توحید عملی | قسمت ۱ - صفحه 28
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/09/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-09-07 23:58:492022-09-24 08:54:32توحید عملی | قسمت ۱شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت استاد بزرگوار و دوستان عزیزم واقعا از خوندن کامنت های شما انرژی میگیرم،استاد عزیزم، واقعا نمیدونم چطور شد که این فایل رو دانلود کردم و گوش دادم، چند روزی بود داشتم مدام ذکر ایاک نعبدو و ایاک نستعین رو با خودم میرفتم، تنها ذکری هست که بهم آرامش میده تا اینکه نا خودآگاه این فایل رو امروز دانلود، متوجه شدم، خدا داره با این فایل باهام صحبت میکنه، استاد ممنونم که دستی از دستان خداوند شدید که امروز این پیام رو به گوش من برسونید، خدا دوست داشت که شما زنده بمانید و رسالت خودتون رو انجام بدید من خیییلی تحت تاثیر، این فایل قرار گرفتم، گاها شده فقط اشک میریزم و خدا رو شکر میکنم که منو به این سایت هدایت کرد و با شما و دوستان عزیز آشنا شدم
سلام سلام سلامی گرم به همه دوستان عزیزم
بعد از یه غیبت طولانی دوباره به لطف خدا برگشتم به سایت استاد? خیلی خوشحال و آرومم که دوباره اینجام…اولین فایلی که بعد از غیبتم گوش کردم و نظرات بی نظیر دوستانم رو بعدش خوندم فایل توحید عملی بود و این قطعا بی دلیل یا اتفاقی نیست….خداجونم شکرت ازت بی نهایت ممنونم که دوباره کمکم کردی برگردم توی مسیر درست….یعنی مسیر استادِ بی نظیرم….اونم با این شروعِ زیبا….یعنی شروع از خودت….از توحید و یکتاپرستی….خدایا عاشقتم
صحبتای دوست عزیزمون که استاد خوندن واقعا دلی بود….اصلا از طریق زبان نبود که جاری میشد، بلکه از قلبش جاری میشد….مثل وقتایی که یهویی تمام وجودم فریاد میزنه که قلمتو بردارو بنویس….بنویس هرچی که داره میاد روی کاغذ….اونوقت بعد از مدتی خودمم باورم نمیشه اینارو من نوشته بودم….واقعا دست خدا بودم در اون لحظه.
خدایا هزاران بار شکرت
خداجونم خواهش میکنم همواره کمکم کن که توی این مسیر ثابت قدم باشم و روز به روز به آموزه هاش نزدیک تر و نزدیک تر بشم…
الهی آمین
سلام عزیزان دوستان باور کنید که وقتی کاری انجام نمیشه با تمام تلاشهای ما حتما خیریتی تو اون کار هست،مثلا اگر از یه کار اومدیم بیرون و خیلی تلاش کردیم که باز برگردیم و نشده حتما قراره که بهترینش یا همسنگش بیاد تو زندگیمون پس باید امیدوار بود خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
به نام خالق هنرمندم
سلامممم به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربانم که با فایلهای زیبای سفرنامه و دنبال کردنشون باعث شدن فایل های توحیدی رو گوش بدم ???
خیلی خوشحالم وسپاسگزار الله که هدایت شدم به سمت سایت استاد و درجمع خانواده صمیمی خودم?????????
از وقتی سفرنامه رو دنبال مبکنم دارم عمل به توحید رو درزندگی استاد میبینم باورهام محکمتر شده و دلم خیلی روشنه خیلی این چند وقت متوجه شدم چقدررر توکلم به الله پشت و پناهم بالارفته چه ارامشی سراسروجودم رو گرفته و مدام دنبال توجه به نکات مثبت زندگیم و اتفاقاتش هستم الان دارم بیشتر قدر نعمتها و داشته هامو میدونم الان دارم لمس میکنم مهربانی الله رو که غرق در نعمتم که قبلا نمیدیدمشون???? وبیشتر به مهربانی و بخشندگی پروردگارم پی میبرم و نگران اینده نیستم و دارم سعی خودمو میکنم که از مسیرتکاملم لذت
ببرم و درکنار خانوادم باشم و ازخدا میخوام بتونم الهاماتش رو بشنوم و تشخیص بدم الان وقتی به گذشته نگاه میکنم میبینم چقدررر افریدگارم پشت وپناهم بوده الان با خیال اسوده دارم از مسیرم لذت میبرم و از خداوند کمک میگیرم تو مسیر بمونم و خوداگاهم نتونه از مسیر خارجم کنه و بتونم کنترل ذهنمو دردست بگیرم? از شما استاد عزیزممم وخانم شایسته خلاق و مهربانم که دستان پروردگارم هستین بینهایت سپاسگزارم ???????
سلام بر استاد عزیز
من دیدگاه های دوستان را داشتم می خوندم خیلی عالی بود از این که در حال تماشای سفرنامه بودن که فایل های توحیدی رو دیدن و جالب اینجاست که منم از موقعی که سفرنامه رو دیدم باورهای توحیدی ام و اجرایش برایم خیلی راحت با یاری بی نهایت خدا شده است
خدای قدرتمندم که در راستای توحیدی یاری ام می کنی که به راحتی در زندگی ام اجرایش کنم .
از خدا جونم هم سپاسگزارم که استادی همچون عباسمنش در مسیر زندگی ام قرار داد که با آموزه هایش در راه توحید که عشق سعادت خوشبختی نیک بختی خوش شانسی و خیر محض جهان در جریان طبیعی راحتی جهان است زندگی کنم .
بسیار سپاس
سلام به دوستان هم فرکانسی ام
استاد عاشقتونم
من خیلی فایل های شما رو گوش میدم با دقت ویک جاهایی لابه لای حرفاتون آدم به خودش میگه اینجا استاد چقدر ظریف ودقیق توضیح دادن ،واستاد عزیزم? چقدر راست میگه من هم چنین چیزی رو تجربه کردم وهمین طور که به جلو میروید به صدق گفته های استاد ایمان می اوری که بابا این ادم یعنی خود استاد از دل این اتفاقات وزندگی سخت در بندر عباس به اینجا رسیدن که رسالت خودشون رو اشاعه توحید و یکتاپرستی می دانند
ومن خداوند رو سپاسگزارم
و من میگم که حتی مردها هم میتونن فرشته باشند دستانی از دستان خدا در قالب یک فرشته ی نجات
استاد عاشقتونم ????
به نام خدا
بیست و سومین برگ سفرنامه ۲۶ مرداد ۹۸
“بت پرستی توجیه وضعیت اجتماعی اسف بار کنونی ات و نسبت دادن آن به مشیت الهی است به تقدیر و سرنوشت است” این چیزی هست که به وفور تو جامعه ما دیده میشه ولی من در اعماق وجودم همیشه قبول داشتم که تقدیر دست خودمونه حالا چرا آگاهانه اجراش نمیکردم نمیدونم، اصطلاح عامیانه اش میشه “قسمت” که میگن فلان کار قسمتت نبود که انجام نشد، یا باید ببینی قسمتت کی میشه برا ازدواج و من همیشه به خودم میگم قسمت رو من تعیین میکنم با باورهام، من توی باورهای توحیدی خیلی جای کار دارم، شرکم خیلی کم هست ولی از اون طرف تو باور کردن خدا به این شکل که دوستان میگن(میگن اشکمون درمیاد، میگن حسش میکنیم و…) هنوز جای کار دارم ولی بهتر از قبل شدم، قبلا یه جورایی خدا ناباور بودم و میگفتم نیازی به وجود خدا نیست(اون خدایی که تو جامعه شناخته بودم) و این طبیعت و… طبق نظم و یک روند طبیعی به وجود اومدن، و حالا میفهمم که اون نظم و روند طبیعی همون نیروی خداوند هست، خداوندی که همواره با ما هست ما رو دوست داره و عاشقمونه، فقط باید تو وجود خودم پیداش کنم تا به درجات بالای عزت نفس برسم و همه نعمتهاش رو تجربه کنم و به این نتیجه رسیدم(از آموزه های استاد) که برای پیدا کردن خدا باید احساس خوب داشته باشم ، باید آرامش داشته باشم تا هدایت بشم. یه چیزی که باعث شد من از اون حالت عدم ایمان جدا بشم صحبت های دوست دندون پزشکم بود که درباره پیچیدگی سیستم بدن حرف میزد و بعدا من به این قضیه فکر کردم و دیدم بدن انسان شگفتی فوق العاده ای داره، میگفت اسید معده فلز رو ذوب میکنه ولی خدا طوری سیستم بدن رو طراحی کرده که هیچ آسیبی به بافت های معده نمیرسه و….. . بچه که بودم همیشه میپرسیدم که خدا کجاست به چه شکله و… مادرم میگفت مثل نور هست و تو آسمونه، برادرم میگفت دنبال این سوالها نرو که بی خدا میشی و…. بعدا آیه “خدا از رگ گردن به ما نزدیکتر است” رو دیدم ولی خوب درکش نکردم ولی الان بهتر درکش میکنم و برای خودم ساختم که همون خدایی که زمین و آسمون و… رو آفرید جزییش هم در وجود من( و در وجود همه) هست و همواره کنارمه و منتظره تا من ازش درخواست کنم تا عاشقانه پاسخ بده، هر لحظه خدا رو شکر….
سلام خدمت استاد عباس منش و تمامی دوستان گلم الان که این فایلو گوش کردم اشکم در آمد بابت قلمی که خداوند بر دست این دوست عزیز گذاشت تا
این مطالب رو بنویسد واز زبان استاد خوبم بشنوم خدا را شکر میکنم بابت این لحظه که گوش داشتم که بشنوم و لذت ببرم
استاد شما باید باشی که صدای خدا را به گوش بندگانش برسونی از خداوندت سپاسگذارم
سلام و درود فراوان به استاد گرامی و خانم شایسته و تمام دوستان…… خواستم از تک تک تون اینه که جواب کامنت بنده رو بدین واقعا گیر کردم و خسته شدم……. میخوام یک انسان توحیدی باشم میخوام خالص باشم اما نمیشه مشاورم و شوهرم میگن نقش بازی میکنی حرفشونم درسته اگه نقش بازی کردن نبود پس میبایست حالم خوب باشه……..
باور کنید کم اوردم و واقعا خستم
درود بر شما خانم صالحی
افکار مخرب امروز ما نتیجه یک روز و دو روز و چند ماه نیست نتیجه سالهای متعددی است که به شکل باورهای قوی رخنه کرده در وجود ما و در ذهن ناخودآگاه ما
و برای تغییر آگاهانه این باورهای نادرست باید به خودتون زمان بدهید
و بدون وقفه از آگاهی هایی که از سایت و استاد بدست میارید استفاده کنید و تمرین کنید برای تغییر این باورها و رسیدن به یک ارامش درونی در این مسیر زیبا و الهی
توحیدی بودن یعنی چه
یعنی به جز خدای یکتا قدرت این جهان را در اختیار هیچ کس دیگری قرار ندید و در اتفاقات روزمره با خداوند صحبت کنید و احساستون را با توکل به خدا خوب نگه دارید تا اینکه در مواجه شدن با این مسائل و اتفاقات به نتیجه دلخواه و خوبی برسید
یکی از مسائلی که شما را آزار میده اینه که مدام خودتونو سرزنش میکنید و به خودتون فرصت نمیدید که به مرور و کم کم احساستون بهتر بشه
من در کامنتهای قبلی شما هم این سرزنشها را احساس کردم
و به نظر من توکل و توحیدی بودن شما یک ارتباط روحی بین شما و خالقتونه و نمیدونم چرا همسر گرامیتون و حتی روانشناستون اینقدر شما را با خودتون درگیر میکنند و بهتره که در این رابطه الهی با خداوند کمی صبور باشید و زیاد تکیه بر صحبتهای دیگران نکنید
چرا که اگر قرار دیگران به شما متذکر بشن که توحیدی هستید یا نه این امر باعث میشه که شما در هر لحظه خودتون را مقایسه کنید با دیگران که چطوری اونها توحیدی هستند و در هر لحظه احساس سرزنش بهتون دست میده و یک ترمز بزرگ میشه در افکارتون
زمانیکه ما شروع میکنیم به کار کردن روی باورهای قدیمی و مخرب ذهنمون با ما درگیر میشه و همش دلیل میاره از گذشته که نه نمیتونی دیدی قبلا هم نتونستی
دیدی اون سری هم تلاش کردی نشد
تو داری فقط وانمود میکنی
یا میگه تو داری نقش بازی میکنی و در اصل احساست خوب نیست خودتو گول نزن
همه این موارد را ذهن ما برامون تداعی میکنی و تنها چیزی که بر خلاف این قضیه میتونه کمکتون کنه داشتن ایمان به خداوند و داشتن پشتکار و شجاعته که به خودتون اجازه بدید که با گذشت زمان افکار مناسب جایگزین این باورهای اشتباه بشه و این لیاقت زیبا زندگی کردن را در وجودتون ایجاد کنید و باور داشته باشید
موفق باشید
سلام خانم رعنا عزیز
قطعا مطمئنم تا الان انسان توحیدی شدید ولی خواستم برای اینکه قوانین رو برای خودم مرور کنم جواب کامنت شمارو میدم.
1. همه چیز در جهان باید تکاملش رو طی کنه پس به خودتون فرصت بدید.
2. خودتون رو سرزنش نکنید و اسیر نجواهای ذهن نشید چون کار شیطانه.
3. دنبال تأیید دیگران نباشید. مشاور، همسر و… اگر کاری که حس خوبی بهش دارید رو انجام بدید موفق میشید و همه میشن دنباله رو شما.
نکته اینکه حتی نقش بازی کردن آدمی که فکر میکنید الان نیستید شما رو بعد از مدتی تبدیل میکنه به اون آدم.
پس ؛
4. باور داشته باشید. به اون نقشی که بازی میکنید باور داشته باشید تا بهش تبدیل بشید.
امیدوارم هر جا که هستید موفق باشید.
سلام به استاد عزیزم و سایر دوستانم در این خانواده خدایی ،دوسال قبل بود که یکی از کلیپ تصویری استاد را در یوتیوب دیدم .یادم میاد که چقدر روزهای سختی داشتم معتاد و افسرده بودم و با خدای خودم همیشه دعوا داشتم که تو خواستی که من اینطوری زندگی کنم در این وضعیت سخت باشم ،تا اینکه خود خدا با دست پر از مهر و محبتش از طریق استاد با من صحبت کرد خدای من گفت که چقدر من را دوست دارد و هیچ وقت نخواسته و نمی خواهد که من در سختی و دشواری زندگی کنم،هرچه در زندگی من هست خودم به وجود آوردم و میتونم بهتروبهتر زندگی کنم ،خدا رو سپاس میگویم با تمام وجودم که زندگی جدیدی را شروع کردم و دیگر با اون انسان قبلی خیلی فاصله دارم،خداوند همیشه با ماست.
باسلام خدمت استاد گرامی
من هفته پیش فضای مجازی روکنار گذاشتم و خیلی خوشحال هستم که دوروزه بااین سایت آشنا شدم وبسیار از مطالب وفایل های شما استفاده کرده ام خیلی ممنونم ازشماواز این بابت از خداسپاسگزار که در این مسیر قرارگرفتم
سلام خدمت اعضای خانواده ام (اعضای گروه تحقیقاتی عباس منش)
خدا را سپاس گذارم از این که منو رو با این خانواده آشنا کرد
در مورد این قسمت از داستان زندگی استاد: انگار یک لحظه احساسی به آدم دست میده که خدا نسبت به استاد لطف ویژه ای داشته که همچین رویادی رو در زندگی ایشون پدید اورده و اگر من هم در چنین موقیتی قرار میگرفتم(یا هر کسی) این طور در مورد خدا صحبت میکردم و میپرستیدمش و موفق میشدم و . . . .(یعنی یه جورایی باور داریم که خدا نسبت به ما لطف کمتری داره) .
اما در اصل(قران)(قانون) چنین نیست: بعد از چند لحظه تفکر مثال های افرادی(حداقل 2 نفر در روستامون) به ذهنم اومد که در وضعیتی به مراتب بدتر از استاد قرار گرفته بودند اما نتیجه ای بعد از گذشت چیزی حدود یکیشون 4ودیگری6 سال از آن رویداد در زندگی آنان مشاهده نمیکنم و ……………………….. اینطور نیست که موضوع شروع یکتا پرستی حتما باید به یک حادثه مرتبط باشه یا حتما باید فرد خاصی باشی تا یکتا پرست باشی.
قبل از آشنایی من با این سایت یک جورایی من “طارق الصلات”بودم…….البته دلیل اینکه من اصلا نماز نمیخوندم این بود که به من گفته بودن(این باور رو داشتم) خداوند افرادی رو که اصلا نماز نمیخونن با یه توبه و برگشت به سمتش میبخشه… اما در مورد افرادی که نمازشون گهگاهیه و از روی بیکاریه یا هر وقت عشقشون کشید بخونن هروقت نه نخونن!!!!!!!! دیگه خداوند به این سادگی اونارو نمیبخشه یا جزء گناهان کبیرست
و یا
مثال : قران رو حفظ نکن یا بکن اما اگر قران رو حفظ کردی و بعد فراموش کردی گناه فراموش کاریت بیشتر از ثواب حفظ کردنته.(باعث میشه آدم پیش خودش فکر کنه…اصلا چه کاریه که من انجام بدم….یعنی داره به من میگه برای نزدیک شدن به خدا باید خیلی خیلی و همیشه در زحمت باشی )
مثال: هر کسی مشروبات اکلی مصرف کنه !!!!!؟با خوردن اولین قطره!!!!!؟ ایمان وجودش مانند پیراهنی که شخص از تن خود بیرون می آورد !!!!!!؟ از وجودش خارج میشود و این شخص تا 40 روز نمازش قبول نیست و انگار با مادر و خواهر و عمه و خاله ی خود فلان کار را کرده.
شما به من بگید یک شخص چقدر باید آگاه باشه تا بتونه پس از انجام کاری خطا…خودش رو ببخشه و خدایی رو باور کنه که با انجام تمام خطاهای گذشته باز هم با آغوشی باز و عاشق تر از مادری که فرزندش را گم کرده…منتظر توبه کردن و برگشتن بندشه.
خیلی مثال های زیادی رو باهاش مواجه شدم ….. اما از همان دوران نوجوانی با این افکار مخالف بودم(از چیزی حدود10سال پیش) ….. اون موقه ها فکر میکردم برای توجیه این نوع افکار اشتباه باید دلایل منطقی!! داشته باشم تا بتوانم دیگران! را قانع!!کنم که حق با من است.
خداوند را سپاس گذارم از این که من رو با این سایت و خانواده آشنا کرد.
استاد گرامی از شما و تمام خواهران و برادرانی که نظر میزارن نهایت تشکر رو دارم
و من هم خودم رو عامل توحید پراکنی میدونم.