درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 1 - صفحه 20

352 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1157 روز

    به خداوندی که فرمانروای جهانیان است

    سلام به استاد عزیز و بانو شایسته عزیز

    خدایا شکرت برای این همه آگاهی و شناخت

    در مورد قرآن و خدا وجهان

    واقعا سخته واسه ما از بچگی بهمون طوری آموختن و یاد دادن که تقریباً نود درصدش ایراد داره

    وحالا بخایم تغییر کنیم به راحتی

    مادرم بخاطر اینکه خیلی‌ مذهبی بود و قانون خاصی داشت ،همیشه بهمون فشار میاورد که نماز بخونین و قرآن بخونین و کلی مباحث مذهبی دیگه

    وشب که مبخابیدیم ساعت سه شب میدیدم مامانم بیدار شده داره نماز میخونه و قرآن میخونه

    وسر نماز چرت میزد ،،قران دستش بود و چشاش بسته شده بود و باخودم گفتم آیا این روش زندگی

    درسته یا نه ،و هیچ وقت مطرح

    نکردم که ناراحت نشه

    و این سخت گیری بی معنا باعث شد هر روز دور تر بشم از خدا و قرآن و دین و همه چی

    و زمانی که رفتم سرکار ودرس و مدرسه ول کردم

    دیگه همه چی گذاشتم کنار و با اینکه

    نبودم بازم مادرم

    پیغام می‌فرستاد که نماز و قرآن یادت نره،،،

    و طوری به ذهن ما عادت داده بودن که وقتی مشکلی داشتی

    نماز بخون و قرآن بخون تا خدا کمکت کنه

    و گاهی اوقات که مشکلی پیش میومد سریع دست به قرآن میشدم و هیچی ازش نمیدونستم فقط کلمات عربی رو میخوندم و تمام

    و زمانی که رفتم خدمت سربازی

    خیلی توی فشار بودم همونجا دوسال ماه رمضان کامل روزه گرفتم ،قران دوبار کامل دوره کردم و نماز کامل خوندم و اوضاع بدتر میشد و بهتر نشد

    تا یک روز گفتم خدایا چرا همه چی

    برعکس پیش میره

    فقط تنها مادرم بود که خوشحال میشد از این روش زندگی من که مثلاً مذهبی هستم

    بعد از خدمت ،همه چی گذاشتم کنار و مسیر خودم رو رفتم ولی بخاطر افکار منفی و احساس گناه همیشه ذهنم درگیر بود و همیشه توی جمع در مورد دین و مذهب درگیری داشتیم و سر دو راهی بودم

    تا زمانی که با سایت استاد آشنا شدم و چندین فایل در مورد قرآن خوندم

    واقعا همه چی تغییر کرد

    خدا رو هزاران بار شکر میکردم که یک نشونه دیدم

    وازهرحاشیه و بحث دور شدم

    قرآن رو بهتر شناختم و نگاهم به قرآن خییییلی تغییر کرد و امید و انگیزه ام زنده شد

    و اون احساس گناه و دور شدن از خدا رو فراموش کردم و یک زندگی جدید با افکار جدید رو شروع کردم

    البته با کلی درگیری باخودم و تمرین و قانع کردن. خودم تونستم تغییر کنم و بپذریرم

    خدا رو هزاران بار شکر که مسیر موفقیت رو در پیش گرفتم و دارم قرآن رو بهتر و دقیق تر درک میکنم

    و اون آموزه های ناقض و بی فایده رو از خودم دور میکنم وبا روش درست پیش میرم

    من فکر میکردم فقط کلمات عربی قرآن هست که تأثیر گذار است و جواب میده

    وحالا که بعد از چندین سال مادرم رو میبینم که

    هنوز همین‌طور به روش قبلی داره پیش میره و اون احساس خوبی که من الان دارم اون نداشته و نداره

    میگم خدایا شکرت که مسیر درست رو در کنار استاد عزیز پیدا کردم

    همین چند روز پیش که اونجا بودم

    چون روزهای چهارشنبه دوره قرآن داشتن و صد در صد مادرم می‌گفت باید بیای چون هر هفته خونه یکی از فامیل هاست و من نمیخاستم برم بخاطر حرف و غیبت های که سر اون کلاس هازده میشه ،

    سه هفته اونجا بودم و خیلی‌ ناخودآگاه و بدون هیچ دلیلی هر سه بار کنسل شد

    به دلایل خیلی‌ ساده

    وگفتم خدایا شکرت نه باعث شد که

    مادرم ناراحت بشه

    ونه باعث شد من احساسم بد بشه

    به راحتی و با احساس خوبی که داشتم مسیر رو تغییر دادم،خدایا شکرت برای این

    مسیر زیبا و آموزنده

    الان دیگه میدونم نماز رو بخاطر آرامش جسم و روح خودم باید بخونم و قرآن رو برای درک بهتر جهان و خدا میخونم ،نه برای ترس از جهنم

    سپاس از استاد عزیز برای این آگاهی های بی نظیر

    واقعا تحسین برانگیز است این مفاهیم قرآنی

    در پناه خدا شاد و پیروز و سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 753 روز

    به نام خدایی که به تنهایی کافیست.

    سلام به استاد عزیزم ومریم جان ودوستانم.

    خدارو هزاران بار شکر برای قرار گرفتن در این مسیر الهی.

    استاد فایلهایی که قانون رو در قران جستجو می کنید وآیه می یارید رو خیلی بیشتر دوست دارم وبارها گوش می دم.

    اوردن ایه قران واثبات قانون جذب در قران بهم ارامش می ده.

    وقتی از توبه پذیر بودن خداوند می گید وقتی می گید از اینکه فقط شرک هست که بخشیده نمی شه عاشق این خدا می شم.

    از توجه به اصل می گید از اینکه کافیه اصل رو یعنی توحید یعنی خداپرست بودن یعنی مشرک نبودن روی کسی جز خدا حساب نکردن وعدم توجه به فرعیات به متشابهات.

    وقتی می بینم برای باورهاتون برای انچه اموزش می دید از قران دلیل می یارید ودلیل ها انقدر محکم وقابل فهم هستند اطمینانم بیشتر وایمانم به خدا قویتر می شه.

    متشکرم.

    خدارا سپاس.

    در پناه خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    سعیده گفته:
    مدت عضویت: 514 روز

    به نام خداوندی که تنهاست وهیچ شریکی ندارد

    سلام خدمت استاد عزیزم آقای عباسمنش ومریم جان گرامی

    وای خدایا هرفایل دقیقا زمانی میاد که بهش احتیاج دارم

    استاد جان نمیدونین وقتی فایل جدید رو دیدم چقدر ذوق زده شدم از خوشحالی تو دام آب میشد

    واقعا شرک بزرگترین مشکل ماست وقدرت دادن به هر کسی وبالابردنش من منتظرم منتظر فایل بعدی

    واستاد جان امروز داشتم چالش خانه تکانی ذهن رو نگاه میکردم که فایل جدیدو دیدم هزار ماشاالله چقدر به نظرم جونتر وزیباتر میاین

    استاد جان بینهایت بابت آگاهی های تمام فایلها ممنونم عمرتون پربرکت تنتون سالم وسپاس فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    زهرا کرمی گفته:
    مدت عضویت: 2755 روز

    به نام ابر قدرت جهان رب العالمین.چ

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان گلم

    قبل از اینکه وارد این مسیر الهی شوم چیزی به اسم شرک نمی دانستم و خیلی هم خودم توحیدی می دانستم چون خداوند خیلی قبول داشتم ولی ذهنم تو خیلی چیزها هم را میدید غیر از خداوند ولی تو بعضی چیزها هم فقط خداوند می دید مثل سلامتی

    با شروع 12 قدم خیلی بیشتر شرک شناختم و هر چه قدر تونستم خودم خالق زندگیم بدانم ورق برگشت مخصوصا تو محل کار که این شرک ها بیداد می کنه کلا آدمی روراست هستم یادم هست اوایل کار وقتی مسول فنی از من درخواستی داشت نمی تونستم و نه می گفتم همیشه شاکی بود می گفت شما هم مثل بقیه بچه ها چشم بگو ولی کار انجام نده و من اصلا این کار دوست نداشتم به خاطر همین همیشه قضاوت می شدم و نگاه بدی به من داشتند از آنجایی که نیاز به توجه تایید داشتم روی اعتماد به نفسم تاثیر می گذاشت حجم کارم زیاد وفیزیکی بود و من اذیت میشدم یادم چندین بار به مسولین گفتم یک نفر برای کمک به من بفرستند نه تنها این کار نکردند تازه شرایط بدتر شد تا اینکه با 12 قدم یک چیزهایی را درک کردم و تونستم حالم خوب نگاه دارم از آن طرف هم یکسره به خودم می گفتم تو خالق زندگیت هستی و روی باورهای کار می کردم دیگه نقش قربانی شدن هم بازی نکردم اتفاقا روز به روز حالم بهتر و شوقم بیشتر میشد و فقط چشمم به خداوند بود و جهان طوری پیش رفت که شرایط کاریم عوض شد و به کار خیلی راحت هدایت شدم من توحید و شرک با پوست استخوان درک کردم وقتی که روی آدم ها حساب کردم چطور چگ ولگد خوردم استاد جان فرکانسش خیلی خوب می فهم حتی دوست ندارم از کسی درخواست کنم البته می دونم این کار خوبی نیست ولی اگر کسی کاری برام انجام بده سریع به خودم می گم حواست باشه خداوند. داره این کار انجام می ده اتفاقا همین امسال هم با تضاعدی سرکار برخورد کردم تو کامنت های قبلی نوشتم سر کولر بود اصلا دوست نداشتم به مافوقم بگم هر چند حقم یک شرایط خوب برای کار کردن داشته باشم همه به من می گفتند برو بگو البته رفتم گفتم نه با احساس نیاز با احساس ارزشمندی خوب شرایط تا حدی خوب پیش رفت ولی دوباره دوباره تکرار شد هر چند من می فهمیدم خداوند می خواهد اعتماد به نفس من بالا ببره و قدرت به خداوند بدهم شرایط بدی بود کنترل ذهن هم سخت بود ولی من با لباس پوشیدن و غیره سعی کردم ذهنم کنترل کنم یک دفعه سوپروایزر آمد اتاق کار ما خود همان همکاری که کوتاه نمی آمد مطرح کرد وایشون هم به جای اینکه حرف درست بزنه گفت به من ربطی نداره و دیگه اصلا حرفی نزدم و سپردم به خدا به خودم گفتم زهر ا این بنده خدا خودش داره به این آدم باج می ده برای تو می خواهد چکار کنه من می دونم که باید از این کار بیام بیرون ولی هنوز اون ایمان نیست و همچنان دارم روی خودم کار میکنم انشالله بتونم راحت قید این کار بزنم بیام بیرون ، می‌دونم روی پول این جا حساب نکنم ولی طبق قوانین که یاد گرفتم می گم اگه باورهام تغییر کنه قطعا شرایط من تغییر خواهد کرد چون با احساس لیاقت وقتی کار کردم یک همکاری بسیار متوقع بود جهان به طرز عجیبی از من جداش کرد من تو این چند سال خیلی رو ذهنم کار کردم و خیلی چیزها را تغییر دادم یک مورد خیلی واضح زمان کرونا با اینکه تو آزمایشگاه کار می کردم تنها کسی که این ویروس نگرفت من خواهرم یکی از پرسنل بودیم آن موقع هم من قدرت به خداوند دادم اگر بخواهم بنویسم خیلی زیاد هست من هر وقت می رفتم مرخصی کارهای روز مرخصی را انجام می دادم بدون هیچ پاداشی این دفعه که مرخصی رفتم به سوپروایزر گفتم که مرخصی حساب نشه گفت نمیشه گفتم پس من انجام نمی دهم به شدت بهم ریخت و حتی تهدیدم کرد ولی من اصلا برام مهم نبود هر چند ذهن من برای اینکه 19 سال کار کردم به هر حال یکم اذیت شدم ولی گفتم باید بتونم نه بگم و نتیجه هم عالی شد استاد جان پنچ سال هست که وام نگرفتم خوب توی مالی جهشی هم نداشتم تا دیروز خواهرم گفت بریم وام بگیریم البته مبلغ کم برای وسیله ای که می خواهیم بخریم ولی من دوست ندارم و می گم روی باورهام کار می کنم تا هدایت بشوم استاد جان من شخصیت خیلی خیلی خوبی برای خودم ساختم و حتما نتیجه این شخصیت الهی را می گیرم

    من از شما سپاسگزارم خدا را شکر بابت وجودتان از خداوند سپاسگزارم من هدایت کرد به این مسیر الهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    Sara Ardavan گفته:
    مدت عضویت: 2118 روز

    به نام خدای مهربانمم

    1.توضیح آیات سوره طه و شعرا:

    بذر توحید، بذر احساس لیاقت بی قید و شرط و باور به خالق بودن مان

    2.تشخیص اصل از فرع

    3.اصولی که راهنمایی است برای قدم برداشتن در مسیر خلق خواسته هایمان؛

    اطمینانی است برای غلبه بر ترس ها و شک و تردید هایمان؛

    منطق هایی قوی در دست ما قرار می دهد برای امکان پذیر دانستن تحقق خواسته هایمان؛

    و اطمینانی است برای باور به خالق بودنمان، درک قدرتی که خداوند برای خلق زندگی دلخواه مان به ما داده است و بهره برداری از این قدرت خلق؛

    4.آگاهی های این فایل، “توحید” را در وجود ما بیدار می کند. توحید به عنوان مفهومی که قدرت خلق را در وجود ما زنده و فعال نگه می دارد، مسیر تحقق خواسته ها را بر ما هموار می کند و غیر ممکن ها را در زندگی ما ممکن می کند آنهم از مسیرهای طبیعی و بدیهی.

    5.قرآن در یک کلمه = توحید

    6.معیاری برای تشخیص قوانین ثابت خداوند در قرآن؛

    7.نشانه های آیاتی از قرآن که، قوانین بدون تغییر خداوند را توضیح می دهند؛

    8.شرک، ظلم بسیار بزرگی است؛

    تنها گناهی که خداوند در قرآن ذکر کرده که نمی بخشد، شرک است؛

    9.شرک به این معناست که ما خدا را قبول داریم اما افراد یا عوامل مهم دیگری هم هستن که در زندگی ما بسیار تاثیر گذارن؛

    10.ارتباط بین توحید، شرک و قدرتی که ما برای خلق زندگی مان داریم؛

    11.نشانه های باور به خالق بودن خودمان؛

    12نشانه هایی از شخصیت توحیدی و شخصیت مشرک؛

    13.چه افکاری از توحید و چه افکاری از شرک نشات می گیرند؛

    14.ارتباط “توحید” با “باور به خالق زندگی ات بودن”

    نکته های من:

    درک قوانین جهان

    1.آیه هفت سوره آل عمران مناسب برای پیدا کردن قوانین

    2.قوانین چطور عمل میکنه و‌هدف سعادت دنیا و‌ آخرتمون

    سیستم خدا چطور!

    3.تکرار منطق های قرآن «الگوها و حرفای منطقی»

    4.خود قرآن‌میگه ما این کتاب رو آسون کردیممم

    5.بدون پیش زمینه قرآن رو بخونیم

    6. اطمینان قلبی که داری مسیر و درست میری

    7.معنای قرآن در یه کلمه:

    توحید، یکتاپرستی

    8.شرایط پیامبر: خدا با شرایط اون لحظه تو ، توانایی ، اهداف و خواسته ها داره تو رو راهنمایی میکنه«کوتاه ترین ، سریع ترین و بهترین مسیر رو میگه»

    پس در مورد مسایل قرآن شرایط تغییر کرده مث شراب اولش خوبه ولی مردم زیاده روی کردن گفته ممنوع

    گوشت خون خوک مردار و حیوان به نام غیرخدا همون میگه اگه تو‌شرایطی بودی برای زنده بودن بخور

    9.با توجه به شرایط آیات تغییر کرده

    میگه یه سری چیزا رو حلال کردیم برای گذشتگاه حرام بوده

    10.یه سری چیزا هس تغییر نکرده در قرآن که قوانینِ : دنبال درک قوانین باشیم

    11.قوانین: بارها و بارها و بارها تکرار شده برای زندگی بهترمون برای سعادت و خوشبختی دنیا و آخرتم

    12.اصل بذاریم برای اصل در هر چی اصل قرآن رو‌عمل کن حالا صوت و اینا اگه فرصت بود و دوست داریم

    اصل همیشه اولویته

    13.اگه سمت گناه کبیره نریم خدا بقیه رو‌میبخشه

    14.مثال از طبیعت زده که درک م از قرآن میره بالا

    15.در سوره شعرا داستان موسی

    در سوره طه همون داستان میگه با تفاوت عظیم:

    سوره شعرا آیه 10:

    موسی بیا به نزد قوم ظالم«قوم فرعون و بگو آیا تقوا ندارید؟»

    چرا میگه برو سراغ قوم فرعون

    چرا میگه قوم ظالمی هستن

    میشه نگاه کرد قومش ممکن ظالم نباشن

    13لقمان :پسرم به خدا شرک‌نورز که شرک ظلم عظیمی«چون قوم فرعون شرک ورزیده»

    این نگاه چون قوم فرعون فرعون رو خدا میدونیته مث کسی که رو کسی حساب میکنی که اگه نباشه شرایطمون نامناسب میشه یا بهش نیازمند باشیم«عاطفی مالی سیاسی هر چی»یا او می تونه زندگی رو خراب کنه یا اون می تونه تاثیری در زندگی م بذاره

    هر بار این فک باشه شرک پس حواس مون جمع

    هرنگاهی که قدرت بده شرک یا کسی نباشه من فلانم نع

    درونی کردن خودارزشمنذی مون در جریان ایجاد احساس عالی درونی مون

    شرک ینی خدا رو قبول داریم ولی ادمو افراد دیگه تاثیر دارن

    خدا از روح در ما دمیده و من خالقم خالق زندگیمم و خدا قدرت خلق کنندگی داده بهم و با تکرار و باور به خالق بودن ینی توحید میادنعمتاو ثروتای فراوان دریا زمین و آسمان ها برای منن در تسخیر شما در آوردیم

    $@باور پرقدرت متطقی در توحید باور اینکه من دارم اتفافات رو رقم میرهنم

    نیازی نیس کسی هوای مو داسته باشه

    نیازی نیس به کسی باج بدم نیازی نیس از کسی حساب ببرم

    نیازی نیس بترسم

    نیازی نیس به کسی التماس کنم

    بیام باورهامو درس کنم

    زمانی که داری به خالق بودنم فک میکنم دارم توحیدی عمل میکنم

    باورخالقزبودن نگران تهدید نیس، ریسس جمعور کیه ، کمک بکن نکن نداریم

    من خلق میکنم و خدا منو هدایت میکنه

    من نیازی ندارم کسی پول قرص بده من خودم ارزش آفرینم

    من خالقم

    من میتونم آنچه میخواهم در زندگی خودم‌رقم بزنم وقتی فک‌کنب کسی باید باشه تا زندگیم تفییر کنه

    نیازی به وابستگی نیس

    $راحت باش خدا افراد مناسب رو برام میاره تو دل ها رو برام نرم میکنی

    و احساس آرامش و اطمینان قلبی درونم

    واقعا چه حد از باور هس که تا این حد آرامش قلب و اطمینان برام

    زندگیم در تمام جنبه ها تغییر میکنه با این باور توحید و یکتاپرستی

    ادامه شعرا

    موسی در کاخ فرعون بزرگ میشه بعد کسی رو میکشع حالا میگه برو سراغ قومت فرعون در ذهن به نظر نشدنی همین که خودمون بخوایم تصمیم بگیریم و به نظر نشدنی ممکن باشع مث تحقیقم

    خدا میگه

    میگفتن من میرم آمریکا و فلان من اول باورم نمیشه

    ولی وقتى زاویه نگاهم مناسبه هدایت ها میاد و به

    باود داریم به خالق زندکی مونیم

    باور داریم به هدایت الله

    هدایت میشیم

    خدا قدم به قدم راه ها رو نشون میده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    فریبا صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1942 روز

    سلام و درود استاد جان

    چقدر این فایل ارزشمند و قابل تامل بود ،از شما سپاسگزارم

    استاد جان نکته جالبی که شما درباره کاپیتان روسی گفتید جالب بود ،

    هدایت هزاران نفر من جمله خود من به تامل در ایات قران از طریق دست خدا (شما) اتفاق افتاد و منبع این هدایت از رفتار خوب و نیک ان کاپیتان روسی بود که شما رو در یک مسیر هدایتی، به سمت خواندن قران هدایت کرد..

    واقعا فکر کردن به این مسیر میتوان راهنمودی باشه که خداوند هزاران هزاران راه داره برای اینکه نفری را هدایت کنه.

    سپاسگزارم استاد جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    یاسمن زمانی گفته:
    مدت عضویت: 2395 روز

    به نام خدای یکتا

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانو و هم خانواده ای های نازنین

    خدایا شکرت که در این لحظه منو کشوندی پای لپتاپ تا بعد از مدت ها کامنت بنویسم.

    استاد جانم من خوشبختم که به سمت شما هدایت شدم، به این سایت، به این آگاهی ها، به این اعضای دوست داشتنی سایت که خوندن کامنت هاشون آدم رو سرمست میکنه.

    خدا را شکر که سالم و سلامت هستم، اعضای بدنم درست و با هماهنگی کار میکنن و باعث میشه من بتونم فعالیت های متنوع داشته باشم.

    خدا را شکر که شب ها خواب راحت و عمیقی دارم.

    خدا را شکر که به راحتی هوای تمیز و سالم نفس میکشم.

    خدا را شکر که روزهای گرم و آفتابی رو تجربه می کنم و ازش لذت می برم.

    خدا را شکر که یه خانواده ی فوق العاده دارم، با اینکه از لحاظ فیزیکی خیلی از هم دور هستیم ولی دلامون به هم نزدیکه و هم فکر هستیم و هر روز از هم صحبتی هم لذت می بریم.

    خدایا شکرت که عزیز دلی دارم که باهم وقت میگذرونیم و به هم احساس خوب میدیم و رابطه ی قشنگی داریم.

    خدایا شکرت به خاطر کار و درآمدی که دارم و اینکه مایحتاج زندگیم رو به راحتی تهیه می کنم.

    خدایا شکرت به خاطر دوستان خوب و هم فرکانسی که دارم و آرامش و حس خوبی که از پیام هاشون دریافت می کنم.

    خدایا، ظرفم رو بزرگ تر کن تا سهم بیشتری از باران رحمتت دریافت کنم!

    رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ

    پروردگارا، دل های ما را بعد از اینکه ما را هدایت کردی و طعم شیرین هدایت را به ما چشاندی (به واسطه ی افکار خودمان) منحرف نگردان و از سوی خودت رحمتی به ما ببخش که تو بسیار بخشنده ای!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  8. -
    مهدی ملکی گفته:
    مدت عضویت: 1136 روز

    به نام خدا

    سلام استادعزیزجان جانان عاشقتم من

    سلام خانم شایسته عزیزوهمراهان گرامی

    درک قوانین جهان درقرآن کریم

    خداوندا آنگونه که پدرمادرها درکودکی باما مهربان بودن تونیز با آنها مهربان باش

    ازپدربهشتیم یه کتاب قرآن بهم رسیده حدوداً تاریخ چاپش اردیبهشت 1329هستش تهران خ بوذرجمهری اونجورکه شنیدم خودش تقریبا 30 سالش بوده خریده بدون ترجمه هستش فقط بالاگوشه کتاب خوب،بد؛فارسی نوشته برای استخاره کردن وپدردرمغازه صبح شب نصفه شب دائماًقرآن میخوندن واون کتاب دسته من بعدتقسیم ارث میراث سال 74 که من 15 سال

    داشتم یه حسی گفت ازداداشت اون کتاب قرآن بگیراوناکه مطالعه نمیکنن نگفتم تا سال تقریبا 90یه روز به زن داداشم گفتم اون کتاب قرآن رو بدین به من وبنده خداتقدیم کردوالان دست منه هروقت میبینم بوس میکنم برگهاشودست میکشم روچشام صورتم ویه حسه خوبی بمن دست میده بوی کاغذهم میده همین واصلاازبچگی به استخاره اعتقادی ندارم میگم اینا همش کشکه چراچون اصلاًترجمه نشده حالاخودم که سال 81ازدواج کردم یه کتاب قرآن هدیه دا دن ترجمه الهی قمشه ای هستش ترجمه اونارواز81 میخونم مثل یه خاطره همین خدایا شکررررررررررررررررر

    سپاسگزارم که ماروبااستادعزیزآشنا کردی وازقرآن لذت میبریم همینه که خانم شایسته عزیز میگن شما استادتشخیص اصل ازفرع هستین ؛ استادمادرمن سوادنداره 4صبح که تقریبا هروزبیدارمیشه من دیدم قرآن روبرگ میزنه ودست روش میکشه وروصورتش ،چشماش میگه قرآن میخونم مثل من که ترجمه کتاب قدیمی رونداره خوب اینا برامن درس داره،

    دنبال خاطره نباشم . اگه هم باشم درمسیرخواسته باشه.

    طبق عادات گذشته ها زندگی نکنم یعنی اطاعت کورکورانه.

    آنلاین باشم مثل کتاب قرآن درهرلحضه فرکانسم بالاترمیره خدایاشکروسپاسگزارم.

    استادمن همین جاتعهد میدم بعدازتمام شدن بدهی هام به امیدخدادوره های قرآن روازشما تهیه کنم ودرک روازقرآن به روزرسانی کنم خدایا شکروسپاسگزارم برای تعهدی که عطاکردی وبه انجام رساندی خدایا برای نعمت بزرگ که دراین سایت عضو هستم شکروسپاسگزارم استادفایلهای به ظاهررایگان سپاسگزارم منتظرقسمت های بعدی هستیم به امید الله یکتا…استاداستادان ازشما سپاسگرارم عاشقتم منننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  9. -
    م امیری گفته:
    مدت عضویت: 2436 روز

    سلام و خدا قوت به شما استاد عشق و مریم عزیز و همه رهروان مسیر عشق و آگاهی

    این ردپا رو میذارم که باز برگردم و ببینم کجا بودم

    من بعد از 2 بار و نصفی که احساس لیاقت رو کار کردم امروز صبح به این نتیجه رسیدم که برگردم و از اول دوره رو استارت بزنم

    چون متوجه شدم تموم کردن دوره، احساس لیاقت من رو بالا نمی‌برد بلکه عملگرایی و تعقل و در بطن دوره بودن هست که احساس لیاقتم رو بالا میبره

    دلایلی که باعث شد برگردم این بود که

    همسر دارم ولی هیچچچچچچ تصویری از رابطه عاشقانه ندارم

    شغل دارم ولی هیچ تصویری از نحوه، مکان و چرایی خرج کردن پول ندارم

    نیازهای زیادی برای برطرف کردن دارم ولی توانایی مطرح کردن و درخواست پول از همسرم ندارم

    کارت همسرم دستم هست میرم تو فروشگاه، لباس فروشی و….

    برای دخترم بدون سقف خرید میکنم ولی برای خودم( که انقد هر بار خواستم خرید کنم نیاز هام زیاد بوده که نمیدونستم از کجا شروع کنم), نمیتونم

    دستم نمیره

    میترسم که پول بدم خرید کنم باهام دعوا بشه که چرا برای خودت خرید کردی

    ازدواج کردم، ولی نمیدونم از روابط عاطفی که دارم چی می‌خوام

    تصور میکنم که اگه زیاد بهم محبت شه یه آن ذهن آلارم میده که بهش وابسته میشی و نمیتونی مسیر کمال رو طی کنی

    گاهی اوقات که رفتارها گاها با بی احترامی، توهین و حرمت شکنی همراهه، ناراحت میشم دلم میگیره میفهمم وابسته ام

    می‌دونم باید مطرح کنم که از فلان رفتارت ناراحتم

    ولی بسختی مطرح میکنم

    1. فک میکنم اگه بگم دیگه خیلی آدمی هستم که مته به خشخاش میذارم(بخاطر احساس عدم لیاقت)

    2.میگم نکنه مطرح کنم باز حرفی ، رفتاری بکنه که ناراحت تر شم

    …..

    پول می‌خوام ولی روم نمیشه بگم چون احساس لیاقتم جای کار داره

    …..

    با توجه به حرف های استاد متوجه شدم

    من مشرکم

    من قدرت زیادی رو به همسرم میدم

    رضایت و نارضاییش مقدم بر رضایت و نارضایته خودمه

    اخیرا مادر شوهرم مریضه

    و من بسیار غرق در خانواده ی همسرم هستم

    در شرایط یکسان همسرم، خودش، ارامشش، حوصله اش، کارش، خوابش و…. بسیار براش مهمتره و اگه والدین من کاری داشته باشن و… از هون ابتدا انقد خودش تو اولویت بوده که من که همسرشم هم، دیگه روش حساب باز نمیکنم،

    اما من بخاطر شرکم برعکس هستم

    چون میترسم ناراحت شه

    چون میترسم دعوام کنه

    چون میترسم اخم کنه

    چون حرف کردم برام مهم

    بهمن دلیل غرق در خانواده اشم

    مریض داری، مهمون داری و….

    و انقدددددد تو ذهن خودم این مراقبت از والدین همسرم و… رو برای خودم واجب می کنم که همین فرکانس از بیرون دریافت میشه و کار من وظیفه تلقی میشه

    من آزمون دارم و هفته قبل و این هفته که همسرم رف به مادرش سر بزنه، نرفتم

    چون بار دومه که رفته و من نرفتم کلا آشوبم

    حالم مساعد نیس

    همش تو فکرم نکنه….

    …..

    اتفاقا بخاطر احساس لیاقت این کار رو کردم

    با خودم گفتم تا کی غرق باشم

    تا کی کاسه داغ تر از آش شم

    بابا اصلا به تو چه ، مادر خودشه عزیزم

    تو چرا هی بری، بیای، خودش بچه داره به تو چه قشنگم

    چرا از نظم مطالعه آنت میخوای بزنی و….

    من مشرکمم

    من نسبت به همسرم شرک دارم، میپذیرم.

    در حالیکه معجزات زیاد از توحید دیدم اماااا مشرکم

    استاد سپاس فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  10. -
    نیلوفر مرادی گفته:
    مدت عضویت: 872 روز

    به نام خداوندی که از رگ گردن به من نزدیکتر است

    سلام به استاد توحیدی خودم و سلام به خانم شایسته عزیز

    استاد گرامی از وقتی که با شما آشنا شدم با خدای خودم دوست و رفیق شدم.

    از وقتی که فهمیدم خودم خالق زندگیم هستم، چه اتفاق های زیبایی واسم میفته دیگه نگران هیچی نیستم

    هر چیزی که بخوام رو می‌تونم خلق کنم

    خدا همه کار واسم می‌کنه

    استاد عزیز وقتی که گفتین شما روی خودت کار کن ، جهان تو رو از آدمای اطرافت که تو مدارت نیستند جدا میکنه،

    من میگفتم چه طوری؟ ما که خونه زندگی و کارمون اینجاست چطور جدا می‌شیم ؟

    الان به لطف الله در حال جمع کردن وسایل خونه هستم واسه مهاجرت به شهری که دوست داشتم برم

    به سادگی، به راحتی آب خوردن واسم جور شد. چون فقط از خدای خودم خواستم از صمیم قلبم.

    از وقتی هر روز توی سایت هستم و خودمو به آموزش های شما بستم به خداوندی خدا قسم همه چیز معجزه وار پیش می‌ره. پیشنهاد کار خوب به همسرم از طریق دستان خدا

    در صورتیکه من چند ساله میخواستم این کار واسش جور بشه ، ولی روی بنده خدا و آشنا حساب کرده بودم و هیچ اتفاقی نیفتاده بود.

    ولی از وقتی که توکل کردم و به چه طوریش کاری نداشتم، به راحتی همه کارها داره درست میشه

    این مدت در حال جمع آوری بودم و نتونستم بیام تو سایت، داشتم دق میکردم که فاصله گرفتم

    ولی زود یادم اومد که روی ناخواسته تمرکز نکنم و کمتر بگم من فایل های جدید خونه تکونی ذهن رو ندیدم ، با وجود اینکه واقعا خسته هستم و ساعت نزدیک به 2 شبه هدایت شدم به خوندن چند تا از کامنت دوستان و من حتی نتونستم فایل رو گوش کنم چون هدفونمو ور داشتم، ولی باز هدایت شدم واسه کامنت نوشتن

    به لطف خدا دارم میرم جایی که جز خدا کسی رو اونجا ندارم . ولی خیلی ریلکس و آروم هستم چون فقط خدا واسم کافیه و از خدا یه خونه خوب با قیمت خوب و صاحب خونه خوب میخوام نزدیک مدرسه هم باشه با بهترین همسایه‌ها و میخوام خونه خودمون به بالاترین قیمت به فروش بره و به زودی یه خونه سه خوابه تو بهترین محله بخرم ان شاالله

    استاد عزیزم، خانم شایسته عزیز سایتون مستداااااام

    در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      بهاره صرام گفته:
      مدت عضویت: 1233 روز

      سلام عزیزم نیلوفر جان

      چه حس خوبی گرفتم از کامنتت اول صبحی (به همراه لبخند)

      چقدر ذوق کردم واسه اون قشمت نوشتت از وقتی توکل کردم و به چطوریش کاری نداشتم همه کارها داره درست میشه ،

      با خوندنش منم به خدا گفتم از تو مشتری های قابل احترام و بزرگ و ارزشمند میخوام نه هیچکس دیگه ، به تو توکل دارم .

      نیلوفر جان مطمعنم که بهترین اتفاق ها با این تغییر و جابه جایی واست میفته و بهترین ها در راهه مطمعن باش و برو جلو ،

      توکل به خودش فقط که بالاترین قدرت هاست .

      ممنون ازت به خاطر کامنت قشنگت .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        نیلوفر مرادی گفته:
        مدت عضویت: 872 روز

        سلام بهاره عزیز

        ممنون و سپاسگزارم به خاطر محبتت

        داستان هدایتت رو خوندم، واقعا ما که هدایت شدیم به این سایت، هر کدوم به یه روش متفاوت، لیاقت بهترین زندگی رو داریم فقط باید آموزش‌ های استاد رو مثل وحی منزل بدونیم و به اونها عمل کنیم و در آخر به خداوند توکل کنیم .

        امیدوارم که ایام به کامت باشه و همون طور که خواستی، خداوند بهترین مشتری های بزرگ و ارزشمند و قابل احترام رو واست بفرسته.

        امیدوارم همیشه بدرخشی

        در پناه الله

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: