توحید عملی | قسمت ۲

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

زمان‌هایی در زندگی‌ام  هست که از خود پرسیده‌ام:

” الان که به خواسته‌های بسیاری در زندگی‌ات رسیده‌ای و می‌توانی انتخاب‌های بیشتری داشته باشی، بالاترین عشق و علاقه‌ات چیست؟

چه کاری است که قلبت را سرشار از اشتیاقی سوزان و ذهنت را خاموش و آرام می سازد؟!

چه کاری است که هنگام انجامش، آنقدر زمان فراموشت می شود که نه شب و روز را می فهمی و نه خستگی و گرسنگی؟!

و هر بار پاسخی جز این نداشته‌ام:

“می‌خواهم برای تمام عمر، “اشاعه توحید رسالت زندگی‌ام باشد“. حتی اگر امروز یک نفرِ دیگر تصمیم بگیرد نگاه دیگری به خدا داشته باشد تا او را از نو بشناسد، من به هدفم رسیده‌ام!”

هر طور که به زندگی و چالش‌هایش نگاه می‌کنم، یقینم بیشتر می‌شود که توحید عملی راهکاری برای همه چیز است!

لحظه‌های زیادی در زندگی پیش می‌آید که به شدت نگران و ترسان می‌شویم زیرا:

فردی که عاشق اش بودیم، دیگر نمی‌خواهد در این رابطه بماند.

کارمندی که سالها برایش وقت گذاشتیم تا از او فردی زبده بسازیم، حالا که حکم شریان اصلی کسب و کار ما را دارد، تصمیم به ترک کار گرفته یا فردی که قول انجام کاری را به ما داده بود، وعده‌اش را فراموش کرده.

توحید عملی، در چنین لحظه‌هایی خودش را نشان می‌دهد:

زیرا اگر یکتاپرست نباشی، در چنین لحظه ای، موجودیت یا عدم وجودت را وابسته به ماندن این فرد در رابطه‌ات یا تصیم آن کارمند به ادامه همکاری، یا وفا کردن آن فرد به وعده‌اش می دانی. آنوقت چنین لحظه‌هایی برایت کُشنده و خفه کننده می شود.

زیرا شرک چیزی جز ترس و غم به همراه ندارد.

اما وقتی یکتاپرستی اصل و اساس زندگی‌ات باشد، آنوقت دلیل حضور هر نعمتی در زندگی ات، خواه یک فرد باشد، یا شغلی عالی، یا راهکاری برای مسئله ات و…، برکتی از جانب خداوند می دانی و اگر زمانی به هر دلیلی، از زندگی ات برود، معنایش این است که برکتی دیگر از خداوند در حال ورود به زندگی ات است.

برای همین، نه تنها این لحظه‌ها ذره‌ای نگران ات نمی‌کند، بلکه خوشحال و شگفت زده، منتظر ورود برکات خداوند به شکل های مختلف، خواهی ماند. این آرامش، ارمغان توحید عملی است.

توحید عملی یعنی، همچنان که در جامعه انسانی هستی و با دیگران در کسب و کار و… مراوده داری، خداوند را منشأ قدرت بدانی و هر فردی که گره‌ای از کارت می‌گشاید یا گرهی از کار فردی می گشایی،این را دستی از جانب خداوند بشماری و به خاطر بسپاری که خداوند همواره دستان زیادی برای یاری‌ همگان دارد!

خداوند قادر است به شکل همراه، همکار یا مشاوری عالی، وارد زندگی‌ات شود، به شکل مشتری، بازار و ایده‌ای ثروت آفرین، وارد کسب و کارت شود و جان دوباره‌ای به آن ببخشد، به شکل دارویی شفا بخش وارد بدنت می شود، اگر این قدرت را باور کنی.

خداوند قادر است به هر شکلی که تو می‌خواهی و می‌توانی آن را در ذهنت بسازی، وارد تجربه زندگی‌ات بشود.

پس چرا این قدرت را باور نکنیم؟! چرا روی آن حساب نکنیم و چرا به این قدرت وابسته نشویم؟!

چرا نگذاریم یکتا پرستی آنچنان همه ابعاد زندگی‌مان را آکنده سازد، که دیگر فضایی برای حساب باز کردن و وابسته شدن به غیر او، نماند؟!

سید حسین عباس منش


برای مشاهده‌ی سایر قسمت‌های «توحید عملی» کلیک کنید.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    678MB
    27 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت ۲
    24MB
    27 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1138 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ابوالفضل اولیائی» در این صفحه: 1
  1. -
    ابوالفضل اولیائی گفته:
    مدت عضویت: 2355 روز

    سلام

    ممنونم استاد عزیزم . آگاهی های ارزنده ای بود

    به این فکر افتادم که

    چگونه می توانم ایمانم را به رب العالمین بیشتر کنم؟

    چگونه می توانم قدرت او را باور کنم ؟

    چگونه می توانم فقط روی او حساب کنم ؟

    چگونه تنها او را بپرستم و تنها از او یاری بطلبم؟

    چگونه فقط او را برای تمام امور و خواسته هام کافی بدانم؟

    بیاد آوردم زمانی را که

    ۱. همه برادرها و خواهر و پدر و مادرم روی من حساب کردن تا برادر کوچیکم را از مواد مخدر ترک بدم ؟ من دست به هر کاری زدم . با زبان یا به زور یا ماندن در کنارش و همدمش شدن . هیچ کدام هیچ فایده ای نداشت و خودم و همه به این نتیجه رسیدن که از دست من کاری بر نمیاد . حتی روی خودم و توانائیهام هم نمی بایست حساب باز میکردم .برادرم خودش باید بخواد تا بتونه ترک کنه . باید خواسته اون باشه تا بتونه جواب بگیره .اما واقعا خواسته او چی بود. ما غافل بودیم که خدا خواسته همه رو اجابت میکنه .

    ۲. ملک پدرم رو توی رهن بانک برده بودم تا با پولی که دریافت میکنم بساز و بفروش کنم . من روی ملک اونا حساب باز کردم و وارد اون کار شدم اما بخاطر باورهای کمبود و باورهای عدم احساس لیاقت و … عقب کشیدم . هر چند بخاطر کمک پدر و مادرم ، سپاسگزار آنها بودم اما بعد از مدتی انها ملک خودشون رو خواستن تا وارد معامله ای بشن و من تمام پولی که داشتم به بانک دادم تا بتونم ملک رو برگردونم . سودی از آن پول نسیبم نشد حتی کل براش وقت گذاشتم و….

    ۳. پدر همسرم مغازه ای را در اختیار پسرا گذاشته بود تا وارد کسبی بشن و مستقل بشن . اما آنها هم بخاطر باور های محدود کننده بعد از چند سال ورشکست شدن و کلی بدهی بار آوردن . پدر روی پسر ها و پسر ها روی پدر حساب باز کرده بودن و هیچ کدام به نتیجه نرسیدن.پسر ها هر وقت خریدی داشتن ، بدهی داشتن اولین و شاید تنها گزینه رفع موانع را پدر میدانستن . عروس ها برای حل مشکلات بین اونا و پسرا ، به پدر مراجعه می کردن و از او کمک می خواستن ولی بیفایده بود.

    اما بارها روی خدا حساب باز کردم و نتیجه را از راهی که حساب نمیکردم و به بهترین شکل و با یک همزمانی عالی وارد زندگی ام کرد

    مهمترینش در خصوص مهاجرتی بود که به همسرم الهام شد و ما با توکل به الله با اینکه واقعا نمیدونستیم کجا قراره بریم و چطور ی میشه حرکت کردیم و او همه چی به ما عطا کرد.

    همه چیز توی شهر خودم ،خوب بود : حقوق خوبی میگرفتم و با تسویه خیلی از وامها وضعم رو براه شده بود. همکارا و مشتری ها و شهر رو میشناختم . مدیران منو و عملکرد منو قبول داشتن

    اما با مهاجرت و دل کندن از شهری که ۳۷ سال در اون زندگی کرده بودم و همه اقوام و فامیل ها در آنجا بودن :

    با بودجه بندی کردن وجه نقد مون و حذف یک سری هزینه های اضافه،پول نقد بیشتری جریان یافت

    همکارهای خوب و با احترام نسیبم شد

    به شعبه تمیز و رئیس با کمالاتی هدایت شدم .

    غذا ها و خوراکی های جدیدی وارد شد(سبزیجات ، میوه های جدید، مغز جات )

    با منابع طبیعی بسیار زیبایی آشنا شدم و تفریحاتم بیشتر شبیه سفرهای یک روزه بود و بسیار لذت بخش

    خونه ای خوب با اتاق های بزرگ ، درست نزدیک بازار شهر و قابل دسترس با صاحبخانه ای محترم که اجاره اون تقریبا نصف خونه قبلیمان بود

    خدایا شکرت که روی تو حساب کردیم و عملا به تو توکل کردیم و نتایج خوبی را دریافت کردیم.

    ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای: