هدفی انگیزه ساز برای امسال انتخاب کن

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

در دنیایی که «هر لحظه بازخورد فرکانس‌های‌مان را وارد زندگی‌ما می‌کند‌»، هر روزمان می‌تواند نوروز باشد اگر:

“احساس خوب داشتن، شادی و آرامش” را اولویت مهم زندگی‌ قرار دهیم و به جز این‌، هیچ چیز را جدی نگیریم.

کافی است هر ناخواسته ای را در اطرافت نادیده بگیری

کافی است بجای مرور مشکلات در ذهنت و نگران بودن درباره آن‌ها، به هر شکلی که می‌توانی‌، زیبایی‌های اطرافت را تحسین کنی. خواه تحسین یک فرد باشد‌ یا یک موضوع.

کافی است‌، از توضیح دادن درباره مشکلات، ترس‌ها، نگرانی‌ها یا افرادی که موجب ناراحتی‌ات شده‌اند، دست بکشی

کافی است باور کنی که هراتفاقی‌، به نفعت است.

کافی استبه یاد بیاوری که‌، خداوند بزرگ‌ترین حامی‌ات است و با مرور این موضوع، ذهنت را ساکت کنی.

هیچ چیز سمّی تر از این نیست که بگویی:

وقتی می‌گویی:

«اگراین اتفاق رخ دهد‌،  اگر این فرد از زندگی‌ام بیرون رود‌، اگر این آدم وارد رابطه‌ام شود‌، اگر به این خواسته‌ برسم‌، اگر این تغییرات در وضعیت مالی‌ام رخ دهد‌ و … ، آنوقت احساس خوبی خواهم داشت، لذت خواهم برد و شاد خواهم بود…»‌، با سرعت تمام‌، در حال دورشدن از برکت‌های زندگی هستی.

پس همین حالا تمامی این اگرها را متوقف کن.

زیرا‌، وابسته دانستن «شادی‌ات» به «تغییر وضعیتی که هیچ کنترلی بر آن نداری‌» و به تأخیر انداختن تجربه شادی، مثل خوردن یک سمّ کشنده است.

«شادی»‌، طبیعی‌ترین حالت وجود توست. یعنی تنها حالتی که ثروت‌‌، نعمت‌ و هر آنچه  اتفاق خوب می‌‌نامی‌، دسترسی داری.

تنها راه تجربه طبیعت خودت‌، کنترل ذهن به وسیله کنترل کانون توجه و تمرکز بر نکات مثبت است.

وقتی کنترل ذهن را مهم‌ترین کار زندگی‌ات بدانی‌،وقتی احساس خوب داشتن و ایجاد هماهنگی میان ذهن و روح را‌، مقدم بر انجام هر اقدام عملی دیگری بدانی‌، معجزه رخ می دهد و تمام آنچه به دنبالش بودی‌، تمام آن اتفاقات‌، موقعیت‌ها‌، آدمها و فرصت‌ها که می‌خواستی‌، راهشان را به سوی زندگی‌ات پیدا می‌کنند.

ایجاد  هماهنگی میان ذهنت و روح، موجب وصل شدن تو به ایده‌ها و راهکارهایی می‌شود که مؤثر تر و کارامدتر از راهکارهای هزاران نفری هستند که‌، این هماهنگی را ایجاد نکرده‌اند.

یادت باشد که این یک قانون است: احساس خوب = اتفاقات خوب.

منتظر خبرهای خوب‌تان هستم.

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

851 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «روح انگیز پورمحمدی» در این صفحه: 1
  1. -
    روح انگیز پورمحمدی گفته:
    مدت عضویت: 1967 روز

    به نام خدای هدایتگر

    ۴۰مین برگ سفرنامه

    حسی که الان دارم یه حس وحال خاصه نمیدونم گریه کنم یابخندم ایا حالتی هست بین این دو که من دچارش شدم

    احساس خوب =اتفاقای خوب

    پیش خودم میگفتم من این قانون روبلد شدم خیلی هم ساده اس مگه چیه انجام این کار به خاطر همین هرروز احساسم خوب بود واتفاقا هم عالی وباب میل بازم اشفتگی دیگران ومیدیدم پیش خودم میگفتم چرا اینا اینجوری ان مگه چه کار سختیه عمل به این قانون تااینکه وارد یه چالش شدم

    قبولی دریه امتحان

    اولین بار که امتحان رفتم پیش خودم گفتم من اعتمادبنفس عالی دارم من ایمان دارم که میشه ورفتم جلو شاید یه کم ترس داشتم ولی ایمانم زورش به ترسه میچربید وقتی دفعه اول رد شدم زیاد ناراحت نشدم نزاشتم احساسم بد بشه دفعه دوم که رفتم حال وهوای بقیه رو دیدم یه کم استرس گرفتم علی رخم همراهانم که میگفتن چقد سخته من میگفتم نه خیلی هم راحته مگه چیه ما میتونیم وقتی برای بار دوم رد شدم اونجا بود که کم کم داشت احساسم بدمیشد زود مچشو گرفتم گفتم نه من حس وحالم وبدنمیکنم باهر جون کندنی بود خودمو رسوندم تا موعد بعدی امتحان به قدری روی خودم کار کرده بودم که قبولی رو تو دستهام میدیم وپیش خودم ایمان کامل داشتم که خدابامنه همه میگفتن باز میفتیم من میگفتم نه ما قبولیم تارسید ومن قبول نشدم

    شاید باورش برای خیلی ها سخت باشه ولی من انگار ازعرش سقوط کردم انگار صدایی توگوشم ریشخند میزد که دیدی اینم از ایمانت اینم از توکلت چقد خوش خیال بودی اونی که استرس داشت قبول شدتو رد شدی به ثانیه نکشید نجواها کار خودشو کرد به قول استاد یادم رفت اون خواسته روبرای چی میخواستم برای شاد بودن بیشتر برای احساس بهتر ولی کاری که داشتم باخودم میکردم کاملا برعکس بود که

    دنیا روسرم خراب شد وقتی اولین قطره اشکم اومد نجواها شدت گرفت دیدی نشد دیدی توکل همیشه جواب نمیده دیدی احساس خوب =نیست بااتفاقات خوب دیدی عمل کردن به حرفهای استاد عباس منش همه جا جواب نمیده دیدی چجوری جلوی اینهمه ادم ضایع شدی دیدی اینهمه خدا خدا میکردی ازارامش حرف میزدی کنف شدی اون میگفت توسرم ومن گریه میکردم

    سرم داشت منفجر میشد حس میکردم اون نجواها داره منو دیوانه میکنه مسکن خوردم وسعی کردم بخوابم

    ولی نمیشد یه لحظه گفتم بزار بگه بزار خالی کنه خودشو من بالاخره جواب همه این چراهارو پیدا میکنم

    یک روز تمام گریه کردم وازشدت ناراحتی نمیتونستم حرف بزنم همش میگفتم چرا خدامنو رها کرد وقتی بهش نیاز داشتم

    یه کم که گذشت هدایت خواستم گفتم خدایا من بغیر تو به هیچکسی پناه نمیبرم حتی اگه چراهام راجب توباشه من ازتو هدایت میخوام جواب سوالهامو ازتو میخوام من برای خاموش کردن این نجواها ازتو کمک میخوام

    بعدیه حسی بهم گفت قانون روبگو دوباره تکرار کن

    گفتم احساس خوب =اتفاقای خوب

    گفت خب وقتی که احساست خوبه که خوبه وقانون هم عمل میکنه وظاهرا کار مشکلی نیست یه کم سپاسگزار باشی وناشکر قانون عمل میکنه ولی مهم اینجاس که حالت بدباشه حالت داغون باشه واحساست روخوب کنی تا اتفاقات خوب رقم بخوره اونایی تونستن لحظات بحرانی احساسشون روخوب کنن وبعدش رسیدن به اتفاقای خوب یاد استاد افتادم وقتی فرزندشون فوت کرده بود تونست بعد چن ساعت احساش رو خوب کنه کانون توجهش رو ببره روموضوعی که بهش احساس خوب بده اینجاس که فرق بین ادمها معلوم میشه انسانهای متعالی فرقشون توظاهر یا موقعیت زندگیشون نیس فرقشون توایمانشونه چه وقتی ؟وقتی که اوضاع داغونه حال داغونه

    وخجالت کشیدم ازاینکه چنین عمل ظعیفی داشتم

    چرا فکر میکردم چون ایمان دارم احساس خوب دارم قراره راه به راه برای من اتفاقای خوب بیفته پس من کی قراره خودمو بسنجم من کی قراره توعمل نشون بدم وگرنه وقتی اوضاع خوبه که حال من خوبه این کار خاصی نیس ….وقتی ایمانت رو درعمل نشون میدی خدا میگه ببین این بنده من به اون قانونی که بهش رسیده داره عمل میکنه همیشه عمل میکنه همه حال عمل میکنه

    اون چن روز جزو سخترین روزهام بود ولی یاد گرفتم هرجا چرای داشتم حتی راجب خدا ازخودش بپرسم ازخودش هدایت بخوام بگم من نمیدونم نااگاهم منو اگاه کن من الان حالم خرابه صداهای توسرم زیاده من احاطه شدم دراحساس بد منو راهنمایی کن راهو نشونم بده….واقعا اون لحظات سخته که بتونی مثبت فکر کنی یا حتی بخندی ولی باید بتونی باید بتونی

    دیگه همیشه این جمله استاد اویزه گوشمه من همه خواسته هایی که دارم چه مادی چه معنوی چه پیشرفت توهر زمینه ای مگه بجز اینه که من شاد باشم پس من همیشه سعی میکنم توهرشرایطی یه جوری شاد باشم احساس خوب داشته باشم سپاسگزار نعمتهای که دارم باشم نه اینکه به نداشته هام فکر کنم اگه اینا رو داشته باشم همه چیز به سمت من سرازیر میشه

    من فردا دوباره امتحان دارم دیگه ترس من ازقبولی نیس یه کم میترسم که نتونم تواون لحظه به این قولم که نزارم احساسم بد بشه عمل کنم ولی دیگه میدونم هراتفاقی که بیفته به نفع منه الخیر فی ماوقع پس من همیشه احساسم وخوب نگه میدارم اگر به این جمله ایمان کامل داشته باشم

    خدایا مارابه راه راست هدایت کن راه کسانی که به انها نعمت دادی ونه راه کسانی که به انهاغذب کردی ونه گمراهان

    الهی امین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: