توحید عملی | قسمت ۱ - صفحه 121
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/09/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-09-07 23:58:492022-09-24 08:54:32توحید عملی | قسمت ۱شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
خدایا هرآنچه که دارم ازآن توست وتو بمن داده ای وتو مالک وصاحب اختیار من هستی..
سلام به استاد عزیزم ومریم جون نازنین ودوستان عزیزم. خدارو سپاسگزارم بخاطر یه فرصت دیگه..
روزشمارتحول زندگی من روز بیست وسوم (توحید عملی قسمت اول)
خدایا شکرت این روزا خیلی عالیه خیلی همه چی ردیفه… آیا خداند برای بنده ش کافی نیست صد البته که کافیه.
وقتی کارهاتو به خدا بسپاری وبگی خدایا من جواب حل مسائل زندگیمو نمیدونم من توانایی حل کردن مسائل زندگیمو ندارم تو بمن بگو تومنو هدایت کن،، خیلییییییییی خوشکل وبی نقص کارهاتو انجام میده وهدایتت میکنه به جواب حل مسئله .. مادیروز صبح رفتیم دیدن بابام اینا که فاصله شون بامادوساعتی میشه.. اولا که اول صبح خداوند منو ازخواب بیدارکرد ونشستم تمرینامو انجام دادم وساعت ده راه افتادیم ومن ازخدا خواستم مارو هدایت کنه به مکان مناسب وزمان مناسب. خداروشکر تو این دوساعتی که توی جاده بودیم کلا زیبایی هارو تحسین میکردیم.. رنگ کوه ها اون طرح های خوشکلی که خدا درشون ایجادکرده بود.. تریلی هایی که ازکنارمون میگذشتن تحسین میکردیم ومیگفتیم خدایا شکرت ببین چقدر ثروت بینهایته.. کارگرهای راه سازی رو دیدیم وچقدر تحسین کردیم بازم ثروت وفراوانی که خدایا اینقدر ثروت زیاد هس که هر بار یه جایی رو دارن آباد میکنن. دوتا سازه ی عظیم از این بارهای ترافیکی دیدیم که کنار جاده ایستاده بودن وبازم ثروت وتحسین کردیم زمین های کشاورزی وباغهارو تحسین کردیم که خدا چقدر زیبایی وفراوانی هس.. ویه جای دیگه توی شیب یه کوه یه عالمه از این بوته های گرد گرد بود ونور خورشید افتاده بود روشون ویه رنگ خردلی طور، زرد طوری شده بودن وازدور انگاری یه گله جوجه تیغی بودن که داشتن از کوه بالامیرفتن خیلی خوشکل بود… درباره خداوزیبایی خدا حرف زدیم وکلا دیروز تومسیر درحال تحسین وتوجه به زیبایی وفراوانی بودیم اینقدر بهمون خوش گذشت که نفهمیدیم کی رسیدیم.. وبه محض اینکه رسیدیم من از خدا خاستم که خداخودش همه چیو مدیریت کنه ومنو هدایت کنه درزمان مناسب. مکان مناسب وآدم های مناسب.. بچه های داداشم اومدن خونه آبجی کوچیکه م اومد وما تانصف شب داشتیم میگفتیمو میخندیدیم.. دختر داداشم یه بچه ی شیرین وخوشمزه هس، شش ماه هم بیشتر نداره اونم دیشب تاپاسی از شب بیدار بود وباما خوش میگذروند اونم دیشب یه اداهای خوشمزه ای از خودش درمی آورد وکلا میخندید.. خیلی همه چی عالی بود. ودیشب انگار توجه وتمرکز همه روی زیبایی بود.. خداروشکر دیشب،، یک میلیون وچهارصد هم کارهای هنرمی وفروختم وخیلی لذت بردم.. آخر شب هم با یادآوری اتفاقات زیبای روزم وتشکرازخداوند خابیدم ویه خواب شیرین داشتم صبح هم راه افتادیم اومدیم خونه..بابت فروشی که داشتم خیلی راضی بودم چون هنوز پنج روز نیس داره از تعهدم میگذره وباخودم گفتم اینا نشونس درسته که مبلغ زیادی نیس اما آروم آروم باکارکردن بیشتروبیشتر روی باورهای ثروتم درآمدم هم ان شاء الله بیشتر وبیشتر میشه من باید این مسیرو ادامه بدم همه چی تغییر میکنه.. من باید به خداوندی که منو به این مسیر هدایت کرد اعتماد کنم وبه این مسیری که استاد رفته ویه عالمه نتیجه دیده باید اعتماد کنم وادامه بدم اگه واسه استاد وهزاران نفراز بچه های سایت شده واسه منم جواب میده من فقط باید ادامه بودم. خداوند قدم به قدم هدایت میکنه. استادعزیزم بینهایت سپاسگزارم بابت فایلهای توحید عملی من فایلهای توحید عملی رو خیلی دوس دارم وخیلی باهاشون حال میکنم.. خداروصد هزار مرتبه شکر که هدایت شدم به این مسیر.. وهمین که الان من تو این مسیر هستم یعنی قراره اتفاق های خوبی وتجربه کنم قراره زندگی منم متحول بشه منم قراره بهشت وتو همین دنیا تجربه کنم وحسرت به دل ونادم به اون دنیا نرم.. خداروصد هزار مرتبه شکر..
درپناه الله یکتا شادوپیروز و ثروتمند وسعادتمند دردنیاواخرت باشید
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
اگر در مسیر خداوند قدم برداریم:
*هر آن چیزی که بخواهیم به ما داده خواهد شد
قدرت مطلق خداوند است:
از شرک ورزیدن دست برداریم
هیچ فردی در زندگی ما قدرت ندارد
خداوندی که ما در آسمان به دنبال آن هستیم:
در قلب ماست و
تمام خواسته های ما را اجابت می کند
اگر خداوند واقعی را بیابیم:
ثروت خود به خود به دنبال ما خواهد آمد
اگر فکر می کنیم خداوند را یافته اما ثروتمند نیستیم:
باورهای ما در مورد خداوند و ثروت نادرست است
اگر فکر می کنیم خداوند را یافته اما سلامت نیستیم:
باورهای ما در مورد خداوند و سلامتی نادرست است
اگر فکر می کنیم خداوند را یافته اما روابط ناجالبی داریم:
باورهای ما در مورد خداوند و روابط نادرست است
اگر خداوند را فارغ از دین و مذهب:
در درون خود بیابیم به تمام خواسته های خود می رسیم
اصل و اساس موفقیت خوشبختی و سعادت در دنیا و آخرت:
*یکتا پرستی
*تسلیم بودن در برابر خداوند
*باور کردن قدرت خداوند
*باور کردن نزدیک بودن خداوند و
*باور کردن اجابت درخواست های ما توسط خداوند است
زمانی که تنها خداوند را باور کنیم:
-مسیرها به ما گفته خواهد شد
-راه ها به ما نشان داده می شود
-قدم ها به ما گفته خواهد شد
-موقعیت ها برای ما فراهم می شود
-افراد به صورت دستان خداوند به ما کمک می کنند
همواره به یاد داشته باشیم:
*هر آن چیزی که داریم از آن خداوند و برای اوست
*او راهنما و هدایت کننده ی ماست
اگر تنها خداوند و قدرتش را باور کنیم:
زندگی بی نهایت برای ما آسان شاد و لذت بخش پر از فراوانی ثروت و نعمت خواهد شد
خدایا شکرت
عاشقتونیم
بنام خدا سلام و درود بر استاد عزیزم وخانم شایسته عزیز و همه دوستان گلم خیلی خوشحالم که برای اولین بار دارم کامنت میزارم و خیلی تشکر میکنم از استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته
بی نهایت از خدا سپاس گذارم که منو هدایت کرد به این مسیر زیبا و این احساس خوبی که انگار تازه خدای خودم رو پیدا کردم انگار تا الان هیچ درکی از خدا نداشتم و هر روز که میگذره عشق من به خدای خودم بیشتر میشه، من تو این یک ماه از روزی که واقعا تعهد دادم به خودم و خاستم که این مسیرو درک کنم و خدای خودم رو پیدا کنم ، هر روز درک بهتری پیدا میکنم و فایل های توحیدی شما استاد عزیزم باعث شد من خیلی تغییر کنم و تو این یک ماه حتی شاید یکی دو ساعت احساس غمگین یا نا امید شدن نداشتم و هر روز داره باور من قوی تر میشه و هر لحظه از ته دل سپاس گذاری میکنم و مینویسم و احساسم روز به روز بهتر و بهتر میشه استاد عزیزم من تو این یک ماه با شما و فایلای زیباتون واقعا زندگی کردم و تشکر میکنم از شما استاد عزیز که باعث شدین من واقعا باورم به خدا و ایمانم خیلی قوی تر بشه و این فایل های توحیدی خیلی برای من اتفاقات قشنگی رو رقم زد و باعث شد من خیلی از باورای غلطی که داشتم تغییر کنه و اینم بگم من از همون روز اول که این فایل رو گوش کردم و ایمانم و باورام رو تغییر دادم هر روز یه اتفاق قشنگ زیبا برام میفته که خیلی تعجب میکنم و هر روز که میگذره من احساسم قشنگ تر و امیدوارانه تر به زندگی میشه خدایا هزاران هزار بار شکرت خدایا بابت این همه نعمت و فراوانی که برای ما خلق کردی بی نهایت سپاس گذارتم و خدایا شکرت بابت این مسیر زیبا و سپاس گذارم از شما استاد عزیزم بابت مطالب و راهنمایی های قشنگتون خیلی سپاس گذارم از شما و آرزوی بهترین و زیباترین لحظه ها رو برای شما و خانم شایسته و همه دوستان عزیزم دارم
07/10/1403 تاریخ
به نام خداوند بخشنده مهربان
خیلی خوشحالم، خیلیییی
از اینکه شروع کردم به استفاده از فایل های توحید عملی
من این فایل هارو جداگانه و پراکنده بارها و بار ها دیدم ولی هیچ وقت قسمت نشد تا پیوسته بیینمشون و استفاده کنم؛ برای همین خیلی خوشحالم که الان فرصتش پیش اومده
من تو زندگیم خیلی موقع ها شده که یه مسیر درستی رو شروع کردم، بعدا به هر دلیلی رهاش کردم.
اولین بار که با فایل روی خدا حساب باز کن با مفهوم توحید آشنا شدم، خیلی احساس خوبی داشتم ولی دائم میترسیدم که نکنه توحیدی بودن رو هم مثل یسری کارای دیگه کنار بزارم، ولی خداروشکر هیچ وقت این اتفاق نیفتاد؛ پیش اومد ایمانم سست بشه ولی از اون موقع هیچ وقت دست از کار کردن روی ایمانم برنداشتم
وقتی به دلیلش فکر کردم، دیدم چون زندگی من تازه با پیدا کردن توحید و خداوند معنا و مفهوم پیدا کرد
من اولین بار تو زندگیم لذت واقعی رو با موحد بودن چشیدم
احساس خوبی که تکیه کردن به خداوند و راحت شدن خیالم داشت، باعث شده من هییییچ وقت بیخیال کار کردن روی ایمانم نشم و خیلی خوشحالم که بالاخره عشق خداوند رو درک کردم
از صمیم قلبم ازت میخوام ای خدای مهربونم، که مثل همیشه که حمایت و هدایتم کردی، توی این مسیرم کنارم باشی تا هر روز موحد تر از دیروز بشم
الهی جهانت را سپاس، قدرتت را سپاس، فراوانی را سپاس، امیدم را سپاس
قدرت مطلق خداست، هر چیزی که داریم از اوست. اگه خدا رو باور کنیم، دستان خدا رو باور کنیم، خدا رو در وجود خودمون پیدا کنیم، باور کنیم که خواسته هامون اجابت میشه. مسیرها گفته میشه و از هیچ میرسیم به هر آنچه که خواسته ایم.
اگه فکر میکنیم، خدا رو پیدا کردیم ولی ثروت نداریم، باورمون هم به خدا و هم ثروت اشتباه هست.
اگه فکر میکنیم، خدا رو پیدا کردیم ولی بیمار هستیم، باورمون هم به خدا و هم سلامتی اشتباه هست.
چون جهان بر پایه خیر، سلامتی، ثروت، آرامش، سعادت، بنا شده و اگه ما نداریم یعنی باورمون هم به خدا و هم این خواسته ها اشتباه هست.
“تجربه شخصی ”
یه دوره ای از زندگیم با خدا قهر بودم، چند روز نماز نمیخوندم، دوباره نماز میخوندم دعا نمیکردم، میگفتم چون گفتی نماز بخون میخونم ولی دیگه ازت چیزی نمیخوام، چون یا وجود نداری یا وجود داری و نمیبینی و نمیشنوی و ….
حرف هایی که مثل افراد بسیاری در سختی ها میزنن، چون خدا رو مقصر میدونستم برای شرایط زندگیم. سرم رو به آسمون و به پهنای صورت اشک میریختم که خدا اگه هستی، اگه میبینی، اگه میشنوی، چرا کاری نمیکنی، چرا اصلا من رو خلق کردی و …..
تا اینکه با قوانین از طریق فایل ها آشنا شدم. اولش بعضی چیزا رو نمیپذیرفتم، اینکه تو خودت شرایط رو بوجود اوردی، اینکه در هر شرایط که هستی باید همونجا باشی و ….
طول کشید تا یه کم درک کنم، بفهمم، بپذیرم، الان ذهنم باز بعضی وقتا دنبال مقصر میگرده، به زبون میارم که فلانی اینکار رو کرد و ….
ولی سریع تلاش میکنم که برگردم مسیر اصلی.
من که هیچکس باورم نداشت. فاصله گرفته بودن تا نشنون، نبینن و ندونن و …..
الان پیگیر هستن، کنجکاو که دارم چیکار میکنم.
شبانه روز فایل گوش دادم، یکسال ماه رمضون تا خود سحر فایل گوش دادم، نوشتم، تمرین کردم. الانم سریع کارهام رو انجام میدم بیام فایل گوش بدم.
و خیلی چیزها تغییر کرد. دیگه با خدا آشتی کردم. دیگه خدا رو مقصر نمیدونم. برعکس دستان خدا رو میبینم که به شکل های مختلف داره کمک میکنه، یعنی واضح متوجه میشم. الانم اشک میریزم ولی بخاطر حضور خدا، بخاطر لطف و محبتش، بخاطر همه چیز.
و به خود خدا هم گفتم که رسالتم چیه؟ چرا منو زنده نگهداشتی و همین جواب اومده که خیلیا از خدا ناراحتن، قهرن و از این طریق قراره مثل من آشتی کنن.
تا الان فکر میکردم خدا رو پیدا کردم، ولی با این فایل چون هنوز خیلی کار دارم برای سلامتی، ثروت، روابط و …پس باورهام هم در مورد خدا و هم ثروت و سلامتی و ..اشتباه هست و باید اصلاح بشه.
خدا رو شکر بابت قرار گرفتن در این مسیر، یادگیری و درک و عمل به قوانین هستی
سپاس از استاد محترم و آگاهی های بینظیر دوره
1403/10/4سلام به توحیدبه نام ذاتم 65روزشمارزندگی به سبک توحیدی.سلام به استادوکل اعضای سایت.حمدوسپاس مخصوص خداست که بهترازهرکس وحتی ازخودشمامی دانست که سیدحسین عباسمنش بایدزنده باشدویک زندگی هدفمندانه راشروع کندوجهان راگسترش دهدکه هم خودش درزندگی خدارابشناسدوخودش رابشناسدوهم این علم وآگاهی رابه سوگلیهای خداانتقال دهدولحظه پس دادن امانت الهی روح خداهمه ماپشیمان نباشیم که ای کاش ماهم سوادخواندن فکرخداراداشتیم ای کاش من هم خودم رامیشناختم وهم خالقم راکه مراهم مثل خودش خالق تربیت کرده واحسرتابردلمان نماند!منم قشنگ2مرتبه توسفربودم که توکامنتهای دیگه مفصل توضیح دادم هم تودریای شمال درحال غرق شدن بودم باخواهرم ودخترش!هم تومسافرت جنوب فکرکنم اهوازبودپولُس جلوماشین دررفت ولی بامعجزات الهی بادوتاپسرای بزرگم سالم موندیم!وبنده7ماهه به دنیاآمدم خیلی ریزبودم زمستان سردتوروستازایمان توخانه بعدازچندتابچه که مادرم میگفت ازبس که کوچولوبودی هیچ کس باورش نمیشدزنده بمونی وخودم میخواستم شیربدمت دستمومیذاشتم روپشتت ببینم نفس میکشی یانه چون ازصورتم مشخص نمیشده زنده ام وخدامنوکه نگه داشته این فکرروهم کرده که استادروزنده نگه داره به من بگه لیلاتواشرفی توگاویاگوسفندتوچراگاه نیستی وگرنه به بی ایمانی ازدورمسابقه خارج بودم ودراعمال خودم تاابدهامیسوختم آره به خاطرخودتون تنهانموندین به خاطرخداوخلق خداکه لیاقت شنیدن وفهم ودرک وعمل به پیامهای خدارادارندزنده موندین خدارابابت این زندگی بهشتی کره ی خاکی سپاسگذارم که باچنین همسفرانی توی مصیربازگشت به خداسفرمیکنم.تازمانی که خودت دوست داری استادسالم وزنده باشی بامریم جون هیچ اجباری نیست که من بگم تاکی تاهروقت هست باخیروبرکت باشی آمین خدبراهمه مون نگه ت داره. استادخیلی حال میکنم وقتی فایلهای توحیدی رومیشنوم.امروبعدنمازظهر رفتم پیادهروی تومسیردیدم 2تاسبدمیوه رودورش پلاستیک کشیدن ویک قسمت برای ورودوخروج گذاشتن !روی این سبدها یک برگه بودخوب دقت کردم دیدم نوشته جون مادراتون این سبدهاروبرندارین اینهاآلونک براحیوانات است.خداروشکرکردم گفتم براگربه هاهم کاروآسون کردی ماهم که اشرف مخلوقاتیم!به پیاده روی ادامه دادم هواآفتابی بودوقت برگشت به خونه انگارخوابم گرفت روی نیمکت کنارخیابون نشستم استراحت کنم 2تادخترکوچولوازماشین پیاده شدن نیمکت روبرونشستن لباشاشون یک مدل نیم بوت مشکی کلاه وکت گل به ای گفتم خدایااینهادستان پرقدرت توهستندوگردش چرخ صنعت جهان هستی توسط این عزیزان به گردش درمی آیدوجهان رابرات گسترش میدن الهی زیرسایه ی پربرکت والدینشان نگهدارشون باش آمین ازبس که من به بچه ها علاقه دارم ازبچگی خیلی ازبچه های همسایه وفامیل ودوستان رونگهداری کردم دروجوداین عزیزان خدارالمس میکنم.این خدایی که هفت آسمان رادورکره ی زمین پیچونده ومارالای محفظهای امن قرارداده که آب ازآب تکون نخوره پدر،مادر،خواهر،برادرعمو،عمه،دایی،خاله،زن،شوهر،اولادختر،پسر،عروس،داماد،نوه،دوست،همسایه،معلم،نانوا،دکتر،پرستار،خلبان،ملوان،ناخدا،شاعر،آشپز،مهندس،بازیگر،بازیکن،کارگردان،پوشاک،خوراک،مسکن،مرکب،سقف سرماخاک زیرپای ماوتاج سرماوالی اخر………شده به خاطرخلیفه بودنمون اسپانسرماشد!حالاچه چیزی میخوام که خداحال وحوصله انجام خواستم رونداره اگه انجام نشده مقصرمنم وگرنه خداتوی ازل همه امتحانات روازمن گرفت که قبول شدم وبه قول آقاسعیدتوپ روانداخت تومیدان گفت لیلاشروع بازی درتمام ابعادباتوست حرکت اول روبزن تابه یادت بیارم بقیه ی بازی رو!ولی بازهم ترس دارم ترس بی پولی ترس ازکجاشروع کنم !؟وخیلی چرت پرتای نجواهای ذهن !خدایایاریم فرماوچنان قدرت توحیدی درجسم،روانم،روحم،احساساتم جاری کن که ازجلوی پات کناربرم وبقیه ی بازی روبه خودت واگذارکنم!ومثل کنه به توپ بازی نچسبم که الان چکارکنم فقط بروکنارخدایابلدنیستم کنارکشم همانطورکه توصراط مستقیم آوردی حالا ازوسط راه بذارم کناروباخودت قدم بردارم چون مدام به وسطم ودیگِ چه کنم!؟چه کنم!؟به بارگذاشتم.خدایاآسانم کن برای آسانیهاآمین عاشق همتونم.
بنام خدای یکتا
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان عزیز توحیدی
خدایا خودت هدایتم کن و بر قلبم جاری کن و بنویس آنچه که باید بنویسم
از موقعی ک وارد سایت شدم و فایلها رو میدیم فقط میخواستم زود نتیجه بگیرم زود به ثروت برسم باورهای ثروتم کار میکردم اما نتیجه میومد اما موقتی و بر میگشتم به خونه اول چ کارهایی نکردم الان میبینم فقط تقلا بود ی چیزی کم بود تو وجودم و اون خدای بود و با چک و لگدهایی ک از جهان خوردم و اونم بخاطر باورها و شرکهایی که داشتم و در عمل صفر بودم توحیدی عملیم صفر و توحید حرفی 20 بودم در خلوت با خدا بودم اما در بیرون خدا رو جا میزاشتم و عمل نمیکردم و میگفتم چرا نتیجه هام کمرنگه و موقتیه من که دارم هر روز فایل میبینم چرا نتیجه ندارم و آدمهای اطرافم هم ناسپاس و نالان هستن و کم کم ی جا دیگه کم آوردم و تسلیم خدا شدم که کمکم کنه اونجایی بود که خداوند بهم گفت روی دوره دستیابی عملی آرزوها کار کنم و عمل کنم بخصوص جلسه 6تا 10 رو گوش کردم و هدایتم کرد به فایل های توحیدی کار کنم و بهم گفت تا وقتی باورهای توحیدیت درست نشه همش در حال شرک ورزیدنی و چند روز هست تمام تمرکزم رو گذاشتم روی توحید و عجیب حالم از درون عالی شده ی جورایی فقط دوست دارم تو تنهایی خودم و خودش باشه خیلی بهم کیف میده چون وقتی دارم باهاش رفاقت میکنم زندگیم رنگ و بوی خوبی گرفته و دارم میبینم بهتر با حس خوب سپاسگزاری میکنم و
باید هر روز بخودم بگم اگه باورهای توحیدی داشته باشم و باورهای خوبی در مورد خداوند داشته باشم اتفاقات عالی در تمام ابعاد زندگیم رخ میده اول توحید باید درست بشه و اگه خدا رو داشته باشم پادشاهی میکنم و این چند سال همش دنبال پول بودم و چک و لگدها رو خوردم ک فقط روی خدا حساب کنم وقتی خودش رو دارم و بهش اعتماد میکنم به هر آنچه که میخوام میرسم و اون آرامشی هست که این چند روز دارم تجربه میکنم
خدایا سپاسگزارم ازت بابت هر لحظه هدایتم میکنی که بهتر خودم رو بشناسم تا به تو برسم
خدایا سپاسگزارم ازت بابت اینکه رزاقی و از بینهایت طریق بمن روزی میرسونه
خدایا شکرت که هستی که هستم️
هرچی بیشتر و بیشتر توی سایت و دوره ها میگردم
هرچی بیشتر توی تجربیات خودم میگردم
میرسم به اینکه بی ایمانی فقط سرت بلا میاره و لاغیر
سلام :)
میخام تایید کنم که اگه با خدا باشی پادشاه میشی پادشاه زندگیت
اگه خانم باشی بقیه مثل ملکه ها باهات برخورد میکنن
اگر آقا باشی بقیه مثل پادشاه
جاهایی که به خودش توکل کردم برام همه چیز شد برام همه کار کرد
جاهایی که شرک ورزیدم خودش که همه چیز رو بهم داده بود همونو ازم گرفت تا یادم باشه از کجا داره اب میخوره نعمت هام
خدایی که خودش به خواسته من پاسخ میده نعمتی رو به من ارزانی میکنه ولی من مشرک میشم نه تنها یادم میره نعمت وارد زندگیم شده بلکه یادم میره که خدا اینکارو کرد برام
مشرک میشم
ناسپاس میشم
شاکی میشم از خدا
که ای بابا؟!
این یکی چرا نمیشه؟
چرا فلانی اونو داره من ندارم؟
خدایا چرا چرا چرا …
به همین راحتی فراموش میکنم ..
وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیبًا إِلَیْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَهً مِنْهُ نَسِیَ مَا کَانَ یَدْعُو إِلَیْهِ مِنْ قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَنْدَادًا
و چون به انسان آسیبی رسد، پروردگارش را در حال بازگشت به سوی او [برای برطرف شدن آسیبش] می خواند، سپس چون او را [برای رهایی از آن آسیب] نعمتی از جانب خود عطا کند، آن آسیب را که پیش تر برای برطرف شدنش دعا می کرد، فراموش می کند و دوباره برای خدا همتایانی قرار می دهد
خلاصه که هنوز که هنوزه ایمانم بسیار کمه
بسیار متضلضله
بسیار ضعیفه
دقیقا مثل رعد برقی در بیابانه که یه لحظه هست و کلا قطع میشه و در تاریکی قرار میگیری
فقط خودم و خودش میدونه که چقدر ضربه خوردم و همین الان هم دارم میخورم فقط بخاطر بی ایمانیم
فقط به خاطر اینکه به خودش وابسته نیستم
فقط به خاطر اینکه بهش اعتماد نمیکنم
فقط به همین خاطر
کسی که به خدا تکیه کنه که پشتش گرمه
وقتی احساس بی کسی میکنم صبح تا شب یعنی خدایی در وجودم نیست
وقتی میترسم از قیمت دلار یعنی ربی توی ذهنم وجود نداره
وقتی میترسم که نتونم کار خودم داشته باشم نتونم علاقم بشناسم نتونم … یعنی به خدای درون وجودم اعتقادی ندارم
سخته که بعد از سه سال هنوز اینطوری توی ایمان لنگ بزنی
دقیقا سه سال پیش شب یلدا دوره دوازده قدم رو خریدم
و توی یکسال زندگیم متحول شد
شاید ده درصد هم بهش عمل نمیکردما
ولی ترکوند
و ویژگی دوازده قدم توحید بود
و ویژگی دوازده قدم توحیده
یه جنس خاصی از ایمان که توی وجودت پیدا میشه
دلم تنگ شده برای اون روزا
دلم تنگ شده برای روزایی که فقط دنبال این بودم که دو ساعت بیشتر تنها باشم روی خودم کار کنم
دلم تنگ شده واسه روزایی که اینقدر وجود خدا در قلبم بود که دلم نمیخاست کسی رو ببینم کسی حرف بزنم
خدایا به یک ایمان راسخ هدایتم کن
ایمان در عمل
توحید عملی
و به استمرار این مسیر یاریم برسان :)
سلام داداش فکرکنم شماهم مثل من دنبال حرفهای تازه ای هستی که ازاستادبشنوی ولی به قول استادهمش یک چیزه احساس خوب=اتفاقات خوب بعدم خداکه نمرده خدازنده س دوباره همون کارهای3سال پیش روشروع کن ودوره12قدم برات تکراری شده همین کلاس روزشمارواوامه بده به شرط ایمان وازهرآلایندگ مجازی خودت وکنترل کن کنترل ذهن=کنترزندگی موفق باشی این اولین بارِکه پاسخ نوشتم دستم خیره اینم هدیه به شماشدناامیدی کارشیطان است فکرکنم برااولین بارکارموقشنگ انجام دادم.چون غیرازکامنت نوشتن کاردیگه بلدنیستم!خدایاحالاکه وارداین صراط مستقیم شدیم کمک کن که چه طورثابت قدم بمانیم چون منم دچارسردگمی میشم طبیعیه!موفق باشی امیوارم تونسته باشم کمکی کرده باشم.
اول دفتر به نام کردگار ،آنکه باشد خالق و آموزگار
سلام ب استاد عزیزم سلامی بادل جان واز اعماق قلبم و سلام گرمم هم به شما دوستان هم فرکانسی من خداروشکر ک هر روز در مدار بهتری قرار میگیرم و هر روز آگاهی های من بیشتر و بیشتر میشود خداروشکر بابت استاد عزیزو توحیدی ام
که باعث شده من هم در این راه قرار بگیرم با حرفهای ک درباره خدا وتوحید میزنید استاد دید من از زمین تا آسمان فرق کرده بخدا اینقدر حال دلم عالیه که خدا میدونه همین الان ک دارم این متن را مینویسم چشمهام پرا اشکه خدایا بابت این حس عالی شکرت بابت استادم شکرت
من که قبل از این که باشما آشنا بشم جز گریه واه و ناله وگلایه از درگاه خداوند ک چرا این زندگی دارم چرا جوابمو نمیدی تا کی من باید صدات بزنم پس کی نوبت خوشبختی من میشه اگر نمیخای ک من خوشبخت باشم پس چرا منو آفریدی من ک ب خواست خودم نیومد روی این دنیا
از اینکه من گریه و فغان کنم حتما خیلی خوشحالی ک جوابمو نمیدی و خیلی از این حرفها ک ب خداوند نصبت میدادم فکر میکردم ک خیلی ظالمه و هر کسی رو که بخاد خوشبخت میکنه و هر کس ک نخواد بدبخت
فکر میکردم خودش بنده هاشو انتخاب میکنه ک کی خوشبخت باشه یا بدبخت فکر میکردم مورد ظلم خدا قرار گرفتم من هرجا که میرفتم واقعا هر جا که میرفتم تا به مقصد میرسیدم همینجور با خدا حرف میزدم گریه میکردم تا کسی منو میدید سریع اشکامو پاک میکردم و سعی میکردم عادی باشم یعنی من اینقدر شبانه روز با خدا حرف میزدم
واون هم اشتباه خیال میکردم همه چیز تقصیر اونه
و از وقتی ک باشما استاد عزیزم آشنا شدم وفایلهاتون رو گوش دادم فهمیدم ک این منم که خودم رو رنج میدادم این منم که خودم رو از نعمتهای الهی دور کردم و همین باعث شد که برگردم ماهاست که فایلهاتون رو گوش میدم حتی یه روز هم نشده ک گوش ندم و با اونها ب خدا رسیدم خدای خودم روشناختم الان آرامش دارم الان دیگه عصبی نیستم روزی هزاران بار شکر میکنم قبلا هر جا میرفتم گریه میکردم از ناراحتی اینکه خدا بهم توجه نمیکنه الان فقط ذکر خدا نام خدا بر زبانمه وثانیا به ثانیه شکرش میکنم وباعث شده من که هیچ درآمدی نداشتم الان به درآمد بالای 5 میلیون برسم و از این بابت هم خداروشکر
میکنم استاد این فایلهای شما من به خانوادم هم میفرستم مادرم وخواهرم هم گوش میدن دنیای اونها هم به لطف الله و شما استاد عزیزم بیش از حد تصورم عوض شده مادرم که همیشه واسه خواسته هاش بر سر سجاده دعا میکرد و همیشه هم میگفت ک چرا خواسته ام برآورده نمیشه و همیشه هم گریه بود ولی الان هرچیزی ک از خدا بخاد با حال خوب میخاد و دیدم ک ب خیلی از خواسته هاش هم رسیده و همیشه هم براتون دعای خیر میکنه و من از این موضوع واز این حال و هوای ک داریم خوشحال و راضی ام و میدانم ک آینده ای بسیار روشن در انتظار ماست و از همینجا از شما استاد قشنگم تشکر ویژه میکنم هم از طرف خودم هم مادرم و هم خواهرم استاد الهی که همیشه سربلند و شادو پر انرژی باشید و شما خودم و همه دوستان رو به دستهای خدای بزرگ میسپارم وبه امید روزهای قشنگ و قشنگتر
تاریخ 1403/9/30
ای قوم به حج رفته کجایید کجایید ؟
معشوق همین جاست بیاید بیاید :)
معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار
در بادی سرگشته ؛ شما در چه هوایید ؟
گر صورت بی صورت؛ معشوق ببینید
هم خواجه هم خانه هم کعبه شمایید :)
شعری که همیشه گوشش میدم یا میخونمش اشکم در میاد امده بودم که میلیارد شوم عاشق و سرگشته صورت بی صورت زیبایت شدم جانان ای که تو همه جان منی ارام منی از زبان مولانا بگفتی: که باید جمله جان شوم تا لایق جانان شوم؟ من که جمله جان شدم لایق تو که هیچ دیووانه و سرگشته تو شدم ؛ چه کردی با من ای یار که من توان سپاسگذاری هم ندارم من با این زبان کوچک چگونه بزرگی تورا سپاس گوییم چگونه گوییم ؟ امدم که به ثروت برسم به گنج دل صدای تو رسیدم ؛ چه ثروتی بهتر از روی خوش تو ؟ آن خانه لطیف است نشان هاش بگفتیم :) یک دسته گل کوه اگر آن باغ بدید ید ؛ هر آنچه که دارم از آن توست هر آنچه دارم همین جاست من همه چیز دارم زیرا مهر تورا بر جان دارم ای جانان من دوستت دارم و تورا سپاس گویم که تو فقط لایق ستایشی …