توحید عملی | قسمت 10

جمله به جمله این فایل حاوی آگاهی هایی هایی است که نحوه اجرای توحید در عمل را به ما یادآوری می کند. اصلی که اساسی ترین عامل خوشبختی بشر در تمام جنبه هاست.

توضیحات استاد عباس منش در این فایل را با تمرکز گوش دهید و نکته برداری کنید. سپس در پایان، برای درک عمیق تر نقش “توحید” در تجربه خوشبختی و قرار دادن این اصل در بالاترین اولویت عملکردی خود، تمرین زیر را انجام دهید.

تمرین:

در بخش نظرات این فایل بنویس که به خاطر تواضع در برابر خداوند و تسلیم بودن در برابر این نیرو:

  • کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برایت هموار کرده؛
  • کجاها خداوند در زمان مناسب دستان خودش را فرستاده و گره ها را از زندگی شما باز کرده؛
  • کجاها خداوند بی دریغ به شما کمک کرده و مسائل تان را حل کرده به گونه ای که به مو رسیده اما پاره نشده است؛
  • در عوض، کجاها به خودت و توانایی هایت مغرور شدی و تواضع در برابر خداوند را فراموش کردی و ضربه خوردی؟
منتظر خواندن نوشته های تأثیرگذارتان هستیم
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1163 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فاطمه آقاعلی گل» در این صفحه: 1
  1. -
    فاطمه آقاعلی گل گفته:
    مدت عضویت: 1896 روز

    بنام الله یکتا

    با سلام خدمت استاد عزیز مریم خانم گل و تمامی دوستان محترم در سایت

    از یکماه قبل من وقت ایمپلنت دندون داشتم برای امروز، همیشه وقتی دکتر میرفتم خیلی استرس داشتم ولی با این دفعه دو بار میشه دکتر میرم استرس ندارم و آروم هستم و نگران نبودم ولی ازچمد روز پیش تا یادم می افتاد کمی نگران میشدم چون دکتر گفته بود استخوان فکت کوتاهه باید از سینوس جراحی را انجام بدم وچون من در چند سال گذشته سالی یکبار جراحی کردم بدنم ضعیف شده به همین خاطر کمی نگران میشدم ولی این دفعه هر بار یاد جراحی دندونم می افتادم بخودم میگفتم تو چرا نگرانی خدا است خدا کنارت خدا پیشت نگرانی خیلی کمتر میشد تا اینکه امروز نوبت ایمپلنت داشتم و در زمان جراحی همش خدا رو صدا میکردم می گفتم خدا پیشمه خدا کنارمه خدا از من مواظبت می‌کنه همانطور که در چند جراحی سالهای گذشته کنارت بود وهمش میگفتم In god we trust امروز خیلی آروم بدوم چون خودم و کارام رو به خدا سپرده بودم.

    وقتی کارم تموم شد اومدم بپرسم دندون کناریش رو بعد عید انجام میدین یکدفعه گفت انجام دادم اینقدر خوشحال شدم نمی‌دونستم چیکار کنم از خوشحالی، فقط اولین جمله‌ای که گفتم ، این بود خدایا شکرت خدایا شکرت . چون من بابت دندون دوم که ایمپلنت انجام داده بود من اصلا پولی نداده بودم تازه میخواستم ازش بپرسم چقدر میشه .

    من کارهای خودم رو مدیون خداوند می‌دونم که بقول معروف روی شونه هاشو سوار شدم و خداوند داره منو راه می بره و بقول استاد در جهان آنقدر انسانهای نازنین و مهربان هستند که از هر جهت به ما کمک می کنند و من اول از خداوند سپاسگزارم برای موفقیت هام دوم از دستانی که برای کمک می فرستد سپاسگزارم

    وتشکر میکنم از دوستانی که وقتشون رو برام گذاشتن بی نهایت ممنون

    ان شاالله همیشه شاد و خرم و سلامت باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: