توحید عملی | قسمت 5 - صفحه 27

1127 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حمزه شاکر گفته:
    مدت عضویت: 2432 روز

    با سلام

    اول از همه بگم که احساس خوبی که با گوش دادن به فایلهای شما استاد عزیز عباسمنش به من میده رو هیچ جای دیگه تجربه نکردم از لحاظ پر بار بودن و سبک شدن روحم – بابتش هم شکرگذار خداوندم و اینکه روشن مان میکنید که از کجا دارم به خودم ضربه میزنم این خیلی عالیه – با گوش دادن بیشتر به فایلهای مختلف این سایت دارم خودم رو میفهمم – خیلی به مرحله های بالاتری از لحاظ معنویت رفتم و این بواسطه تکرار آگاهی های داخل این سایته – نمیخوام تعریفات کلیشه ای بکنم اما واقعا حالم خوب میشه توی این تنهایی خودم وقتی فایلی رو از آقای عباسمنش عزیز میبینم – راستی الان بندر هستم و منتظرم که نوبتمان بشه که بار تریلی که آوردیم اینجا رو خالی بکنیم و برای گرم کردن مواد داخل تانکر با (استیم) بخار آبگرم داخل لوله انجام میشه و خطرش خیلی کمه – ممنونم از حال خوبی که توی دنیا پخش میکنید و حال میکنم با حالاتت استاد عزیز – ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    جعفر مختاری گفته:
    مدت عضویت: 2517 روز

    با سلام

    من الان چند روزی که بعد از گوش کردن به جلسه ۶ توحید عملی استاد عباس منش دارم بطور جدی روی باور توحیدی ام کار میکنم و در این چند روز چندین اتفاق خوب برای من رخ داده که همه آنها رو بی شک مربوط به همین کار کردن روی این باور می دونم و این رو فهمیدم که فقط باید به خداوند تکیه کنم و نه به هیچکس دیگر و خداوند نیز همانطور که قول داده تمام امور من رو درست خواهد کرد و خداوند رو بی نهایت سپاسگزارم که آقای عباس منش عزیز رو وسیله هدایت من قرار داد.

    پاینده و موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    حسین بابای گفته:
    مدت عضویت: 2365 روز

    باسپاس از خداوند یکتا که من و با استاد وفایلهای توحیدی آشنا کرد خداوندا سپاس بخاطر فایلهای قشنگ استاد عباس منش ودرود برشما استاد بخاطر پخش فایلهای توحیدی وقشنگ من با این فایل واقعا حالم عوض میشه یارب هزاران مرتبه شکروسپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    مریم درویشی گفته:
    مدت عضویت: 2853 روز

    خدایا ممنونم ، استاد جان ممنونم نزدیک به 3 روزِ که با برخورد به یک تضاد قانون رو یه جور دیگه پیدا کردم خدا خیلی وقته داره به وعده ای که بهم داده عمل میکنه این جملاتی بود که این روزها زیر لب میگفتم :

    در جسم من هدایتگری وجود دارد به اسم خدا ، در جسم من نیرویی وجود دارد به اسم خدا ، من به خدای درونم ایمان کامل دارم ، خدای درون من حلال تمام مسائل من است، جواب تمام سوالات من است ، خدای درون من منشی 24 ساعته من است ، خدای درون من خیر و شر من را به من الهام میکند و…

    این 3 روز تمام این جملات که این البته بخشی از اونا هست اما فقط همین ها در حافظم مونده بود رو تکرار میکردم

    تو فوق العاده ای خدا جون ، اشک تو چشام حلقه زده ، از این قانونت ، از این همه اختیار و تمامیتی که به وجودم بخشیدی از ابتدای خلقتم تا انتهای آن .

    من مدت زیادی یعنی بیش از یکسال هست دارم روی خودم کار میکنم و تازه دارم به یه درکای جدیدی از قانون میرسم که تمام زندگیم به معنای واقعی تو مشتم میبینم

    چقد اصصصصصل قانون خوبه .

    خانم شایسته عزیز

    من این 3 روز سوالی از خودم میپرسیدم این که چرا شما اول هر متن و دیدگاهی که میخواین از خودتون بزارین یا به دیگری پاسخ بدید با اصل قانون جملااتتون رو شروع میکنید

    جوابش دارم کم کم میفهمم یه ذهنیتی دارم پیدا میکنم نسبت به قانون که قسممم میخورم تا به حال این حدو اندازه از قانون حس نکرده بودم

    من مدت کوتاهی هست که خیلی جدی تر دارم روی خودم کار میکنم یعنی قبلش کار میکردم ولی شور و شوقم کم شده بود

    و چقدر استاد خوب گفتن که باید شور و شوق داشت و اگر نداشته باشیم واقعا همه چیِ زندکی کسل کننده میشه و مثل اون ماشین روی سطح شیب دار هستیم که اگر روی خودمون کار نکنیم

    سقوط میکنیم به سمت پایین

    و من تازه دارم میفهمم که جهان ثابت نمیمونه

    تازه داره دوریالیم میفته

    و چه تلنگر هایی که قراره توی وجودم ایجاد بشه ، خیلی وقت پیش بود دقیقا نمیدونم کی ولی میدونم خیلی پیش یک شب پیامی از دوست عزیزمون دریای عزیز خوندم که توی دوره عزت نفس گذاشته بود و این پیام توی کانال استاد (همونی که عکس استاد روش هست ) گذاشته شده بود

    حرفاش برام جالب بود ولی پیگرش نشدم و الان متوجه شدم که در مدارش نبودم ولی خونده بودمش.

    من از صب روز دوشنبه ، جهان هستی گوشیم ازم گرفت یعنی بابام توی خواب گوشیم برداشته بود توی کمدش گذاشته بود که دس از فایلهای استاد و کارام بردارم دقیقا بعد از اینکه خودم رو آروم کردم از این اتفاق

    دیدگاه دریا اومد تو ذهنم

    دیدگاهی که خیلی پیش خونده بودمش ، چه موقع خوبی

    حالا دریا چی گفته بود

    اینکه بعد از یکسال فهمیده که واقعا آدمها در مقابل فرکانس های ما هیچ اختیاری ندارن

    یعنی من اگر روی جلوه خوب آدمی توجه کنم که نتیجه اون توجه احساس خوب باشه محالِ که قدرت و نیرونی خارج از درون ما بتونه اونو تغییر بده

    و بنظرم اگر اینطور بود

    که قانون نقض میشد

    اگر کسی اینو درک کنه به قول دریا دنیاش گلستون میشه

    و هیچ چیزی نمیتونه جلوی نتیجه فرکانس مارو بگیره یا عوض کنه

    مگر اینکه ما فرکانسمون عوض کنیم

    شاید یکسری از شماها توی ناخودآگاهتون این باشه که بالاخره طرف مقابلت یه اختیاری داره

    منم که اینطوری توی ناخوداگاهم بود

    و خیلی خوشحالم که اینو متوجه شدم

    گوشیم پیشم نبود اما دریایی از احساس خوب در خودم ایجاد کرده بودم از درک جدیدی که پیدا کرده بودم

    چقدر شب دوشنبه بارون اومد و حتی تا فردا هم ادامه داشت

    خوزستان توی این سال چندین بارش بی سابقه داشته

    و این بارش زمانی شد که من توی همچین حس هایی بودم و به ارزش های درونی خودم بیشتر داشتم پی میبردم

    که میدونم دوره عزت نفس تا اینجا که کار کردم خیلی تأثیر گذار بوده

    توی این 3و 4 روز دقیقا حس میکردم که خدا داره میگه مریم بیا توجهت بزار روی ویژگی های مثبت پدر و مادر و اطرافیان و دنیات

    و عده داد بهم که در آینده نزدیک قراره جریانی از نعمت ها وارد زندگیم بشه که به شکر خدا به واسطه کنترل ذهن و عمل هام بخشب از اون دیشب وارد زندگیم شد و ر لحظه داره وارد زندگیم میشخ و من قول دادم که این روند ادامه بدم چون خدای من خوش قول و منم باید خوش قول باشم اولای روز سه شنبه یعنی ساعت 2یا 3 یا 4 بامداد بود که من هدایت شدم به گوشی مامانم و گوشیش گرفتم و رفتم توی سایت و اول توی ذهنم این بود که فایل توانایی کنترل ذهن گوش کنم و یه فایل دیگ که الان اسمش یادم نیست.

    ولی یهو نمیدونم چیشد

    وقتی بلافاصه وارد سایت شدم

    حسی افتاد تو دلم که برم فایل توجه برنکات مثبت قسمت 10

    همون فایلی که استا از هزینه تعویض روغن ماشینش و گوشی میکائیل صحبت میکنه

    اون فایل استاد از تأیید کردن نشونه ها میگن

    و این هدایت خدا بود که این فایل ببینم چون جواب مسائل این روزهام بود

    و نتیجه کنترل احساسم پادااشش این بود که این فایل ببینم و هدایت بشم و تصمیمات جدیدی تر بگیرم

    پاداش کنترل ذهن و ایجاد احساس خوبی که در خودم ایجاد کردم در زمانی که گوشیم که وسیله گوش دادن به فایلهای استاد بودو ازم گرفته شده بود این که به فایلهای مورد نظرم دسترسی پیدا کنم دوره عزت نفس گوش بدم

    چندتا از دیدگاهای سایت بخونم

    و البته با همسرمم که دلم براش خیلی تنگ شده بود حرف بزنم

    چون رهاا بودم و به قول استاد پاداش رهایی و احساس خوب چیزی جز احساس خوب بیشتر و رسیدن به خواسته ها نیست

    من فهمیدم که هیچ کس مشکلی نداره این منم که باید رفتار و فرکانسم تغییر بدم

    و من بودم که جلوه ی بد اونها رو برانگیخته میکردم و اونا هیچ تقصیری ندارن هیچییی .

    و چقدر رسیدن بهش زندگیت زیبا میکنه

    نهایت مسئولیت پذیریِ

    و البته آروم آروم بیشتر بیشتر باید فکر کنم درک کنم و باورش کنم این اصل تا توی عمل موفق تر باشم

    استاد ،استاد وقتی توی فایل تمرکز بر نکات مثبت قسمت 10 گفتید که باید به نشونه های اطراف و زندگیمون توجه کنیم

    نگاه کردم دیدم چقدر نشونه و چیزایی که تغییر کرده توی زندگیم هست

    که زبانم قاصر میشه از سپاسگزاری کردن همگی .

    راستش این چیزا الان توی دفترم دارم مینوسم

    که بعد وارد گوشیم کنم و برای همکی شما بفرستم

    من داشتم تمرین جلسه 4 عزت نفس انجام میدادم توی دفتر . که یه لحظه ذهنم رفت روی اینکه از خدا سپاسگزاری کنم یکم که نوشتم

    دیگه دستم رفت نوشتم و از اتفاق ها و حس های روزام

    الان 6 یا 7 صحفه شده کل این حرفام

    واقعا اینم هدایت بود

    حتما خدا با این هدایت داره بهم کمک میکنه

    تا جریان بیشتری از احساس خوب رو با نوشتن اینا وارد زندگیم کنم

    شکررررررررررررت خداجون که همیشه وقتی صدات میکنم زودی میگی حاضــــــــــر.

    یعنی دارم حس میکنم که دارم قوی تر میشم به معنای واقعی

    خیلی زود از نشونه ها و اتفاق های خوب و مثبتم مینویسم توی قسمت تمرکز بر نکات مثبت 10 چون باید باید باید باید

    توی این جریان از اتفاق های خوب بیشتر و بیــــــــشتر وارد بشم .

    استاد من حس میکنم به چیزی و درکی فراتر از گوشیم رسیدم

    گوشیم ازم گرفته شد اما من به جاش خدا و توحید قانون بیشتر پیدا کردم

    رسیدن به این درک

    اینقدر برام ارزش داره که اگر 1000 تا گوشیم هم بخوان بهم بدن باهاش عوض نمیکنم

    راستش نمیدونم این دیدگاه توی نظرات کدوم فایل بزارم

    فک میکنم توحید عملی 5 چون این حرفهام اخرش و تهش توحید و خداست

    تهش اینه که همه چیز اونه و چیزی جز اون نیست

    اســــــتاد دارم پاکت نامه درست کردنش یاد میگیرم با مدلهای مختلف میخوام یه عالمخ واسه شما و اونایی که دوسشون دارم درس کنم و باکس باکس با پیامی از عشق و دوستی بهتون هدیه بدم

    من به احساس خوبی پی بردم که فراتر از گوشی و مانتو و ماشین و… هست

    در پناه خدا باشم و باشیم

    با کمی تصحیح دوستدار همیشگی شما مریم درویشی_ با اجازه خانم شایسته ? تقدیم با عشق

    چهارشنبه 101197

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      مهرداد مرادی نظیف گفته:
      مدت عضویت: 3810 روز

      سلام به مریم عزیزم.

      وقتی دیدگاهت خوندم، با خودم گفتم خدایااااااا شکرت و یادِ فایل “دلیل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی ام! “(abasmanesh.com

      افتادم که استاد در مورد کشته شدن بز میگفت.

      کشته شدن بُزِت و برداشت مثبتی که از این اتفاق داشتی باعث شد، پاداشش درکهای عالی باشه که حاضر نیستی با هیچ گوشی، مانتو و ماشین و ……. عوضش کنی .

      همین االن بهم الهام شد که اینو بهت بگم که حتما همین فایل “دلیل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی ام! ” که لینکش هم گذاشتم با دقت و تفکر عمیق ببینی .

      وقتی به اینچنین درکهایی میرسی یعنی داری تکامل فرکانسیت در درک اصل قوانین و عمیق تر شدن توی این قوانین طی میکنی که بنظر من بالاترین ثروتِ، خوشبختیِ، زندگی واقعی …….

      دوباره یادِ این قسمت حرف استاد افتادم که تو فایل شیوه صحیح الگو برداری میگفت که : ” همه ما به جایی بریم که خودمون مرکز عالم بدونیم ، خودمون مرکز همه اتفاقات زندگیمون بدونیم ”

      و خیلی خوب داری به این درک میرسی که خودت مُسبب همه اتفاقات زندگی هستی ، همه همه همه اتفاقات چه خوب و چه به ظاهر ناخواسته .

      خیلی لذذذذت بردم مرسیییییییییییی.

      آرزوی بییییییییینهایت خوشبختی، ثروت، آرامش، لذت، شادی، سعادت، نعمت و زیبایی برات دارم .

      در پناه فرمانروای جهان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مریم درویشی گفته:
        مدت عضویت: 2853 روز

        سلام به مهرداد عزیز

        بله خودم هم از اینکه تونستم برداشت بسیار مثبتی از این ماجرا داشته باشم خیلی خوشحال هستم

        و برکات این برداشت مثبت برای من

        درک بیشتر قانون

        و همچنین. پی بردن. به اهمیت اصل قانون به عنوان باوری که بسیار توحیدی هست، حلال تمام مسائل ماست

        ممنونم که به الهامت گوش کردی و یاد اوری کردی که این فایل رو گوش کنم

        واقعا ممنونم

        این فایل از اون فایلهاست که باید ریز شد روش

        و حتما همین کار میکنم

        فقط چیزی که بعد از اولین دفعه که به این فایل گوش دادم این بود که میگفتم

        قبل از اینکه بزم کشته بشه باید دست به کار بشم و حرکت کنم

        مچکرم از بنده ی خوب خدا

        من هم برای شما زندگی سراسر امید و ایمان و همگام با عمل

        آرزوی میکنم

        شاه دردانه خدا

        ???

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    ملیحه شبانیان گفته:
    مدت عضویت: 3516 روز

    سلام

    نمیشه

    هیچ جوری نمیشه

    واقعا و با تمام وجود میگم که نمیشه

    نمیشه بدون ایمان حاکمیت مطلق خداوند، شاد بود.

    من خیلی زیاد به دنبال مواردی گشته ام تو زندگیم که آگاهانه لحظات شاد بسازم و خصوصا زمانهایی که مورد ناخوشایندی پیش میاد علاوه بر سپاسگزاری از بروز این تضاد و استفاده از اون برای روشن تر کردن راه اصلیم به سرعت برم سراغ اون تصاویر و ذهنیات و چیزهایی که منو به شادی میرسونن. اما نشد. هر کاری میکردم نمیشد. هر راهی رو پیش گرفتم نشد. زندگینامه ی آدمهای موفق رو خوندم ؛ تصاویر زیبا و دلخواهم رو مدام می دیدم؛ تمام اتفاقات خوب و معجزه گونه ی زندگیم رو جلوی چشمام ردیف کردم؛ با آدم های مثبت و موفق مراوده کردم و … اما اونی نشد که من رو آروم کنه و این اضطراب عمیق و همیشگی رو از دلم بیرون بکشه. راستش چون خدا و معنویات زده بودم میخواستم دنبال این آرامش یه جای دیگه بگردم. سالها تلاش کردم. حتی از موقعی که فایل های آقای عباس منش رو می دیدم و می شنیدم گارد عجیبی به مساله ی خدا و دین داشتم. همون اوایل تا صحبتهای ایشون میرفت سمت خدا و پیغمبر دیگه نمی شنیدم تا برمی گشت سمت موارد واضح و رئال که از قوانین فیزیک و علت و معلولی صحبت میشد و میشد منطقی فهمیدشون. من تو شهری بزرگ شدم که بیزار بودم از همه ی این جملات و تعابیر. اما من همیشه حضور شهودم رو حس میکردم. همیشه باهاش زندگی میکردم اما نمیدونستم چیه. گاهی چنان به من شجاعت میداد که برام باورکردنی نبود. اما چون با عقلم نمیتونستم بفهممش و نمیتونستم راجع بهش با کسی حرف بزنم در خفا مونده بود. چون من تو خانواده ای بزرگ شده م که این حرفا براشون مسخره س. راستش رو بخواهید من از زمانی که متوجه شدم آقای عباس منش در قم بزرگ شده آروم تر شدم چون خودم هم بزرگ شده ی همین شهرم بیشتر قانع شدم که به صحبتهاش راجع به خدا گوش بدم. تو این شهر خدازدگی عظیمی وجود داره. چه اونهایی که تمام زندگیشون با مذهب و خدا و پیغمبر گره خورده و چه اونهایی که به کل همه ی اینها رو کنار گذاشتن. وقتی دیدم ایشون با تحقیق دقیق و نگاه کاملا منطقی رفته سراغ قرآن و اینطور موشکافانه تفسیرش میکنه مشتاق شدم بیشتر بشنوم. ادامه دادم و ادامه دادم تا تونستم بهتر بشنوم و راجع به جریان سیال خداوند در کوچکترین جزء زندگیم فکر کنم. دیدم همون نیرویی که همیشه با من بوده و حرف میزده و قوت قلب بوده همون سنسوریه که رهامون نمیکنه و بهترین مسیرها رو جلوی پامون میذاره و اسمش ندای درونه ؛ شهوده ؛ خداونده ؛ منبعه و … !

    خدایا شکرت منو به سمت خودت برگردوندی و غبطه میخورم به حال آقای عباس منش که چه سعادتی نصیبشون شده که وسیله ی این برقراری باشکوه شدن. خوشا به حالشون. وقتی تغییرات و آرامش درونیم رو می بینم دوست دارم به خاطر این نعمتی که بهشون داده شده ؛ شادباش بگم.

    من همیشه از این که می شنیدم میگن برای پیشرفت کارت باید بری سراغ فلان رییس و بلد باشی چطور دلش رو بدست بیاری و تو چشمم بیایی و براش کادو ببری و بری پشت در اتاقش اونقدر بشینی تا منشیش دلش بسوزه و راهت بده و … متنفر بودم. بهم بر میخورد التماس کنم. معتقد بودم که من یا کارم رو بلدم یا نیستم. تنبل تر از اونیم که تو دروغ گفتن بتونم دوام بیارم و ماست مالی کنم. زود حوصله م رو سر میبره. به خودم میگفتم پس من هیچوقت موفق نمیشم. چون به قول دیگران اصلا سیاست ندارم. اصلا بلد نیستم خودمو تو چشم بزرگون بیارم. البته با شرایطی که من داشتم نیازی به تلاش نداشتم برای این که دیده بشم اما دیده شدنم منو به محافل خصوصی می کشوند. من همیشه ترس داشتم که دیده بشم. چون از نوجوونی شنیده بودم که دختری با این سر و شکل باید خیلی مراقب باشه. وقتی هم که کارم رو شروع کردم خیلیا بهم میگفتن از این چشم و ابرت استفاده کن و فلان پروژه رو بگیر. بهم میگفتن تو خنگی و… ! با شنیدن این حرفا هر روز بیشتر از خودم و کارم ناامید میشدم. میگفتم یعنی من اگه خودمو بفروشم دیگه اون کار به چه درد من میخوره. من دیگه خودم رو ندارم پس چطوری از موفق شدن لذت ببرم؟! من سالها به خاطر این باورهای شرک آمیز خونه نشین بودم. می ترسیدم به خاطر علاقه ی زیادی که به کارم دارم تو روابطی بیوفتم که مجبور باشم تنم رو مایه بذارم تا کارم رو بتونم انجام بدم. الان خیلی خوشحالم که با این نگاه توحیدی دیگه مطمئنم بدون هیچ نگرانی و فقط با باورهای درست و ایمان صددرصد به رب العالمین میتونم به هر جایی برسم. این آرامش و شادی رو در کنار شما تجربه می کنم و ازین بابت خیلی خیلی از خداوند سپاسگزارم. از آقای عباس منش متشکرم که با تمام انرژی این مطالب رو منتقل می کنن. براشون آرزوی کامیابی بیش از پیش دارم. خیلی ماجراها اتفاق افتاد که به خاطر طولانی شدن مطلب نمیشه درباره شون بنویسم اما خیلی دوست دارم تعریفشون کنم چون مطمئنم به درد خیلیا میخوره که انشاالله در آینده می نویسمشون.

    از همه ی شما که وقت گذاشتید و نوشته م رو خوندید سپاسگزارم :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    هیچی گفته:
    مدت عضویت: 2409 روز

    این فایل عالییییییییی بود?جالبه که همه رو دیده بودم غیر از این.

    حالا من راجع به آشنا شدن خودم با این سایت بگم ، دقیقا مثل چیزی که شما میگی من چند روز قبل اینکه با این سایت آشنا شم توی تنهایی خودم به خودم گفتم من دیگه میخوام تغییر کنم و میخوام حتما ثروتمند شم و خوشحال زندگی کنم، و جالبه بدونید از خدا خواستم بهترین مشاور رو توی زندگی بهم بده، که همینم شد، استاد عباس منش…

    و فقط چند روز بعدش اومدم این سایت و الانم با تمام وجود خدا رو شکر میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    نیلوفر ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 2367 روز

    سلام استاد عزیزم چقدر زیبا واضع بیان کردین که همین اکنون قلبم آرامش پیدا کرد منبع قدرت منیع ثروت منبع انرژی منیع روابط سلامتی همه چیز خدا است چقدر زیبای بیان کردین که هروقت راستی هم توکل کردیم خدا هدایت ما کرد هروقت شرک ورزیدم خدا ی محکم سلیقه خوردم

    یک قصه جالب زندگیم کنم چند وقت پیش محفل نامزادیم بود خیلی خوش حال بودم واز یکی از فامیل های ما که عمه خودم یعنی خواهر پدرم که خیلی دوستش دارم واحترام هم دارم من دانمارک زندگی می‌کنم خودم فامیل درجه اولم همه تقریبا سه سال میشه اما اینجا از رسم رواج ها چیزی بلدیت در اروپا نداشتیم به عمه هم زنگ زدم همرایش صحبت کردم در موبایل گفتم که در محفلم همه چیز متوجه باشد نظم و دستپلین محفل را و به صورت درست مهمانوازی شود چون عمه هم دانمارک در یک شهر با خودما زندگی می‌کند باور کنین در ذهنم این بود آنجا عمه هم پر محفل متوجه همه چیز است خیالم راحت شد بخدا قسم میخورم در روز محفلم در هوتل پیش همه دوستان قوم خسرانم یک نزاکت کت که توقع اش نداشتم و خیلی بامادرم باخودم روحیه خراب کرد بدلین که عمه دیگرم مهمان نکرده بودیم که مصروف محفل شده بودیم و دیروزتم همرایش گب میکردم در موبایل خیلی نزاکت سخن های بی مورد زد پیش خود فکر کردم شرک ورزیدم محکم سلی خوردم باید در ذهنم میبرد اینجا هم خدا است همرایم در روز محفل هم هم خداست همرای ما من متوجه شرک خود شدم حالا در اصلاح اش هستم پس این داستان شرک ورزیدن من بود که چنین نتیجه گرفتم اما خدارا شکر که متوجه شدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      اندیشه افشین گفته:
      مدت عضویت: 2946 روز

      سلام نیلوفر جان

      به این جمع صمیمی خوش آمدی ، من چند بار کامنتت را خوندم تا تونستم متوجه بشم که کجای قضیه شرک آمیز بوده … بله حق با شماست ، شما روی عمه ت حساب کرده بودی در حالیکه باید به خدا توکل میکردی ، اما اشکال نداره ، همه ما بخاطر نوع خلقتی که داریم که شیطان مدام در کنار انسان حضور داره ، دچار شرک خفی میشیم ولی مهم این هست که وقتی متوجه اشتباهمون شدیم به راه درست برگردیم … بهت پیشنهاد میکنم فایل فقط روی خدا حساب کن را از همین بخش محبوب ترین دانلود ها پیدا کن و گوش کن ، واقعا محشره … موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    سلطان گفته:
    مدت عضویت: 3781 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز ودوستان عزیز

    استاد عباسمنش عزیز ، من تعدادی از محصولات رو تهیه کردم و با تمام وجودم گوششون میکنم وعمل میکنم.تمام درس های شما چه محصولات چه فایلهای رایگان بی نهایت ارزشمند هستن.

    همین فایل توحید عملی که بی اندازه ارزشمنده هرچقدر گوش میکنم باز میگم کمه باید دوباره از اول گوش بدم.شاید توی طول روز ده ها بار این فایل توی گوشم تکرار میشه.یه نکته جالب در مورد فایلها بهش رسیدم اینه که وقتی یه فایلی رو یک ماه بارهاوبارها بارگوش میدی و آگاهی ات میره بالا وقتی ماه دوم که

    دوباره داری گوش میدی به نکته های خیلی عجیب وجالبی میرسی که ماه اول انگار گوششون نکرده بودی یه جور دیگه معناش میکنی یه آگاهی خیلی بیشتری دست پیدا میکنی و هی این آگاهی ها بیشتر میشه ، انگار که مغزت ارتقاء پیدا میکنه و از فایلها چیزهای خیلی بیشتری دریافت میکنی و با تمام وجودت قبول میکنی در حالیکه وقتی بارهای اول گوششون میکردی خیلی ساده بود زیاد توجه بهشون نمیکردی.این آموزشها این فایلها این درسها واقعا یه دنیا ارزشمند هستن کسی که واقعا پیگیر بشه ادامه بده ناامید نشه کل زندگیش زیررو میشه همونطور که من به نتایج خیلی زیادی رسیدم.مدتها طول کشید که قانون و خدارو باور کنم.ولی الان با تمام وجودم باور دارم که خداوند تنها منبع رزق وروزی و قدرت جهان هست.اگر فایلهارو ادامه بدی گوش کنی ناامید نشی بصورت قلبی به اینها ایمان میاری.این ایمان این آگاهی ها نهایتی نداره هرروز بیشتروبیشتر میشه .از خداوند مهربان سپاسگذارم که منو هدایت کرد سمت آموزه های شما اونقدر شاکرم از خداوند که بعضی وقتها واقعا کم میارم چطوری وبا چه زبانی سپاسگذاری کنم.ممنونم استاد عزیز خیلی خیلی دوستتان دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    م امیری گفته:
    مدت عضویت: 2441 روز

    سلام و وقت بخیر به دوستان عزیز

    من امروز توحید عملی 5 رو نگاه کردم و بسیار از استاد عزیز سپاسگزارم که چندین و چند فایل در مورد عدم توجه به توجه و تایید دیگران گذاشته.

    من خودم جز افرادی بودم که خیلی به مردم اهمیت می‌دادم ولی خودم اصلا متوجه نبودم ولی بعد از گوش دادن فایلهای استاد در این زمینه، وقتی ریز شدم متوجه شدم که چقد مردم در زندگی من نقش دارن و شروع کردم یواش یواش کم کم خودم رو از این بندهای اسارت جدا میکنم، این توجه و تایید دیگران همانند طناب‌هایی هست که به دست و پای من وصل بود و کل انرژی من رو گرفته بود که بلطف خدا و راهنمایی های استاد در جهت قطع این بندهای اسارت برآمدم.

    با سپاس از خدا بخاطر هدایت من و آشنا کردن من با استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    فاطمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2406 روز

    سلام استاد .در فایل توحید عملی بینظیرتری توصیف را در مورد توحید ویگانگی قدرت خداوند شنیدم .آنقدر صحبتهاتون منو به وجد آورد که اشکم بی اختیار جاری شد .حرفهایی را شنیدم که بابتش هرچقدر شکرانه به جا بیاورم کم است .وقتی شما با اون اشتیاق خاص از قدرت رب ویگانگی اش می گفتید ،ضربان قلبم تند تر میشد .باور کنید من تا به حال وصف به این زیبایی و بااین درجه از ایمان نشنیده بودم ..سپاسگزارم و برایتان عزتمندی از درگاه الله یکتا دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: