تغییر باورها به روش استاد عباس‌منش - صفحه 25 (به ترتیب امتیاز)

419 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نوشین حقیقت جهرمی گفته:
    مدت عضویت: 3392 روز

    منونم استاد عزیزم ممنون از اینکه اینقدر با دقت و ظرافت مسایل رو برامون باز میکنید . ممنون از انرژیتون. اینقدر انرژی دریافتی از فایلاتون عالیه که تا فایل جدیدی رو برامون میذارید هیجان زده میام سراغش و بعد ازشنیدنش لبریز میشم از حس زیبای زندگی . از خدا براتون توفیق روز افزون میخوام و مشتاقانه منتظر فایل های بعدیتون هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    احمد مقصودی گفته:
    مدت عضویت: 3390 روز

    سلام بر استاد عزیز و همه دوستان.فایلی فوق العاده بود استاد و انرژی وانگیزه ام را دو چندان کرد.مثالی بسیار کارآمد بیان کردید.بیش از اندازه سپاسگزارم و با آرزوی بهترین اوقات برایتان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    سیدرضا موسوی زاده گفته:
    مدت عضویت: 3547 روز

    سلام به استاد گرامی

    من همیشه با فایل های شما حالم خوب می شد وانرژی خوبی از صحبت هاتون می گرفتم

    اما اخیرا این انرژیو کمتر تو فایل هاتون می بینم،مخصوصا تو این فایل!وقتی شما از موفقیت هاتون حرف می زدید ذوق و اشتیاقی داشتید که شادی از چهرتون پیدا بود،یعنی من درکش می کردم!اما تو این فایل لبخند همیشگیتون و شادی چشم هاتون جاشونو به یه اخم بی احساس دادن!یاد وقتایی افتادم که خودم حرس می خورم!چهرتون شاد نبود اصلا!

    شبیه استادایی بود که به دانشجوها می گن من فلان کارهارو کردم به اینجا رسیدم،شماها عمرا به جایی که من هستم نمی رسید!نمی گم حرف شما این بود!می گم حالت صورت و لحن صحبت شما مثل همیشه نبود!من از این فایل انرژی مثبت چندانی نگرفتم!

    همیشه هم احساس می کردم خدا به قدری بخشندست که پاسخ تغییرات کوچیک منو با بخششی که داره خیلی بزرگتر می ده!و همین هم بود!اما تو این فایل احساس کردم همش خیال واهی بوده!

    من عادت ندارم شمارو با این حالت ببینم

    سعی میکنم احساسمو کنترل کنم و به احساس خوب برگردونم

    امیدوارم که اشتباه کرده باشم و شما تغییری نکرده باشید

    سپاس که هستید و مارو راهنمایی می کنید

    اما من که اول راهم عادت ندارم شما با این لحن صحبت کنید

    با آرزوی خوشبختی همه ی آدمای دنیا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    مونا بیتا گفته:
    مدت عضویت: 3643 روز

    استاد اینقد موقع گوش کردن فایلتون و مثال زیباتون غرق در لذت و شادی شدم که هنوز فایل تموم نشده اما اومدم تا بگم صمیمانه از شما سپاسگذارم.اینقد کلامتون با قدرت و اطمینان و آرامش هست که با گوش کردن هر فایلتون غرق شادی و اطمینان و ایمان میشم.شما قطعا فرستاده خداوند هستین برای هدایت انسانها.و کسایی که شما رو باور کنند قطعا نتیجه اون رو میبینن و کسایی هم که نکنند قطعا خودشون ضرر میکنن.امیدوارم هر روز هر لحظه بیشتر و بیشتر غرق در ثروت و شادی بشید.چون لایق بهترینها هستین.من اطمینان کلام شما رو عشق شما به خداوند رو در هیچ کس ندیدم تا به امروز.امیدورارم یک روز مثل شما بشه باورهام بزرگترین آرزوم همینه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    لیلا گفته:
    مدت عضویت: 3748 روز

    با عرض سلام خدمت آیای سید حسین عباس منش و گروه محترم. من استاد ریاضی هستم. وقتی شاگردانم در حل یک مسیله موفق میشن و درسو درک میکن حس عالی به من دست میده . میدونم شمام به عنوان یک معلم که شغلتون ساختن نظام باورهای شاگردانتون است از پیشرفت ما خوشحال میشید. از اول دی من تصمیم به فروش ماشینم دارم که با پولش بتونم به پول خرید خونه چیزی اضافه کنم. دقیقا صبحی که قرار بود برا قولنامه و تعویض پلاک برم ماشینم تو کوچه در حالت پارک تصادف کرد و بعدمسایل بیمه و تعمیرگاه و …. و گم شدن مدارک ماشین. تا بلاخره امروز برا واگزاری میرفتم که باز هم بهم مرخصی ندادن و دیگران جای من رفتن و بعدم خریدار گفت چون بچه تهران نیست باید قولنامه بیاره که قولنامه خونشو برادرش گم کرده و اصلا یه بساطی…. اول اونقدر عصبانی شدم که دوست داشتم عالمو به هم بریزم. به همکارام که مرخصی رفتن فش دادم به زمین و زمان…… اما یه لحظه به خودم گفتم بابا مگه تو نباید الان باورهاتو اصلاح کنی و طبق باورهای گذشته رفتار نکنی.انگار آبی روی آتیشم ریخته شد که اولا هیچ کس نمیتونه با مرخصی رفتن و …..زندگی تو رو دستخوش تغییر کنه..باورهایی که اینهمه میگه مشکل پیش اومده یعنی تو ماشینو نفروش یا به این بنده خدا نفروش یا خونه نخر…… زنگ زدم به خریدارو گفتم بریز دور باورهای غلط گذشته رو. این ماشین مال شماست و هیچ چیز نمیتونه جلو این خریدو فروش رو بگیره مگر باورهای منو شما. اونم خوشحال شد و گفت بله همینطوره و رفت دنبال کار قولنامه. الانم آروم و خوشحال نشستم و با ایمان به خدا و خیال راحت نهار خوردم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    محمد گفته:
    مدت عضویت: 3759 روز

    سلام استاد عزیز قبل از هرچیرز ازتون ممنونم بابت فایلهای راهکارهای عملی

    که جلسه 8 عالی بود

    بعد از اون ازتون عذرخواهی میکنم اگر خیلی عجله داشتم از نتیجه گرفتن از آموزشها چرا که با صبر دارم نتایج خیلی خوبی میبینم از اموزش هاتون

    ودر اخر سئوالی دارم که خیلی خیلی برام مهمه

    لطفا بهش پاسخ بدید

    شما با رقیبهاتون چکار میکنید و چطوری باهاشون رفتار میکنید

    مثلا من تعداد رقیب هام خیلی زیادند و بواسطه شبکه های مجازی خبرهامون خیلی سریع جابجا میشه و کار رو سخت میکنن گاهی

    آیا باید بهشون توجه نکنم طبق قانون؟

    یا اینکه باید ازشون اطلاعات بگیرم به هرحال اونها رقیب های من هستند و باید بدونم رقیبهام چکار میکنند؟

    کدام راه رو شما میرید ؟

    کدام راه رو پیشنهاد میکنید ؟

    صحبتتون برام حکم طلا داره منتظر پاسختون هستم ممنونم از اینکه وقت گذاشتید و پیامم رو خوندید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    سلمان حیدری گفته:
    مدت عضویت: 3085 روز

    به نام انکه جان را فکرت آموخت

    سلام به همه دوستان و استاد عزیز و گرامی

    من حدود چهار روزه که فایل 3 برابر شدن درامد شما رو گوش کردم البته قبلا با این نوع نگرش و تفکر بیگانه نبودم ولی هیچ چیز تصادفی نیست که بعد از خیلی اتفاقات شما و افکار زیباتون کمکم کردید و صحبت شما در مورد اینکه من باید به سمت سروت حرکت کنم برام خیلی نو و تازه بود خدا رو خیلی سپاسگذارم که خانواده من هم با من همراهی میکنن و کل فضای خونه پر از نگرش و احساس ثروت شده ساعتها میشینیم و در باره لذت ثروتمند شدن صحبت میکنیم.

    یه ایده کوچک همون روز اولی که فایل شمارو گوش کردم به ذهنم رسید من اسم این ایدهارو الهام میزارم و اعتقاد دارم وقتی به یکیشون عمل کنی دومی به وجود میاد ایده اول من راجب این بود که چرا از افکار دیگران هم برای پیشرفت خودم استفاده نکنم فردای اون روز توی شرکت محل کارم شیرینی پخش کردم و گفتم توی کاری سرمایه گذاری کردم و سود کردم حالا دید همه به من عوض شده و با دید یه فرد موفق بهم نگاه میکنن من احساس میکنم 30 نفر کارمند استخدام کردم که بدون اینکه بفهمن دارن برای من کار میکنن و منو به ثروت نزدیک میکنن ایدهای دوم و سوم هم رسیده که دارم تک تک انجامشون میدم مثل نوشتن تمام نشانهایی که میبینم و بیانش برای شما خیلی از جملات برام مفهوم جدیدی پیدا کرده مثل نجات یک فرد نجات یک جامعست نمونش نجات خود شما عزیز بزرگوار بوده که الان راهنمای ماها هستید خداوند شما و تمام دوستان رو به اهداف زیباشون برسونه مخصوصا به ثروت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    فائزه مقدم گفته:
    مدت عضویت: 4018 روز

    استاد عزیزم چند هفته ای است درگیر سئو سایت خودم هستم و چه خوشبختم که امروز فایل شما را گوش کردم چون قصد دارم باورهای بهتری را برای موفقیت در کسب و کارم به صورت اینترنتی جایگزین کنم???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    دنیای خدا گفته:
    مدت عضویت: 3072 روز

    سلام استاد عباس منش عزیز وبسیار عزیز، وای خدایا ازوقتی که مصمم شدم این اخیر فقط وبیشتر فایل شمارا دنبال کنم …ولی همیشه چند تا از افرادی که مثل شما ودر حیطه کاری شما کار می کنند را دنبال می کردما همیشه وپایبندم ولی جدیدا تصمیم گرفتم بیشتر حرف های شما را حتی رایگاناشو دانلود کنم .اونایی که پولی هستن راهم می خرم توآینده انشالله.الان دانشجو ام ولی چند دقیقه پیش یه فایل از شخص دیگر را ازروی کنجکاوی گوش دادم .ای وای من .خیلی حالم خراب شد خیلی .گفتم زود برم تو سایت استاد عباس منش ونظر بدم کمی حالم خوب میشه .الحمدلله .الانم دارم فایل صوتی انگیزشی ۀقای عباس منش را گوش میدم.سپاس از همتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: