توحید عملی | قسمت ۴ - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/05/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-05-09 08:17:012024-07-11 10:01:33توحید عملی | قسمت ۴شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند وهاب و روزی دهنده
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم٬ خانم شایسته گرامی و همه دوستان توحیدی در سایت.
باز هم قصد نوشتن دارم و هیچ ایده ای ندارم و از خدا هدایت میخوام که یاریم کنه بنویسم.
استاد عزیز مطالبی که در ابتدای فایل در مورد ثروت بیان کردید دقیقا حرفهای آشنایی در ذهنم بود که در دوره روانشناسی ثروت یک ( علی الخصوص نسخه قدیمی) شنیده بودم.
من از این دوره در مورد حقیقت ثروت خیلی آموختم.
موضوعات مربوط به قرار گرفتن در مدار و فرکانس٬ عمل به ایده های الهامی٬ کار کردن روی خودمون به جهت تغییر باورها و تغذیه ذهن با ورودی های مثبت (شنیده ها و دیده ها)٬ هدایت های خداوند در جهت رسیدن به ثروت و نعمت٬ رسیدن به باور احساس خوب = اتفاقات خوب و بسیاری مسائل مهم دیگه ای که در روانشناسی ثروت یک بیان شده است که ایمان دارم اگه این دوره را تهیه کنیم ( هزینش رو پرداخت کنیم) و متعهدانه به آموزه های اون عمل کنیم در عرض شش ماه به آنچنان تحولی در زندگی میرسیم و به حدی ثروت وارد زندگی ما میشه که به قول استاد هیچ ربطی به گذشته نداریم و زندگی مالی ما از اساس دگرگون میشه ( که هر چند من معتقدم بقیه جنبه های زندگی نیز بهبود پیدا میکنه).
روانشناسی ثروت یک به ما میگه که ثروت کاملا یک موضوع ذهنی هست و به باورهای ما برمیگرده و هیچ ربطی به عوامل بیرونی نداره.
چرا که ما به عنوان انسانی که از طرف خداوند اشرف مخلوقات هستیم٬ جانشین خداوند روی زمین هستیم و خداوند مسخر ما کرده تمام آنچه که در آسمانها و زمین هست٬ خداوند به ما قدرت انتخاب داده و توانایی خلق زندگی دلخواه را داده که ما با باورهای درست می توانیم در مسیر درست قرار بگیریم و در مسیر درست هدایت خداوند را دریافت می کنیم و ایده ها و الهامات به ما گفته میشه و اگر به اون ایده ها امیدوارانه عمل کنیم و با چگونگی انجام آن کاری نداشته باشیم و ذهن منطقی را درگیر نکنیم٬ اونوقت ثروت به زندگی ما میاد و نکته جالب ماجرا اینجاست همیشه ثروت از جایی که فکر نمی کنیم به زندگی ما میاد اون هم بصورت خیلی وسیع و فراوان ( بسته به قدرت باورهای ثروت آفرین ما دارد).
اینها لطف و نعمت و رحمت خدا بر ماست.
بر هر کسی که قدرت را از عوامل بیرونی بگیره و به عوامل درونی بده.
و عوامل درونی یعنی باورهای ذهنی ما و این مصداق توحید هست.
توحید یعنی فقط یک قدرت در جهان وجود داره و اون هم «رب» هست.
و فقط باید قدرت را از آن خداوند بدانیم و به او توکل کنیم و هر چیزی که میخواهیم از خودش بخواهیم و با پررویی بخواهیم و زیاد از حد بخواهیم٬ که این نشانه بندگیست٫ نشانه توکل کردن و نشانه توحید هست.
مصداق بارز این عمل کار کردن روی ذهن و باورهای ذهنی ماست و اینکه دلیل هر اتفاقی را خودمان و باورهایمان بدانیم و بجای پرداختن به عوامل بیرونی سعی در اصلاح باورهایی داشته باشیم که باعث به وجود آمدن اتفاقات زندگی می شود.
و اینجاست که میگن ثروت یک انرژی هست که با ذهنیت ثروت ساز و باورهای درست میتوانیم به اون برسیم و نشانه اینکه در مسیر درست حرکت می کنیم احساس ماست.
مهمترین قانون جهان٬ قانون فرکانس بیان میکنه هر کسی در فرکانس و مدار متناسب با باورهایش قرار دارد و عامل قرار گرفتن در. مدار فعلی ( در تمام جنبه های زندگی) باورهای اون شخص هست و برای تغییر مدار و تغییر نتایج زندگی باید باورهای خودمون را تغییر بدیم.
و تا وقتی باورهای ما تغییر نکنه مدار ما عوض نمیشه و وقتی نتایج به زندگی ما میاد که مداری که در آن قرار داریم تغییر کنه و به سمت مدارهای بالاتر حرکت کنیم٬ اونوقت نتایج هم متناسب با تغییر مدار تغییر میکنه.
راز تغییر و راز خوشبختی در زندگی درک همین قانون هست.
و عوامل بیرونی تاثیری در زندگی ما ندارند مگر اینکه باور کنیم که تاثیرگذار هستند٬ اونوقت کنترل زندگی از دستان ما خارج میشه چون قدرت را به عوامل بیرونی مثل قیمت دلار٬ سیاستهای فلان کشور و غیره.
احساس میکنیم کنترلی در زندگی خود نداریم و حالت منفعلانه به خود میگیریم و هر روز افت میکنیم . فکر میکنیم که همیشه بد شانس و بیچاره هستیم.
در صورتی که ریشه این موضوع در باور به تاثیر عوامل بیرونی و غافل از قدرت باور هست.
اگه این باور را بصورت ریشه ای درست کنیم همه چیز به نفع ما تغییر میکنه.
خدایا سپاسگزارم که با این مفاهیم از طریق استاد عباس منش آشتا شدم و مرا به این طریق هدایت کردی تا بتونم راز خوشبختی را درک کنم٬ فراوانی جهان را باور کنم.
خدایا سپاسگزارم که مرا به این سایت هدایت کردی که آگاه بشم خودم کنترل کامل زندگی خودم را دارم و ثروت و خوشبختی من در دست باورها و احسام هست.
در. پایان این نکته را اذعان کنم که استاد عزیز عامل آشتایی من با شما دوره روانشناسی ثروت یک و خرید این محصول بود و هر موقع که با این محصول کار کردم نتایج تصاعدی و عالی گرفتم.
خدایا سپاسگزارم به خاطر اینکه در این جمع هستم و از تو میخوام منو هدایت کنی که فرصت بیشتری برای بودن در این سایت داشته باشم و وقت بیشتری را در این سایت صرف کار کردن روی خودم داشته باشم.
استاد عزیز و خانم شایسته گرامی از شما بهخاطر این سایت پر گهر و این گنجینه گرانبها سپاسگزارم.
خدایا سپاسگزارم که هدایتم کردی به نوشتن.
خدایا اعتبار اینها همه از توست.
خدایا سپاسگزارم
خدایا سپاسگزارم
خدایا سپاسگزارم.
سلااااااااااااام استادم سلام دوست جونیا عاششششششقتونم به خدا… وااااای خدای من نمیدونید چقدر خوشحالم بالاخره منم تونستم مثل دوستان دیگم بنویسم .همیشه دلم میخواست ولی ایمیلم مشکل داشت 24 اسفند 95 فایل رویاها رو خدا برام خرید و با تمام وجودم و مو به مو مثل یه جنگجوی فوق العاده با نفسم جنگیدم و پیروز شدم خیلی جاها درد کشیدم تا آزاد شدم تا رها شدم تا اعظم شدم .همون اعظمی که خدا میخواد همون اعظمی که شنید صدای خدا رو که گفت بهت افتخار میکنم…. روی عزت نفسم کار کردم و خودم شدم خود خودم وای نمیدونی استاد چطور روی ترس هام کار کردم از رفتن تنهایی در شب توی قبرستان گرفته تا نیمه شب راه رفتن توی کوه و خوندن تمرین های عزت نفس توی پارک و جمع های دیگه و….و چه جاهایی که صدای شیطان رو میشنیدم که منو میترسوند و میگفت اعظم تو واقعا میخوای اینکار رو بکنی … کارهایی کردم که خودم هزاران بار به خودم آفرین و دمت گرم گفتم و به تو و به خدا.بارها اشکم از شوق ریخت بارها و بارها خودم رو بوسیدم و نوازش کردم رفتارم رو با تاب آیین دوست یابی که دستور داده بودید و بارها گوش دادم تغییر دادم و واقعا خوبتر شدم روی باورهام بسیار زیاد کار کردم و خدا بود و خدا بود و خدا بود که هر لحظه که کم میآورم از هر دری باهام حرف زد خدا راه رو باز کرد خدا رسالتم رو .چیزی که باید بشم رو .چیزی که به خاطرش منو خلق کرده رو نشونم داد و با عشق هر چی که بهم گفت و هر چی رو که تو گفتی گفتم چشم و بندگی کردم …مثل ابراهیم یه روز بهم گفت بایداسماعیلت رو قربانی کنی و گفتم چشم .با اینکه خیلی درد داشت ولی هر بار شیطون اومد و خواست ناراحتم کنه با سپاسگذاری دوباره به خدا برگشتم و قلبم پر شد از یقین پر از خوشحالی و پر از امید….ممنونم که هستی من هم خوابتونو دوبار دیدم که اومده بودید توی حیاطمون پیشم نشسته بودید …دوستتون دارم یه عالمه .موفق باشید
ماشالله آفرین و صد آفرین بر اعظم قدرتمند،شجاع ثروتمند و سعادتمند.
به نام پرودگار جهانیان
سلام خدمت استاد عزیزمون و مریم جون گل همینطور دوستای هم راه
خدایا امروز برای بار چندم بود که این فایل و دیدم و چقدر محو زیبایی ها شدم استاد جان چقدر تی شرتتون زیباست و بهتون میاد من عاشق اون پیشی چشم آبی رو تی شرتتون شدم
چه درختای سرسبز بزرگی کنارتون بود و چه سایه زیبایی و راهم کرده بود برای شما
چقدر زیبا افراد با نوع پوشش متفاوت و رنگ پوست متفاوت کاملا در صلح کنار هم قرار گرفته بودن و کارهای خودشونو انجام میدادن
خدااای من چقدر خریدهای متنوع
چقدر ماشین های زیبا از شاسی بلند گرفته تا مدل های دیگه و چقدر تنوع و اینا نشان دهنده فراوانی هستش
استاد جان چقدر خیابان هاش تمیز بود واقعا لذت بردم از این همه تمیزی چه خط کشی های مرتبی
خدایاشکرت که چشمای زیبامو بینا کردی به دیدن همچین فایل هایی از استاد تا بیشتر و بیشتر از جهانی که خلق کردی لذت ببرم
خب حالا بریم سراغ صحبت های با ارزش استاد خیلی جالبه من تقریبا دو ماه پیش این فایل و دیدم و نوشتم الان ک باز این فایل و دیدم و ذاشتم با نوشتم مقایسه میکردم دیدم خدای من الان که بیشتر متوجه شدم تا نوشته هایی که فکر میکردم اون موقع مو به مو صحبت های استادو نوشته بود
.
.
.
.
یادمه استاد از قول پیامبر میگفتن ک ایشون فرموده بودن شرک در دل مومن مثل راه رفتن مورچه سیاه بر روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب هستش
و اگر همین یه حدیث و درک کنیم دیگه برای خدا شریک قاعل نمیشیم بگیم اگر ترامپ اگر رئیس جمهور اگر رهبر اگر بابام و …. اگرو اگر که الان تو زندگیامون پررنگ شده قافل از اینکه روزی رسون یکی دیگست خداست که روزی و تقسیم میکنه ترامپ کجا بود ما اگر تو مسیر درستی باشیم حتی اگر مثلا ترامپ فشار اقتصادی بیاره خدا مارو هدایت میکنه به مسیرهایی که این فشار ها برای ما نباشه
مثلا فک کن یه قشری تو جامعه ما هستن که هر روز با تحریم با اقتصاد عجیب غریب با هزارون بهانه ک مردم عادی برای حرکت نکردن میارن ولی اونا ثروتمندن کسب و کارشون مثل ساعت کار میکنه تازه هر روز ثروتمند تر میشن خب به نظرتون این دلیلش چیه مثلا ترامپ اومده گفته نه من با فلانی حال میکنم تحریمش نمیکنم نه عزیزم همچی از درون اون آدم داره شکل میگیره درون ما آینه ی بیرون ماست وقتی تو رو باورهات کارکنی تمرکزتو به جای اینکه بزاری رو حرکت های سیاسی بزاری رو رشد خودت میبینی که خدا چطوری هدایتت میکنه تا همون پولتو تو همین شرایط چن برابر بکنه استاد خودش مثال واضحی هست برای ما فقط کافیه با چشم دل بعضی چیزارو ببینیم و بشنویم و اقدام کنیم نه با چشم سر
خلاصه کلام اول و آخر همه چیز خداست فقط تو اون حساب کن و فقط وابسته به اون باش و لاغیر….
عاشقتوووونمممممم
در جست و جوی تو،دلم از پرده اوفتاده
ای در درون پرده جان ،از که جویمت ؟
عطار اگرچه یافت به عین یقین تو را
ای بس عیان به عین عیان از که جویمت؟
سلام به استاد عزیزم ،خانم شایسته نازنین و دوستان خوبم
درس هایی که از این فایل گرفتم رو اینجا مینویسم تا بهتر توی ذهنم بمونه:
(فاصله فکر و عمل باید کم باشه)
گاهی یک ایده بهمون گفته میشه ولی انقدر دست دست میکنیم و پشت گوش میندازیم که کار از کار میگذره یا میزاریم زمانی به ایده عمل میکنیم که شرایط انقدر بد شده باشه که ناچاریم اون ایده رو عملی کنیم پس بهتره به محض دریافت ایده دست به کار بشیم تا نتایج فوق العاده ای بگیریم .
(خداوند برای ما کافیست)
هیچ عامل بیرونی در زندگی ما تاثیر نداره و این ما هستیم که توانایی تغییر و خلق زندگی خودمون رو داریم تنها در صورتی عوامل بیرونی در زندگی ما تاثیر میگذارند که ما انها را باور کرده و بهشون قدرت بدیم .
(هدایت)
وقتی در مسیر درست هستی خداوند از بی نهایت طریق هدایتت میکنه به راهی که تورو به خواستت برسونه .
پس وقتی باور هامون رو درست کنیم و احساس خوب داشته باشیم مدارت بالا تر میره و راه ها و ایده ها در حوزه ای که احتیاج داریم به ما گفته میشه.
کامنت 18 ام از چالش 100 کامنت
به روش خودم…سلااااااااااام داداش حسین خوشکلم .خوبی? الهی که هر کجا هستی سالم و شاد باشی و دماغت چاق باشه،خوشحالم که هستی گنج بزرگ من .تغییرم از یازده سال پیش شروع شد از زمانی که به شدت درمانده بودم تا 7 سال به خاطر همسرم به جلسات نارانان میرفتم البته نه به خاطر او رفتم تا خدامو پیدا کنم بعد از اون همه سال رشدی که انتظارشو داشتم از خودم ندیدم با اینکه خیلی بهتر شده بودم ولی دنبال چیزهای بزرگتری بودم توی جلسات و در تنهایی خودم میپرسیدم که چرا هستم? چرا من زنده ام? ممکن نیست که خدا منو برای ظرف شستن یا جارو کردن یا غذا درست کردن آفریده باشه ،از خدا مرتب میخواستم تا کمکم کنه و راهو نشونم بده ،موندن توی اون جلسات برام آسون نبود چیزهای خوبی داشت ولی وقتی از غصه ها و بدبختی هاشون میگفتند سر درد میگرفتم و میزدم بیرون ،اونجا برام کوچیک شده بود و خدا محبت کرد و حمایتم کرد خدا صدامو شنید وقتی ازش کمک خواستم خدا معجزه بلد بود خدا منو میفهمید خدا دستهاشو فرستاد تا کمکم کنند فایل های استاد آزمندیان عزیز و معلمی که.خدا سر راهم قرار داد مثل نور و خاک شدند تا این دونه ی کوچیک و سیاه رو بکارند و من سبز شدم. محبت های معلمم شبیه یه رویا برام بود انگار که خدا اونو مامور کرده بود تا تمام روزهای گذشته رو برام جبران کنه 3سال گذشت مرتب از خدا میپرسیدم و از معلمم که دلیل این همه خوشبختی چیه ?همزمان صحبتهای استاد آزمندیان رو گوش میدادم و از توی دل ناخواسته هام رسالتم رو پیدا کردم ،انگار خدا اراده کرده بود منو برای این رسالت بزرگ آماده کنه ،خدا به لیاقت و توانایی من آگاه بود که از پسش بر میام. احساس بار سنگینی روی دوشم میکردم نمیدونستم چطور باید انجامش بدم احساس میکردم که متوقف شده ام تا خدا باز هم تو رو نشونم داد و وقتی فایل بی نظیر رویاهات رو دیدم مصمم شدم تا اونو بخرم حاضر بودم برم جایی کار کنم و یا حتی توی خونه کوفته سبزی درست کنم و بفروشم تا بتونم این فایل رو تهیه ولی حتی پول وسایل اولیه اش رو هم نداشتم و شوهرم هم اجازه نمیداد کار کنم مرتب سجده میکردم و گریه میکردم و به خدا میگفتم که حالا که رسالتم رو نشونم دادی پس خودت برام برسون تا اینکه خودش با یه ایده ای که خدا به ذهنم انداخت برام خرید و این شبیه یه معجزه بود به حرفهات با جون و دل گوش دادم و بر خلاف محبت و علاقه ی شدید قلبی که به معلمم داشتم ازش خداحافظی کردم و به سمت سرنوشت جدیدم و رسالت بزرگم که حتی گاهی احساس میکنم دلیل زنده موندن شما هم در اون حادثه ی آتش سوزی که تعریف کردید باشه حرکت کردم ،جدا شدن از معلمم هرگز آسون نبود ولی اگه می موندم هیچ وقت خودم رو نمیتونستم ببخشم چون راه بهم نشون داده شده بود ،بال هام خوب شده بودند و پرواز کردم ،الان یک سال و دو ماه هست که دارم به شدت روی باورهام کار میکنم سرنوشت زیبامو که گفتی نوشتم و با آهنگ و صدای خودم ضبط کردم و هزاران بار گوش کردم و همین طور باورهامو کتی بعضی سحرها هم بیدار میشدم و روشون کار میکردم و به یاری خدا روی آخرین باورم دارم کار میکنم که شاید حدود 5 ماه هست و خدا مشونم داد و تو ،و امیدوارم که بتونم پیش خدا و تو و معلمم و استاد آزمندیان سربلند بشم دستهای مهربونت رو میبوسم و بسیار مشتاقم تا دوباره خدا فایل جدیدت رو هم برام بخره و بتونم هدف خدا رو که با خواسته ی من یکی شده خلق کنم و دنیا پر بشه از زیبایی،در پناه خدای مهربونم باشی
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
زمانی که در مدار درستی خصوصا در زمینه ی ثروت قرار داریم و باورهای خود را اصلاح می کنیم یکی از راهکارها و ایده هایی که شرایط ما را بهتر می کند این است که در این زمان چه چیز ی را بخریم یا بفروشیم؟ چیزی از درون به ما الهام می کند اخبار ملاک موفقیت و عدم موفقیت ما نیست نتیجه ی طبیعی تغییر مدار این است که به ما گفته می شود می تواند به شکل خرید سهام دلار سکه ملک فروش سرمایه گذاری در شرکت خاص استخدام یا اخراج شخص باشد و هر چیزی شبیه به این
قانون جهان این است که:
زمانی که باورهای خود را تغییر می دهیم به سمتی هدایت خواهیم شد که نعمت ها و ثروت های بیشتری وجود دارد و به صورت طبیعی از همان مجراها و موقعیت های کنونی به موقعیت های بهتر هدایت خواهیم شد اینکه بدانیم چه زمانی محصولی را تولید کنیم بخریم و بفروشیم یکی از راه های آن است.
وقتی در مسیر درست هستیم با همان شرایط به ما گفته شده و به مسیرهایی هدایت می شویم که در نهایت ما را به خواسته هایمان می رساند.
خودمان با فرکانس ها و باورهایمان اتفاقات زندگی خود را رقم زده و هیچ کسی توانایی تاثیر گذاری در زندگی ما را ندارد مگر اینکه ما باور کنیم دیگران در اتفاقات زندگی ما مقصر هستند .
این که اتفاقات یکسان نتایج متفاوتی برای افراد دارد به دلیل باورها و فرکانس های متفاوت آنهاست. خداوند برای ما کافی است برای اینکه ما را هدایت و تمام ایده ها را به ما بگوید.
تنها باید بر روی باورهای خود کار کرده و توحید و یکتاپرستی را باور کنیم توحید به این معناست که هیچ کسی تاثیری در زندگی ما ندارد ما خالق زندگی خود هستیم خداوند این قدرت را به ما داده و جهان را مسخر ما کرده تا شرایط زندگی خود را رقم بزنیم .
زمانی که مقاومت های ذهنی خود را بشکنیم و خداوند و توحید را باور کنیم همه چیز در زندگی ما تغییر خواهد کرد.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
فکر می کنم جزو نفرات اولی باشم که نظر بگذارم.
شاید برای من بود که اینها را بشنوم تا احساسم رو بهتر کنم .
شرایط بیرونی خیلی روی من موثر نیست .
باید بیشتر مهارت کنترل احساسات را یاد بگیرم.
باید در هر چیزی خیرتی بگیرم حتی سریع نرسیدن به خواسته ها .
خدا همیشه بهم میگه بیماری را به خاطر سلامتی آفریده ناهماهنگی را به خاطر هماهنگی ترس را به خاطر ایمان . بیماری و ناهماهنگی به خاطر این به وجود میاد که سلامتی و هماهنگی شکل بگیرد.
استاد خوبم سلام
خداروشاکرم که منوبه این مسیر هدایت کرد نمیدونید الان چه حالیم چند روز بود که میخواستم این فایلتونو گوش بدم اماتایکی دو دقیقه اولش که پخش میشد نت ام قطع میشد یا اتفاقی میفتاد که نبینمش تا امروز.
استاد خوبم من با شما معنای توحید وشرک ویکتایی وهزاران مورد دیگه رو درک کردم من تازه متوجه شدم که چه وقتایی افکارم شرک ااامیز بود ونفهمیدم.امروز یه اتفاق خیلییییی بدی برام افتاد که حتی از شدت ناراحتی نمیتونستم باخدای خودم صحبت کنم فقط ازش خواستم کنارم باشه وکمکم کنه بیشتر از همیشه.
تا اینکه کاملا اتفاقی خواهرم لپ تاپمو باز کرد یهو رفت روصفحه ی سایت شما ومن با اوج ناراحتی فقط خواستم با صحبتای شما یکی از مداری که هستم فاصله بگیرم مجددا رفتم سراغ این فایل وبا تک تک جملاتتون اشک ریختم.استاد خوبم خدای مهربونم در کلام شما بامن صحبت کرد وبهم گفت من برای توکافی ام.نگران نباش هیشکیییی جز خودت تسلطی به زندگیت وسرنوشتت نداره (موردی که منو ناراحت کرده بود که تصمیم فلانی چه تاثیری رو آینده ی من داره)شما گفتین که تاخودت باور نکنی هیچ کسی نمیتونه رو زندگیت تاثیر بذاره.انقدر آروم شدم که سریع فیلم و نگه داشت موخواستم حرفاموبگم.تشکر کنم از شما استاد عزیزتر از جانم وخالق یکتاو مهربونمون که چقدر زیبا باماست وچقدر دوسش دارم وچقدر دوست دارم بیشتر وبیشتر بشناسمش
با سلام
الان داشتم برای چندمین بار این فایل رو گوش می دادم ، البته هم زمان ( فایل پنجم مصاحبه رو هم گوش دادم ) چیزی که از این چند فایل به ذهنم اومد این بود که عباس جون در صحبتهاش اشاره به این داره که همیشه در دوران زندگیشون چیزی غلط نبوده بلکه با توجه به نتایجی که گرفتند همیشه زندگی بهتری نسبت به قبل ایجاد کردند ، این مطلب منو یاد آشپزی خودم انداخت که همیشه با یکسری سبزیجات و مواد اولیه عالی غذا های مندرآوردی درست می کردم که به مرور زمان با توجه به تجربه و نسبت اختلاط و زمانهای پخت و تفت مواد و ادویه جات تونستم غذاهای خوشمزه تری درست کنم. در واقع غذاهای قبلی هم مشکلی نداشت چون همه مواد اولیه، از کیفیت عالی برخوردار بود ولی به مرور که با قوانین پخت مثل زمان پخت کرفس و هویچ در مقایسه با کدو و قارچ آشنا شدم تونستم به اندازه هر کدوم را حرارت بدهم . در واقع من اینجوری درک کردم که به قول عباس جون چیزی در مراحل زندگیشون غلط نبوده بلکه در هر زمان تونستن نسبت به گذشته با ارتقائ باورشون زندگی بهتری برای خودشون ایجاد کنند. پس وقتی شما تو فرکانس هستید و حستون خوبه دارید رشد میکنید و این رشد هیچوقت به معنی غلط بودن کارهای قبلی نیست . نتیجه : اینقدر سوال نکنید که نماز بخوانیم یا نخوانیم یا چطوری بخوانیم .اصل حس و مدار و باوره . هم کسانی که میخوانند درسته هم کسانی که نمی خوانند
فقط برگرفته از یک حس بود که گفتم
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام استاد عزیزم و سلام بر خانم شایسته عزیز و سلام بر خانم فرهادی عزیز و سلام بر مدیر فنی عزیز و سلام بر تمام دوستان هدایت شده ام به این سایت الهی
استاد جانم این فایل دقیقا به موقع در نشانه ی امروز من قرار گرفت. درست در زمانی که داشتم روی باورهای ثروت و فراوانی ام کار میکردم و کانون توجهم به سمت انسان های دارا و پولدار بود به طور شگفت انگیزی مادر شوهرم با خانواده ای اشنا شد که خیلی از مادرشوهرم و مهربانی های که او در حق فرزندانش در کشور غریب داشته خوشحال و قدر دان بوده و از مادرشوهرم خواسته که هر کاری از دستش برمیاد بگه نا انجام بدهن، مادرشوهر منم که خیلی اتفاقی از پسر این خانواده شنیده بود که انها با یک شخصیت مهم فامیل هستند از اونا خواست اگر براشون ممکنه من رو جایی استخدام کنند و خدا میدونه که من این چند ماه اخر همش از خداوند میخواستم که من رو از نظر مالی مستقل کنه و من برای خرج و خرید خودم وابسته به همسرم نباشم و استقلال مالی داشته باشم و در همین حین این اقا همون شب خودش پیگیر با فامیلشون تماس میگیره و ازش میخواد که برای من کاری پیدا کنه و اون اقا هم پیگیر همش با همسرم تماس میگرفت و میگفت من حتما پیگیر کار خانم شما هستم و دنبالشم و بهتون خبر میدهم، خوب من الان خیلی خوشحال و ارام هستم و از خداوند متعال ممنونم که داره دستاش رو به سمت من میفرسته تا من به خواسته ام برسم و راستش من توی دفترم هم شرایط کاری و محیطی و مالی جایی که دوست دارم توش کار کنم رو نوشتم و این رو از همون فایلی که شما توی اینستاگرام گزاشتید برای رفتن به سفر و …. یاد گرفتم و فرض کردم خدا اون بالا نشسته و بهم گفته بنده ی خوبم من میخوام تو رو ببرم سرکار و تو هرچی دوست داری محیط کارت داشته باشه از لحاظ محیطی، روابط همکارات و مالی و محله ای که نیری سرکار ادم هایی که باهاشون کار میکنی بگو تا من برات براورده کنم و نشستم و نوشتم هرچی که دلم میخواست. و باور دارم که ما با فرکانس هایی که میفرستیم واقعیت زندگیمون رو رقم میزنیم و اون انرژی رو متراکم میکنیم و به شکل ماده درمیاریم.
حالا این وسط یه سری نجواها میاد و میره که میخوام مکتوبشون کنم و به صورت منطقی و با توجه به قانون بهشون جواب بدم تا ذهن خودم ارام بگیره و راحت بشم و بتونم خیلی قشنگ فرکانس خواسته ام رو بفرستم، ان شا الله
نجوای شماره ی یک: تو مشرکی چون میخوای یکی دیگه چون ادم مهمی است کارت رو راه بندازه؟
جواب:من که خودم میدونم تنها امید من به خداست و اصلا من که نرفتم به اون ادم مهم وصل بشم یا بهش بگم برام کار پیدا کن یکی از طرف خودش به یکی دیگه گفته و من در قلبم میدونم که اینکار خداست و اینها تنها دستانی از جانب خداوند متعال هستند من این رو میدونم و باور دارم پس نجوای محترم دیگه الکی ذهنم رو اشفته و پریشان نکن
نجوای شمارهی دو: احساس میکنم شوهرم خوب پیگیری نمیکنه انگار اصلا براش مهم نیست یا شاید اصلا نمیخواد من برم سرکار و مستقل باشم؟
جواب: اولا که شوهرت گفت طرف گفته یکم به من مهلت بدهید، دوما اصلا بر فرض هم شوهرت پیگیری نمیکنه و نمیخواد تو بری سرکار مگه دست اونه؟ مگه اون میتونه جلوی براورده شدن خواسته های تو رو بگیره؟ مگر اصلا عامل بیرونی وجود داره؟ البته که نداره مگه تو قدرت رو بهش بدی. و تو میدونی و اگاهی که فقط تو و فقط تو و فرکانس های تو هست که شرایط رو برات رقم میزنه و بقول استاد یا خداوند: خداوند خواسته تا تمام اتفاقات زندگی ما در دست باورهایمان باشد، نه تصمیمات دیگران. به اندازه ای که می توانی این قانون را باور و خداوند را برای خود کافی بدانیم، به سمت دریافت ان نعمتها هدایت می شویم.
نجوای شماره ی سه: من ورزش رو دوست دارم دوست دارم شغلم در این زمینه باشه و درامدم در این زمینه اگر برم سرکار مخالف تعالیم استاد رفتار کردم
جواب:بله درسته تو ورزش رو دوست داری تازه ارایش کردن رو هم دوست داری و …. تو به ورزش پناه بردی برای حس خوب و انرژی بالا و بعد به دلیل تضادهایی که داشتی توجهت به ثروت و استقلال مالی جلب شد و روی باورهای ثروت کار کردی و حالا باید تسلیم خدا باشی و بزاری خدا هدایتت کنه در ضمن فرصت ها همیشه زیاد هستند و در دسترس پس وارد کار جدید شو نترس بزار خواسته هات برات واضحتر و روشنتر شوند، حتی استاد هم با اینکه عاشق قانون جذب و قوانین الهی و توضیح دادن در این رابطه بود بوسیله ی هدایت خداوند به تند خوانی روی اورد و بعد خواستش براش واضحتر شد و هدایت شد به مسیر مورد علاقه اش. تازه تو هم میتونی کار کنی و هم ورزش بزار به استقلال مالی برسی و خواسته هات برات روشن و واضحتر شوند.
خدایا شکرت راحت شدم خودم فهمیدم چی میخوام و جوابام برای ذهنم منطقی شد بزودی میام نتیجه رو اعلام میکنم و هزار بار با خودم تکرار میکنم این منم که خالق زندگیم هستم و خداوند همان چیزی رو میخواد برای من که خودم میخوام و اصلا قسمت نیست یا به صلاحت نیست وجود نداره و حقیقت نداره، خدایا شکرت برای تمام این اگاهی ها