جهت دهیِ آگاهانه به کانون توجه - صفحه 29

به نام خداوندی که مهربانی اش گسترده،هدایتش پایدار،و نعمت هایش بی پایان است

قانون جذب میگه که به هرچیزی توجه میکنی

(بانوشتن باشنیدن باصحبت کردن با دیدن و…) ریشه همون موضوع واردزندگیت میشه

باید بگم که توجه یعنی اینکه توکاملا داری به اون موضوع توجه میکنی ودرکش میکنی دراون لحظه با احساست وباسلول های بدنت، چون ممکنه مثلا ما درحال صحبت با شخصی باشیم ولی هیچ توجهی به صحبت های اون شخص نداشته باشیم ومثلا فقط به منظره پشت سرش خیره بشیم وغرق زیبایی منظره پشت بشیم دراین حالت ما داریم به اون منظره زیبا توجه میکنیم نه صحبت اون شخص، بنابراین چیزی که تمرکز ما روی اونه همون چیزیه که جذب زندگی مامیشه

توجه بافکر کردن فرق داره معیاراندازه گیری توجه ما احساس ما دراون لحظه است

مثلا من به سلامتی فکر میکنم اما وقتی به سلامتی فکر میکنم حالم بدمیشه چون درواقع

دارم روی قسمت های بیماربدنم متمرکز میشم یا به مهاجرت فکر میکنم ولی حالم بدمیشه چون دارم به موانع مهاجرت فکر میکنم نه به مقصد ووقتی احساسم بدمیشه یعنی که من درباره اون موضوع به جنبه ناخواسته فکر کردم نه جنبه خواسته

اگر یک طرف سکه سلامتی هست

اگر یک طرف سکه مهاجرت به کشور دلخواه هست

طرف دیگه سکه قسمت ناسالم بدن هست

طرف دیگه سکه قوانین سفت وسخت،ویزانشدن، ترس از تنهایی و… هست

وما هربار به یک طرف سکه توجه میکنیم وکلید این توجه احساسیه که بااون همراهه

به هرچیزی توجه کنیم ریشه اون موضوع اصل اون موضوع واردزندگی مامیشه

مثلا وقتی من سفربه دورامریکا رامیبینم سفرشمال راحذب میکنم من ریشه اون موضوع که سفر وتجربه آزادی هست راجذب میکنم.

اگرمن به زیبایی های کشورموردعلاقه ام توجه کنم ریشه اون زیبایی ها درزندگی من واردمیشه ومن به اون زیبایی ها واون کشور هدایت میشم.

اگر به مهاجرت فکر میکنی وغصه میخوری داری به نبودن ازادی برای رفتن به کشور موردعلاقه ات فکر میکنی اگر به مهاجرت فکر میکنی وحرص میخوری داری به نبودن امکان برای مهاجرت فکر میکنی هرچقدر بیشتراینکارو انجام بدی داری بیشتر ازمهاجرت دورمیشی.

اگر به سلامتی فکر میکنی ونگران میشی ینی داری به نبودن سلامتی فکر میکنی.

قانون جذب میگه وقتی داری به خواستت توجه میکنی که حالت خوبه حست خوبه شوروشوق داری دچارشعف وشادی میشی،

وقتی این حسو داری کم کم واروم اروم وارد مسیری میشی که برای رسیدن به اون خواسته یه سری ایده ها وقدم ها بهت گفته میشه که باید انجام بدی افرادی وارد زندگیت میشن که کمکت میکنن به اون خواسته نزدیک تربشی اتفاقاتی میفتن که باعث میشن توبه اون خواسته نزدیک تربشی شرایطی به وجودمیاد

که خواسته تو هی نزدیک تر ونزدیک تر میشه

اینا خودبخود اتفاق میفته اروم وبدیهی اینطوری که تواصلا متوجه نمیشی وبعدیه مدت میبینی درحال انجام یه سری کارا هستی که برای این خواستت لازمه

این قانون جزئی اززندگی باید باشه،همیشگی وقتی توی هرجنبه ای ازقانون استفاده میکنی

کم کم توی بقیه جنبه هام ازش استفاده میکنی وهی مهارتت بیشترمیشه بنابراین دفعه بعد سریعتر وراحت تر میرسی به خواستت

قرآن کتابی که خدا برای هدایت مابه زندگی بهتر بهمون داده تماما از قانون جذب حرف زده

یعنی قوانینی که درجهان وجوددارند واگر مادرمسیر این قوانین قراربگیریم حتما به خواسته هامون میرسیم چون داریم به شیوه ای که خدا گفته عمل میکنیم خدایی که خودش خالق جهانه و خالق این قوانین.

درقران تمام آیه ها به مضارع آمده

فعل مضارع یعنی فعل زمان حال، فعلی که نشون میده تک تک کارهایی که گفته مومنین باید انجام بدهند باید هرلحظه انجام بشه وتمام کارهایی که کفارانجام میدهند مدام وهرلحظه انجام میدهند.چرا؟این به دلیل خاصیت وماهیت وجودی انسانه،انسان یک سیستمه

تعریف سیستم یعنی آنچه که ورودی ای دریافت میکنه وخروجی ای تحویل میده

ماانسانها به گونه ای خلق شدیم که هرلحظه ورودی را ازجهان اطراف دریافت میکنیم وخروجی ای رادرجهان ایجاد وخلق میکنیم

به چه وسیله ای به وسیله فرکانس ها وانرژی هایی که توسط افکارمون به جهان میفرستیم چه خودآگاه وچه ناخودآگاه!

ازکجا بفهمیم چه فرکانس وچه انرژی رامیفرستیم؟ ازروی احساسمون درمورد هرموضوعی درزندگی اگر درموردسلامتی احساسات بدی داریم یعنی داریم ورودی بد میدیم وفرکانس یاخروجی بد تولید میکنیم.

بعد جهان چون این انرژی روازما دریافت کرده مثل قانون سوم نیوتن، مثل آینه، همون جنس انرژی رو واردزندگی مامیکنه یا به عبارت دیگه ما باتولید انرژی نامناسب خودمونو وارد مدار نامناسبی ازانرژی میکنیم که دراون اتفاقات افراد شرایط وایده ها همه چی انرژی بد دارند

.مثلا وقتی به یه جوش توجه میکنیم ورودی منفی من زشتم یا پوستم جوش میزنه رووارد ذهن میکنیم وخروجی که جهان دریافت میکنه اینه 👈نازیبایی، انرژی منفی برای پوست، پس ماروواردمدار بیماری پوست بیشتر جوش بیشترمیکنه

کنترل ذهن یعنی درهرلحظه باید مراقب تفکرمون که به خاطر حرفایی هست که میزنیم یامیشنویم چیزایی هست که میبینیم چیزایی هست که میخونیم یامینویسیم باشه.

باید تزکیه نفس دائمی داشته باشیم درباره احساسمون وتفکرمون، اولین اولویت درزندگی باید تغییراحساسمون درهرلحظه به کمک تغییر شیوه تفکرمون باشه.چیزی که باتمرین قوی ترمیشه. 💪