توحید عملی | قسمت 10

جمله به جمله این فایل حاوی آگاهی هایی هایی است که نحوه اجرای توحید در عمل را به ما یادآوری می کند. اصلی که اساسی ترین عامل خوشبختی بشر در تمام جنبه هاست.

توضیحات استاد عباس منش در این فایل را با تمرکز گوش دهید و نکته برداری کنید. سپس در پایان، برای درک عمیق تر نقش “توحید” در تجربه خوشبختی و قرار دادن این اصل در بالاترین اولویت عملکردی خود، تمرین زیر را انجام دهید.

تمرین:

در بخش نظرات این فایل بنویس که به خاطر تواضع در برابر خداوند و تسلیم بودن در برابر این نیرو:

  • کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برایت هموار کرده؛
  • کجاها خداوند در زمان مناسب دستان خودش را فرستاده و گره ها را از زندگی شما باز کرده؛
  • کجاها خداوند بی دریغ به شما کمک کرده و مسائل تان را حل کرده به گونه ای که به مو رسیده اما پاره نشده است؛
  • در عوض، کجاها به خودت و توانایی هایت مغرور شدی و تواضع در برابر خداوند را فراموش کردی و ضربه خوردی؟
منتظر خواندن نوشته های تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری توحید عملی | قسمت 10
    421MB
    54 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت 10
    52MB
    54 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1163 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «عبدالله توکلی» در این صفحه: 1
  1. -
    عبدالله توکلی گفته:
    مدت عضویت: 884 روز

    به نام الله یکتا

    سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان الهی

    قبل از اینکه من فایل توحید عملی 10 رو ببینم هدایت شدم به شعری که وقتی فایل توحید عملی 10 رو دیدم فقط اشک ریختم از هدایت های خداوند . که چندین سال پیش خداوند از زبان یکی از بنده هاش شعری بگه و سالهای بعد یک شخص دیگه به اسم استاد عباسمنش بیاد یک فایل درست کنه که دقیقا این شعر و این فایل برای هم باشن و من هر دوتارو ببینم و بیام در سایت قرارش بدم . من به نظرم این شعر تکمیل کننده این فایل هست و از خداوند مهربان میخوام که این شعر رو قبل یا بعد این فایل قرار بده که وقتی بنده هاش هدایت شدن و اول کلیپ رو دیدن ، بعد این شعر رو بخونن تا ایمانشون قوی تر بشه و ببینن که خداوند چجور داره همه چیز رو به سمت هم هدایت میکنه . چون وقتی در قسمت نظرات باشه ممکنه همه نبیننش .

    من به نظرم وقتی استاد هم این شعر رو اگر برای اولین بار باشه که میخونه ، اشک از چشم هاشون سرازیر میشه .

    دوستان عزیزم خواهشا این شعر رو چندین بار بخونید تا متوجه کلمات و منظور شاعر بشید و ببینید در وجودتون چه تغییراتی ایجاد میکنه.

    عاشق همتونم عزیزای دلم

    مست مستم لیک مستی دیگرم

    امشب از هر شب به تو عاشق ترم

    راست گویم یک رگم هوشیار نیست

    مستم اما جام و می در کار نیست

    مست عشقم ، مست شوقم ، مست دوست

    مست معشوقی که عالم مست اوست

    نیمه شب‌ها سیر عالم کرده‌ام

    رو به ارواح مکرم کرده‌ام

    نغمه‌ی مرغ شبم پر می‌دهد

    سیر دیگر ، حال دیگر می‌دهد

    ساقیم پیمانه را لبریز کرد

    باده‌ی خود را شرار انگیز کرد

    حالت مستی و مدهوشی خوش است

    و از همه عالم ، فراموشی خوش است

    مستی ما گر ندانی دور نیست

    باده‌ی ما زاده‌ی انگور نیست

    ای حریفان جام من جام من است

    و اندرین پیمانه ، پیمان من است

    چیست پیمان؟ نغمه‌ی “قالوا بلا”

    می‌زند هر لحظه در گوشم صلا

    دوستان عزیزم اینجا به آیه شریفه 172 سوره اعراف اشاره داره به این معنی که : و به یاد آر هنگامی که خدای تو از پشت فرزندان آدم ذرّیّه آنها را برگرفت و آنها را بر خودشان گواه ساخت که آیا من پروردگار شما نیستم؟ همه گفتند: بلی، ما گواهی دهیم.

    یعنی پیمان گرفتن خدا و بلی گفتن انسان

    و در مصرع بعد هم “صلا ” به معنی آواز دادن یا صدا زدن هست .

    به نظر اینجا این معنی رو میده که خدا هی در گوش بندهاش میگه فقط منم خدای تو . این قانون هست . یادت نره که تو پیمان دادی به من ، عهد کردی که فقط من رو بپرستی و فقط از من کمک بخوای . بنده عزیزم قولمون سر جاش باشه ها . تو کار خودتو انجام بده بقیش با من . فقط جان من نترسی ها . به کسی غیر من پناه نبریا .

    کای تو! در پیمان من هشیار باش

    خواب خرگوشی بنه بیدار باش

    بند بگسل نغمه زن پر باز کن

    این قفس را بشکن و پرواز کن

    این ندا هر شب مرا مستی دهد

    زندگانی بخشد و هستی دهد

    هاتفی گوید مرا در بیت بیت

    ای قلم زن “ما رمیت اذ رمیت”

    ما قلم را در کفت جان می‌دهیم

    ما به شعرت نور عرفان می‌دهیم

    گر تو را شوری بود از سوی ماست

    طاق نه محراب تو ابروی ماست

    ما به جامت شربت جان ریختیم

    ما به شعرت شور عرفان ریختیم

    روشنی‌ها از چراغ عشق ماست

    بر کسی تابد که داغ عشق ماست

    دوستان این نور مهتاب از کجاست؟

    در تن من جان بی‌تاب از کجاست؟

    در سکوت شب دلم پر می‌زند

    دست یاری حلقه بر در می‌زند

    شب بر آرم ناله در کوی سکوت

    عالمی دارد هیاهوی سکوت

    برگ‌ها در ذکر و گل‌ها در نماز

    مرغ شب حق حق زنان گرم نیاز

    بال بگشاید ز هم شهباز من

    می‌رود تا بیکران پرواز من

    از چراغ آسمان‌ها روشنم

    پر فروغ از نور باران تنم

    روشنان آسمانی در عبور

    نور و نور و نور و نور و نور و نور

    می‌رسم آنجا که غیر از یار نیست

    و از تجلی قدرت دیدار نیست

    بهر دیدن چشم دیگر بایدت

    دیده‌ای ز این دیده بهتر بایدت

    چشم سر ، بیننده‌ی دلدار نیست

    عشق را با جان حیوان کار نیست

    چشم ظاهر در بهایم نیز هست

    کوششی کن چشم دل آور به دست

    باغبان را در گلاب و گل ببین

    ذکر او در نغمه‌ی بلبل ببین

    عشق او در واژه‌ها جان می‌دمد

    در کلامم نور عرفان می‌دمد

    طبع خاموشم سخن پرداز از اوست

    بال از او نیرو از او پرواز از اوست

    عقل‌ها ز اندیشه‌اش دیوانه است

    شمع او را عالمی پروانه است

    دیده‌ی خلقت همه حیران اوست

    کاروان عقل سرگردان اوست

    در حریم عزت حی ودود

    آفتاب و ماه و هستی در سجود

    یک تجلی عقل را مجنون کند

    وای اگر از پرده سر بیرون کند

    گه تجلی آتشم بر جان زند

    جان من فریاد ده فرمان زند

    آری آری می‌توان موسی شدن

    با شفای روح خود عیسی شدن

    روح می‌گوید اگر چه خاکیم

    من زمینی نیستم ، افلاکیم

    راه هموار است ، رهرو نیستم

    بی سبب در هر قدم می‌ایستم

    هر زمان آن حالت دلخواه نیست

    جان روشن ، گاه هست و گاه نیست

    تشنه کامم لیک دریا در من است

    گر شفا خواهم مسیحا در من است

    باغ هست و ما به خاری دلخوشیم

    نور هست و ما به ناری دلخوشیم

    دعوت حق گویدم بشتاب سخت

    تا بتازد بر سرت خورشید بخت

    از “نفخت فیه من روحی” نگر

    تا کجا پر می‌شکد روح بشر

    گر شوی موسی ، عصا در دست تو است

    خود مسیحا شو شفا در دست تو است

    طور سینا سینه‌ی پاک شماست

    مستی هر باده از تاک شماست

    از شجر آوازها را بشنوی

    زنده شو تا رازها را بشنوی

    وادی ایمن درون جان تو است

    کشتن فرعون ، در فرمان تو است

    پاک شو ، پر نور شو ، موسی تویی

    جان خود را زنده کن ، عیسی تویی

    غرق کن فرعون نفس خویش را

    محو کن فکر خطا اندیش را

    ساقیا آن می که جان سوزد کجاست؟

    نور حق را در دل افروزد کجاست؟

    مایه‌ی آرام جان خسته کو؟

    از شرابی مستی پیوسته کو؟

    بار الها! بال پروازم ببخش

    روح آزاد سبک‌تازم ببخش

    عاشق بزم توام ، راهم بده

    عقل روشن ، جان آگاهم بده

    خدای عزیزم سپاسگزار تو هستم که من رو هدایت کردی به سمت توحید عملی 10 و این شعر ، تا باز هم ایمانم قوی تر شه که تویی که هر ثانیه داری همه چیز رو در بهترین زمان و بهترین مکان هدایت میکنی .

    عزیزای دلم : دوستتون دارم و همتون رو به دستان مهربان الله یکتا میسپارم .إن شاءالله خداوند در این سال جدید بالاترین عیدی و کادو که خودش هست رو به همه ما عطا کنه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: