مقدمه دوره «راهنمای عملی دستیابی به رویاها» - صفحه 40
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2016/12/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-12-09 10:34:432020-08-28 11:02:29مقدمه دوره «راهنمای عملی دستیابی به رویاها»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به همه ی دوستان بخصوص به استاد عزیزم و مریم خانم نازنین
خب من میخوام به درآمد بیشتر برسم و از این فایل متوجه شدم باید با همین روشی که به خواسته ی قبلیم یعنی درآمد کنونیم رسیدم، پیش برم فقط متمرکزتر و متعهدتر!
حالا این روشی که من بهش عمل کردم چه اون موقع که استاد رو نمیشناختم (ناآگاهانه) چه الان که استاد رو میشناسم (آگاهانه) چی بوده؟ قانون سه ت
تمرکز، تجسم، توکل
تمرکز: روی اون موضوع خود به خود باعث میشه به حواشی و مسائل الکی توجه نکنم (یجورایی همون کنترل ورودی ها)
تجسم: باعث میشه حس داشتن اون خواسته رو تجربه کنم و ادامه بدم
توکل: باعث میشه ترس رو از بین ببرم و بدونم که توی مسیر یه نیروی قوی و برتر همراه و مواظب منه. این توکله باعث میشه من ایمان داشته باشم که به خواسته ام میرسم خدا میرسونه، در واقع این قسمت سوم هست که باعث میشه من بتونم دو قسمت قبلی رو انجام بدم.
خدایا شکرت که تو همه چیییزی
به نام خداوند مهربان
سلام به همگی عزیزانم
سپاس گزار خداوندم بابت دومین سالگردم داخل این سایت بهشتی
سپاس گزارم بابت حرکت درمسیر عشق الهی
سپاس گزار خداوندم بابت درکی که از این فرصت شیرین زندگی به من عطا کرد
سپاس گزارم خداوندم بابت حضور در جمع دوستانی که عنایت خاص خداوند شامل حالشان و شامل حالم است که در این فضا هستیم و لیاقت سپاس گزاری بابت نعمت هامونو خداوند به ما عطا کرده .
میخوام از احساس این روزای خودم بگم
خدایا تو بگو تا بهتر بنویسم و روان تر
دیروز دیدم که تو پروفایلم زده دوسالگرد
،به جرات میتونم بگم که در این دوسالی که در این فضا هستم ،نه یک بار ودوبار بلکه هزاران بار و بیشتر از اندازهی کل عمرم من زندگی کردم
چون غرق عشق خداوندی بودم که در تمام زندگیم اینطور نشناخته بودمش
چون صدای استادی توی گوشم بود که به معنای واقعی الگوی ایمان و توکله برای من ،
دوسال با احساس قدرت در بیشتر مواقع و اوقات زندگی کردم ،با احساس دارا بودن و بی نیاز بودن و چقدر نعمت وارد زندگیم شد
چه اشک ها که نریختم از خوندن کامنت های دوستای باعشقم ،چه هم زمانی ها که تجربه کردم و غرق در اشک شوق و احساس خوب شدم ،چقدر خداوند رو در وجودم در اکثر مواقع حس کردم و سرشار از یقین و اطمینان شدم
الهی صدهزار مرتبه شکرت
احساسی که این روزا دارم اینجوریه که قشنگ احساس میکنم که خیلی از مدارهای پایین فاصله گرفتم و دیگه به غیر از کار کردن روی خودم و احساس خوب داشتن و حرکت درمسیر رویاهام همه چیز رو وقت تلف کردن میبینم و میدونم ،
احساس میکنم که یه راهی رو اومدم که هیچ راه برگشتی نداره و این هم ترس داره برای من و هم سپاس گزار خداوندم که معنای حقیقی زندگیم رو درک کردم و دارم رویاهامو دنبال میکنم ،
ترس داره از اینکه نرسم اما ایمان خیلی بیشتره
و وقتی که فک میکنم که تنها کاره من کار کردن روی خودم و متعهد بودن به ساختن و تکرار باورهای قدرتمند کنندس و ادامه دادنه و خداوند قدرت خلق زندگیمو به من داده و برگی بی اذن اون بر زمین نمی افته ،قلبمارومه
این چند روز احساس عجیبی داشتم و از برخورد با دوستانی که بعد از یکسال دیدمشون و یه صحبت هایی داشتم باهاشون ،دیدم که چقدر فاصله زیاده ،
اونا سقف ارزوهاشون کجا و من کجا ؟؟؟
نه اصن سقف آرزو ،اونا کجای کارن و من کجا ؟؟؟؟ یا بهتره بگم اونا کجا و ما کجا ؟؟؟؟
میخوام اعتراف کنم
من این چند روزه دیگه با تمام وجودم و بدون هیچ شک و تردیدی به این پی بردم که دیگه نمیخوام برای امرار معاش زندگی کنم
من نمیخوام یازده ماه کاری رو انجام بدم که ازش متنفرم اما به خاطر پولش انجام بدم به امید اینکه سالی یه ماه برم مسافرت و حالا به هر نحوی و با لذتهایی که بسیار زود گذره و بخوام با یک چیزی بیرون از خودم حالمو خوب کنم ،
من میخوام از تک تک لحظات زندگیم ،این فرصت شیرین که وقتی راجب زندگی و فرصت شیرین نوشتم ،اشک تو چشمام حلقه زد ،نهایت استفاده رو ببرم ،دوس دارم از تک تک این لحظات ناب لذت ببرم و غرق در وجود خداوند باشم و اشک شوق بریزم برای نعمت هام ،دوس دارم از لبخند مادرم از لبخند با اخم پدرم از سلام و احوالپرسی انسانهایی که دوسم دارن و منم عاشقشونم لذت ببرم ،دوس دارم در مسیر علایقم حرکت کنم و پدرو مادرمو بی نیاز کنم از مادیات ،دوس دارم وقتی پدرم و مادرم توی ویلای چند هکتاریم دستاشونو با لبخند باز کردن تا نوه هاشون بپره بغلشون ،اون صحنه رو تماشا کنم و لبخند بزنم ،فارغ از تمام دغدغه ها ،دوس دارم زندگی بسازم که هم از مسیرش وهم از لحظه به لحظش لذت ببرم و هم چنان ریشه ی فقر و بزنم که انگار هیچوقت من وخونوادم کمبودی نداشتیم و دوس دارم انقد غرق ثروت و نعمت باشم که یادم بره که من یه زمانی دغدغه ی تغذیه باشگاه رو داشتم ،دوس دارم مادرمو و پدرمو انقد مسافرت بفرستم که عوض همهی این سالها رو دربیارم ،دوسدارم با حرکت درمسیر علایقم لحظاتم رو بگذرونم ،
دوس ندارم برای امرار معاش زندگی کنم
دوس ندارم توی جمعی باشم که از کوچیک تا بزرگ یاده ایام کنن و بگن یادش بخیر و روزای بچگی و جوونی و فلان فلان رفت ،،،
دوس دارم توی جمعی باشم که صحبت از عشق و سپاس گزاری و خداوند باشه ،دوس دارم توی جمع هایی باشم که هر لحظشونو هدیه ای گرانبها از جانب خداوند میبینن و سپاس گزار هستن ،
دوس ندارم به خاطر غرورم و هر چیزه مزخرف دیگه ای یک هفته با فردی که باهاش تورابطم قهر باشم و یه هفته آشتی ، دوس دارم معنای واقعی تعهد و آرامش و عشق رو تجربه کنم ،دوسدارم کنار هم ساعتها حرف بزنیم و بابت وجود همدیگه سپاس گزار خداوند باشیم ،
من دوس ندارم برای امرار معاش زندگی کنم
من دوس ندارم برای پول زندگی کنم ،
دوس دارم در مسیر خداوند باشم و پول خودش بیاد تو زندگیم ،
دوس دارم قلبا همه ی ادمهارو دوس داشته باشم بدون هیچ انتظاری و تسلیم درگاه خداوند باشم .
آره این احساس رو دارم که من خیلی اومدم
این احساس رو دارم که این درکه و این نوشته هایی که نوشته شد انقد عمیق درک شده که حتی اگر بخوامم ،نمیتونم برگردم
این احساس رو دارم که خداوند حامیه منه
میدونی یک جمله بهم الهام شد چند دقیقه قبل ،
اینکه نگران نباش خداوندی که تو رو در این مسیر حرکت داده و به این درک رسونده تورو که راهی برای برگشت نداری ،همون خداوند بقیه مسیرم بلده و بهت میگه ، همون خداوندی که نزاشت تسلیم شرایط بشی و هنوز هم در غالب اون خونهی میلیاردی و اون زندگی رویایی داره باهات حرف میزنع ،خداوندی که وجودت رو غرق در آرامش میکنه وقتی که به رویاهات فکر میکنی ،همون خداوند حافظ تو و رویاهای توا ،
فقط در این مسیر بمان و هدایت های خداوند را دنبال کن .
خداوندا سپاس گزارم بابت حضورت
بابت درکی که از معنای زندگی به من دادی
بابت اینکه راهی برای تسلیم و برگشت ندارم و به این درک رسیدم که فقط باید رو به جلو حرکت کنم ،به این درک رسیدم که یا میمیرم یا پای روی هر ترسی میزارم که بخواد منو کنترل کنه و نزاره قدم بعدی رو بردارم ، و من به این درک رسیدم که تصویر هایی که من دارم میبینم اون آینده ای هست که برای من درنظر گرفتی ،
و تو توانایی خلقش رو به من دادی ،اشکال نداره مسیر نامشخصه ،شیرینیش به اینه ،وگرنه که اصن زندگی معنایی نداره ، زندگی بدون ایمان و توکل معنایی نداره ،و من ایمان دارم به تمام سخنان تو در قرآن به تمام وعده های تو .
توی یه دیالوگی شنیدم که ،گفت ایمان یعنی باور به چیزی که احتمال میدی رخ بده ،
همونجا گفتم نه نه نه ،ایکان یعنی باور به چیزی که مطمعنی رخ خواهد داد .
خدایی که وجودم را سرشار از عشق و شعف ساختی ،بینهایت سپاس گزار توام .
خداوندا سپاس گزارم بابت اینکه هستی و درهای رحمتت به روی همه باز است
سپاس گزارم ای بی نیاز
ای که جهانیان نیازمند و محتاج به تواند
تو را سپاس .
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
آنکه خود داشت زبیگانه تمنا میکرد
گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است
طلب گمشدگان ازلب دریا میکرد
بیدلی در همه احوال خدا با او بود
او نمیدیدش و از دور خدایا میکرد .
اگر تنها و تنها نتیجه ی من از زندگی همین احساس آرامش از حضور تو باشد ،من در این مسیر می مانم و به عاشقی ادامه میدهم
تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
در پناه الله یکتا .
سلام خدمت استاد بزرگوار و خانم شایسته عزیز و دوستان همسفرم
سفرنامه روز بیست ونهم
اگر توانایی برآورده شدن آرزوهات را نداشتی خداوند در دلت نمی انداخت.
همون قانونی که باهاش فقر را وارد زندگیت کردی با همون قانون ثروت را وارد زندگیت کن.
همه چیز در زندگی خیلی روند طبیعی داره که اصلا فکر نمیکنی که قانونی وجود داره.
تشویق کردن خودت بابت موفقیت های کوچیکت تو را به خواسته های بزرگت میرسونه.
تغییر کن تا الگو بشی برای اطرافیان ،دوستان و خصوصا خانواده ات که بفهمند که اگر برای تو شده برای اونها هم میشه جوری تغییر کن که تاثیر گذار باشی.
باید ایمان داشته باشی و قوانین را باور کنی و با ایمان حرکت کنی.
وقتی یکی به رویاهایش میرسه محدودیت های ذهنمان شکسته میشه و باعث انگیزه و حرکت ما میشوند
وقتی به خواسته هات میرسی به معنویت میرسی خداوند را بیشتر باور میکنی توانایی هایت را بیشتر باور میکنی.
با این باور که خداوند بیشتر از ما میخواد که ما به آرزوهامون برسیم تا جهان گسترش پیدا کنه حرکت کنیم.
سپاسگزارم از استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسم
به نام خداوندی که هرچه دارم از اوست
سلام به دوستان عزیزم و استاد جان و مریم جانم
روز 29ام از فصل اول روزشمار من
استاد حرفاتون چه به دل میشینه حالم خوب شد
نجواها داشتن حمله میکردن که با گوش دادن به این فایل حالم عالی شد
منم مثل همه دوستان هم فرکانسی ام خواسته هام بزرگه،من خواسته هام خیلی بزرگه،یوقتایی به خودم میگم من چرا انقدر خواسته هام بزرگن اصلا و اصلا به شرایط الانم نمیخوره و خیلی رو بزرگی خدا و قدرت خلق خودم حساب کردم
تو حال خوب بمونیم
احساسمون رو خوب نگه دارم
سپاس گزار واقعی باشم با حس خوب
نعمت هامون رو مدام مرور کنیم
خواسته هایی که بهشون رسیدیم رو تکرار و مرور کنیم
ذهنمون رو قانع کنیم
نجواها رو کنترل کنیم و تو دل ترس هامون بریم
گوشمون رو تیز کنیم برای شنیدن صدای خداوند
خدا هر لحظه در حال هدایت ماست فقط باید آروم باشیم تا صداش رو بشنویم
واقعا هدایت ها فقط در ارامش گفته میشه
بارها به من گفته
ولا خوف علیهم و لاهم یحزنون
نترس و غمگین مباش که به تو روزی بی حساب میدم
ایاک النعبدو ایاک النستعین
به نام رفیق ترین رفیقه دنیا
درود خدمت استاد گلم و خانومشون
و همه دوستام
روز 29 سفر من
بعد از یکی دو هفته تاخیر و شل کردن برگشتم
چون حرف استاد مثل یه پتک محکم خورد تو سرم
«اگه ادامه ندید اگه تعهدتونو شل بگیرید نتایج هم کمرنگ میشن»
استاد تو این فایل زیباتون یه جمله گفتین
خدایی که منو به داشته هایی که الان دارم رسونده
به خواسته های بعدیمم میرسونه
نتایج من از 29 روز سفرنامه
ترک اعتیاد همسرم
شغل عالی و کسب در امد همسرم
شروع یادگیری حرفه ارایشگری خودم
جذب صد ملیون پول نقد از مادرم
خریدن ماشین
گرفتن هدیه تولد دوماه بعد از تولدم همون روزی که فایل تولد شمارو گوش دادم
موفق به ثبت نام وام ازدواج شدیم در صورتی که همه میگفتن نمیشه و ظرفیت و بودجه نیست
خدایا شکرت
مشکل ما اینجاست وقتی تو مسیر درستیم و نتایج به صورت طبیعی و راحت ظاهر میشن فکر میکنیم عادیه و ربطی به قانون نداشته
اما کافیه یکم تعهدتونو کم کنید و مثل من شل بگیرید تا دوباره مدارتون بره پایین و بگید ای دل غافل
استاد راست میگفتا
من این دوهفته دوباره با دوستای قدیمم یکم ارتباط گرفتم
یکم غیبت کردم
ورودی هامو ازاد گذاشتم
روزه فکریمو یادم رفت (هروز به نکات مثبت توجه میکردم و تو کانال تلگرامی که فقط خودم عضوش بودم مینوشتم)
و دیگه ازون نتایجی که شاید واستون باور نکردنی باشه اونم تو یک ماه دیگه خبری نیس
اما اشکالی نداره
من دوباره تعهد میدم
جلو شما همه دوستای عزیزم
پیش استاد گلم
که جدی و مستمر دوباره برگردم به مسیر و بیام باز از نتایج خفنم واستون کامنت بزارم و ایمانتونو قوی کنم
استاد این جمله زیباتون عالی بود
خواسته های مادی شما هم معنوی هستند
واقعا همینجوره
باور اشتباهی که شاید خیلی از ماها داشته باشیم
مثلا من اگه چنتا چنتا لباس میخریدم و یا هزینه هایی تو این سبک انجام میدادم از طرف اطرافیانم میشنیدم که حالا با یه دست لباسم کارت را میفتاد اون پولو میدادی به یه نیازمند تا ثواب کرده باشی
اما نکته ای که هست
من با خرید لباس ب کسی کمک کرده ام که زحمت کشیده برای خواسته هاش تلاش کرده هنر و حرفه یاد گرفته و این پول حقشه
و خیلی از نیازمندها در مدار کفر هستند و توانایی ها و قدرت خداشونو فراموش کردند و به دست بنده ی خدا چشم دوختن
پس کمک به کسی که تلاش کرده از دید خداوند هم پسندیده تره
پس بپوشید و برقصید و بنوشید که خدا هم با شادی شما شادمیشه
در پناه خدای یکتا
سلام به اساتید عزیزم ودوستان خوبم
با هرس کردن علفهای هرز ذهنی ام احساس خوب در راستای خلق خواسته هام رو تجربه میکنم
خیلی از این نجواها حتی خواسته هایی که قبلا با احساس لیاقت خلق کردم رو زیر سوال برده
مثل خلق خونه ای با متراژ بالا در یکی از بهترین نقاط شهر وثروتمند نشین با متریال خوب که براحتی خریدم بدون قرض کردن ووام گرفتن
وبدنبال چالشی که به تهران اومدم وعدم کنترل نجواها الان میگم سخته با اون کیفیت قبل خونه ای اینجا بخرم ،مگه متراژ کوچک باشه( البته فروش وخرید در منطقه با کیفیت تر وشرایط بهتر)
حتی مسافرتهای خارج از کشوری که خلق کردم رو الان با اینکه هزینه اش رو دارم ترسها من رو از حرکت بازداشته
چرا؟؟؟
شرک ورزیدنی که تو تنهایی از عهده مسئولیت ومخارج بر نمیای
خوب که بررسی میکنم
میبینم همه مخارج مسافرتها وخرید خونه وزندگی روزمره رو خودم در زندگی قبلی بعهده داشتم چرا الان باید فکر کنم با اون کیفیت وحتی بهتر خلق کردنش سخته؟؟؟
چون برای عملکرد ومهارت وتوانایی خودم در مدیریت زندگی وخلق شرایط ارزش قائل نبودم
والان نجواهای ذهنی ترمز های بیشتری که حتی قبلا وجود نداشته یا کمرنگتر بوده جلوی پای من میذاره
با اینکه تجسم خیلی خوبی میتونم از خواسته هام در هر زمینه ای خلق کنم وبعدش تجربه کردم
نجواها بصورت اینکه این اتفاق که چیزی نیست
مسیر رو با گاری بستن نا هموار میکنه
با اینکه احساس خیلی خوبی نسبت به گذشته در طول روز با خلق روابط زیباتر وروان شدن انجام کارم وتایم کاری کمتر ودریافت مالی بهتر از قبل را تجربه میکنم وخودم را متقاعد کردم که پس انداز میلیاردی رو افزایش بدم واز حسابهای دیگه مدیریت شده برداشت کنم
باز این نتایج ممکنه کمرنگ دیده بشه
واینکه اون نتایج برای شهرستان بوده وتوتهران
هزینه ها بالاتره وقبلا یکی بوده راهنمایی کنه!!!
من متعهد هستم که هر لحظه با احساس خوبم
ومنطق سازی با اتفاقاتی که قبلا خلق کردم
تمرکزم رو روی نشانه هایی که هر روز بیشتر وپر رنگ تر از قبل مسیر درست رو بهم نشون میده مصمم به کامنت گذاشتن وعمل کردن به قانون
آگاهانه توجه کنم واز نتایج بهتر وبزرگترم مجدد بنویسم
وخواسته هام رو با آرامشی که در مسیر دارم راحت تر از قبل خلق کنم
با هدایت خداوند متمرکز ومتعهد به نگهداری احساس خوبمون در هر لحظه باشیم
به نام خدای بهترین ها
ردپای من از روز بیست و نهم سفرنامه
چیزی که در همهی فایل های استاد به شدت واضحه و من رو خیلی مشتاق تر میکنه، حال خوبه! وقتی این فایل تموم شد، به خودم اومدم دیدم از اول فایل تا آخرش من داشتم لبخند میزدم و خودم نمیدونستم. وقتی به این آگاهی ها گوش میکنم، همهی وجودم سرشار از عشق و احساس خوب میشه. و همینه که من رو به این مسیر مطمئن ترین میکنه.
مسیر واضحه؛ فقط کافیه حرکت کنیم و قانون تکامل رو به کار بگیریم و خودمون و خدا رو با تمام وجود باور کنیم و ایمان داشته باشیم که این جهان، جهان فراوانی هاست.
خدایا شکرت
1403/5/13
روز بیست و نهم
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد ومریم عزیز و دوستان گل
خداروشکر یک روز دیگه هم تونستم دراین مسیر قدم بردارم .چقدر این حرفا برام آشنا بود چقدر با روحم هماهنگ بود دقیقا وقتی که فکرکردم ومتوجه شدم قانون درهمه ی جنبه های زندگیم که به موفقیت رسیدم یکی بوده فقط مراحل تکاملی و رشد ظرف من متفاوت بوده .یادم اومد زمانی که 15سالم بود و بزرگترین تصمیم زندگیم و گرفتم که من میخوام مهندس بشم و الان که 30سالمه میبینم به خواسته ام رسیدم بلکه بیشترازاون چیزی که میخواستم من اصلا نمیدونستم چطوری قراره این اتفاق بیفته فقط میدونستم قدم های تکاملی امو باید طی کنم و درهرمرحله یک مسیر به سمت هدفم روشن شد. اول شروع کردم به تغییر رشته دادن بعد کنکور دادن وکاردانی قبول شدم بعد دوباره کنکور کارشناسی دادم و قبول شدم بعد دوباره کنکور کارشناسی ارشد دادم و قبول شدم بعد پایان نامه نوشتم و دفاع کردم بعد دوباره آزمون نظام مهندسی اجرا قبول شدم بعد دوباره آزمون نظام مهندسی طراحی قبول شدم بعد پروانه هامو فعال کردم و مهر ساختم بعد برام پروژه اومد تا الان این مسیر ازهمون اول برای من شفاف نبود من یه دختر 15ساله بودم فقط میدونستم میخوام مهندس بشم این مسیر هدایتی از طرف خداوند بود و هزاران اتفاق و دستهای خداوند به من کمک کردن توی این مسیر خدایا هزاران مرتبه شکرت الان هم یه آرزویی دارم که یکی از بزرگترین معمارها در سطح بین المللی باشم انشالله دوباره روند برای من شفاف نیست اما اولین قدمی که برای من روشن شده یادگیری زبان انگلیسی و نرم افزار 3بعدی هست تا انشالله مرحله بعد الهی آمین
به نام خدایی که به تنهایی کافیست.
سلام .
روز 29 سفر.
هر وقت صحبتهای اینچنینی رو از شما می شنوم به خودم می گم فاطمه ببین چند وقت هست به این سایت اومدی درسته نتایج زیادی گرفتی دیگه اصلا تو اون فاطمه قبل نیستی اما بیشتر از اینا می شه رشد کرد.
فاطمه استاد رو ببین چقدر پیشرفت.
وقتی نگاهی به عقب می ندازم می بینم اوایل خیلی متعهدتر بودم خیلی بیشتر مراقب ذهنم بودم وخوب نتایج هم بیشتر وحالم هم خوبتر بود.
البته که الان واقعا دیگه ادم قبل نیستم من یه ادم با اعتماد به نفس پایین نا امید وعصبی وغمگین بودم که خودم رو لایق هیچ جیز جز بدبختی نمی دونستم همیشه هم برای خودم دنبال جنس بنجول و ارزون بودم.
اما امروز خیلی با اعتماد به نفس بالاتر شاد وسرزنده هستم وامیدوار.
ولی گاهی کنترل ذهن از دستم در می ره نجواها غالب می شن وسعی می کنم با اومدن به سایت دوباره برگردم به مسیر.
استاد چه جمله زیبا وانگیزه بخشی بود وقتی گفتید زمانی که به خواسته هاتون می رسید به جهان وافراد کمک می کنید همه ارزوها وخواسته های شما معنوی هست یعنی حتی خواستن یه خونه بزرگ ومجلل یه ماشین خوب یه باغ وسفر های زیاد لباسها و وسایل جدید همه خدا پسندانه ومعنوی هست وخدا بیشتر از من می خواد به این خواسته ها برسم چون با هر کدومش به هزاران نفر کمک می کنم وجهان رو گسترش می دم.
خدایا شکرت که در مسیر تو قرار گرفتم.
شکرت که استاد دستی شد برای هدایت.
شکرت که امروز حالم عالیه.
استاد ومریم عزیز متشکرم.
در پناه خدا.
File 29
سلام …
امروز این فایل خیلی به دلم نشست
از اینکه گفتین:«من برای رسیدن به جایی که الآن هستم، هیچ ایدهای عملی و حتی، غیر عملی نداشتم»
راستش منم هیچ ایدهای برای رسیدن به خواستههام ندارم!
به خواستهای مثل مستقل شدن
خواستهای مثل خونه خریدن
خواستهای مثل داشتنِ
آرامــش خالــص تو زندگیــم
…
و از اینم که گفتین با پول درآودن من، دارم به بقیه کمک میکنم خیلی حال کردم.
با اینکه سفر کنم
با هزینه کردن، باعث کمک به پیشرفت بقیه میشه
با پول پرداخت کردن واسه خودم، دارم به کسب و کار بقیه کمک میکنم، دارم به بقیه نون میرسونم
این باور رو باید توی ذهنم داشته باشم.خیلی باور باحالی بود
با پیشرفتِ من، به بقیه کمک داده میشه.
10:21 شب