تنها راه گذار از ثروت، تجربه ثروت است - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)

727 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    خدا گفته:
    مدت عضویت: 2318 روز

    استاد سلام و درود بر شما و خانواده عباس منشی عزیز

    در مورد تغییر باورها تنها راه حل جریان الهاماته

    اینکه تنها راه سیر شدن غذا خوردنه

    ولی اکر میخوایم ب غذا برسیم یا باید یک سری پیشفرض داشته باشیم یا هدایت بشیم ب خوردن چیزی ب عنوان غذا

    تمام کتب موفقیت و در زمینه ثروت بروی پیشفرض ها فوکوس میکنند و برطبق صحیح و خطای گذشتگان ما و تجارب خودشان میخواهند راه سعادت و ثروت را ب ما بازگو کنند ذر حالی که کاملا نمیشه گفت ولی در 90 درضد حالات اشتباه است

    ولی همون مثالی ک خودتان در قران گفتید تمام ان مثالها باز از جریان الهامت میگذرد

    ما با جریان تغییر افکار هدایت میشویم راهی جز هدایت نیس برای بدست اوردن هر چیزی ک ما میخواهیم

    و جالب اینکه چیزایی ک ما میخواهیم تنها چیزایی است ک ما دیدیم و شنیدیم و این همان پیشفرضهاست

    و اینجاس که انسان اشتباه میکند و بدنبال یک کار عملی میرود برای رسیدن ب خواسته ها

    این اعمال با اعمال هدیتی فرق دارد

    و نکته جالب اینکه ما اگر شک کنیم ک اگر خواسته ها رو برسیم نکند مارا ارضای روحی نکند اینکه ما بعد رسیدن ب خواسته ها بفکر تغییر باشیمم تنها راهش اعتماد ب خداوند است ب انرژی که میداند در ته پیش فرضای ما چه میگذرد

    من علاقه شدیدی ب مبحث خاب داشتم که چ اتفاقی میافتد در خواب تمام منابع تجارب و چیزایی ک ادیان در این مورد گفتند را مطالعه کردم و ب این رسیدم که خواب جمع اوری فکرهای روزانه ماست در ضورتی که مغز ما ان اطلاعات را چطور تثبیت میکند البته دیدن رویا در مرحله حرکت سریع چشم در خواب اتفاق می­‌افتد و معمولا با فعالیت بالای مغز و کمی حرکت فیزیکی به­ خصوص در چشمها همراه است. و فهمیدم ما اضلا چیزی که در روز فکر میکنیم نیستیم مغز ما اطلاعات را ب حالت خبر سیو میکند ولی تنها خبرهایی را میگیرد که قبلا انرا میشناسد و خبرهای جدید را حذف میکند شاید ترسناک باشد که بگم تمام بیماری های روحی بخاطر مخابره همین خبرهاس که تکراری اند ولی جالبی داستان این است که ما در مغز خود یک سیستم رهبر داریم که رهبری کل اعضا را دارد در حالی که این سیستم وجود خارجی ندارد یعنی اضلا نورون عصبی نیس ولی انگار ب یک سیستم رهبری قوی وصلیم مثل رویایی که میبینم ولی وجود ندارد در حالت بیداری ما چیزی را میبینیم لمس میکنیم و … و خبرها ساخته میشوند ولی در مورد رویاها در خواب ضدق نمیکند چون ما ورودی نداریم و اینجاس که سیستم رهبر خودش بدون دخل و تصرف ما خواب مارا هدایت میکند کنترل این سیستم رهبر را رویایی شفاف نامگذاری کردند شواهد نشان می­‌دهد برخی استراتژی­‌ها مانند تلقین به خود، احتمال دیدن رویای شفاف را بالا می­‌برد.و این رهبری انگار دقیقا مثل بالاس که گفتم ما یک سری پیشفرض داریم و خواسته هایی ک ب وجود میایند و بر طبق انها هدایت میشیم با چیزی بنام قلب در قران که اگر تمام وحی و الهامات قران را کنار هم بچینیم میشود کلمه ای بنام قلب و در مورد خواب میشود رویایی شفاف یا همان سیستم رهبر

    برخی از محققان معتقدند یکی از مقاصد احتمالی رویا این است که در پردازش استرس و دیگر عواطف تنش‌­آور به مغز کمک کند

    ب احتمال قوی میشود با شنیدن خواب افراد بفهمیم سیستم رهبر در چه مسیری است و با تغییر باور ها ان سیستم رهبر را ما رهبری کنیم

    شما استعداد بالایی در زمینه محقق بودن دارید ذوست دارم دوره ای شبیه ب قانون سلامتی در مورد رابطه بیماری های روانی و خدا تهیه کنید

    منشا تمام بیماری روانی بی خدایی است شما هر کدام را که بررسی کنید از سوذن ها و غیره همه نفهمیدن خداست و ما اگر رهبر مغز را خدایی در نظر بگیریم ک ب قول خودتان شکل میگیرد میشود تمام بیماری های روانی را درمان کرد .

    موفق و سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 33 رای:
    • -
      مجید بختیارپور عمران گفته:
      مدت عضویت: 964 روز

      سلام دوست خوبم خدا

      لذت بردم از کامنتتون دوست داشتم یخورده ادامه دار و بازتر میکردین مبحث و امیدوارم ضمیردرونم فهمیده باشه که شما چی گفتین اینکه تمام مریضی های ما از بی خدایی بودن ماست کاملاااااااا صحیح من میگم تمام بیماری های ما از شرک و مشرک بودن ماست میگم خداپرستیم ولی در عمل نگرانیم میترسیم کینه ورزیم حسرت میخوریم حسادت میورزیم حرص میخوریم از کوره در میریم آدمارو مقصر میدونیم مسولیت پذیری نداریم دشمنی میکنیم مشرکـ تمام هستیم بعد میریم سر نماز سر عبادت صدای الله اکبر ما دوتا خونه اونورتر میشنون ما بیشتر داریم خودمون مسخره میکنیم واسه همین خدا مارو بیمار میکنه فقیر میکنه تا در اولین دور برگردون برگردیم حواسمون از دوربرگردون پرت میشه فشار خدا بیشتر میشه اینجاست به سمت خدا برگشتن سخت تر میشه به شرک فرو میرویم صدرصد درسته ما با تسلط بر باورها و فکر مون با ایمان و سپردن همه چی بخدا از بیماری وفقر و همه ی چیزای منفی دور میشویم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    محمدرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1334 روز

    به نام فرمانروای کل جهان هستی

    درود محضر استاد ثروتمندم و یار ثروتمندشون سرکار خانم شایسته

    و درود خدمت تمام دوستای انتخاب شده توسط خداوند در این مسیر

    تنها راه گذار از ثروت.تجربه کردن آن است

    اشک شوق میریزم برای شنیدن کلام خدا از زبان استاد عزیزم

    اشکی که خوشحالی است برای بودن در این مسیر.برای شنیدن این سخنان ارزشمند

    استاد واقعا از صمیم قلبم دوستتون دارم بهتون افتخار میکنم .الگوی من و تمام دوستام شدید در این مسیر الهی.

    خدایا با چه زبانی به خاطر وجود این مرد بزرگ در زندگی ام تسبیح بگویم تا آرامم کند.

    خدایا از تو میخواهم در این مسیر به همه ما کمک کنی و هدایت کنی تا جا پای این مرد بزرگ بذاریم تا هم خودمون عالی زندگی کنیم و هم باعث گسترش حهان شویم.

    اشکهایم رو نمیتونم نگه دارم .چون انگار دارم از خواب بیدار میشوم.

    چشم‌ و قلبم دنیای قشنگ را تازه میخواهد ببیند.

    انگار تا الان به خاطر باور های اشتباه و مذهبی که در ذهنم داشتم از خدای خودم دور بودم.

    خدایا منم میخوام مثل استاد باشم .چون یقین دارم تو هم میدونی این بهترین مسیر هست

    چون حرف هایش تمامم خدایی است چون رسیده است به هرآنچه که یک انسان لیاقت رسیدن به آن را دارد.

    چقدر احساس پاکی دارم در این لحظه که دارم‌مینوسیم.

    خانم شایسته دوستتون دارم به خاطر تمام کار هایی که در این مسیر انجام میدید و تمام تلاشتون رو میکنید تا ما بهتر حرف های استاد رو درک کنیم .

    از زاویه دوربین که برج های سر به فلک کشیده درآن انسان را به وجد می آورد و از منظره های و ویو برج که هم درشب دیوانه کننده است و در روز می درخشد .

    بی نهایت سپاس گذارم به خاطر صدایی که از استاد در این فایل پخش میشود .

    انگار بعد از قانون سلامتی من با ی انسان دیگه روبرو شدم و باور کنید چقدر چقدر باور پذیری ام نسبت به استادم هزار برابر شده.

    چون خودم را دارم مقایسه میکنم‌با خودم قبل دوره سلامتی و همیشه درآینه ی انسان جدیدی و دیگه ای رو میبینم اعتماد به نفسی و احساس عالی که در من ایجاد میشود با هیچ چیزی در زندگی ام قابل مقایسه نیست

    تمام این ها هم از تلاش های استادم در دوره قانون سلامتی هستش.

    دوستان ببخشید شاید نوشته هام ربطی به فایل نداشت و چیزی بود که باید مینوشتم .

    و از خدای خودم و استادم تشکر کنم.

    من با شنیدن حرف های استادم در این فایل

    چقدر حس کردم که یک عمر هستش ثروت رو از خودم‌دارم دور میکنم.

    منی که هزاران آرزو و رویا دارم که گره خورده به ثروت ولی چقدر ندانسته و بی خبر قوانین جهان هستی

    ثروت رو از خودم‌ دور میکردم.

    همیشه و همیشه شاکی بودم از این دنیا از همه

    از خدا که چرا نباید من ثروتمند بشوم.

    چرا ثروت برایم دست نیافتنی و محال هست

    باور باور باور

    تازه انگار از این خواب با حرف های استاد بیدار میشوم که باور های من کجا و ثروت کجا.

    انگار ثروت پشت در همیشه منتظر من بوده و هست و این منم که در رو نمیتونم باز کنم تا ثروت .ثروت بی حد حساب خداوند وارد جای جای زندگی ام وارد شود.

    تا به قول استاد سیر بشوم از آن.

    تا تجربه کنم هر انچه را که آرزو دارم داشته باشم.

    چقدر ندانسته کار هایی کردم که ثروت از من دور شده.

    و الان چقدر خوشحالم که این حرف ها رو میشنوم.

    من در زمان کودکی در روستا بزرگ شدم.

    و در زمان جوانی بزرگ شدنم چقدر باور های اشتباهیی در من ندانسته درست شده در مورد ثروت.

    پدر عزیزم که اینجا از تمام زحماتش تشکر میکنم.

    چقدر این حرف ها رو شنیدم ازش که همیشه میگفت بچه ها قدر پول رو بدونید.

    پول اصلا و اصلا ساده بدست نمی اید .پول در اوردن خیلی خیلی سخت و محال هست.

    همین قدر که دستتون جای کسی دراز نشه خدا رو شکر کنید. چقدر پدرم به ما هزاران بار گوشزد میکرد که پول ساختن سخت و سخت است و پول نگه داشتن از آن سختر چون به راحتی خرج میشود و باز محتاج میشوی.

    باوری که از روحانی محل در مسجد در من ساخته میشد.اگر‌میخواهید بهشت بروید.اگر میخواهید جز بندگان خوب خدا باشید اصلا نباید دنبال مادیات بروید .وواینکه فقر و تنگ دستی بودن یعنی زندگی کردن به شیوه تمام امامان و پیامبران خداهست.

    الان که این حرف ها رو میزنم شاید ساده بنظر بیاد

    ولی در آن زمان که سن من کم بود و داشت باور هایم شکل میگرفت ی فاجعه هستش

    ولی من بی خبر از آن.

    پول ⬅️زجر‌کشیدن

    پول⬅️دور شدن از خدا

    پول⬅️ فساد

    پول⬅️ بدبختی

    پول⬅️ گناه

    پول⬅️ جهنم

    پول⬅️ بیماری

    پول یعنی ⬅️عذاب خدا

    پول یعنی⬅️ نبود خدا

    پول یعنیتو ⬅️انسان بدی میشوی

    پول یعنی مال⬅️ مردم خوردن

    پول یعنی⬅️ از دست دادن سلامتی

    پول یعنی⬅️ نبود آرامش در زندگی

    پول یعنی⬅️ تو لایقش نیستی

    پول یعنی⬅️ جهنمی شدن

    پول یعنی⬅️ کمبود و به تو نمیرسد

    پول یعنی⬅️ به اندازه کافی وجود ندارد

    پول یعنی⬅️ ناراحتی و حرص خوردن

    پول یعنی⬅️ بی ایمانی

    پول یعنی⬅️ ادم بده فیلم بودن

    ….

    وای الان که دارم فکر میکنم میفهمم چقدر باور هایم متضاد هست با ثروت

    خدایا شکرت که با کار کردن روی خودمون با آموزه های استاد داریم کم کم و به اندازه تلاشمون از خواب بیدار میشویم.

    استاد تو اگه نبودی چه کسی بود که این حرف ها و این قوانین جهان هستی رو برایم با زبان خودم و زبان قابل فهم عقلم به من یاد میداد

    هر چقدر تشکر کنم کم است

    قول میدم در این مسیر به هر آنچه میخواهم برسم با عمل به حرف هاتون هماهنطور که من به شما افتخار میکنم شما هم به خود ببالید برای ساختن انسان های موفق

    خیلی دوستتون دارم

    در ضمن خیلی خوشتیپ شدین کلی حال کردم.

    عالی عالی❤❤❤❤❤🎉💐💐💐

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
  3. -
    هاشم داداشی گفته:
    مدت عضویت: 1368 روز

    به نام خداوند بخشنده هدایتگرم

    عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم

    روز شمار زندگی من روز 138

    یادمه قبل از اینکه وارد سایت بشم و از قانون جهان آگاهی داشته باشم وارد معاملاتی از خرید ملک میشدم که پورسانت میلیاردی در پی داشت هر فایلی رو که به دست میگرفتم با اینکه خریدار و هم پیدا میکردم و جلسه هم برقرار میشد همه چیز تموم میشد ولی وقتی به مرحله پایانی می‌رسید کنسل میشد چند تا فایل اینطوری برام اتفاق افتاد تا جایی که دیگه بی‌خیال شدم و گفتم من مال این حرفا نیستم و کنار کشیدم چرا با آگاهی الآنم چون باور نداشتم چون نمی‌تونستم باور کنم که به حساب منم میشه میلیاردی پول واریز بشه چقدر ذهنم مقاومت میکرد و من چقدر زمان میزاشتم و رو فایلای کار میکردم و خریدارو پیدا میکردم و سر ملک هم می‌بردم و تائید میشد ولی در آخر که کار باید تموم میشد بنا به دلایلی بهم میخورد و ما با اینکه کلی وقت گذاشتیم زمان گذاشتیم انرژی گذاشتیم به سرانجام نمی‌رسید و تمام این که به فرجام نمی‌رسید باورهای محدود کننده من بود که نمی‌تونستم قبول کنم برای اینکه من تکاملمو طی نکرده بودم ظرف وجودم و افزایش نداده بودم من هنوز یه فایل کوچیک و به فروش نرسونده بودم و میخواستم ره صد ساله رو یک شبه برم البته این آگاهی رو بعد وارد شدن به سایت فهمیدم و متوجه ایراد کارم شدم که چرا اتفاق نمی‌افته چون همه چیز تکامل میخواد و من باید تکاملمو طی میکردم

    ساده زیستی رو من اینطور تو ذهنم ساخته بودم که هر چقدر فقیر تر باشی ساده زیستی مثل اماما که ساده زندگی میکردن و همیشه من با خدای خودم این و میگفتم که اگه من می‌خوام با ثروتمند شدن از خدا و اهل بیت دور بشم من این ثروت و نمی‌خوام با ناله و گریه وای که چه بلایی من سر خودم آوردم با این باورهای صد من یه قازی که هر چقدر من ثروتمند بشم از خدا دورتر میشم تا اینکه با این سایت الهی آشنا شدم و وقتی استاد در رابطه با ثروت و خداوند حرف میزد یکی میخواست که بیاد فک من و از زمین جم کنه که مگه داریم مگه میشه پس این همه حرفایی که شنیدم چی اونا چی میگن استاد از چی داره صحبت می‌کنه یعنی تمام اون حرفایی که شنیدم پوچ و بی فایده بوده وای که چقدر من از خدا دور بودم و از وقتی که به این آگاهی رسیدم باور کنید زندگی من صد به هزار تغییر کرد روش زندگی کردنم روش فکر کردنم روش نگاه کردن به جهانم روش نگاه کردن به خودم به خانوادم به اطرافیانم چقققققدر تغییر کرد و این روش تغییر هنوز ادامه داره و هر روز نسبت به روز قبلم بهتر میشم و همیشه بابت زمان حالی که دارم سپاسگزار خداوندم هستم و روز به روز این زمان حال و بهتر و بهتر میکنم خدای من چه روز شمار فوق‌العاده ای برام بود امروز خدایا شکرت رد پای امروزم

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
  4. -
    Sorur Yaghubi گفته:
    مدت عضویت: 2025 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان

    «تنها راه رسیدن به خدا اینه که به ثروت برسیم»

    «تنها راه گذر از ثروت، تجربه ثروتمند بودن هست»

    یادمه اولین بار که اسم این فایل رو دیدم تعجب کردم اما یکی از بهترین فایل ها بود برام که «درک» کنم «چرا باید ثروتمند بشم»…

    وقتی یه نگاهی به ثروتمندان میندازم مثلا سلبریتی ها بخصوص امریکایی.. می بینم که دقیقا همین الگو برای خیلیاشون صدق میکنه .. اولش خیلی بریز بپاش میکنن ، اینو بخرن ، اونو بخرن ، یه عالمه لباس .. ملک های مختلف ،جواهرات مختلف، کروزها، جزیره و … اما بعد یه مدت براشون تکراری میشه و اون ولع میخوابه و اتفاقا اونهایی موفق و محبوب میمونن که عاشق کارشونن و چون در مدار ثروت هستند لاجرم ثروت از در و دیوار براشون می باره ولی در این مرحله عشق به کار و خلاقیت پررنگتره تا ثروت براشون که البته ازش گذر کردن..

    *نکته مهم اینه که به خواسته هام برسم بعد تصمیم بگیرم که میخوامشون یا نه

    همین رسیدن به خواسته ها باعث میشه اعتماد بنفس و لیاقت ما تقویت بشه و رشد کنیم و به خواسته های بعدی هم راحتتر برسیم و تکامل سرعت بگیره

    سپاسگزار استاد عزیزم و خانم شایسته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 33 رای:
  5. -
    جواد جمشیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1645 روز

    سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیزم

    استاد اول از همه من مات و مبهوت میشم وقتی هربار میبینم شما دقیقا همون چیزایی که تو دوره هاتون با بچه ها کار میکنید رو تو فایل های رایگان به اشتراک میزارید.واقعا ندیدم کسی چنین کاری بکنه اما شما چقدر خالصانه قوانین رو بهمون میگید.استاد جان باوری که درمورد ثروت همیشه و همیشه به من خیلی کمک میکنه و باور بهش از بینهایت طریق ثروت رو وارد زندگیم میکنه یکیش احساس لیاقت هست و دیگری اینکه ثروت ساختن و ثروتمند شدن راحتترین کار دنیاست💎

    این دو باور بهم واقعا احساس امنیت و آرامش میده و امیدوار میشم به خودم😍❤

    استاد جانم من شغل آزاد دارم و دیروز برای یک سال دیگه قرارداد مغازه رو تمدید کردم،خیلی تلاش کردم امسال هم مغازه ای پیدا کنم که رهن باشه و اجاره ماهیانه پرداخت نکنم اما پیدا نکردم و امسال باید اجاره ماهانه پرداخت کنم،اولش خیلی زیاد حالم گرفته شد که چرا اونطور که میخواستم نشد و من که همچیز مطابق با خواسته هام پیش میرفت این مساله چرا اونطور که میخواستم نشد و…

    این موضوع انقدر برام مهم بود که چند ساعت زمان برد تا بتونم ذهنم رو کنترل کنم و این باور رو در خودم اینجاد کردم که من بینهایت ذهن ثروت ساز و ثروتمندی دارم و باید ثروت بیشتری بسازم.

    راستش این اتفاق اولش باور کمبود رو در ذهنم ساخته بود اما با گوش دادن به صحبت ها و فایل های شما یهو به خودم اومدم دیدم ساعت ها دارم به این فکر میکنم که چطور ثروت بیشتری بسازم،یعنی اصلا حتی یک درصد هم به پرداختی ها فکر نمیکردم و فقط داشتم دنبال راهی برای ثروت بیشتر میگشتم.این تفکر واقعا به خودی خود شکل نمیگیره اینو مطمعنم.و این یکی از خصوصیات مهم من در ناخودآگاهم ساخته شده که خودم هم تا الان بعد دو سال نمیدونستم و دیشب متوجهش شدم👌

    استاد عزیزم شما دستی از دستان خداوند بودید که مسیر درست زندگی رو به من نشون دادید.بینهایت سپاسگزارم پیامبر خدا.خیلیا قدر شمارو نمیدونن ولی من از همون اولین روزی که صداتون رو شنیدم فهمیدم کی هستید و اهمیت صحبتاتون رو با تمام وجود پذیرفتم و روز به روز نتایج بزرگتری در زندگیم دارم میگیرم.

    استاد هروقت حرف از فروش چیزی میزنید من دلم میسوزه،نمیدونم چرا، شاید بخاطر اینه که خودم هیچوقت بفکر فروش چیزی نیستم و علاقه به فروش ندارم.نمیدونم این باور کمبوده یا وابستگیه یا هر چیز دیگه اما سعی میکنم این رو هم از شما الگو بگیرم که اگه از چیزی سیر شدم بتونم وابستگی رو بزارم کنار و رهاش کنم…

    مهربانترین و صادق ترین و باهوش ترین استاد زندگی من بخاطر وجود شما بارها و بارها از خداوند سپاسگزارم❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
  6. -
    ایلیا گفته:
    مدت عضویت: 1150 روز

    سلام اقای عباس منش

    من ایلیا خرم تبریزی هستم من از 15 سالگیم دنبال تقییر خودم بودم و الان 17 سالمه که تقریبا 1 ساله با شما از طریق فایل های صوتی تون آشنا شدم واقعا خداروشکر میکنم که در سن پایین تونستم با شما آشنا بشم و با بهترین روش ممکن راه باور هامو پیدا کنم از طریق شما که بهم اگاهی میدادید واقعا خوشحالم و دارم به تک تک فایل هایی که با عشق ظبط کردید گوش میدم و ارتباط میگیرم توی این یک سال خیلی زندگیم تقییر کرده واقعا ممنونم که این همه زحمت کشیدید دارم با تمام وجود تلاش میکنم که به استقلال مالی برسم و بتونم تمام بسته های که باید تهییه کنیم از سایت تون رو بخرم و خیلی مشتاق اون روزم که گوش کنم داخل فایل هاتون چی هست

    ممنون از خود استاد و تیم تحقیقاتی عباس منش با تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 37 رای:
  7. -
    ایلیا میم رام الله گفته:
    مدت عضویت: 1458 روز

    به نام خداوند ثروت و سلامتی آفرین

    واقعا هم همین جور است ما زمانی از ثروت میگذاریم که از اون پر بشیم زمانی می‌توانیم بگیم تشنه نیستیم که آب زیادی نوشیده باشیم

    به نظر من تو هر زمینه ای این جور تصور میکنم که من یه مسیری میرم و در راه این مسیرم چاله های وجود داره واسه اینکه من بتوانم از این چاله عبور کنم باید این چاله پر بشه تا من از اون عبور کنم خب این چاله یا همون خلأ های درونی می‌تونه تا ما ازش عبور کنیم

    هیچ راه دیگری نیست

    ولی اینجا افرادی میان نظر و قضاوت میکنه که پر از خلأ های درونی است و از اون عبور نکردن

    پول مقدس است داشتن پول باعث میشه ما آزاد بشیم از زندان فقر زندانی که واسه ما تنگ دستی میاره

    تا میخوای یه حرکتی کنی باید پول خرج کنی نداشته باشید مثل این است در زندان هستید

    پس ثروتمند شدن باشکوه است

    به نظر من ثروت یعنی آزادی هر چقدر پول بیشتری داشته باشید آزاد تر هستی آرام تر هستی انسان بهتری هستی سبب میشه بیشتر به مردم کمک مالی و…کنی

    حتی احترام بیشتری در نزد خدا و مردم داری

    هر کجا که بری خیلی راحت بهترین های اونو انتخاب میکنی مثلا خیلی راحت میتونی بهترین هتل،بهترین رستوران با گرانترین غذا ها را نوش جان کنید،بهترین جاهای تروریستی سفر کنی با جت شخصی خودت و یا بوگاتی و لامبورگینی و…. داشته باشید

    در ظاهر شاید شاید هر دویی اینا از زندگی شون راضی باشه ولی این ثروتمند کجا و اون فقیر کجا

    ثروتمند حق انتخاب هر چیزی را داره ولی فقیر حق اجبار چیزی رو داره و انتخابی جز اجبار نداره ولی ثروتمند انتخاب های فراوانی داره تو هر چیزی تو هر زمینه، ثروتمند با پول خود حتی زمان را میخره

    سالم تر است حتی زیبای درونی و بیرونی داره

    پول بهت مقام و منزلت میده،خیلی راحت تو پنت هاوس خودت در حال لذت بردن هستی در حال سپاسگزاری هستی حتی خداوند هم افراد ثروتمند را دوست داره اونایی میتونه کعبه برن که پول داشته باشه و یا میبینیم که هر روز خداوند ثروت آدم های ثروتمند را بیشتر میکنه چون میبینه که آدم های ثروتمند آدم های هستند که فهمیدن چطور باید شکرگزار خدا بود

    پس بیایم خداوند ثروت و سلامتی آفرین را باور کنیم

    و از اون طلب ثروت فراوان کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
  8. -
    احمد رضا عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 1971 روز

    سلام و سلام‌ بر استاد عزیزم

    استاد اول از اینکه بگم چقدر آسمان امروز زیباست چه طلوع قشنگی اره خب وقتی تمرکز باشه رو زیباییها خداوند تو رو هدایت میکنه به جاهای زیبا و قشنگ مثل اینجا مثل پارادیس مثل اون محله زیبا

    استاد تا حرف میزنی چقدر آروم میشم چقدر صدات آرامش بخشه

    این فایل انگار مثل یه تراکتور از روی ذهن من‌ رد شد و زیر و رو میکرد انگار یه چنگک بر داشته و میزنه و میکنه اون باور های قبلی رو استاد چقدر قشنگ گفتی من خودم یه ترمزهام همینه همیشه میدیدم که افراد ثروتمند یا سیگارین یا مشروب میخورن یا زن بازن یا حروم خورن البته به قول خودت من اون یه نفر میدیدم در صورتی که ۹۹ نفر دیگه که فقیر بودن نمیدیدم تا امروز گفتم آره بابا هر جی دزده مال محله های فقیره هر چی معتاده مال محله های فقیره هر چی بد بختی مال فقیراس اره امروز یهو یه ترمز عظیم کشیدم بیروون تا به خودم بفهمونم فقر من تقصیر پدر و مادر و جامعه و هیچکس نیست من با فکر خودم دارم خودمو فقیر میکنم من خودم جلوی دهنم گرفتم و میگم چرا نمیتونم نفس بکشم من خودم دارم خودمو بددبخت میکنم یه مثال ساده هم‌ برای خودم میزنم که یادم باشه مثال اینه اون کسی که میگه همه چی داره گرون میشه وقتی همه چی ارزون بوده چی داشته؟؟؟ هیچی درسته

    پس با این مثال میفهمیم که خودمون مسئول زندگی خودمونیم نه دیگران

    و این حرف که گفتی من به خواستم میرسم بعد تصمیم میگیرم که میخامش یا نه چقدر خوب بود چون من خودم اکثر اوقات در شک و دودلی هستم و میدونم این اسلحه شیطانه به نام ترس ولی من هم‌ اسلحه دارم به نام ایمان که وصله به انرژی منبع😎

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1272 روز

      سلام دوست ثروتمندم

      وقتت بخیر ، ان شاالله همیشه سلامت باشی ، کامنت ارزشمندی نوشته بودین و من صمیمانه قدردانت هستم ، مخصوصاً نکته ارزشمندی که گفته بودین با اینکه خودم هم بهش توجه کرده بودم کامنت شما گویی مهر تأیید بهش زد. و اینکه آمار جرم و جنایت در محله های فقیرنشین بسیار بالاتره ، نه حتی اون ، شما ببین از بین گروهک های تروریستی چندتاشون متعلق به کشورهای ثروتمند هستن ؟؟ ۱۰۰٪ شون از کشورهای فقیر هستن ، هم فقیر مالی و هم فقیر فرهنگی .

      مجددا قدردان تون هستم و براتون از رب العالمین بهترین نعمات رو درخواست میکنم . 🌹🌹💚

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    نجمه رضائی گفته:
    مدت عضویت: 1916 روز

    به نام الله هدایتگرم✨

    سلام به عزیزان گلم❤️

    ✨تنها راه گذر از ثروت،تجربه آن است✨

    .

    ✨ بنده در خانواده مذهبی و شهر مذهبی چشم به جهان گشودم

    و تا کنون موفق به تجربه ثروت های عظیم نشده ام چرا؟

    بنابر باورهایی که صدها سال شایدم بیشتر نسل به نسل مثل یک میراث گرانبها! گشته و‌گشته و حالا به من که فرزند ته تغاری خانواده ام، رسیده است.

    ولی کور خونده چون اینجانب عامل قطع این زنجیره خواهم بود😁 قول میدهم💪

    امیدوارم کسی از من این میراث محدودکننده و‌مخفی رو به ارث نبره ❌

    خب یکم از گذشته بگم:

    بنده همیشه فرزند ناخلف خانواده بوده و هستم

    از چه حیث؟

    از همون کودکی تفاوتم با خانواده فاحش بود خودمم خیلی حس میکردم،

    تو زمینه های مختلف مثلا

    خواهرانم روی حرف مادر هیچ اما و اگری نمیاوردن

    مادر اونها رو به عزاداری میبرد ،اونهارو به مسجد میبرد

    به دوره های روضه و غصه میبرد ،از کوچیکی چادر سر اونها میکرد

    بهشون نمازخوندن و روزه گرفتن رو یاد داده بود و‌اونها خیلی مقید بودن و از دید پدر و‌مادر فرزندان صالح و خلف!

    خب من چی ؟

    برای من بازهم طبق رویه معمول همین کارها رو میخاستن اجرا کنن

    ولی موفق نمیشدن‌که نمیشدن 😂 یک تافته جدا بافته بودم

    و در بعضی مواقع مایه خجالت خانواده 😂

    .

    من از عزاداری ها از شبهای محرم از شبهای قدر فراری بودم

    نه اینکه بی احترامی کنم از حس غمش خوشم نمیومد

    .

    چادر که جای خود داره من از روسری سر کردن هم فراری بودم چون راحت نبودم

    .

    نماز خوندن حس خوب بهم نمیداد، از بچگی یکی درمیون یا میخوندم یا نه اکثرا نمیخوندم اونهایی هم که خوندم بدون وضو بوده😑 یعنی فقط بخاطر اینکه مادرم ببینه نماز خوندم جلوش خم و راست میشدم😂

    اینها که تعریف کردم، تو سن کمتر از ۱۰ سالم بوده ینی هیچ قصدوغرضی پشتش نبوده هیچ ذهنیتی نبوده فقط و فقط حس من بوده که باعث این رفتارهام میشده

    .

    اما درعوض همیشه شاد بودم همیشه برای کوچکترین چیزها ذوق میکردم همیشه درحال تفریح و بازی بودم

    .

    موقعی که تمام همکلاسیام با یک چادر برسر و یک قرآن زیر بغل به مجالس روضه و قرآن میرفتن و مادرم همیشه اونهارو‌مثال میزد که فلانی رو ببین چقدر دختر سنگین و رنگینی شده ، من درحال بازی با پسرهای همسایه یا دخترهای دیگه بودم

    .

    تو همون بچگی یکچیزی درونم مانع میشد توی مراسم غم بمونم

    .

    وقتی۱۲سالم شد پدرم فوت کرد هرکسی از فامیل میومد تو‌خونه،اول ب سمت من میومدن و کلی گریه میکردن چون من فرزند کوچیکه بودم

    اینو قشنگ یادمه چندباری رو بخاطر گریه اونها اشکم درمیومد

    نمیفهمیدم چرا همه میان منو بغل میکنن ولی بعد چند دقیقه طاقت نیاوردم ،پاشدم رفتم بیرون و یک جوجه گنجشک دیدم دنبال همون رفتم و بازی میکردم و سرگرم بودم تا شب بیرون موندم.

    با همون سن کم سعی میکردم تو دید بقیه نباشم تو مجلس نباشم چون خوشم نمیومد هرکسی منو میدید میخاست بزور اشکم رو دربیاره و دل بسوزونه برام😶

    ✨اینارو گفتم که برای خودم یادآوری بشه همون چیزی که در درونم باعث اون تفاوتها و رفتارها میشد

    حالا بیش از دوساله منو به این سایت هدایت کرده تا عمیقتر بهش وصل بشم🤗❤️

    و ازین بابت خیلی خیلی خوشحالم و شکرگذارم❤️✨

    .

    من هدایت شدم به اینجا تا باورهای گذشتگانم هرچی که هست رو کنار بذارم و دوباره از نو باورهای جدید بسازم

    باورهایی که بهم قدرت بده

    نه اینکه روز به روز ضعیفترم کنه

    خداروشکر میکنم اینجا پراز باورهای خوبه

    .

    ❌ یکی از باورهای غلط ولی مهم خانواده ام و شهر مذهبی ام که با خیلیای دیگه هم مشترکه همین بحثی هست که استاد مطرح کردن

    .

    ❌ اینکه پول بده تجربه نکن اصلا تو حق نداری به پول فکر کنی !

    ❌قانع باش به همین اندک پول توی دستوبالت

    اینحا میخام چند موردی از تجربیاتم را بگم

    از اینکه یموقع هایی پُر شدم از خاسته ای و تونستم ازش دل بکَنم

    و یموقع هایی با شک و تردیدم باعث شدم خاسته ام ازم دور بشه

    ✨✨✨ من همیشه دلم میخاست مستقل بودن و خونه جدا داشتن رو تجربه کنم ،دوسال بعد از فارغ التحصیلی تونستم به این خاسته برسم

    خونه نقلی قشنگی برای خودم گرفتم با خانواده۱۸۰کیلومتر فاصله داشتم اوایل خیلی ذوق داشتم از تک تک لحظات تنها بودنم استفاده میکردم خیلی تجربه خوبی بود 🤗❤️به مدت سه سال تنهایی زندگی کردم و بعد پرشده بودم ازش،مجدد تصمیم گرفتم برم پیش خانواده

    رسیدن به آرزوی بچگیم شجاعترم کرده بود میگفتم باز میتونم خلقش کنم دیگه مستقل بودن برام عادی شده بود

    ✨✨✨بعد از دانشگاه آرزو داشتم شغل مهمی داشته باشم ،بتونم شرکتها و کارخانه های زیادی برم و تحربه کسب کنم

    حدود دوسال همچین شغلی داشتم اوایل اونقدر ولع داشتم که واقعا حس میکردم هروقت توی شرکت و صنعت جدیدی میرم میخام بال دربیارم پرواز کنم❤️🤗

    اما اونقدر این ماموریتها به صنایع مختلف به شهرهای مختلف به کارنجات متنوع ادامه پیدا کرد که برام بدیهی شده بود ازش پُر شدم تصمیم گرفتم از شغلم خارج بشم به راحتی تونستم ازش دل بکنم چون تجربه کرده بودم

    ✨✨✨ یه مدتی خیلی دلم میخاست بصورت ثابت توی شرکتی کار کنم یعنی نیروی ثابت باشم خب به مدت دوسال ونیم رفتم تو شرکتی با شرایط خیلی خوب،جوری که همیشه حرف ،حرف من بود ساعت کاری نداشتم ورود و خروجم دست خودم بود

    خلاصه اینکه به اون آرزوم هم رسیدم ازش پُر شدم تصمیم گرفتم رها کنمش

    من اگر تجربه نمیکردم همیشه حسرتش تو دلم میموند

    ✨✨✨چندسال پیش خیلی به بدلیجات علاقه داشتم انواع و اقسام گردنبندها دستبندها انگشترها را داشتم لاکهای ناخن رنگ و‌ وارنگ داشتم و خیلی حالم رو خوب میکرد اونقدر فشرده و‌ ام پی تری ازشون استفاده میکردم که دیگه پر شده بودم و الان که به خودم نگاه میکنم مدتیه اونها رو کنار گذاشتم و سادگی رو انتخاب کردم

    .

    ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

    ✨✨من از بچگی آرزو داشتم دوچرخه سوار حرفه ای بشم و برم مسابقات

    ولی هربار که میخاستم دوچرخه بخرم و دنبال این آرزوم برم شک و‌تردیدها مانع میشد

    نکنه دوچرخه بخرم و نتونم ادامه بدم

    نکنه خجالت بکشم از دوچرخه سواری

    نکنه بعدا بفهمم این کارو دوس دارم

    و ……

    دقیقا همون حرفی که زدید استادجان

    شک و تردید مانع شده به این آرزوم برسم

    ولی من هنوزم که به دوچرخه فکر میکنم بندبند وجودم از ذوق میخاد کنده بشه😋

    بعد ازاین فایل تصمیم گرفتم رو‌خودم بیشتر کارکنم تردیدها رو بندازم دور .

    .

    ✨✨من حتی برای ازدواج هم خیلی شک و تردید دارم

    موقعیتهای خوبی برای ازدواج داشتم اما همه رو رد کردم چون شک و تردید داشتم :

    اگر ازدواج کردم و فهمیدم مجردی بهتره چی؟

    اگر ازدواج کنم و بعد بفهمم همسرم رو دوس ندارم‌چی؟

    اگر و اگر …..

    کلی ازین شک و تردیدها که همگی باعث شده سراغ تجربه ازدواج نرم

    اما بعد از اینکه حسابی روی خودم کار کنم فکر میکنم این شک و تردیدها هم از بین بره.

    .

    ✨✨چندسال پیش ی شرکتی رو میشناختم خیلی معروف بود که خیلی دلم میخاست اونجا کار کنم مصاحبه رفتم پذیرفته شدم

    اما دقیقا همین شک و‌تردیدها مانع شد تجربش کنم رئیس شرکت شخصا بهم زنگ زد و گفت چرا منصرف شدی اگر شرایطی داری مطرح کن ما قبول میکنیم

    اما من چی میتونستم بگم؟

    همش شک و تردید بود

    با خودم میگفتم اگر برم اونجا و‌خیلی سختگیر باشن چی؟

    اگر تصمیمم اشتباه باشه چی؟

    اگه بفهمم اینکارو دوس ندارم چی؟

    خلاصه اینکه همین شک و تردیدها باعث شد من بعد از پذیرفته شدن ،منصرف بشم و هنوز که هنوزه حسرت کارکردن توی اون شرکت رو داشته باشم!

    اما مطمعنم با برطرف کردن این باگ ،شرکتهای بهتری در مسیرم قرار میگیرن.

    .

    واقعا خیلی بده بخاطر شکها و‌تردیدها خودمون رو از تجربه کردن محروم کنیم.

    چون اون حسرتی که توی دل آدم میمونه خیلی اذیت کننده س و احساس بد داره من اینو کاملا لمس کردم😑

    خب راجعبه پول و ثروت هم همینطوره

    اگر بخاطر باورهای غلط ،خودمون رو از تجربه ثروت محروم کنیم حسرتش تا به ابد همیشه روی دلمون میمونه

    .

    ✨✨پس بیاییم به همدیگه قول بدیم هرآرزویی که به دلمون افتاده رو بخواهیم که تجربه کنیم و وقتی در دل اون آرزو بودیم تصمیم بگیریم ازش بگذریم یا باهاش زندگی کنیم اینجوری هم قشنگتره هم منطقی تره

    تا اینکه بخواهیم بر اساس حدس و‌گمان بگیم نه فلان آرزوم یا فلان نعمت خوب نیس نمیخامش!

    .

    از تک‌تک کامنتهاتون متشکرم دوستان عزیزم

    در پناه الله شاد و سعادتمند باشید❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
  10. -
    سامان صالحی گفته:
    مدت عضویت: 2305 روز

    سلام استاد عزیزم

    من دوروزه منتظر این فایل بودم از خدا جواب ی سوالی رو درخواست کرده بودم که چرا توی کارم موفق نمیشم و حس میکردم به یک چیزی رو توی خودم درست کنم و ربطی به عوامل بیرونی نداره و الان شما جواب سوالمو دادین ممنونم از خدا ی بزرگ و شما که دستان خدا شدید برای ما

    خیلی وقته شک دارم که ایا این شغل مورد علاقه ام هست یا ن و بخاطر همینم اونجوری که باید تمرکز روی کارم نداشتم و میفهمیدم یه باگی دارم و تا الان که شما گفتید من میگفتم شاید این اون شغل دلخاه خودم نباشد و الکی اینهمه کار و وقت بزارم برای چی من شغل مورد علاقه ام رو پیدا کنم و درست بهش بچسبم و الان که شما گفتید تو به این شغلی که الان میدونی درسته رو ادامه بده موفق بشو اولا شاید همین عاشقش شدی دوما گیرم این مورد علاقه ات نبود تو دیگه راه وچاه موفقیتو بلد شدی میری توی شغل دلخاهت و مثل موشک پرواز میکنی و تو تا بهش نرسی که نمیدونی این و میخای یا ن مثل ثروت میمونه تا بهش نرسی و ازش پر نشی ازش نمیگذری من چندتا زمین ارث بهم رسیده الان دیگه واقعا ملک زیاد ارزوم نیست حالا خونه ای از خودمو دوس دارم ولی میدونم ملک زیاد نمیخام چون ازش پر شدم سیر شدم و تازه ملک هامم دوس دارم ببخشم در اینده.

    الان دیگه من باید به شغل خودم بچسبم توش موفق بشم بعد که بهش رسیدم انوقت تصمیم بگیرم مدتی از خدا میخاستم بهم بگه برم یا نرم هدایت میشدم ولی ترسها و افکارم نمگذاشت خوب تمرکزی برم و این هم همش تکامل میخاد من الان چندبار شده شک کردم ولی فک کنم این دیگه اخرین شکم دراین مورد باشه و باید تمرکزی برم سمتش و فقط بهش برسم و از انرژی این به خواسته های بعدی ام هم برسم

    ممونم استاد بزرگ واقعا دقیقه ی نود ظاهر میشید خخخخ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 37 رای:
    • -
      با یاد و نام خدای مهربانم گفته:
      مدت عضویت: 1402 روز

      احسنت،چقدر جالب ،این دقیقا سوال من هم بوده،چقد به نکته خوبی اشاره کردین👌من به این نکته از حرفهای استاد توجه نکرده بودم که تو شغل هم میشه این را بکار برد که اول تو این شغلت کاملا خوب بشو و موفق بشو ،اگه دوسش نداشتی بعد برو سراغ شغل و حرفه دیگه

      بعد فکر کن ببین خوشت میاد یا نه ولی قبلش تردید به خودت راه نده و با قدرت بهش برس

      ممنون اقای صالحی 🙏نکته آموزنده ای بود برام🙏

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای: