توحید عملی | قسمت 10

جمله به جمله این فایل حاوی آگاهی هایی هایی است که نحوه اجرای توحید در عمل را به ما یادآوری می کند. اصلی که اساسی ترین عامل خوشبختی بشر در تمام جنبه هاست.

توضیحات استاد عباس منش در این فایل را با تمرکز گوش دهید و نکته برداری کنید. سپس در پایان، برای درک عمیق تر نقش “توحید” در تجربه خوشبختی و قرار دادن این اصل در بالاترین اولویت عملکردی خود، تمرین زیر را انجام دهید.

تمرین:

در بخش نظرات این فایل بنویس که به خاطر تواضع در برابر خداوند و تسلیم بودن در برابر این نیرو:

  • کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برایت هموار کرده؛
  • کجاها خداوند در زمان مناسب دستان خودش را فرستاده و گره ها را از زندگی شما باز کرده؛
  • کجاها خداوند بی دریغ به شما کمک کرده و مسائل تان را حل کرده به گونه ای که به مو رسیده اما پاره نشده است؛
  • در عوض، کجاها به خودت و توانایی هایت مغرور شدی و تواضع در برابر خداوند را فراموش کردی و ضربه خوردی؟
منتظر خواندن نوشته های تأثیرگذارتان هستیم
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1163 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Mahboubeh ch» در این صفحه: 1
  1. -
    Mahboubeh ch گفته:
    مدت عضویت: 871 روز

    سلام به استاد عزیزم چقدر این فایل عالی و فوق العاده بود٫ و از همه مهم تر نمی‌دونید چقدر خوشحالم که به طرز فوق العاده ای هدایت شدم به گوش دادنش در کنار خانوادم !من همیشه عادت دارم موبایلمو به تی وی وصل میکنم و فایل های شمارو پخش میکنم تا به جای موزیک از گفته هاتون استفاده کنیم! امروز هم مثل همیشه هدایت شدم و وصل شدم به تی وی اونم با توحید عملی

    پدر من نسبت به حرف های شما خیلی گارد داشت و یه جوری برخورد میکرد که من دیگه فایل هاتونو پخش نکنم اما دیروز نشستو کل فایل رو گوش داد

    و جالبه واسم که حرف هاتون توی این فایل دقیقا در مورد مسائلی بود که پدرم خیلی بهش توجه داره

    اون لحظه حرفی نزد و شب توی مهمونی شنیدم که داره حرفاتونو واسه پدربزرگم بازگو میکنه خیلی حالم خوب شد چون خیلی دلم میخواد ببینم اطرافیانم فرکانسشون تغییر میکنه خدای بزرگم رو از این بابت شکر میکنم که چقدر زیبا هدایت میکنه

    .

    این خودش یک مثال از توکل من و اعتماد به خداوند برای منی که قبلا همیشه با پدرم بحث میکردم که چرا اینطور فکر میکنی و باید تغییر بدی افکارت رو خوشحالم که پدرو مادرم هم دارن در این فرکانس بدون اینکه من بخوام بهشون چیزی ثابت کنم قرار میگیرن و زندگی را از وجه دیگری می بینند!

    .

    مثال های زیادی دارم در این مورد نزدیک ترین فرد بهم همیشه خداوند بوده همیشه ازش خواستم تا راه رو بهم نشون بده و اما در عمل به همون اندازه که خودم و باور هامو تغییر دادم واسم نشانه فرستاده و بهم جواب های قشنگی داده !

    .

    یه مثال بارز توی زندگیم زمان دانشجوییم شرایط خیلی نامساعد از همه لحاظ سلامتی روابط خانوادگی روابط دوستانه درسو دانشگاه قرار داشتم مخصوصا رابطه عاطفی که خیلی اذیت شده بودم بابتش !

    اونقدر شرایط روحیم بد بود که هرکس منو میدید بهم میگفت چرا اینجوری شدی تو؟!…

    اما یه شب حال خوبی نداشتم قرآن رو باز کردم و اون قسمتی که حضرت موسی در آیه 24سوره القصص به خداوند میگه پروردگارا من به آنچه از خیر به سوی من میفرستی نیازمندم روبه روم ظاهر شد و قلبم آروم شد و دیگه گریه نکردم و از اون روز رد شدن از احساسات و وابستگی هام واسم راحت شد و تونستم بگذرم و کاملا توکل کنم به خداوند و اون چیزی که از ته قلبم بهم میگفت تمومش کن من کنارتم!نترس!

    بعد از این اتفاق من تبدیل به یه آدم دیگه ای شدم و با یک شرایط متفاوت و به طرز باور نکردنی وارد مسیری شدم که فکرشم نمیکردم به همین راحتی وارد این مسیر بشم !

    الان اونقدر پیشرفت کردم که تمام آدم هایی که در اون زمان منو نقض میکردند و از نقطه ضعف هام و شرایطم سو استفاده میکردند دلشون میخواد در شرایط من باشن و تحسینم می کنند اینه نتیجه اعتماد و توکل و توحید اونقدر زیبا آبروی بندشو حفظ میکنه که …!

    در مورد غرور باید بگم یک جا به خودم مغرور شدم اونم زمانی بود که کسبو‌کارم و به تازگی خلق کرده بودم خیلی سریع رشد کردم مهارت فروش رو یاد گرفته بودم جذب مشتری و همه چیز به سرعت و عالی پیش می رفت یه جایی گفتم حالا که همه چیز عالیه من که تونستم میرم پول قرض میگیرم و یه مرحله جلو تر میبرم که همون قرض گرفتن اشتباه ترین کارم بود یعنی توکل به غیر خدا !و به جای اینکه به فعالیت های قبلی ادامه بدم کم کم رها کردم و چون راه تکاملم رو طی نکرده بودم اتفاقات طبق میلم پیش نرفت و انگیزمو کم کم از دست دادم و فراموش کردم خداوند من رو به سمت این مسیر هدایت کرده و من با اون هدایت ها به اینجا رسیدم و کل کسبو کارم مرحله به مرحله به سمت عقب برگشت

    جدیدا تصمیم گرفتم مثل بچه ها باشم دیدین هرچی بهشون گفته میشرو بی فکر و قیدو شرط قبول میکنند خیرو شر رو فقط خداوند میدونه و ازش آگاهه و هرچیز ندای قلبمون بهمون میگه رو اگر بی قیدو شرط قبول کنیم و انجامش بدیم اونوقته که میبینیم همه چیز فراتر از تصورمون زیبا اتفاق میفته و گاهی وقت ها هم معجزه میشه

    برای همه ی دوستان عزیزم زندگی ای سرشار از توحید آرزو میکنم و توحیدی که اتفاقات باور نکردنی در زندگیتون به تصویر بکشه!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: