توحید عملی | قسمت 10 - صفحه 37 (به ترتیب امتیاز)

1163 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آیسو گفته:
    مدت عضویت: 1695 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانو

    چن روز پیش این فایل رو پلی کردم

    و یه صدایی بهم گفت برو تنهایی و قدم بزن

    اولش مقاومت کردم گفتم حوصله ندارم

    باز اون صدا گف اینجوری میخوای عمل کنی؟

    تا وسطای راه رفتم

    دوباره خواستم برگردم

    اون صدا گف فقط عمل کن

    تنها قدم بزن

    میترسی با خودت تنهایی بری جایی؟!

    تا وقتی میترسی چطور توقع داری یه نفر دیگه تو این مسیر کنار تو قدم بزنه؟!

    واقعا دوس نداری از وجود خودت لذت ببری ؟

    منم گفتم هرجور شده این مسیر طولانی رو تنها قدم میزنم و این فایلو گوش میدم…

    بارها و بارها مطالبشو مرور کردم

    اون روز وقتی برگشتم خونه حالم خیلی بهتر بود

    دگرگون شده بودم

    تازه شده بودم

    بعد به صدای درونم گفتم:

    حق با تو بود.. چقدر خوشحالم که اینکارو کردم

    با خودم قدم زدم، از خودم لذت بردم

    یه حسی میگفت فقط برو کامنت های این فایل رو بخون

    ساعت های طولانی ای رو کامنت خوندم…

    ساعت های طولانی ای به مطالب فکر کردم

    الانم الهام درونم گف بیا و بنویس، آب دستم بود زمین گذاشتم و اومدم..

    راستش!

    یه داستانی یادم اومد…

    یادم اومد اولا که رانندگی میکردم میگفتم خدایا تو هدایتم میکنی … تو یجوری منو لایی ، مویی رد میکنی ، منو سالم میبری و میاری که حیرت میکنم

    اگه تو اینکارو نکنی من دووم نمیارم …

    همیشه همینو گفتم ، خدا اگه تو منو هدایت نکنی که من هیچم

    تااینکه گذشت!

    من حسابی مغرور شدم

    گفتم من تو رانندگی حرف ندارم

    من بی نظیرم

    من حیلی حرفه ایم

    حتی در مقابل کسایی که سالهاست رانندگی میکنن من بیشترین مهارتو دارم!

    حتی الان که دارم مینویسم

    اون صحنه هارو یادم میاد

    صحنه هایی که توی جاده‌ی دو طرفه، چجوری رانندگی میکردم، چجوری سیف میرفتم و میومدم، چجوری برای اولین بار توی زندگیم اولین مسیر خارج شهرم جادی پر پیچ و خم چالوس بود یا گردنه های پیچ در پیچ حیران و همدان…

    من واقعا خفی مشرک شدم

    مث اون مورچه سیاه روی سنگ سیاه

    نتیجش این شد!

    ماشینمو راحت از دست دادم

    یه روز یه نفر یجوری از پشت زد به ماشینم که…

    اما بازم همون لحظه درونم همش بهم میگفت

    این اتفاق خیریتی داره..

    این خیره

    این صدا منو اروم کرد

    از اون اتفاق چند ماهی گذشته و من تازه فهمیدم چه درسی باید ازش میگرفتم!

    خدایا من تسلیم تو هستم

    من بدون تو هیچم

    من بدون تو هیچ مهارتی از خودم ندارم

    من به هر خیری که از سمت تو برسه فقیر هستم…

    تو بازم هدایتم کن

    من خودمو در دستان تو قرار میدم

    تو درست کن و بسازش…

    استاد واقعا باورم نمیشه ، چجوری انقد مخفی یه خودم ضربه زدم

    خدایا هرچه دارم از آن توست!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  2. -
    آزاده زمانی جوهرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1951 روز

    به نام خدای زیبا ،مهربون ودوست داشتنی ام. سلام به نابترین استاد دنیا، مریم عزیزم ودوستان هم فرکانسی ام. عجب فایل نابیه. اصلا فایل های توحید عملی یه جنس ناب دیگه ای داره ،مخصوصا اگه خودت این آگاهی ها رو تو مسیر بهشتی زندگیت با تک تک سلول‌های بدنت حس کرده باشی.اومدم بنویسم که استاد از همون روز اولی که کلامت رو باور کردم ومثل وحی منزل دونستم آگاهانه رد پای باورهای توحیدی ورو دوش خدا نشستن رو تجربه ش کردم .4 ساله که این شیرینی زندگی که خدا برام همه ی کارها رو انجام میده رو تجربه ش می کنم .البته آگاهانه این رو متوجه میشم ووقتی فکر می کنم به دوران طفولیت تا به امروز خدا همین کارها رو می کرده ولی من آگاه نبودم ،خواب بودم ونمی دیدم.تو این 4 سال چه قلب هایی رو برام نرم کرده ،چه مسیرهایی رو برام هموار کرده ،چه نعمت هایی رو به راحتی وارد زندگیم کرده ،آره استاد عزیزم الان خیلی خوب دارم کلمه کلمه ی تفسیر زیبای سوره ی انشراح تو قدم 12 رو می فهمم .چون تو بهشتی که خودم با باورهای توحیدی ام وبا لطف خدای مهربون ساختم آسون شدنم برای آسونی ها رو عمیقا درک می کنم .تو این مسیر هر جا رد پایی از شرک رو دیدم ضربه هاشو زود متوجه شدم وچقدر شاخک هام نسبت به شرک حساس تر شده .قسمت آخر فایل گربه ی چکمه پوش اشاره ی زیبای شما ومریم جون به موضوع هدایت ودوری از غرور وامنیت به درگاه خدا خیلی نابه ،تقریبا هر روز روحم رو سیراب می کنم با آگاهی هاش . از وقتی توحید عملی رو تو زندگیم اجرایی کردم ،مسیر شغلی ام راحت تر شده چون خدا قلب مردم رو برام نرم کرده ،افراد نابی به سمتم هدایت شدند ،خونه زیبا ،ماشین خوب،فرزندان ناب ،مسیر های زیبا ، همه لطف خداست ،هر لحظه به خودم میگم ببین اینا همه لطف خداست یادت باشه کردیت اصلیش رو به خدا بده .استاد عزیزم گوارای وجودت این بهشت زیبا ،عاشقانه دستان پر مهرت رو می بوسم ،ایمان دارم روزی از نزدیک همدیگه رو ملاقات می کنیم وشما به داشتن شاگردان متعهد خودتون افتخار خواهید کرد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  3. -
    محمدحسین مقدم گفته:
    مدت عضویت: 896 روز

    استاد من داشتم به ارتباط بین این فایل و موضوع اعتماد به نفس و عزت نفس فکر می کردم.

    ببینید، اگر تو بحث اعتماد به نفس خیلی قوی نباشیم و فکر کنیم که من هستم که تمام کار ها را انجام می دهم و خدا را نبینیم. به نوعی به جهت بر عکس موضوع این جلسه داریم از توحید استفاده نمی کنیم. مثلا فکر می کنیم من هستم که مشتری ها را می آورم و اگر خودمان را هم توانمند نبینیم کلا در بحث داشتن مشتری احساس ضعف می کنیم. یعنی بعضی ها دید تواضع را هم تا حدودی دارند ولی چون خودشون رو انجام دهنده ی کار می بینند یعنی قدرت خدا را احساس نمی کنند که چقدر هدایت کننده و پشتیبان هستش همچنان احساس ضعف می کنند. دقیقا زمانی که رها می کنیم و همه چیز را بهش می سپاریم، تمام کار ها سیستماتیک و به بهترین حالت انجام می شوند و به سادگی.

    بهترین ترکیب زمانی است که به خودمون و به پروردگار اعتماد داشته باشیم و قدرتی که داریم رو از طرف خدا ببینیم. این طور قدرت خدا میشه قدرت ما. من حس می کنم در این موقعیت کائنات از ما برای این ترکیب و هماهنگی تشکر می کند. حالا این تشکر می تونه ثروت، حال خوب یا هر چیز خوب دیگری باشد.

    استاد یکی از بهترین فایل های شما توحید عملی هستند.

    از شما بینهایت سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  4. -
    ساره بایلر گفته:
    مدت عضویت: 616 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    خدایا هرچه دارم از آن توست

    سلام استاد جانم سلام مریم مهربانم فایل گذاشتن شما روی سایت یکی از،بزرگ ترین انگیزه های من برای زندگی

    یاد گیری

    اضافه شدن آگاهی

    خوشبختی

    امید

    حال خوب

    هدف

    احساس خوب

    آرامش

    و کلییییی انگیزه های خوب دیگه برای زندگی هست خیلی خیلی خوشحالم ک در این سایت هستم و دارم از مطالب و قوانین استفاده میکنم و این لطف خدای مهربانم به من هست خدایا شکرت

    بعد از گوش کردن چندین بار این فایل تصمیم گرفتم کامنت بزارم برنامه خاصی هم نداشتم در واقع اومدم ببینم قسمت چهارم گذاشتین یا نه ک گوش،کنم و تمرین هاشو انجام بدم

    ک دیدم این فایل متفاوت گذاشتید و بازم چشام برق زد و با شوق زدم روش و شروع کردم به گوش دادن و یاد آوری نعمت هایی ک خدا بهم داده و سپاس گذاری بافتش

