توحید عملی | قسمت ۲ - صفحه 61

1138 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1155 روز

    استاد،رستگارم سلااااام

    هرفایلی ازتوحیدعملی راگوش میدم بی نهایت لذت میبرم وکلی انرژی وحس مثبت ازاستاددریافت میکنم چون آگاهی هام نسبت به خدا، خیلی بیشترازقبل میشن ومصمم ترمیشم که منم تجربه هایی که استاددرموردخدا،میگن راتجربه کنم تاایمانم قویتربشه .

    ازهیچکس درموردشرک به خدابه روش باورهای استاد،نشنیده بودم .ینی معناومفهوم شرک رافقط توافرادکافرمیشناختم .وهیچ وقت فکرنمی کردم ماهاهم خیلی راحت به خداشرک می ورزیم .

    اولش باورش برام سخت بود.ولی وقتی که به تک تک رفتارهاوکارهامون فکرکردم ،دیدم بله خیلی جاهاتوزندگیمون به خداشرک داشتیم ینی قدرتهایی رابزرگترازاون دیدیم .

    توباوربسیارنادرستی غوطه وربودیم بدون اینکه بهش آگاه باشیم .

    الان که پی به این رازودرس بزرگ بردیم بایدراه وروشمونو،کلی تغییربدیم .

    الان که نگاه میکنم میبینم ثابت کردن ایمان به خدامون ،چقدرسخته .خیلی بایدروی باورهاوعقایدمون کارکنیم.ودقتمون روتوتک تک اتفاقات ومسائل زندگی بالاببریم تااولاخودمون رادرراستای ایمانمون ،محک بزنیم بعدبه قدرت پروردگارمون پی ببریم .

    توکلام وزبان گفتن من ایمان دارم ،خیلی راحته ولی توعمل به خصوص جاهایی که ازهمه جابریدیم .یاجاهایی که ترس سراغمون میاد.یاجاهایی که فقط تاکیدداریم یه نفرخاصی یاگروهی میتونه مارابه خواستمون برسونه ،خیلی سخته که بتونیم فقط به خداتکیه داشته باشیم وباهدایت خودش پیش بریم بدون اعتراض وشکایتی .

    به نظرم موضوع کاملاحساسیه .وخیلی بایدرواین موضوع کاربشه تاملکه ی ذهنمون بشه وخطاهامون کم رنگتربشه .

    استادتاکیدداشت حتی روپدرومادروخاهروبرادرخودتون هم نبایدحساب واکنید.چ برسه قدرتهای نظامی مالی واقتصادی ،مذهبی وغیره .البته ماازهرکسی که میشوددرخاست می کنیم ،ولی نکته ی مهمش اینه که همه ی انسانهای روی زمین رادستان خداوندببینیم نه اینکه بگیم فلانی به خاطراین جاومقامش میتونه به من کمک کنه .

    توذهن وتمام وجودمون الله یکتارا،فقط قدرتمندبه حساب بیاریم .خیلی بایدحواسمون جم باشه که به کسی قدرت ندیم وبااین دیدکه این شخص ،دستی ازدستان خداوند،بریم جلووکارمونوانجام بدیم .

    باوربه خداوایمان واعتمادبه خدا،رکن اصلی ،رسیدن به خواسته هاوآرمانهامونه .

    اگه خودمونوگول نزنیم ،زودترازاون چیزی که فکرشوبکنیم ،به اهدافمون میرسیم .

    خیلی هاشانس رادخیل میدونن ولی استادگفتن شانسی وجودنداره ،هرچی که هس توباورهای ماس .باورهای ماعامل اصلی هستن وبایداونهاراتقویت کنیم .تاازمسیرخارج نشیم تا،درراه مستقیم وراه خدایی ،قراربگیریم .

    استادخدایشش توهمین چندماهی که من باراه وروش ودرسهای شماآشناشدم ،کلی تغییرکردم واقعنی اینوخودم میفهمم .چون خیلی آرامش پیداکردم درمقابل خیلی ازدقدقه هایی که به خاطرش دست وپای الکی میزدم ودرآخرحرص میخوردم .

    خداروشکرمیکنم وقتی بااین مباحث قشنگ بیشترآشنامیشم .انگاریه قدرتی می گیرم وچون خودم دنبال تجربه های جدیدهستم ،خودموموظف میدونم وباعشق سعی میکنم حواسموجم کنم تاتوحیدعملی داشته باشم .

    همه ی ماخدارادوست داریم ولی راه ثابت کردن وایمان داشتن رابلدنبودیم .فکرمیکردیم اصل ایمانمون نمازوسجادس .

    حالامیفهمم وقتی خداروتوقلب ووجودت ،جامیدی ،ازهیچ کس دیگه ای ،نمی ترسی چون پشتوانه وتکیه گاهی مثل خداداری .

    هرجاکه درست عمل میکنم یه احساس خوب وتوپی بهم دست میده که بادنیاعوضش نمیکنم .

    ازاون شرک هایی که استادمیگه ،خیلی تواین سالهای زندگیم داشتم .نتایجشم که دیدم .چیزی که بدست نیووردم سنگ هم جلوپام انداختن .

    دیگه علنی ،همه، چ خوب چ بد،میدونیم قدرت بی انتها،خداس .منتهی یه کم کندذهنیم ،توعمل که میشه بایه توجیحی ،خودمونوگول میزنیم وقدرت روتودست یه کس یاکسان دیگه می بینیم.البته نمیدونستیم شرکه .حالامن نگاهم راتغییرمیدم .ضمن تشکرازاون شخص ازخدای خودم تشکرمیکنم که باحضوروقدرتش ازطریق ایشون ،مسئله ی منورفع کرد.

    اگه این طرزتفکرراداشته باشیم ،نه ازکسی می رنجیم نه توقعی می کنیم .نه جایی کم میاریم که فکرکنیم به آخرخط رسیدیم .بلکه صبرمیکنیم باهدایت خداپیش میریم چون اعتمادداریم خداوندماراتنهانمیزاره ودروقت وزمان معین خودش ،به هرآنچه که باید،مارامیرسونه .

    توروزمره هم هرکسی هرکاری برامون انجام بده ،ماحضورخدارااونجامیبینیم .خودمون هم خدمتی به کسی اگه کردیم ،مغرورنمی شیم چون ماهم دستی ازدستان پروردگاریم برای کسان دیگه .

    به نظرم گره توکارمون دیگه ،نمیفته .اتفاقاکارمون راست وریستر،پیش میره .

    البته که قانون تکامل رابایدطی کنیم واین توقع راخودمون زیادنداشته باشیم که همه جاوتوهرشرایطی ،ایمان خدا،یادمون بیفته .

    ولی آروم آروم باآرامشی که بدست بیاریم ،خواهیم فهمیدکه فقط باخدامعامله کنیم وروی خداحساب بازکنیم ،بهترین کارممکن راکردیم .

    خداگره گشای همه ی مشکلات وخواسته هاس .

    جدا،هم اگه باخداباشی پادشاهی میکنی .

    من به عنوان خانم خانه دار،میگفتم که درآمدی که ندارم پس درخاست هام وبرآورده شدنشون فقط باوجودهمسرم اتفاق میفته .الانم هرجایی مسئله ای پیش میاد،تامیام مثل گذشته راه وچاه باایده های خودم بدم ،فقط به منظوراینکه میترسم ازدست بدیم ،ولی اینکارونمیکنم وتودلم میگم من به خداایمان دارم که بهترین هاراانجام میده پس بی خیال ترس ووحشت .واینکه همسرمن دستی ازدستان خداس و نگاهم به اینکه اون منوبه بالابالاها،میرسونه را،ازش برداشتم .ینی قدرت رابه همسرم نمیدم بلکه به خدای همسرم میدم.

    به اینکه چه جوری وچطوری اتفاقات عالی برام بیفته هم فکرنمیکنم .هرآنچه به من مرتبط باشه انجام میدم ،بقیش رومی سپارم به خدا.

    بااین افکاروباورهای جدیدچقدرهمسرم به آرامش رسیده .آخه خیلی خط ونشون براش می کشیدم .ازترس ازدست دادن چیزی ،خیلی نصیحتش میکردم .وبنده خداراگیج ومنگ میکردم .ولی الان ،فقط درحدیه احساس ،اونم اگه نیازباشه میگم .وبقیشومی سپارم به خدا.

    چه خوبه وقتی خداروداری چقدفکروخیالات کم میشن .شباچقدراحت میخابی .

    نگاه بدبینانت ازروی دیگران برداشته میشه .چون میدونی اگه کاری هم انجام نشه ،حتمن نفربعدی وجودداره که بیادمشکلت یاکارت رارفع کنه .

    هرچی ازخداوایمان بهش حرف بزنیم بازم کمه .

    امیدوارم درآینده ی نزدیک باتجربه های عالی ،دیدگاه بنویسم .

    من تازه کارم وتازه شروع به این تغییرات کردم والان تودوره ی تجربه کسب کردن هستم .

    یقین دارم اتفاقات خوب نزدیکه اگرچه الانم عالیه ولی عالی ترازاینم میشه .

    استادجونم بی نهایت قدردانت هستم .قول میدم شاگردحرف گوش وخوبی برات باشم .

    عاشقتم خیلی زیاد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      صفورا کوشککی گفته:
      مدت عضویت: 1187 روز

      سلام ناهید عزیزم

      همیشه کامنتات رو میخونم تو فایلای سفرنامه.

      و از دیدگاهات خیلی ایده میگیرم.در مورد همسرت وقتی گفتی که مدتیه که دیگه راه و چاهو بهش نشون نمیدی از ترس اینکه از دست بدی منم تازه به این نتیجه رسیدم.چون تا قبلش هرماه استرس خرجی خونه و قسط بانکو و اجاره رو داشتم و همیشه به همسرم گوشزد میکردم این کارو کنه اون کارو کنه .همسرم من فقط خریدای خونه رو به من میسپاره ولی برای اجاره و قسط بانک و… همیشه خودش کاری که فکر میکنه درسته رو انجام میده و زیاد مشورت من تاثیر نداره.ولی من همیشه میخواستم از جزئیات با خبر باشم و همسرم منو در جریارن بزاره به خاطر این خیلی ازش حساب میکشیدم و همین حس منو خیلی بد میکرد.فکر میکردم اگه ولش کنم ممکنه به درد سر بخوریم.

      تا اینکه همین چندروز پیش بود انگار یهو بهم الهام شد که بابا تو چیکار داری به این کارا تو فکر کن مدیریت زندگیتو سپردی به خدا نه به همسرت.اونوقت بازم استرس میگیری؟ اینقدر دودوتا 4تا نکن.اجازه بده خدا خودش امور زندگیتو به دست بگیره.بعد از اون اینقدر دلم آروم شد که گفتم آره درستش همینه .من امور زندگیمو نمیسپارم به همسرم که مدام نگران این باشم که مبادا کم بیاره و به درد سر بیفتیم من اومور زندگیمو میدم دست خدا خودش بهترین برنامه رو برام میچینه و من فقط باید عشق و حال کنم.

      دیشب همسرم یه دوچرخه خریده بود و واسه اینکه منو خوشحال کنه آورده بود توی خونه.یه لحظه اومدم بگم پولش چی؟ چجوری میخوای بدی؟ الان واجب نبود و…یهو به خودم اومدم گفتم چیکار داری؟ اینو خدا فرستاده برات میخواد ببینه تو واقعا امور زندگیتو سپردی به اون یا هنوز نگران اینی که پول دوچرخه رو چجوری باید بدی؟ خدا میخواد ببینه شکر گذاری میکنی تا زیادت کنه یا اینکه دوباره شروع میکنی به غر زدن….همینا رو که گفتم اینقدر ذوق کردم برای دوچرخه که نگو.چون ما دوساله نیمه که ازدواج کردیم.وتا حالا هیچ وسیله ای از خودمون نداشتیم.با خودم گفتم این یه نشونه ی خیلی خوبیه از طرف خداوند برای من که ما هم قراره ماشین دار بشیم.استارتشم با دوچرخه خورد🥰🥰😄😊😊

      ناهید عزیزم بازهم سپاسگذارم بابت دیدگاهت که باعث شدی یه سری نکته ها دوباره برام یاد آوری بشه

      .لایق بهترینهایی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        ناهید رحیمی تبار گفته:
        مدت عضویت: 1155 روز

        سلام به دوست عزیزودوست داشتنی.

        صباجونم به خودت آفرین بگو.

        به همین روندادامه بده .ازچیزی ترس وواهمه نداشته باش .هرچقدخدارابزرگترببینی ،ایمانت بش بیشترمیشه وترسهات ریخته میشه.

        ما اینجا هستیم تاباعمل کردن به آگاهی هایی که کسب میکنیم راه پیشرفت رابرای خودمون بازکنیم .

        خوش به حالت که دراوایل زندگیت ،تواین مسیرافتادی .واین ینی لایق بودن خودت که قراره تواین مسیرباهدایت وایمان به خداپیش بری .

        قدراین روزهاواین لحظات عمرت رابدون واین مسیرروادامه بده تابعدازمدت کوتاهی به نتایج عالی وبزرگی که دلت میخاسته برسی.

        هرچقدر تمرکزت به داشته هاوزیبایی های جهان اطرافت باشه،بیشتراحساست خوب میشه ودرنتیجه اتفاقات بهتری برات رقم میخوره.

        روی باور فراوانی خیلی تمرکزکن وکارکن .هرچقدفراوانی ونعمتهای بیشمارخداوندراباورداشته باشی ،بیشترنعمت ازش دریافت میکنی.

        توهم لایق بهترین‌هایی عزیزم.

        بهترینهانصیب قلب مهربونت.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    محمدرسول گفته:
    مدت عضویت: 1391 روز

    سلام

    توحید یعنی اینکه روی هیچ کس و هیچ چیز حساب نکنم جز خدا جز قدرت برتر

    که من و تمام انسان ها و تمام جانواران و تمام جهان رو بوجود آورده

    خدا خلق میکنه

    منو خلق ‌کرده از روح خودش در من دمیده

    من بخشی از خدا هستم

    من توانایی خلق کردن دارم مثل خدا

    من به وسیله افکارم زندگی خودم رو خلق می‌کنم

    خدا جهان رو طوری برنامه ریزی کرده که به فرکانس های هر فرد پاسخ بده

    همون طور که بدن رو برنامه ریزی کرده مثلا برخورد نور شدید به چشم باعث بسته شدن و تنگ شدن چشم میشه چون این قانون وساختار چشم هست

    جهانم اینطوری ساخته شده که به فرکانس افراد پاسخ میده و اتفاقات برابر با اون فرکانس رو وارد زندگیشون میکنه .

    پس هر چی که تجربه میکنم و تو زندگیم هست نتیجه فرکانس هام هست

    اوضاع بیرون از من زمانی تغییر میکنه که درون من تغییر کنه

    فرکانس من تغییر کنه

    ✔توحید یعنی اینکه قدرت رو از عوامل بیرونی بگیرم و به خودم و فرکانس های خودم بدم

    روی نیروی برتر و رابطه ی درونیم با این نیرو حساب کنم

    چون خدا از روح خودش در من دمیده پس خدا در من وجود داره

    من باید روی خدای درونم حساب کنم

    توحید رو باید توی زندگی روزانه ام رعایت کنم

    یعنی روی فرد خاصی حساب نکنم چه توی رابطه چه برای کار چه برای کمک چه برای راهنمایی و …

    یعنی اینکه نه به بقیه بی احترامی کنم یعنی اینکه، اونا رو دستی از دستان خدا ببینم که خدا اونارو فرستاده تا به من کمک کند، پس باید اول از خدا سپاسگزار باشم و دوم از اونا

    اگه این نگاه رو داشته باشم اگه به هر دلیلی فردی بره از زندگیم یا نخواد که کمکم کنه ناراحت نمیشم

    چون اون رفته خدا که نرفته

    خدا ست که افراد رو سر راهم قرار میده

    حالا این نشد خوب خدا یکی دیگه رو میفرسته

    خدا که همیشه هست

    بوده ،،هست و خواهد بود

    این توحید واقعیه

    توحیدی عملی ،،توحیدی که در رفتار باید نشون بدم نه در حرف

    به قول قرآن

    آنان که به روز آخرت ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند

    نتیجه ی ایمان عمل هست

    1_مرحله اول ایمان

    2_مرحله دو عمل

    اگه مرحله دو رو انجام نمیدم یعنی مرحله یکی رو اوکیه نکردم

    چون اگه یک اوکی بشه مرحله دو هم خود به خود اوکی میشه

    توی زندگیم از افراد کمک بخوام درخواست کنم ولی روی اونا حساب نکنم بگم اگه این فرد نشد خدا یکی دیگه رو می یاره

    روی خدا حساب کنم

    خدای درونم

    خدا از روح خودش درون همه ی افراد قرار داده

    همه به یک اندازه به این منبع دسترسی دارند

    ولی اونایی این هدایت رو بهتر و بیشتر می شنون که باور کنن و بپذیرن که چنین نیرویی وجود داره و اونا رو هدایت و راهنمایی میکنه نه فقط انسان ها رو بلکه تمام موجودات و جهان رو

    مهم ترین اصل اینه:

    که فقط روی خدا حساب کن

    خدا خودش افراد، شرایط، ایده ها و مسیر ها رو می یاره

    منبع همه چیز رو خدا بدون

    خدا خدا و خدا

    خدایا شکرت

    این حرفا رو وقتی به خودم میزنم باعث میشه که بیشتر باورم به خدا باشه و عمل کنم ،، تو رفتارم

    چون حرف مهم نیست

    بقول استاد اگه مجبور شدید به خدا فحش بدید ،،بدید کلام شما مهم نیست مهم قلب شماست .

    تکرار خیلی مهمه چون امروز که اینا رو گفتم تا چند روز شاید آگاهانه بهش عمل کنم ولی بعد چند روز دوباره یادم میره

    تکرار و تکرار

    خدارو شکر با نوشتن کامنت رد پا میزازم برای اینکه دوباره بیام و اصل مرور کنم .

    خدایا شکرت❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1181 روز

    سلام استاد عزیز

    سلام بر دوستان خوبم در گروه استاد عباس منش عزیز

    سی و چهارمین روز از روشمار تحول زندگی من

    دقیقا بخشی از زندگی روزانه من بود

    چشمم همش دنبال دیگران بودم

    روی کمک دیگران حساب باز می کردم

    گاهی در یک روز پنج و شش مرتبه به یک نفر زنگ می زدم تا کارام را انجام بدهد

    چقدر خواهش میکردم

    التماس بندگان می کردم

    در هراداره و ارگانی دنبال یک دوست و. آَشنا می گشتم

    حتی در یک معامله روی دوستم آنقدر حساب باز کردم که او تمام دارایی و کارکرد 14ساله من را برد و بدون اینکه دست من به جایی وصل باشد

    وخداروشکر که این اتفاق آخر و عملا بی پول شدنم سبب شد تا به خودم باز گردم

    انگار که دست جهان هستی به وسیله این دوستم یک پس گردنی اساسی به من زد تا من به خودم بازگردم

    حال فهمیدم که فقط خودم و خدای خودم

    فقط روی خدای خودم حساب باز کنم

    فقط روی خداوند خودم حساب باز کنم

    و اگر کسی هم در زندگی کمک به من می کند می دانم که او دست خداوند روی زمین برای کمک به من بوده است.

    حال از ان شخص تشکر می کنم ولی تشکر اساسی و خوب را از خدای خودم می کنم

    فهمیده ام که در های خداوند همیشه بروی من باز است

    خدارا می پرستم و تمام

    توکلم به خدا است و پس

    می دانم که اگر خداوند به من نداد از راه دیگر به من خواهد داد

    و خدا را شاکرم که آگاه شدم

    جالب برایم اینجا است که هرچه بیشتر به سمت خودش می روم بیشتر حال بهم می دهد بیشتر کیف می کنم

    الان که دارم این جملات را می نویسیم احساس سبکی خیلی خوبی دارم

    از تنهایی خودم لذت می برم و دیگر دنبال این و آن نیستم تا بهشون زنگ بزنم و اصرار کنم که بیاییند پیش من

    خلاصه الان خودم هستم و خدای خودم.

    خوشحالم که خداوی خودم را دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    زیبا گفته:
    مدت عضویت: 2509 روز

    سلام استاد

    ردپای از تحول چه عمیق بود حرفهایتان

    و اینکه با خدا باش پادشاهی کن

    هر حرکت خیری هست و هر کاری را از جانب خدا بدانیم و بس

    و چه این برنامه ریزی از این کار از این راه به وسیله این پول به وسیله این آدم

    …..

    به این نتیجه میرسم و چه جاهای که هرگز نرسیدم

    اره رو هیچ چیز و هیچ کس حساب نکنیم و فقط قدرت یگانه را خدا بدانیم و بس خدایا فقط تو

    خدایا باورهای را قوی و مرا در مسیر مستقیم بودن با تویاریم کن

    خدایا میخوام فقط رو تو حساب کنم

    یاریم کن

    که نگاه تو معجزه تمام لحظات و زندگی من است

    خدایا از تو میخواهم تنها تو را دارم و تنها از تو یاری میجویم

    شاد و موفق و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1181 روز

    سلام

    امروز سی و چهارمین روز از روزشمار تحول زندگی من است

    صحبتهای امروز استاد دقیقا سرگذشت زندگی خودم است که روی دیگری دوستم حساب کردم و از او کمک خواستم و همان دوست تمام سرمایه من را برداشت برد

    حال ناراحت نیستم

    خوشحالم که این اتفاق افتاد تا تلنگری برایم باشد تا روی خدای خودم حساب کنم نه بنده او

    خدا را ممنون هستم که حتی اتفاقات به ظاهر بد زندگی ام هم درس دارد برآیم تا بیشتر به او نگاه کنم و چشم از روی انسان ها بردارم

    دستم بسوی خودش دراز باشد تا بنده اش

    خداروشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    محمد امین احمری گفته:
    مدت عضویت: 1063 روز

    سلام و درود و سپاس از استاد بزرگوار خداوند رو شکر میکنم که من رو هدایت کرد به سمت شما و سایت شما با اینکه من شمارو نمی‌شناختم و به صورت کاملا اتفاقی کاملا اتفاقی در اینستا گرام دیدم و شروع کردم گوش دادن الآنم دارم فایلهای رایگان رو گوش میکنم بعد از چند روز گوش کردن و حالا هدف گذاری کردم برای خودم و همسرم داره دربهای زیبای خداوند برامون باز میشه و تازه فهمیدم خداوند کیه و چیه اولش ناراحت از خودم شدم از روزهای از دست داده زندگیم با اینکه من خیلی تحقیق کرده بودم و فایلهای این و اون رو گوش کردم ولی هیچ راهی توی زندگیم باز نشده بود به این سبزی و روشنی خدارو شکر سپاس فراوان از خداوند که شمارو به من هدیه داد چقدر زیبا سایتتون رو درست کردین چقدر تو سایتتون انرژی خدا هست چون من هر سوالی که دارم تا خود آگاه خود سایت جوابمو میده و من هدایت میشم ممنون و سپاسگذارم من اصلا آدمی نبودم که بتونم بنویسم و الان دفترم و خریدم و دارم شروع میکنم به سمت موفقیت و فراوانی بازم خداروشکر و حتما حتما شمارو در جریان موفقیتم میزارم چون دارم کارای مهاجرتم رو میکنم تمام تلاشمو میکنم برای دیدنتون و دعوت از شما دوستتون دارم چون عزیز خدایی شما لایق بهترینها هستید چون ثابتش کردید ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2168 روز

    به نام خدا

    الله نور السماوات والارض

    سلام

    ………………………

    حالا که به خودم میام ، می بینم خیلی از آدمها خواستن به من کمک کنن ولی منه مشرک ، منی که تا به اونها یعنی به غیر خدا وصل شدم متصل شدم و اون شخص یا اشخاص رو عامل اون موفقیت دونستم دوباره سقوط بوده و دوباره سراشیبی!!!!!

    خدایا تو بزرگی

    تو عظیم هستی

    من خیلی تلاش کردم تا در سن کم بتونم خونه از خودم داشته باشم و تلاش هام با توکل بر خدا ادامه دار بود و تا به غیر از او وصل می شدم کلا قطع می شد و الان دوباره خداوند بهم گفت که تا منو داری غم نداری……….

    عامل بیماری هایی که داشتم و الان هم دارم چی بوده ؟؟؟

    وصل شدن به غیر خدا و

    از دست خداوند خوب شدن و

    شفا گرفتن

    در صورتیکه باید باورهای توحیدیم رو قوی کنم

    تا همیشه وصل باشم و

    همیشه موفق باشم

    همیشه به خواسته هام برسم

    همیشه سالم و سرحال و سلامت باشم

    خدایا تنها تو را می پرستم

    وتنها از تو یاری می خواهم

    خیلی وقته دارم روی باوهای توحیدیم در مورد سلامتی کار میکنم و امروز خداوند بهم گفت /// دعای خیر کن همیشه به دیگران /// در صورتیکه من در اکثر مواقع دعای شر میکردم به دیگران و نتیجه اش این بود که به خودم به صورت کاملا واضح بر میگشت ولی منه مشرک رها نمیکردم ولی الان خیلی وقته نه تنها به دیگران کار ندارم بلکه دعای خیر هم برای دیگران میکنم خدا را شکر

    دوستانی که در سایت هستن و دستان خداوند هستن برای من ، این باور را در من نهادینه کردن دوستان ،، دستان خداوند سپاس

    خدایا شکرت

    خدایا سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    حسل گفته:
    مدت عضویت: 2330 روز

    سلام به همه دوستای عزیز سایت. سلام به استاد و مریم عزیزم

    روز سی و چهارم

    ایمان راستین به خدا و توکل به خدای بزرگ

    وقتی صحبت موفقیت، جسارت، عشق، نعمت، لذت، زیبایی، ثروت به میون میاد، باید همیشه یاداور روزهایی از زندگیم باشم که چطور خداوند دستای منو گرفت و از امن ترین مسیرها به مقصد رسوند. موقعی که تو یه شهر دور دانشجو بودم، یادمه برای اولین بار میخواستم بلیط برگشت بخرم و تنهایی از خوابگاه زدم بیرون. تو دلم ترس داشتم چون اولین بار بود تو یه شهر غریب تنهایی دارم میرفتم جایی که اونم هیچوقت پامو نذاشته بودم ولی از بچگی یاد گرفته بودم که به خدا توکل کنم. هر وقت تنها بودم و نیاز به کمک داشتم، تو درونم همیشه به خدا پناه میبردم و چون یاد گرفته بودم که بعد توکل کردن باید با شجاعت بری، رفتم به سمت ترمینال. تو راه همش میگفتم خدایا خودت حفظم کن. کمکم کن. وقتی رسیدم تو وسط ترمینال یه دختر تنهایی بودم که کلی ادم با قیافه هایی متفاوت از من(چون حدود ۱۰۰۰ و خورده ای کیلومتر از شهرم دور بودم) دورم جم شده بودن و هی میگفتن خانوم کجا میخوای بری!! تو اون لحظه فقط میگفتم خدایا فقط تو. بعد یهو از بین اون جمعیت که حتی نمیدونستم باید به کدومشون اعتماد کنم، یه مردی اومد که یه قیافه مهربونی داشت و حسم بهش خوب بود. گفت که دخترم کجا میخوای بری و منم مقصدمو بهش گفتم. بعد سری منو برد نزدیک دفترش و حتی برای اینکه من ارامش داشته باشم داخل دفترش هم نبرد که یه وقت نترسم! و بهم شرایط و راننده ها رو توضیح داد و منم از همون مرده بلیط گرفتم. بعد اینکه حساب کردم بهم شمارشو داد و گفت حتما سیو کنم و خودشم شماره منو سیو کرد و گفت دیگه هیچوقت اینجا نیا و هر وقت خواستی برگردی شهرتون فقط زنگ بزنم و نیم ساعت قبل حرکت بیا که من بلیط رو بهت بدم و سری سوار بشی بری. اینجوری شد که من ۴ سال در کمال آرامش بلیط تهیه میکردم و برمیگشتم خونه. تمامی راننده هایی که داشتن بسیار چشم و دل پاک بودن و دلسوز و من خیلی با آرامش به شهرمون میرسیدم. تازه اون مرده اینقد مهربون بود که برای بقیه دوستام که بلیط میخواستن هم بهشون میگفتم و بقیه دوستامم خیالشون راحت بود. اینقد این پروسه برای من راحت بود که بعدا فهمیدم بعضی از دوستام به چه مشقتی بلیط تهیه میکردن و تازه چقد تو راه اذیت شده بودن. چون اون شهر واقعا دور بود و فقط یه روزای خاصی حرکت داشتن. یادمه یه بار تو راه راننده اونا رو پیاده کرده بوده و اینا از اون به بعد اینقد استرسش رو داشتن و حتی وقتی من میگفتم بیاین به این ادم بگین، فک میکردن اون ادم بدیه و من باهاش در ارتباط خاصی هستم، تا این حد!!! در صورتی که ایشون اینقد مرد شریف و مهربون و بی منتی بودن که حد نداشت. بقیه دوستای دیگه ای هم که از طریق من بلیط میگرفتن هم تایید میکردن. از اون موقع فهمیدم باید بیشتر به خدا توکل کنم و توکلم رو به خیلی چیزای دیگه گسترش بدم. من بیشترین شرکم راجب پول بود و مثل اکثر ادمای دیگه فک میکردم وقتی یکی کمکی بهم کرد دیگه بنده اونم و بی چون و چرا باید به حرفش عمل کنم! یا آدمای موفق رو مثل پلی میدونستم که اگه به یکیشون برخورد کردم باید بچسبم بهشون و هی ازشون بخوام برام کار پیدا کنن و… همیشه فک میکردم وقتی با دوستایی که خودشون به ثروت رسیدن، بگردم، میتونم منم یه ذره ثروت کسب کنم بخاطر اعتبارشون. بلکه جایی منو معرفی کنن و برم سرکار!! اینقد از این شرک ها داشتم که تو همشون هم به خار ترین حالت تحقیر میشدم. ولی بعدا فهمیدم باید به درونم و خدای خودم اعتماد کنم. وقتی دست از التماس کردن برداشتم خداوند درهایی از نعمت بهم نشون داد و من تو یه ارامش مالی بودم که هنوزم مزه شیرین اون روزا تو ذهمنم هست. یادمه اگه میدیدم اوضاع داره خراب میشه به خودم میگفتم، تو تلاشتو کردی و این نشونس که بری دنبال یه راه دیگه اونم خدا بهم نشون میده. و خیلی سری نشونه ها میومدن و من به راحتی میرفتم و باز خوب پول در میاوردم. یادمه اونموقع ها دوست داشتم حداقل هزینه خرید کتابای داخل سایت رو بتونم جور کنم که نه تنها اونا جور شد، تونستم خیلی از مایحتاجای خودم رو در کمال آزادی و آرامش بدست بیارم

    یا چقد رو پدر و مادرم حساب میکردم و به خاطر اینکه هیچوقت راضیم نمیکردن، باهاشون دعوا میکردم و همش پشت سرشون پیش این و اون غیبت میکردم!!! ولی الان که رو خودم کار کردم سعی میکنم همیش هر روز به خودم یاداوری کنم که من بنده خدا هستم و هر نیازی داشته باشم باید از خودش بخوام. بخوام تو این دنیا و اون دنیا موفق وشاد زندگی کنم باید از همین الانی که هستم شرو کنم.تمام خواسته های ریز و درشت رو از خدا بخواد و همیشه و همیشه سپاسگذار تمام چیزهای زندگیم از کوچک به بزرک باشم. و این راه رستگاریه. بخوام بی برو برگرد یه فرد بهشتی و بنده مخلص خدا باشم باید بتونم میزان ایمان و توکلم به خدا رو زیاد کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    زهرا اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1367 روز

    سلام استاد عزیزم

    سلام مریم دوست داشتنی

    سلام دوستان هدایت شده ام به یکتاپرستی

    خداروهزاران بار شکر میکنم که به راه راست هدایت شدم، به راه یکتا پرستی

    به راه نعمت های فراوان رب جهانیان

    دوست دارم بنویسم از حال خوبم

    از اینکه هر بار به خدا میگم من هیچی نمیدونم تو بهم بگو چیکار کنم خیلی زود بهم میگه😍😍😍

    از اینه حضور خدا رو تو تک تک لحظه های زندگیم حس میکنم

    از اینکه متعهد شدم که هر روز توحیدی تر شوم

    از اینکه دوتا دوست فوق العاده دارم که اونا هم عباسمنیشین و هر اتفاق خوبی که برامون میفته بهم میگیم تا ایمانمون قوی‌تر بشه

    از اینکه دوتا از آدم غیرهمفرکانسیم از زندگیم حذف شدن، البته قبل حذف شدنشون رابطشونم با من عالی شده بود

    از اینکه هر روز دارم آگاه تر میشم

    از اینکه بعد هر تضادی خیلی زود برمیگردم تو فرکانس مثبت

    از اینکه تجسمم قوی‌تر شده

    از اینکه اراممم

    از اینکه قوانین بی نقص خدای قشنگم رو بیشتر و بیشتر درک میکنم

    از اینکه سوره حمد رو تو نمازام به یه شکل دیگه میخونم

    و با این سوره هر لحظه دعا میکنم و با خدای قشنگم حرف میزنم🤩😍🤩😍

    از اینکه همیشه دنبال آرامش درونی بودم و خدا به صورت تکاملی داره بهم میده

    از اینکه حرفه‌ای امیدوارکننده میزنم برا عزیزم و انا هم درک میکنن

    از اینکه روابطم فوق العاده شده

    از اینکه سعی میکنم با خودم و دیگران بیشتر در صلح باشم

    ممنونم ازت خدای قشنگ و مهربونم

    که تو تک تک لحظه هام هستی

    وقتی متن اول فایلو گوش دادم حالم دگرگون شد🥰🥰🥰یه حال خوب، یه حس ناب توحیدی و حسم گفت بیام و براتون بنویسم

    این فایلو بارهای بار گوش دادم

    اصلا قبل اینکه استاد بشناسمم گوشش داده بودم

    فک کنم اولین بار با همین فایل صدای استاد شنیدم

    چند سال پیش گوشش داده بودم

    و خیلی دوسش داشتم، البته فقط صوتیش بود

    چند روز پیش حالم خیلی خوب بود تو محل کارم

    همه همکارا یه جور خاص باهام رفتار کردن یه جور خوب😍😍😍

    بعد کلی خوشحال شدم و برا دوستام ویس فرستادم که آره قانون جواب میده……

    بعد انگار که یه شرک تو وجودم بوده باشه هدایت شدم به این فایل

    بعد فهمیدم که من حتی رو خودمم نباید حساب کنم چه برسه به بقیه انسانها

    خیلی حالم دگرگون شد…… خیلی خوشحال شدم که خدای قشنگم داره باهام حرف میزنه……

    خدایا بینهایت دوستت دارم

    ممنونم که به من اجازه زندگی به شکل توحیدی تر رو دادی

    عاشقتم قشنگترین خدای دنیا🤩🤩🤩😍😍

    ممنونم ازت استاد یکتاپرست و بینظیرم

    ممنونم ازت مریم دوست داشتنی

    ممنونم ازتون دوستای هم فرکانسی بابت کامنت های فوق العادتون

    خدایا شکرتتتتتتتتت😍😍🤩😍🤩😍🤩🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      صفورا کوشککی گفته:
      مدت عضویت: 1187 روز

      سلام زهرای عزیزم

      بی نهایت ازت سپاسگذارم.از چند روزپیش که فهمیدم یکی از آشناهام قراره برای عرسیش بیاد پیش من همینجوری استرس دارم تا الان هر کاری میکنم هرجوری که فکر میکنم حالم خوب نمیشه.استرس دارم.دریچه های قلبم گرفته است و هیچ الهامی رو نمیتونم دریافت کنم.حتی وقتی این فایل رو دیدم هم باز قلبم باز نشد.تا اینکه کامنت تورو خوندم که نوشته بود ی فایل امروز یه نشونه بود برام که بفهمم تو وجودم شرک دارم.

      خدایییییی مننننن خدااااای من چرا تا حالا اینو نفهمیده بودم.؟ واقعا چه دلیلی از این واضح تر که اینهمه ترس و استرس و نگرانی از حرف بقیه از کجا آب میخوره.فقط شرک چیزی جز شرک نمیتونه باشه.خدایا خودت ببخش منو و خودت کمکم کن .زهرای عزیزم ازت ممنونم تو لایق بهترینهایی🙏🏻🙏🏻

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        زهرا اسفندیاری گفته:
        مدت عضویت: 1367 روز

        سلام صبای عزیزم

        امروز کامنت زیبای تو رو دیدم…

        واقعا از صمیم قلبم خوشحالم که نوشته من تاثیرگذار بوده

        و این نوشته تو باعث شد انگیزه بیشتری بگیرم برا نوشتن کامنت

        چون ابن روزها خیلی حالم خوبه

        و همش برمیگرده به فایل”قانون تغییر ناخواسته ها”

        اونجایی که استاد گفتن:افرادی که به این ناخواسته ها توجه می کنن، نمیدونن کانون توجهشون چقد تو نتایج زندگیشون مهم هست…..

        و این نکته باعث یک سری تحولات عظیم تو زندگیم شده

        …. چون حواسم به کانون توجهم هست

        و همه این ها رو از لطف رب مهربانم میبینم که منو با این سایت الهی، استادان الهی و دوستان الهی آشنا کرد…..

        وقتی کامنت تو رو خوندم، برگشتم کامنت خودم رو هم خوندم

        و واقعا یاد اتفاقات اون روز افتادم، یاد حال خوبم افتادم

        و بازهم شکرگذاری کردم از رب مهربانم

        ممنونم ازت صبای عزیز به خار کامنت پر از حس خوب و مهرت…..

        خداروشکر میکنم که تو این مسیر الهی هستم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    زهرا اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1367 روز

    سلام استاد عزیزم

    سلام مریم دوست داشتنی

    سلام دوستان هدایت شده ام به یکتاپرستی

    خداروهزاران بار شکر میکنم که به راه راست هدایت شدم، به راه یکتا پرستی

    به راه نعمت های فراوان رب جهانیان

    دوست دارم بنویسم از حال خوبم

    از اینکه هر بار به خدا میگم من هیچی نمیدونم تو بهم بگو چیکار کنم خیلی زود بهم میگه😍😍😍

    از اینه حضور خدا رو تو تک تک لحظه های زندگیم حس میکنم

    از اینکه متعهد شدم که هر روز توحیدی تر شوم

    از اینکه دوتا دوست فوق العاده دارم که اونا هم عباسمنیشین و هر اتفاق خوبی که برامون میفته بهم میگیم تا ایمانمون قوی‌تر بشه

    از اینکه دوتا از آدم غیرهمفرکانسیم از زندگیم حذف شدن، البته قبل حذف شدنشون رابطشونم با من عالی شده بود

    از اینکه هر روز دارم آگاه تر میشم

    از اینکه بعد هر تضادی خیلی زود برمیگردم تو فرکانس مثبت

    از اینکه تجسمم قوی‌تر شده

    از اینکه اراممم

    از اینکه قوانین بی نقص خدای قشنگم رو بیشتر و بیشتر درک میکنم

    از اینکه سوره حمد رو تو نمازام به یه شکل دیگه میخونم

    و با این سوره هر لحظه دعا میکنم و با خدای قشنگم حرف میزنم🤩😍🤩😍

    از اینکه همیشه دنبال آرامش درونی بودم و خدا به صورت تکاملی داره بهم میده

    از اینکه حرفه‌ای امیدوارکننده میزنم برا عزیزم و انا هم درک میکنن

    از اینکه روابطم فوق العاده شده

    از اینکه سعی میکنم با خودم و دیگران بیشتر در صلح باشم

    ممنونم ازت خدای قشنگ و مهربونم

    که تو تک تک لحظه هام هستی

    وقتی متن اول فایلو خوندم حالم دگرگون شد🥰🥰🥰یه حال خوب، یه حس ناب توحیدی و حسم گفت بیام و براتون بنویسم

    این فایلو بارهای بار گوش دادم

    اصلا قبل اینکه استاد بشناسمم گوشش داده بودم

    فک کنم اولین بار با همین فایل صدای استاد شنیدم

    چند سال پیش گوشش داده بودم

    و خیلی دوسش داشتم، البته فقط صوتیش بود

    چند روز پیش حالم خیلی خوب بود تو محل کارم

    همه همکارا یه جور خاص باهام رفتار کردن یه جور خوب😍😍😍

    بعد کلی خوشحال شدم و برا دوستام ویس فرستادم که آره قانون جواب میده……

    بعد انگار که یه شرک تو وجودم بوده باشه هدایت شدم به این فایل

    بعد فهمیدم که من حتی رو خودمم نباید حساب کنم چه برسه به بقیه انسانها

    خیلی حالم دگرگون شد…… خیلی خوشحال شدم که خدای قشنگم داره باهام حرف میزنه……

    خدایا بینهایت دوستت دارم

    ممنونم که به من اجازه زندگی به شکل توحیدی تر رو دادی

    عاشقتم قشنگترین خدای دنیا🤩🤩🤩😍😍

    ممنونم ازت استاد یکتاپرست و بینظیرم

    ممنونم ازت مریم دوست داشتنی

    ممنونم ازتون دوستای هم فرکانسی بابت کامنت های فوق العادتون

    خدایا شکرتتتتتتتتت😍😍🤩😍🤩😍🤩🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: