چمدانت را ببند و آماده سفر شو - صفحه 1

776 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Arezu Moradii» در این صفحه: 11
  1. -
    Arezu Moradii گفته:
    مدت عضویت: 2790 روز

    تو رویا و خیال نیستی ، تو خود خود عشقی

    خدای من

    تو انقدر بزرگی که نمیشود وصفت کرد ، آنقدر زیبایی که نمی توان تو را به چیزی تشبیه کرد

    هر چقدر بیشتر تو رو می شناسم بیشتر عاشقت میشم

    بیشتر میفهمم که چقدر دوستت دارم

    تو فقط منتظری که من لب ترکنم

    تو اجابت کننده ای و بینهایتی

    تو عجیب عاشق منی ، مثل موسی راه دریا را برایم باز کن

    تو همان خدایی که دریا را راه نجات موس و یارانش ، آنانیکه بتو توکل کردند باز کردی و برای دشمنانت همان دریا محل هلاکتشان کردی و راه رو برایشان بستی

    تو همان خدای پرقدرتی

    همانی که بزرگی ات را نمیتوان وصف کرد

    چقدر خوشبختم که خدای من همان خدای عزوجل است که خالق کل هستی ست ، پادشاه جهان است

    خدای ابراهیم خدای من است

    خدایا آتش من هم بدست تو گلستان میشود

    گره های زندگیم رو بدستتو سپردم

    توگشایش دهنده ای

    تو گره های زندگیم رو بازکن و تمام موانع رو از سرراهم بردار

    چه می شود خدای من که در تو عشق تو ذوب شوم ، تا هرکه با من هم کلام شد در کلامم تو را حس کند ، درکلامم و در وجودم تو را پیدا کند

    چه می شود اگر روزهای بیشتری با تو خلوت کنم ، من در حرای تو بزرگ می شوم

    دلم رو خوش کردم به نوکری تو

    ای جلال و جبروتت بی همتا

    نوکری کردن برای تو ، پادشاهی در این دنیا و آن جهانست

    تو را که دارم همه دنیا از آن من است

    حال دلم خوب میشود وقتی نامت را همواره بر زبانم جاری میکنم

    چه میشود که جز عشق تو هیچ چیزی در وجودم نباشه ، آن روز بهترین روز زندگی من است …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    Arezu Moradii گفته:
    مدت عضویت: 2790 روز

    سلام به استاد عزیزم

    و سلام به همه دوستان عزیزم درسایت

    چقدر خوشحالم از صمیم قلبم که دوستانی دارم پاک و باایمان

    چقدر حال دلم خوبه

    چقدر با خدا بودن بینظیره

    چقدر باشکوه وقتی خدایی که با تمام وجود عاشقشی رو دس نداره و همیشه پیروزه

    خیالت راحته وقتی سرتو رو بالشت میزاری خدایی به این بزرگی و بااین عظمت مراقبته

    دیگه نگرانی نداری

    خیالت آسودست

    آرامش و آسایش الهی همه وجودت رو پر میکنه

    خدا برام میخونه

    کاشکی تو باشی همسفر من

    تا بینهایت بال و پرمن

    سفر همیشه همسفر میخاد

    دل کندن از غم بال و پر میخاد…

    خداجونم تا آخرین لحظه زندگیم فقط فقط فقط با تو همسفر میشم

    همین جا عهد میبندم باهات میمونم

    بدون تو اصلا نفس کشیدن معنا نداره

    خدارو که داری همه دنیا مال توست

    خداجونم گاهی خندم میگره به گذشته

    چقدر تو این دنیای تو ، همین جایی که سندش فقط بنام توعه دنبال مالک میگشتم

    غافل ازینکه مالک کل هستی درون خودمه ، همین جا توی قلبم

    روح پاک خدایی رو به من هدیه دادی و نمیشناختمشو قدرشو نمیدونستم

    اما حالا شناختمت

    حست کردم

    دیدمت

    باورت کردم

    حسابی عاشقت شدم

    دیگه گاهی وقتی میخام به موضوعی فکر کنم با خودم همش میگم این فکر و احساس باعث نشه بین من و خداعزیزم حجاب قرار بده

    آخه من با خودم عهد بستم حجاب هارو بردارم

    تمام حجابهایی که سالهاست بین من و توست

    دیگه نمیخام حجاب تازه ای بین مون باشه

    توهم کمک کن

    اصلا میزارم روی دوش خودت ، حجاب هایی که بین من و توست رو خودت بردار

    ببین پروردگار بلند مرتبه

    رب العالمین دستمو فقط جلوی تو دراز کردم

    قول دادم که فقط محتاج تو باشم و سرقولم میمونم

    مثل تو که همیشه سرقولت میمونی

    معبودم

    ای خدای بزرگ که قدرت ازآن توست

    قادر و توانا

    تو عهده دار کار من باش ، تمام موانع رو از سرراهم بردار تا بیشتر ازینها و زودترازینها به تو برسم

    گفتی باید دل به دریا زد

    دل به تو دادم و به دریای پهناور تو ایمان اووردم

    دیگه خودمو رها کردم به دستت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  3. -
    Arezu Moradii گفته:
    مدت عضویت: 2790 روز

    سلام استاد عزیز و میکاییل جان

    و سلام به همه همسفرانم در سایت

    بارهااین فایل شما رو دیدم

    نیمه های شب بود دیدم ، حسی بینظیر داشتم

    صدای بارونم که حسابی داره حال و هوایی بهاری بهتری به تهران میده منو همراهی میکرد

    احساس کردم خودمم تو این سفر هستم

    وقتی به شما نگاه میکردم استادعزیز،

    معنای واقعی سادگی رو درک کردم

    این رو خوب حس کردم ثروتمند الهی شدن یعنی چی ، معنای واقعی بودن با خدا بودن یعنی چی

    و

    اینکه سادگی واقعی وپیچیدگی نداشتن یعنی چی

    فهمیدم وقتی میگن پیامبران ما در عین خداپرستی و ثرومتند الهی بودن ساده زندگی میکردن منظور چجور زندگیه

    علی ثروتمندترین مرد عرب بود

    خوشرو بود

    ساده و ساده زندگی میکرد

    ساده بودن یعنی این

    ساده بودن یعنی آنچه داری با دیگران هم تقسیم کنی

    ساده بودن شما رو میشد از اون حالت آرومی که با موسیقی ریتم میگرفتید خوب دید و حس کرد

    خیلی خوب و عالی میشه فهمید با کیفیت زندگی کردن یعنی چی

    استاد من یکی از خاطراتم باکلاس 21 جلسه ای تون در میدون ولیعصر یادم اومده

    یادمه یه روز که از محل کارم میومدم کلاس شما

    هواگرم بود و روز خوبی درمحل کارم نداشتم

    خسته بودم و امیدم این بود ک بیام سرکلاس شما کمی حال و هوام عوض بشه

    وقتی رسیدم دم آموزشگاه ، دیدم آموزشگاه حال و هوای دیگه ای داره

    همه شاگردا روی پله ها نشستند و بقیه تو سالن و دم در کلاسها منتظرن

    عجیب بود

    چی شده چرا استاد نیومده

    چرا خبری ازش نیس و کلی ازین سوالا در عرض چند لحظه از ذهنم میگذشتوپاسخی براش نداشتم

    مسیولین آموزشگاه گفتن امروز کلاس تشکیل نمیشه مسیله ای برااستاد پیش اومده

    باکلی سوال بی پاسخ به خونه رفتم

    تا فرداش ک اومدم آموزشگاه

    صدای قرآن پخش شد و..

    شما با همون لبخند زیبای همیشگی تون وارد کلاس شدید

    خداروشکر استاد حالشون خوبه

    اومدین با یه تجربه و درس جدید و درس تونو شروع کردید

    گفتین : دیروز برای کاری رفته بودم پارک آب و آتش

    ( پارک آب و آتش نزدیک میدون ونک تهرانه

    اون سالها تازه این پارک افتتاح شده بود)

    اون روز تعدادی از دخترو پسرهای تهرانی قرار گذاشته بودندتو اون پارک جمع بشن و آب بازی کنند … تو همون شلوغیا ک نیروانتظامی ریخته بودن تو پارک که مثلا نظمو برقرار کنن

    شماروهم دستگیر کردن

    کلی خندیدین بعد گفتین :

    وقتی انداختنمون زندان همه التماس میکردن ک بایدبرم پیش خانوادم ، یکی میگف بات نامزدم اونجا قرارداشتم الان دمنتظرمه ، یکی میگفت وقت دکتر دارم برم ، یکی میگف بیگناهم و…

    ولی من بی خیال سپردم دست خدا و رفتم اون ته گرفتم تخت خوابیدم با کسیم بحث نکردم و التماس نکردم

    یه دفه دیدم دارن بیدارم میکنن

    هیشکیم اونجا نبود من تنها بودم

    یه سرباز گف تو براچی اینجایی گفتم نمیدونم

    گفتن پاشو برو آزادی

    این یعنی توکل کردن

    یعنی آرامش و اعتماد به خدا

    این یعنی در مدار درست بودن

    این معنای واقعیه اعراض هستش

    یعنی از صمیم قلب رها شدن

    یعنی کار خود رو روی دوش خدا گذاشتن

    درگیر نشدین و نترسیدین چون ایمان داشتین به خدای خودتون

    خدایا شکرت که انقدر بزرگی

    بهترینها رو براتون آرزومندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    Arezu Moradii گفته:
    مدت عضویت: 2790 روز

    سلام بهار عزیز

    ایرادی نداره بزا بخندن

    به منم میخندن

    یاگاهی دیوانه خطاب میکنن

    استادان همیشه میگن ک چون بقیه از قوانین اطلاعی نداره حرفها و کارهای مارو درک نمیکنن پس لزومی نداره براشون توضیحی بدیم

    امیدوارم بزودی به خاسته تون برسیدو من هم به خاسته هام برسم

    اینجا برای هم بنویسیم و موفقیتهای هم بخونیم و خدا رو شکر بگیم

    بهترینها رو برات آرزو میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    Arezu Moradii گفته:
    مدت عضویت: 2790 روز

    دوست نازنینم چه زیبا بابت روح زیبایی هم که خدا بهت عطا کرده شکرگزاری کردی

    چقدر خوشم اومد ازین دیدگاهت

    یه درس جدید ازت یاد گرفتم

    بخودت ببال ستاره عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: