توحید عملی | قسمت 5 - صفحه 17
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-61.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-12 09:31:382024-07-17 13:07:07توحید عملی | قسمت 5شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیز و دوستان مهربونم
ساعتی پیش برام اتفاقی افتاد که دوسداشتم به شکرانه اینکه از این اتفاق سربلند اومدم باهاتون در میون بذارم
من با اینکه خیلی خوب دارم رو باورهای توحیدیم کار میکنم و از خودم راضیم و شاهد پیشرفت خودم در روابطم هستم مخصوصا از وقتی که استاد فایل توحیدی۵ رو برامون تو سایت گذاشت من گوشش کردم و چقدر تو روحیم تاثیر مثبت گذاشت
امروزم مثل همیشه تو راه دانشگاه داشتم رو باورای توحیدی کار میکردم و بعدش اومدم سرکلاس ولی داخل کلاس اتفاق خیلی بدی افتاد و بخاطر اینکه من یه صحبت کوچولو کردم با بغل دستیم استاد منو از کلاس بیرون کرد و گفت دیگه چشمم تو چشمت نیوفته خیلی الکی الکی به من توهین کرد واز کلاس انداختم بیرون و من اون لحظه هنگ بودم و فقط میگفتم یعنی چی آخه!!!
بعدش اومدم تو کتابخونه نشستم از شدت عصبانیت بدنم میلرزید و بغض کرده بودم که چرا با من اینجوری حرف میزد و باید جوابش رو میدادم و تو ذهنم اینا میگذشت( که باید بهش میگفتم تو خودت جونت به نفسی بنده ، کی هستی که به من میگی چشمم تو چشمت نیوفته یا بهش میگفتم برای من مهم نیست کی هستی فوقش میخوای منو بندازی ولی حقی نداری با من اینجوری صحبت کنی و باید ازم معذزت خواهی بکنی جلو بچه ها) همینطور این نجواها تو ذهنم میگذشت که یه صدایی هم بهم میگفت (هر اتفاقی که بیوفته به نفع تو هستش و اون کسی نیست که بتونه تو رو ناراحت کنه و این شرکه که به دیگران قدرت میدهی ناراحتت بکنه از دست اون کاری برنمیاد) و من سعی کردم خودمو آروم کنم و جلو نجواهارو بگیرم و تصمیم گرفتم که آخر کلاس خیلی آروم و مودب برم با استاد صحبت کنم و دلیل کارش رو ازش بخوام البته برام مهم نبود که اون چه دلیلی داره من فقط بخاطر این خواستم برم باهاش صحبت کنم که ایمانم رو به خودم اثبات کنم که من از کسی ترسی ندارم و غمگین نمیشوم و با خودم گفتم که از بازم باهام درست صحبت نکرد میرم پیش مدیرگروهمون اگه اونجا هم نتیجه نگرفتم میرم پیش ریس دانشکده اگه بازم نتیجه نگرفتم میسپارمش به خدا
خلاصه من آخر کلاس رفتم و با لبخند ازش درخواست کردم که یه لحظه میشه باهاتون صحبت کنم و ایشون هم البته با خنده جواب دادن که باز چیکارم داری ولم کنم من گفتم زیاد وقتتون رو نمیگیرم و بهش گفتم که من بهتون بی احترامی نکردم شما چرا به من بی احترامی کزدید و با اون لحن گفتید که برو بیرون و دیگه چشمم به چشمت نیوفته باز خندید و گفت من که حرفی نزدم گفتم چشمم به چشمت نیوفته منم خندیدم و گفتم منم نازاحت نشدم ولی حرفتون قشنگ نبود خلاصه باهام درد و دل کرد و از اذییت هایی که بچه ها سرکلاس میکنن گفتش منم گفتم ولی من کاری نکردم که اینجوری باهام برخورد بشه و از کلاس رفتن بیرون برام مهم نیست ولی اجازه نمیدم کسی بهم بی احترامی بکنه استاد سعی کرد که از دلم در بیاره و در آخر گفت جلسه بعد بیا سرکلاس و یه دست هم زد به شونم که این خودش یه نوع معذرت خواهیه
حرفم از این داستان این بود که شاید این اتفاق یجور آزمایش الهی بوده ببرای سنجش ایمان من ولی خلاصه من از خودم راضیم که تونستم کنترل اوضاع رو بگیرم دست خودم و خداروشکر میکنم
و به همه دوستان عزیزم میخوام که از هیچکس نترسن و خیال نکنن که چون در یه مواردی از تو بهترن میتونن بهت زور بگن تو با خدا باش چنان ترسی میندازه به همه کسایی که فکر میکردی از تو بهترن که تو خشنود شوی
سلام برادر عزیزم محمد موسی زاده
کامنت شما رو خواندم و بسیار تحسینتون میکنم به خاطر این حد از توکل و ایمانتون و اینکه قدرت رو فقط به خداوند دادین و رفتین با استادتون صحبت کردین و ارزش خودتون رو میدونید
امروز برای منم این چنین اتفاقی افتاد و یکی که بهمون بدهی داره ، تهدیدمون کرد و من اون لحظه فقط از این شرایطی ناخوشایندی که توش بودم لرزیدم که احساس خوبی بهم نمیداد حرفاشون ، نجواهای شیطانی هم شروع کردن که حالا چی میشه؟ چیکار میکنی؟ اگه فلان بشه فلان کنن و این حرفهای شیطانی
منم اون موقع همش با خودم تکرار میکردم که الخیر ما فی وقع
خداوندم نیرومندترین قدرته تمام جهانیانه و هیچ کس هیچ قدرتی نداره جز رب قدرتمندم
و شروع به نوشتن سپاسگزاری هام و قدرت دادن به ربم و توکل کردن بهش کردم و قلبم آرام شد
خداوند رو هزاران بار سپاسگزارم به خاطر وجودش که همیشه هست در هر زمان و مکان یادش آرامشبخش قلبم است
درود…استاد عشقی…عشششششششققققق..من خیلی خوشحال و خوشبختم..ک خدا شمارو سر راهم قرار داده..??
سلام جناب عباس منش عزیز
چقدر کلامت پر قدرت ست … چقدر مصمم و مطمئن حرف می زنی .. ضربان قلبهایمان تندتر می زند با شنیدن حرفهایت ( حرفهای خدا ) ….
با شنیدن حرفهایت جون دوباره گرفتم چرا که می دانم حرفهایت کلام خدایم است از جانب تو , جواب سوالاتم هست از جانب تو …. دلم می خواد با تمام وجود فریاد بزنم که من عاشق معبودم هستم .. یه عشق واقعی …
سلام استاد گرامی
درود بر شما
با وجوداینکه سالها قبل به این موضوع شرک دست یافته بودم فکر میکردم فقط توسل کردن به بزرگان دینی شرک محسوب میشه ولی بعد از آشنایی با شما دریافتم چقدر در وجودم شرک خفی داشتم خداوند فرموده هر اشتباهی قابل بخشش است اما شرک قابل بخشش نیست
در قسمت عقل کل متاسفانه هنوز با جواب هایی از دوستان مواجه میشیم که به شدت تاکید بر شرک دارند و با تعصب حاضرنیستند بپذیرند که عامل همه بدبختیها و عقب افتادگی بشر در همین موارد هستش و من با اجازه جواب چنین افرادی رو در عقل کل با گزارش تخلف جبران کردم
استاد عزیز
به حق که شما چنان موشکافانه این شرک ها رو مثل مو از ماست بالا میکشید وبه ما آگاهی میدهید
در همه عمرم کسی رو به اندازه شما تحلیلگر نیافتم و خدا را گواه میگیرم من راه یکتا پرستی رو اینجا آموختم
و خودم را فارغ از هر مذهب و مسلکی یکتاپرست میخوانم
راه روشن و زیباییست
ادامه میدهیم ……….
از خدا سپاسگزارم
از شما استاد عزیز سپاسگزارم
سلام به استاد عباس منش عزیز و خانواده همراه
من خودم بارها و بارها توی زندگیم با تما وجودم و البته بیشتر مواقع از سر استیصال و درماندگی به خدا توکل کردم و زمانهای حساسی که هیچ یاری نداشتم و فقط خدا بود که دستم رو گرفت و من رو از ترس و نگرانی ها نجات داد و هیچوقت نگفت : چی شد حالا که دیگه کسی رو نداری به سمت من اومدی ! من رو از خودش نروند و نگفت برو حالا هم برو پیش اونایی که همیشه بهشون دل میبستی ! حتی خیلی بیشتر از پدر و مادر مهربان و نگهدار من در سختی ها و ترسهام بوده و نگذاشته که پای من در پرتگاهها بلغزه و حواسش به من ضعیف بوده و حتی در اون زمانهایی که من از تنهایی و نگرانی هام و با تمام وجودم به خدا روی آوردم کاری کرد که همه به طرز معجزه آسایی توجه و محبتشون به من جلب شد و من همیشه از این بابت شگفت زده و متحیر بودم و حضور خدا رو در آن شرایط به وضوح حس میکردم .
استاد بابت فایلهای توحیدی بی نظیرتون سپاسگزارم و از جناب عطار روشن هم برای خلاصه این فایل و میکس قشنگشون سپاسگزارم واقعا فوق العاده بود .
?بسم الله الرحمن الرحیم? سلام خدمت استاد و همه هم مسیری های عزیز؛عرض شود که از این جور فایل ها خیلی خوشم میاد انگار حرف دل منم هست که میخوام بگم از این جور فایل ها زیاد بگیرید واسه قوی تر شدن ایمان خوبه آفرین به خدا که اینقدر کاراش زیبا و دقیقه که ما رو هدایت کرد به مسیری که فقط خوبی ؛ مهربانی ؛احساس عشق؛و بی نهایت نعمت که تا قبل از این نمیفهمیدیم که داریمش و به یاری الله هر روز به دنبال بهتر شدن هستیم؛ ??????خدایا به خاطر نعمت مسیر و افکار درست بینهایت شکرت?
سلام به استاد عزیزم و همه ی دوستان هم فرکانسی
استاد این فایلتون مثل همیشه فوق العاده بود،حال دلمو دگرگون کرد،نمیدونم چی بگم ،فقط میتونم بگم،سپاسگزارم???
آرزو میکنم شما استاد بزرگوارم و همه ی دوستان همیشه،شاد،پر انرژی و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید??
سلام به استاد عزیزم و خانواده صمیمی خودم
اونجا استاد گفتن شرک و توحید و ایمان به خداوند یه چیز درونیه و موقعی که چیزی از دیگران درخواست میکنیم در ذهن خودمون چه فکری میکنیم و بقول معروف نیتمون چیه با خودمون میگم خدا کار هارو درست میکنه و افراد دستان خداوند هستن یا فقط روی انسان ها حساب میکنیم و درخواست های خودمون رو از شخص خواصی میخوایم واقعا این حرف چقدر بزرگه و جا داره که هر لحظه بهش فکر کنیم وقتی به خودم نگاه میکنم میبینم شاید یک بار هم با ایمان کامل روی خدا حساب نکردم شاید خودمو قانع کرده باشم که اره خدا همه چیو درست میکنه ولی بازهم ته فکرم این بوده که اگه این کار نشد فلانی هست کمکم میکنه واقعا خیلی پیچیدست بنظرم و درکش زمان میبره و چیزیه که هرچقدر روی این باور کار کنیم که تنها قدرت جهان خداوند است کمه و تا زمانی که زنده هستیم اگه ثانیه ثانیه زندگیرو با همین باور زندگی کنیم دگه مشکلی رو حس نمیکنم و نه غمی و نگرانی و ترسی رو به دل راه نمیدیم و از خدا میخوام ایمانی راسخ و قوی به خودم و تمام شما دوستان عزیز بدهد که داشتن ایمان به خداوند یعنی داشتن همه چیز و کسی که با تمام وجود به خدا ایمان دارد همه چیز دارد الله یار و یاور همگی
فقط میتونم بگم ممنونم و خوشحالم که در راستای مسیر توحیدی قدم می زنید.?
سلام و سپاس استاد عزیز.ممنون از روشنگری هاتون.من و خانواده ام همیشه صحبت های شما را شنیده و سعی در اجرای آنها داریم.بابت این هم از خداوند منان سپاسگذاریم