد علاقه ام بول بدست می اوردم ولی مقطعی بود بول داشتن من یه دوره بول میساختم بعد اخرج میکردم تمام میشد دوباره بی بول میشدم وعلت رو نمیفهمیدم میگفتم من که دارم روی خودم کار میکنم بس چرا نتیجه نمیگیرم وامروز فهمیدم که باید ثروتمند بشم ثروت رو تجربه کنم تا ببینم که حقیقت چیه که چرا میگین ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست من این جمله رو از شما خیلی شنیده بودم تو دفترم هم نوشته بودم ولی به عنوان یه جمله خوب بهش نگاه میکردم وفقط خوشم اومده بود ازش وهیچ درکی ازش نداشتم ولی شما همیشه خوب موقعی فایل ارزشمند میزارید در واقع خداوند از طریق شما داره با من حرف میزنه که بنده خوبم زیاد خودتو اذیت نکن من میخام به سادگی به زیبایی عزتمندانه ثروتمند شدنت روببینم لذت بببر ازقدرت خلق کنندگیت افسار افکارت رو در دستت بگیر خالق زندگیت باش وفقط با عوض کردن همین یه باور میتونی کل زندگیتو عوض کنی امروز بادیدن این فایل مصمم تر شدم که اول باید ثروتمند بشم بعد میتونم به همه چیز برسم من چندین مورد باور درخودم بیدا کرده بودم وهرازگاهی اونارو تمرین میکردم ولی ثروتمند شدن رو نه ولی امروز این جا به خودم واستادم تعهد میدم که روی این باور که ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست چندین ماه کار کنم در این مورد نتیجه بگیرم ثروتمند شوم بعد روی باورهای دیگرم کار کنم که میدونم اگه این باورم درست بشه بقیه بصورت خودکار خودشون درست میشن شما الگوی من هستیدکه با ثروتمند شدن خودتون وجهان اطرافتون وهزاران انسان دیگر روهم گسترش دادین درواقع همه امامان ماهم که الگوی مابودن همگی ثروتمند ترین زمانه خودشون بودن واین مسله ای بود که امروز باهدایت خداجانم فهمیدم سباسگزارخدای عزیزم هستم که بادستان مهربانش همیشه در حال هدایت من است دراین مسیر نورانی
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد عزیزم و دوستان
دوست دارم تجربه ای که داشتم درباره ی آدمهایی که به خواستشون نمیرسن و بعد میگن که اصلا اون خواسته خوب نیست.استاد درمورد ادمهایی که پول میخاستن و براش تلاش هم کردن اما نرسیدن و بعد گفتن که اتفاقا ما پول رو نمیخایم چون مارو از خدا دور میکنه
و من درمورد خانمی که یک جایی برای یک ساعت باهاش صحبت کردم.حرفهای اون پر باورهای محدود کننده و منفی بود یعنی ورودی نامناسب.اما من بجای باور کردن اون حرفها سعی کردم از نگاه قانون حرفهاش رو بررسی کنم و بیشتر به حقانیت قانون پی بردم و میخام اینجا هم بگم تا ثبتش کنم
اون خانم جوان یک پسربچه داشت و از همسرش جدا شده بود.تا پیش من نشست گفت که ازدواج نکنی ها هیچی تو ازدواج نیست.من پیش خودم گفتم که بله چون خودش موفق نشده و توی ازدواج شکست خورده دیگه ازدواج رو که میتونه رشد و بزرگ شدن بیشتر شخصیت انسان بشه میتونه تجربه لذت و عشق باشه رو بد میبینه.اون گفت همه ی مردها خیانتکارن و من گفتم بله چون اون خیانت رو تجربه کرده حالا از نظر اون همه مردها خیانتکارن.بهش گفتم اما خیلی ها دارن خوش و خرم زندگی میکنن.گفت که نه باور نکن اینا ظاهرشون اینه ولی در واقع حتما مردا خیانت کردن اما زناشون نمیدونن.و من پیش خودم گفتم بله .اون چون نتونسته عشق و وفاداری و زندگی خوب رو برای خودش خلق کنه میگه که اصلا هیچ عشقی و هیچ زندگی خوب واقعی نیس.
برای اون که خیانت رو باور کرده دنیا پر از خیانته و نمیتونه و در مدار دیدن زندگی های خوب نیست که اصلا بتونه ببینه.
اما من برخلاف اون نمونه های زیادی از وفاداری و خوبی مردان و زندگی های خوب رو دیدم
و عشق هست
و مردان خوب زیادی هستن که میتونن ازدواج رو تجربه خوب و لذت بخشی بکنن
و این بستگی داره که تو چه چیزی رو باور داری.
من به اون خانم گفتم یک بار سکست خوردی اما هنوز خیلی جوونی و میتونی یه زندگی خوب برای خودت بسازی و اون گفت که با وجود بچه خیلی سخته .مرد خوبی که با بچم خوب برخورد کنه نیست.
و من گفتم اتفاقات و ایندش توسط همین باورش برای اون رقم میخوره
در ضمن فکر کردم که اون ممکنه این رو گفته باشه اما یه وقتی یک امیدی در دلش باشه برخلاف حرفهایی که با زبون بیاره و اون امید میتونه همه چیز رو تغییر بده.حرفهایی که بعضی ها با زبون میارن چون همه همون حرفهارو میزنن اما در دلشون چیزهای دیگه ای رو دارن بشون پروبال میدن د باور دارن همون باورهای عمیق نتیجه سازه.
خداروشکر برای هر آگاهی که بدست میارم
موفق و سلامت باشید.ممنون کامنت منو خوندید.
باسلام و خداقوت
حرفاتون درسته
ی سریها ک خودشون نتونستند کاری بکنند و حرکتی بزنند و پولی بدست بیارن،حالا ک ب پول نرسیدن نمی تونند ببینند ک یکی دیگه تونسته ب پول برسه رو قبول کنند و همش برای اون طرفی ک ب پول رسیده حرف درست می کنند ک این آدم با کلاه برداری و حقه بازی و جیب مردم زدن ب پول رسیده و با کارهای سالم نمیشه ب پول رسید
بعد آسمانی ک داشتید صحبت می کردید ب 3 رنگ دراومد اولش سیاه بود بعد آبی شد و بعد صورتی و بعدش کرمی شد چقدر باحال بود عیول
اخرین دیدگاه این فایل تااین تاریخ
سلام دوباره به استاد عزیز ومریم بانو
وتمام دوستان عزیزی که این متن میخونن
خدارا شکر میکنم که ۸۱۶ روزه منوتوی مسیر سازندگی قرار داد
در کل عمرم من فقط ۸۱۶ روزه که دارم نزدیک راه
بندگی زندگی میکنم
سپاس گذار تمام فعالیت ها ووقت گذاشتن هاب .دو استاد تاریخ ساز دواستاد مهربان
دواستاد فرشته .دواستاد که الانم خوش هیکل ترین استادها شدن .خخخخخ
دواستاد دوست داشتنی
وهرچی صفات خوب که برازنده شماست
ممنون وسپاس گذارم به خاطر وجود دو نعمت الهی از طرف خدا توی مسیر زندگی ما
توی مسیر زندگیم من با دو فرشته الهی اشنا شدم .این جای شکر گزاری نداره؟؟
این که خدا مسیرشو بهت داره میفهمونه
منم تا حدی دارم درک میکنم
ودوست دارم عملب کنم (اگه این شیطان بزاره خخخخ)
خداراشکر بخاطر اینکه اجازه دوباره زندگی کردن با روش بندگی خالصانه بهم دادی
ازت سپاس گزارم بخاطر اینکه تو خالق منی
تماما عدل .حق .مهربانی .لطف .عشق.رزق بی نهایت .رزق همیشگی ومستمر .بی نهایت وهاب
بینهایت بخشنده وهدایتگر و………
وکلی صفاتی که اگه بشینم بنویسم نه میتونم
ونه درکشو دارم
حتی اگه تمام درخت ها قلم بشن وتمام دریا صفحه باز وبنظرم عمر نوح هم کم میارم برای نوشتن
اینارامیگم چون میدونم قبلا توی چه نداری سیر
میکردم مداری که نمیدیدم نعمت ها وزیبایی هارو ،ثروت هارو
درتمام زندگیم مشغول فرعیات
مشغول خرافات بودم
هرچی نگاه میکنم من خیلی خرافاتی ومذهبی نبودم .اما اجازه میدادم دیگران ذهن منو برنامه
ریزی کنن
عقیدهای پوچ زیادی درمورد ثروت بود
وباورهای کمبود فراوان
استاد شهرما یکی از زیباترین وبکر ترین طبیعت استان چهار محال وبختیاری داره
شهری که من هر چقدر گشتم شاید باورتون نشه
نمیخام اغراق کنم اما همه چی باهم داشت
کوه های بلند زیبا.چشمه های جوشان از دل کوه
گنج هاوتمدن های تاریخی
باغ های انگوروبادام فراوان
دشت های وسیع که بخاطر وسعت دشت ها
حرف اول تو استان میزنه
کشاورزی قوی که الانم حتی برنج میکارن
اب وهوای عالی
کندوهای عسل فراوان
دام داری قوی وعسل طبیعی
اب فراوان
باران وبرف های فراوان
هوای کاملا صاف وتمیز تمیز.
گندم ارکانیک .نان محلی
توی خود سطح شهر ۴ یا بیشتر چشمه داره
به جز چشمه های بیرون شهرش
گونه های فراوان گیاهی
ابشارهای استاد هرچی بگم کمه
اما استاد اینو میخام بگم که من نمیدیدم !!!!
همیشه میگفتم من بازد اینجاراترک کنم اینجا هیچی نداره
اما وقتی باشما اشنا شدم با رفتن به خیلی از استان ها به لطف خدا
دیدم که شهر من خیلی چیزهارو باهم داره
استاد من باایندهمه نعمت باور کمبود میدیدم
چون پای حرف بزرگترها که بودم فقط مینالیدن
فقط ناسپاس روز به روز دارن از نعمت ها دور میشن
من خودم دیگه فکر میکردم اب نیست
هوا خوب نبست و……..
بعد اشنایی باشما تصمیم گرفتم بایه چشم دیگه
نگا کنم
چشم هارابایدشست
جور دیگر باید دید
شروع کردم با یه دید دیگه نگاه کردم دیدم بااین همه
فراوانی واقعا چراباید باور کمبود در من باشه
دیدم بله بخاطر افکار دیگران من هم بدون هیچ تحقیقی پذیرفته بودم
اینا خودشون ثروت هستن
پول هستن
اما من در مدار ثروت نبودم
وتماما یا خیلی درمورد فراوانی وثروت کسی صحبت نمیکردن
وتماما افکارهای غلط گذشته دنبال میکردیم
باورهای گذشته دوباره ما تکرار میکردیم
بایک نتیجه مشابه
واصلا فکر نمیکردم دراینوجهان میتونه اینقدر
ثروت باشه
اینثدر جهان حمایتگراز پیشرفته
حمایتگراز ثروته
من خودم پیشرفت تکنولوژی بد میدونستم
میگفتم دست کاری توی کار خدا
این باور غلط چون نمیدونستم ما دست های خدا روی زمین هستیم و خدا وسیستم حمایتگر پیشرفت ها
در هر زمینه
وکسی که راکد بمونه میگنده
زیر چرخ دنده های له میشه
*
مسله دیگه اینکه استاد خیلی به من گفته بودن
ومن شنیده بودم امامان ما ساده زیست بودن
حضرت فاطمه همیشه نان جو با شیر یانمک میخوردن
منم به عنوان وحی پذیرفته بودم
نمیگفتم دیگه بابا مگه اونجا بودی خودت خخخخخ
خلاصه ساده زیستی براموشده بود مقدس
چون بارها وبارها اینو تاکید داشتن
من سعی میکردم اگه حتی لقم نون میخورم قایم کنم
که مبدا کسی ببینه
اگه پولی بود ادعادنمیکردم که هست
چون فراوانی داشتن خوب نبود وفقط فقط ساده زیستی
گرامی میداشتم
اما شما گفتی زمانی میتونی درباره پول حرف بزنی که دروش کرده باشی
افرین اینو استاد من باید با طلا بنویسم
طلایی ترین حرفتونه
من قبلا اینکه پول درک کنم میگفتم خوب نیست
این حد پول ومن دوست دارم مثلدبزرگان تاریخ
مثل امامان ساده زیست باشم دریغ از این که
تو نمیتونی هبچ نظری بدی وقتی درکش نکردی
این خیلی خیلی در من پررنگ بود
که خداوند بخم فهموند قبل از هر خواسته نگو
اگه ساده زیستی بهتر بودچی
اکه اذیت شدم چی
اگه وقتم پر شد چی بابا تجربه کن بعد یه تصمیم دیگه
مبگیری
ممنون که این اگاهی ناب دراختیار ما گذاشتی
باید روزی هزاربار گوش داد
من فقط یه حرفی از یه ادم امریکایی شنیدم
که نمیدونم مجری کدوم شبکه
ففط گفت
بی پول ها عوضی هستن
وای استااااااد در طول تاریخ هستی من فقط برعکسشد شنیده بودم
تااین که این حرف اولش من هنگ کردم وبرام غریبه بود
تااینکه گفتن وای درست میگهد
مگ میشه پول نداشت عزت داشت
مگه میشه پول نداشت ارامش داشت
اسایش داشت.راحتی داشت .امنیت داشت
زیبایی .تجربه خوبی ها
اعصاب ارام .و……
پس اگه پول نداری ینی هیجی نداری وتو عوضی
ادم بی پول عوضی چون هیچی نداره
چون برای خودش این بی پولی مقدس شمرده
وهرارتا دلیل توی ذهنش اوده که اذیت نشه
اره خدا نخواسته
پول کمه وهزار دلیل
پس پول باشکوه
ثروت باشکوه
الان در ادامه زندگی میخام بگم زندگی عزت وشرف داره که پول توشه
زنوگی توش خداهست که پول توشه
میخام که روی بادرهای ثروت اگاهانه کارکنم
دیگه وقتشه
حالا اشغال هارو گذاشتم بیرون و اومدن بردنشون
خخخخخخ
حالا قراره ذهن پاگ من به وسیله باور های خوب
جایگزین شه
تاالان همش جنگ ببین خوب وبد
ذهنم قبول میکردولی ته دلم خوشحال وراضی نبودم
تااینکه الان قضیه فهمیدم
الان که ذهنمو از فرعیات پاک کردم
قراره اصل خدا وپول واردش شه
به امید موفقیت های روز افزون برای همه ما ❤
….
خدایا شکرت!!!
بخاطر این فایل!
این فایل برای من بود! واقعااا برای من بود!
مدت هاست که به یک خواسته ام که در مورد رسالتم فکر میکنم اما زیاد به این فکر میکردم که اگر به این خواسته برسم بعدا واقعا دوستش نداشته باشم و نخواهمش و در این چند روز به شدددت درین مورد فکر میکردم شبانه روز
تا این فایل آمد!
و یک باور اشتباه دیگه پیدا کردم!
باور اشتباه=>نکنه اگر به خواسته ام برسم بعدا دوستش نداشته باشم و خواسته واقعی من و رسالت واقعی من نباشد!
باور درست=>من به خواسته ام میرسم و ازش استفاده میکنم بعدا اگر خوشم آمد و دوست داشتم ادامه میدهم و اگر دوست نداشتم با ایمان رهایش میکنم و میرم دنبال خواسته و علاقه بعدی!
بزرگترین دام موفقیت====>ترس، تردید، شک و دودلی