توحید عملی | قسمت 5 - صفحه 43
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-61.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-12 09:31:382024-07-17 13:07:07توحید عملی | قسمت 5شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد مهربانم 🌹
چقدر لذت میبرم از این صحبتها فکر میکنم تمام آدمها آرامش میگیرند و حالشون خوب میشه جدا از اینکه آیا این آگاهی ها رو عملی میکنیم یا نه ولی انگار این دقیقا همون قطعه گمشده و فراموش شده همه ماست،استادعزیزم ازتون سپاسگزارم که اینقدر شجاعت و توحید رو زیبا برای ما بیان میکنید.
این آرامش وجودی رو دوست دارم بیشتر و بیشترش کنم ،دلم میخواد با تک تک سلول هام باور کنم که ثروت و سعادت و هرانچه که الان دلم میخواد بهشون برسم دقیقا همین توحید و ایمان هست چیزی جدا وجود ندارد .
خداوند تنها منبع ثروت و خیر هست پس باید با تمام قوا به سمت شناختنش و باورش پیش برم ،تکان خوردن دست من با اذن الله مهربان پس چطور تو جای دیگه دنبال آرامش و سعادت و خوشبختیم .
چقدر این اگاهی ها بهم قدرت میده چقدر بهم آرامش میده ،چقدر خیالمو تخت میکنه و با تمام وجودم از خدای خودم میخوام هدایتم کنه به پرستش و تسلیم تنها اصل و اساس و فرمانروای جهانیان🌹🌹
خداجونم ازت سپاسگزارم برای قوت خیلی پر انرژی اول صبحی❤️❤️❤️❤️❤️
سلام به نام خداوند بخشنده و مهربان
اونقدر من توی این مورد مشکل دارم از بچگی که یادم میاد بچه فامیلمون که شهر نشین شده بودن میومدن ده دیگه اوضاعی بود دعوا بود که اینا بیان خونمون ،نیان.چکار کنیم.
هی بزرگتر شدیم و این ضعف و این شرک بزرگتر ،یه فامیل داریم خدا بیشتر بهش بده وضعش خیلی خوبه ،نگم براتون که می اومد ده ،چه غوغایی بود اسم حاجی که میومد همه انگار تعظیم میکردیم.
ظرف های آنچنانی در بیار و همه بیان برای دیدنشو و….
فک می کنم این سناریو برای خیلی ها آشنا باشه،استاد این شرک هنموز توی وجود من هست ،تا میگن فلانی پولداره سریع توی ذهن من حلش میره بالا،می گم اههههه،این بیار چی بپوشم،چی بیارم بزاش و…
یا حتی این که فلان خانم دکتره میگم اهههههه آفرین ،خوشبحالش ،یعنی بعضی اسم ها هم کردمشون خدا.
خدا مارو ببخشه و بیامزه،اخر سوره ی بقره دعای خیلی قشنگیه.ربنا هرجا که فراموش کردیم تو مارو ببخش
هرجا که شرک ورزیدم تو ما رو روشن کن.
ربنا هدایتم کن تا که معبودی جز تو نگیرم.
و تنها تو را بپرستیم و از تو یاری بجویم.
کمکم کن تا چشمم دنبال خرده نون های بقیه نباشه،من باید چشمم دنبال فرمانروایی او باشه،خدایا کمکم کن تا فراموش کار و ناسپاس نباشم .تنها تورا می پرستم و تنها از تو یاری می جویم،الهی من لی غیرک.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به همه عزیزانم
ردپای روز هفتادم سفرنامه
برای هر کاری سعی کن با ادمهای مناسب باشی حتی مصاحبه وقتی شرک داشته باشی در هر کاری با ادمهای نامناسب برخورد میکنی حتی در مصاحبه که میخواد همه چی رو درست کنه و اتفاقا همه چی خراب میشه
وقتی روی دیگران غیر خدا حساب کنی از مسیر خوشبختی و ارامش دور میشی
شرک در دل مومن مثل راه رفتن مورچه روی سنگ سیاه در دل شب پنهان است
هر چی که داریم از خداست وقتی خدارو باور داشته باشیم همه چیز میشه همه کس رو .کسی که ایمان به خدا داشته باشه و تسلیم خدا باشه و خدارو به عنوان تنها قدرت جهان باور داشته باشم دیگه هیچ ترسی نیست هیچ کسی هیچ کاری نمیتونه بکنه و روز به روز در مسیر خوشبختی بیشتر قدم برمیداری
من در هر شرایطی خودم باشم فارغ از اینکه به فکر تفکر و قضاوت مردم باشم
من راحت زندگی کنم در حال زندگی کنم دنبال اهداف خودم باشم و در اغوش خدا با توکل و ایمان بمانم به بینهایت خوشبختی میرسم
هیچ ترسی از دیگران نداشته باشم و در ارامش زندگی کنم فقط روی خدا حساب کنم بهترینها به سمت من میاد
وقتی به خدا وصل بشم همه چی بدست میارم بدون ترس و نگرانی زندگی کنم من به خدا وصل بشم
اکر اصلا برای من مهم نباشه قضاوت و حرف و تفکر دیگران و ایمان و توکل به خدا داشته باشم یک زندگی سرشار از ارامش و خوشبختی و موفقیت دارم
اگر روی خدا حساب کنیم و خدارو قبول داشته باشم خداوند همه کار میکن برای من و من بی نیاز از دیگرانم
خداوند تنها منبع ثروت و رزق و سلامتی و خوشبختی و ارامش و موفقیته فقط کافیه به خدا ایمان داشته باشم
به اندازه ای که به خدا ایمان دارم برام کار انجام میده
خداوند بینهایت دست داره در جهان هر کسی کاری میکنه از جانب خداوند بوده حتی عشقی که در دل همسرم هست عشق خداوند به من عشقی که من به فرزندانم داره عشقی هست که خداوند در دل من گذاشته برای فرزندانم.
پولی که دارم پولهایی هست که خداوند به سمت من هدایت کرده
خداوند مثل خورشیدی هست که همیشه نور داره میده و به من بستگی داره که توی سایه باشم یا از این نور استفاده کنم
خدای من کمکم کن قدم در راه خودت با ایمان و توکل به خودت بردارم
در پناه خدای مهربان باشید
سلام به آسمان آبی و زیبا
اونجایی که نوشتید که
عشقی که همسرم به من میده، عشق و محبت خداوندم هستش که از طریق همسرم تجلی یافته
عشقی که من به فرزندانم میدم ، عشقی هستش از جانب پروردگارم، برای فرزندانم ، که از طریق من ، تجلی یافته،بسیار زیبا و تفکر بر انگیز بود برام
و تلنگری بود برام
یعنی من ، همسرم، فرزندانم ، همه ی همهی آدمای جهان، همه همه ی موجودات بی جان و جاندار همه دستان خداوندیم ، همگی وسیله و راه های روزی رساندن به همدیگریم
ما دستان خداوندیم روی زمین که را ه میرویم ، غذا میخوریم و میخوابیم و خداوند از طریق ما تجلی می یابه، ما تجلی حضور خداوند در روی زمینیم ما به میزانی که توحیدی عمل کنیم میتونیم بیشتر و بیشتر تجلی ثروت و قدرت و شوکت رب مون باشیم در روی زمین
خداوند، از طریق خودمون به خودمون و هم نوعامون و همه موجودات، روزی میده و یاری میرسونه و هدایتمون میکنه گاه با یک الهام درونی گاه با یک سخن از یک غریبه و گاه با لبخند یک کودک یا به هزاران روش و طریق که خودش بهتر از ما راهشو بلده این نیروی بسیار دانا
خداوند بینهایت راه و دست داره برای یاری رساندن ،برای نعمت دادن به بندگانش
باید باور کنیم با تمام وجودمون، با تک تک سلول های بدنمون، با دونه دونه گلبول های خونمون که فقط یک نیرو و قدرت در تمام جهان و کیهان وجود دارد و آن قدرت رب است کسی که خالق همه چیزه
از اول بوده و تا ابد هستش
و ما همگی دستان خداوندیم برای انجام فرمان های این حاکم عادل و بسیار دانا
اونجا که استاد گفتن دستو بهش نگاه نکن، به خدا نگاه کن، اون این دست آورده توی زندگیت. و بلده از بینهایت طریق بهت روزی بده ، دقیقا همینه
برای مردم به خاطر کمکشون تشکر کنیم و اعتبار اصلیشون توی دل خودمون بدیم به اصلش ، به تنها نیرو و قدرت جهان که سراسر خیر و خوبی و رحمت است برای تمام جهانیان
در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادت مند در دنیا و آخرت باشید دوست عزیز
به نام خالق اسمانهاو زمین
ایاک نعبد و ایاک نستعین
سلام خدمت استاد و اعضای سایت روز هفتاد از سفر
خدایا تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم مارا به بهترین مسیرها هدایت کن و هر لحظه پشتیبان ما باش.
تنها منبع رزق تنها منبع خوشبختی ارامش سعادت خداوند است ما باید فقط و فقط روی خدا حساب کنیم و از اویاری بخواهیم و خودمان را وابسته به هیچ کس و هیچ چیز غیر از خدا نکنیم و تنها خداست که برای مامیماند و همیشه همراه ماست بیاییم شرک های خفی را کنار بگذاریم و فقط به خدا ایمان داشته باشیم که سعادت دنیا و اخرت و هرچیزی که بخوایم را بهمون میده خدایا شکرت که اینقدر قدرتمندی و من میتونم از تو از چنین نیرویی درخواست کنم و تو هرچی که من بخواهم را به من میدهی و من را هدایت میکنی خدایا شکرت
بنام اون که همچین از اوست
دوشب پیش من از اینستاگرام گفتگو با دوستان رو دیدم و در انتها استاددر ادامه حرفهای امید بخش اون خانم گفتند که توحید عملی رو فایل های رایگان رو ببینید
و من شروع کردند دیدن و همینطور من جلسه ۲۷روانشناسی ثروت هستم
بعد از دیدن این جلسه حال من واقعا تغییر کرد اون چراغ در من روشن شد
وامروز قرار بود که من اجاره محل کارم رو تمدید کنم و صاحب ملک گفته بود ۱۵۰و۱۶ واصلا هم پایین نمیومد من قبل ازینکه برم پای قرارداد تو دلم همچین سپردم به خدا و گفتم خدایا خودت به قلب من آگاهی و وقتی رفتم خود صاحب ملک گفت ۶۰_۱۳ومن همون لحظه در قلبم از خدای خودم و در زبانم از دستان خدا تشکر کردم
خدایا شکرت
سلام نرگس عزیز
از خوندن کامنتت لذت بردم بخصوص اون تیکه پایانیت که نوشتی وقتی به خدا توکل کردم توی دلم تنها به خودش توکل کردم کارمو راه انداخت و من در وجودم از خداوند و در زبان از دستانش تشکر کردم واقعا عالی نوشتی
یادم بمونه کسی کاری برامون میکنه، خدمتی میکنه، خوبی میکنه بهمون، کمکم کرد، در درونم از خداوندم تشکر کنم و در زبان از اون دستش که خداوند از طریق اون دست بهم کمک کرده این بار
این یادم بمونه همیشه
سپاسگزارم از شما دوست عزیز
انشالله به هر آنچه در طلبش هستید بهشون برسید در زمان و مکان درستش
سلام خدمت استاد عزیزم، مریم جان و تمام دوستان هم فرکانسیم،عاشق همه ی تانم!❤
استاد ِ بسیار بسیار عزیزم ، از وقتی تصمیم گرفتم دوباره با فایل های را یگان تان شروع کنم و به آنها عمل کنم نتایج جدید و عالی وارد زندگیم شده است. از شما خییییلی خییییلی سپاس گزارم و هم چنان از خدای خوبم که قدرت ساختن زندگیم را در اختیارم قرار داد.
وقتی از پیامبر مان صحبت می شد که چقدر خوب وعالی زندگی کردند و اصحاب پیامبر به همین شکل، همیشه به خدا می گفتم خوش به حال دوستان و افرادی که در زمان پیامبر بودند چون همین که مسیر را اشتباه می رفتن پیامبر مان بود و ایشان را ره نمایی می کرد، منم خدایا از تو می خواهم که در زمانی که من در آن قرار دارم چنین هادی را سر راهم قرار دهی تا بوسیله رهنمایی های آن مسیر درست زندگی را بیابم، و چقدر عالی و چه شخص خالصی را خدا سر راهم قرار داد استاد جانم از خدا خیلی خیلی سپاس گزارم که شمارا به من هدیه داد.😘
من فایل های را که راجع به (ثروتمند ترین افراد هر کسب و کار چه کارهای را انجام می دهند ) گوش کشیدم و تمرینی که باید از دکان داران موفق که فروش بالاتری دارند انجام بدیم را انجام دادم استاد نمی دانید با این کار چقدر قدرت گرفتم و اعتماد به نفسم بالا رفته ، اولش که می خواستم این تمرین را انجام بدم و دکان دار پیش خانه مان که فروشش هم خیلی خوب است نسبت به دیگر دکان داران و اتفاقا از همسایه های قدیمی مادرم زمانیکه بچه بوده است، ذهنم می گفت نرو بدست این دکان دار از شناسایی قدیمی خانواده مادرت است چه می گن و باز از سوی او اصلا راز موفقیتش را به تونمیگه ، میگه اگر من براش بگم او هم میره به دکان های دیگر میگه و من فروش بالای خودرا از دست میدم ، اما من با وجود این نجواها رفتم جلو، استاد وقتی از او خواستم راز فروشات زیادش را به من بگه با چنان اشتیاقی حرف می زد که آخر سر هرچه از او تشکر کردم و می خواستم خدا حافظی کنم دلش نمی خواست گپش را قطع کنم و من به یک شکلی خودم را خلاص کردم 😉
خلاصه تا به حال من این تمرین را انجام میدم و روز به روز قوت بیشتری در خود احساس می کنم.
استاد من کارمند دولت بودم و به صفت معلم انجام وظیفه می کردم از موقعی که از دانشگاه فارغ التحصیل شدم. اما در مدت ۴ سال وظیفه ام همیشه خودرا در زنجیر احساس می کردم و نمی توانستم خود واقعیم باشم تا اینکه به تضاد بر خوردم و اون تضاد خواسته های مدیر مکتبم بود که همیشه به یک شکلی خواسته های خودش را سر مان مقَبُّولاند و اگر
خلاف میلش عمل می کردیم به یک شکلی به ما ضرر می رساند.
من خودم را به همین دلیل مدت شش ماه خدمتی به مکتبی دیگر تبدیل کردم بعد از گذشت پنج ما که هنوز مدت قانونیم تمام نشده بود از من خواست برگردم به مکتب، منم به رو درواسی گیر ماندم و درحالیکه اصلا نمی خواستم دوباره به مکتب قبلی خود برگردم خواستش را قبول کردم. اما خداوند از طریق پدرم من را آگاه کرد و پدرم گفت منیره تو که همیشه از عرفان و خدا شناسی صبحت می کنی ( چون من قبل آشنایی با شما تصوف مشرب و عرفانی مشرب بودم) به خصوص که از توحید می گی وقتش است که اول خودت عمل کنی تا این که به ما بگی. انگار با این گپ زنگی در گوشم به صدا در آمد و بیدار شدم منم گوشی را برداشتم و به مدیر زنگ زدم و گفتم تا مدت قانونیم تمام نشود به مکتب تان آمده نمی توانم و بعدش هم خدا حافظی کردم ، بعد تماس حس کردم تمام بار روی دوشم برداشته شده بود و خیلی آن شب سبکی در وجودم احساس می کردم.
یک شب بعد آن قضیه مدیر زنگ زد و گفت اگر به وظیفه ات بر نگردی منفک میشه منم گفتم من که نمیام چون مدت من تمام نشده. نه تنها که نتوانست مدیر منفکم کند حتی یک ماه دیگر هم توانستم در وظیفه ام بمانم، تا اینکه بعد اتمام مدت باید بر می گشتم به وظیفه قبلی خود منم که به هیچ وجه نمی خواستم به وظیفه که زندان بود برایم ادامه بدم ، روزی به پدرم این موضوع را مطرح کردم باز خدا از طریق پدرم گفت منیره وظیفه ات را رها کن خدا می خواهد به تو تجارت بده و این وظیفه فعلی تو جوچه ای بیش نیست. با گفتن این حرف پدرم خیلی خوشحال شدم و تصمیم گرفتم وظیفه ام را ترک کنم
سپس این موضوع را به دوستم مطرح کردم دوستم گفت مگر عقلت را از دست دادی به این افغانستان مردم تا پارتی نداشته باشن یا رشوت ندن وظیفه گیر شان نمی آید از سوی زمستان در پیش است و سه ماه تعطیلی معاش را میگری با این حال می خواهی وظیفه ات را ترک کنی ، من گفتم حسم به من همین را میگه و من این کار را انجام میدم. بعد تماس دوستم، کمی مضطرب شدم که نکنه من اشتباه می کنم با خود گفتم میرم نشانه امروزم را در سایت نگاه می کنم ببینم خدا چه میگه به من، استاد خودم وقتی نشانه ام را دیدم حیرت زده شدم که چقدر دقیق خدا با من صحبت میکنه و چه روشن، این نشانه قسمت ۴۰ سریال تمر کز بر نکات مثبت بود که خدا به من گفت : بسه دیگر صبح تا شب دویدن دنبال دو قران و دوهزار، هدف رسیدن به پول نیست، تو آمدی اینجا که لذت ببری تو آمدی ایننجا که خلق کنی ، تو آمدی اینجا که به کاری که علاقه داری وارد بشی از آن لذت ببری و جهان را گسترش بدی.
با این نشانه غرقحیرت شدم😭 و خیلی خوشحال شدم از اینکه خداوند این قدر با من واضح صحبت می کنه بلاخره وظیفه را ترک کردم. تا دو روز ذهنم می گفت تو اشتباه کردی نباید ترک وظیفه می کردی با کدام پول می خواهی به تجارت بپردازی تو که پولی نداری اما من می گفتم خدا قدم بعدی را به من نشان می دهد ، بعد دو روز خواهر همسایه مان که از مزار به دیدن خواهرش آمده بود به هرات، منم با خواهرام رفتیم دیدنش ، وقتی سر صحبت باز شد او گفت من سایت آن لاین دارم و از هند و چین و ترکیه برام مال میارن ، در همین اثنا خواهرم گفت منیره وظیفه اش را رها کرده صرف به خاطر اینکه به تجارت علاقه دارد. بعدش آن شخص گفت: اگر بخواهی می توانی با من در کار فروشات آن لاین کار کنی طوری که من از هر جای افغانستان که در فروشگاهت فرمایش داشتی اجناس را برایت می فرستم، از هر جنس من صد افغانی فایده ام را می گیرم بقیه هر چه فایده کردی مال خودت ، من با این گپ او یاد وسوسه های ذهنم افتادم که با دست خالی چه شکلی می خواهی کار مورد علاقه ات را که تجارت است انجام بدی ، نزدیک بود از خوشحالی فریاد بزنم که خدا چقدر قدم به قدم هدایتم می کند. آن طور که ذهنم برایم می گفت نیاز به سرمایه و پول در قدم اول برای راه اندازی کار ی که بهش علاقه دارم نبوده، حیران در کار خدا مانده بودم که چه قسم بدون پول و سرمایه پایه های کاری که به آن علاقه دارم را در زندگیم پی ریزی کرده است.
واقعا از خوشحالی در خود نمی گنجیدم و خدارا بابت این نعمت بزرگ خیلی سپاس گزاری کردم.
در حال حاضر با همین دوستم که برای تان گفتم شروع کردم به کار فروشات آن لاین اکنون به امید خدا در همین کار مشغول هستم.
راستی از نشانه امروز من بگم استاد ، هر روز یا روز در میان که نگاه می کنم واقعا همان چیزی را خدا به من میگه که لازمش دارم.
استاد من چون هنوز محصولی خرید نکردم تا در بخش خرید همان محصول دیدگاهم را بگذارم و در حال حاضر از فایل های رایگان استفاده می کنم به همین خاطر تجربیاتم را از عمل به فایل های رایگان در اینجا نوشتم.
شاد و سر بلند در پناه الله یکتا و مهربان باشید.
سلام به خواهر گلم ، منیره جان
بسیار خداوندم رو سپاسگزارم که هدایتم کرد به این نوشته ی بسیار زیبای شما
هزاران بار شکر که چنین دوستانی رو پیدا کردم توحیدی در در عمل
چقدر زیبا نوشتی تجربه اقدام توحیدیت رو
از اینکه با شجاعت زنگ زدیین به مدیر مدرسه و گفتین تا وقت قانونیم تموم نشه نمیام پیش شما
، از اینکه نموندین اون جایی که بهتون احساس خوبی نمیداد
از پدر بسیار فهمیده و عاقلتون که شما رو راهنمایی کردن که به سمت کاری که بهش علاقه دارین برین
واقعا تحسینتون کردم
چقدر هدایت خداوند دقیقه , وقتی تنها به خودش توکل کنی چه زیبا اجابت میکند، خواسته هایت را
بسیار بسیار لذت بردم از خوندن تجربتون و تحسینتون کردم از شجاعتتون توی عمل کردن به خواست قلبی تون
از لهجه خاص نگارشتون
از اینکه قضاوت مردم براتون هیچ مهم نبوده و در مورد اصلیت و کشورتون نوشتید برام واقعا تحسین برانگیزه این عزت نفس و اعتماد به خودتون
انشالله هر روز توی کار و زندگیتون موفق تر باشید و همیشه توحیدی تر از قبل ادامه بدین و نتایج عالیشو ببنید توی زندگیتون
با عشق و احترام برای شما دوست عزیز نوشتم
به نام فرمانروای جهانیان
باید با خودم تمرین کنم ، این که وقتی یک مشتری با من تماس میگیره یعنی خدا این کارو داره میکنه خداست که روزی من رو میرسونه ، وقتی که یک نفر به من کمکی میکنه این از طرف خداست اگر اون نباشه هزاران دست دیگه هست که خدا بهم کمک کنه ، وقتی کسب درآمدی میکنم خداست که به من داره پول میده ، وقتی وارد یک شغل عالی میشم خداست که داره هدایتم میکنه ، وقتی که بابت یک چیزی سوپرایز میشم خداست داره این کارو برام میکنه
خداست که به من قدرت میده چون تنها منبع قدرت عالم ربّ جهانیان هست ، خداست که به من زندگی بخشیده ، خداست که به من سلامتی داده ، خداست که به من آرامش داده ، خداست که به من شادی میبخشه ، خداست به من دانش میده ، این خدا هستش که هر لحظه مراقبم هست ، این خداست که حمایتم میکنه ، این خداست که راه نشونم میده ، خداست که به من میگه کدوم از فایل ها رو گوش بدم ، خداست به من امنیت بخشیده ، خداست که به من امید میده ، این خداست که هر لحظه با منه ، این خداست که به من موبایل داده ، این خداست که به من لباس داده ، این خداست که به من عشق میورزه ، خداست که به من خانواده داده ، این خداست که باعث میشه من روز به روز پیشرفت کنم ، این خداست به من عزت بخشیده ، این خداست اعتمادبنفسم داده ، این خداست که باعث ثروتمندی ام میشه ، این خدا هستش که تا ابد چه در این دنیا و چه در دنیای بعدی با من است
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
سلام آقای گرامی
بسیار زیبا و آرامش بخش نوشتید
همان خدایی که همه اون کارا رو برای شما کرده و برای همه ی مردم جهان هم میکنه و برای من هم همچنین ، همان خداست که منو هدایت کرد به کامنت زیبای شما
همان خدا بهم میگه بنویس برای این بنده ام تا دلش قرص بشه ، که من همیشه حواسم به تمام بنده هام هست علی الخصوص شما حسن جان
سپاسگزارم از خداوند و از شما دوست عزیز
خداوندمه که منو از طریق دستانش سورپرایز کرده
خداوندمه که منو سیر میکنه و گشنمه
خداوندمه که منو آب میده وقتی تشنمه
خداوندمه که بهم لباس میده
خداوندمه که حافظ و نگهبان کنه
خداوندم تمام این کار رو از بینهایت دستانش در روی زمین ، از طریق بنده هاش انجام میده ، من در درونم و با تمام وجودم از خداوندم و در زبان از دستانش تشکر میکنم
سلام ساراخانم نازنین
اولش متوجه نشدم که روی کدوم از کامنت های من ، پاسخ دادین
اما بعد که تاریخ کامنت خودم رو دیدم تازه متوجه شدم که من این کامنت رو یکسال و نیم پیش نوشته بودم
الان که وقتی داشتم بعد از این همه روزهایی که گذشت کامنت خودم رو داشتم میخوندم ، احساس کردم اون موقعی که داشتم این کامنت رو مینوشتم انگار من نبودم که داشتم مینوشتم ، مثل یک تشنه ای بودم که تازه به آب رسیده و هر چقدر از این بی نهایت خان نعمت و رحمت پروردگارم میخورم سیر نمیشم
سارا جان ازت ممنونم که به حرف قلب زیبایت گوش دادی و برام نوشتی تا برام یک یادآوری ای بشه که حواسم باشه که خدا ، این انرژی بی نهایت برای من همه چیز میشه
این از فضل پروردگار من است
گل هایی که به عنوان عکس پروفایل خودتون گذاشتین خیلی زیباست ولی مطمئنم چهره خودتون مثل همین گل ها خیلی زیباست بابت همین عکس زیبای خودتون رو بذارید خیلی خوب میشه
سپاسگزارم
🔸هفتادمین برگ از سفرنامه من
به نام پروردگار روزی رسانم؛
در یک برههای که هنوز از توحید و شرک نمیدونستم، فکر میکردم اگر من با فلان فرد کلاس داشته باشم میتونم پیشرفت کنم، اگر مشاورم فلان فرد باشه اوضاعم خیلی بهتر میشه، اگر فلان فرد برام توضیح بده تأثیر مطالبی که یاد میگیرم و میفهمم بیشتر میشه، اگر این آزمون ها رو بدم که دیگه تهشه، اگر اگر اگر… اما بزارید بگم، هیچکدوم اونطور که باید نبود! اصلا اونطور که فکر میکردم پیش نرفت! هیچکدوم از افرادی که فکر میکردم توانایی کمک کردن به بهترین شیوه رو دارند، نتونستند! نه اینکه کسی از بیرون مشکل داشته باشه، نه! بلکه همه چیز برمیگشت به درون، به من. به باورهای من و قدم هایی که قرار بود بردارم، به افکارم و به قدرتی که به راحتی به دیگران دادمش…
خداوند با این نشانه ها بهم فهموند که هیچکس، هیچ فرد و عامل بیرونیی ابدا نمیتونه کمک حال من و دلیل پیشرفتم باشه یا من رو موفق کنه! خداوند بهم نشون داد که هیچ کسی قدرت خوشبخت یا بدبخت کردن من رو نداره، بجز خودم! هیچ کسی نمیتونه باعث حرکت و قدم برداشتنم رو به جلو بشه، بجز خودم؛ هیچ کسی نمیتونه تأثیری در زندگی من داشته باشه، بجز خودم؛ هیچ کسی نمیتونه مدیریت کنه و برنامه ای بچینه برای زندگیم، بجز خودم و خدای خودم…
من همه اون اگر ها رو با حضور تمام اون انسان ها تجربه کردم اما، نتیجهای که در ذهن داشتم نشد! فهمیدم که نباید روی بقیه حساب باز کرد و به بقیه قدرت داد، بلکه باید خودم و ذهنم رو از بند آزاد و رها کنم. و حقیقت غیرقابل انکار این بود و هست که همه کسانی که من اونها رو بزرگ کرده بودم فقط دستانی از هزاران دست خداوند بودند که هرموقع میرفتند، خدای اونها خدای من میتونست دستان دیگرش رو در زندگی من بیاره. چون تنها خداست که قدرت مطلق این کیهان هست.
اون خداوند بود که زمانی که تنها بودم خیلی طبیعی و آسان و با لذت و عشق من رو به هرکجا که ازش درخواست میکردم هدایت میکرد تا تجربه داشتن بسیاری از چیزها رو داشته باشم، اون خداوند بود که قلب ها رو برای من نرم میکرد، اون خداوند بود که بارها جون من رو نجات داد و به من رحم کرد و ده ها مثال دیگه که فقط با حساب کردن روی خودم و خدای خودم، رقم زده شدند؛ با لذت بردن از حضور دیگران اما قدرت ندادن به اونها، رقم زده شدند؛ با قدرت دادن به خدای خودم و ایمان داشتن به او رقم زده شدند. که هروقت در هرکاری به خودش پناه بردم، فقط و فقط خودش بود که دستم رو گرفت و از بی نهایت طریق من رو به همه جا رسوند، به هرچیزی که درخواست کردم، به هرچیزی که احساس من رو خوب و دوباره به اصل خودم نزدیک میکرد. و هروقت که ترسیدم و بجای دیدن خداوند دستانش رو دیدم و شروع کردم به قدرت دادن به اونها، نه تنها احساس بدی پیدا میکردم بلکه خود خدا بهم نشون میداد که این راهش نیست و خیلی خوب پیغام هاش رو گرفتم!! بواسطه گرفته شدن همون چیزهایی که بهشون قدرت دادم.. و ممنونم ازش که با گرفتن اونها بهم درس داد، که توحیدی بودن چقدر بی منت و باشکوه تر از چیزی هست که من بخوام خودم رو کمتر از بقیه ببینم و بزرگ شون کنم درصورتی که هرکس خالق زندگی خودش هست و قدرت ساختن زندگی خودش رو همانطور که دوست داره، در وجودش قرار داده شده.
درک توحید خیلی به من کمک کرد که دیگه بقیه رو برای خودم بزرگ نکنم و قدرت رو به کسی ندم که هی با خودم بگم، اگر این آدم بهم کمک کنه من قطعا موفق میشم یا فقط این آدمه که میتونه باعث پیشرفت من بشه و… نههه! درک توحید به من یاد داد که همواره فقط یک نیرو، یک قدرت و یک فرمانروا وجود داره که درحال هدایت و حمایت از من، زندگیم، رویاها و خواسته هامه. درک توحید به من یاد داد که اون صدای زیبایی که به قلبم آرامش میده، خود خداست. اون کسی که بهش عشق میورزم و دوستش دارم، وجههای از تجلی خداست. اون چیزی که به هردلیلی من رو به احساس کمی بهتر میرسونه، دقیقا خود خداست. تمام نعمت هایی که از بینهایت طریق وارد زندگی من میشن، همه خداست که به اون اَشکال در میاد. درک توحید به من یاد داد، اون لبخندهای زیبای افراد غریبه، چشمان پرمحبت و آرامش دهنده افراد، احترام ها و… همه خداست… همه چیز خودشه. همه کس خودشه. همه جا خودشه.
سلام زینب عزیز
چه زیبا نوشتی از تجربه توحید در زندگیت
وقتی که به آدما تکیه کردم ،زمین خودم و وقتی به فقط خداوند، به تنها رب ، به تنها قدرت مطلق جهان توکل کردم از بینهایت دستانش منو یاری رسوند و به بهترین مسیرها هدایتم کرد
خداوند همه چیز میشود همه عکس را ، به شرط ایمان به غیب، به شرط پاکی روح و به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
به نام الله یکتا
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و همه اعضای این خانواده صمیمی
خدا رو سپاسگزارم بابت هفتادمین فایل روز شمار تحول زندگی مون که این قدر پر بود از ندای توحید و وحدانیت الله. و همچنین سپاسگزارم ازتون استاد عزیز که این قدر عالی مفهوم توحید و شرک رو تو این فایل توضیح دادید و با هر بار گوش دادن این فایل درک روشن تری از این موضوع پیدا میکنیم.
یکی از تکان دهنده ترین لحظات این فایل برای من اونجایی بود که استاد تفاوت بین الله و ربّ رو توضیح میدن. موضوعی که شاید واقعا هیچ کس قبل از استاد به این خوبی این موضوع رو باز نکرده بوده و توضیح نداده، یا حداقل اگر هم قبلا جایی توضیح داده شده، تأثیر گذاری چندانی نداشته. ما هممون قطعا قبلا بارها و بارها تو مدرسه و خانواده و اجتماع موضوع توحید و توکل به خداوند رو شنیدیم، ولی چرا هیچ تأثیری رومون نداشته؟ احتمالا چون کسی که اون حرف رو به ما زده خودش آدم توحیدی ای نبوده و فقط حرف میزده. ولی چرا کلامی که از استاد میشنویم این قدر رومون تأثیر گذاره؟ چون این آدم خودش داره به چیزی که میگه عمل میکنه و همون چیزی که میگه رو تو زندگیش اجرا میکنه.
فکر میکنم همه ما که تو این فضا هستیم اگه به گذشته مون نگاه کنیم، یه رگ و ریشه ای از بحث توحید رو احتمالا تو دوران کودکی یا نوجوانی مون پیدا میکنیم. و به خاطر همین به این سمت هدایت شدیم. مثل داستان هایی که استاد از نوجوانی شون تعریف کردن که هیچ وقت کسی نبوده که ازشون حمایت کنه و به خوبی روی خدا حساب کردن رو یاد گرفتن. منم وقتی به گذشتم فکر میکنم مثلا تو بحث اینکه ما خودمون مسئول زندگی خودمون هستیم، یادم میاد وقتی با خیلی از دوستان اون موقعم صحبت میکردم، حرفایی میزدن که پدر یا کلا خانوادشون رو عامل شرایط بدشون میدونستن، و اونا رو مقصر همه اتفاقات زندگی شون میدونستند و گاها با الفاظ بسیار بد در مورد خانوادشون صحبت میکردن که چرا اونا رو به دنیا آوردن. در حالی که من هر وقت باهاشون صحبت میکردم، بهشون میگفتم که ربطی به پدر و مادرت نداره، و ما خودمون باید زندگی خودمون رو بسازیم. انگار از همون بچگی یه چیزی تو وجودم اون نگاه توحیدی رو داشته بیدار میکرده و کم کم هدایت شدم به سمت این سایت و این مسیر زیبا و شگفت انگیز.
خدا رو شکر که تو این مسیر زیبا هستیم.
در پناه الله شاد و سلامت و ثروتمند باشید.
خدا رو شکر که برگی دیگه از سفرنامم رو نوشتم.
سلام آقای صادقی
کاملا با حرف شما موافقم که هر کس الان اینجا هستش، این فایلها رو میشنوه و به این آگاهی ها دسترسی داره، قطعا یه جایی از ته دلش از خداوند خواسته که خوش هدایتش کنه به مسیر مستقیم ، که الان اینجاست و بارها و بارها استاد خودشونو این موضوع رو عنوان کردن
به قول معروف گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
برای آرزو سلامتی، ثروت و سعادتمند ی در دنیا و آخرت رو دارم
سلام براستاد عزیز و مهربان و یکتاپرستم. استاد عزیزمن حدودا یک ماهی میشه عضو سایتتون شدم و دارم ازفایل های رایگانتون استفاده میکنم. اول از همه از خدای مهربانم بی نهایت سپاسگزارم که شمارو سرراه من قرار داد تا با اگاهی بیشتر به من ارامش و خوشبختی بی نهایت هدیه بده و بعدم ازشما واقعا ممنونم که اینهمه فایل رایگان برا کسایی که توانایی خرید دوره ها رو ندارن گذاشتید . شمابااینکارتون واقعا رسالتتون رو کامل به انجام رسوندید . استاد عزیزم گفتم تمام این یکماه دارم فایل هاتون رو نگاه میکنم دو روز پیش حالم گرفته بود و مشکلی که خیلی وقته دارم و نمیدونستم که واقعا چطوری حل میشه بازم حالمو خراب کرده بود و میگفتم چرا بااینهمه تمرینات و کارکردن روی خودم این مشکل حل نمیشه خدایا گره کار من کجاست کجا دارم اشتباه میکنم که حل نمیشه وبا تمام وجود ازش هدایت خواستم که نشونم بده اشتباهمو. باورتون نمیشه استاد با دیدن فایل پنجم توحید عملی خدا نشونم داد گره کارم چیه . گره تمام زندگیم شرک مخفیم بود که اصلا بهش توجه نکرده بودم باشنیدن حرفاتون تو این فایل خیلی گریه کردم و از یگانه پادشاه زمین و اسمون ازته دل طلب بخشش کردم برا تمام این سالها که ناآگاهانه شرک ورزیدم و از غیر خودش خواستم . الان باتمام وجود درک میکنم که توحید و یکتاپرستی ینی چی. من بدون اینکه بفهمم همیشه برااین مسئله ی زندگیم روی غیرخدا حساب کردم و از بنده هاش خواستمو میخواستم براهمین همیشه با صورت میخوردم زمین و داغون میشدم. اما خدا رو هزاران مرتبه شکر میکنم که باشنیدن این فایل هدایتم کردو نشونم داد که چیکارکنم . خداجونم همینجا که هدایتم کردی و راهو نشونم دادی باتمام وجود ازت میخوام که هرلحظه بیشتر و بیشتر هدایتم کنی اگاهترم کنی و کمکم کنی تا ایمان و توکل و توحیدم به وجودت به حضورت به مهربانی و بخشندگیت در زندگیم هزاران هزار برابر بشه. استاد عزیزم از شماهم بخاطر تمام حرفای پرازاگاهیتون پراز عشق و توحیدتون بی نهایت سپاسگزارم . انشالله منم به این درجه از باور و ایمان و توکل شما به رب میرسم و بتونم دنیا رو جای بهتری برای زندگی کنم 😍😍😍