توحید عملی | قسمت ۱ - صفحه 31
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/09/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-09-07 23:58:492022-09-24 08:54:32توحید عملی | قسمت ۱شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به همگی دوستان واستاد عزیزم.
نشانه امروزم این فایل زیبا بود.
چقدر از این شعر لذت میبردم…….خداوند همه چیز میشود همه کس را……
توکل وایمان به نیرویی که مافوق است.
چقدر خوبه که میدونیم خدا همه جوره حواسش بهمون هست.
خدایا شکرت که هدایتم کردی به این فایل
خدایا شکرت که دستانت رو برا هدایت من فرستادی.
خدایا شکرت برا اینکه شاید فقط یک ذره از قدرتت رو درک کردم.
سلام ب همه خانواده عزیزم….
عید برهمه مبارک باشه…
انشالا امسال سال پربرکت ونعمت فراوانی. وسلامتی درپناه الله یکتا….
سلام به خانواده ی عزیزم
عید باستانی نوروز به همه تبریک میگم
انشاالله سالی پر از خیر و برکت برای تک تک عزیزان
انشاالله سال تداوم موفقیت ها
تداوم تمرینات
از اینکه در ۶ماهه آخر سال در کنار این خانواده بودم سپاس گذارم
خط زندگی من تغییر کرد
در پناه الله یکتا
هر چه گفتم نقل قول عشق بود
تار و پود این غزل از عشق بود
حب تو خشت و نهاد قلب ما
بی تو ای معشوق چه باشد شعر ما
از تو گفتن آرزوی این تن است
دیدنت تسکین ترک این تن است
بند بند شعر من را از بری
خود بگو از این چه باشد برتری
بندگی را زندگیم میکنم
بسم تو دم را اجابت میکنم
اخر این دردم به نامت غیب شد
هر چه نالیدم به خَلق تشویش شد
درد دوری را تو پایان دادی ام
این خودت بودی که سامان دادی ام
باز هم آغوش به رویم باز کن
باز هم با یک غزل آغاز کن
سلام استاد عزیزم این شعر رو همین الان با لطف خدا نوشتم .نمیدونید موقع نوشتنش چقدر به خدا نزدیک شدم تا به حال به اندازه حالا عشق خدا رو حس نکرده بودم … سپاسگزارم معشوق من یگانه الله من… سپاسگزارم .استاد ممنونم که دستی از دستان خدا شدید.دوستدار شما غزل پورقنبری
سلام دوست عزیزم
چه شعر زیبایی👌😍
آفرین به این ذوق و احساس بالا
موفق باشی دوست خوبم
در پناه حق🌹
فقط میتونم بگم خدایا شکرت غزلم سپاسگزارم ب والله با این قطعه شهرت رسالت تو تموم کردی
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان من هنوز متاسفانه مفهوم این عبارت که ما خالق زندگی خود هستیم خوب درک نکردم از خدا می خوام که هدایتم کنه 🙏🏻🙏🏻
سلام استاد عزیزم
وقتی راجع به حادثه اون انفجار و فرصت دوباره زندگی کردن و پیدا کردن رسالت خودتون گفتید یاد ماجرای خودم تو هفته های اخیر افتادم .ماهها است که توی نت موبایلم تو فایل درخواستها۱. از خدا میخوام که ایمانم رو قوی کنه و من آدمی باشم که توحید عملی رو در زندگیش عملی کرده .چرا خواستم ایمانمو قوی کنه چون از بی ایمانی خیلی زجر میکشم اینکه میگم زجر میکشم حقیقت محضه.انقدر آدم مضطرب و نگران و ترسویی هستم که در هر اتفاق وقتی نجوای شیطان شروع میشه من هزار بار میمیرم قبل از اینکه اون اتفاق افتاده باشه و چقدر سخته .من در تصادف برادرم رو ازدست دادم و ترس از دست دادن عزیزانم خیلی اذیتم میکنه مدتهاست که با گوش دادن به فایل ترس و ایمان شما و همچنین نوشتن سناریوهای قشنگ سعی میکنم با این حالتم مبارزه کنم و هر وقت اتفاقی میفته که منو نگران میکنه ( مثلا تلفن جواب ندادن خواهرم) شروع میکنم به نوشتن که خداوند پناه عزیزانم است.
هیچ برگی بدون اذن خداوند نمیفتد پس نگرانی من بیهوده است و….
۲.ماههاست که از خداوند میخوام که تایم آزاد برام فراهم بشه که فقط روی باورهام، باورهای توحیدی،باورهای ثروت آفرین کار کنم و همینطور زبانم تا بتونم آیلتس بگیرم و مهاجرت کنم
و اما اتفاقی که افتاد :
تو همین گیرو دار شیوع کرونا من شروع کردم به سرفه کردن و ته گلوم داغ شدو رفتم دکتر که گفتن آنفولانزاست اما ممکنه علائم اولیه شروع کرونا باشه و بهتره از افراد مسن و باردار و بچه ها دوری کنم و دوباره طبق معمول چنان اضطرابی به جونم افتاد که داشتم میمردم سریع اومدم خونه و خودمو تو اتاق قرنطینه کردم و ظرفهامو جدا کردم و هی راجع به کرو نا خوندم ترس از بیماری یک طرف ترس از ناقل بودن و انتقال اون به خانوادم از یک طرف دیگر .
استاد با اینکه ۴ ساله که با قوانین آشنایی پیدا کردم و سعی میکنم رعایت کنم تازه فهمیدم که چقدر کنترل ذهن سخته!!!یعنی به هر دری میزدم کرونا رو بی خیال بشم ولی ….
حتی نمیتونستم غذا بخورم حالت تهوع داشتم ،تازه استاد لایوتون رو که دیدم راجع به این مسءله یکخورده حالم بهتر شد (واقعا سپاسگزارم که در هر موقعیتی سعی دارید ما رو به مسیر درست هدایت کنید و سپاس فراوان بابت لایوتون)چند بار گوش دادم و به توصیه هاتون را جع به گوش دادن فایل های آرامش در پرتو الهی عمل کردم تا حالم بهتر شد .خلاصه یک شب برای خدا نوشتم که آخه خدا جونم من که همش تو در خواستهام دارم مینویسم چی میخوام چرا این اتفاق افتاد خدا جونم مگه ننوشتم ۳.من دیگه میخوام ازین به بعد وقتمو صرف لذت بردن از زندگی و رشدو پرورش خودم بکنم
خدایا یعنی داری منو هدایت میکنی ؟
خدایا کمکم کن ،خلاصه سرتونو درد نیارم شروع کردم به سناریو نوشتن سناریو اینکه فردا صبح بلند میشمو سلامتم و هیچ حس بدی ندارم و کرونا در کار نیست و سرفه هام برای حساسیتم هست ( ته وجودم فکر میکردم حساسیتم اوت کرده باشه)ولی بازم نجوای شیطان ولم نمیکرد
بعد از ۴ روزی که به سختی گذشت پیش دکتر متخصص گوش و حلق و بینی خودم رفتم و گفت که علائم مربوط به حساسیته نمیدونید چقدر دنیا قشنگ شد
برای خدا نوشتم که خدایا چقدر سلامتی نعمت خوبیه و اینکه تا چیزی رو از دست ندی قدرشو نمیدونی
خدایا چقدر همون لحظه ها و روزهای عادی زندگی زیبا هستن وقتی که هیچ خبر بدی نیست و یک روز عادیه حالا میفهمم که استاد میگن از چیزهای کوچک هم میشه لذت برد و میشه بخاطر سلامتی ،سقف بالای سر همین رختخواب گرم و نرم سپاسگزاربود و لذت برد یعنی چی
و اما از هدایت خداوند بگم برای داشتن زمان کافی و آزادی که خواسته بودم
بخاطر سرفه کردنم و اینکه خوب تو این شرایط همه از سرفه میترسن😷تصمیم گرفتم دورکار بشم و مدیرم هم موافقت کرد یعنی ۱۵ روز تایم آزاد و بعدش هم که تعطیلات عیده و باز هم وقت آزاد و قرنطینه خانگی و فرصت کافی برای کار کردن روی خودم بقول استاد تو زمانی که همه در جا میزنن یا کند پیش میرن بهترین زمان برای کارکردن روی خود و پیشرفت هست
یکجورایی احساس میکنم با این اتفاق خداوند خواسته قدر نعمت سلامتیمو بدونم
به تایم آزاد برسم
شایدم استاد رسالتمو مثل شما تو این زندگی پیدا کنم
چون درخواست ۴امم پیدا کردن طرح الهی زندگی و مسیر واقعی هست و یکجورایی دوست دارم طرح الهی زندگیم طوری باشه که به انسانها کمک کنم حس بهتری داشته باشن وتواناییهاشونو بشناسن و از زندگی لذت ببرن
استاد یکجورایی حس میکنم هدایت خداونده که منو پیش میبره
به امید روزی که من هم مثل شما با ایمان بشم و تو حید عملی داشته باشم و به هرچیزی که میخوام برسم و به بشریت کمک کنم .
سلام استاد
چقدر این قسمت رو دوست دارم.وقتی نوشته های مربوط به این فایل رو میخوندم،خیلی احساس خوبی داشتم. خدا رو حس کردم…
داره بارون میاد..صداشو میشنوم..صدای خدارو..
شکرت که وجودمو پر میکنی از خودت..
❤️یکتاپرستی آرامش و سلامتی میشود در جسم و جانت، سرمایه اولیه میشود برای شروع کسب و کارت، جرات و جسارت میشود برای حرکت، عزت نفس میشود برای درک ارزشمندی و توانایی هایت و خوش بینی و امیدواری میشود تا قادر شوی آنچه را دیگران بحران میشمارند، فرصتی بدانی که برای رشد تو آمده است.❤️
چه خوبه این جمله ها.
پس منم باید از این وضعیت به ظاهر بحرانی واسه خودم فرصت و قدرت بسازم.باید باورهامو قوی تر کنم.
خدای من هر روز دارم بیشتر متوجه میشم که چقد باید مراقب باورهامون باشیم.چون ناخواسته داریم به تو شرک میورزیم!نمیخوام!
من تو رو میخوام..یکتاپرستی رو..
چقد خوبه که قدرت فقط تو دستای توئه..
خدایا شکرت که بهم گوش دادی تا بشنوم صدای بارون زیبات رو..خدای من انقد صداش قشنگ و آرامش بخشِ که موقع نوشتن همش حواسم پرت میشه به صداش❤️
چقد دارم حس میکنم تو رو…..
استاد جمله ی آخری که نوشتین منو به فکر فرو برد..
برای همیشه، تنها کارمان این است که: به یادبیاوریم که باید عملا موحد باشیم..
عملا موحد باشیم..
عملا موحد باش نگین!!!
اول از تو خدای بزرگم ممنونم که منو با این سایت فوق العاده و انسان های توحیدی آشنا کردی
بعدم از شما استاد عزیز که انقدر زیبا خدا رو باور کردی..
من خیلی خوشبختم که اینجام..
من خیلی خوشبختم که این جای دنج رو دارم تا به دور از دنیای اطرافم بیام و غرق شم توی وجود خدا..
بارون تند تر شد😭😭❤️
الله اکبر…الله اکبر..تو خیییلی بزرگی
داری خودتو با صدای بلندتر نشونم میدی…
من عاشق توأم..
عاشق بارونتم..
عاشقم گوش های فوق العادمم که واضح میشنوه…
سلام به همه دوستان خدایا شکرت که اینقدر زیبا من را غافلگیر کردی خدایا شکرت که اینقدر زیبا به وعدهایت عمل میکنی خدایا دوستت دارم
می دانم که من نباید در این شرایط الانم زندگی کنم
و خواسته هایم و ارزش من و اهداف من بار ها و بار ها
از شرایط الانم بالاتر هستند.
نکته ای که اینجاست نباید هرگز هچیوقت این ندا را فراموش کنم
و از ادمهای اطرافم الگو بپذیرم.
چون اصلا سبک زندگی که من دارم با انها هیچ مطابقتی ندارد.
صاحب و فرمانروایم خداوندی است که برگی بی اذنش از درخت نمی افتد
و قدرت خلق زندگی ام را به دست فرکانس هایم داده.
باید تمام تلاشم این باشد تنها به او اعتماد کنم.
و مهم ترین رابطه ی زندگی را رابطه با او قرار دهم و برای ان تلاش کنم.
هر زمانی که سعی بر اجرای توحید عملی داشتم همواره خداوند برایم کافی بوده است.
سلام استاد عزیز الان ساعت 4و45 دقیقه بامداد است وتوحید عملی شما را گوش کردم وسخت گریه کردم از اون لحظه هایی که گفتی 17 روز قدم میزدم وگریه میکردم که خدایا من چرا باید زنده باشم ؟دقیقا من هم باشما که ماجرا راتعریف میکردی گریه کردم خودم هم نمیدانم چرا ؟اما درونم میگفت توهم ازاینجور ماجراها داشته ای.
میدانی سید جان من از خرم آباد لرستان صدایت میزنم همین لحظه که جلسه 5 قدم 8 گذاشتی من هم قبل از فایل توحید1 داشتم برخورد به تضاد صوتی شما را گوش میکردم ووقتی این پیام اومد گفتم خدایا شکرت غرض از این دلنوشته این استکه محبت فرمایید کامنتهای محصولات راباز کنید چون وقتی وارد سایتی به این زیبایی میشوی موقعییکه میخواهی درباره یک محصول آگاهی هایی کسب کنی به دربسته میخوری وانسان را مکدر میکند
لذا عزیزم ؛ هم تبار وهم ولایتی ام ؛ از شما تقاضای مصرانه داریم که کامنتهای محصولات را ؛ جهت آگاهی بخشی بیشتر باز بزارید هرچند محصولات دانلودی ورایگان شما ؛ قابل قیمت گذاری نیستند وفن وفوتی پنهان نیست. بزار لری بگم ؛ براکم ، نوشتیا محصولیان واز کو تا همه استفاده بکنند
راحتتر بگویم وقتی وارد سایت میشی وکامنتها محصولها بسته است یه جوری انرژی آدم منفی میشه وحال وحس آدم خراب میشه. بازشون کن.جون مایک ، جون مریم ،
اصن جون خداجون
کامنتها راباز کن
جهت هرچه بیشتر آگاهی بخشی شما به دیگر آدمها
آخه وقتی درسایت زون میکنی هرلحظه متوجه میشوم که الهامات وآگاهی های شما روز به روز داره بیشتر میشه. حرفاتون داره خالص تر وزیباتر میشود
جون مادرجان وازشو کو
این دیگه آخرشه ؛ جون عزیز دلت ، مریم دوست داشتنی ماها هم ؛ بازشون کن
آخرش که خودت هم می پسندی جون خداجون (حالا استاد میگه رحیم دیونه ؛ مگر خدا جون داره)
😂😂😂😂
مامنتظریم عزیزم که بیشتر مطالعه کنیم
میدونی استاد عزیز ؛ آخه رحیم خان ، تمام مکاتب وتمام سایتها را ؛ شیفت دلیت کرده و فقط
tasvirkhani.com را داره
درپناه ایزد منان: رحیمخان