توحید عملی | قسمت 10

جمله به جمله این فایل حاوی آگاهی هایی هایی است که نحوه اجرای توحید در عمل را به ما یادآوری می کند. اصلی که اساسی ترین عامل خوشبختی بشر در تمام جنبه هاست.

توضیحات استاد عباس منش در این فایل را با تمرکز گوش دهید و نکته برداری کنید. سپس در پایان، برای درک عمیق تر نقش “توحید” در تجربه خوشبختی و قرار دادن این اصل در بالاترین اولویت عملکردی خود، تمرین زیر را انجام دهید.

تمرین:

در بخش نظرات این فایل بنویس که به خاطر تواضع در برابر خداوند و تسلیم بودن در برابر این نیرو:

  • کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برایت هموار کرده؛
  • کجاها خداوند در زمان مناسب دستان خودش را فرستاده و گره ها را از زندگی شما باز کرده؛
  • کجاها خداوند بی دریغ به شما کمک کرده و مسائل تان را حل کرده به گونه ای که به مو رسیده اما پاره نشده است؛
  • در عوض، کجاها به خودت و توانایی هایت مغرور شدی و تواضع در برابر خداوند را فراموش کردی و ضربه خوردی؟
منتظر خواندن نوشته های تأثیرگذارتان هستیم
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1163 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «حمید حیدری» در این صفحه: 2
  1. -
    حمید حیدری گفته:
    مدت عضویت: 2734 روز

    سلام و درود خدمت استاد عزیزم،،این فایل زمانی ک اومد رو سایت من در سفر بودم،،در شهر ابادان،،با مردم خوبش،،ندیدم فایلو،،یعنی وقت نشد تا برگشتم،خونه،،و چ فایلی بود،،و چ همزمانی بود برای من،،من در حالی رفتم سفر،ک لاستیکا ماشینم اصلامناسب سفر نبود،،و هر لاستیک فروشی تاکیید کرد ک از اصفهان نرو بیرون،،ولی من اعتماد کردم ب خداوند و 1700 کیلومتر رفتم و برگشتم اونجا تاب خوردم،،من بودمو همسرم و دختر 28 ماهه ام،،بدون کوچکترین اتفاق رفتم و اومدم،،شب تو جاده تنها بودم گاهی جاهاش،،وقتی برگشتم یکم ،منم منم کردم،،ک من با این،لاستیکا،رفتم و اومدم و من فلان و من بیسار،،،این فایلوک دیدم یادم اومد اعتبار همه اینا مال خداس،،ما چقدر زود قانون یادمون میره،،ب راحتی، وقتی تو ابادان دنبال سوییت بودم،،و گیر نمیومد،،و خسته بودم،،ک 10 ساعتی یه پشت رانندگی،کردم،،ی جایی دیگه گفتم خدایا خودت،درستش کن،،یه،سویت بزرگ و تمیز با ی صاحب خونه عالی و مسولیت پذیر ک از قوم خوب عرب بودن،،و شب نمیخوابید تا من بیام ماشین رو پارک کنم ک کسی جای،پارک رو نگیره،،اینا همش چیدمان،خداونده،،ولی زود یادمون میره،،درپناه خدا باشید،،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  2. -
    حمید حیدری گفته:
    مدت عضویت: 2734 روز

    سلام و درود خدمت دوست عزیزم،اسداله عزیز،از خوندن همه کامنتهات لذت میبرم و درس میگیرم،،ممنون ک وقت میگذاری و کامنت مینویسی،کامنتهات سرشار از تجربه اس،،من ب عنوان یه برادر کوچکتر از شما آگاهی دریافت میکنم،،و در زندگی استفاده میکنم،،دمت گرم،،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: