تنها راه گذار از ثروت، تجربه ثروت است - صفحه 29

727 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عقاب گفته:
    مدت عضویت: 909 روز

    به نام یکتای بیهمتا و به نام خداوند عشق و ثروت

    قبل از هر چیز از آموزش های آموزنده شما استاد گرانقدر سپاسگزارم . من ایمان دارم که آشنایی با شما پاسخی از سمت خداوند به خواسته های من بوده است ، شاید کمتر استادی در ایران باشد که بنده در زمینه های مختلف به صورت کارگاه اختصاصی و یا سمینار با آنها کلاس نداشته باشم و جالب است که بدانید بنده در شهر مذهبی مشهد زندگی میکنم و با تمام پوست و گوشتم تک تک حرف های استاد رو دارم درک میکنم و اینکه یکی از چالش های اصلی من هم همین است که متاسفانه افراد به ظاهر مذهبی از کودکی از روی آگاهانه و یا ناآگاهی اطلاعات اشتباه و غلط رو در دهن ما کاشته اند و من بارها و بارها با خیلی از افراد بابت این قضایا صحبت میکردم که مگه میشه خدایی که بینهایت مهربان ، شاد ، بخشنده ، ثروتمند و شامل همه ویژگی های مثبت هستش ما رو به این دنیا آورده باشه تا به ما هدایت بشیم به سمت فقر و بدبختی و غم و غصه و دیگر منفی ها که سرمنشا اونها شیطان هستش

    دوستان خوب دقت کنید حتی تصور اینکه یک صفت منفی رو بخواید به خدای بینهایت مهربون نسبت بدید شما رو از درون آزار میده بعد خیلی از افراد به خورد ذهن ما دادند که مثلا ثروتمندی که نهایت اون خود خداهستش چیز بدی هستش و فقر چیز خوبی یا اینکه افرادی که بدنبال ثروت هستند بد هستند و افراد فقیر خیلی خوب هستند

    سوال : میشه همزمان در دل هم خدا رو داشت و هم شیطان ؟ معلومه که نه

    سوال بعدی : میشه همزمان در ذهن ما هم صفات مثبت خدایی شکل بگیره و هم صفات منفی شیطانی ؟ مسلما خیر

    پس چرا این همه سال به خورد ما دادند که فقر که نتیجه اش بدبختی هستش ( یک صفت شیطانی ) باعث خوشبختی ما در دنیا و آخرت میشه و ثروت و توانمندی مالی ( یک صفت مثبت و خدایی ) باعث میشه ما ازخداوند بخشنده دور بشیم و ایمان ما کمتر بشه ؟؟؟؟!!!!!

    کمی تامل ، تغئیر باور ها به قول استاد اولین قدم برای تغئیر زندگیتون هستش ، حالا شما هستید که انتخاب میکنید صفات مثبت و خدایی رو در ذهنتون بکارید یا صفات خدای ناکرده منفی و شیطانی .

    از خداوند متعال برای تک تک شما عزیزان هم فرکانسی و همچنین استاد عزیز جناب عباس منش و عزیز دل ایشون بهترینها رو درهمه زمینه های زندگی خواستارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1273 روز

    سلام و درود به استاد عزیزم.

    استاد عزیزم، از اونجایی که وقتی فایلهای دوره دوازده قدم رو کار میکردم دیدم 60-70 درصد مطالب دوره دوازده قدم رو به نوعی توی فایل‌های هدیه گفتین، حالا یا یه جمله ساده بوده،یا مثال بوده، یا افراد و بیزینسهای موفق بوده. منتها فایلهای دوره خیلی منسجم و آموزش محور هستن همراه با تمرین. گفتم الان که بشدت مشتاق نتایج مالی هستم برم سراغ دسته باورهای ثروت ساز و احتمال بسیار زیاد 60-70 درصد روانشناسی ثروت به نوعی اینجا گفته شدن. اگه بتونم فاصله فرکانسی خودم رو با آگاهی های روانشناسی ثروت کمتر و کمتر کنم به لطف الهی در مدار دریافتش قرار خواهم گرفت.

    امروز یه مطلبی رو خوندم در مورد یه دانشجو که یه تحقیق علمی داشته. طی این تحقیق علمی به 50 نفر خطرات ماده شیمیایی « دی هیدروژن منوکسید» رو یادآور میشه که این ماده عنصر اصلی در باران های اسیدیه، این ماده وقتی به حالت گاز باشه حرارت بالایی داره و باعث سوختگی و حتی خفگی میشه ، حتی حضور این ماده باعث عملکرد ضعیف ترمز ماشین ها میشه ، مقادیر زیادی از این ماده درون سلول ها و تومورهای سرطانی وجود داره و سایر خطرات دیگه« دی هیدروژن منوکسید» آیا شما موافقید دادخواستی رو امضا کنید که این ماده از صنعت حذف بشه؟؟ 43 نفر موافقت میکنن، 6 نفر نظری نمیدن، و فقط یه نفر میگه «دی هیدروژن منوکسید همون آبِ» H2O موضوع تحقیق این بود «ما چقدر زود باور هستیم»

    مایی که اینقدر ممکنه زود گول بخوریم چقدر حاضریم به باورهای گذشتگان زودباور خودمون و گذشتگان زودباورتر اونها شک کنیم؟ خدا می‌دونه چقدر باور غلطِ غیر توحیدی هست که ما عین یه طناب محکم نگه داشتیم غافل از اینکه این طناب پوست دستمون رو زخم کرده و حاضر نیستیم رهاش کنیم. یه سری باورهایی که به مذهب و خدا ربطش میدیم اصلا توحیدی نیستن. فقط چون از یک بلندگوی رسانه ای یک طرفه اعلام شده و ما نمیتونستیم خلافش رو ثابت کنیم باور کردیم. قربونش برم جهان هستی هم که هر فرکانسی بفرستی تقویت شده اش رو برات سوغاتی میاره‌. من قبلاً کارهایی انجام میدادم که وقتی نزدیک به نتیجه می‌رسید بخاطر ترس از موفقیت و ترس از نتیجه و ترس از تغییر رهاش میکردم . مطمئنم باورتون نمیشه. شاید فکر کنید من این کلمه رو غلط نوشتم. نه درست خوندین «ترس از موفقیت» آدمها گاهی اوقات در یک قدمی موفقیت عقبگرد میکنن. وقتی میبینن این موفقیت نتیجه اش دست برداشتن از یه سری باورهای غلط گذشته است. میگن اکی‌ من همون باورها رو ادامه میدم ولی موفقیت رو نمی‌خوام.

    بخاطر همینه استاد عباس منش همیشه توی آموزش ها میگن «همه چیز باوره» این باور ها که عوض بشن عملکردها هم عوض میشن. و عملکرد ها نتایج رو در پی دارن.

    فرض کنید دو نفر باهم برن باشگاه بدنسازی یکی هر روز با باور اینکه من هر روز کمی بهتر از روز قبلم‌ میشم تا وقتی به مسابقات برسم … دیگری با باور اینکه من هر چی تمرین میکنم فایده نداره، هنوز چربی های دور شکمم آب نشده . به نظرتون کدومشون موفق تره ، یکی میرسه به استیج قهرمانی یکی هنوز شکمش آب نشده.

    خیلی ممنونم استاد عباس منش بخاطر این فایل بی نظیر ، فکر کنم 5-6 بار دیدمش.

    خدا رو صد هزار مرتبه شکر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      بهار بختیاری گفته:
      مدت عضویت: 1675 روز

      سلام حمید جان

      میخواستم ازتون درخواست کنم از این ترس از موفقیت که گفتید مثال بزنید. دوست دارم بدونم این چه باورها و چه ترس هوایی در دلش داره، البته اگر براتون ممکن هست.

      پیشاپیش سپاسگزارم.

      و چقدر از مثال خطرناکی آب لذت بردم و چقدر ما انسانها فقط از روی ناآگاهی و اینکه سعی نکردیم مسایل را از زاویه ی دیگه ای هم بسنجیم، دچار کج فهمی شدیم.

      به رب العالمینم میسپارمتون.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1273 روز

        سلام و درود به شما.

        خیلی ممنونم بخاطر کامنت تون. از اونجایی که ذهن انسان می‌تونه تصویر سازی و تجسم کنه. یه وقتایی وقتی یه مسیری رو در پیش میگیری که کاری انجام بدی شروع می‌کنه به تصویر سازی و تجسم. یه وقتایی تصویر سازی بدی انجام میده تا شما رو منصرف کنه. از خطرات یه موضوع، از عواقب یه ماجرا، بدترین و وحشتناک ترین تصاویر رو خلق می‌کنه تا شما از انجام دادن کار منصرف کنه. حالا شاید از خودتون بپرسید «آقا اصن بیییخیییال ، چرا باید ذهن این کار رو بکنه ؟ چرا باید منو منصرف کنه؟ مگه مرض داره؟» یه جورایی حق با ذهنه، ذهن انسان برای بقا و حفظ حیات طراحی شده،میدونه زنده ماندنش در گرو زنده ماندن جسم هست. یه لحظه تصویر کنید لب یه پرتگاهی ایستادن، ذهن پای شما رو سنگین میکنه، زانوهاتون رو سست می‌کنه تا شما رو مجبور به عقب نشینی کنه، واقعاً حرفش هم درسته اگه از اون ارتفاع بیافتین پایین قطعا آسیب جدی می‌بینید، این یه پروتوکل دفاعی ذهن برای حفظ حیات بود. حالا همین توانایی ذهن یه وقتایی عامل فلج کردن انسان در خواسته های کوچیک‌ میشه. میخوای بری ورزش کنی،ذهن میگه اگه انرژی مصرف کنی می‌میری، نری ورزش کنیاااا. شما اصلا به حرفش گوش نمیدی، میگی من باید برم ورزش، میگه راستی قرار بود به فلانی زنگ بزنی . راستی سرت درد میکنه،راستی الان گشنته ، و و و … اینها بازیهای ذهنه. کارش هم کاملا درست و منطقیه. حفظ بقا. یه وقتایی شما تصمیم می‌گیرید یه ماشین گرون قیمت رو تجسم کنی. ذهن چی میگه،تو چطوری میخوای اینو بخری ؟ میدونی پول بیمه اش چقدره؟ میدونی اگه اینو سوار بشی دنده اتوماته، تو تا الان دنده دستی رانندگی میکردی. میدونی اگه با این بری تو ترافیک چی میشه؟ خش بیافته چی‌ میشه؟ فلان دوستت ببینه چی میگه, و هزااااارتا بهانه دیگه.

        درخواست شما یه ماشین بهتر بود. یه مرحله موفقیت بالاتر ،اون شما از موفقیت ترسوند.

        اگه بیزینسی رو بخواید ران کنید، یا قدم در مسیر مهاجرت بذارید ذهن هزارتا بهانه میاره منجمله اینها ترس از موفقیته. حالا اومدیم واقعا شد، تو چطوری میخوای با افراد جدید ارتباط برقرار کنی، میدونی دوستان قدیمیت رو از دست میدی. و بازم هزارتا بهانهٔ بزرگ و کوچکِ ذهن تا شما رو از تلاش کردن و مصرف کردن انرژی و ایجاد تغییر منصرف کنه. تله همیشگی «حفظ وضعیت موجود» اون میخواد وضعیت موجود رو حفظ کنه در حالیکه وضعیت موجود حفظ نمیشه، اگه شما بهتر نشی وضعیت موجود خودش کم کم بدتر میشه. اگر انسان از مسیر هدایت الهی که به قلبش الهام میشه کمک بگیره می‌تونه این نجواهای ذهن رو خنثی کنه و ازش عبور کنه.

        امیدوارم کامنتم مفید واقع بشه.

        در پناه جان جانان رب العالمین همیشه شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
        • -
          بهار بختیاری گفته:
          مدت عضویت: 1675 روز

          حمید جان سلام

          برادر عزیزم چقدر زیبا توضیح دادید.

          درست میگید، ذهن برای حفظ وضعیت موجود تو را می ترساند و تقریبا هر لحظه تو برخورد با هر تصمیم جدیدی اینکار میکند.

          می‌خوام از یه تجربه ی جدیدم بگم.

          جایی که من بسیار بسیار روش کار کنم.

          من تو بیزنس نوپا و کوچکم باید به مشتری هام یه افزایش قیمتی را اعلام کنم.

          ذهنم شروع کرد به ترساندن من، نکن بهار، الان غر میزنن، الان قبول نمیکنن، الان میگن چرا وسط کار حرفت را عوض میکنی؟؟؟ و …

          من گفتم باید برم تو دل این ترس، این الان منو‌ میترسانه ولی بعداً میگه دیدی نکردی…

          میدانی حمید جان به دلیل باورهام دوتاشون این را گفتن ولی فقط دوتاشون، یکی شون بدون هیچ گونه ای قبول کرد و بقیه هم با مذاکره حل شد که توکل بخدا اینم برای من درس شد.

          درست میگید شما.

          ممنوووونم ازتون بابت وقتی که گذاشتید.

          در پناه خدای رزاق، وهاب، رحمان و خالق فراوانی ها باشید

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1174 روز

    سلام بر استاد عزیز

    درود بر دوستان عالی من در این پیج عالی

    باورهای ثروت ساز

    برای من یکی از کاربردی ترین فایل هایی است که هربار آنها را گوش می دهم بیشتر و بیشتر ذهن من نسبت به پول و ثروت و دارایی بازتر می شود

    خدا را ممنون و شاکرم که من را به این دوره و این سری فایل ها هدایت کرد

    نمی دانم کامنت چه بگذارم و چه بنویسم

    فقط می توانم این را بگویم که اینقدر ذوق و شوق دارم برای شنیدن این فایل ها که خدا می داند و بس

    می دانم که در این راه موفق خواهم شد و به هرچه که آرزو دارم خواهم رسید

    ممنون از استاد بخاطر راه اندازی این فایل عالی

    سپاس از خدای خوب خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    عارفه گفته:
    مدت عضویت: 1208 روز

    به نام خالقی که مرا خالق زندگی خود آفرید

    تنها راه رد شدن از ثروت رسیدن به ثروت هست

    استاد عزیزم درسته قبلا این فایل را گوش کرده بودم ولی گویا هرچی گوش کنیم کمه

    من دقیقا تک تک حرفای شما را که گوش میدم میبینم بله دقیقا همینه

    و جالبه یک سریا از جمله خانواده خودم را می‌بینم تازه یکی که میتونه برای خودش ثروت بسازه را میزارند پای معلوم. نیست از کجا آورده ولی وقتی خودشون چیزی خریدند و پیشرفت کردند میزارند پای زحمتی و نخوری هایی که کشیدند

    و. جیزی که هست برای خودشون را توجیح پذیر می‌بیند برای بقیه را غیر طبیعی

    چرا؟

    چون ذهنشون محدوده فکر می‌کنند همه مثل خودشون باید یقه مردمه را بعد سابیده شدن بشکافند و برعکس کنند تا نرند یه پیراهن دیگه بخرند

    فلان لباس را فلان کار بکند که دوباره بپوشند و کلی تعریف کنند از این کاری که کردند و انتظار داشته باشند بقیه هم مثل اونا باشند تا مورد تایید باشند

    ولی نمبدونم هنبن یعنی ذهن فقیر یعنی به گسترش دنیا کمک نکردن

    حالا چیزی که هست من تصمیم گرفتم اونجور نباشم و باید بیشتر از اینکه بخوام بقیه را تغییر زدم خودم و افکار خودم را تغییر بدم و زندگی خودم را بهشت کنم

    جالبه که احساس میکنم تو این راستا خدا خوشگل مارا آزمایش میکنم که ببینه چقدر ایمانممون به خودش قویه

    دیروز همسرم میگفت شاگردی که آوردم از سمت یکی دیگه معرفی شده بوده که داداشش اونجا کار می‌کرده و مادرش هم تو خیاط خونه یه نفر دیگه و اون خانم خیاط به همسرم گفته تو حرفاتون متوجه شدم چند وقته مشتری ندارید و خواستم بگم که اون آقا گفته از وقتی فلانی پیشم لود کارم کساد شده بود و خانمه گفته خود کنم مامانه که اینجا بود مشتری نداشتم حالا میبینم شما هم میگید مشتری ندارم

    و. گفتم به شماهم بگم که اینجوری ماجرا و همسرم گفته بود من که اعتقادی ندارم ولی یه دو روز میگم نیاد

    وقتی من شنیدم به همسرم گفتم متوجه میشی چی میگه

    مگه من و تو اون آدم ها با افکار سابق هستیم؟!!

    مگه روزی ما دست این پسر 10ساله است که چون اومده مشتری برات نمیاد

    تو تازه برعکس باید نگهش داری بگی خدایا ایمان من فقط به خودته این پسر هم اینجا کار میکنه باید روزی منو اینو گسترش بدی چون بحر اومدی اومده سرکار

    وقتی اینو گفتم گفت راست میگی حرفت منطقیه

    گفتم اینحور وقت مثال نقض بیار

    و شروع کردم بهش یاد آوری

    گفتم یادت هست از وقتی این پسر اودم چقدر روزیش باز بود و قدمش پر خیر که ما کلی چیز به بچه های معندبمون دادید و کلی خورد خوراک و پوشاک به خود این بچه یادته فلان غذارا چون تو دوره سلامتی بودیم نذری آورده بودند مستقیم دادی به این پسرو…. پس این پسر روزیش بازه و ماها هستیم که ذهنمون محدوده و ربط میدیم به این چیز ها

    که خود همسرم گفت و اینکه تو مدت زمین هم خریدیم گفتم همین را بگو

    بعد گفتم شک نکن که خدا ایمان مارا میخواد بسنجه که ببینه واقعا از سمت خودش روزی میخوایم یا فکر میکتیم بقیه قدرتی دارند تو این رابطه

    خدایا مارا به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آن ها نعمت دادی ونه گمراهان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    امیر احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1074 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و همگی دوستان ، با شنیدن اتفاقی این فایل من به پاسخ سوالی که ده دوازده سال بود که منو عذاب میداد و بدون جواب توی ذهنم باقی مونده بود رسیدم ، داستان از این قراره : حدود بیست سال پیش که یک جوان بیست و هفت ساله بودم به همراه همسر و فرزندم از تهران به یکی از شهرهای شمالی مهاجرت کردم و تهران رو با کلیه امکانات و اعتباری که داشتم بخاطر علاقه ام به طبیعت و باران و دریا ترک کردم ، در ابتدا در نمایشگاه اتومبیل یکی از اقوام مشغول به کار شدم ، شغلی که از کودکی دوستش داشتم و همش بهش فکر میکردم ، طولی نکشید که با فروش یک واحد آپارتمانی که قبلآ خریده بودم و اجاره داده بودم تونستم یه ماشین برای خرید و فروش بخرم و به قولی از کارگری در بیام ، طی سه چهار سال به پول خوبی دست پیدا کردم و موفق شدم خودم برای خودم مستقل یه نمایشگاه بزنم ، از اونجایی که روابط عمومی خیلی خوبی داشتم به زودی افراد خیلی زیادی به سمتم جذب شدن و خواستن پیشم خرید و فروش کنن ، چشم باز کردم دیدم که شدم قطب خرید و فروش ماشینای سنگین قیمت مثل بنز و بی ام و و … در غرب مازندران ، ولی همیشه بخاطر توجه به حرف افراد بدبین و بدگمانی که نسبت به این شغل در جامعه خصوصآ در اون شهر و دیار وجود داشت که مدام میگفتن نونی که از این شغل بدست میاد حرومه و تاوان سنگینی داره ته دلم خالی میشد و نگران میشدم ، خصوصآ وقتی که میدیدم فلان همکار بچه خودشو از دست داد یا اون یکی همسرش ازش جدا شد و…با خودم میگفتم خدا کنه اگر میخواد سرم بلایی بیاد مادی باشه و جانی یا عاطفی نباشه ،یه نجوایی هم همش بهم میگفت این مال نمیمونه و به زودی از بین میره ، ناگفته نمونه همه ی این باورهای غلط ذهنی در باطن وجودم بود و ظاهرآ روز به روز موفق تر و پولدارتر میشدم ، اما بالاخره در سال 1388 با کمال ناباوری و به دلایل و بهانه های مختلف ظرف مدت یک ماه همه ی اون چیزی رو که به دست آورده بودم در کمال ناباوری از دست دادم و مجبور شدم دست از پا درازتر به تهران برگردم و از صفر شروع کنم ، تا امروز نمیدونستم چی باعث شد که من رو در یک قدمی موفقیت و ثروت ازش دورم کنه ، مگه من چی کار کرده بودم ، نه پول کسی رو خورده بودم و نه کلاهی سر کسی گذاشته بودم ،. ولی امروز جواب سوالم رو گرفتم

    (باور غلط )

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    پرستو حق گوی گفته:
    مدت عضویت: 1291 روز

    درود و سپاس خدمت استاد عزیز و گرانقدر

    با تمام صحبتهای شما در مورد ثروت موافقم و با وجود لمس کردم و شنیدم ولی یک سوال دارم من واقعا عاشق ثروت و پول هستم ولی آنچنان که باید به ثروت نرسیدم و به همه آنچه که رسیدم در عرض یکماه همه را ازدست دادم و تنها یک زمین صنعتی که آرزوی داشتن کارخانه را داشتم برایم ماند که بخاطر مشکلات مالی مجبورم بفروشم تا به فعالیتهای دیگر برسم من پول را می پرستم ولی مدتی است که به سمت من نمی آید و نمیدانم چرا ، حالم خوب نیست چکار کنم ، کمکم کنید از این بی پولی نجات پیدا کنم . ممنونم از همه آموزه های ارزشمندتان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    زهره آرزومندی گفته:
    مدت عضویت: 1690 روز

    تنها راه گذر از ثروت تجربه ثروت است

    ومن عاشقه حس و درک کردنه گذراز ثروتم

    خدایاهدایتم کن

    ابتداوانتهایی این مسیر توای همه چی تویی بس

    خدایاشکرت

    بنام خالق رحمان و رحیم

    سلام به همگی

    چقدرعالیه این فایل

    الله اکبر

    استاد داشتم جلسه 6 قدم اول دوره 12 قدم گوش میدادم

    که وسط صحبت هایی بینظیر شما

    حسم بهم گفت بیا بیرون برو ی فایل دیگه ببین

    اومدم بیرون لبتابمو ( که توسط همین قوانین بدون تغییر خداوند خلقش کردم ) باز کردمش و تنها این فایل بهم چشمک میزد

    خدایاشکرت از این هدایت

    و اما تمام صحبت هایی ابتدایی این فایل که دقیقا درسته استاد هنوزم همینجوره هیچی تغییر نکرده

    خداروشکر بعد از اشنایی باشما حذف کردم افراد نامناسب افکار سمی و تلویزیون که منبع مزخرفاته

    خدایاشکرت قدرتشوبهم دادی

    استاد حرف از اینکه درامد داریم ولی همیشه خالی هستیم و دلیل این خالی بودنونمیدونیم درسته

    منم همینجوربودم و تجربه کردم

    و همیشه به خودم میگفتم ی جا کارایراد داره به خودم میگفتم چرا برکت نداره این پول؟چرا طرف چشمش دنبال پولی که به من میده !

    و هیچوقت دلیل درستشو پیدا نکردم تا اینکه باشما اشنا شدم و تئوری ظرف اب گوش دادم

    هنوزم خیلی برام روشن نشده احساس میکنم

    پاسخ به این سوالات فقط در دوره روانشناسی ثروت 1هست

    بارها و بارها تعریف این دوره بینظیرو از دوستانم شنیدم منتهی هنوز زمانش نرسیده

    مطمئنم به لطف خداوند بزودی تهیه میکنم و با اموزه هاش خراب میکنم تمام بت هایی ساخته شده تو گذشته رو

    خدایا مسیروبرام هموارکن واضح کن برمن الهام و ایده هارو

    خدایاشکرت

    دمتون گرم استاد تو این تایمم اگاهانه شروع میکنید

    روزتون‌با صحبت درمورد این قوانین شروع میکنید احسنت به شما و رابطه بینظیرتون

    چقدر لذت بردم از پیاده رویی ادما دراین هوا عالی دراین زیبایی و سکوت شهر و اسمون بینظیربا رنگ قشنگش

    تحسین میکنم خدایاشکرت

    ( یهودی ها تنهاافرادمذهبی هستن

    یا ادیان ابراهیمی هستن که هرچقدرمذهبی تر به دین یهود ثروتمندترن

    تو مسیحی و مسلمان هرچی مذهبی تر فقیرتر

    اصل باور هایی یهودی

    هرچقدر که ثروتمندتر به خداوند نزدیکتر

    هرچقدر ثروتمندتر معنوی تر

    دقیقا برعکس اموزه هایی ما دراین همه سال ها )

    چه کردیم با جاهل بودنمون چقدر محروم کردیم خودمونواز نعمت و ثروت بی انتهایی خداوند

    تنها راه سیر شدن غذا خوردنه

    تنها راه مادیات رسیدن به مادیاته

    چقدر تحسین کردمتون استادچقدر باورپذیرترشدبرام وقتی از تمام انچه که میخواستید و براحتی خلقش کردید افرین

    منم میتونم

    منم میرسم

    منم خلقش میکنم با لذت و براحتی شک ندارم

    خدایاشکرت

    عجب صدایی خدای من شکرت به این همه سخن ناب به این همه زیبایی ثروت فراوانی خدایاشکرت

    سخن ناب

    تو بهش برس تجربه کن بعدش بشین اتخاب کن که میخوایش یا نه

    خداروشکر استاد من اتفاقا میخوام بهش برسم تا بخودم بگم ببین خداگفت بخواه تا بهت داده شود و منم فقط خواستم و داده شد

    اصلا به مابقی چیزا فکرنمیکنم اتوماتیک فکرنمیکنم نه اینکه تلاش کنم

    خدایاشکرت

    بارها شده دوس داشتم داشته باشم ی چیزیو ولی خانوادم گفتن میخوایی چیکار بکارت نمیاد بجاش اینوبخر گرون میشه فردا و کلی باور به عدم فراوانی

    و من درجواب به این صحبت ها

    میخوامش چون خودمولایق داشتنه بهترین ها میدونم

    میخوامش چون با خریدنش به رشدوثروتمند شدن مردم و جهان کمک میکنم

    میخوامش چون باید بخوامش

    میخوامش چون با بدست اوردنش میتونم اون یکیوهم بدست بیارمش

    عجله ای نیست گرون بشه برامنکه نمیشه

    برامن هروز فرصت ها و نعمت ها و موقعیت ها بیشترو بیشتر میشه

    چقدر این باور عالیه اینکه من

    چیزیونمیفروشم تا چیزیو بدست بیارم من پولشومیسازم

    قبل از شنیدنه این باور استاد تو صحبت هایی شما همیشه بخودم میگفتم هنر اینکه بدون فروختن بدست بیاری و خداروشکر دارم کارمیکنم روش با تمرکز بیشتر

    خدایاشکرت

    خدایا هدایتم کن به مسیری پراز نعمت

    خدایا اسان کن برمن اسانی هارو

    خدایا واضح کن برمن قدم ها رو

    خدایا منو دربهترین زمان ها و موقعیت و مکان ها قرار بده

    خدایا منو به سمت بهترین افرادو بانگرش الهی هدایت کن

    خدایا ظرف وجودموبزرگترو بزرگترکن

    خدایا منوثابت قدم کن دراین مسیر

    الهی به امید تو

    براتون بهترین هارو از بهترین و یکتاترین معبودم خواستارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      امین غلامی گفته:
      مدت عضویت: 1346 روز

      سلام وقتتون بخیر، خیلی ممنونم بابت کامنتی گذاشتید واقعاً لذت بردم.

      من یک باوری رو چند سال پیش به از عباس منش عزیز شنیدم و اون این بود که معنوی ترین کار دنیا ثروت مند شدن هستش و این حرف استاد خیلی به دلم نشست.

      وقتی کامنت شما رو خودندم یاد اون جمله زیبایی استاد افتادم.

      ممنونم ازتون انشاالله در تمام مراحل زندگی موفق باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    علیرضا عزیزیان گفته:
    مدت عضویت: 1173 روز

    به نام پرودگاری که قدرت دیدن شنیدن و فهمیده داد

    عرض سلام خدمت دوستان عزیز

    و استاد عزیزم و خانوم شایسته

    با این فایل تازه فهمیدم چراا رابطه ها زیبا یم راحت تموم شدن

    چقدر رابطه های زیبای بودن که راحت رفتن

    من باید تکاملم طی میکردم تا به این باور ها برسم

    امروز فهمیدم باید بری توی دل کار باید بری پاش

    باید اشباع بشی من قبلش میگفتم اگه این بشه

    اگه اون بشه اگه فلان همین باعث می شود راحت به سادگی تموم بشن امروز داشتم به این موضوع فکر میکردم گفتم خدای تو راهنماییم کن

    هدایت شدم کرد به این صفحه رفتم فایل های دانلودی

    من یه اعتماد عجیبی به خدا دارم گفتم هر صفحه توجه بگیره اون باز میکنم حرفا های خدا توی اونه

    باز کردم صفحه تمام حرفای خدا توی این صفحه بود

    سپاس خدای که رسولی مثل شما به ما داد تا بتونیم حرفاهشو بشنویم باهمون از طریق شما حرف بزنه

    شکر خدا

    قبلا فکر میکروم وای من لندکروز گرفتم خط افتاد بهش چی لنت تموم کرد چی روغنش این ها نمیزاتشن الان باور های غلط حذف کردم

    و به این باور رسیدم که اشباع کن خودتو بهش برس بخرش اگه این موضوع ها پیش اومد بعد حلش کن اول بگیرش نخرید چجور تو این حرف میزنی

    خدایی کمک همه ما کن تا باور های درست داشته باشیم حتی اون کسی که تو این فرکانس ها نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1174 روز

    سلام استاد مهربان

    سلام بر دوستان خوب خودم

    امروز تصمیم گرفتم که سری فایل های رایگان باورهای ثروت ساز استاد را گوش بدهم و به تمرین های آنها عمل کنم

    در شروع فایل استاد چه باورهایی را گفتند که همیشه هرچه یادم می آید حتی مادربزرگم هم همین حرفها را می زند

    تلوزیون و سریال ها و فیلم ها و گفته های همه همین بوده است

    انگار پول چرک کف دست است و این باور نمی گذاشت که من راحت پیشرفت کنم و به جلو بروم

    در آمد و حقوق کافی دارم اما انگار ندارم و هرچه می دویدم رو به جلو حرکت نمی کردم

    ممنونم از استاد مهربان بخاطر این آگاهی ها ، بخاطر این آگاهی های ناب

    چه جمله عجیبی در مورد قوم یهود گفتند که هر چه ثروتمند تر بشوم نزد خداوند عزیز تر می شوی

    یعنی اینکه باید روی باورهای خودم کار کنم

    تنها را گذر از مادیات گذشتن از مادیات است

    تنها راه سیر شدن ، سیر شدن است

    این برای من در ذهنم غوغا کرد

    اگر می خواهم از مادیات سیر بشوم باید به مادیات برسم و اشباه بشوم آنوقت دیگر دنبال مادیات نخواهم بود بلکه از جایی دیگر مادیات به دنبال من می دود

    چقدر باور ها و ذهنیت و افکار و احساسات در ثروت و ثروتمند شدن بسیار مهم است

    هیچ فکر نمی کردم که یک باور اینقدر ریشه دار باشد و اینگونه همانند ترمز ماشین عمل می کند

    تنها راه رسیدن به خداوند این است که به ثروت برسم

    این باید شعار اساسی من باشد از حالا

    باور زیبای دیگری که یاد گرفتم این بود که با خرید هر وسیله

    ،خانه

    ماشین

    ملک

    و و و

    به پیشرفت جهان کمک می کنم

    چرا که با خرید آنها به افرادی کمک می کنم تا سرکار بیاییند و این خود کمک می کند به پیشرفت جهان

    این باور بسیار عالی وز یبا بود در جهت خرید و پیشرفت خودم

    اگر من مقداری باورهای نامناسب داشته باشم هرگز به خواسته هایم نخواهم رسید

    هر که بامش بیش برف اش بیشتر

    خود این هم یک باور غلط بود که امروز یاد گرفتم که بسیار اشتباه است

    تازه دارم می فهمم که با ثروتمند شدن من خدا خوشحال می شود

    خدای من عاشق این است که من ثروت مند باشم و پولدار و غرق در نعمت باشم

    خوبه که من به خواسته ام برسد ولی اگر به خواسته ام نرسد ممکن است خوشم نیاید این خود یک ترمز است و من به آن خواسته خودم نخواهم رسید

    چقدر نکته ظریفی،چقدر همین مسایل به ظاهر کوچک نقس اساسی در باورهای من و رسیدن من به موفقیت دارد

    چقدر استاد عالی گفتند باید به ثروت برسم و آن خواسته و هدف و آرزو را به دست بیاورم و بعد برای آن تصمیم بگیرم که آنرا می خواهم نگه دارم و یا نه

    بزرگترین درس امروز من این بود

    ایراد از من است که به هدف و آرزوهایم نمی رسد

    آنچه که در ذهن دارم ترمزهای خودم

    خودم هستم که می سازم مسیر خودم را

    ممنون از خدای مهربان بخاطر آگاهی امروز

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    آزاده کاکاوندی گفته:
    مدت عضویت: 1450 روز

    سلام برادر عزیز آقا رضای گل خوشحال شدم الان ب کامنت هدایت شدم و بسیار سپاسگذاد خدام ک منو هدایت کرد به این کامنت

    گفتی 14 ساله شاگرد استادی گفتی از سال 78 افتخار داشتی دورها و کلاسهای حضوری استاد بری و گفتی نتایج فوق العاده اس افرین ب تو و ایمانت ک گفتی کلی نتیجه دارم از افتخار شاگردی استاد

    خاستم بدونم سپاسگذارم میشم برای همه بچه های سایت از نتایجت بنویسی ک ایمان ماهم قوی تربشه

    و باز سپاسگذار خدا و این سایت توحیدی هستم ک استاد سر راه من قرار داد خوشحالم

    موفق باشی اقا رضای گل

    ❤🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: