جهت دهیِ آگاهانه به کانون توجه - صفحه 24
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-25.gif
800
1020
پشتیبانی سایت
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
پشتیبانی سایت1970-01-01 00:00:002024-07-12 18:47:15جهت دهیِ آگاهانه به کانون توجهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
استاد خیلی ممنونم ، چن روزیه که دارم فایلاتونو گوش میدم و جالب ک اصا یادم نمیاد که چیشد که اومدم به این مسیر و اصا سرچم تو گوگل چی بودو چیشد!! چش واکردم دیدم فقط دارم گوش میدم و نکته برداری میکنم! احساسم عوض شده از درونم انگار ناخوداگاه یه چیزایی تغییر کرده، دیدگاهم تو همین ابتدای کار کلی عوض شده، ازتون بینهایت ممنونم و بینهایت از خداوند براتون عشق و سلامتی و برکت میطلبم، شما لایق بهترینایید ، شما برگزیده ی خداوندین و خوش به سعادتتون!
روز ۴۱
وقتی مثل یک ناظر به افکارم توجه می کنم متوجه میشم چه قضاوت ها و فکرای عجیب و غریبی بینشون هست. هم خوب و هم بد بینشون هست و اگر میشد تبدیلش کرد به یه نواری از فرکانس ها دقیقا شبیه نوار قلب یک سری خطوطی میشدن که مدام در حال تغییرن مثل فرکانس.
و این فکرها کم و بیش احساسات منو هم بالا و پایین و یا خوب وبد می کنن ، بسته به اینکه من چقدر بهشون توجه کنم شدت احساس خوب یا بدم تغییر می کنه.
البته که با کار کردن روی خودم خیلی قوی تر از قبل شدم اما هنوزم خیلی جای کار دارم و البته فکر کنم این تمرین و چیزیه که همیشه در زندگی باید همراهمون باشه اینکه توجه خودم رو اگاهانه تر و بیشتر روی موضوعات دلخواهم بزارم به احساسم و زیبایی های اطرافم توجه کنم و جهت دهی اگاهانه به اون ها این کار نظارت بر نفس رو آسان کنم.
و چه خوب گفتید اگاهانه. واقعا باورهای گذشته و نفس ما اونقدر گاهی منفی و حتی پنهان هستن که فقط با توجه اگاهانه باید تربیتش کنیم.
به نام خدا
سفرنامه روز ۴۱ 😄
قانون جذب میگه که ما در هر لحظه در حال ارسال فرکانس هایی به جهان هستیم و جهان با توجه به اون ها اتفاقات و شرایط همسنگ با اون رو برای ما به وجود میاره ، تمام اتفاقات و شرایطی که برای ما به وجود میاد خودمون به جود آوردیم .
به هرچیزی که توجه کنی ریشه اون موضوع رو وارد زندگیت میکنی اگه فک میکنی داری به چیزی که میخوای فک میکنی ولی درواقع داری به نبود اون چیز تو زندگیت توجه میکنه به چیزی که میخوای نمیرسی چون داری به نبودش توجه میکنی ، اگه داری به چیزی که میخوای فک میکنی باید به احساست نگاه کنی اگه احساس خوبی داری یعنی داری به خواستت توجه میکنی ولی اگه داری به خواستت فک میکنی و عصبانی غمگین میشی حرص میخوری و حسرت میخوری داری به نبودش توجه میکنی و هرچی بیشتر اونو تکرار کنی از چیزی که میخوای دور تر میشی .
باید توجه کنی به چیزی که میخوای بعد آروم آروم هدایت میشی به مسیری که براش قدم عملی برداری .
فرکانس به معنای تکرار یک چیز پس این به این معنی که اگه یه بار یک فرکانس خوب یا بد ارسال کنیم اتفاق خوب یا بدی رخ نمیده .
اگه حالت خوبه و خوشحالی شادی درونی داری آرامش درونی داری بدون جهان در آینده برات اتفاقات خوبی به وجود میاره و برعکس.
جنس درخواستت رو تغیر بده تا جنس پاسخ هات هم تغیر کنه.
سلام
این گونی پول ازآسمون افتادن رومن خیلی شنیدم ویجورایی باورکردم میشه این اتفاق بیوفته ۲تاش میشه3تاش هم میشه
وقتی به خداایمان داشته باشی وروی خودت کارکنی وفرکانس عالی بفرستی این اتفاق به خودی خود وراحت میوفته
نه این که استادمیگه افرادی هستن که میلیون دلاری درآمددارن
چون خودشون روباور دارن
فراوانی روباوردارن
خداراباوردارن
میدونن باثروت به خدانزدیکترومحبوب ترمیشن
پس هرروز درآمدعالی دارن
پس هرروزیه گونی پول ازپائین ازبالا ازچپ از راست میره به حسابشون خیلی راحت
خیلی ها هم به خاطرفرکانس وباورهای اشتباه گونیش رو ندارن
شادوثروتمندباشید
سلام
قبلا بارها برای خودم هدف تعیین میکردم و با تمام انرژیم روی هدفم کار میکردم ولی بعد یمدت کلا از مسیر خارج میشدم یا نتیجه اصلا اونی که میخواستم نبود الان میدونم چرا اون اتفاقا می افتاد و هنوز به بعضی هدفام که خیلی هم برام مهمه نرسیدم . یه رفتار بدی که داشتم این بود که خیلی پای درد و دل دیگران مینشستم و شاید بیشتر از خود اونطرف غصه شو میخوردم و راجبش تو ذهنمم حرف میزدم که بیچاره فلانی چرا اینجوری شد چرا باهاش این رفتار شد این بلاسرش اومد و به خیال خودم آدم خیلی دلسوز و خوبی هم بودم که درد دیگران برام مهمه غصه ی تک تک مردم جهان و میخوردم و همیشه تو حال نگرانی اضطراب بودم و به عدالت خداوند خیلی شک میکردم و الان که حرفای شمارو گوش میدادم تمام این رفتارهام دونه دونه از جلو چشمام رد شد و جواب تمام چرررا من های زندگیمو گرفتم . استاد از وقتی که با تمام وجود حرفاتونو باور کردم و دارم سعی میکنم تاجاییکه میتونم کانون توجهمو ، احساسمو کنترل کنم و درجهت خواسته هام باشن خیلی از اون اتفاقات همیشگی که برام عادی بود دیگه خودبخودی حذف شدن بدون اینکه من تلاش بیرونی انجام بدم . یکی از دوستانم که بشدت آدم منفی بود و اون زمان که من آشنا به قانون نبودم همیشه باهام دردو دل میکرد و حتی پابه پاش اشک میریختم دیگه راجب مشکلاتش بامن حرف نمیزنه باهم هنوزم صحبت میکنیم رابطمون قطع نشده ولی مدل رابطمون تغییر کرده . این یه مثال تو زندگیم بود که قانون دقیقا داشت کارشو تو زندگیم میکرد و من فقط با تغییر ورودی های ذهنم مثبت اندیش شدنم و اینکه تو طول روز شاید مدام حواسم به احساسمه( پیش میاد بد بشه احساسم اما تو حال بد نمیمونم)تونستم این ماجرارو به نفع خودم تغییر بدم . یه مشکلی هم داشتم که زیاد مریض میشدمو درموردش باهمه هم صحبت میکردم که من بدنم یه کمبودی چیزی داره حتما که انقدر مریض میشم پاییز و زمستون برام بدترین فصلابود . امسال شکر خدا این موردم ازم دور شد بدون دکتری داروی خاصی.باور دارم که کانون توجهمون زندگی مارو رقم میزنه و میخوام بنویسم که بمونه اولویت زندگیم باید کانون توجهم و احساسم باشه و آگاهانه کنترلش کنم اجازه ندم هر مسئله ای بیاد و راحت احساسمو خراب کنه و اعراض کنم از هر ناخواسته ای .توی این مدتی که همراه سایت ارزشمندتون هستم با همه وجود باور کردم این قانون و فقط خداوند کمکم کنه که سمت خودم و به بهترین شکل انجام بدم. سپاسگزارم استاد عباسمنش عزیز 🌹🌹
سلام دوستان
امروز اتفاق جالبی برای من افتاد که مربوط به این فایل ارزشمند استاد هست به همین خاطر اینجا با شما به اشتراک میگذارم. من مدت زیادی هست که عضو سایت هستم (از سال 93) و همه ی فایلهای رایگان و تعداد زیادی از محصولات رو گوش دادم و نتیجه های بی شماری هم گرفتم. اما چون تعداد فایلهای رایگان خیلی زیاد هست (البته به لطف استاد عباس منش عزیزمان) من تصمیم گرفتم هر چند وقت یکبار برگردم و از ابتدا فایلها رو گوش بدم و بنویسم و دوره کنم.
این چند روز گذشته مشغول مرور همین فایل “جهت دهی آگاهانه به کانون توجه” بودم و می نوشتم و تایپ میکردم و خلاصه کلی دوباره روی این فایل کار کردم.
امروز رفته بودم دندون پزشکی که متاسفانه به دلیل اینکه زمان زیادی تا نوروز نمانده و همه جا دم عید شلوغ میشه، مطب هم بی نهایت شلوغ بود. منم یه ربعی نشستم و رفتم از خانم منشی بپرسم چقدر مونده تا نوبتم بشه که خیلی بد و تند جوابمو داد. البته ناگفته نماند که به دلیل شلوغی ایشون خیلی خسته و کلافه بودن و کمی حق داشتن.
خلاصه منم که کلا آدم ملایمی نیستم چشمامو درشت کردم که بگم چرا اینطوری جواب میدی و اینا…….. که یکدفعههههههه
همه چیز و همه جا در سکوت فرورفت و انگار ذهنم یک لحظه ایستاد..!
به خودم تشر زدم و گفتم پس تغییر تو از کجا قراره شروع بشه؟ همین جا بهترین جا نیست؟ اینهمه فایل گوش میدی و شبها تا دیروقت کار میکنی یه نتیجه ای نباید داشته باشه؟
همه ی این گفتگوها در یک صدم ثانیه تو ذهنم اتفاق افتاد و در مقابل خانم منشی سکوت کردم (البته در کمال ناباوری خودم!) و گفتم خوب قانون میگه الان باید چیکار کنم؟
یاد همین فایل که چند روز بود روش زوم کرده بودم افتادم. گفتم باید به نکات مثبت توجه کنم.
دور و برمو نگاه کردم پیش خودم گفتم آخه چه نکته ی مثبتی میتونه تو یک مطب شلوغ دندون پزشکی باشه . ولی یه کم که بیشتر نگاه کردم دیدم نه ، میشه یه چیزایی پیدا کرد.
مثلا اینکه خیلی تمیز بود مطب ، مثلا اینکه خانمی که روبروم نشسته بود چشمای قشنگی داشت، یا اینکه مثلا یونیت دکتر رنگش خیلی بامزه و بود و ندیده بودم قبلا و امثال اینا…
تو همین افکار بودم که دکتر خودش اومد بیرون به من گفت خانم شما بیاین من عکس براتون بنویسم برید پایین بگیرید!
برام جالب بود که دکتر خودش اومد بیرون صدام کرد.
خلاصه رفتم و دیدم چه قانون باحالی چه زودم جواب میده بذار یه ذره دیگه قلقلکش بدم ببینم چی میشه.
دوباره تا برم طبقه ی پایین برای عکس به همین چیزای کوچیک توجه کردم
مثلا اینکه آسانسور زود اومد و کسی توش نبود و امثال اینا
بچه ها باورتون نمیشه رفتم قسمت عکسبرداری دیدم دعوا شده بین چند نفر از مریض ها و پرسنل که چرا دیر عکس آماده میشه و ما از ساعت 8 صبح اینجاییم و این حرفا. گفتم پریسا اینا رو ولشون کن بگرد یه چیز مثبت پیدا کن و بهش توجه کن. رفتم باز یه مواردی پیدا کردم و مشغولشون شدم که دو دقیقه نگذشته بود صدام کردن گفتن نوبت عکستونه رفتم تو اتاق عکس گرفتم اومدم پالتومو بپوشم بیام از اتاق عکس بیرون از خانمه پرسیدم کی آماده میشه؟ همون موقع عکسو داد دستم!!!!!!! خیلی برام جالب بود . پس اون خانمه چی می گفت از 8 صبح اینجا مونده بود تا عکسش آماده بشه؟؟؟؟
دوباره رهاش کردم و برگشتم مطب دیدم یه عالمه مریض جدید اومدن نشستن تو نوبت و حالا کی وقت به ما میرسه. رفتم جلوی در اتاق دکتر وایسادم که بگم من عکسمو آوردم هروقت نوبتم شد صدام کنید. یه دفعه منشیه (همون که باهام بد حرف زد اولش) گفت آقای دکتر وقت استراحتشون رو میخوان کار کنن شما بیا برو بشین کارت انجام بشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! وای خدا خیلی برام جالب بود. اینهمه آدم نشسته بودن تو سالن. ولی نوبت من شد.
درسته اتفاق عجیب و خارق العاده ای امروز برام نیفتاد ولی خوب منم سپاس گزاریهای امروزم در حد همین نتایج بود.
فهیدم قانون خوب داره کارشو انجام میده خوووووووبا.
هرچقدر تغذیه کنی قانون رو همون قدرم تو نتیجه بهت پس میده.
امروز یه جورایی داشتم امتحان میکردم ببینم چجوری میشه با توجه کردن اتفاقات رو تحت تاثیر قرار داد که دیدم عجب بابااااا پس اینطوریاس.
دوستان عزیزم که همیشه از خوندن کامنتهاتون لذت می برم، خواستم تجربه ی امروز منو بخونید شاید یه کمی براتون بیشتر جا بیفته که همین کوچولو کوچولوهام جواب میده . شمام امتحانش کنید . مثل یه بازی.
شاد و ثروتمند باشید
دقیقا مثل یه بازی میمونه. من ادمی هستم که زود از کوره در میرم راهکار جالبی دادید موقع عصبانیت یه لحظه سکوت کنیم و بعد کانون توجه رو بزاریم روی نکات مثبت اون محیط هر چند نکات مثبت کوچیک باشن .امیدوارم این کنترل ذهن رو همیشه و در هر محیطی به همراه داشته باشید
وای که چقدر عالی بود واقعا خیلی عالیه که دارم روز به روز قانون جذب و خدارو بهتر درک میکنم هرچی بهتر درک کنیم بهتر میتونیم ازش نتیجه بگیریم واقعا من یه مدتیه فقط اتفاقات خوبو دارم تجربه میکنم خدارو صدهزار مرتبه شکر به امید اتفاقات بهتر در آینده ای بسیار بسیار بسیار نزدیک غیر از اینم نیست چون قوانین بی نقص و فوق العاده ی خداوند داره فوق العاده و بی نقص عمل میکنه خدارو بی نهایت شکر
صحبتهای ارزشمند استاد عباسمنش در مورد جهت دهی آگاهانه به کانون توجه (دقیقه ی 16 تا آخر)
همیشه شعارم این بوده که خوب زندگی کنم و کمک کنم که جهان جای بهتری برای زندگی کردن دیگران هم باشه.
دوست دارم که خودت برای خودت ارزش قائل باشی و باور کنی که اتفاقات رو داری خودت به وجود میاری و بخوای که آگاهانه این کار رو انجام بدی.
حواست باشه که هر لحظه داری به چی توجه می کنی؟ و داری حرفای کی رو می شنوی؟ داری در مورد چی صحبت می کنی؟ داری به چی فکر می کنی؟ مهم تر از همه، در هر لحظه چه احساسی داری؟
چه احساسی داری؟
اگه احساس بدی رو داری تجربه می کنی داری اتفاقات بدتر رو برای خودت به وجود میاری.
اگه احساس خوبی رو داری تجربه می کنی داری اتفاقات خوب تر رو برای خودت به وجود میاری.
یعنی هر وقت حالت خوبه، شادی واقعی داری، درونت شاده، درونت آرومه، بدون که در آینده ای نزدیک یه عالمه اتفاقات خوب برات می خواد بیفته. چون جهان داره فرکانس رو دریافت می کنه و اتفاقات مشابه با همون فرکانس رو داره وارد زندگیت می کنه.
و برعکسش اگه حالت بده، اگه غصه داری می خوری، اگه افسرده هستی، اگه عصبانی هستی، اگه شاکی هستی، بدون که داری به جهان گرای بد میدی. داری اتفاقات بد رو دعوت می کنی به زندگیت. داری درخواست می کنی که از همین اتفاقات که تو رو ناراحت کرده بیشتر و بیشتر برات رخ بده.
به خاطر همین افراد موفق تاریخ افرادی هستند که خیلی خوب می تونن احساسشونو کنترل کنن.
خیلی خوب می تونن دیدگاهشونو تغییر بدن.
خیلی خوب می تونن زاویه ی نگاهشونو به مسائل تغییر بدن.
اون ها افرادی هستن که معروف شدن به افراد بسیار خوشبخت.
افراد بسیار خاص،
افراد بسیار متفاوت،
افرادی که می تونن در دل یک جنگ آرامش داشته باشن.
که می تونن بشن ماندلا در درون زندان، که می تونن بشن گاندی در اون شرایط.
اینا افراد متفاوتی هستند که نتایج متفاوتی هم گرفتند.
که می تونن بشن ادیسون در شرایطی که همه ی زندگیش در آتیش داره می سوزه، و آرامش داره و امید داره و حالش خوبه مهمتر از همه.
شما دقت کنید توی دوستان و اطرافیانتون اونایی که حالشون بده، اونایی که خیلی غصه می خورن، اونایی که افسردن، اونایی که داغونن، از در و دیوار اتفاقات بد براشون رخ میده. بعد به خدا شاکی می شن:
خدایا منی که انقدر بدبختم دیگه این بدبختی نباید برای من رخ می داد. دیگه اینم افتاد روی اون بدبختی هایی که من از قبل داشتم.
نمی دونه که خدا این کار رو نمی کنه. تو داری این کار رو انجام میدی. جهان طبق قانون داره عمل می کنه. و برعکس اونایی که خوشبختن، حالشون خوبه از در و دیوار اتفاقات خوب داره براشون رخ میده، شرایط جالب براشون رخ میده.
قانون داره این کار رو انجام میده.
مولانا میگه:
در جهان هر چیز، چیزی جذب کرد
گرم، گرمی را کشید و سرد، سرد
قسم باطل، باطلان را می کشد
نوریان از نوریان هم سرخوشند
ناریان مر ناریان را جاذبند
یعنی در این جهان که ما داریم زندگی می کنیم تمام اتفاقات داره به شکلی رخ میده که ما داریم فرکانس رو به وجود میاریم. داره پاسخ داده میشه.
دوستان جهان جبر نداره که بگیم بک سری اتفاقات جبرا بر ما تحمیل میشه. نه، جهان سیستمش فقط یک پاسخه. جهان داره پاسخ میده.
“ادعونی استجب لکم”
“اذا سالک عبادی عنی فانی قریب”
جهان داره پاسخ میده. این پاسخ در واقع به سوالیه، به درخواستیه که شما دارید. حالا جنس درخواست رو عوض کن، جنس پاسخ هم عوض میشه.
پایان
استاد عزیزم و مریم نازنینم سلام.
برگ ۴۱ سفرنامه من.
همه چیز به احساس خوب برمیگرده. همه چیز به فرکانس و دایره توجه ما برمیگرده.
چقدر این قانون سهل و ممتنعه. در عین اینکه خیلی ساده است خیلی هم سخته.
به قول استاد، این نکته خیلی کلیدی است.
اگه هر روز به آلودگی هوا توجه کنم هر روز حالم بده. برعکس، اگه به چیزهای خوب توجه کنم، تأثیر مثبت روم میگذاره.
در هر لحظه باید ببینم به چی توجه میکنم، به رفتار مناسب اطرافیانم توجه میکنم یا به رفتار بد اونها؟
به موفعیت عالی که در آینده میتونم داشته باشم توجه میکنم یا به موفعیتهای بد؟
من باید هر لحظه آکاهانه به چیزهای خوب نوجه کنم. باید احساسم خوب باشه.
هر وقت درونم شاد و آرومه باید بدونم که کلی اتفاقذخوب قراره در رندگیم بیفته. برعکس این هم هست.
اگه احساسم خوب باشه از در و دیوار اتفاق خوب برام رخ میده.
مار از پونه بدش میاد رو باید یادم باشه.و به چیزهای مثبت فکر کنم. به هر چی که میخوام باشه.
وای استاد، چقدر درست میگید. چقدر الهی حرف میزنید. چقدر مومنانه، چقدر خوب حرف میزنید. عاشقتون هستم. واقعاً خیلی هدایتگرانه حرف میزنید. ازتون ممنونم. دقیفاً همینطوره، قانون جذب در ارتباط کامل با عدل خداست. اصلاً این عین عدل خداونده. خدایا شکرت، هزاران بار شکرت.
صحبتهای ارزشمند استاد عباسمنش در مورد جهت دهی آگاهانه به کانون توجه (دقیقه ی 12 تا دقیقه ی 16)
این که میگن “مار از پونه بدش میاد، دم خونه ش سبز میشه” در واقع به این معناست که مار خیلی خیلی به پونه توجه می کنه، بهش فکر می کنه، در موردش صحبت می کنه، هر کجا میره همون رو می بینه.
شما اگر به یک جوش توی صورتتون که یک جای نامناسبیه توجه کنید و هرروز برید جلوی آینه بگید: “ای بابااا، این چه جوشیه؟”، هی بهش توجه کنید، اتفاقی که میفته، جهان از تو این فرکانس رو دریافت می کنه.
توجه شما به چیه؟ به جوش و نا زیبایی روی صورتت. اتفاقی که میفته از همین جنس شرایط رو (یعنی جوش های بیشتر، نازیبایی های بیشتر) در زندگیتون به وجود میاره.
و برعکسش، اگر شما به یک رفتار درست فرزند یا همسرتون توجه کنید و به خاطرش سپاسگزار باشید و خوشحال باشید که این رفتار درست رو داره، دارید این فرکانس رو به جهان هستی ارسال می کنید که من از این جنس اتفاق بیشتر می خوام تجربه کنم و از همون جنس اتفاق (یعنی رفتارهای درست و خوشایندتر بیشتری) وارد زندگیتون میشه.
این نکات بسیار کلیدی رو درک کنید و دقت کنید به زندگیتون. افرادی که هرروز دارن به چیزهای نامناسب توجه می کنن، هرروز دارن اتفاقات نامناسب رو تجربه می کنن.
یعنی اگر شما یه آدمی باشی که به آلودگی هوا هرروز تو تهران توجه کنی، هرروز داری سرفه می کنی، هرروز حالت بده، هرروز سیستم تنفسی بدنت به مشکل بر می خوره.
من یه مثال خیلی واضح می زنم:
توی دوستانتون، توی فک و فامیلتون، افرادی که هرروز اخبار گوش می کنن. اخبارهای رادیوهای مختلف، روزنامه های مختلف. اونا دارن به چیزی که نمی خوان اغلب توجه می کنن.
توی روزنامه و توی رادیو تلویزیون و توی رسانه ها و توی بخش اخبار مخصوصا، کم پیش میاد که اتفاق خوبی رو بگن. حتما در مورد جنگ، در مورد بیماری، در مورد جدیدترین جنگی که به وجود اومده، جدیدترین ویروسی که کشف کردن که داره جان انسان ها رو می گیره، کمبود غذا، فقر، تروریسم، بمب گذاری، جنایت و … در مورد اینا صحبت می کنن.
شما یک سرچ خیلی ساده توی دوستان و فک و فامیلتون بکنید. افرادی که زیاد اخبار گوش می کنن. زندگی اونا رو مقایسه کنید با زندگی افرادی که این کار رو انجام نمیدن و متوجه می شید که قانون در هر لحظه داره در تمام جهان خودشو نشون میده. ولی ما متاسفانه بهش توجه نمی کنیم. حواسمون بهش نیست، بهش فکر نمی کنیم.
من این فایل رو آماده کردم تا درک درستی در مورد قانون جذب داشته باشید. قانونی که زندگی منو متحول کرد.
یعنی الان که با قدرت دارم این حرف رو می زنم، شاید اگر 5 سال پیش از من در مورد این موضوع سوال می کردن من انقدر مطمئن نبودما.
الان دیگه تمام زندگی من شده همین موضوع که حواسم باشه تو زندگیم دارم به چی توجه می کنم؟
در هر لحظه از زندگیم به رفتارهای مناسب اطرافیانم توجه می کنم یا به رفتارهای نامناسبشون؟
به رفتارهای مناسب مردم توجه می کنم؟
به موقعیت های عالی که می تونم در آینده تو کسب و کارم داشته باشم توجه می کنم یا نه؟ به افراد مشکل زا تو کسب و کارم توجه می کنم؟
دارم به چی فکر میکنم؟
دارم در مورد چی صحبت می کنم؟
حواسم به این موضوعات هست. وامیدوارم که تو هم حواست باشه و بدونی که تمام اتفاقات رو داری خودت به وجود میاری.
در هر لحظه!
در هر لحظه داری خودت زندگی خودت رو رقم می زنی. اما ممکنه خودت حواست نباشه. ممکنه خودت ندونی که داری چیکار می کنی. ممکنه که این کار آگاهانه نباشه.
و من ازت می خوام که از این به بعد آگاهانه زندگی کنی.