توحید عملی | قسمت ۱ - صفحه 21
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/09/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-09-07 23:58:492022-09-24 08:54:32توحید عملی | قسمت ۱شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به دوستان هم فرکانسی ام
بت پرستی یعنی اینکه خودتو برای جلب رضایت دیگران آرایش کنی
بت پرستی یعنی اینکه بر اساس نظر دیگران لباس بپوشی، رفتار کنی
بت پرستی یعنی اینکه خواهش و تمنا کنی از دیگران تا واست کاری را انجام بدن.
بت پرستی یعنی ذلالت، بی ارزشی، بدبختی، دور شدن از خدا، استرس، ترس، بیماری
اما توحید یعنی عزت و شرف، سربلندی، دوستی با خدا، خوشبختی، سعادت، سلامتی، آرامش، روابط عاشقانه، ثروت.
استاد جونم بزرگترین هدف من در زندگی اینکه انسانی توحیدی باشم، مثل ابراهیم، مثل انیشتین
برای اینکه توحیدی باشیم باید باورهای توحیدی را در خود تقویت کنیم.
انسان توحیدی همیشه به خداوند توکل میکنه، همیشه از طرف خداوند هدایت میشه، با خدا در صلح است و در برابر خداوند تسلیم است.
در پناه خداوند مهربان همیشه سالم باشید.
سلام
روز بیستو سوم سفرنامه:
این متن رو چند ماه پیش ننوشتم.
?خداوندا من ب دنبال خواسته ای دیگر بودم؛ تو خود را ب من هدیه دادی .. ..و نه آن خدای مستبد آن خدایی ک مهربانترین مهربانان بود?
سلام دوستان و خانواده عزیز عباس منش ، سلام به استاد عزیز و همسر محترم و پسر نازنینشون .
همگی هر جا هستید شاد و سلامت و پر روزی و توحیدی باشید که به قول استاد هر کس توحید واقعی رو داره همه چیز داره .
من تازه به جمع خانواده بزرگتون وارد شدم و واقعا لذت میبرم از خوندن و شنیدن و دیدن مطالب استاد و بخصوص کامنتهای شما دوستان عزیز .
خواستم از صمیم قلب از استاد و شما دوستان تشکر کنم و سپاسگذارتون باشم به خاطر این فضای فوق العاده ای که ایجاد کردید تا امثال من بتونن استفاده کنن .
امیدوارم روزی برسه که من هم بتونم مطلبی مفید به این رودخانه خروشان معنویت و ثروت اضافه کنم و خودمو جزو این موج تغییرات به حساب بیارم .
پاینده باشید .
با نام و یاد خدا
با سلام و درود فراوان
خداوند بزرگ را سپاسگزارم به خاطر اینکه بهترین روزهای عمرم را تجربه می کنم
خداوند در سوره شمس بعد از چندین بار قسم خوردن که به خورشید و ماه و آسمان قسم می خورد به آیه هشتم می رسد که می فرماید ” خداوند خیر و شر را به انسان الهام کرد ” من از این آیه می فهم که خداوند لحظه به لحظه در حال هدایت انسان است و این بستگی به خود انسان دارد که دیدگاهش چی باشد .
بعضی وقتا مشکلات و ناخوشی ها یا به قول استاد تضادها برای رسیدن به وضوح و مشخص شدن دقیق خواسته هاست اکثریت آدمها در موقع تضادها اعصاب خود را از دست می دهند و راهشان را گم می کنند بعضی ها هم با ایمان به خدا حرکت می کنند و نگران نمی شند
خداوند خودش می فرماید : کسانی که به من ایمان آورده اند نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند .
یا اینکه به قول قرآن که می فرماید ما شما را به سختی گرسنگی بیماری و… آزمایش می کنیم .
و کسانی که رنجی به آنها می رسد می گویند ” ما ازآن خدایم و بسوی او باز می گردیم ” اینها صابران هستند و خداوند با صابران است .
اتفاقات زندگی را از جلو نمیشه خواند ولی یه مدت که می گذره و آدم به گذشته نگاه می کنه و اتفاقات را نگاه می کند می بینه که در هر اتفاق پیامی از سوی خداوند برای هدایتش بوده .
در پناه خداوند یکتا باشید .
خداوند را سپاسگزارم بخاطر تمامی هدایت هایش
تازه دارم تا حدودی خدا را درک میکنم. وقتی به خودش میسپارم خودش هدایت میکنه خودش اونی که باید بر سر زبانم قرار بگیره را قرار میده.
امروز بابت یک رضایت نامه دوطرفه بابت پسرم و شخص دیگری که دعوا کرده بودند. خیلی حالم بد بود ولی بخودم اومدم و به خداوند سپردم و آروم شدم و خیلی عالی همه چیز پیش رفت و خیلی مسائل دیگه.
دوستان فقط خدا، من به تنهایی هیچم. همیشه با کله ی خودم راه میرفتم همیشه میگفتم همین درسته من بهتر میفهمم. و موقعی به خودم اومدم دیدم من کجا هستم و این چه زندگی هست که برای خودم درست کردم. و الان کم کم دارم حضور خدا را حس میکنم یعنی خودم خواستم و دعوتش کردم به زندگی و دارم سعی میکنم که همه چیز را بدم بدستش و خودم را خلاص کنم. بابا من اگر میتونستم کاری کنم که الان نباید یه مشت بدهی داشته باشم و این حال و روز زندگیم باشه.
خدا خودت هدایت کن من ناتوانم.
سلام به خالق زیبایی ها?خدای من چقدر به من نزدیکی در دور دست ها دنبالت میگردم چه حس قشنگی دارم که تو همیشه کنار من هستی خدایا : آسمانها وزمین وهرآنچه در آنها وجود دارد به ما هدیه کردی? گفتی به ما این گوی و اینم میدان حالا برو خدا تو بیشتر بشناس عاشقش شو ، خدایا اعتراف میکنم تا حالا آنطور که شایسته ی تو بود تو رانشناختم عمری کور کورانه عبادت کردم اصلا نفهمیدم چکار میکنم? مکه رفتم? شام رفتم? کربلا رفتم ? اما تورا آنطور که شایسته ی تو باشد .نشناختم. خدای من اعتراف میکنم تو را عاشقانه با عباسمنش شناختم خدایی که عباسمنش بمن نشون داد ،تفاوت زیادی باشناخت قبلی من داشت فهمیدم که مورد لطفت قرار گرفتم که استاد را سر راهم قرار دادی خودت دوست داشتی که من بیام عضو این خانواده ی عباسمنش باشم خدایا دستم را بگیر تا آخر سفر دنیایی ام همراه من و همه ی همسفرانم باش
???سلام دوستان عزیز???
با دیدن این فایل یاد یه مصاحبهای از اُپر وینفری افتادم که با دیدنش خیلی احساساتی شدم…لینکش رو میزارم براتون و پیشنهاد میکنم ببینید(کوتاهِ)?
…….
تو این مصاحبه اُپرا در یه مراسمی موفق به دریافت جایزه میشه و سخنرانیش حسابی مو به تنم سیخ کرد؛ میگه اوایل زندگیم که اوضاع سخت بود تنها مناجاتی که همش با خودم تکرار میکردم این بود که:
“God use me, use this life,what would you have me to do?”
(خدایا از من استفاده کن، میخوای من چیکار کنم؟)
خلاصه ای از زندگینامه اُپرا وینفری:
اپرا گِیل وینفری (زادهٔ ۲۹ژانویه ۱۹۵۴ در میسیسیپی) تهیهکننده، هنرپیشه، مجری، خیرخواه، برندهٔ جایزه اسکار و کاندیدای جایزه گلدن گلوب و بفتا و از مشهورترین و مطرحترین مجریهای تلویزیونی آمریکا و جهان است.
زمان تولد اپرا، مادرش 18 ساله و پدرش 20 ساله بود. وی تا سن شش سالگی با مادربزرگش در یکی از روستاهای می سی سی پی زندگی میکرد. مادربزرگش به او خواندن و نوشتن را یاد داد.
پس از آن تا سن 12 سالگی به همراه مادرش در شهر میلواکی زندگی کرد. در دوران کودکی مورد آزار و اذیت های فراوانی قرار گرفت، اگرچه بسیار از درون رنج می برد ولی هیچ وقت در مورد آن با کسی صحبت نکرد.
پس از مدتی مانند بسیاری از جوانان دهه 1960 سرکش شد و از خانه فرار کرد. مادرش ابتدا قصد داشت او را به کانون اصلاح و تربیت بسپارد ولی ظرفیت مدرسه پر شده بود. به همین خاطر هیچ راهی برای او باقی نماند جز این که از این به بعد تربیت اپرا را به پدرش واگذار کند.
اپرا ضربه های سختی خورده بود و مورد آزارهای فراوانی قرار گرفته بود، با خودش عهد کرد که زندگی اش را تغییر دهد.
ابتدا تصمیم گرفت ادامه تحصیل بدهد و پدرش هم در این راه او را بسیار تشویق کرد.
پس از برنده شدن در مسابقه سخنرانی موفق شد یک کمک هزینه برای ورود به دانشگاه ایالتی تنسی را به دست آورد که موسسه ای قدیمی برای سیاه پوستان بود. اوپرا در آن جا رشته ی ارتباطات و هنرهای کلامی را انتخاب کرد و ادامه تحصیل داد. وی شغل رسانه ای خود را از 17 سالگی شروع کرد و در حالی که دانشجو هم بود به صورت نیمه وقت گزارشگر رادیویی نشویل شد.
در سال 1976 تبدیل رسما به یک مجری خبر تلویزیونی در بالتیمور تبدیل شد. و پس از گذشت دو سال به جز گویندگی و گزارشگری به اجرای برنامه ای تلویزیونی هم مشغول شد که بسیار موفقیت آمیز بود.
پس از آن در سال 1983 برنامه صبح گاهی ای ام شیکاگو را اجرا کرد.و در کمتر از یک سال به پربیننده ترین برنامه ها تبدیل شد. این برنامه در سال 1985 پس از گسترش به «شوی اپرا وینفری» تغییر نام داد.
نخستین بار در سال 1986 برنامه اپرا به صورت سراسری در آمریکا پخش شد، این برنامه تا سال 2011 به مدت 25 سال ادامه داشت و در سال های آخر در بیش از 145 کشور جهان پخش می شد.
او در آخرین برنامه شوی خود در اواخر برنامه یک ساعتهای که اجرا کرد به ریشه خودش و زندگی در میسیسیپی اشاره کرد و گفت:
“اتفاقی نیست که دختر تنهای کوچکی که محبتی ندید، حتی بااینکه والدین و پدربزرگ و مادربزرگش تمام تلاش خود را کردند… اتفاقی نیست که من وقتی بزرگ شدم مورد محبت، مهربانی، اعتماد و تأیید میلیونها نفر از سراسر جهان قرار بگیرم.”
شوی تلویزیونی اپرا توانست تغییرات بزرگ و بنیادینی در ژانر گفتگوهای تلویزیونی ایجاد کند به گونه ای که وی به عنوان ثروتمندترین آمریکایی آفریقاییتبار قرن بیستم رتبهبندی شدهاست.او فعالیتهای زیادی در زمینههای مختلف انساندوستانه انجام داده و بزرگترین خیّر و نیکوکار سیاهپوست در تاریخ آمریکا بهشمار میرود. او برای مدتی، تنها میلیاردر سیاهپوست جهان بودهاست و بر اساس برخی ارزیابیها، بانفوذترین زن در جهان محسوب میشود.وی در میان قدرتمندترین افراد جهان در رتبهٔ ۴۵ قرار دارد.
سلام دوست عزیزم
کامنت شما عالی بود
ممنون
در پناه الله مهربان باشی
سلام استادگلم
وسلام برخونواده صمیمی مهربانم .
خداروشاکرم که بااین همه عشق وصفا آشناشدم ونوید میدم به شمااستادگلم که دررساندن رسالتتون درباره توحیدویکتاپرستی موفق بودید وتشکر میکنم ازعزیزدلتون بابت این زحماتی که برای یادآوری دوباره وپخش فایلهای قبلی متحمل میشن
واینکه همیشه میفرماییدکه اگه هربار به این فایلها برگردید متوجه نکاتی میشیدکه گویاتاحالا نشنیدیم واینکه این اتفاقات نشان دهنده تکامل فرکانسی ماها هستش
تمام این حرفها دقیقا درسته وبرایم رخ داده وتازه انگار اولین بار بودم دیدم وگوش کردم ویاد شعری افتادم که قدیمها برا عشق زمینی ام زمزمه میکردم ولی الان حس میکنم که خطاب به مصداق حقیقی خداوند هستش وملموس .
چوشمع جمالت چراغم بود مرادردوعالم چراغم بود
چراغم بود جون چراغم تویی چراغم توباشی چراغم بود
واقعا که باداشتن خداوند ودرک او میتوانیم همه چی داشته باشیم وبهشون برسیم آنهم درآرامش مطلق با کنترل ذهن و داده هایی که وارد میکنیم
استادگلم کلمه به کلمه جملاتت حقه وبه دل میشینه وبقول خودت چون ازدل میاد به دل هم میشینه
امیدوارم که توان درک و عمل به همه داده ها رو داشته باشیم
موفق وسربلندوپیروز باشیم درپناه ایزد منان
سلاااااااااام براستادمهربانم وخانواده ی صمیمی خودم…واااااای استادهنوزحیران پیامی هستم که خدا روی صفحه ی واتساپ یکی ازمخاطبانم گذاشت تامن ببینم (من قول دادم که به آرزوهایم برسم)وبعدبدون اینکه مخاطب من اصلاآنلاین باشدغیب شداون هم این جمله که خیلی وقت پیش به خداوخودم قول دادم وامروزکه کمی گرفته بودم وقصدداشتم مفصل باخداحرف بزنم وخدای مهربانم پیش دستی کردوبامن حرف زداون هم بصورت نوشتاری…وای استااااادبه خدانه درتوهمم نه اصلاآدم خیالاتی هستم…من مثل همیشه عادی وپرازحس خداهستم جالب اینجاست چندبارخوندمش چندبارنگاه کردم که این پیام توی صفحه ی کدوم مخاطبه ویه لحظه تعجب کردم که این جمله چقدشبیه حرفیه که من قبلابه خداگفتم…ولی وقتی صفحه ی مخاطبم روبازکردم دیدم نیست اصلاچندروزه آنلاین نبوده…وای استادخداروهزاران مرتبه سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
سلام به همیه همسفران و اعضایه خونواده خودم و استاد عزیز، باز هم سپاس گذار خداوندم که این فرستو داد که بتونم نظرمو یا بهتره بگم حرفاشو اینجا بنویسم، اصلا یه وضعی بود موقه گوش کردن فایل بچها فکر کنم همتون مثل من داشتین اشک شوق میریختین و وجودتون سرشار از خدا بود، یعنی اون قسمت که استاد داشت جملات اون دوست عزیزو میخوند فقط داشتم منفجر میشدم از بس حالم خوب بود و فهمیدم چقدر خوب تونستم خدارو بشناسم و باهاش ارتباط بر قرار کنم، خدایی که تو هر موقعیتی در کنارته و هرگز منو تنها نمیزاره، خدایی که در ذره ذره از وجودم هست و این خدا چقدر زیباست و چقدر میشه با اون زیبایی هایی دنیارو بیشتر و واضح تر دید، تمام سعیمو میکنم هر روز درک بیشتری از پیدا کنم، بیشتر غرغش بشم بیشتر حسش کنم چون بهترین احساس دنیاست، بهترین نتیجه تغییر مدارم جدا از موفقیتم تو همه جنبه ها ارتباطم با خودش بوده که با هیچ کلمه ای نمیشه وصفش کرد، با هیچ قلمی نمیشه کشیدش، با هیچ زبانی نمیشه گفتش و فقط فقط واس تجربش کرد، اون خدایه قبلیمو نمیتونستم اینجوری باهاش ارتباط برقرار کنم یعنی خیلی کم میشد که باهاش ارتباط داشته باشم یه جورایی ازش فرار میکردم، یاد دوران مدرسه میوفتم که از ناظممون فرار میکردم حتی اگه کاری هم نکرده بودم و فقط مواقع خواص که قرار بود تنبیه بشم یا دیر میومدم با شلنگ میومد سمتم و ازم پذیرایی میکرد، ولی این خدا خیلی فرق داره با اون خدا، عاشقشم هیچ موقه ازش سیر نمیشم و ازش فرار نمیکنم و در هر حالی اونو حس میکنم و میبینمش، و وقتی این خدارو پیدا کنی و بفهمی که قطعه ای از اونی و اون یا هیچ کسه دیگه ای دخالتی تویه زندگی تو داره و تورو خالق زندگی خودت کرده، میفهمی که چه چقدر عادل و محربون، و ایمانت نصبت بهش قوی تر میشه و سعی میکنی که خودتو و صفاتتو به اون نزدیک کنی و شبیه به اون بشی، اونکه محربون و بخشنده، اونکه صبور و رئوف، اونکه شاد و سالمه و عاری از هر عیبیه، اونکه ثروتمند و بی نیازه، اونکه همرو دوست داره به یک اندازه و به همه به یک اندازه نزدیک و هیچ فرقی بین کسی نمیزاره، دوستت دارم خدا جون که مسیرو بهم نشون دادی و بهم یاد دادی چطور زندگی کنم، چطور دنیارو زیباتر ببینم و چطور از قوانین عزلیت استفاده کنم سپاس گذارتم، در پناه رب یکتا شاد و سالم و ثروتمند باشید.