توحید عملی | قسمت ۱ - صفحه 114 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/09/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-09-07 23:58:492022-09-24 08:54:32توحید عملی | قسمت ۱شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به هنگام خداوند صبح
صبح زوده، دخترم و فرستادم مدرسه در حالی که خداوندم حافظ و مراقبشه در تمام لحظات
همانطور که حافظ و نگهدار من و تمام آدمای کره زمینه چه توی خونه باشند چه توی کار و چه حتی روی کرات دیگر یا در اعماق زمین
هیچ فرقی ندارن ، رحمانیت پروردگارم همه رو شامل میشه بی دین و با دین ، کافر و مسلمان هم نداره
خدایا فضل و کرم و بخششت را شکر
خدایا این سیستم گونه بودنت بدون پارتی قضاوتت را شکر
خدایا سپاسگزارم که در هر لحظه خواسته های جدید درونم شکل میگیره و من موشک های آرزوهام رو میفرستم به سمتت و تو آرزوهای منو میزاری داخلش و میفرستی به سمت من، چه بازی جالبی!
من درخواست میکنم، امیدوانه و با ایمانانه منتظرم، موشکام با خواسته هام بیان سمتم و برای این کار به طور مداوم و همیشگی در حال ساختن باورهای درست هم جهت با خواسته ام هستم
خدایا شکرت به خاطر این مکان و این زمان و این مطالب و دوستان که همگی دستان تو هستند برای هدایت من
باسلام به استادگرامی وهمفرکانسیهای عزیزم
واقعا فایل استاد بی نظیر بود
همیشه فکر میکردم ایمانم به خدا عالیه چون از زمانی که کم سن وسال بودم رابطه ام با خدا بود ونمیدونم چه حسی بود بودنش را احساس میکردم وهمیشه از صحبت کردن درموردش لذت میبردم واز زمانی که به سن تکلیف رسیدم مادر بزرگم که بسیار مذهبی بود ومن ارتباطم باایشون صمیمی بود وبیشتر اوقات درمورد خداصحبت میکرد ومن در زمانی که به دبیرستان میرفتم یادم هست که به حدی خدارادوست داشتم که صبحها یک ساعت زودتر از اذان صبح بیدار میشدم وسجاده ام را وسط حیاط پهن میکردم ویک ساعت باهاش حرف میزدم والان که من 46 سالمه وقتی به اون لحظه ها فکر میکنم لذت میبرم من آدم بیش از اندازه مذهبی نبودم واین ارتباط من با خدا همانند دوتا دوستی که همدیگر را میفهمند بود وهمیشه به دیگران مخصوصا اونهایی که حالشون بد بود میگفتم ارتباط بگیرید با اون خدا ومطمئن باشید قلبتون آرام میگیره من قوانین را اصلا بلد نبودم اما نمیدونم انگار یه نیرویی یه کششی منا به این سمت میاورد حالم خوب بود اطرافیان وحتی غریبه ها هم بهم میگفتن که یک آرامشی خاص در وجودته
ویا مدام بهم میگفتن تو دلت پاکه برای ماهم دعا کن اما خودم راز آرامش را در وجودم عشق به خالقم میدانستم اما ایرادی که بوداینکه بسیار متکی به دیگران در کوچکترین موارد واینکه برای خیلی از کارها فکر اینکه مثلا فلانی میتونه کمک کنه وهر کاری چه برای خودم چه در مورد دیگران راه حل اولم کمک گرفتن از مثلا فلانی ووقتی بااستاد عزیزم وسایت بی نظیرشون آشنا شدم به خیلی از ایرادها وباورهای غلطم پی بردم واینکه قدرتی بالاتر از قدرت خدانیست ومعنای جمله ای که به خود خدا قسم از بچگی برایم هم عجیب بود هم غیر قابل فهم که شنیده بودم که حتی بند کفشتان را هم از او بخواهید
استاد عزیزم شما دریچه ای زیبا به روی من باز کردید دریچه ای که به روی بهشت خداست حالم خوبه وهر روز آگاهیهای من بیشتر وبیشتر میشه حالا میفهمم که من تکه ای از وجود خداهستم قدرت او در من هم جریان داره واو از من مشتاق تر هستش برای رسیدن به آرامش عشق سلامتی وثروت ومن بدون متکی به دیگران وبدون منت دارم هر روز بهتر از دیروز میشوم استاد خانم شایسته ی عزیزم که عاشقانه دوستش دارم الگوی بزرگی برای من شده در متکی نبودن وقدرتمندانه کارهایی را انجام دادن
خدایا شکرت بابت دستانت عاشقانه دوستت دارم معبودم
سلام خدمت همه دوستان و استاد عزیزم،سفرنامه روز 23 ام،من فکر میکردم خدارو پیدا کردم،و به این درک رسیده بودم که هیچ ترسی از خدا ندارم،و خدا یه دوست خوب و حامی و همراهه برلی من،اما غافل از اینکه متوجه شدم طبق صحبتهای استاد خدای درستی پیدا نکردم و خدای اشتباعی انتخاب کردم من فقط ترسم از خدا از بین رفته بود و میگفتم اون مثل یه دوسته برای من،اما ذره ایی خدا تو زندگیم حضور نداشت،چون نه رابطه خوبی با همسرم دارم،نه از لحاظ مالی موفقم،نه از لحاظ سلامتیوهرچیزی که استاد بهش اشاره کرد و گفت اگر خدا تو زندگیت باشه باید در همه جنبه های زندگی موفق باشی،و من تا به امروز اینو درک نکرده بودم،اتفاقا الان خیلی خشمگینم از همسرم و رفتاراش،و متوجه شدم از بی ایمانی و بی خدایی منه که در این جنبه و جنبه های دیگه از زندگیم لنگ میزنم،امروز که اینو متوجه شدم از خدا کمک میخام به مسیر درست هدایتم کنه تا بتوانم درست بشناسمش و ارتباط درستی باهاش بگیرم،اما به این حرف استاد ایمان دارم که خدا باشه همه چی هست زندگی سراسر از ارامش،روابط زیبا،سلامتی،احساس خوب،و باید سعی کنم توحید و یکتاپرسی رو عملی در زندگیم بیارم نه با شعار و فقط یه درک اونم اشتباه.
به نام خدای توانا
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته مهربان
چقدر به گذشته ام که فکر میکنم میبینم بیشترارتباط من با خدا از روی ترس وانجام تکلیف بود. وهر کاری را برای اینکه گناه نکیم وبه بهشت برم و خشم خداوند شامل حال ما نشه انجام میدادیم
ارتباط من از روی عشق بخداوند نبود. ویادمه همیشه از خدا کمک می خواستم تا به اونزدیک بشم وبهتر بشناسمش تا اینکه به هدایت الله به این مسیر هدایت شدم وفایلهای استاد وخواندن قرآن تا حد زیادی به من کمک کرد ولی هنوز اول راه هستم وخیلی باید تلاش کنم تا به معنای واقعی یکتا پرستی برسم یعنی
قوانین خداوند رادرک کنم وبدون چون وچرا اجراشون کنم.قوانینی که قدرت زندگی ما را دردست باورها وفرکانسهای خودمون گذاشه
واز شرک داشتن دوری کنم یعنی قدرت را به عوامل بیرونی برای خلق خواستهام ندهم وقدرتی که خداوند برای خلق زندگیم بوسیله فرکانسهام داده را نادیده بگیرم ودودستی به عوامل بیرونی بدم
ممنونم از استاد عزیزم استاد توحیدی مهربانم که این آگاهیهای ناب را دراختیار ما قرار میدهند
بنام خدای یکتا
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان عزیز توحیدی
خدایا خودت هدایتم کن و بر قلبم جاری کن و بنویس آنچه که باید بنویسم
از موقعی ک وارد سایت شدم و فایلها رو میدیم فقط میخواستم زود نتیجه بگیرم زود به ثروت برسم باورهای ثروتم کار میکردم اما نتیجه میومد اما موقتی و بر میگشتم به خونه اول چ کارهایی نکردم الان میبینم فقط تقلا بود ی چیزی کم بود تو وجودم و اون خدای بود و با چک و لگدهایی ک از جهان خوردم و اونم بخاطر باورها و شرکهایی که داشتم و در عمل صفر بودم توحیدی عملیم صفر و توحید حرفی 20 بودم در خلوت با خدا بودم اما در بیرون خدا رو جا میزاشتم و عمل نمیکردم و میگفتم چرا نتیجه هام کمرنگه و موقتیه من که دارم هر روز فایل میبینم چرا نتیجه ندارم و آدمهای اطرافم هم ناسپاس و نالان هستن و کم کم ی جا دیگه کم آوردم و تسلیم خدا شدم که کمکم کنه اونجایی بود که خداوند بهم گفت روی دوره دستیابی عملی آرزوها کار کنم و عمل کنم بخصوص جلسه 6تا 10 رو گوش کردم و هدایتم کرد به فایل های توحیدی کار کنم و بهم گفت تا وقتی باورهای توحیدیت درست نشه همش در حال شرک ورزیدنی و چند روز هست تمام تمرکزم رو گذاشتم روی توحید و عجیب حالم از درون عالی شده ی جورایی فقط دوست دارم تو تنهایی خودم و خودش باشه خیلی بهم کیف میده چون وقتی دارم باهاش رفاقت میکنم زندگیم رنگ و بوی خوبی گرفته و دارم میبینم بهتر با حس خوب سپاسگزاری میکنم و
باید هر روز بخودم بگم اگه باورهای توحیدی داشته باشم و باورهای خوبی در مورد خداوند داشته باشم اتفاقات عالی در تمام ابعاد زندگیم رخ میده اول توحید باید درست بشه و اگه خدا رو داشته باشم پادشاهی میکنم و این چند سال همش دنبال پول بودم و چک و لگدها رو خوردم ک فقط روی خدا حساب کنم وقتی خودش رو دارم و بهش اعتماد میکنم به هر آنچه که میخوام میرسم و اون آرامشی هست که این چند روز دارم تجربه میکنم
خدایا سپاسگزارم ازت بابت هر لحظه هدایتم میکنی که بهتر خودم رو بشناسم تا به تو برسم
خدایا سپاسگزارم ازت بابت اینکه رزاقی و از بینهایت طریق بمن روزی میرسونه
خدایا شکرت که هستی که هستم️
1403/10/4سلام به توحیدبه نام ذاتم 65روزشمارزندگی به سبک توحیدی.سلام به استادوکل اعضای سایت.حمدوسپاس مخصوص خداست که بهترازهرکس وحتی ازخودشمامی دانست که سیدحسین عباسمنش بایدزنده باشدویک زندگی هدفمندانه راشروع کندوجهان راگسترش دهدکه هم خودش درزندگی خدارابشناسدوخودش رابشناسدوهم این علم وآگاهی رابه سوگلیهای خداانتقال دهدولحظه پس دادن امانت الهی روح خداهمه ماپشیمان نباشیم که ای کاش ماهم سوادخواندن فکرخداراداشتیم ای کاش من هم خودم رامیشناختم وهم خالقم راکه مراهم مثل خودش خالق تربیت کرده واحسرتابردلمان نماند!منم قشنگ2مرتبه توسفربودم که توکامنتهای دیگه مفصل توضیح دادم هم تودریای شمال درحال غرق شدن بودم باخواهرم ودخترش!هم تومسافرت جنوب فکرکنم اهوازبودپولُس جلوماشین دررفت ولی بامعجزات الهی بادوتاپسرای بزرگم سالم موندیم!وبنده7ماهه به دنیاآمدم خیلی ریزبودم زمستان سردتوروستازایمان توخانه بعدازچندتابچه که مادرم میگفت ازبس که کوچولوبودی هیچ کس باورش نمیشدزنده بمونی وخودم میخواستم شیربدمت دستمومیذاشتم روپشتت ببینم نفس میکشی یانه چون ازصورتم مشخص نمیشده زنده ام وخدامنوکه نگه داشته این فکرروهم کرده که استادروزنده نگه داره به من بگه لیلاتواشرفی توگاویاگوسفندتوچراگاه نیستی وگرنه به بی ایمانی ازدورمسابقه خارج بودم ودراعمال خودم تاابدهامیسوختم آره به خاطرخودتون تنهانموندین به خاطرخداوخلق خداکه لیاقت شنیدن وفهم ودرک وعمل به پیامهای خدارادارندزنده موندین خدارابابت این زندگی بهشتی کره ی خاکی سپاسگذارم که باچنین همسفرانی توی مصیربازگشت به خداسفرمیکنم.تازمانی که خودت دوست داری استادسالم وزنده باشی بامریم جون هیچ اجباری نیست که من بگم تاکی تاهروقت هست باخیروبرکت باشی آمین خدبراهمه مون نگه ت داره. استادخیلی حال میکنم وقتی فایلهای توحیدی رومیشنوم.امروبعدنمازظهر رفتم پیادهروی تومسیردیدم 2تاسبدمیوه رودورش پلاستیک کشیدن ویک قسمت برای ورودوخروج گذاشتن !روی این سبدها یک برگه بودخوب دقت کردم دیدم نوشته جون مادراتون این سبدهاروبرندارین اینهاآلونک براحیوانات است.خداروشکرکردم گفتم براگربه هاهم کاروآسون کردی ماهم که اشرف مخلوقاتیم!به پیاده روی ادامه دادم هواآفتابی بودوقت برگشت به خونه انگارخوابم گرفت روی نیمکت کنارخیابون نشستم استراحت کنم 2تادخترکوچولوازماشین پیاده شدن نیمکت روبرونشستن لباشاشون یک مدل نیم بوت مشکی کلاه وکت گل به ای گفتم خدایااینهادستان پرقدرت توهستندوگردش چرخ صنعت جهان هستی توسط این عزیزان به گردش درمی آیدوجهان رابرات گسترش میدن الهی زیرسایه ی پربرکت والدینشان نگهدارشون باش آمین ازبس که من به بچه ها علاقه دارم ازبچگی خیلی ازبچه های همسایه وفامیل ودوستان رونگهداری کردم دروجوداین عزیزان خدارالمس میکنم.این خدایی که هفت آسمان رادورکره ی زمین پیچونده ومارالای محفظهای امن قرارداده که آب ازآب تکون نخوره پدر،مادر،خواهر،برادرعمو،عمه،دایی،خاله،زن،شوهر،اولادختر،پسر،عروس،داماد،نوه،دوست،همسایه،معلم،نانوا،دکتر،پرستار،خلبان،ملوان،ناخدا،شاعر،آشپز،مهندس،بازیگر،بازیکن،کارگردان،پوشاک،خوراک،مسکن،مرکب،سقف سرماخاک زیرپای ماوتاج سرماوالی اخر………شده به خاطرخلیفه بودنمون اسپانسرماشد!حالاچه چیزی میخوام که خداحال وحوصله انجام خواستم رونداره اگه انجام نشده مقصرمنم وگرنه خداتوی ازل همه امتحانات روازمن گرفت که قبول شدم وبه قول آقاسعیدتوپ روانداخت تومیدان گفت لیلاشروع بازی درتمام ابعادباتوست حرکت اول روبزن تابه یادت بیارم بقیه ی بازی رو!ولی بازهم ترس دارم ترس بی پولی ترس ازکجاشروع کنم !؟وخیلی چرت پرتای نجواهای ذهن !خدایایاریم فرماوچنان قدرت توحیدی درجسم،روانم،روحم،احساساتم جاری کن که ازجلوی پات کناربرم وبقیه ی بازی روبه خودت واگذارکنم!ومثل کنه به توپ بازی نچسبم که الان چکارکنم فقط بروکنارخدایابلدنیستم کنارکشم همانطورکه توصراط مستقیم آوردی حالا ازوسط راه بذارم کناروباخودت قدم بردارم چون مدام به وسطم ودیگِ چه کنم!؟چه کنم!؟به بارگذاشتم.خدایاآسانم کن برای آسانیهاآمین عاشق همتونم.
الهی جهانت را سپاس، قدرتت را سپاس، فراوانی را سپاس، امیدم را سپاس
قدرت مطلق خداست، هر چیزی که داریم از اوست. اگه خدا رو باور کنیم، دستان خدا رو باور کنیم، خدا رو در وجود خودمون پیدا کنیم، باور کنیم که خواسته هامون اجابت میشه. مسیرها گفته میشه و از هیچ میرسیم به هر آنچه که خواسته ایم.
اگه فکر میکنیم، خدا رو پیدا کردیم ولی ثروت نداریم، باورمون هم به خدا و هم ثروت اشتباه هست.
اگه فکر میکنیم، خدا رو پیدا کردیم ولی بیمار هستیم، باورمون هم به خدا و هم سلامتی اشتباه هست.
چون جهان بر پایه خیر، سلامتی، ثروت، آرامش، سعادت، بنا شده و اگه ما نداریم یعنی باورمون هم به خدا و هم این خواسته ها اشتباه هست.
“تجربه شخصی ”
یه دوره ای از زندگیم با خدا قهر بودم، چند روز نماز نمیخوندم، دوباره نماز میخوندم دعا نمیکردم، میگفتم چون گفتی نماز بخون میخونم ولی دیگه ازت چیزی نمیخوام، چون یا وجود نداری یا وجود داری و نمیبینی و نمیشنوی و ….
حرف هایی که مثل افراد بسیاری در سختی ها میزنن، چون خدا رو مقصر میدونستم برای شرایط زندگیم. سرم رو به آسمون و به پهنای صورت اشک میریختم که خدا اگه هستی، اگه میبینی، اگه میشنوی، چرا کاری نمیکنی، چرا اصلا من رو خلق کردی و …..
تا اینکه با قوانین از طریق فایل ها آشنا شدم. اولش بعضی چیزا رو نمیپذیرفتم، اینکه تو خودت شرایط رو بوجود اوردی، اینکه در هر شرایط که هستی باید همونجا باشی و ….
طول کشید تا یه کم درک کنم، بفهمم، بپذیرم، الان ذهنم باز بعضی وقتا دنبال مقصر میگرده، به زبون میارم که فلانی اینکار رو کرد و ….
ولی سریع تلاش میکنم که برگردم مسیر اصلی.
من که هیچکس باورم نداشت. فاصله گرفته بودن تا نشنون، نبینن و ندونن و …..
الان پیگیر هستن، کنجکاو که دارم چیکار میکنم.
شبانه روز فایل گوش دادم، یکسال ماه رمضون تا خود سحر فایل گوش دادم، نوشتم، تمرین کردم. الانم سریع کارهام رو انجام میدم بیام فایل گوش بدم.
و خیلی چیزها تغییر کرد. دیگه با خدا آشتی کردم. دیگه خدا رو مقصر نمیدونم. برعکس دستان خدا رو میبینم که به شکل های مختلف داره کمک میکنه، یعنی واضح متوجه میشم. الانم اشک میریزم ولی بخاطر حضور خدا، بخاطر لطف و محبتش، بخاطر همه چیز.
و به خود خدا هم گفتم که رسالتم چیه؟ چرا منو زنده نگهداشتی و همین جواب اومده که خیلیا از خدا ناراحتن، قهرن و از این طریق قراره مثل من آشتی کنن.
تا الان فکر میکردم خدا رو پیدا کردم، ولی با این فایل چون هنوز خیلی کار دارم برای سلامتی، ثروت، روابط و …پس باورهام هم در مورد خدا و هم ثروت و سلامتی و ..اشتباه هست و باید اصلاح بشه.
خدا رو شکر بابت قرار گرفتن در این مسیر، یادگیری و درک و عمل به قوانین هستی
سپاس از استاد محترم و آگاهی های بینظیر دوره
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
اگر در مسیر خداوند قدم برداریم:
*هر آن چیزی که بخواهیم به ما داده خواهد شد
قدرت مطلق خداوند است:
از شرک ورزیدن دست برداریم
هیچ فردی در زندگی ما قدرت ندارد
خداوندی که ما در آسمان به دنبال آن هستیم:
در قلب ماست و
تمام خواسته های ما را اجابت می کند
اگر خداوند واقعی را بیابیم:
ثروت خود به خود به دنبال ما خواهد آمد
اگر فکر می کنیم خداوند را یافته اما ثروتمند نیستیم:
باورهای ما در مورد خداوند و ثروت نادرست است
اگر فکر می کنیم خداوند را یافته اما سلامت نیستیم:
باورهای ما در مورد خداوند و سلامتی نادرست است
اگر فکر می کنیم خداوند را یافته اما روابط ناجالبی داریم:
باورهای ما در مورد خداوند و روابط نادرست است
اگر خداوند را فارغ از دین و مذهب:
در درون خود بیابیم به تمام خواسته های خود می رسیم
اصل و اساس موفقیت خوشبختی و سعادت در دنیا و آخرت:
*یکتا پرستی
*تسلیم بودن در برابر خداوند
*باور کردن قدرت خداوند
*باور کردن نزدیک بودن خداوند و
*باور کردن اجابت درخواست های ما توسط خداوند است
زمانی که تنها خداوند را باور کنیم:
-مسیرها به ما گفته خواهد شد
-راه ها به ما نشان داده می شود
-قدم ها به ما گفته خواهد شد
-موقعیت ها برای ما فراهم می شود
-افراد به صورت دستان خداوند به ما کمک می کنند
همواره به یاد داشته باشیم:
*هر آن چیزی که داریم از آن خداوند و برای اوست
*او راهنما و هدایت کننده ی ماست
اگر تنها خداوند و قدرتش را باور کنیم:
زندگی بی نهایت برای ما آسان شاد و لذت بخش پر از فراوانی ثروت و نعمت خواهد شد
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلام به استاد عباسمنش یکتاپرست و همه ی دوستان توحیدی عزیزم
استاد من در خانواده مذهبی بدنیا اومدم و از موقعی که به سن 15سالگی رسیدم و گفته بودن که نماز و روزه برات واجب شده همه رو بجا می آوردم
ولی از موقعی که با شما آشنا شدم یه ذره خدا رو شناختم و دارم روی بیشتر این شناخت کار میکنم و سعی میکنم بیشتر به این نیروی برتر توکل و اعتماد کنم و هر چقدر بیشتر اعتماد میکنم بیشتر از نتیجش خوشحال میشم ولی خیلی لازم هست بیشتر کار کنم
از خداوند مهربان بخاطر وجود نازنین شما استاد عزیزم سپاسگزارم
از دوستان همکلاسی ام که کامنتهای زیباشون باعث مسیریابی ام میشه تشکر میکنم
در پناه ایزد منان شاد و ثروتمند باشید
بهنام نامی دوست که هرچه دارم از اوست سلام
خدایا سپاس گزارم برای برداشتن باری که امروز به شدت روی دوشم سنگینی میکرد و هیچ نیرویی برای حملش نداشتم.
خداجونم دارم تازه نفس راحت میکشم دمت گرم، راضیم ازت برای برداشتنش.
خدایا ببخشم برای غرور و تکبرم، ببخشم برای نادانیم برای عدم درک قوانین و عمل نکردن به طور شایسته بهش برای ستمی که در حق خودم روا داشتم، برای ترس و استرس و نگرانی ها از آینده.
خدایا من تو رو اصلا نشناختم، درک نکردم ، نفهمیدم که اگر فهمیده بودم سلامتی و ثروت و آرامش و عشق و …. داشتم آنهم بسیار بسیار زیاد.
خدایا من از خود ناامیدم، چشم امیدم به توست. به هدایت هایت به حمایتهایت. به این که به عنوان استاد به من بیاموزی قوانین را.
نشانم دهی و آشنایم کنی با قدرت بی انتهایت، با عظمت و بزرگیت .
سینهام را گشاده گردان. چشمانم را بینا و گوشم را شنوا.
یا رب نمیدانم چه هستی که هستی ، درکی از آن ندارم، گیج و سرگردانم.
هدایتم کن، دستم را بگیر و به پیشبر یادم بده چگونه رهاشوم از شرک از قدرت دادن به دیگران و عوامل بیرونی.
حال که به لطف تو تا اینجا پیش آمدم.
خدایا ناتوانم بسیار ناتوان، بلاهای بسیاری بر سر خود آوردم، ستمهای بسیاری برخود روا داشتم.
خود نجاتم بده از تاریکی که ساختم، به سوی نورت هدایتم کن.
یا رب العالمین ام الحمدالله.
خداجونم جز تو پناه و تکیه گاهی ندارم و نمیخواهم، همه چیز و همه کس توهستی.
اما بارها آغوشت را برایم بازکردی و زیباییهایت را نشانم دادی، بارها به من از طریق دستانت عشق ورزیدی و محبت کردی ، خواستههای بسیاری را با آنکه با عقل ام راهی برایش نبود برایم فراهم کردی بسیار راحت و لذت بخش.
برایم ثروت شو. برایم عزت و احترام دوچندان شو برایم روابط عاشقانه شو برایم آرامش و اطمینان و اعتماد قلبی بیشتر و بیشتر شو برایم ایمان شو برایم پول و سلامتی همیشگی شو برایم هرآنچه که در این زندگی دنیایی و آن زندگی ابدی میخواهم و به آن محتاجم شو. بینیازیم کن از هر چیز و هرکسی جز خودت.
دوست دارم یارب العالمین ام دوست دارم برای تک تک حمایتهات برای لحظاتی که توان محافظت از خودم را به هیچ وجه نداشتم اما تو ازم محافظت کردی.
برای لحظه ها و روزهایی که در ضعیف ترین حالت ممکن بودم اما در امنترین مکان قرارم دادی.
برای زمان هایی که نعمتهایت را با این که میتوانستی بگیری برایم نگه داشت و نگذاشتی زندگی بر من سخت بگزرد. فراتر از صبر و توانم نشد.
خدایا برای فراموشی خاطرات نازیبایم برای تولد دوباره ام از تو سپاس گزارم. برای قدم گذاشتن در مسیر توحید متشکرم.
برای نگاه خیری که در مواجه با تضاد به من عطا کردی متشکرم. یا ربالعالمین حتی زمان هایی که فراموشت کردم تو مرا به خاطر داشتی و حامی و نگهدارم بودی.
تو پاک و منزهی و به حقیقت در حق خود ستم کردم مرا ببخش و بیامرز
ایاک نعبد و ایاک نستعین. اهدنا صراط المستقیم
صراط الذین انعمت علیهم غیر مغضوب علیهم ولاظالین.
یا حق.