    من ازون آدم هایی هستم ک این قانون رو خیلی سعی کردم بهش عمل کنم معمولا در اکثر مواقع یادم بوده ک بگم این موفقیت این دست آورد لطف خدا بوده هیچ وقت نگفتم مثلا چه شانسی دارم یا آدم خوش شانسی هستم ک فلان اتفاق افتاده

    این تفکر تو ذهنم همیشه بوده ک این کار خداست

    این همیشه ک میگم بیشتر ازون زمانی هست ک استاد رو می شناسم شاید قبلا این طوری نبودم یادم نمیاد واقعا

    حتی مواقعی ک اتفاق به ظاهر ناجالبی هم برام میفته سعی میکنم این طوری بهش نگاه کنم ک خیری درش هست

    وبرای کوچک ترین اتفاقات خوب زندگی هم خیلی خوشحال میشم و سپاس گذار

    یکی از کار هایی ک دارم رو خودم کار میکنم این ک حواسم رو بیشتر جمع کنم برای دریافت الهامات تا بهتر صدای خدای درونم رو بشنوم صدای قلبم رو واضح تر بفهمم

    ازش بیشتر استفاده کنم ک چرخش راه بیفته و رون تر بشه

    و واقعا هر چه قدر بیشتر ازش استفاده میکنی برات واضح تر میشه از،خدا میخوام بتونم این کارو بهتر و بهتر انجام بدم

    خیلی وقتا یادم می ره و از،خدا میخوام ک همیشه این هدایت خواستن رو یادم باشه

    بعضی وقتا احساس میکنم هدایت شده ها ولی من گوش نکردم بعدا ک نتیجه رو میبینم میفهمم ک یه چیزی تو دلم گفت این کار بکن ها ولی جدی نگرفتی یا گوش،نکردی

    این ها تو تمرین زیاد درست میشه بنظرم

    خدایا شکرت خدایا هرچه دارم از آن توست

    چالش،های پیش روم به تو می سپارم چون خودم توانایی حل اون هارو ندارم

    خدا هدایت گر همه مون بوده و خواهد بود

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  5. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 698 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیزم و همه ی دوستان نازنینم

    همینجا از خدا میخوام که بهم بگه هر آنچه میخواد گفته بشه، من هیچی نمیدونم

    واقعا نمیدونم چی بنویسم فقط به احساس قلبیم گوش کردم که گفت برو کامنت بنویس

    استاد من اولین بار معنی و مفهوم توحید و شرک رو از زبان شما شنیدم، اهمیت این اصل رو از زبان شما شنیدم

    از اون زمان تا به حال به میزانی که تونستم توحیدی تر فکر کنم و عمل کنم، زندگیم به همون میزان دگرگون شد

    هنوز شرک هایی دارم که نیاز دارم بیشتر به خدا وصل بشم تا از قدرت خدا قدرت بگیرم و بتونم توحیدی عمل کنم

    یک قطره از دریا همون ساختار و ویژگی های دریا رو داره

    من هم قطعه ای از خدا هستم پس تمام ویژگی های خدا در من هست

    اگه خدا قدرتمنده منم هستم

    پس کجاست؟

    من قدرتمو گم کردم، درونمه ولی نمی بینمش، فراموش کردم!

    برای اینکه ببینمش برای اینکه به یاد بیارم باید به خدا نزدیک تر بشم باید هر روز روی خودم کار کنم اینطوری میتونم با انرژی منبع هماهنگ بشم

    استاد امروز قبل از اینکه این فایل رو گوش بدم هدایت شدم به فایل : چرا خداوند بیشتر از ما می خواهد که ثروتمند شویم

    یعنی هدایت خدا رو دیدم… گوش دادن به اون فایل و بعد هم این فایل، باعث شد جواب سوال هایی که داشتم بگیرم

    یه جمله ای از کتاب پسر / اسب و موش کور شنیدم که پسره با اسبش توی جنگل در تاریکی شب گم شده بعد پسر به اسبش میگه من راهی نمی بینم!

    اسب میگه : میتونی جلو پاتو ببینی، همین کافیه قدم بردار

    اعتماد و تسلیم بودن در برابر خدا باعث میشه چرخ زندگیمون روون بشه،آسون بشیم برای آسونی ها

    ولی اعتماد کردن و تسلیم بودن کار هر کسی نیست

    اعتماد به چیزی که نمی بینیم مگه کار هر کسیه؟!

    اعتماد به حس قلبی و عمل به اون الهامات مگه کار هر کسیه؟!

    یاد مثال ارزشمند مریم جان توی فایل درس هایی از انیمیشن گربه چکمه پوش افتادم که گفتن:

    به محض اینکه دکمه ی عقل و هوشو روشن کنی دکمه هدایت خاموش میشه

    روی خود حساب نکردن واقعا نیاز به تکرار و یادآوری داره

    هر کاری می کنم و هر موفقیتی بدست میارم فکر میکنم من بودم؟ تلاش من بود؟

    ولی دقیقا چی از من بود؟

    چشمانی که می بینه؟

    گوش هایی که میشنوه؟

    میلیارد ها نورون عصبی که در مغز من هزاران وظیفه مختلف رو انجام میدن رو من ساختم؟

    دم و بازدم من کار منه؟

    ضربان قلب من؟

    پا هایی که راه میرن؟

    دستانی که مینویسن؟

    آگاهی هایی که می شنوم؟

    انسان های مناسبی که سر راهم قرار میگیرن؟

    در زمان مناسب در مکان مناسب بودن؟

    و…و…و….

    دقیقا کدوم کار من بوده؟! که بتونم اعتبار موفقیتی که حاصل شده به خودم بدم و بگم انصافا اینو دیگه خودم انجام دادم، نمیتونم بگم کامل خدا بوده،

    اتفاقا کامل کامل خداست

    ایده از خدا بود

    هدایت و فراهم کردن شرایط به بار نشستن اون ایده همه کار خدا بود

    اون اراده و عقل و توان تو که اون ایده رو انجام بدی هم کار خدا بوده

    بنظرت چیزی می مونه که خدا باعثش نبوده باشه؟!

    یه بار خواستم خریدی انجام بدم ذهنم گفت برو اون مغازه و اون مغازه و اون مغازه….بعد گفتم نه روی تجربه های قبلیت حساب نکن بگذار خدا هدایتت کنه، از خونه که زدم بیرون خواستم با تاکسی برم اون حسه گفت نه پیاده برو با اینکه طول می کشید ولی گفتم چشم، بعد همینطوری داشتم قدم می زدم چشمم خورد به یه مغازه، گفت خودشه، وقتی رفتم داخل مغازه لبخند به لبم نشست، اون چیزی که میخواستمو داشت با کیفیت بالا و قیمتی بسیار مناسب تر از اون جاهایی که ذهنم میگفت برم،

    اونجا فهمیدم اگه پیاده نمی رفتم، اون مغازه رو در مسیر نمی دیدم یا احتمال زیاد اونجا نمی رفتم…

    یه جا هایی که حاضر نبودم تسلیم باشم و به خدا بسپارم خودم اذیت شدم ولی بعدش که تسلیم شدم دیدم اون چیزی که نمی‌خواستم و فکر می کردم خوب نیست وقتی تسلیم خدا شدم بعدش هزاران خیر پشت در منتظر بود تا من به خدا اوکی بدم و وارد زندگیم بشن

    (مثل داستان دانشگاه اومدن/ مثل دوستی با یک دوست/ مثل گفتن چیزی که دوست نداشتم جز خدا به کسی بگویم اما خدا گفت به انسانی بگو بعدن که نتیجه شو دیدم به خودم گفتم اون انسان نبود فرشته بود چنین رفتاری فقط از خدا میتونه سر بزنه، امید رو در دلم زنده کرد…./ مثل دیدار هایی که دوست نداشتم داشته باشم بخاطر کمبود اعتماد به نفس اما بعدش دیدم که چقدر به نغعم بود ….چقدر خیر و برکت داشت… چقدر اعتمادمو به خدا بیشتر کرد…. )

    اگه بخوام داستانشونو بگم خیلی طولانی میشه فقط نوشتم که بعدا خودم بیام بخونم دوباره یادآوری بشه برام

    کُتِبَ‌ عَلَیْکُمُ‌ الْقِتَالُ‌ وَ هُوَ کُرْهٌ‌ لَکُمْ‌ وَ عَسَى‌ أَنْ‌ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ‌ وَ عَسَى‌ أَنْ‌ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ‌ وَ اللَّهُ‌ یَعْلَمُ‌ وَ أَنْتُمْ‌ لاَ تَعْلَمُونَ‌

    جهاد در راه خدا، بر شما مقرّر شد؛ در حالی که برایتان ناخوشایند است. چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا می‌داند، و شما نمی‌دانید.

    ( سوره بقره. آیه 216 )

    استاد سپاسگزارم بابت فایل های بی نظیری که اخیرا روی سایت قرار دادین همه ی فایل های شما یکی از یکی بهتر و بی نظیرتر و سرشار از آگاهی های ناب

    امیدوارم شاگرد خوبی باشم و به آگاهی ها عمل کنم

    بیام ببینمتون از نتایجم بگم…

    خدایا شکرت که در این بهشت زیبا هستم

    اینجا همه چیز نور و عشق و زیبایی ست

    بهشت اول در درون من ساخته میشه و بعد فرقی نمیکنه من کجا باشم هر کجا باشم آنجا بهشت است

    ان‌شاءالله هر روز خدایی تر بشیم و با جریان انرژی منبع هماهنگ تر

    در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  6. -
    فریبا شهاب گفته:
    مدت عضویت: 1245 روز

    بسم رب العرش العظیم

    سلام بر استاد عزیز وموحد ومریم جان توحیدی

    استاد عزیز مثالهایی که اشاره کردید چقدر زیبا وملموس بود و من هم درگذشته ودر زمانیکه دریک موسسه مالی کارمیکزدم هیچ آشنایی با قوانین جهان نداشتم اما بقدری ایمانم به خدای مهربانم قوی بود که در شرایط سخت ودشوار هر روز وهربحظه از خدا طلب کمک میکزدم و میگقتم خدایا کمکم کن این مسئله براحتی حل بشه .

    مواردی بود که انگار حسم میگفت تو این مورد رو

    در مورد این شخص انجام بده اما رئیسم بمن میگفت شما خیلی حساس شدی این کارش درسته اما من کار خودم رو انجام میدادم وبعد از مدتی مشخص شد که فرد مورد نظر کلاهبردار بوده وبعد

    خداروشکر میکزدم که خطر از سر من و همکارانم بخیر گذشت .همیشه سختی کارم را با شیرینی توکل به خدا بر خودم راحت میکردم ومیگفتم خدایا فقط بخاطر رضایت تو این شرایط رو تحمل میکنم ‌میدیدم بعد مدتی ورق برمیگشت واوضاع آروم می‌شد .

    یا مواردی بود که با پیشنهاداتی سعی در تطمیع وسوسه کردن من می‌شد تا کاری خلاف مقررات انجام بدم اما قربونش برم که سریع بهم میگفت گول این چیز ها رو نخور ردش کن ،یا مواردی بود که بدلیل اینکه خواسته شون خلاف قوانین بود ومن انجام نمیدادم تهدیدم می‌کردند که براتون گرون تموم میشه اما خدای عظیم آلشان من میگفت نگران نباش ‌قدرت کلامی دروجودم پدیدار می‌شد که خودم حیرت میکردم و خیلی قاطعانه بهشون میگفتم هرکاری که میتونید انجام بدید و

    انگار خدا بهم نیرو وقوع قلب میداد ومیگفت نگران نباش اونها هیچ کاری نمی کنند ،

    ای پروردگار عزیزم ای پروردگار عظیم عاشقانه دوستت دارم که همیشه وهمواره منو به صراط مستقیم هدایت میکنی و حواست شش دونگ بمن هست ، خدایا شکررررررررررررت تا بی نهایت وتا همیشششششه

    دزپناه حق سلامت وسعادتمند باشید

    بعد از آشنایی با سایت یاد اونروزها میافتم بیشتر از همیشه شاکر خدایم هستم که بشدت هوای منو داشت و همچنان داره وهمه چیزم از اوست ،به رب

    مهربانم میگم خدای دلبرم وقتی میرم تو جاده خاکی بزن رو شونه ام تا متوجه بشم اگر نشدم یقه ام رو بگیر منو ببر به راه درست چون من بنده ام وخطا کار ‌تو خدایی که قدرتمند وداناست .

    همه چیزم از اوست از روز ازل تا الی الابد ومن بدون او حتی به اندازه ذره معلق در هوا هم قدرتی ندارم .

    سبح لله ما فی السموات وما فی الارض

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  7. -
    احمد خدادادیان سردابی گفته:
    مدت عضویت: 683 روز

    به نام الله که بخشاینده و با رحمت است

    سلام خدمت استاد عزیز

    سلام خدمت خانم شایسته

    سلام به خانواده گرم وصمیمی خودم

    استاد عزیز من امروز یعنی از دوروز پیش که فایل ذهنیت قدرتمند کنده در مقابل ذهنیت محدود کننده

    آمد تو سایت خوب من اول چند بار فایل رو گوش میدم بعد کامنتهای بچه هارو میخونم وبعد کامنت خودمو میزارم دیروز که سر کار خودم بودم وبرای بلک اوت آسانسور ایده به ذهنم رسید از طرف خدا خوب تحقیقات خودمو شروع کردم وهروز از خدا میخواستم که بیشتر بفهم از این ایده که به من الهام شده واز پنل خورشیدی هم باید استفاده می‌شد خوب من دیروز که کار یکی از بنده گان خدارو انجام می‌دادم وقسمت درب وریل آسانسور رو نصب میکردم این آقا پشت بوم خونه خودشو یه وسیله مثل بشقاب ماهواره نصب کرده بود واز پنل خورشیدی هم استفاده کرده بود ووقتی وارد ساختمان شد وآمد پیش من یه سوالات از این دستگاه کردم وگفت که من خودم مواد اولیه لاستیک رو دارم برای اولین بار تو ایران تولید میکنم واین دستگاه رو خودم اختراع کردم یه دستگاهی بود که آب رو با نور خورشید گرم می‌کرد واونم در عرض دو دقیقه و به من گفت که من یه ایده دارم که یه شهر میخوام بسازم که همه تجهیزات از پنل های خورشیدی استفاده میشه و هیچ احتیاجی به برق صنعتی نداره ومن خوشحال شدم منم ایدمو بهش گفتم که منم میخوام بلک اوت آسانسور را از پنل خورشیدی استفاده کنم وباطری های لیتیومی خوب ایشون یه کارگاه داشت وبه من پیشنهاد داد تا برم کارگاه وانجا باهم همکاری کنیم من همیشه این کار ها وایدها رو از طرف خدا میدونستم و همه اتهامات رو

    وامروز هم من میخواستم بیام و در مورد ذهنیت قدرتمند کننده کامنت بزارم که حالمو یه بنده خدایی گرفته بود و هدایت شدم به این فایل توحیدی

    من رفته بودم ماشینمو درست کنم و این استاد که تعمیر کار ماشین هست منو از ساعت 9 صبح تا 12/5ظهر نگه داشت و کاری که رو ماشین من انجام داد یه ده دقیقه بود و وسیله های که استفاده کرد روی ماشین من یه 3متر سیم نمره 2وچندتا فیش ویه رله که انم خودم رفتم تهیه کردم و بعضی از مردم فکر میکنن که باید آدم رو بیشتر معطل کنن تا به طرف میگه Nتومن هزینه اون مشتری نگه چرا ولی خوب نجواهای الهی رو می‌شنیدم و کاری به نجواهای شیطانی نداشتم واز خدا خواسته بودم که یه استاد کار ماهر جلوی من بزاره خوب ایشون کارشونو انجام دادن ومن اون مبلغ رو دادم اومدم خونه وهی نجواهای شیطانی تو ذهنم بود که این چرا اینقدر زیاد هزینه گرفت منم جواب میدادم خدا بهتر میدونه چون استاد کار عالی هست مثل خودم در کار آسانسور که قیمت میدم وخیلی ها قبول میکنن واین حرفها تا رسیدم به خونه و میخواستم کامنت قسمت سوم ذهنیت قدرتمند کننده رو بنویسم که هدایت شدم به این فایل

    و چیزی که فهمیدم از این فایل حالم دگر گون شد

    احمد تو نبودی ماشینو بردی پیش این استاد کار من بودم

    اون نبود مشکل ماشین رو هل کرد من بودم

    اون نبود اون قیمت رو بهت داد من بودم

    من همه کارهارو برات انجام دادم

    ناشکر نباش

    مشرک نباش

    احمد اگه میخوایی همیشه به تو الهام کنم به من گوش بده و به من اعتماد کن و گوش بده که تور به کجا هدایت میکنم

    وجود خدا رو در همه چیز وهمه کس ببین اونوقت خودت رها کن من تورو میبرم به جاهای که تو دوست داری و تو میخوای

    خدایا سپاسگزارم از تمام انسانهای روی کره زمین که برای من کار میکنن تا من پیشرفت کنم

    خدایا سپاسگزارم به خاطر همه الهاماتی که به من دادی

    خدایا سپاسگزارم به خاطر تمام نعمت های که در زندگی من قرار دادی

    خدایا سپاسگزارم از تمام انسانهای پاک این سایت

    میسپارمتون به دستان گرم پروردگار مهربان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  8. -
    سید محمد رضا موسوی گفته:
    مدت عضویت: 691 روز

    سلام و درود خدمت انرژی مقدس خالق و فرمانروای کل کائنات و خالق آفرین من ،،،

    سلام و درود خدمت تک تک دوستان ، آرمی بزرگ و محبوب درگاه الهی ،،

    آره دوست عزیزم شک نکن مطمئن باش خدا خیلی منو و تورو دوست داره که داره اینجوری معجزه وااااااارررر با ما حرف میزنه روزی نیست که نیام تو سایت و جواب سوالمو نگیرم ،، الله اکبر ،، نفسم بند میاد واقعاً بعضی وقتها از خوشحالی واااااوووو پسر چقدر خدا منو دوست داره الله اکبر چقددددددددرررررر خدا مهربون آخه ،، هر روز نازتو میکشه هر روز برات دعوتنامه میده ،، نمیای پیشم ،، نمیای عشق بازی کنیم بابایی ،، نمیای سیرآبت کنم از معرفت از مرام از عشق از شور از شوق الله اکبر ،، سلام و درود خدمت پروردگار ، انرژی جاری و ساری در تک تک مخلوقات خود ،، سلام بر نور مطلق ،، ای خدا جونم شکرت شکرت شکرت ،، چقدر این مثال استاد عزیزم قشنگ و دل نشین بود خدا خورشید ماها همه تو مدار های دورش داریم میچرخیم هر کی نزدیک تر گرم تر با صفا تر با برکت تر ای استاد عشق کی میشه محکم تورو تو آغوش بگیرم و ببوسم روی ماهت فرشته ،، نمیدونم اشک بریزم بخندم دلم میخواد پنجره رو باز کنم فررررریاد بزنم خداااااا مرسییییییییی خیلی مهربونی خدااااااا ،،

    دلم میخواد از خوشحالی برقصم و دست و جیغ بکشم چرا که ایمان دارم ایمان دارم ایمان دارم این عشق مطلق که من میبینم تموم تموم تموم خواسته هامو همین الانشم بهم داده تموم شد رفت ،، باید کلی خواسته ی جدید پیدا کنم دلم میخواد انقدر زیاده خواه بشم که مردم همه منو مثال بزن،، سید رضا رو دیدی چقدر خداوند متعال بهش برکت و ثروت و روزی عطا کرد ماهم باید بخوایم ،، آره آره چرا نخوام بااااباااا این انرژی دریاچس دریای رحمت اقیانوس برکت و ثروت و تو زندگیم گذاشته بابا چرا نخوام ازش همه چی میخوام همه چی طول عمر بی نظیر و عزتمندانه غرق در احساس خوب و حال عالییییییی و ثروت همسر فوق العاده فرزندان بی نظیر بهترین خونه ها و قصر های شخصی خودم توی آمریکا و موناکو ،، بهترین و پر درآمد ترین شغل بی زمانی و بی مکانی ،، به روز ترین ماشینها و جت های شخصی خودم ،، قایق ها و یات های شخصی خودم همشم تو همین جوونی میخوام میخوام لذت ببرم از زندگی میخوام مثل دوره مقدس قانون سلامتی همینجوری جوون تر و جوون تر بشم باباااا کی میخواد پیر بشه میخوام از الان 200 سال دیگه بندگی کنم برای عشق مطلق و لذت ببرم از طول عمری که به خودم و خانوادم عطا کرده خدا جونم ،،

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت برای این سایت مقدس و استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز ،،

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت که ثروووووتتتتمند و شااااااد و سلامت هستم ،،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      سانا گفته:
      مدت عضویت: 1460 روز

      سلام بهت دوست عزیزمم

      چقددرررر کامنتت انرژی مثبت و قشنگی داشت و چقد حس اطمینان و باور قلبی به وضوح از متنت می‌بارید، حس خیلی قشنگی بهم داد متنت، امیدوارم بیشتر از چیزی که میخوای بدست بیاری دوست عزیزممم، آرامش و حال خوب رو برات میخام تو تک تک لحظه هات، موفق و موحد باشی همیشههه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    نوشین نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 2085 روز

    به نام خداوند قدرتمندم

    به به از این فایل

    خدایا شکرت که در این مسیر هستم

    خدایا شکرت برای حضور استاد عباس منش عزیز که تو فرستادیش تا من رو هدایت کنی و نوری در زندگیم باشه،

    خدایا من هر چه دارم از تو دارم ،

    خدایا چکار کنم که همه چی را از نو بسازم

    زندگیم و روابطم را از نو بسازم

    خودمو دهنمو از نو بسازم

    آدمها و محیط اطرافم و عوض کنم

    خدایا راه را نشانم بده چون تمام پناهم تویی

    تسلیم تو هستم و راضی ام به رضای تو

    سپاس ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  10. -
    علی اکبر شفیعی گفته:
    مدت عضویت: 1753 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی

    آیه 79 سوره نسا

    مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَهٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ وَمَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَهٍ فَمِنْ نَفْسِکَ ۚ وَأَرْسَلْنَاکَ لِلنَّاسِ رَسُولًا ۚ وَکَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِیدًا

    هر چه از خوبیها به تو مى‌رسد از جانب خداست؛ و آنچه از بدى به تو مى‌رسد از خود توست؛ و تو را به پیامبرى، براى مردم فرستادیم، و گواه بودن خدا بس است

    ایه 17 سوره انفال

    فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ ۚ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ ۚ وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ

    این شما نبودید که آنها را کشتید؛ بلکه خداوند آنها را کشت! و این تو نبودی که انداختی؛ بلکه خدا انداخت! و خدا می‌خواست مؤمنان را به این وسیله امتحان خوبی کند؛ خداوند شنوا و داناست.

    آیه 24 سوره قصص

    فَسَقَىٰ لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّىٰ إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ

    پس براى آن دو، [گوسفندان را] آب داد، آنگاه به سوى سایه برگشت و گفت: «پروردگارا، من به هر خیرى که سویم بفرستى سخت نیازمندم.»

    خدا را شکر تو این چند ماه اخیر نوع باور و درک متفاوت از قرآن به واسطه آموزش های استاد باعث نجات من شد و الا نمیدونم چه سرنوشتی داشتم

    و این سه آیه دارن اصل را میگن دارن توحید را میگن

    دقیقا شب قبل از این که این فایل بیاد روی سایت این الهام و حس را دریافت کردم (مثل چندین فایل و نشانه روزانه که دقیقا همون چیزی بوده که اون موقع بهش نیاز داشتم )که خیلی روی خودم حساب کردم و این بار را دارم روی دوشم میکشم و اجازه نمیدم با غرور و منیتم خدا کارها را انجام بده

    بارها گفته بودید اونجاهایی که میگید من تو این موضوع مشکل ندارم اتفاقا پاشنه آشیل شماست

    و من همیشه تا حرف غرور میومد فکر نمیکردم انسان مغروری هستم

    در حالی که نسبت به بندگان خدا سعیم بر تواضع بود ولی در برابر ربی که خالق من و خالق آسمان ها و زمین و خالق میلیارد ها کهکشان هست غرور داشتم

    و حسابی هم پس کله ای ها را خوردم

    این که اعتبار خیلی از کارها را به خودم میدادم

    این که خودم را عقل کل و همه چیز دادن میدونستم و همیشه برای همه نسخه میپیچیدم و هنوز هم متاسفانه بعضا تکرار میشه

    و این که فکر میکنم من باید اوضاع و دیگران را تغییر بدم

    و عدم رعایت و درک قوانین خصوصا قانون تکامل و کمال گرایی داشتن به جای بهبود گرایی

    در کل وقتی نخوام تسلیم قوانین خدا باشم یعنی تکبر داشتن در برابر خدا

    که البته هنوز خیلی کار دارم تا تسلیم بودن

    و انشاالله خدا کمک کنه از این آیه ما رمیت اذ رمیت هم نزدیک بودن خدا را درک کنیم و هم اعتبار همه کارها را به خدا بدیم

    پس رمز کار و اصل داستان اینه که هر موفقیتی کسب میکنیم از جانب خداست

    و تواضع در برابر خدا باعث دریافت هدایت ها و الهام ها میشه

    و به اندازه‌ای که در برابر خدا متواضع باشیم به همون اندازه در بین خلق اجر و قرب داریم

    و به اندازه تواضع در برابر خداوند بارها از روی دوش ما برداشته میشه

    اگه دوست دارم شرایط همیشه خوب پیش بره شرطش تواضع در برابر رب و تمام اعتبار را به رب دادن هست

    و هر روز به خودم یادآور بشم و در برابر خدا به فقر و نداری و نادانی خودم اعتراف کنم

    و صفات خدا را به یاد بیارم

    اول و آخر

    رحمن و رحیم

    صمیع و بصیر

    علیم و حکیم

    قدیر و قادر

    وهاب و رزاق

    خدایا هرآنچه دارم تو به من دادی و از آن توست

    اصلا ما وجود نداشتیم تو ما را از هیچ خلق کردی و این عقل و درک و هویت را تو به ما دادی

    اگه مهارتی داریم و اگه تخصصی و آگاهی داریم خدا به ما داده

    این آدم ها ، این ایده ها ، این مشتری ها ،این حسن خلق و.. را خدا به ما داده

    و وقتی با ایمان و باور درست ازش بپرسیم و ازش بخوایم به ما پاسخ میده

    و انشاالله باور کنیم که ما میتونیم وصل بشیم به خداوند به دور از احساس بی لیاقتی و احساس کم ارزشی

    امیدوارم این را هر بار بهتر درک کنم که یک منبع نور داریم و در نبود نور تاریکی هست

    خدا و ربی که کل خلقت جهان را بر پایه رحمانیت و عشق خلق کرده و اوندمنبع تمام خیر و خوبی هست و هر شری از جانب خود ما و ذهن ماست

    خدایا خودت کمک کن متواضع تر و تسلیم تر و متوکل تر باشیم

    هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر

    آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم

    هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر

    رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر

    سپاسگذارم استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای: