جمله به جمله این فایل حاوی آگاهی هایی هایی است که نحوه اجرای توحید در عمل را به ما یادآوری می کند. اصلی که اساسی ترین عامل خوشبختی بشر در تمام جنبه هاست.
توضیحات استاد عباس منش در این فایل را با تمرکز گوش دهید و نکته برداری کنید. سپس در پایان، برای درک عمیق تر نقش “توحید” در تجربه خوشبختی و قرار دادن این اصل در بالاترین اولویت عملکردی خود، تمرین زیر را انجام دهید.
تمرین:
در بخش نظرات این فایل بنویس که به خاطر تواضع در برابر خداوند و تسلیم بودن در برابر این نیرو:
- کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برایت هموار کرده؛
- کجاها خداوند در زمان مناسب دستان خودش را فرستاده و گره ها را از زندگی شما باز کرده؛
- کجاها خداوند بی دریغ به شما کمک کرده و مسائل تان را حل کرده به گونه ای که به مو رسیده اما پاره نشده است؛
- در عوض، کجاها به خودت و توانایی هایت مغرور شدی و تواضع در برابر خداوند را فراموش کردی و ضربه خوردی؟
برای دیدن سایر قسمت های توحید عملی، کلیک کنید.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
داستان هدایت دوستان به گروه تحقیقاتی عباس منش
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری توحید عملی | قسمت 10421MB54 دقیقه
- فایل صوتی توحید عملی | قسمت 1052MB54 دقیقه
سلام امیر حسین عزیز
ممنونم بابت این کامنت زیبات
کامنتت رو که میخوندم یاد یه خاطرهای افتادم،
من قبلا ماشین سنگین داشتم و تو کار سوخت رسانی بودم،
یادمه یکی از مشتریهای ما یه آقای مرغداری بود که ظاهرا در اثر بی احتیاطی کارگراش گازوییلش هدر رفته بود و جوجههایی که برا شب عید ریخته بود سرما خورده بودن،
ما مامور رسوندن سوخت به مرغداریش شدیم و با تمام توانمون رفتیم بار زدیم و خودمون رو رسوندیم به مرغداری
اما نوش دارویی بود بعد از مرگ سهراب،
فرغون فرغون جوجه مرده رو از سالن خارج میکردن،
جوجههایی که چند ساعت دمای محل زندگیشون پایین اومده بود،
تو کلاسهای ایمنی بهمون میگفتن درصد اکسیژن و نیتروژن و دی اکسید کربن و این گازهای موجود در هوا رو و جالب بود که میگفتن اگر فقط همین اکسیژن یه درصد خیلی کمی از اینی که الان هست مثلا بقول این مستند 20/95 هست اگر بشه 20/96 با اولین فندکی که یه آدم برا روشن کردن سیگارش میزنه کل دنیا و جو میره رو هوا،
و این نظم و انضباط رو فقط یه نیرو میتونه اینجوری مدیریت کنه،
کسی که میگه اگرتمام جنگلها قلم بشن تمام دریاها مرکب بشن و تمام زمین دفتر بشه تو نمیتونی ذرهای ازسپاسگزاری منو بجا بیاری،
چون اولا که من نمیدونم خدا چیا بهم داده و چه کرده که بخوام سپاسگزاریش رو بکنم
دوما اگرم بدونم از شدت حضورش تو همه جا مثل موسی بی هوش میشم و غالب تهی میکنم و روانی میشم دیوانه میشم،
اخه فکر کن هر درختی میلیونها برگ داره که هر برگی یه طرح منحصر بفرد داره که مثل اثر انگشت آدم فقط مال خودشه،
هر دونه برف یه شکل خاص داره که مثل صدای انسان منحصر به خود اون آدمه،
آخه آدم چی بگه،
دمت گرم برادر
چشامو بارونی کردی،
حرف از خدا و قدرتش که میشه جز عجز و ناتوانی و خضوع و فروتنی چیزی برا ارائه نداریم و این تسلیم در برابر خدا رو باید روزانه بارها و بارها به خودمون یادآوری کنیم و انگار همین نفس کشیدن یه نشانه هست که خدا میخواد بگه یادت باشه ها وقتی تو خوابی هم من حواسم به میزان گازهایی که نیاز داری هست،
تو فقط حالشو ببر که من بهترین حافظ و نگهدار توام،
من از رگ گردن بهت نزدیکترم
یه مستندی رو درباره چشم انسان میدیدم که میگفت طبق ازمایشات علمی فهمیدن که غیر ممکنه که جنسی از جنس چشم انسان بتونه اینقدر دقیق و منظم و دایمی ببینه،
ولی این اتفاق داره میفته،
یا در مورد قلب هم همینطور،
من که روانی شدم در برابر اینهمه عظمت، اونوقت چقدر من باید حقیر باشم که اینهمه نظم رو نبینم و غرور و تکبر و منم منم بیاد سراسر وجودمو بگیره و فکر کنم که دنیا حتما باید حول محور من بچرخه و اعتبار دوتا تیر و تخته که تو زندگیم هست رو بدم به خودم که من کردم و من تونستم و من ساختم،
خدایا ما رو هدایت کن به راه راست
راه کسانی که به انها نعمت دادهای
قربون دستات