درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 1 - صفحه 14

352 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2200 روز

    درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 1

    سلام به نور و عشق الهی

    ای ابتدای هر آغاز و ای سرانجام هر پایان

    به نام خداوندی که رحمتش همگان رو دربرگرفته و رحمت های خاص و ویژه ای داره برای کسانی که خاص و ویژه باورش میکنن تا به آرامش روز افزون بیشتری هدایت شود سپاسگزارم

    سلام و درود به دو استادان عزیز و نازنینم

    سلام بروی ماه استاد عزیزم و خانم شایسته ی زیبا و نازنینم

    و سلام به همه دوستان عزیز نور چشمی های این مسیر توحیدی

    خدایاااا برای تمام موهبت های الهی که به وفور و فراوانی در زندگیم بطور مداوم جاریست ممنون و سپاسگذارم

    خدایاااا از اینکه منو به سمت این سایت گوهر نشان و چنین استاد توحیدی هدایت کردی ممنون و سپاسگذارم و از اینکه توانستم با آموزه های توحیدی استاد عزیزم به یکتا پرستی هدایت شوم برای خودسازی و خودشناسی و خداشناسی ممنون و سپاسگذارم

    خدایاااااا ما همگی برو بچه ها و شاگردهای تعلیم دیده ی بنده ی خوبت استاد عباسمنش هستیم کسی که مسیر توحید ی و الهی و یکتاپرستی رو بما نشون داد .. پس مسیرمون درست و الهی و بدور از شرک هستش خدایااا اعتماد می کنیم و ایمان و یقین داریم که در این مسیر کمکمون می‌کنی تا ثابت قدم و مستحکم تر حرکت کنیم و تمام قدم به قدم و حرکت هامون رو بر ما استوارتر و محکم تر و آسان تر و لذت بخش تر کن الهی آمین خدایا شکرت

    وقتی فایل های توحیدی استاد رو میبینم بیشتر از همیشه میفهمم که این مسیر درسته یعنی چقدر همزمانی داره با شرایط و وضعیت امروزمون در کشور .. چقدر جالبه که استاد بموقع میاد و توحید و شرک را برامون یادآوری می‌کنه .. اینکه هیچوقت بغییر از خداوند هیچکسی نجات دهنده ی ما نیست و نباید دیگران را در ذهن مون بزرگ کنیم و توقع داشته باشیم ولی اگر شخصی مثل موسی که از طرف خداوند است آمد کمکمون کرد آن را دستی از خداوند بدانیم

    در این فایل استاد چندین بار به قوم ظالم فرعون اشاره کردند ..بدین دلیل که قوم فرعون شرک می‌ورزیدند و فرعون را خدا میدانستن بعنوان کسی که قدرت داره و فقط روی فرعون حساب می کردند .. خداوند به موسی میگه برو سراغ این قوم .. و به یاد بیاور که لقمان به پسرش میگه مواظب باش که شرک نورزی که بدون شک مطمعنان شرک ظلم و گناه بسیار بزرگی است

    مفهوم ظلم یعنی شرک ورزیدن به خداوند است در واقع هر قدرتی را به غیر از خداوند بدهیم یعنی شرک داشتن و تنها گناهی را خداوند نمی بخشد شرک است

    یکی از نکته های که توجه ی منو جلب کرد این بود که استاد وقتی در مورد قوانین در موضوعی توی قرآن تحقیق میکنند چند آیه ی قبلش و چندین آیه ی بعدش را هم مد نظر قرار میدن تا آن موضوع را کاملا درک کنند و فقط و فقط به یک تیکه از آیه بسنده نمی‌کنند یعنی تحقیقات استاد در قرآن خیلی گسترده هست و بعدش آن را برای ما آسان میکنند تا درک درستی از آن مباحث در مورد شرک و توحیدی بودن و موحد بودن و خلق زندگی مون را داشته باشیم و با اشاره به سوره ی آل عمران به آگاهی های این مباحث بسیار دقت کردند اینکه بعضی ها دوست دارند که به حاشیه ها و آیه های متشابه و فرعیات توجه کنند و از زاویه ی دیگری که خودشون دوست دارند تفسیر می کنند به مسایل نگاه کنند و از اصل موضوع قوانین دور می شوند.. واقعا استاد رو برای این شیوه ی تحقیقی شون و این آگاهی ها تحسین و تمجید میکنم . اینکه بدنبال پیدا کردن قوانین در قرآن و جهان هستی است اینکه خداوند چگونه فکر می کنه و قوانین و سیستم چطور عمل میکنه برای هدف استفاده و بهبودی دنیا و آخرت خودشون .. بخدا استاد جان وقتی درک تون رو اینقدر عمیق میبینم اشکم سرازیر میشه که شما چقدر ابراهیم توحیدی و یکتاپرست هستید که مشرک نبود ممنونم استاد عزیزم

    اینکه ماهایی که اینقدر مذهبی نبودیم و باورهای مذهبی عمیقی نداشتیم ولی بخاطر همون چیزهایی که جامعه و فرهنگ و مدارس و احادیث و روایات ها و غیره بخوردمون داده بودن زمان برد تا توانستیم باورها مون رو تغییر بدیم .. البته من خودم که خیلی خیلی زود تغییر کردم یعنی آنقدر افکار مذهبی ضعیف و بی پایه و اساسی داشتم که وقتی به فایل های توحیدی استاد فقط روی خدا حساب کنید و حُزن در قرآن در همان ابتدا هدایت شدم خیلی زود تغییر کردم و رفتم تحقیقات بدون تعصبات مذهبی رو شروع کردم و حتی تاریخ ورود شیعه به ایران را مطالعه کردم که با چه جنگ ها و کشت و کشتارهایی بزور وارد ایران شدند از زمان افشاریه و صفویه به بعد .. خلاصه آنقدر تاریخ رو مطالعه کردم که کاملا فهمیدم تمام ادیان مورد سوء استفاده قرار گرفتند و اصلا اینجوری که مذهبیون و طلبه ها گفتند نبوده …مثل تاسوعا و عاشورا و خیلی چیزهای دیگه که همش غم و غصه و اندوه و اشک و ناله و کینه توزی و خشم را در انسان رشد میده و ما هم این خزولات و باورهای مخرب مذهبی رو پذیرفته بودیم ولی باز انگار درون آن لایه های زیرین ضمیر ناخودآگاهمون لانه داشتند ولی شکر خدا هزاران بار شکرگذارم که ما همه مون از هدایت شدگان هستیم و خداوند دستمون رو گرفت و صاف آورد توی این مسیر درست و مناسب نورانی و از خداوند و این سیستم جهان هستی ممنون و سپاسگذارم که قبل از اینکه این جهان رو ترک کنم از خواب غفلت بیدارم کرد

    استاد گفتند نمی‌دونم الان در ایران تفکرات چگونه هستند ..

    استاد جان ..

    الان در ایران تفکرات اکثر مردم جامعه بلطف اینترنت و آگاهی های که بوجود آمده خیلی خیلی تغییر کرده و از دین و مذهب و تعصبات مذهبی خارج شدن و من با هر کسی روبرو میشم و یا صحبتی میشه میبینم کاملا از دین برگشتند و هیچ اعتماد و اعتقادی به مذهب ندارند .و انگار یک تغییر بسیار بنیادین و اساسی در سطح جامعه و مرام و مسلک مذهبی مردم ایران و یا شاید در جهان بوجود آمده که انگار خیلی مسایل شفاف و واضح شده و حتی چیزهایی رو می شنوم که فراتر از حد تصور به این آگاهی ها رسیدن بخصوص نسل جدید انگار از دین و مذهب و شیعه و خرافات عبور کردند ..

    خدایا شکرت به نشانه های الهی ات و هدایت ها و معجزات الهی تو ایمان و یقین دارم و از اینکه به من فرمان داده ای که تنها از تو بخواهم تا عطایم کنی ممنون و

    سپاسگذارم …

    و از تو می‌خوام کمکمون کنی که بیدار بشیم و سعی کنیم توی دام شرک نیوفتم. و به هیچ عامل بیرونی توجه نکنیم . وقتی شرک از درون مون بیرون بره خداوند نعمت هاشو وارد زندگیمون میکنه

    خدایاا شکرت سپاسگزارم ازین که منو هدایت کرده ای به گفتن آنچییزی که برای آگاهتر شدنم مناسبه و بلطف آگاهی الهی بفهمم که من خالق زندگی خودم هستم و قدرت خلق کنندگی زندگیم را دارم و تفکر توحیدی داشته باشم

    صَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ ، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ

    اگر خوبیها رو به خوبی تصدیق کنید ، ما هم شما رو آسون میکنم برای آسونی‌ها

    خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم

    و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت و آگاهی می خواهم

    IN GOD WE TRUST

    ما به خداوند اعتماد داریم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  2. -
    مصطفی افشار گفته:
    مدت عضویت: 1080 روز

    سلام استاد جون

    من به شخصه مذهب رو قبول نداشتم تا الان و ندارم شاید باورهایی ساخته شده در من بخاطر جو جامعه و شندیها و دیدها ولی خب روح من اصلا با این بازیا جور نبوده و نیست تستشم‌ کردم در گذشته دیدم نه بابا من ادنش نیستم و هرجی جلو تر رفت فهمیدم هاشیس

    اصلا من با روضه و مسجد و ظریح گریه حال نکرده و نمیکنم یعنی گریم نمیگیره ): اخه کی اخساس خوب رو ول میکنه بره گریه کن

    درگذشته قبل اشنایی با خداوند و سیستم و قوانین هم بنده هیچ علاقه ای در وجودم نسبت به این داستانای که هست توی مذهب و دین و این داستانا نداشتم

    یعنی من تو فضای مذهبی بودم ولی شرکت میکردم ولی نمیفهمیدمش ارتباط برقرار نمیتونستم بکنم میدیدم که بقیه اون‌شکلی دارن زندگی میکنن من نمیتونستم ارتباطی برقرار کنم نه که نخام

    فکر میکردم من مشکل دارم نگو اون مسیره کلا اشتباهه و روح من نمی پزیرتش خدارو شکر

    اونموقع نمیدونستم یا نشنیده بودم از کسی این مسیر غلط هست حتی یک نفر خب منم در مدار درکش‌ نبودم که از دل تضاد حقیقت رو پیدا کنم

    ولی خب تکامل بوده مثل شما که گفتین من قران رو فقط میخوندم لحضه ای بهش تعمق یا فکر نکرده بودم ما هم زندگی میکنیم نه که زندگی کردن این باشه اسمش زندگیه

    استاد زندگی بی تفکر هم همونه زنده ایم ولی معنی نداره زندگی ای که معنیش رو نفهمی درکش نکنی احساسش نکنی قانونش رو نفهمی جواب که باید رو نمیده

    بهمون نگفته بودن احساستون رو پیروی کنید یعنی احساس خوبتون رو

    یا دین برای خداست و شرکه قدرت دادن به غیر خدا و این غیر خدا یعنی شفیع قرار دادن یعنی گریه و زاری و خاستن از بقیه خودتو کم و کوچیک دیدن

    اقا وقتی چیزی بهت حال نمیده باهاش خوش نیستی ولش کن دیگه

    بقول قران تا ابد هم‌ ازش هیچ صدای نمیشنوی از سنگ و بت و هر عامل بیرون از خودت خودت خودت تو میتونی وصل بشی بخدا

    زیر دریا توی دهن ماهی باشی اون شنوا ترین اگاه ترین و قدرتمند ترین نیرویه که میتونه نجاتت بده هدایتت کنه

    استاد دوشب پیش توی رختخواب بودم یک هو یاد مرگ افتادم حسش کردم ی حال عجیبی داشت اینکه فکر میکنی زنده ای حالا حالاهااا ولی همین الان شاید وقتت تموم شه

    یاد مرگ خیلی خوبه باعث میشه غفلت نکنیم از فرصتی که داده شده بهمون

    مرسی استاد عزیز و دوستان عزیز با کامنت های عالیتون موفق باشیم همگی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    حسین رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 2793 روز

    سلام درود

    ریشه شرک) که که من و خانواده من انجام میدادیم به خاطری این بود که (مردم بگن) باخدا هستیم

    پدر ام مذهبی و نوحه خوان منبر مسجد ( دوتا نوحه رو یکی میکرد و با شدت میخوند که سینه زن ها منبر له له بشن و در پایان بگن دیدی چقدر منبر مراسم گرم کرد )

    یا مادرم مذهبی که میشیه مسجد دعای حداقل یک نیم ساعته با پای داغون _ بهش میگم چرا بلند نشدی میگه زشته وسط دعا بلند شیم و

    برادر نیمه مذهبی (وقتی ازش معنی کوچک ترین ایه ها و معنی عربی و… میپرسی نمیدونه ک چی میگه فقط به خاط اطرافیون خوش . تا تعصب های مذهبی که پیش دوستاش کم نیاره

    و خودم خیلی وقت ها عکسی که دوست دارم بزارم در فضای مجازی یا حرفی که میخوام بزنم در جمع یا گروه به خاطر نگاه بقیه بهم تغیییر نکنه انجام نیدم

    شاید جواب ندادن و قانع کردن و تحمیل کردن چیزی مناسب نباشه ، ولی من به دلیل نگاه دیگران به خودم انجام میدم

    پرژه ای که میدونم تواناییش دارم و پول ساز هستش به خاطر شرک(نگاه دیگران ب من بصورت جدی شروع نکردم و خودمون از ثروت بیشتر محروم کردم

    ولی دیگه باید شروع کنم و حتما هم شروع میکنم و این دیدگاه رد پای من تا عمل به خاسته ها هدایت الله

    استاد مهربان سپاس از همه مهربانی های و دانش آگاههی های ناب خیلی ازت ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    نفیسه گفته:
    مدت عضویت: 639 روز

    استاد میگن که من از بچگی توی خانواده سوپر مذهبی و در یک شهر سوپر مذهبی بزرگ شدم .

    در کل دوران تحصیل ام قران می خوندم سر صف ، عبدالباسط گوش می کردم ،برای نماز صبح می رفتم مسجد برای نماز جماعت و تکبیر می گفتم و … ولی ولی ولی هیچ درکی هیچ درکی هیچ درکی از قران نداشتم .

    قران رو به زبان عربی می خوندم ولی اصلا نمی دونستم چی توی قران گفته شده و هیچ تاملی هیچ تعمقی در قران نداشتم .

    و اینکه به گونه ای با ما رفتار شده بود که همه ادم های دنیا بد هستن جز ما اندک شیعه ها و حتی سنی ها هم ادم های بدی هستن تا اینکه من توی بندر عباس با یه کاپیتان روسی اشنا شدم که کمونیست بود ولی بسیار بسیار درستکار بود و اینکه فهمیدم خیلی از چیزهایی که به خورد ما دادند به عنوان دین و مذهب اکثرا اشتباهه و نادرسته .

    و اینجا استاد ما شک می کنه به چیزهایی که به عنوان مذهب و دین بهش القا کردن .

    برای همین اون کتاب قران ابی رو که مادر بهشون داده بود رو تصمیم می گیرند بندازند دریا ولی در لحظه اخر تصمیم می گیرند یه بار دیگه کتاب رو بخونند برای اخرین بار و شروع به خواندن فارسی قران می کنند و می بینند الله اکبر چقدر این کتاب منطقیِ ،چقدر حرفای این کتاب از سر منطق و عقل ِ و چقدر درسته و چقدر هم واضح و روشنه و اصلا شبیه چیزهایی که شنیده بودند نیست و الان چیزهایی رو میخونه و می بینه و درک می کنه که تا الان اصلا ندیده بود و درک نکرده بود .

    و اینکه استاد ما می فهمد خداوند انقدر همه چیزش منطقی و درسته و بسته به اینکه فرد در چه شرایطی هست به چیزی راهنمایی می کند که اگر در شرایط دیگری بود قطعا به چیز دیگری راهنمایی می کرد و اینکه یه سری الگوها و حکم ها بارها تکرار شده و خود قران هم گفته این ها اصل و اساس هستن ولی یه سری ها متشابهات هستن و این بستگی به شرایط دارد مثل روزه ،وضو ،نماز و …

    حتی خداوند انقدر منطقی رفتار می کند که اگر تا قبل از این که این ایه نازل شود و شما بفهمید اگر ربا خوردید اشکالی نداره ولی از این به بعد نخورید و…

    و اینکه خداوند در سوره مبارکه شعرا به حضرت موسی می فرماید به سوی قوم فرعون برو که انها سخت ظالم هستند .

    چرا ظالم هستند چون دارند شرک می ورزند .

    شرک یعنی چه؟یعنی به کسی غیر از خداوند قدرت دادن و ازش حساب بردن

    و در این ایه خداوند به حضرت موسی می فرماید قوم فرعون از فرعون می ترسند و دارند شرک می ورزند و قدرت رو دادن دست فرعون در حالیکه قدرت تنها و تنها دست خداونده.

    شرک چیزی نیست جز دادن قدرت دست کسی غیر از خداوند

    و اینکه شرک ظلم بزرگی است که فرد در حق خودش می کند .

    الهی شکر که تونستم درکم رو از این فایل بنویسم و تصمیم دارم از این بعد برای هر فایلی کامنت بزارم تا درکم از موضوعات بره بالا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    Shahla گفته:
    مدت عضویت: 2563 روز

    سلام استاد عزیزم.

    استادجانم بی نهایت ازتون سپاسگزارم بخاطر به اشتراک گذاشتن این آگاهی ها.

    استاد این فایل یه گنجینه به تمام معنا بود برای من پر از آگاهی و هدایت خداوند.

    داستان ازینجا شروع شد که :

    از ابتدای سال 91 الهاماتی از جانب خداوند به وجودم جاری میشد که تا به همین لحظه پشت سرهم، پررنگ و پیوسته ادامه داره.

    صددرصد که قبل ازاون هم هدایت‌های خداوند بوده ولی اون چیزیکه دیگه خیلی برام بولد و پررنگ بود که دراثر برخورد با یه تضاد برام پیش اومد از اول سال 91 بود.

    البته نه اینکه وقتی مثلا اولین الهام خدا میومد دیگه من باور میکردم که خب آره دیگه همینه. نه اینطور نبود.

    مثلا اولین الهام که میومد یه تایمی ذوق زده امیدوار و شاد بودم تو دل همون تضاد ولی پشت سرش مقاومت‌ها و شک و تردیدها سوالات من شروع می‌شد درباره اون گفته خداوند.

    میشه اینجوری توضیح داد که اولین الهام که میومد حالا جلوش یه پرانتز باز کنیم. که محتوای داخل این پرانتز مجموعه ای بود از سوالات و تردیدها و ناباوری من و جوابهای خداوند به سوالاتم و…

    و درواقع محتوای داخل پرانتز اون سیر تکاملی من بود برای درک اون الهامی که خدا به وجودم جاری کرده بود. * (………..)

    و به همین شکل باز الهام بعدی و باز همین پروسه تکرار میشد.

    تنها تفاوتی که وجود داشت حجم اون محتوای داخل پرانتز بود. جاهایی که من خیلی مقاومت داشتم دربرابر اون هدایت حجم داخل پرانتز بیشتر یعنی سوالات من و.. بیشتر و جایی که مقاومتم کمتر بود اون حجم داخل پرانتز کمتر.

    امیدوارم تونسته باشم منظورمو برسونم.

    خلاصه استاد عزیزم سالهاست من دارم باخدا سوال جواب میکنم و حرف میزنم هدایت میشم از جانبش و درواقع یه زندگی دونفره داریم باهم وکنار هم.

    و استاد از اون سال که آگاهانه تر دقت میکردم به الهامات و با طی کردن این پروسه انگار هربار یه تیکه از یه پازل میومد سرجای خودش قرار می‌گرفت. تااینکه این مدت اخیر پازل کامل شده بود تصویرش را می‌دیدم ولی نمیفهمیدم چرا تصویر تاره.

    مثل اینکه یه پارچه حریر یا تور روی یه پازل کشیده باشی هم بتونی ببینی شکل اون پازل را ولی بدلیل وجود اون حریر یا تور شفاف نیست.

    و نمیفهمیدم چرا؟!!!

    روز قبلش وشب قبل از اومدن این فایل دربارش از خدا هدایت خواستم و دیروز با اومدن این فایل(یعنی کمتر از یک روز که من از خدا هدایت خواستم دربارش) و از همون لحظه اول که محتوای فایل و هدایت های خداوند را از زبون شما شنیدم اون پارچه از روی پازل کنار رفت و من تونستم یه تصویر واضح و روشن ببینم از اون چیزیکه باکمک خدا درین سالها و با روبرو شدن با یه تضاد ساختم و خلق کردم.

    استاد متاسفانه نمیتونم اصل اون ماجراها و هدایت‌های خداوند و این مسیر چندساله را بگم چون خودتون کاملا واقف هستین که این هدایت‌ها بقدری کیفیتی هست که اصلا انگار آدم نمیتونه واژه ای پیدا کنه براش.

    و بقول سپیده جان در فایل 3 گفتگو با دوستان باید بچه ها خودشون این جریان هدایت را بخورن تا بفهمن چی میگم.

    استاد عزیزم از دیروز صبح که برای بار اول این فایلو گوش دادم و اون تصویر برام روشن و واضح شد روح من به پرواز دراومده، داره رقص و پایکوبی میکنه اونقدر خوشحالم اونقدر شاکرم که اشک و خنده من باهم قاطی شده.

    امیدوارم هزاران برابر چنین حسی که از دیروز بلطف خداوند نصیبم شده خدا به وجود خودتون جاری کنه

    و همچنین به وجود مریم جان شایسته و همگی دوستان.

    درپناه خداوند باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    زهرا رحمانی گفته:
    مدت عضویت: 442 روز

    سلام ودرود خدمت استاد بزرگوار و خانم شایسته ی عزیز و همه دوستان

    استاد کاملاً صحبتاتونو با پوست و استخونم درک میکنم،چون منم همچین گذشته ای داشتم،دوتا مطلبی که درمورد قرآن همیشه ایام تکرارشده وهنوزم رایجه اینه که”تلفظ غلط متن قرآن باعث تغییر در معنی قرآن میشه”و دیگری هم اینکه”درک قرآن کار همه کس نیست وباید افراد متخصص بیان واونو به ما بفهمونن”؛وهمین باعث شده که از قرآن فاصله بگیریم؛بااینکه همیشه کاملاً مسلط قرآن رو قرائت میکردم(برای حفظ اصل معنی تاکید داشتم عربی رودرست تلفظ کنم)،ولی یکبار به ذهنم خطور نکرده که معنی آیه رو بخونم چون تو ذهنم بود که حتی معنی روان رو متوجه نمیشم و کسانی باید برام تفسیرش کنن(یاخدا)!

    با وجود سفارش خودقرآن که باید زیاد بخونیمش ولی من حتی یکبار هم نتونستم قرآن رو کامل ختم کنم،البته که بارها تصمیم میگرفتم بخونمش ولی چندروز که میگذشت همینکه معنی رو متوجه نمیشدم رهاش میکردم و از طرفی خوندن صرفاً برای ثواب رو بی احترامی به خدا وقرآن میدونستم و از بچگی اعتقادم این بود که این کتاب،راهنمای زندگیه واصلاً معنی نداره که فقط روخوانی بشه؛

    با این دیدگاه(همیشه هم از طرف افرادیکه فقط قرآن رو روخوانی میکردن مسخره میشدم)همیشه از خود قرآن هدایت خواستم وخداوند هدایتم کرد به سایت عباسمنش؛

    اینجاهم روزبروز بیشتر به این یقین میرسم که دیدگاهم نسبت به قرآن درست بوده ودر مسیر درست هستم وهرروز از خدا نشانه وهدایت مستمر خواستم که خداروشکر این فایل روزی ام شد؛

    درپایان دوست دارم اشاره کنم به نکته ای که هیچوقت هیچکسی به ما نگفته واستاد جان چقدر زیبا وساده گفتن اینکه اگر آدم بتونه جور دیگه ای نگاه کنه ومحدودیتها رو به اون شکلی که هستند،نبینه قطعاً هدایت میشه وبازهم بقول استاد اگر درقلبمون مرضی نباشه وبدون قضاوت وغرض قرآن رو بخونیم صد درصد متوجه مفهوم قرآن میشیم حتی اگر تحصیلات تخصصی نداشته باشیم؛

    رَبَّنا لاتُزِع قُلوبَنا بَعدَ اِذ هَدَیتَنا

    درپناه الله مهربان،شاد،سالم،ثروتمند وسعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    فرحناز ثانی گفته:
    مدت عضویت: 967 روز

    به نام الله وهابی که عاشق بخشیدن است او که تنها پروردگار تمام جهان است

    قدرت او بی انتها است و هیچ قدرت دیگری وجود ندارد

    من قبلا قرآن رو میخوندم عربی طوطی وار برای اینکه حاجت بگیرم چون از کودکی به ما گفته بودن مهم نیست بفهمی چی میگه بخون خدا جواب میده

    و من در سن نوجوانی دویا سه بار قرآن رو عربی ختم کردم و خوشحال که ایول تونستم ولی بعدش میگفتم پس چرا هرروز از روز قبل بدبخت تر میشم غم بیشتر غصه بیشتر کم پولی بیشتر سلامتیم که اصلا افتضاح وای فکر میکنم به اینکه سرماخوردگی ساده برای من یک ماه طول میکشید

    این شد که گفتم قرآنتونم دروغه بابا یه وقتایی میرفتم میگفتم خدا کیه چه جوری داره جهان رو مدیریت میکنه اصلا خدا چه شکلیه با هجوم مواجه میشدم برو دختر کافر میشی از این سوالا نپرس اصلا نباید بدونی خدا کیه به توچه تو زندگیتو بکن

    میرفتم یک گوشه میگفتم چرا نباید بدونم خدا کیه اونی که همه ش میگن صداتو میشنوه میبینتت چرا من نمیبینمش و هرروز بیشتر ازش دور میشدم میگفتم‌اون از قرآن که هیچ این از خدا که هیچ بریم یرخی زندگی کنیم بابا

    این شد که مدتی خوب گند زدم به زندگیم ولی خوب یادمه همیشه ته دلم یه احترام خاصی به قرآن داشتم و گاهی شبها تو خلوتم‌میگفتم تو کی هستی ؟ کجا هستی ؟ اصلا چی هستی؟ چه جوری این همه چیز ساختی؟

    استاد یک جا گفته بودید به گذشته تون نگاه میکنید یادتون‌میاد که اگه خدا محافظت نمیکرد تا الان شاید زنده نبودید من هم همینطور هستم از یک اتفاقهایی ازم محافظت کرد که وقتی بهش فکر میکنم میگم وای اون زمان که تو هنوز نشناخته بودیش و بهش ایمان نداشتی اونجوری که باید فقط ته قلبت میگفتی نمیدونم ولی فکر کنم که تو هستی و اون نجاتت داد

    ببین اگه مشرک نباشی و ایمانتو قوی کنی چه میکنه برات

    هرسال میرفتم اعتکاف و هر خواسته ای داشتم تو اون سه روز اجابت میشد به طرز جادویی بعد میگفتم ببین در سال فقط سه روز از خانواده میگذری از گوشیت میگذری از تفریحت و درستو هر مسخره بازی میگذری و میری مسجد که کمی خلوت کنی تازه ن با این نیت که به خدا نزدیک بشم به این نیت که برم حاجت بعدی رو بگیرم ولی بازم اجابت میکرد پروردگارا عاشقتم

    پس اگر تمام لحظه هاتو بهش بدی جهان رو برات کن فیکون میکنه

    کم کم عوض شدم هرکی هرچی میگفت به راحتی قبول نمیکردم وقتی میدیدم خانواده م نماز میخونن البته مذهبی نبودیم نیمه مذهبی بودیم در حد تعادل

    نماز میخوندن هیچی نداشتن هیچی پدرم و برادرم‌نماز میخوندن ولی همین الانم که دارم‌تایپ‌میکنم پدرم که نگم براتون برادرمم فکر کنم بلایی نیست که سرش نیومده باشه

    ولی میدیدم رفقایی دارم که نماز نمیخونن روزه ام نمیگیرن ولی ثروت دارن سلامتی دارن خوشبختن شادن

    و جالبه که با اینکه تو حانواده ای بودم که وضع مالی جالبی نداشتن ولی یادم‌نمیاد که رفیقی داشته باشم که ثروتمند نباشه نمیدونم چرا

    کم کم رفتم تو دل همه چیز گفتم ن نمیشه یه چیزی این وسط غلطه درست نیست اشتباهه اگه به نماز و روزه س که برادرای من یک روز حتی یک روز روزه ی قضا ندارن نمازم ک میخونن کلامی هم که همه ش میگن خدا میخواد خدا نخواست خدا داد خدا نداد پس چرا هیچی ندارن چرا اینقدر غم دارن این چه وضع زندگیشونه

    مادرم سلامتی نداره آرامش نداره اعصاب نداره خواهرام هر سه جدا شدن پدرم تنها شده و داره آلزایمر میگیره

    خودمو کشیدم کنار گفتم یک جای کار داره میلنگه تو مثل بقیه نباش بیا متفاوت باش بیا برعکس عمل کن

    تصمیم‌گرفتم و خدا گفت ایول بیا که منتظرت بودم

    توی تلگرام کانالی سر راهم قرار داده شد که فایل های شما توش بود تیکه تیکه دوره نبود ها استاد تاکید میکنم من هیچ دوره ای از شما رو بیرون از سایت نخریدم از این فایل های یک دقیقه ای که درست میکنن از اینا بود تو فرکانس اون زمانم لازم بود راضی باشید

    و شما حرف میزدین من میگفتم ها؟ چی میگه؟ گاهی با یک فایلتون اشک میریختم میگفتم چرا خدایی ک داره تعریف میکنه یه حور دیگه س اصلا دنیای دیگه ای رو داره تعریف میکنه سال نود و هفت بود

    یادمم هست که تو همون‌کانال تلگرام هی مینوشتن تمام دوره ها تخفیف نود درصدی خورده این آیدی خود استاد عباسمنش هست تو تلگرام دایرکتشون پیام بدین جواب میدن

    باورتون میشه من میگفتم از کجا بدونم خودشه؟ مگه همچین آدمی با این همه ابهت بیکاره بیاد بشینه به دایرکتای ما جواب بده من ک پیام‌نمیدم شاید کلاه بردار باشن یادمه ک بعد یک مدتم از اون کانال دراومدم چون حس میکردم برای شما نیست

    بعد با ادم های دیگری اشنا شدم که شروع کردم به باور کردن حرفهاشون و گفتم ببین فرحناز تو الان بیست و هفت سالته هیچی نداری هیچی هیچی بیا اینو امتحان کن ببین کدوم درسته

    شروع کردم یادمه یک کلاسی بود برای یک خانمی بود هردوماه سی هزارتومان و من همون سی هزارتومانو قرض کردم که تو کلاسش ثبت نام کردم

    ولی ازخدا سپاسگزارم چون خیلی بهم کمک کرد

    تمرینارو انجام میدادم بدون چون و چرا میگفتم یا جواب میده راهمو عوض میکنم یا میگم‌اوکی اینم چرته

    و میدیدم روز به روز داره زندگیم عوض میشه نماز نمیخوندم روزه نمیگرفتم اما شادترم آروم ترم توکلم قوی شده

    از فرحناز جیغ جیغو تبدیل شدم به یک فرحناز آرومتر

    راهمو عوض کردم گفتم این درسته پس تو مسیرمم چالشهای زیادی رو از سر گذروندم یه جاهایی عقب کشیدم و دوباره اتفاقات ناجالب افتاد و بعد گفتم اوه اوه برگرد که داری خطا میری

    هنوزم اینجوری ام

    ولی تمام‌اون آدمها تمام اون دوره ها تمام اون حرفها داشت فرکانس منو با فرکانس سایت سید حسین عباسمنش یکی میکرد اینجا جای همه نیست که حرفهای شما انقدر فرکانسش بالاست که اگه آماده نباشی هرگز به گوشت نمیرسه

    نزدیک به دوساله عضو سایت هستم تیکه پاره بودم حتی قسمت اول دوره ی آفرینش رو خریدم و هنوز قسمت های بعدیش رو نخریدم ولی کلی فایل دانلودی که من بهشون‌نمیگم رایگان میگم هدیه هدیه ی باارزش که کم کم و تکاملی رشد کردم قبلا هفته ای یک بار یک فایل گوش میدادم هروقت حالم بد بود

    الان یک ماه و نیمه هرروز و هرروز دارم یک فایل گوش میدم گاهی صبح تا ظهر دارم گوش میدم مینویسم نکته برمیدارم و حتی فایل رو تکرار میکنم مثل فایل توحید عملی 8این فایل محشره محشر

    دوباره کتابهاتون رو دارم میخونم

    و داره همه چیز بهتر میشه

    من تازه دارم‌میفهمم که دارم‌تکاملی میام جلو درسته کم‌آوردم درسته خسته شدم درسته گریه کردم درسته اندازه یک دقیقه گفتم‌نکنه این مسیر دروغه اما گفتم نه ادامه بده برو جلو تو الان تنها عضو خانوادتی زندگیت از همه بهتره

    مشکل مالی نداری سلامتیم سلامتیم وای عالی شده عالی یکم‌دیگه مونده عالی تر بشه

    آرامشم بیشتر شده کلی سفرهای توپ رفتی یک روزی آرزوم بود منم هتل پنج ستاره رو فقط از درش برم داخل الان بهترین هتل ها که اصلا برق از سر ادم میپره رفتم و اقامت کردم باهمسرم

    پس برو جلو گریه کن و برو خسته شو و برو بترس و برو فقط برو

    هرروز بهتر میشه تازه فهمیدم تو دوره ی خانه تکانی ذهن که تکاملم داره طی میشه باورهای مخرب 27ساله داره تکاملی از بین میره من شش ساله تو این مسیرم ولی به چشم خانوادم هیچی ندارم اونا نمیبینن مسخرم میکنن این حرفا چیه چرتو پرت میگی انرژی مثبت و توجه به زیبایی ها و این حرفا چیه برو بابا شانست خونده شوهرت پولدار دراومده

    منم‌میگم‌باشه میرم بابا

    به قول قران

    آنها کران و کوران و گنگان هستن

    من یک آرزوی زیبا چند شب پیش تو وجودم شکل گرفت که به هرکی بگم میخنده بهم میگه توهم زدی ولی این اولین آرزو و خواسته ای هست که دارم بهش فکر میکنم و میخندم‌میگم وای فکر کن بهش برسی وای تجسم میکنم قلبم میلرزه از اینکه بهش برسم چه قدر جذابه

    یه روزی بهتون‌میگم‌شایدم اونروز همونجا کنار شما تو همون‌کشور باشم آمریکای زیبای من

    دوستون‌دارم کامنتم طولانیه ولی اندازه هزار سال حرف دارم

    پروردگارا سپاسگزارم ازت

    به امید دیدار هورا هورا هورا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    محمد جواد سماواتی گفته:
    مدت عضویت: 2044 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد و الگوی عزیزم و دیگر دوستان عزیزم

    بنظرم درک کلمه توحید و توحیدی عمل کردن نیاز به تکامل داره چون من از حدود 4.5 سال پیش که عضو این سایت شدم مدام از شما این کلمه توحید رو میشنیدم و همیشه درک کردن این کلمه برام سخت و درست متوجه ش نمیشدم و هنوز هم درست درک نکردم توحیدی عمل کردن یعنی چه و کاملا باورش نکردم چون خیلی جاها هنوز هم با اینکه از نظر خودم خیلی دارم روی خودم و باورهام و منطق هام کار میکنم خیلی جاها توحیدی عمل نمیکنم و قدرت رو به شرایط خارج از خودم میدم و میگم اگه اینجور یا اونجور شد چی! و نمیام به خودم به ذهنم بگم که عاغا اصلا هیچ چیزی خارج از تو نمیتواند قدرتی داشته باشد و تاثیری در روند موفقیت تو داشته باشد اگر که تو بهش قدرت ندی توی ذهنت چون اگر که تو توی ذهنت قدرت بدی به یک عامل بیرونی تو باختی تو شرک ورزیدی و شیطان برتو پیروز شده تو قدرت رو ازخودت و خدای درونت گرفتی و باور نکردی که خداوند میتواند تو را در هر شرایطی در هر حالتی که هستی هدایت کند به آسانی به یک راه حل فوق العاده به یک مسیری که جواب میدهد اینو فراموش کردی به یاد نیاوردی این قدرتی رو که داری و گفتی اگر فلان طور شد چی اگر جواب نداد چی و من خودم خیلی جاها اینجور عمل کردم و همین الانم خیلی جاها اینجور عمل میکنم اما بهتر شدم نسبت به قبل خودم سعی میکنم بیشتر این قدرتم رو به خودم یادآوری کنم که منم خالق شرایطم خالق هر آنچه که تجربه کردم و الان دارم تجربه مبکنم و تجربه خواهم کرد و میفهمم زمانی که اون احساس لیاقت رو ندارم در مورد خودم و به خودم و خدای خودم توی ذهنم قدرت نمیدم این در بیرون از خودم بروز میدهد و رفتار جهان بامن تغییر میکند و زمانی که هر کجا رو توانایی خودم و خدای خودم حساب کردم و توحیدی و نترس عمل کردم چقدر تجربیات قشنگ تری رو تجربه کردم

    و این موضوع برام هربار منطقی تر میشود که اگر من بیشتر کلمه توحید رو درک کنم و بیشتر به مفهومش پی ببرم و توحیدی هم عمل کنم در های بیشتری از رحمت پروردگار برام باز میشود و این موضوع برای خداوند که کاری ندارد که خواسته های منو بهم بده و منو هدایت کنه به راه حل به مسیر درست خداوند بی نهایت قدرتمنده آسمان ها رو خلق کرده هدایت من که براش سهل و آسان و به قول قران میفرماید من میگویم موجود باش و آن موجود میشود و هدایت من به خواسته هام که آسونترین کاره برای خداوند اما مشکل و مسئله از جایی شروع میشود که من درگیر شرایط کنونی ام میشوم و درگیر مسائلی میشود که ذهن فقیر من برام شکل میده و اگر که من همون موقع با منطق این افکار ناجالب را قطع کنم و قدرت خودم و خدای خودم را به خودم به ذهنم یادآوری کنم مثل 1000 ها باری که منو هدایت کرده به مسیر درست این بار هم میتواند این کار را انجام دهد من میتوانم توحیدی عمل کنم و کار انجام میشود و این کار نیاز به تقوی دارد نیاز به ایمان دارد نیاز به عمل شایسته دارد

    انشاالله خدا هدایت کن من و هرکسی که خواستار حرکت در مسیر توحیدی تر شدن هست رو و البته که خداوند همواره در حال هدایت ما است و بتونیم با توحیدی عمل کردن نتایج و شرایط دلخواه رو خلق کنیم و از این فرصت زیبای زندگی به نحو احسن استفاده کنیم و بهره ببریم چون مسیر بهشت مسیر زندگی در شرایط عالی تا ابد از مسیر توحیدی عمل کردن ما در این دنیای مادی میگذرد و اگر ما در این دنیا توحیدی عمل کردیم طبق قانون در دنیای پس از مرگ هم شرایط خوب و دلپذیر خواهد بود اما اگر این دنیا رو با بدبختی با بیچارگی و حس ضعیف بودن بگذرونیم در دنیای پس از مرگ هم شرایط بدتر خواهد بود این قانونشه و خیلی هم عادلانست

    خداوندا معبودا ما را هدایت کن به مسیر توحیدی عمل کردن مثل بندگان صالحت چون موسی و ابراهیم

    ما به تو نیازمندیم به لطف و مرحمت تو محتاج و فقیریم ما را در آغوش خود حفظ کن و مارا به مسیر رستگاری در دنیا و آخرت هدایت کن

    سپاسگزارم استاد بابت این فایل ارزشمند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    سمیه محبوبی راد گفته:
    مدت عضویت: 395 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام خدمت استاد گرامی و مریم جون

    تو فایل ها همیشه استاد می گفت خودتون برید قرآن رو بخونید و قوانین خداوند ببینیدچی گفته چند ماه پیش شروع کردم ولی نتونستم تمام کنم گذاشتم کنارچند روز پیش بهم الهام شدکه قرآن از آخر بخون تصمیم گرفتم شروع کردم از آخر به خوندن وضو گرفتم واز خدا هدایت خواستم وگفتم خدایا کمکم تا به آگاهی من افزایش بده الان سه جز مونده وهر موقع شروع به خوندن قرآن می کردم از خداوند به خاطر استادشکرگزاری می‌کردم که منوبا استاد آشنا کردتا اینکه دیروز دیدم استاد درمورد قرآن فایل گذاشته خیلی خوشحال شدم و از خداوند سپاسگزاری کردم تمام صحبت های استادرو در قرآن خونده بودم خدایا شکرت انشاالله خداوند به استاد عزیزم عمری طولانی و سلامتی عطا کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    صفاگنجی گفته:
    مدت عضویت: 1753 روز

    به نام خداوندی که هرآنچه دارم ازآن اوست

    الهی صدهزاران مرتبه شکرت که دراین مسیر دارم شخصیتم رو توحیدی تر پرورش میدم

    استادجان خداروهزاران بار سپاسگزارم که امسال شما هدایت شدید به ضبط کردن این دسته از فایلهای توحیدی و ارزشمند تا من بیشترروی این هدفی که امسال برای خودم تعیین کرده بودم متمرکز تر باشم

    این فایل رو بعدازچندین بار گوش دادن،و به یاد اوردن خاطرات زندگیم،دوست داشتم دوباره فایل فقط روی خدا حساب باز کن رو با عشق ببینم،و چقدر دیدم این تغییرات درونی شمااستادعزیز رو ازسال نودوسه تا به الان

    واقعا تحسین برانگیزه این حداز ارامشی که در کلام شما جاری شده و همون موضوعی رو که ده سال پیش بیان میکردید الان هم همون موضوع رو با یک صلابت خاصی بیانش میکنید و بیشتر بر دلوجان مینشیند

    چقدر وقتی این حرفتون رو تو اون فایل میشنوم که میگید شرک در دل مؤمن مانند راه رفتن مورچه برروی سنگ سیاه در دل تاریکی شب پنهان است،منو به فکر عمیقی فرو میبره و باخودم ساعتها فکر میکنم که چقدر ضربه ها خوردم ازین شرکی که ورزیدم و در دل تاریکی شب چیه؟در دل روز خیلی واضح شرک ورزیدم و همه رو غیراز خدا تو ذهنو قلبم بزرگ کرده بودم

    چقدر لذت میبرم وقتی که داستانهای قران رو میشنوم و میبینم چه ایمانی رو هرکدوم از پیامبرا در عمل نشون دادند و خداهم چه پاداش عظیمی رو بعداز اجرای ایمانشون در عمل به اونها عطاکرده واقعا تحسین میکنم پیامبران اون زمان رو که بااون همه بی ایمانی قومشون انقدر زیبا تونستند ایمانشون رو حفظ کنند و همه چی رو بسپارند به خدا و خداهم به بهترین شکل ممکنش هرقومی رو به سزای اعمال بی ایمانیشون میرسوند

    وقتی داستان لقمان رو‌میخونم که خدابهش حکمت میده،داستان سلیمان رو‌میخونم که چنان به بهش پادشاهی میده که برای هیچ کس بعداز اون شایسته نبوده،وقتی داستان مادرموسی رو میخونم که بخاطرایمانش به خدا چه آرامشی خدا به دلش میندازه،یا اینکه داستان مریم رو که خدا اون رو از هر تهمت و بدوبیراهی حفظش میکنه

    یاوقتی که صدای یونس رو در دل تاریک های دریا میشنوه و نجاتش میده

    یااینکه نوح رو بعداز چندصد سال پیروزش میکنه و از عظیم ترین طوفان نجاتش میده،واقعا شگفت زده میشم ازین همه ایمانی که درسخت ترین شرایط زندگیشون نشون دادند و چه درجه ومقامی رو از آنِ خودشون کردند

    ماآدما بااینکه این همه الگوهای بی نقص سالیان سال توقران توی همه ی خونه هامون داشتیم اما متأسفانه اونقدر غرق در حواشی شده بودیم که هیچوقت نخواستیم دقیق به این داستانا درست فکر کنیم و یکم به این مغز پوچمون فشار بیاریم که دلیل اووردن اینهمه داستان توی قران بخاطر چیه

    یادمه وقتی که میخواستم ازدواج کنم اولین چیزی که مامانم برای جهیزیم آماده کرد،دوتا جلد کتاب مرجع تقلید بود و اصرار براین داشت که دارم ازاون جدامیشم و یک خونه وو زندگی رو قراره بچرخونم طبق این مراجع تقلید پیش برم و مبادا نتونسته باشم غسلم رو درست جای بیارم،یااینکه مبادا خمس و زکاتم رو به موقع پرداخت نکنم و و ازینجور احکام که ماشالله همه ی خانواده های ایرانی درگیرشونن و هنوز هم بسیاری از اونها درگیرهمین مسائل هستند

    هیچوقت مادرم بهم این نصیحت رو نکرد وبگه که اگه کسی بهت تهمت زد،یابهت بی احترامی کرد،یا ناراحتت کرد،اون‌رو ببخش و اجازه بده آدمای درست حسابی تر وارد زندگیت بشه

    همیشه تو مغزمون کرده بودن که هرکسی ازفامیل بهت همه ی این بی حرمتی هارو کرد،بلاخره مافامیلیم و اگه گوشت همدیگه رو خوردیم نباید استخون همدیگه رو بنذاریم بره،باید باهمدیگه بسوزیمو بسازیم و همین فامیلمون رو بچسبیم چون دنیا ازین آدمای بدتر رو بهمون نشون میده

    وما سالهای سال بی احترامی های همدیگه رو تحمل کردیم،دور همی های پراز استرس و هیجان رو تحمل کردیم،اون آدم پولدار توی فامیلمون رو بااون همه کبروغرورش تحمل کردیم،بخاطراینکه نسبت فامیلی داریم و جلوش خمو راست شدن برامون یه عادت شده بود….

    الان خیلی از این رفتوآمدا کم شده،خیلیا ناراحتن که چرا مثل قدیم نیست که زیادباهم رفتوآمد میکردیم،اما من خیلی خوشحالم که آدما دارن درهرلحظه بیشتر ایمان میارن به یک خدایی که میتونه آدمای بهتر رو وارد زندگیشون کنند

    شاید خیلی از قوم و طایفه ها باشه که هنوز چسبیدن به اون عقاید گذشتگان خودشون و دارن یکسری رفتوآمدها و سنتهای قدیمی رو حفظ میکنند،اما میبینم خیلی از خانواده هایی رو که بهتر ایمانشون رو نشون دادند،و وقتی که میبینن کسی تو فامیل زیادی حرف زور میزد،یابی احترامی میکرد،خیلی راحت اون رو بوسید و گذاشت کنار و ازون به بعد چه پیشرفت عظیمی رو درزندگیش دیدم،و قشنگ میفهمم ازوقتی که رابطش رو بافلان شخص توی فامیل قطع کرد درهایی از نعمتو ثروت به روش باز شد

    ازوقتی که بیشتر معنای شرک رو درک کردم،بیشتر فهمیدم که چقدر ما یکسری از شخصیتهای غیرقابل تحمل افراد توی فامیل رو بخاطر باورهای بی منطق تحمل کردیم،و اجازه ندادیم که خدا ازون بهترش رو وارد زندگیمون کنه

    خداروشکر تاحدود نسبتاً خوبی دارم تواین قضیه بهتر عمل میکنم و دیگه نخواستم رفتار فلان آدم رو توی فامیلمون تحمل کنم و رفتوآمدم رو باهاش حفظ کنم به این خاطرکه اون فامیلِ منه پس باید هرنوع بی حرمتی رو از اون تحمل کنم

    خیلی خیلی کارکردن روی موضوع شرک نیاز داره که درتمامی جنبه های زندگیمون هروز بهتراز دیروزمون و این لحظه بهتراز لحظه ی قبل عمل کنیم،چون همه ی ما آدما بخاطر همین شرک ورزیدنمونه که جلوی رشدوپیشرفتمون رو گرفته

    من خودم در موضوعی که بارداری دومم یک بارداری ناموفق بود،یکسال طول کشید که بتونم تمامی عوامل بیرونی رو از ذهنم پاک کنم تا به یک آرامش عمیق تری برسم،اونقدر نجوا ها از هرطرف بر من حمله میکردن که نیازداشت برای هر نجوایی یک منطق درست و بجا بیارم و اونو آروم کنم

    خداروصدهزارمرتبه شکر که تونستم خالصانه به درگاه خداوند طلب عفو کنم و خودم رو ببخشم و رنگ خدا رو تو قلبم دوباره پررنگ کردم و تونستم ازونهمه هیاهوی ذهنم نجات پیداکنم و دیگه به خودم قول میدم که هیچوقت نخوام اون عوامل بیرونی رو مقصر این اتفاق بدونم و بجاش روی ایمانو توکلم به خدا کارکنم و فقط و فقط روی خودش حساب باز کنم که‌اون فرمانروای کل کیهانه و با دقت و نظم خاصی داره جهانش رو مدیریت میکنه،ومدیریت من و رسوندن من به خواسته هام برای خدا مثل یک پلک در یک صدهزارم ثانیه بهم زدنه

    استادجان ازتون بی نهایت سپاسگزارم که هربار سخاوتمندانه تر درمورد توحید و آیه های محکم قران لب به سخن می گشایید و انقدر زیبا دارید یکتاپرستی رو ترویج میدید

    خدا بهتون کمک کنه تا همیشه بهترین ورژن خودتون رو برای اونایی که لیاقت شنیدن،درک کردن و عمل کردن دارن ارائه بدید،و من هم جزو اون دسته ازافرادی باشم که نه تنها لیاقت شنیدن این موضوعات باشم بلکه در عمل درزندگیم اجراکنم و زندگی در دنیا و آخرتم رو به بهترین شکل ممکن بسازم

    و همه ی مادوستانِ لیاقتمند از عمل کنندگان واقعی از الگوهایی مثل ابراهیم،موسی،محمد،نوح و بقیه ی پیامبران توحیدی باشیم ان شالله

    خدا یاروهدایتگرتون باشه…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: