توحید عملی | قسمت ۳ - صفحه 13

وباز هم سلام

والان درک میکنم که شما درابتدای سخنانت چرا از سپاس خداوند سخن میگویید

مرده بودم ؛ زنده شدم

دولت عشق او آمد ودولت پاینده شدم

چه آتشی درما بلیز شد

ای معبودم ؛ ای که کرسی آسمان ها و زمین دردست توست ای که هرکه ؛ ترا باور کرد وحرکت کرد یاری توحتمی است. ….سپاس میگویم ترا که لایق سپاسی

ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی

نروم جز به همان ره که توام راه نمایی

همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم

همه توحید تو گویم که به توحید سزایی

تو زن و جفت نداری تو خور و خفت نداری

احد بی زن و جفتی ملک کامروایی

نه نیازت به ولادت نه به فرزندت حاجت

تو جلیل الجبروتی تو نصیر الامرایی

تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی

تو نمایندهٔ فضلی تو سزاوار ثنایی

بری از رنج و گدازی بری از درد و نیازی

بری از بیم و امیدی بری از چون و چرایی

بری از خوردن و خفتن بری از شرک و شبیهی

بری از صورت و رنگی بری از عیب و خطایی

نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی

نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی

نبد این خلق و تو بودی نبود خلق و تو باشی

نه بجنبی نه بگردی نه بکاهی نه فزایی

همه عزی و جلالی همه علمی و یقینی

همه نوری و سروری همه جودی و جزایی

همه غیبی تو بدانی همه عیبی تو بپوشی

همه بیشی تو بکاهی همه کمی تو فزایی

احد لیس کمثله صمد لیس له ضد

لمن الملک تو گویی که مر آن را تو سزایی

لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید

مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی

دوست دارم به یادگاری از من این شعر راپسرت بنویسد وداخل اون جیپ زیبات بگذاری

سپاس

سلام عزیز سلام جیگر جون از خرم آباد لرستان باشمایم

خیلی خوشحالم خیلی که چنین انسان بزرگی درزندگی من است وهمیشه سخنانش درزندگیم جاریست

واقعا عباس عزیز من درتمام جنبه های زندگیم ؛ باگلام شما بیش از دو سال است که متولد شده ام واز این بابت بسیار خوشحالم ومیدانم اگرکسی خوشحال شود منبع اصلی خوشحالی هم ، خوشحال میشود

میدانم که فرشته ها درآسمان برای شما واین خانواده دست شادی میزنند

ممنون که درهر فایل سخنی تازه میگوید وبه سخن مولانا یادی کنیم

زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا

چه نغزست و چه خوبست و چه زیباست خدایا

چه گرمیم چه گرمیم از این عشق چو خورشید

چه پنهان و چه پنهان و چه پیداست خدایا

…….

شماواقعا زندگی مرا بی تعارف دگرگون کردید واز این بابت بسیار خوشحالم خیلی

الان میفهمم وجواب سوالم را گرفتم که دریکی از فایلهایت گفتید……. جانم درخطر بود میگفتم یعنی چه ؟جانم درخطر بود دیگه چیه ؟ من خوب درک میکنم که چه میفرمایید

واقعا همین روش ادامه بدهید

بی تعارف میگویم که سخن شمابردل مینشیند ومیدانم که سخنی که بردل نشیند از عالمی دیگر است (خدا)

واقعا مابه عشق شما زنده ایم آیا این برای شما کافی نیست ؟

وقتی گفتید. خداهمه چیز است. آتش درمن زدید

این آتش دل من برای شما بهترین انگیزه نیست ؟

سپاسگزار خداوند هستم که مرا بااین خانواده آشنا کرد

چه زیبا وساده وروان عین آب آبشاران سخن میگویید

چه زیباست آنجا که گفتید: گشتم وگشتم ودیدم که تمام عامل خوشبختی توحید وتمام عامل بدبختی شرک

درفایل اول قانون آفرینش گفتید که سعی میکنم که مطالب به روز باشد وچقدر به این گلام تاحال پایبند بودید

مارا هم خرم کردید هم آباد

شاد شدیم شاد باشی