توحید عملی | قسمت ۱ - صفحه 92

1595 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 2157 روز

    رد پای روز ٢٣م

    با قدم گذاشتن تو این مسیر زیبا

    رها بودن رو دارم یاد میگیرم

    نچسبیدن رو دارم یاد میگیرم

    یادمیگیرم زمانی که حالم خیلی بد شده زود خودم روبراه کنم درحالی که قبلا روزها خودم با نشخوارها بمباران میکردم و حرص میخوردم، اعصابم خرد بود، خودم قربانی میدیدم

    قبلا اگر شاگردی با من رزرو میکرد و کنسل میکرد

    چقدر بهم میریختم

    حساب کتابی که روی پولش کرده بودم من بهم میریخت

    یکی از شاگردام هفته ای دو جلسه کلاس داشت

    ب خاطر امتحاناتش ی وقفه تو کلاس افتاد

    و مجدد اول خرداد مادرش برای رزرو جلسات تمام گرفت

    من فکر میکردم که مث قبل دو جلسه در هفته اس ( تو همون روز و ساعت)

    روز دوشنبه برای جلسه دوم ، قبل از کلاس پیام دادم جهت یادآوری ( گفتم چون بعد از دو سه ماه کلاس دوباره شروع شده ممکنه یادشون نباشه)

    مادر شاگردم گفت ک ما خارج از شهریم و فعلا ب خاطر شرایط مالی مون هفته ای ی جلسه کلاس باشه و بادش نبوده که ب من بگه

    اگه قبلا بود کلی وقت ذهنم درگیر میشد

    چ شانس گندی

    ای کاش دو جلسه کلاس میخواستن و …

    ولی

    ولی

    اینبار

    اصلا اصلا ناراحت نشدم و گفتم روزیم خدا میرسونه

    و رفتم سراغ فایلای استاد

    ی هفته بعد یعنی

    دیروز عصر ، دوشنبه

    دخترم خوابید

    پسرم و همسرم رفتن بیرون

    خونه مرتب بود

    برای خودم کاپوچینو درست کردم

    فایل افکار مثبت استاد پلی کردم

    و بساط نقاشیم پهن کردم

    که یهو روی گوشیم پیامک اومد

    دیدم مادر شاگردم که در خواست داره امروز برای دخترش کلاس بذارم

    و مجدد هفته ای دو جلسه کلاس بیاد

    اینقدر خوشحال شدم و خداروشکر کردم

    برای روزی که برام فرستاد

    از جایی که روش حساب نمیکردم

    صراط الذین انعمت علیهم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    حدیث گفته:
    مدت عضویت: 2180 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام بر شما استاد بزرگوار و دوستی که متن مرا میخونی

    استاد میخواستم نتیجه تلاشم رو بهتون بگم استاد بعد از گوش دادن به قدم هشتم جلسه یک تصمیم گرفتم تا پایان نامم رو تموم کنم و استاد باورتون نمیشه که چقدر این مدت که روش کار کردم پایان نامم عالی تر شد و همین امشب برای اساتید مشاورم فرستادم

    استاد ی کتاب دارم میخونم به اسم عادت های اتمی کتاب خوبی است و نوشته بود وقتی کاری رو میخواهیم انجام بدهیم ان کار حاصل ذره ذره کارهای کوچیکیه که مارو به هدف میرسونه وقتی یک نفر به جایی میرسه که مثل بمب صدا میکنه همه فقط اون لحظه رو میبینن در حالی که اون فرد صد تا قدم دیگه قبلش برداشته که قدم صد و یکم به نتیجه قابل توجهی رسیده

    داشتم فکر میکردم که وقتی شما میگید تمرین ستاره قطبی رو انجام بدیم اروم اروم و دنبال این نباشیم که ی دفعه همه چی از این رو به اون رو بشود معنیش همینه

    برنده و بازنده هر دو یک هدف مشخص دارند اما چرا یکی برنده میشه و یکی می بازه ؟

    این بخاطر مسیری است که انها رفته اند و سیستمی که در ان حرکت کردند تا به هدف برسند از این رو ما باید اهدافمون رو مشخص کنیم و ذره ذره برای اون قدم برداریم قدم های کوچیک و مداوم ما را به نتیجه می رساند

    زمان می خواهد

    و الان استاد نتیجه قدم های کوچیک من در این یک ماه اخیر تمام شدن پایان نامه ام بود و من الان خیلی خوشحالم

    زندگی من در همه جنبه ها در حال بهتر شدن هست الهی شکرت

    رد پای 65 من در سفرنامه تحول زندگی من

    یا حق

    ورعی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    زهرا راد گفته:
    مدت عضویت: 1838 روز

    به نام خداوند مهربان و یاری رسانم

    سلام به بهترینها سلام به دل انگیز ترین ها سلام به درجه یک ترینها

    خداروشکر اینجام و وقت آزادم تو این سایت میگذره .داشتم میگفتم یه روزی از خدا یه استاد میخواستم بشینم پای صحبتاش و عمل کننده به حرفاش باشم .یادمه دوستایی میخواستم که جنس دغدغه هاشون مثل من باشه و خدا هدایتم کرد به بهترین استاد و بهترین دوستان که کنارشون احساس فوق العاده دارم.

    من خیلی قبلا خودم رو از هدایت دور میدیدم و میگفتم الهام و هدایت فقط برای پیامبران و امامانه ولی الان خودم دریافت کننده هدایت الهی شدم .چقدر احساس فوق العاده ای هست که تو هم میتونی هدایت دریافت کنی تو هم میتونی ثروتمند باشی تو هم میتونی جزو بهترین ها باشی فقط کافیه بخوای و ایمان داشته باشی به رسیدن .چقدر حال زیبایی است یه آرامش درونی و گفتگوی درونی باخدا و جواب هایی که دریافت میکنی چقدر خوبه همیشه به فکر رشد بودن و همیشه به سمت بهتر شدن حرکت کنیم وقتی به این نقطه رسیدیم دوباره برگردیم و بریم به سمت اینکه هدایت عالی بیشتر و بهتر در جهت دریافت خواسته ها داشته باشیم.استاد مثال زیبایی دارن باید زندگی مثل یویو رو بزاریم کنار .باید به سمت بالا و حرکت صعودی داشته بریم.باید یاد بگیریم مسیری که اینقدر دل انگیزه و بهمون احساس فوق العاده میده رو حفظ کنیم که به قول دوستمون ایقدر خدا از راههای بدیهی به خواستمون میرسونه که ذهنمون گولمون میزنه که این باید می بوده و از این راه ما رو میخواد برگردونه به خونه قبلی .

    آره واقعا اومدیم ثروتمند بشیم ولی توحید رو یادمون دادن اومدیم موفق بشیم یکتا پرستی رو درس دادن .وخدای من چقدر این مسیر با توحید و یکتاپرستی و عشق زیباتر و درستر و کاملتر و همه چی تمام تره .

    خدای من چقدر زیباست با تو بودن از تو گفتن و از تو شنیدن .خدای من تورو شکر میکنم که به این راحتی میتونم این آگاهی ها رو دریافت کنم .خدای من ممنونم

    استاد عزیزم دستی از دستان بینهایت خداوند در زندگیم هستید برای تمام کسانی که می‌خواهم کمکی باشم بدون اینکه بخوام شنونده ی مشکلاتشون باشم فقط سایت رو معرفی میکنم خداروشکر کسی که در مدار باشه به زیبایی کمک رو دریافت میکنه .بازم ممنون .

    مریم عزیزو درجه یکم برای مقالات و فیلمبرداریهاتون واقعا ممنون .

    از دوستانم سپاس گزارم برای کامنتهای عالیتون

    زهرای عزیزم برای همین لحظه که اینجایی ممنون برای مسیری که انتخاب کردی ممنون

    برای رشد هر روزت ممنون

    برای در جریان بودن و حرکت داشتنت ممنون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    زهرا زعفرانلویی گفته:
    مدت عضویت: 1133 روز

    سلام استاد عزیزم

    وقتی که ادم روی خودش کار میکنه تا توحیدی باشه و کم کم توی مسیر بیاد، اولش با خودش و ذهنش میجنگه ولی وقتی ادامه بده و متعهد باشه و روی خودش کار بکنه،چیز هایی که باید رعایت بکنه رو‌مرور میکنه و ذهنش رو کنترل میکنه و قدرت رو فقط به خدای یگانه میده،اون وقته که احساس ارامش عجیبی میکنه،دیگه لازم نیست از کسی یا چیزی بترسی،دیگه اینده واضح و درخشانه و روابطت با کمک خدا عالی میشه و ثروت با قدرت خدا به راحتی وارد زندگیت میشه، دنیا برات جلوه دیگه ای پیدا میکنه و نعمت هایی ک همیشه اطرافت بوده و تو‌هیچ وقت ندیدیشون درخشان میشه

    وقتی برمیگردی به خودت و درون خودت و خدارو پیدا میکنی و قدرت رو فقط به اون میدی، اون وقته که احساس قدرت و خوشبختی میکنی و یک نفس راحت میکشی و با خودت میگی دیگه وقتشه که از زندگی لذت ببرم و دیگه جایی برای ترس و اظطراب نیست

    عاشقتونم این فایل ها معرکه هستن مثل شما که معرکه و جادویی هستید ممنونم که مسیر زندگی رو برامون اینقدر ساده و لذت بخش کردید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    فاطمه کیخا گفته:
    مدت عضویت: 990 روز

    به نام خدای مهربانم

    سلام خدمت شما استاد عزیزم

    واقعا که شما استاد عزیزم رسالتتون اون احدی رو که با خدا بستین رو به قشنگی دارین اجرا میکنید.

    من که واقعا خدای الانم زندگی الانم رو حتی خودم رو این آرامش زندگیم رو مدیون شما استاد عزیزم.

    از وقتی که با شما و آموزشهای شما آشنا شدم خدای خودم رو شناختم قشنگ تو زندگیم آرامش اومده.

    چقدر اون دوستمون قشنگ نوشته بود که اومدم ثروت رو بیاموزم دیدم قرآن دستمه… چون واقعا برای منم همین. دیدم همه چیز راحت به دست میاد به شرطی که خدا رو قبول داشته باشم فقط از اون همه چیز رو بخوام.

    ان شاالله استاد عزیزم در پناه خدا سلامت و موفق باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    علی نوری گفته:
    مدت عضویت: 2218 روز

    به نام تنها قدرت جهان

    خداوند رو بی نهایت سپاسگزارم که توحید رو از زبان یکی دیگر از دستانش جاری ساخت و این اگاهی های ناب رو به ما داد.

    روز 23 سفرنامه

    آمده بوده بودم میلیاردر شوم عاشق و سر گشته کویت شدم.

    دوست عزیزم بابت کامنت فوق العادت بسیار سپاسگزارم.

    واقعا اگر خدای واقعی رو باور کنیم، اعتماد کنیم بهش، قدم ها بهمون گفته میشه، مسیرها نشون داده میشه و در یک کلمه هدایت میشیم.

    علی جان چقدر قدرت خدا رو باور داری؟همون قدر می تونی ثروتمند باشی، همون قدر می تونی سلامت باشی و رابطه بی نظیری داشته باشی.

    همون قدر می تونی بهشت را هم در این دنیا و هم در اخرت تجربه کنی.

    تنها قدرت جهان ربه، فقط به خداوند اعتماد کن ببین با زندگیت چکار میکنه.

    عاشقتم خداا جون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1590 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم

    روز شصت و پنجم، روز شمار زندگی من

    آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست؟

    کسی معنی این کلام خداوند رو درک میکنه، که به همه امید بسته و ناامید شده،(مثل من) همه جا دنبال عشق گشته و بیشتر دلشکسته شده( مثل من) همه جا دنبال مهر و وفا گشته وجز بی مهری ندیده ( مثل من) به هرکسی وابسته شده از پدرو مادرو خواهر وبرادر و همسر و دوست وفامیل ولی اروم نگرفته( مثل من) از هر طریقی دنبال رزق و روزی گشته و نتیجه نگرفته( مثل من) به هرکس وهرجایی پناه برده و پناهی ندیده (مثل من) وبه هرکسی غیر خدا تکیه کرده وزمین خورده( مثل من)…

    انوقت یه جایی دیگه بریده، زانو زده، سجده کرده، روزها وشبها،و با اشک و آه گفته خدایا کمکم کن که بشناسمت، کمکم کن تا به درگاهت پناهنده بشم و بر قدرتت تکیه کنم و بر مهر وفایت دلخوش کنم واز عشق ومهربانی ات لبریز بشم و دلبسته ات شوم و اعتراف کرده، نه یکبار بلکه صدهابار…

    که خدایا من بی تو هیچم بی تو پوچم، بی تو نمی تونم، بی تو نمی دونم، ایکه تمام قدرت جهان در دستان توست دستهامو محکم بگیر، وبهم عطاء کن از عشق وآرامش وسلامتی و ثروت و خوشبختی…

    وخداوند اجابتم کرده، ولطفش رو بیشتر از پیشتر بهم ارزانی داشت..

    و خداوند برایم کافی شد…خدا همه کس وکار وصاحب اختیارم شد، از وقتی که دست از خدایی کردن برای خودم ودیگران برداشتم واعتراف کردم که تنها یک خدا، یک رب در جهان هست که مالک تمام جهان وجهانیان هست…

    وقتی تسلیمش میشی بهت آزادای میده رهایی میده عزت میده افتخار میده شهرت میده ثروت میده سعادت میده و خودش رو میده، خودش رو بهت هدیه میده جوریکه همه جا در همه چیز می بینیش و حسش می کنی و میشنویش…

    الهی هزاران بار شکر الله مهربان رو به خاطر این شناخت نسبی که بهش پیدا کردم …

    تا طعم خوشبختی در در پناهش بچشم…

    الهی هزاران بار شکر الله مهربان رو که کافر از دنیا نرفتم جاهل از دنیا نرفتم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    ابوالحسن جعفری گفته:
    مدت عضویت: 1309 روز

    بنام خدای درونم که شگفتی درونه منه

    سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته مهربان و همه همراهان گرامی

    استاد فایلت برام روشنی بود سراسر نور بود

    ازت سپاس گزارم ممنون که دست خدا شدی برای راهنماییمون

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایا شکرت

    استاد من بعد حدود 530 روز عضویت توی سایت بعد دیدن این فایل تازه به هدف اصلیت پی بردم

    چقد ارتباط برقرار کردم با این فایل توحیدی بی نظیرت

    وای خدای من آیین یکتا پرستی مگه ازین بهترم داریم ،مگه میشه ، خدایا تو از زبون استاد با من حرف زدی منو راهنمایی کردی ، چطوربعد یک سال و خورده ای تازه چشام باز تر شد

    من این فایل دو سه شبه گوش میدم نگاه میکنم

    کامنتارو خوندم ، قلبم روشن شد دیدم باز شد تا آگاهی های نابشو تونستم درک کنم

    متن خوده فایل و ذخیر کردم تا هربار بخونمش و قلبم روشن تر بشه

    من و با خدای درونم اشنا کرد ،نشونم داد خدا همین همینجاست توی قلبم نه هیچ جای دیگه

    و فهمیدم هرچیزی غیر خدای درونم که باعث احساس منفی و ترس بشه ینی شرک و من نباید اون بیرون قدرتی به اتفاقات و ادما بدم چون اگه بدم ینی شرک و قدرتو از خدا گرفتم و این باعث ضعف و ترس من میشه

    استاد من بزرگترین پاشنه اشیلم ترسمه من خیلی کمال گرا و نسبت به شروع کار جدید هزار جور ترس دارم که بزرگ ترینش ترس رانندگی و ارتباط با مردم هست به لطف دوره عزت نفس دارم روی خودم کار میکنم یخورده قوی تر شدم ولی توحید و یکتا پرستی ستون و پایه اساس پیشرفت من در تمامی جنبه در اینده میشه استاد قسم میخورم

    چقد قلبم روشن شد چقد این یکتا پرستی به من ارامش ، شجاعت و عمل گرا بودن میده

    خدایا ازت ممنونم که بعد فایل های توجه به نکات مثبت هدایت شدم به این فایل و الان پر از انرژیم

    پر از عمل گرا بودن ، پر از حرکتای بدون ترس و جدید صبح بهم الهام شد رفتم پشت فرمون نشستم و رانندگی کردم چقد حس عالی و شجاعت بهم دست داد الانم بهم الهام شد امشب یک مسیر طولانی تصمیم گرفتم رانندگی کنم تا قوی تر بشم

    کلی ایده و هدف جدید برام روشن شده باید با شجاعت عملیشون کنم

    استاده بی نظیر و شجاع بی نهایت تحسینت میکنم

    ازت سپاس گزارم از خدای خودمم سپاس گزارم که ترو وارد زندگی همانا خدا برای کافیه

    از دوستانیم که این کامنت منو میخونن سپاس گزارم نگاهتون پر از لطف پر مهر خداوند

    دلتون شاد، لبتون خندون و جیبتون پر از پول

    موفق باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    هدیه سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 1247 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به همگی

    روز بیست و سوم روزشمار تحول زندگی من

    این فایل چقد خاص بود

    من رو به فکر فرو برد که تا الان چقدر موفق بودم در مسیر توحید

    بیشتر موقع ها شکرگزاری میکنم و با خدا صحبت میکنم اما چه موقع میتونم بگم رابطم با خدا خوبه ؟اگه فکر میکنم خدارو پیدا کردم اما ثروت ندارم سلامتی روابط خوب و.. ندارم پس باورام هم در مورد خدا ایراد داره هم این موارد !

    خداروشکر بابت این قوانین خداروشکر که من میدونم و خدای واقعی رو پیدا کردم قبلا اینجور بود که هر چه بدبخت و فقیر و مشکلات بیشتر آدم خوبتر آدمی که بهشتیه و فکر میکردم خدا این آدما رو دوست داره ولی دقیقا برعکسه و چقد خوشحالم و آرام که همه چیز انقد عالیه

    ترسی ندارم و گله و شکایتی از کسی ندارم چون همش خودم هستم که خلقش کردم

    بله استاد من توی این مسیر خدا رو شناختم .

    سهم تو از عشق‌، سلامتی‌، ثروت‌ و آرامش‌، به اندازه‌ای است که می‌توانی توحیدی بشوی و توحیدی بمانی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1392 روز

    باسلام خدمت استاد و‌مریم خانم شایسته!

    روز بیستوسوم و تعهد من!

    این فایل تقریبا دوروز طول کشید تا کمی درک کنم تا بتونم به درونم برگردم

    تا حس داشته باشم به فرامین استاد

    بخاطر فاصله ی فرکانسی خیلی زیاد با توحیدو خدا بود

    توی همین سفرنامه،من با قران دوس شدم و از روزی ک دوس شدم تا به امروز ک روز 23امه،دوبار قرانو باز کردم

    اولین بار،با ی شادی خوندمو انگار بعد از سالها دوستمو دیدمو ذوق رسیدن به دوستم،خیلی نمیذاشت از وجود دوستم لذت ببرم

    اما امروززز

    امان از امروز استاد…

    انقدر زیباااااا و شیوا خدا باهام حرف زد

    همینطوری قرانو باز کردم ،قبلش گفتم خدا بیا باهم حرف بزنیم

    مثل همون دوست ،که دیگ حالا میخواستم ببینم چیکارا میکرده چی بهش گذشته و خلاصه هم نشینی با ی دوست …..

    چرا سوره انبیاا؟؟

    من شروع کردم به خوندم

    سه بار!

    باورم نمیشد

    انقد شیوا!؟؟؟ انقد راحت؟؟

    بعد مثال هایی ک من بفهمم خدا چقدر داره میگه: ندای من ،فقط منم ک میتونم کمکت کنم و تا اخرین لحظه ی زندگیت منم ک بهت هی دارم میگم توکلت بمن باشه،حواست پرته کسی نشه ،قدرتو ب کسی نده،حاشیه ها رو بزار کنار،خالص باش باهام…

    من تا اخرین لحظه ی زندگیت همش حواسم بهت هست ک بگم اما توییی ک اگه زندگی پر از سلامتی و ارامش وثروت میخوای باید بیای ،ک اگه نیای،خودت در هلاکت میمیری

    با اون همه مثال توی این سوره ی قران،انگار خدا داشت بهم ، قدم به قدم یادم میداد

    همه ی این درک،بخاطر پیش زمینه ای بود ک از اگاهی های شما داشتم استاد!

    پیامبر زمانه هستین استاد!

    شمام دقیقا مثل همین مثالهایی ک توی این سوره بود،اگاهی دادین

    فقط باید معنیشو خوندو اون حس الان من درک بشه!

    حالا دیگ،قران لاب لای کتابو دفترامه،بدونه اینک فک کنم گناهه ک وضو ندارمو هزارتا‌ باوری ک نمیذاشت توی این سی سال اینجوری درک کنم خدارو….

    به نام خداوند بخشنده مهربان‏

    روز حساب مردم بسیار نزدیک شده و مردم سخت غافلند و اعراض می‏کنند. (1)

    این مردم غافل را هیچ پند و موعظه‌ی تازه‏ای از جانب پروردگارشان نیاید جز آن‌که آن پند را شنیده و باز به بازی دنیا و لهو و لعب عمر می‏گذرانند. (2)

    دل‌هاشان به لهو و بازیچه‌ی دنیا متوجه است و مردم ستمکار پنهان و آهسته با یکدیگر می‏گویند: آیا این شخص جز آن است که بشری مانند شماست؟ چرا شما که مردمی بصیر و دانا هستید سحر او را می‏پذیرید؟ (3)

    پیامبر گفت: خدای من هر حرفی که خلق در آسمان و زمین گویند همه را می‏داند، که او خدای شنوا و داناست. (4)

    بلکه این مردم (غافل نادان) گفتند که سخنان قرآن خواب و خیالی بی‏اساس است، بلکه این کلمات را خود فرابافته بلکه شاعر بزرگی است و گر نه باید مانند پیغمبران گذشته آیت و معجزه‏ای برای ما بیاورد. (5)

    پیش از اهل مکه هم ما اهل هر شهری که ایمان (به خدا و روز قیامت) نیاوردند همه را هلاک کردیم آیا اهل مکه ایمان خواهند آورد؟ (6)

    و ما پیش از تو کسی را به رسالت نفرستادیم جز مردانی (پاک) را که به آن‌ها (هم مانند تو) وحی می‏فرستادیم شما اگر خود نمی‏دانید بروید و از اهل ذکر (و دانشمندان امت) سؤال کنید. (7)

    و ما پیغمبران را (چون فرشته) بدون بدن دنیوی قرار ندادیم تا به غذا و طعام محتاج نباشند و در دنیا هم همیشه زنده نماندند. (8)

    آن‌گاه ما به وعده‏ای که به آن‌ها دادیم وفا کردیم و آنان را با هر که خواستیم (از شر دشمنان) نجات دادیم و مسرفان ظالم را هلاک گردانیدیم. (9)

    همانا ما به سوی شما امت کتابی که مایه‌ی شرافت و عزت شماست فرستادیم، آیا نباید در این کتاب بزرگ تعقل کرده و حقایق آن را فهم کنید؟ (10)

    و چه بسیار مردم ستمگری در شهر و دیارها بودند که ما آن‌ها را درهم شکسته و هلاک ساختیم و قومی دیگر به جای آن‌ها بیافریدیم. (11)

    پس هنگامی که آن ستمکاران عذاب ما را به چشم مشاهده کردند از آن دیار رو به فرار نهادند. (12)

    (در آن حال به آن‌ها خطاب شد که) مگریزید و رو به کامرانی‌ها و خانه‏های خود آرید (و به اصلاح فسادکاری خویش بپردازید) که روزی ممکن است از آن بازخواست شوید. (13)

    ظالمان به حسرت و ندامت گفتند: وای بر ما که سخت ستمکار بودیم. (14)

    و پیوسته همین گفتار (حسرت بار) بر زبانشان بود تا آن‌که ما همه را طعمه‌ی شمشیر مرگ و خاموش هلاکت ساختیم. (15)

    و ما آسمان و زمین و آن‌چه را که بین زمین و آسمان است به بازیچه نیافریدیم. (16)

    اگر می‏خواستیم جهان را به بازی گرفته و کاری بیهوده انجام دهیم می‏کردیم. (17)

    بلکه ما همیشه حق را بر باطل غالب و فیروز می‏گردانیم تا باطل را محو و نابود سازد و باطل بی‏درنگ نابود می‏شود، و وای بر شما که خدا را به وصف کار باطل و بازیچه متّصف می‏گردانید. (18)

    و هر چه در آسمآن‌ها و زمین است همه ملک خداست، و فرشتگان و ارواح قدسی که در پیشگاه حضرتش مقربند هیچ گاه از بندگیش گردنکشی و سرپیچی نکنند و (از عبادتی که به شوق و رغبت می‏کنند) هرگز خسته و ملول نشوند. (19)

    همه به شب و روز بی‏آن‌که هیچ سستی کنند به تسبیح و ستایش او مشغولند. (20)

    مگر این مردم (مشرک نادان) خدایانی از همین زمین برگرفته‏اند که جان آفرین باشند؟ (21)

    اگر در آسمان و زمین غیر از خدای یکتا خدایانی وجود داشت همانا خلل و فساد در آسمان و زمین راه می‏یافت، پس (از نظم ثابت عالم) بدانید که پادشاه ملک وجود خدای یکتاست و از توصیف و اوهام مشرکان پاک و منزه است. (22)

    و او بر هر چه می‏کند بازخواست نشود ولی خلق از کردارشان بازخواست می‏شوند. (23)

    آیا خدا را رها کرده و خدایان باطل بی‏اثر را برگرفتند؟ بگو: برهانتان چیست؟ بیاورید. این ذکر (خدای یکتا و دعوت به توحید، سخن من و عالمان) امت من است و همه انبیاء و دانشمندان پیش از من، اما بیشتر این مشرکان به حق دانا نیستند که از آن اعراض می‏کنند. (24)

    و ما هیچ رسولی را پیش از تو به رسالت نفرستادیم جز آن‌که به او وحی کردیم که به جز من خدایی نیست، پس مرا به یکتایی پرستش کنید و بس. (25)

    و مشرکان گفتند که خدای رحمان دارای فرزند است، (حاشا) خدا پاک و منزه از آن است، بلکه (کسانی را که مشرکان فرزند خدا پنداشتند از فرشتگان و مسیح و عزیر) همه بندگان گرامی و مقرب خدا هستند. (26)

    که هرگز پیش از امر خدا کاری نخواهند کرد و هر چه کنند به فرمان او کنند. (27)

    هر چه آنان از ازل کرده و تا ابد می‏کنند همه را خدا می‏داند و هرگز از احدی جز آن کسی که خدا از او راضی است شفاعت نکنند و آن‌ها دائم از خوف (قهر) خدا هراسانند. (28)

    و هر کس از آن‌ها بگوید که من خدای عالمم دون خدای به حق، ما او را به آتش دوزخ کیفر خواهیم کرد، که سرکشان و ستمکاران را البته چنین مجازات می‏کنیم. (29)

    آیا کافران ندیدند که آسمآن‌ها و زمین بسته بود ما آن‌ها را بشکافتیم و از آب هر چیز زنده‏ای را آفریدیم؟ پس چرا باز (مردم طبیعت و ماده‏پرست) به خدا ایمان نمی‏آورند؟ (30)

    و در روی زمین کوه‏های استوار قرار دادیم تا خلق را از اضطراب زمین حفظ کند، و نیز راه‌ها در کوه و جاده‏های پهناور در زمین برای هدایت و راهیابی مردم مقرر فرمودیم. (31)

    و آسمان را سقفی محفوظ و طاقی محکم آفریدیم، و این کافران از مشاهده‌ی آیات آن اعراض می‏کنند. (32)

    و اوست خدایی که شب و روز و خورشید و ماه را بیافرید که هر یک در مدار معینی سیر می‏کنند. (33)

    و ما به هیچ کس پیش از تو عمر ابد ندادیم (تا به تو دهیم) آیا اگر تو بمیری آنان ابداً به دنیا زنده مانند؟! (34)

    هر نفسی مرگ را می‏چشد، و ما شما را به بد و نیک و خیرات و شرور عالم مبتلا کنیم تا شما را بیازماییم و (هنگام مرگ) به سوی ما بازگردانده می‏شوید. (35)

    و کافران هنگام ملاقات تو، تو را جز به استهزاء نگرفته (و گویند) آیا این شخص است که بتان را که خدایان شما هستند (به اهانت و بدی) یاد می‏کند؟ و (ای رسول ما بدان که) محققاً آن‌ها به ذکر خدای مهربان (و کتاب و آیات او) کافر هستند. (36)

    آدمی در خلقت و طبیعت بسیار شتابکار است، (ای مردم) ما آیات (قدرت و حکمت بالغه) خود را به زودی به شما می‏نمایانیم (و شما را عذاب می‏کنیم) پس تعجیل مدارید. (37)

    و کافران می‏گویند: این وعده قیامت اگر راست می‏گویید کی خواهد بود؟ (38)

    اگر کافران بدانند وقتی که آتش دوزخ هر طرف از پیش روی و پشت سر به آن‌ها احاطه می‏کند که نه خود دفع آن توانند و نه از سوی کسی یاری شوند (آن وقت از قیامت آگاه می‏شوند و دیگر درخواست عذاب نکنند). (39)

    بلکه واقعه‌ی مرگ و قیامت ناگهانی فرا رسد و آن‌ها را مبهوت و حیران کند که نه قدرت بر رد آن داشته و نه بر تأخیر آن مهلتی توانند یافت. (40)

    و همانا به رسولان پیش از تو نیز بسیار تمسخر و استهزاء شد تا آن‌که کیفر آن استهزاء به آن استهزا کنندگان احاطه کرد. (41)

    بگو: کیست که شما را در شب و روز از (قهر) خدای مهربان محافظت می‏کند؟ بلکه این مردم از یاد خدای خود اعراض می‏کنند. (42)

    آیا برای این مشرکان غیر ما خدایانی هست که بتوانند عذاب ما را از اینان منع کنند در صورتی که نه آن خدایان قدرت بر دفاع از خود دارند و نه آن‌ها از سوی ما همراهی و حمایت شوند؟ (43)

    بلکه تنها ماییم که این مردم و پدران پیشینشان را متمتّع (به نعمتهای دنیا) کردیم تا آن‌که عمر دراز کردند، آیا مردم نمی‏بینند که ماییم که اراده کنیم و زمین (و اهلش) را از هر طرف (به مرگ و فنا) می‏کاهیم، آیا این خلق (عاجز بر ما) غلبه توانند کرد؟ (44)

    بگو که من شما را به وحی خدا (از عذابش) می‏ترسانم ولی گوش کر هنگام وعظ و اندرز، سخن و دعوت حق را نمی‏شنود. (45)

    و اگر از جانب خدای تو بر این کافران شمّه‏ای از عذاب فرا رسد در آن حال (به حسرت و پشیمانی) خواهند گفت: ای وای بر ما که مردم ستمکاری بودیم. (46)

    و ما ترازوهای عدل را به روز قیامت خواهیم نهاد و هیچ ستمی به هیچ نفسی نخواهد شد و اگر عملی به قدر دانه‌ی خردلی باشد در حساب آریم و تنها علم ما برای حسابگری کفایت خواهد کرد. (47)

    و همانا ما به موسی و برادرش هارون کتاب تورات را عطا کردیم که جداسازنده‌ی میان حق و باطل و روشنی‏بخش (دل‌ها) و یادآور متقیان است. (48)

    متقیان همآن‌هایی هستند که از خدای خود در نهان می‏ترسند و از ساعت قیامت و روز جزا سخت هراسانند. (49)

    و این قرآن کتابی است با اندرز و تذکر و برکت بسیار که ما آن را فرستادیم، آیا شما آن را انکار خواهید کرد؟ (50)

    و همانا ما پیش از این ابراهیم را کاملاً به رشد و کمال خود رسانیدیم (تا بیرق توحید و خداپرستی را در عالم برافرازد) و ما به شایستگی او بر این مقام دانا بودیم. (51)

    هنگامی که با پدرش (یعنی عمویش) و با قومش گفت: این مجسمه‏های بی‏روح و بتهای بی‏اثر چیست که شما به خدایی می‏پرستید و بر آن عمری متوقف شده‏اید؟ (52)

    آن‌ها ابراهیم را پاسخ دادند که ما پدران خود را بر پرستش این بتان یافته‏ایم (و ما پیروی آن‌ها خواهیم کرد). (53)

    ابراهیم گفت: همانا شما خود و پدرانتان همه سخت در گمراهی بوده و هستید. (54)

    قوم به ابراهیم گفتند: آیا تو (بر علیه شرک و اثبات توحید) حرف حق و حجت قاطعی برای ما آورده‏ای یا سخنی به بازیچه و هزل می‏رانی؟ (55)

    ابراهیم پاسخ داد که خدای شما همان خدایی است که آفریننده آسمان‌ها و زمین است و من بر این سخن به یقین گواهی می‏دهم. (56)

    و به خدا قسم که من این بت‌های شما را چاره‏ای کنم (و با هر تدبیری توانم درهم می‏شکنم) بعد از آن‌که شما (برای تفرج و رسوم عید به صحرا روید و از بتخانه) روی گردانید. (57)

    (در آن موقع به بتخانه شد) و همه‌ی بت‌ها را درهم شکست به جز بت بزرگ آن‌ها را تا (در مقام شکایت) به او رجوع کنند. (58)

    قوم ابراهیم گفتند: کسی که چنین کاری با خدایان ما کرده همانا بسیار ستمکار است. (59)

    (آنان که لعن بتان را از ابراهیم شنیده بودند) گفتند که ما جوانی ابراهیم نام را شنیده‏ایم که بتان را (به بدی و زشتی) یاد می‏کرد. (60)

    قوم گفتند: او را حاضر سازید در حضور جماعت تا بر این کار او گواهی دهند. (61)

    به او گفتند: ای ابراهیم آیا تو با خدایان ما چنین کردی؟ (62)

    ابراهیم (در مقام احتجاج) گفت: بلکه این کار را بزرگ آن‌ها کرده است، شما از این بتان سؤال کنید اگر سخن می‏گویند. (63)

    آن گاه با خود فکر کردند و با هم گفتند: البته شما ستمکارید (که این بتان عاجز و بی‏اثر را می‏پرستید نه ابراهیم که آن‌ها را درهم شکسته است). (64)

    و سپس همه سر به زیر شدند و گفتند: تو می‏دانی که این بتان را نطق و گویایی نیست. (65)

    ابراهیم گفت: پس چرا خدا را (که هر نفعی به دست اوست) رها کرده و بت‌هایی را می‏پرستید که هیچ نفع و ضرری برای شما ندارند؟ (66)

    اف بر شما و بر آن‌چه به جز خدای یکتا می‏پرستید، آیا شما عقل خود را هیچ کار نمی‏بندید؟ (67)

    قوم گفتند: ابراهیم را بسوزانید و خدایان خود را یاری کنید اگر (بر رضای خدایان) کاری خواهید کرد. (68)

    (پس آن قوم آتشی سخت افروختند و ابراهیم را در آن افکندند) ما خطاب کردیم که ای آتش سرد و سالم برای ابراهیم باش (آتش به خطاب خدا گل و ریحان گردید). (69)

    و قوم در مقام کید و کینه‌ی او برآمدند و ما (کیدشان را باطل کرده) آن‌ها را به سخت‏ترین زیان و حسرت انداختیم. (70)

    و ما ابراهیم را با (برادرزاده‏اش) لوط (از شر نمرودیان) برهانیدیم و به (شام) سرزمینی که مایه‌ی برکت جهانیان قرار دادیم آن‌ها را بفرستادیم. (71)

    و به او اسحاق و افزون بر آن (فرزندزاده‏اش) یعقوب را عطا کردیم و همه را صالح و شایسته (مقام نبوت) گردانیدیم. (72)

    و آنان را پیشوای مردم ساختیم تا (خلق را) به امر ما هدایت کنند و هر کار نیکو را (از انواع عبادات و خیرات) و خصوص اقامه نماز و ادای زکات را به آن‌ها وحی کردیم و آن‌ها هم به عبادت ما پرداختند. (73)

    و لوط را هم مقام حکمفرمایی (و یا حکمت و نبوت) و علم عطا نمودیم و او را از شهری که اهلش به اعمال زشت (و کار پلید لواط) می‏پرداختند نجات دادیم که آن‌ها بسیار بدکار و فاسق مردمی بودند. (74)

    و او را در رحمت خود داخل کردیم زیرا که از مردم بسیار صالح و نیکوکار به شمار بود. (75)

    و (یاد کن حکایت) نوح را که پیش از این (خدا را به یاری خود) خواند، ما هم او را پاسخ دادیم و او و اهل بیتش (و گرویدگانش) را از اندوه و بلای سخت (طوفان) نجات دادیم. (76)

    و او را بر دفع آن قومی که آیات ما را تکذیب کردند نصرت دادیم، که آن قوم بسیار بدکار (و کافر) بودند و ما همه‌ی آن‌ها را یکسر (به طوفان) غرق کردیم. (77)

    و (یاد کن احوال) داود و سلیمان را وقتی که درباره‌ی گوسفندان بی‏شبانی که در مزرعی چریدند (و آن را تباه کردند) قضاوت می‏نمودند (که از شیرشان صاحب زرع به قدر زراعتش استفاده کند) و ما بر حکم آن‌ها گواه بودیم. (78)

    و ما آن قضاوت را به سلیمان به وحی آموختیم و به هر یک (از سلیمان و داود) مقام حکمفرمایی و دانش عطا کردیم و کوه‏ها و مرغان را مسخر داود گردانیدیم که با (آهنگ تسبیح و نغمه) او تسبیح می‏کردند، و ما این معجزات را از او پدید آوردیم. (79)

    و ما به داود صنعت زره ساختن برای شما آموختیم تا شما را از زخم شمشیر و آزار یکدیگر محفوظ دارد، آیا شکر به جای می‏آورید؟ (80)

    و باد تند سیر صرصر را ما مسخر سلیمان گردانیدیم که به امر او بدان سرزمین (سرزمین شامات) که با برکت برای جهانیان کردیم حرکت می‏کرد، و ما به همه امور عالم داناییم. (81)

    و نیز برخی از دیوان را مسخر سلیمان کردیم که به دریا برای او غواصی کنند و یا به کارهای دیگر در دستگاه او بپردازند، و ما نگهبان دیوان (برای حفظ ملک سلیمان) بودیم. (82)

    و (یاد کن حال) ایوب را وقتی که پروردگار خود را خواند که مرا بیماری و رنج سخت رسیده و تو (بر بندگانت) از همه مهربانان عالم مهربان‏تری. (83)

    پس ما دعای او را مستجاب کردیم و درد و رنجش را برطرف ساختیم و اهل و فرزندانش را (که از او گرفته بودیم) با عده دیگر به مثل آن‌ها باز به او عطا کردیم تا هم لطف و رحمتی در حق او کرده باشیم و هم اهل عبادت متذکر (لطف و احسان ما) شوند. (84)

    و (نیز یاد آر حال) اسماعیل و ادریس و ذوالکفل را که همه بندگان صابر ما بودند. (85)

    و ما آن‌ها را به رحمت (خاص) خود درآوردیم، زیرا آنان از نیکان عالم به شمار بودند. (86)

    و (یاد آر حال) ذوالنون (یعنی یونس) را هنگامی که (از میان قوم خود) غضبناک بیرون رفت و چنین پنداشت که ما هرگز او را در مضیقه و سختی نمی‏افکنیم (تا آن‌که به ظلمات دریا و شکم ماهی در شب تار گرفتار شد) آن گاه در آن ظلمت‌ها فریاد کرد که خدایی به جز ذات یکتای تو نیست، تو (از شریک و هر عیب و آلایش) پاک و منزهی و من از ستمکاران بودم (که بر نفس خود ستم کردم). (87)

    پس ما دعای او را مستجاب کردیم و او را از گرداب غم نجات دادیم و اهل ایمان را هم این گونه نجات می‏دهیم. (88)

    و (یاد آر حال) زکریا را هنگامی که خدای خود را ندا کرد که بار الها، مرا یک تن و تنها وامگذار (و به من فرزندی که وارث من باشد عطا فرما) که تو بهترین وارث اهل عالم هستی. (89)

    ما هم دعای او را مستجاب کردیم و یحیی را به او عطا فرمودیم و جفتش را (که نازا بود) برای او شایسته (همسری و قابل ولادت) گردانیدیم، زیرا آن‌ها در کارهای خیر تعجیل می‏کردند و در حال بیم و امید ما را می‏خواندند و همیشه به درگاه ما خاضع و خاشع بودند. (90)

    و (یاد کن حال) آن زن (یعنی مریم) را که دامنش را پاکیزه نگاه داشت و ما در آن از روح خود بدمیدیم و او را با فرزندش (عیسی) معجز و آیتی بزرگ برای اهل عالم قرار دادیم. (91)

    این طریقه شما آیین یگانه (و پاک اسلام) است و من یکتا پروردگار و آفریننده شما هستم، پس تنها مرا پرستش کنید. (92)

    و امت (با این سفارش) باز در کار دین، بین خود تفرقه و اختلاف انداختند (و ملت واحد را پریشان و متفرق ساختند ولی) باز رجوع همه به سوی ما خواهد بود. (93)

    پس هر کس اعمالش نیکو و دارای ایمان است سعیش (در راه دین) ضایع نخواهد شد و ما آن را کاملاً می‏نویسیم. (94)

    و اهل دیاری را که ما هلاک گردانیم دیگر زندگانی بر آن‌ها حرام است و هرگز (به دنیا یا به ایمان) باز نخواهند گشت. (95)

    تا روزی که راه یأجوج و مأجوج باز شود و آنان از هر جانب (پست و) بلند زمین شتابان درآیند (که روز قیامت یا قیام ولی عصر علیه السّلام مقصود است). (96)

    و وعده (ثواب و عقاب) حق بسیار نزدیک شود و ناگهان چشم کافران از حیرت بی‏حرکت فرو ماند (و فریاد کنند) ای وای بر ما که از این روز غافل بودیم بلکه سخت به راه ستمکاری شتافتیم. (97)

    (و به آن کافران خطاب شود) البته شما و آن‌چه غیر خدا می‏پرستید امروز همه آتش افروز دوزخید و در آن آتش وارد می‏شوید. (98)

    اگر این بتان (که شما می‏پرستید) به راستی خدایان بودند به دوزخ نمی‏شدند در صورتی که (شما و بتانتان) همه در آتش مخلد خواهید بود. (99)

    آن کافران را در دوزخ زفیر و ناله بسیار دردناکی است و در آن جا هیچ سخنی (که مایه امید و نشاط شود) نخواهند شنید. (100)

    و البته (مؤمنان) آنان که توفیق و وعده نیکوی ما (در سرنوشت ازلی) بر آن‌ها سبقت یافته از آن دوزخ به دور خواهند بود. (101)

    آن‌ها هرگز آواز جهنم را نخواهند شنید و به آن‌چه مشتاق و مایل آنند تا ابد متنعّمند. (102)

    و هیچ‌گاه فزع اکبر و هنگامه‌ی بزرگ قیامت آن‌ها را محزون نخواهد ساخت و با آنان فرشتگان (رحمت) ملاقات کنند (و گویند) این است آن روز (سعادت) شما که در دنیا به شما وعده می‏دادند. (103)

    روزی که آسمآن‌ها را مانند طومار در هم پیچیم و به حال اول که آفریدیم باز برگردانیم، این وعده ماست که البته انجام خواهیم داد. (104)

    و ما بعد از تورات در زبور (داود) نوشتیم که البته بندگان نیکوکار من ملک زمین را وارث و متصرف خواهند شد. (105)

    بی‏شک در این قرآن برای اهل عبادت مایه‌ی وصول به مقصد حق نهفته است. (106)

    و (ای رسول) ما تو را نفرستادیم مگر آن‌که رحمت برای اهل عالم باشی. (107)

    بگو که بر من به یقین و درست این وحی می‏رسد که خدای شما خدایی است یکتا، پس آیا شما تسلیم (امر او) خواهید شد؟ (108)

    و چنان‌چه کافران (از حق) رو گردانیدند به آنان بگو: من (بر حسب وظیفه رسالت) شما را یکسان آگاه کردم و دیگر نمی‏دانم که آن وعده روز سخت قیامت که به شما دادند دور یا نزدیک خواهد بود. (109)

    همانا خدا به همه‌ی سخنان آشکار و اندیشه‏های پنهان شما آگاه است. (110)

    و خود ندانم شاید این (تأخیر عذاب) برای شما امتحانی باشد و تمتّعی (در دنیا) تا به هنگامی (که مرگ فرا رسد). (111)

    رسول گفت: الها، تو به حق (میان ما) حکم کن، و پروردگار ما همان خدای مهربان است و بر ابطال آن‌چه شما بر خلاف حق می‏گویید تنها از او یاری باید خواست. (112)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      ابوالحسن جعفری گفته:
      مدت عضویت: 1309 روز

      سلام به دوست خوبم ندا خانم عزیز

      ممنون بابت دیدگاه تاثیر گذارت منم عین تو دو سه روزیه فوکس کردم روی این فایل ارزشمند و کامنتارو خوندم متن خوده فایل و خوندم تا قلبم روشن بشه و بتونم اگاهی های این فایل و درک کنم

      چقد زیبا و خالصانه نوشتی و برامون وقت گذاشتی معنی این سوره ارزشمند روم رو نوشتی راستش من تا نصفش خوندم باقیشم ذخیر کردم بخونم .چقد به من توی باز شدن نگاهم به رب و یجوری مکمل شد برام تا این فایل استادو بیشتر درک کنم

      تحسینت میکنم که خدای درون خودتو پیدا کردی

      منم در تلاشم تا با خدای درونم بیشتر ارتباط بگیرم

      با ارزوی بهترین ها و سلامتی و ثروت برای تو دوست عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        ندابشارتی گفته:
        مدت عضویت: 1392 روز

        سلام خدمت شما

        ممنونم از شما بابت وقتی که گزاشتین و کامنته منو مطالعه کردین

        و باعث شدین دوباره برگردم و این فایلو ببینمو کامنتو درکی که کرده بودمو مرور کنم

        بهتون پیشنهاد میکنم حتما سوره انبیا رو مطالعه کنین

        چون کلی مثال هست ک خدا داره با اون مثالها،باورهایی ک داریم میسازیمو باورپذیرتر و راحتر نشون میده!

        من بقیه قرانو نخوندم

        ولی هدایتم به این سوره،توی قدم های اوله اشنایی و درک خدا،بی جهت نبود

        چون پر از مثال های مختلف پیامبران و رفتارها و فرکانسهاشون و نتیجه هاشون بود

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زیبا گفته:
      مدت عضویت: 2509 روز

      سلام ندا جان

      چقدر روان نوشتی و چه خوب سوره را نوشتی خواندم و عالی بود

      زمان زیادی است با استاد هستم ولی متعهد نه از خدا خواستم بخاطر تضاد مالی که مرتب پیش میاد هدایتم کنه و

      چند روز بود که توحید عملی به ذهن من میومد یا نشانه آن را گوش دادم و کامنتها را که خوندم به شما رسیدم عالی بود بینهایت سپاسگزارم

      ازتون

      میدونم اگه ثروت ندارم بخاطر باور های خودم ولی نمیدونم کدوم باور خدا خیلی چیزها رو بهم داده ولی ثروت سخت میاد

      از خدا میخواهم راهنماییم کنه تا بتونم راحت به درآمد آسان و فراوان برسم

      خدایا مرا به راه راست راه کسانی که هدایت کردی نعمت دادی ثروت و آرامش مالی دادی هدایت کن نه گمراهان و بدهکاران و مغضوب شدگان

      شاد و موفق و ثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        ندابشارتی گفته:
        مدت عضویت: 1392 روز

        با عرض سلام خدمت شما دوست عزیزم

        خیلی ممنونم که کامنت منو مطالعه کردین

        در رابطه‌با موضوع ثروت،من هم تازه شروع به ساخت باورهای جدید کردم

        و چون در این قسمت،ترمزهای زیادی دارم نسبت به بقیه باورها،خودم رو ملزم کردم ک وقت زیادی بزارم برای تکرار باورهای جدید

        ورودی ها،هرچند گذرا ،خیلی ریزو سریع زهرشون رو میریزنو میرن

        هم صحبتی با بقیه،اینستا و فضای مجازی ،فیلم های به ظاهر خنده دار…

        واقعا با تمام وجودم ،دارم مراقبت میکنم

        چون به شدت به دلیل خانوادم و دیدگاهشون،یک انسانه به شدت نگران برای اینده،باور کمبود ک فرصت ها محدودن و سریع باید رو هوا گرفت،یا یه سری مسایل شانسی هستن،یا باید زحمت زیادو سختی کشید یا حتما باید کاره خیلی خاصی انجام دادو دیر یا زود بیدارو سرکار رفتو خلاصه خیلی باگ ها دارم

        که هنوز در قدم های اول و‌شناسایی و فیلتر کردن هستم

        و با هر فایل،چه رایگان‌چه اونهایی که خرید کردم ،دارم ریزو ریزتر میشم در خودم

        ممنونم که با کامنتتون باعث شدین ،یکبار دیگه ترمزامو مرور کنم و بیاد بیارم که این ها،ترمزن ،نه بدیهیای زندگیم

        امیدوارم خیلی زیاد نتایج مالی چشمگیر ببینیم از شما زیبای زیبا

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: