توحید عملی | قسمت ۱ - صفحه 72

1595 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2617 روز

    سلام

    کجاست توحید تو وجودم؟؟

    از هر کسی حساب میبرم الی قلبم… جلوی ادما دست و پام رو گم میکنم و صدام میلرزه

    وقتی یکی تهدیدم میکنه دست و پام میلرزه و زبونم بسته میسه…

    جلوی این و اون شل و ول میشم و خودمو گم میکنم..

    وقتی کسی دازه به من توهین میکنه جرائت ندارم جلوش وایسم..

    این چه ایمانیه..

    این چه باوریه..

    جلو همه دست و پات میلرزه.. چون تسلیم نیستی..

    چون شهامت و جسارتت رو یادت رفته..

    چون خدا رو تو وجودت فراموش کردی… چون خدارو دشمن غضب کردت میدونی…

    چون به جای اینکه دستت رو تو دست خدا بذاری و اجازه بدی جریان هستی تو رو به مقصد ببره مقاومت میکنی در برابر امر خداوند…

    چون وابسته و متکی هستی به حونوادت !!!

    چون شرک توی قلبت ریشه زده و هر روز داره محکم تر میشه تو وجودت این زنجیر فولادی!!!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    معصومه داوری گفته:
    مدت عضویت: 1268 روز

    روز بیست و سوم‌

    با سلام خدمت اساتید محترم و هم

    مداریهای عزیزم

    چقدر حس قشنگیه است که انسان به این درجه برسه توحید و یکتا پرستی ..وقتی خدای خودتو پیدا کنی .از همه چیز دست بکشی و هیچ چیزی نتونه پایه و اساس تورو بهم بریزه و احساساتتو بد کنه

    وقتی فکر کنی خدایی داری که همیشه کنارت هست و حضور گر مشو تو قلبت احساس میکنی ..

    خدایی که همانجور کل جهان هستی رو میتونه هدایت کنه چرا نتونه مارو هدایت کنه ..

    وقتی همه چیز را فقط خدا و فقط خدا و فقط خدا ببینی چرا نگران باشی

    چرا ترس داشته باشی

    امروز که من خدای خودم رو پیدا کردم دیگر نگران چیزی نیستم ..دیگر اینقدر به خودم سخت نمیگیریم

    دیگر دودلی و تردید رو به دلم راه نمیدم

    دیگر آدما رو برای خودم بزرگ نمیکنم

    حرف دیگران برام مهم نیست و توجه نمیکنم .

    دیگر نیازی به کمک دیگران ندارم .نیازی به محبت کردنشون ندارم ..

    چون میدانم خدایی دارم قدرتمند و همه جوره منو ساپورت میکنه از منبع نیروی خودش

    چقدر حس آرامش عجیبی به انسان دست می‌دهد که به این درجه برسی و توحیدی شوی ..

    انگار خداوند خودش مارو برگزیده و هدایت می‌کند

    تا دستی باشیم از دستان خودش برای کمک کردن به دیگران در این راه توحیدی ..

    چقدر جالب همه برنامه های زندگیتو خودش میچینه

    و قدم به قدم هدایت می‌شویم به مسیرهای بعدی

    چقدر لذت بخش است‌ اتفاقاتی که در این مسیر به وجود میان که همه برگرفته از نشانه هاست

    انگار نشانه ها با زبان خودشان با ما صحبت میکنن

    که الان چکار کنیم یا چکار نکنیم

    انگار مثل پیامبران رسالتی از طرف خداوند به ما داده شده و ما باید اون گسترش دهیم …

    اصلن باورم نمیشه که من انتخاب شده ی پروردگارم هستم

    اصلن باورم نمیشه که ابراهیم گونه دارم عمل میکنم

    وقتی اینقدر آرامش سرتاسر وجودم رو گرفته و سرشار از اسطوره صبر و مقاومت شدم ..وقتی قدرتمندی رو در خودم به تمام معنا احساس میکنم …وقتی دیگر نگران چیزی نیستم ..وقتی دیگران رو اینقدر راحت میتونم ببخشم .وقتی شادی را از درونم احساس میکنم ..وقتی امیدم فقط و فقط به اوست ..وقتی به فرزندانم نگاه میکنم انگار خدارو حس میکنم .وقتی مدام در حال شکر گذاری و سپاس از نعماتش هستم

    انگار جنسی شدم از جنس خدا …با تمام صفات خداوندی اش

    خدایا شکرت به خاطر رسیدن به این درجه و مقام ..

    به خاطر رسیدن به مدار درست

    رسیدن به خوده خدا

    الاهی شکرت .الاهی شکرت .الاهی شکرت

    شادو پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    ناطق گفته:
    مدت عضویت: 1265 روز

    سلام استاد عزیز خدایا شکرت بابت دیدن این فایل وکسب حال واحساس بی نظیر استاد فقد اینو خواستم بگم که واقعا معصومیت را در درونتون و ظاهرتون میبینم و این حرفو میزنم فقد خواستم تحسینتون کنم و من هم باید معصومیت را تجربه کنم با خواست واراده تنها یگانه عالم عاشق همتون هستم سلامت تندرست و پایدار باشید دوستان گلم 🙏🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    علیرضا بهادری گفته:
    مدت عضویت: 1299 روز

    روز بیست و سوم

    سلام و عرض ادب

    خدمت استاد عزیزم و بانو شایسته

    و همه دوستان عزیز و هم فرکانسیم

    من تعهد می بندم که همیشه و همه جا و در تمام اوقات فقط از الله یکتا هدایت بخواهم و غیر از او به هیچ کس وابسته نشوم.

    من اقرار میکنم که فردی بودم که برای هر خواسته ای نیاز به اتکا به کسی داشتم.

    یعنی همیشه در تمام اوقات فکر میکردم که اگر کسی یا کسانی نباشند من نمیتوانم به خواسته هایم برسم.

    به همین دلیل همیشه جلو افراد دست به سینه بودم.

    همیشه تحقیر و کوچک شدن رو به جون می خریدم.

    خدایا چقدر من اعتماد به نفسم پایین بود

    چقدر خودم رو جلوی افراد کوچک و خار کردم.

    تعهد میدهم که فقط از تو مدد بخواهم.

    فقط تو را بجویم.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    روسینول گفته:
    مدت عضویت: 1376 روز

    سلااااام سلااااااااام

    روز شصت و پنجم

    چقدر عمل در این تصمیم اتفاق های خوبی داشت

    چقدر پیشرفت استاد به پیشرفت جهان کمک کرد

    چند هزار نفر فقط با دیدن یک مطلب از این سایت به یک راهی رسیدن که زندگیشون عوض شد

    واقعا استاد درس توحید و یکتا پرستی رو بهتر از هرکسی به من دادن

    به من یاد دادن خدا ادم نیست

    خدا منتظر اشتباه نیست

    دنبال چیز های حاشیه ای نیست

    و خیلی چیزای دیگه

    و نمیتونم بگم چقدر خوشحالم ازاین بابت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1853 روز

    به نام مهربان پروردگارباسخاوتم که منوهدایت کردبه این سایت توحیدی

    قدم۶۵👣دوردوم😇👍🏻

    مهربان پروردگارم ،همیشه دنبال این جواب بودم که چرا خداوند گفته من ازرگ گردن بتو نزدیکترم منکه اصلا همچین احساسی ندارم چرااین نزدیکی رو درک نمیکنم پس

    وخداروشکر بعداز۳۵سال باورود به این سایت و تغذیه ی هرروزه ی ذهنم بااین آگاهی های توحیدی کم کم دارم میفهمم که نزدیک بودن به خداوند یعنی چی…

    کم کم دارم متوجه قوانینش میشم دارم اجراش میکنم به اندازه ای که زندگیش کردم دارم درکش میکنم

    من به اصطلاح بچه مسلمون بودم اما هیچ تعریف درستی از شرک وتوحید نداشتم

    من نمیدونستم قدرت رو به عوامل بیرونی دادن یعنی شرک ،من نمیدونستم ترسیدن یعنی شرک ،نگران شدن یعنی شرک،من نمیدونستم✅ توحید عملی چیزی نیست جز “منطبق نمودن رفتارت در هر لحظه و در هر شرایطی، با قوانین خداوند✅

    استادهزاران سپاس ،ازته قلبم تحسینتون میکنم شما خیلیییی خوب به عهدتون وفاکردید

    کامنتهای بچها همشون توحیدیه همشون عطر ایمان ویقین میده

    خدابا شکررررت که منوهدایت کردی یه این آگاهی ها

    اینا قیمت ندارن

    ✅اگر ایمان بیاوری که تمام آنچه به دنبالش هستی، در توحید عملی است، آنوقت تمام سعی ات ساختن باورهایی می شود که تو را یکتاپرست تر، سپاس گزارتر و ایمان ات را راستین تر و پولادین تر نماید تا ذره‌ای شرک در وجودت راه نیابد.✅

    ۲۱روز مونده به عید۱۴۰۱،دلم میخواداواسط سال بیام براتون بنویسم هزاااران بار توحیدی تراز قبل شدم،بیام بگم باورهایی ساختم تا ایمانم قوی ترشه،بیام بگم

    حالا تمام قلبم لبریز از خداست وجایی برای وابستگی غیرنیست

    دلم میخوادبگم توحیدم رو درعمل دارم نشون میدم

    بیام بگم من یکتاپرست تر،سپاسگزارتر،وایمانم پولادین شده،دلم میخوادسرمو بالابگیرمو بگم ذره ای شرک دروجودم نیست

    خدایا عاشقتم

    خدایا سپاسگزارتم

    میدونم که توبیشتراز من میخوای که من یکتاپرست بشم،مرررسی که هدایتم کردی به این آگاهی ها

    من عاشقتتتتتم محبوبم💚💚💚❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    ایلیا میم رام الله گفته:
    مدت عضویت: 1466 روز

    با خدا سخن بگویید همانطور که با یک دوست حرف می‌زنید، چون او بهترین دوست شماست.

    او در هر حال و در هر شرایطی که باشید، صدای شما را به وضوح می‌شنود، چه تنها باشید و چه در جمع، در شلوغی خیابان، در اتوبوس و یا در کنج اتاقتان، در میهمانی و یا در کلاس درس و… .

    ساده و طبیعی هر چه را در دل دارید به او بگویید. به خود نگویید که خدا همه چیز را می‌داند پس چرا آنچه را که می‌داند برایش تکرار کنم! او شما را دوست دارد ومنتظر شنیدن صدای شماست. وقتی هر چه را در دل دارید به خدا می‌گویید، آماده‌ی دریافت پاسخ‌ها‌یش می‌شوید.

    خدا ساده است و ساده گفتن را دوست داردپس به زبان خودتان با خداوند صحبت کنید، همانطور که می‌فهمید و می‌دانید، بی‌هیچ تکلف و تعارفی.

    او هرگز شما را منتظر نمی‌‌گذارد، حتی اگر هزاران هزار نفر هم‌زمان با او سخن بگویند، او سخن تک تک آنها را می‌شنود، برای او هیچ محدودیتی وجود ندارد. تنها کافی است که بخواهید، همین الان!

    بسیاری از مردم احساس می کنند چنان پلید و گناهکارند که نمی‌توانند یا نباید به خدا نزدیک شوند، اما خدا همچون مادر ماست. اگر کودکی در چاله‌ای بیفتد و سراپا آلوده شود، چه می‌کند؟ پیش مادرش می‌رود و می‌گوید:”مادر! من کثیف شده‌ام. مرا بشوی و تمیز کن!”

    سعی کنیم گفتگوی با خدا را هر صبح و قبل از انجام هر کاری قرار دهیم و مهم‌ترین و بهترین کارمان در آغاز هر روز گفتگوی با او باشد.

    دعا کار پیچیده‌ای نیست. بسیار بسیار ساده و مثل گفتگو با یک دوست است، همانگونه که همه‌ی رازهای قلبتان را برای دوستی صمیمی و عزیز مطرح می‌کنید و از او کمک می‌خواهید دعا کنید، چون خدا بهترین و مهربان‌ترین دوست ماست. دوست تغییرناپذیری که در تمام ساعات شبانه‌روز می‌توانیم با او سخن بگوییم. قدرتمند‌ترین دوستی که همیشه با ما و آماده‌‌ی کمک به ماست.

    برای دعا کردن اصلاً لازم نیست به مکان خاصی برویم، کافی است که چشمانمان را ببندیم، دنیای بیرون را کنار بگذاریم و به خدا بیندیشیم. او آنجاست. مطمئن باشید که او صدای شما، حتی آه دل شما را نیز می‌شنود.

    دعاهای اکثر ما خواهش و التماس به خداست، از خدا درخواست می کنیم تا کاری را برایمان انجام دهد یا چیزی را به ما بدهد که به آن نیاز داریم. وقتی که چیزی را از خدا می خواهید فراموش نکنید ممکن است چیزهایی که می‌خواهید برایتان خوب نباشد.. برای دریافت نیازهایتان دعا کنید اما به خدا بگویید در صورتی خواسته‌تان را اجابت کند که مطابق با خواست او باشد، زیرا خواست او چیزی جز خیر و خوبی شما نیست. پس به او بگویید: خدایا! باشد که خواست تو و نه خواست من تحقق پذیرد!” مطمئن باشید که خدا پاسخ‌تان را می‌دهد اما فراموش نکنید که پاسخ خدا به دعاهایتان همیشه یکسان نیست.

    و اما وقتی برقراری ارتباط با خداوند جزو برنامه هر روزه زندگیمان شود در می‌یابیم که نیاز ما چیزی بیشتر از داد و ستد است و آن وقت است که می فهمیم که بزرگترین نیازمان، بهترین چیزهاست، یعنی خود خدا.

    بیایید برای سخن گفتن با خدا آماده شویم که او بسیار مشتاق شنیدن صدای ماست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1274 روز

    به نام پروردگار مهربان💕

    روز ۶۵ سفر من

    سلام به همه عزیزان

    امروز که این فایل رو برای بار دوم که گوش دادم احساس بهتری نسبت به روزهای قبل داشتم و حالم خوش بود،حالم خوش بود از اینکه شاید تا ۲ماه پیش خدا فقط یه لفظ بود رو زبانم و تو دلم جاش خیلی خالی بود ولی الان لذت میبرم از فکر کردن به خدا و سیستمی که در جهان حکمفرما هستش،درسته ذهن مشوش من بعضی وقتها شیطونی میکنه اما نسبت به روزهای اول خیلی بهتر شدم ومیتونم کنترلش کنم و از این بابت خوشحالم.

    امروز بعد شنیدن این فایل که اومدم سرکار خیلی اتفاقی دلم هوای یکی از دوستانم رو کرد که برم بهش سر بزنم رفت تو اتاقش نبود همکارش گفت رفته بیرون رفتم تو راهرو که ببینشم ،یکدفعه چشم به تابلو کتابخانه شرکت خورد،کتابخانه ای که بعد ۲۰ سال یکبارم بهش سر نزده بودم دلم گفت تا رفیقت بیاد برو داخل تو که عاشق کتابی چرا تا حالا نرفتی؟

    رفتم داخل و از بین کتابهای روانشناسی و موفقیت چشم رو یک کتاب بنام: خــــــــدا حقیقتی در اعماق وجود انسان، گرفت و رفتم اونو امانت گرفتم تا بخونمش، و این اتفاق رو به فال نیک گرفتم.

    خدایا شکرت که احساس میکنم تو مسیر درستی هستم و ازت میخوام کمکم کنی تو این مسیر بمونم تا به تکامل واقعی برسم،الهی به امید خودت🌹

    وهمچنین سپاسگزارم بابت وجود استاد وخانم شایسته و همه دوستانی که با خوندن دیدگاه هاشون حال دلم خوب میشه،ان شاءالله حال دل همتون خوب باشه🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    محمدرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1342 روز

    به نام هستی بخش جهان

    درود و سلام خدمت استاد عزیزم

    و خانم‌شایسته عزیز

    دوستای عزیزم.

    ردپای خودم در روز۶۵

    توحید عملی

    چقدر‌احساس خوبی دارم با شنیدن‌حرف های استاد در مورد پروردگار و یکتا پرستی و ایمان آوردن به یک قدرت به یک رب

    به قدرتی که جهان در دستان اوست

    به قدرتی که هیچ برگی‌ به اذنش نمی افتد

    به قدرتی که بالاتر‌ از او نیست

    به قدرتی که از جنس و قدرتش در وجود ما انسان ها دمیده و ما را خلیفه خود در روی زمین گذاشته.

    وقتی هر موقع موضوع توحید میشه

    میبینم چقدر‌همه چیز کوچیکه

    چقدر همه ما ذره ای از اون انرژی و قدرت هستیم.

    چقدر‌ احساس آدم خوب میشه که یک نیروی مافوق بشری پشتیبان و حامی ماست

    استاد ممنونم که دارم با کمک شما خدایی رو میشناسم که تا الان انگار کامل و آگاهانه نشناخته بودم

    دارم‌قدم در مسیری میذارم که بتونم قدرت خلق و کنترل زندگی ام رو در دستان خودم بگیرم.

    دارم‌ روز به روز ایمانم رو قوی میکنم که تنها خداست که حامی منه و خدایی که عاشقانه من رو با تمام خوبی و بدی های که هستم دوست دارد.

    خدایی که منتظر است من قدم بردارم به سمتش ازش بخوام‌و بخوانم تا اجابت کند من را.

    واقعا با توحید عملی دیگه تصمیم گرفتم وابسته چیزی و کسی نباشم

    تصمیم گرفتم همیشه احساس خوب رو در خودم نگه دارم با کنترل ذهنم و توجه به نکات مثبت در هر لحظه و شرایط

    تصمیم گرفتم جور دیگه ای زندگی کنم

    جور دیگه ای به زندگی نگاه کنم

    بهتر زندگی کنم و جهان را جای خوبی برای زندگی درست کنم.

    تصمیم گرفتم‌در ذهنم و قلبم به هیچ کس جز خدای خودم قدرت ندهم.

    تصمیم گرفتم‌که به جز خدا از کسی نترسم و چیزی نخوام.

    تصمیم‌گرفتم‌ خودم با پیدا کردن قدرت خلق زندگی و خودشناسی به تمام خواسته هام و آرزو هام برسم

    تصمیم‌گرفتم که در این مسیر دستی بشم از دستان خدا که اگر انسانی رو در مسیر من قرار داد این پیام یکتا پرستی رو با نتایجم و زندگی ام بگویم که بله با شناخت خودت میشود خدای خود را شناخت چرا که ما ذره ای از آن قدرت و انرژی هستیم که جهان را آفرید

    تصمیم گرفتم دیگه دنبال خرافات نباشم

    دیگه چیزی رو ندانسته قبول نکنم

    تصمیم گرفتم‌ که اگر‌میخواهم در تمام ابعاد در زندگی موفق شوم فقط و فقط این مسیر رو دنبال کنم و ایمانم رو به صحبت های استاد قوی تر کنم تا منم به درک و اجرای قوانین جهان هستی پی‌ببریم و عالی زندگی کنم.

    میخواهم از همینی که هست شروع کنم به عالی زندگی کردن و بهشت درست کردن زندگی ام.

    خیلی احساسم عالی هست و تمام این با بودن در کنار شماست .

    خیلی خیلی دوستتون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    مهدی ماجدی گفته:
    مدت عضویت: 3534 روز

    به نام خدای مهربانم

    نمیدونم احساسمو از این فایل چجوری بیان کنم ولی دلم بدجور منقلب شد.

    بدجور احساس کردم که خدا پیشم بوده هوامو داشته ولی من ندیدمش ،ولی من اونقدر باورش نکردم که از هیچی نترسم که نگران نباشم که حالمو خوب نگه دارم .کوتاهی کردم تو باورش تو سپاس گزاری ازش.تو حرف زدن باهاش تو بغل کردنش.خدایا من راه درست رو نرفتم من از ته دل باورت نکردم رو زبونم خدایا شکرت بود تو ذهنم اینکه من باورت دارم بود اینکه شرک نداشته باشم بود ولی تو قلبم نبود،نبود که نتیجه نداده نبوده که نشده.ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است اگه باور کرده بودم که ناراحت نبودم.اگه باورت کرده بودم که نگران نبودم.

    الهی العفو

    الهی مرا هدایت کن به راه راست راه کسانی که نعمت دادی نه راه کسانی که بر آنها غضب گرفته ای،نه راه گمراهان.

    مرسی استاد عزیزم و خانوم شایسته بی نظیر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: