مقدمه دوره «راهنمای عملی دستیابی به رویاها» - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)

به نام خدای که می خواهد ما به همه ی خواسته هایمان برسیم خدایی که ما رو دوست داره و دوست داره که ما به تمام آرزوهایمان برسیم چون که تمام خواسته های ما معنویی چون که به اوبیشتر نزدیک می شویم او را بیشتر درک می کنیم چون که به گسترش جهان کمک می کنیم چون که ما با رسیدن به خواسته هایمان جهان رو متحول می کنیم

سلام به همه ی عاشقانه به خانواده استاده عباس منش و سلام صد سلام به استاد عزیز و خانم شایسته گرامی

روز 29 از روز شمار تحول زندگی

خدای من واقعا هرروز داره تحول در زندگیم این دوره در من ایجاد میکنه هرروز دارم حسم می کنم که دارم توانا تر میشم قدرتمندمیشم ثروتمند تر و موفق تر میشم

از زمانی که وارد این سایت شدم و شروع کردم به گدش دادن دانلود های رایگان و هرروز تمایل بیشتری در من ایجاد شد که همراه بشوم با این سایت و هرروز در من شوق و ذوق ایجاد می کرد و هرروز مشتاقتر می شدم چون این سایت مرا از تاریکی و گمراهی به روشنایی آوردچون ابتدا وقتی وارد این مسیر شدم یواش یواش روزنه هایی از روشنایی دیدم و همون باعث شد مصمم تر بشوم و و تایم بیشتری بزارم و بیشتر تو سایت باشم چون احساسم هرروز بهتر و بهتر میشد و احساس آرامش و شادی در من شروع دوباره به جوانه زدن کرد

و الان که نزدیک به به دوسال میشه تقریبا تو این سایت هستم

شاید از نظر مالی زیاد رشد نکرده باشم هر چند در همین مدت کلی بدهی هامون رو پرداخت کردیم قسط هامون رو پرداخت کردیم خداروشکر چند وقتیه بوی پول خیلی داره نزدیک میشه و داره هرروز بیشتر وارد زندگیم میشه

اما از لحاط رشد شخصی خیلی خوب بوده از لحاط عزت نفس

از لحاط رابطه با همسرم عالی شده از لحاط رابطه با بچه هایم و اینکه دیگه نگرانشان نیستم و من یاد گرفتم که من مسول زندگی خودم هستم دیگه کمتر کار به کار کسی دارم

از دوره 12 قدم که خداروشکر هدایت شدم و این دوره فوق العاده رو خریداری کردم همون جا تعهد دادم که دیگه فقط به حرف های استاد گوش بدهم و با تمام وجودم سعی خودمم رو کردم و دارم می کنم بارها خیلی بودند که به من می گفتند که این کتاب رو بخون خیلی کمک می کنه برای موفقیت و ثروت و یا می گفتند این دوره از فلان استاد هست و یا این کانال هست من با خودم می گفتم فقط استاد عباس منش

و یا می گفتند این کارها رو بکن فلانی گفته کلی ررزق و روزی تون زیاد میشه راستش الان تو ایران تو منطقه ما یک کسانی هستند که دوره برگزار می کنند و میگویند تو خونه هاتون شمع روشن کنید یا سفره برکت پهن کنید

مثلا نمک بزارید و برنج و گندم و از این حرف ها که کلی برکت وارد خونه و زندگیتون میشع

وبه من هم گفتند من هم گفتم من اعتقادی به این حرف ها ندارم ولی دیگه به اونها هم کار نگرفتم که بخواهم توجیه شان کنم

خلاصع من فقط سرم رو انداختم پایین و همین مسیر رو دارم با تمرکز می ایم جلو و یک جورایی هم جواب گرفتم

الان بیشتری ها می دانند که من فقط حرف استاد عباس منش رو قبول دارم و الگوی من ایشون هست و اول ها که وارد این سایت شدم خانوده ام همراهم نبودند اما یواش یواش دیدن که من دارم ادامه می دهم و احساسم خیلی بهتر شده و روحیه ام عالی شده اونها هم همراه شدن با من خداورشکر

خواسته های زیادی دوباره در من شکل گرفته و ایمان دارم که بهمشون می رسم چون هر خواسته و آرزویی که در دلت بیاد مطمئنا ما توانایی اون رو داریم و لیاقتش رو داریم همین جمله خیلی وقتها من رو امیدوارتر کرده و با ایمانتر

تو این مدت یکی از خواسته های بزرگم که تو زندگیم داشتم این بود که دختر م چشم هایش خوب بشه چون هر سال درجه بینایی چشمش بالاتر می رفته و از بچگی دخترم با عینک بود و همیشه می گفت مامان برای چی من عینکی شدم و حس خوبی نداشت ولی من او را دلداری می دادم و می گفتم خداورشکر کن که بینا هستی و عینک می توانی استفاده کنی اما همیشه دوست داشتم که یک روز بیاد که دخترم رو بدون عینک ببینم

23 سال با عینک هر چند هزاران بار خدا روشکر می کردم چند سال پیش پیش دکترش که رفتیم گفت نمیشع دختر شما رو عمل کنیم دلایل پزشکی خودش رو داشت تا اینکه با هدایت های خدواند پزشک دخترم رو عوض کردیم هرچند من اونجا اصلا از هدایت و قوانین سر در نمی اوردم و تو مسیرش نبود ولی با تمام اینها همیشه سعی می کردم مثبت اندیش باشم و شکر گزار که رفتیم پیش اون پزشک و ایشون گفتن شدنیع به احتمال زیاد اما در سن 24 یا 23 سالگی

اگه قرینه چشمش خوب باشد احتمال 50 تا 60 درصد رو بهمون داد

همین حرفش دلگرمی شد کار ندارم تا اینکه وارد این مسیر شدم و وارد یاد گرفتن قوانین که اگه خواسته واسه تو غیر ممکنه واسه خدا کاری نداره ممکن ها رو که انسانها انجام می دهند خدا متخصص غیر ممکن ها است و یاد گرفتم که همه خواسته های ما معنوی هستند

از زمانی که همراه دوره های استاد شدم روی این خواسته ام بیشتر متمرکز شدم و دختر برای خودش تو لب تابش چند عکس از خودش که بدون عینک بود گذاشتع بود و چند تا عکس تو اتاق خودش و اتاق من که. بدون عینک بود روی دیوار زده بودیم و اره این شده بود جز بزرگترین خواسته من

و بارها تصویر سازیش می کردم واقعا درجه چشم دختر خیلی بالا بود

دوستان سرتون رو بدرد نیاورم و راستی هزینه عمل چشم های دخترم بالا بود و بعضی وقتها نجوا می امد از کجا ما که بیمه نیستیم یا بیمه تکمیلی از کجا می خواهی این همه پول جور کنی ولی باز من می گفتم خدا خودش ردیف می کنه

و دیگه جوری این باور رو ساختم که ما رفتیم دکتر و گفتع میشع عمل کنیم و پولش هم جور شده که هیج هنوز پول اضافه هم میارم تو کارتم باور کنید همین رو همش می گفتم همین رو می نوشتم و تکرار می کردم و جوری بود که حسم خوب بود

اره از جایی که فکرش رو نمی کنی خدا برات درست میکنه من این رو بارها دیده و دوباره هم برام تفاق افتاد. الان که دارم این ماجرا و خواسته ام رو می گویم صورتم از اشک خیس شده

دوستان از جایی که فکرش رو نمی کردم اول ابانماه همین امسال 1402 به همسرم گفتم به دلم افتاد که دخترم رو ببرم واسه آزمایش چشم پزشکی همسرم هم نمی دونم چطوری شد که گفت ببرش تو اقدام کن پولش می رسه انشالله

و ما با دخترم رفتیم و خدا شاهد همه چیز هدایتی بیمارستان بهترین بیمارستان که جز بهترین بیمارستان خاورمیانه است رفتیم من که نمی دونستم بعدا متوجه شدم واقعا بهترین پزشکان و پرسنل ها و بهتر تجهیزات پزشکی و بعد باز بصورت هدایتی من فقط می گفتم خدا خودش هدایتم می کنه به بهترین پزشک و بهترین دستان خودش هدایتمان کرد

و همه چیز بصورت معجزه وار جلو رفت و ما عکس برداری و بینای سنجی رو انجام دادیم و پیش دکتر که رفتیم بااین که درجه چشم دختر بالا بود و دکتر گفت که درجه چشممش بالای ولی میشه راه داره البته قبل از اینکه وارد اتاق دکتر بشویم تو نوبت که بودیم یکدفعه اصلا یک صدای در درونم بهم تبریک گفت گفت مبارکت باشه

تو به خواسته ات رسیدی همون جا با خودم گفتم این چه صدای بود اصلا حالم یک جوری شد

تا اینکه رفتیم پیش دکتر و ایشون گفت میشه جواب مثبت رو داد وای که چقدر خوشحال شدیم گریه می کردیم و اونجا اون صدارو بیشتر درک کردم که اون خود خدا بود که بهم تبریک گفت و گفت مبارک باشه

بعد با همسرم تماس گرفتم و اون ها خیلی خوشحال شد و گفت تا اون روز عملش پولش جور میشه تو رزو کن و باز بصورت هدایتی روز عمل چشم دخترم افتاد روز تولدش 28 ابان

دیگه همه چیز هدایتی همه چیز معجزه در معحزه و بارها خداورشکر کردم

و اکنون چند ماهی هست که هر روز دخترم رو بدون عینک می بینم و هر لحظه این پدید زیبا رو شکر گزاری می کنم و تو دفترم ثبتش کردم

اره ما با این خواسته مان کلی به گسترش جهان کمک کردیم کلی تحول ایجاد کردیم

و خداروشکر می کنم که این خواسته ام شکل گرفت خیلی راحت و خیلی راحت هزینه اش جور شد و حتی پول اینقدر تو کارتم مونده که جشن براش گرفتیم همون جور که خواسته بودم اتفاق افتاد

واقعا هر لحطه به این قوانین بیشتر ایمان می اورم و اینکه خالق زندگی خودمان هستیم

و اینکه هیج خواسته ای بی پاسخ نمی ماند به شرط ایمان و اینکه طبق سنت خداوند پیش برویم

خواستم این اتفاق زندگیم و این خواسته ام رو این جا بازگو کنم که هم ردپایی از من در اینجا بماند تا چند سال دیگه که بیام نگاه کنم و دوباره یاد اوری بشه برام هر چند سعی می کنم که همیشه شاکر بمانم

و از شما دوستان عزیز سپاسگزارم که کامنت من رو خوندید

و از استاد عزیز و خانم شایسته که هر لحظه مرا به مسیر روشنایی و ثروت و سعادت هم در این دنیا و سرای اخرت هدایت می کنند