توحید عملی | قسمت 5 - صفحه 51
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-61.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-12 09:31:382024-07-17 13:07:07توحید عملی | قسمت 5شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
«أشهد أن لا إله إلا الله»
گواهی میدهم که هیچ ذاتی در عالم امکان به غیر از خدای سبحان نیست
چقد سخته برام نوشتن ولی باید بنویسم ، خدایا کمکم کن تا بتوانم بازگو کنم ، از روزهایی که در ظاهر میگفتم توکل بخدا ولی در دل و ذهنم امیدم به فرد دیگری بود ورد زبانم توکل بخدا بود ولی درکی از واقعیت آن نداشتم
قلبم درد میگیره وقتی یاد روزهایی می افتم که التماس دیگران را میکردم تا برایم کاری انجام دهند ، چقدر چشمم به این و آن بود و چقدر برای رضایت آنها تلاش میکردم از وقت و زندگی خودم میگذشتم تا آنها مرا ببینند و کاری برایم انجام دهند چقدر برای دریافت روزی چشمم به لطف دیگران بود ،
خدایا مرا بیامرز و با من مهربانی کن که تو بهترین مهربانانی “سوره مومنون آیه 118″
روزهایی که برای خرید اجناس انبارم التماس میکردم ، برای فروش آنها و جذب مشتری هرکاری میکردم بر زبانم توکل بخدا بود و در دل شرک ، فقط کلام بود
مثل آب روانی که سنگها را صیقل میدهد و از لابلای صخره ها راه باز میکند کلام شما جاری شد با تفسیر جمله (دوره 12 قدم):
«ایّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعین»
تنها ترا میپرستم و تنها از تو کمک میخواهم
مرا صیقل داد تازه معنی این جمله را درک کردم و با گوش کردن به فایلها و پیمودن سیر تکامل ، توحید رو درک کردم ، شرک رو درک کردم ، کلام شما در من جاری شد رسوخ کرد در جانم ، خدای من خدای من ، من کجا هستم من چه میکنم ، دادن قدرت به افرادیکه که هیچ قدرتی ندارند ، درخواست از کسانیکه که خود نیازمند هستند وای چه روزهایی بود چه روزهایی ، و چقدر ذات الهی خودم را به سخره گرفتم
قدم به قدم شروع کردم به تغییر ، به محض بیداری میگفتم «ایّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعین» بعد چشمانم را باز میکردم و کلام هر روز من است بعد از بیداری ، شروع به تغییر رویه کردم خیلی سخت بود خیلی ولی شیرین
قدم بعدی : برای خرید اجناسم دیگه التماس نمیکردم فقط یک بار درخواستم را اعلام میکردم آنهم بسیار سفت ومحکم در صورت شنیدن جواب منفی اصلا ناراحت نمیشدم و نبودن اون کالا در بین اجناسم مهم نبود حتی اگه جزء ضروریات بود ، تصمیمم را گرفته بودم فقط نیازمند خدا هستم و بس و در مواردی که به توافق میرسیدیم من شرایط را اعلام میکردم و در کمال ناباوری من ، آنها میپذیرفتند ( در ابتدا برایم گیج کننده بود ولی عادی شد چون فهمیدم این قانون جهانه و به باور من جواب میده )
قدم بعدی : برای فروش اجناسم به مشتری آوانس اضافه از جمله تخفیف خارج از عرف یا زمان اضافه ندادم ، التماس مشتری نکردم تورو خدا بیا از من بخر و حتی روزهایی هست که شاید فروشی نداشته باشم و تلفنم حتی زنگ نخوره اما خوشحالم خوشحالم که حالم بد نمیشه ، نگران نمیشم چون بخدا ایمان دارم به رزاق بودنش ایمان دارم به یگانگی اون ایمام دارم
قدم بعدی : حذف تبلیغات مثل استاد و ایمان به هدایت خدا که بهترین مشتریان رو برام میفرسته
کم کم توحید تو همه ابعاد زندگی من وارد شد چه کار ، چه روابط شخصی چه اجتماعی و تمام جنبه ها را تحت تاثیر قرار داد
استاد عزیز من با تو توحید رو یاد گرفتم ، من با تو معنی توکل بخدا رو فهمیدم اونم ذره ذره ، در هر کار و تصمیمی کمی فکر میکنم ومیگم مریم این تصمیم تو حساب کردن روی خداست یا خلق خدا و در مواقع سخت از خدا میخوام از من در برابر وسوسه های شیطان محافظت کنه و منو یاری کنه
با درک توحید آزاد و رها شدم سبکبال شدم ، در ارتباطاتم ترسی از شنیدن نه ندارم ، از خرابی و کسادی بازار نگران نیستم ، از داشتن بدهی (باقی مانده از تصمیمات اشتباه قبل) نگران نیستم و دست به کارهای احمقانه مثل وام ، نزول یا قرض نمیزنم و میدونم بدهی برخلاف قانون خداست و فراوانی بر جهان حکمفرماست پس لاجرم جهان در پرداخت آنها بمن کمک میکند
از زمانیکه به درک توحید رسیدم آرامشم بیشتر شده، عزت نفسم بالاتر رفته ، افراد در نظرم بسیار محترم هستند ولی غول نیستند ، در قبال کمک دیگران خودم را مدیون آنها نمیدانم بلکه مهربانی خدا را میبینم و حمایتش را و با لبخند و خاضعانه از آنها تشکر میکنم و به آنها میگویم در پناه الله باشید
چقدر حالم خوب شده ، دیگه شرمنده کسی نیستم ، دیگه التماس کسی رو نمیکنم و بقول حضرت موسی :
” پروردگارا من به هر خیری که به سویم بفرستی سخت نیازمندم.” (سوره قصص-آیه 24)
خداوندا مرا هدایت کن به درک بیشتر و واضح تری از قوانین حاکم بر جهان هستی
سلام و درود و سپاس فراوان برای این فایل بینظیر که نه تنها شما حالتون خوب میشه که ما هم دگرگون میشیم….
یکبار دیگه برای تک به تک تضادهای زندگیم از خداوند ممنونم که از بی پولی به دارایی از بی عشقی به عاشقی از مریضی به سلامتی از آشوب به آرامش و مهمتر از همه از تنهایی به خدا رسیدم…
وقتی 2 سالم بود یه خانمی منو دزدید چند ساعتی منو برد خونش بنده خدا بچه دار نمیشد بچه تنها میدید میدزدید خیلی زود پدرم پیدام کرد، 6 سالم بود پدر و مادرم و برادرام و پدر بزرگ مادربزرگم رفتن مشهد و به خاطر اینکه عمه خانم که سه سال از من بزرگترِ ناراحت نشه نمیتونه بره منو هم نبردن و بعد از رفتنشون من مریض شدم حالا که خودم بچه دارم متوجه میشم اون دوری از پدر مادرم چطور اذیتم کرد که بدنم با مریضی واکنش نشون داد و همینطور در مواقع زیادی این تنهایی ها رو تجربه میکردم زمانی که جواب کنکور میخواست بیاد با اینکه با فشارهای زیاد اطرافیان به اینجا رسیده بودم ولی اون زمانِ جواب هیچ کس کنارم نبود بعد از ازدواج بیشترین دخالت رو داشتن بیشترین نظرات رو تحمیل میکردن ولی زمانهای سخت تنها بودم خلاصه خیلی وقتها متوجه میشدم که چقدر تنهام من برای رضایت دیگران از خواسته خودم میگذرم ولی اون زمان که لازمشون دارم یکی دیگه کنارمِ یکی دیگه همدمِ تنهاییمِ همون زمان خدا رو از تهِ قلبم صدا کردم نصفه شب بود از خواب بیدار شدم همسرم شبکار بود و من باردار نمیدونم چرا دلم برای خدا تنگ شده بود چند دقه فقط اشک میریختم و صدا میکردم خدا و بعد از اون انگار به خودم اومدم کم کم با اطرافیان فاصله دار شدم و بعد با این آگاهیها آشنا شدم یه مشرک به تمام معنا بودم خداوند هیچ جای اون زندگی پیدا نبود همه مهم بودن جز خودم و خدا، و کم کم عین نوزادی که تازه به دنیا میاد و داره با دنیا آشنا میشه من با خودم و خدا آشنا شدم خیلی تلاش میکنم که توحیدی باشم هر لحظه هشیار باشم به کسی جز خدا دیگه قدرت ندم و اطرافیان رو دستانی از خدا بدونم نه اینکه خود اونا رو خدا کنم یه غلام حلقه به گوش واسشون باشم تازه تونستم حس لیاقت رو کمی درک کنم تازه تونستم کمی خودمو لایقتر بدونم
دستشو بهش نگاه نکن خودِ خدا رو نگاه کن ای جملتون نمیدونید چه غوغایی در زندگی من به پا کرد من از کجا بگم آخه استاد….
همیشه صبحها به دنیا سلام میگم و میگم سلام وفادار دنیا که تو چقدر راحت بر وفق مرادم میچرخی انگار تمام دنیا دست شده واسه من که به خواسته هام برسم همسرم پدرم مادرم پدر همسرم مادرشون و حتی فرزندانم همه دست شدن واسه من
من قبلا از خیلیا بیزار بودم اما الان نمیدونم چطوری اینا دارن در جهت خواسته های من قدم برمیدارن اصلا خودشونم متوجه نیستن و من از قدرت خدا در حیرتم واینبار تضاد باعث شد از شرک به توحید برسم به نظرم سرنخ اصلی تمام ناکامیهام به شرک میرسه قدرت همه بودن جز خدا ای وای بر من که چه مشرک بودم
امیدوارم که با هدایت الله دوباره خودمو باورمو الهی بسازم
«من نه آنم که ز جورِ تو بِنالم، حاشا ؛ بندهٔ معتقد و چاکرِ دولتخواهم» «بستهام در خَمِ گیسویِ تو امّیدِ دراز ؛ آن مبادا که کُنَد دستِ طلب کوتاهم» «ذَرِّهٔ خاکم و در کویِ توام جای خوش است ؛ ترسم ای دوست که بادی بِبَرَد ناگاهم» «پیرِ میخانه سَحَر جامِ جهان بینم داد ؛ و اندر آن آینه از حُسنِ تو کرد آگاهم» «صوفیِ صومعهٔ عالَمِ قُدسَم لیکن ؛ حالیا دیرِ مُغان است حوالتگاهم» «با منِ راه نشین خیز و سوی میکده آی ؛ تا در آن حلقه ببینی که چه صاحب جاهم»
سلام و درود استاد. نکات کلیدی خوبی توی این فایل بود. واقعاً این موضوع توحید و شرک به یک دغدغه توی ذهنم تبدیل شده و نمیدونم چطوری ایمان و اطمینان قلبی حاصل کنم که در مسیر توحید هستم و از شرک به دورم.
حرکت مورچه سیاه روی سنگ سیاه توی دل تاریکی شب رو میشه با دوربین دید در شب و اسکن حرکتی پیدا کرد، شرک رو نه با دوربین حرارتی میشه دید، نه با اسکن حرکتی.
فقط و فقط میتونم بگم پناه میبرم به خدا که خودش منو از شرک حفظ کنه و چنان آگاهی و ایمان هدایت توحیدی بهم بده تا بتونم توحیدی باشم و مشرک نباشم ، همانگونه که ابراهیم نبی بود. در پناه رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت باشید استاد.
خدایا شکرت
نشانه امروز من چه زیباااا چه به جا
.
درود بر عزیزان دلم
خانواده دوست داشتنیم
استاد عزیزم
بانو شایسته نازنین
.
قبل از اینکه برروی نشانه ام بزنم
هدایت شدم به فایل اصول اساسی خلق رویاها قسمت دوم
.
اونجا کامنت کردم که هرچه میکشیم و خودم کشیدم از نرسیدن به خواسته هام
از عدم باور توحیدیمون هست
اینکه قدرت رو به همه چی میدیم الا اونیکه قدرتمندترینه
.
و الله اکبر که با زدن برروی نشانه امروز من
چنین فایل ارزشمندی برام باز شد.
خدایا شکرت
که هر لحظه من رو به بهترین ها هدایت میکنی
خدایا شکرت که امروز مرا در مدار مناسبی از اگاهی قرار دادی
خوشحالم که هرروز از طریق دستان الهی ات، از طریق استاد اگاهی بخش، اگاهی مرا زیاد میکنی
و مرا به عمل به اموزه ها هدایت میکنی
.
تو تنها قدرت زندگی منی
تو تنها نیروی زندگی منی
.
بجای انرژیمون رو بزاریم روی پیداکردن مشتری، بگذاریم روی پذیرفتن قدرت رب
بجای انرژیمون رو بزاریم رو وضعیت جامعه، بزاریم روی قدرت رب و دستان الهی اش
بجای انرژیمون رو بزاریم روی انچه نداریم و غصه خوردن، بزاریم روی قدرت رب و انچه به ماداده و لذت بردن
بجای انرژیمون رو بزاریم روی جلب توجه دیگران، بزاریم روی جلب توجه رب و همراهیبا او
به جای انرژیمون رو بزاریم روی مسیرهای مهاجرت بزاریم روی قدرت رب و راههای بی نظیرش
.
الهی شکرت
خوشحالم که باتو همراه هستم
با نورالهی ات هرروز هدایتم میکنی
و امروز در چهاردهمین روز، روز شمار تحول زندگیم خیر و برکات الهی فراوانی برایم از زمین و اسمانت جاری میسازی
به نام خدای مهربان
عرض سلام و درود بر همه دوستان ناب و استاد عزیز
دوستان بنده هنوز یک ماه هم نشده که عضو سایت شدم و اولین کامنت خودم رو دارم مینویسم
من امروز صبح داشتم پیرامون قدرت خدا و اینکه خدا منبع همه خوبی هاست فکر میکردم که ناخودآگاه یه درخت اومد تو ذهنم و هی این موضوع منبع با درخت مخلوط میشد تو ذهنم تا اینکه به این نتیجه رسیدم که اگر ما منبع خوبی های خداوند رو به ریشه درخت تشبیه کنیم و ریشه ای که قدرت و ثروت و سلامتی و شادی و عشق و محبت و رزق و مهربانی و آرامش و بی نهایت خوبی باشد و شاخه های آن درخت که بینهایت شاخه هست و طبیعتا آن شاخه ها پر از میوه هستن ما میتونیم به این نتیجه برسیم که اگر در هر لحظه شادی یا مهربانی یا ثروت یا سلامتی یا آرامش و… به ما میرسد از طرق مختلف . باید بفهمیم که این از میوه های آن درخت است و ما در هر لحظه باید سپاس گزار آن ریشه یا منبع باشیم که این میوه ها رو به ما داده نه اون شاخه . به نظرم با این دیدگاه ما دیگر دچار شرک و وابستگی نمیشیم. خوب با این تفسیر ما دیگران رو بت نمیکنیم که مثلا فلانی این کار رو برا ما انجام داده. چون ما میدونیم که ما یه میوه از اون درخت رو چیدیم که ریشه اش به منبع خوبی ها یعنی خدا وصله. از طرفی وابسته نمیشیم به آدم ها چون اگر ما بچسبیم به اون شاخه و فکر کنیم اون شاخه به ما میوه میده خوب معلومه که هیچی نمیاد تو دست ما و ما عملا دست خالی برمیگردیم چون اون شاخه به یه ریشه وصله و تا ریشه نخواهد اون شاخه هیچ کاری برا تو نمیتونه بکنه.
به نظر خودم واقعا دیدگاه قشنگیه که مثل درخت و اون ریشه و میوه بیاد تو ذهنمون که اولا در هر موضوعی خدا رو منبع خیر ببینیم و دوم اینکه وابسته به آدم ها نشیم و مدام سپاس خدا رو به جا بیاوریم برای اون میوه های خوشمزه اش .
امیدوارم خوب دیدگاهی باشه. بازم تکرار میکنم این اولین کامنت من در سایت استاد عباسمنش هست و انشالا که برای اولین خوب بوده باشه و میدونم که این اول راهه.
از همه شما خوبان بی نهایت سپاس گزارم .
هر جا هستید در پناه حق.
سلام دوست عزیز
خوشحالم که اولین کامنت شما رو خواندم و لذت بردم از مثال جالبتون از تشبیه درخت و ربط دادنش به مفهوم توحیدی
بله واقعا جالبه وقتی ما میوه ها رو میچینیم یعنی وقتی کسی خدمتی به ما میکنه هدیه ای به ما میده، کار ما رو راه میندازه، ما نباید نگاه به دست اون آدم کنیم ،از اون آدم که برامون کار انجام داده تشکر کنیم ولی تشکر اصلی و اعتبار این کمک و یاری رو بدیم به ریشه های اون درخت که خداونده، که قدرت تنها دست اونه ، حاکم و فرمانروایی که دیده نمیشه ولی همیشه و همهجا هست و بوده و خواهد بود تا ابد
واقعا مثال جالب و بجایی بود
در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادت مند در دنیا و آخرت باشید دوست عزیز
درود خدا
سلام دوست همفرکانسی عزیز خانوم شکری
خوشحالم و خرسند که دیدگاه من که اعتبارش از خداست مورد توجه شما قرار گرفته و خوشتون اومده
خیلی خوشحالم که به این خانواده توحیدی پیوستی ورودتان مبارک.
دوست عزیز به نظر من اگه هممون فقط نگاه توحیدی رو درست کنیم و توحید رو بچسبیم بقیه مسائل در سایه توحید خود به خود حل میشه . به قول استاد توحید همه چیزه .
سپاسگزارم از پاسخ نابتون و از خدا میخواهم که زندگیتون توحیدی
بازم میگم که خیلی خوشحال شدم از کامنتت و حال دلم شاد شده و لذت بردم .
دوست من در پناه خدا شاد باشید
سپاسگزار خداوندی ام که همیشه دستم را در اشتباه و در هر کجا و هر مسیری گرفت
استاد عزیزم سلام و درود
این فایل دقیقا برای من بود و امروز هدایت شدم به این فایل
مدتی هست که هی یک پیامی که من فکر میکنم شهود رو دریافت میکنم که همش به من میگفت و میگه که سریع رزومه درست کن و بفرست به شرکتا… من هم مدتی که بخاطرش میخوام رزومه درست کنم البته این رو هم بگم که من تا حالا رزومه خاصی درست نکرده بودم و تازه به دنبال کار هستم، از یکی از دوستانم خواستم که به من در درست کردن رزومه کمک کنه.. فکر کنم بیشتر از 3 هفته پیش با هم قرار گذاشتیم که جایی همدیگرو ببینیم که خدا میدونه 2 یا 3 روز قبل اومدن درگیر مکان ملاقات بودم بعد که رسید روز قبل ملاقات دوستم به من پیام داد که شلوغی ها و تظاهرات است و خطرناکه که بیرون باشیم با کلی عذرخواهی به من گفت بیا تصویری با هم درستش میکنیم و اصلا نگران نباشم… خلاصه دقیقا 3 هفته خورده ای که من دارم پیام میدم که چیکار کنم و اون یه پیامایی میده که غصه نخورم و ازش بپرسم و همه چی درست میشه،، این رو هم بگم دوست خوبی و حتما درگیر مسائل خودشه… و چقدر شرک میتونه مخفی باشه.. من بهش گفتم که در یک رزومه ساز دارم رزومم رو مینویسم و اون به من گفت برو در فلان رزومه ساز معروف رزومه درست کن و هر کسی در آنجا رزومه ساخت حتما نتیجه گرفته..خلاصه اینکه صبح امروز به من گفت که فلان نرم افزار رو بلدی؟؟اگه بلد نیستی بگو هستم و این یکی از راههای تعهد که بری و یادش بگیری. من پیش خودم گفتم که من به اصل صداقت متعهد نباشم میخوام در یادگیری متعهد باشم؟؟ مگر من بی عزت نفسم که دروغ بگویم در رزومه ام؟؟ خلاصه با کلی سوال که کجا چی بنویسم تنها موندم… و جواب اس ام اسم رو نداد….
تا اینکه فایل شما رو گوش کردم و به خودم گفتم بندهی خدا مگه رزومه تو رو میخواد سر کار ببره؟؟
تو هر رزومه ساز درست کن و بفرست،،، حتما کسایی هستن که تو رو با این مهارتها بخوان، چون جهان، جهات فرصت هاست،، استاد الان یک رزومه عالی نوشتم و درس خوبی گرفتم از این 3 هفته ای که تو در و دیوار بودم که دیگران یکاری برای من انجام بدن… واقعا چقدر توحیدی بودن مهم و مهمترین اصل در زندگی. از خدا میخوام که بنده موحدی باشم.
سلام عادله جان
امیدوارم تا الان به شغل دلخواهت رسیده باشه
واقعا مثال جالب و بجایی نوشتی
سپاسگزارم از شما که تجربیاتتون رو با ما به اشتراک میگذارید
از تجربیات شما استفاده کردم و یادم افتاد منم اینجور موقعیت ها رو قبلا تجربه کردم و احساس سردرگمی و اینکه کاری از دست خودت بر نمیاد و باید از اینو اون کمک بخوابی و دست نیاز ببری جلوی خلق واقعا احساس خفت و خاری به آدم میده
قسمتی از این شهر زیبای پروین اعتصامی تقدیم به شما
زان به درها بردی این درویش را
تا که بشناسد خدای خویش را
اندرین پستی، قضایم زان فکند
تا تو را جویم، تو را خوانم بلند
من به مردم داشتم روی نیاز
گرچه روز و شب در حق بود باز
من بسی دیدم خداوندان مال
تو کریمی، ای خدای ذوالجلال
بر در دونان، چو افتادم ز پای
هم تو دستم را گرفتی، ای خدای
گندمم را ریختی، تا زر دهی
رشتهام بردی، که تا گوهر دهی
در تو، پروین، نیست فکر و عقل و هوش
ورنه دیگ حق نمیافتد ز جوش
فتبارک الله احسن الخالقین
تعهد روز هفتادم
سلام به استاد عزیز خانم شایسته گرامی و تمامی اعضای خانواده گرامی
خیلی حالم دگرگ ن و خوب شو مشعوف شدم ازین آگاهی های ناب خدایا شکرت خیلی خوشحالم تنها و تنها طرفم فقط خودتی و لاغیر
فقط خداوند میدونید به ظاهر آسونه اعتماد و توکل به خداوند ولی در عمل خیلی سخته برای ماهایی که یک عمر برعکس عمل کردیم و دارم در شرک بودیم پس فک نکنید آسونه و تنها راهش اینه که مداومت داشته باشیم به اینکه فرمانروا و تنها قدرت مطلق زندگیمون خداوند یکتا ست
من خیلی ضربه خوردم خیلی خیلی خیلی زیاد اونم از همین اطرافیان دیگه بقیه بماند
یکی از دوستان خیلی قشنگ گفتند که در مقیاس و اسکیل خیلی خیلی کوچیکتر شما در نظر بگیرید ی خانمی از همه جوره کم کاری و توهین و خطای همسرش میگذره و کوتاه میاد میبخشه ولی وقتی میفهمه همسرش بهش خیانت کرده یعنی
شریک براش قاعل شده
کامل برمیگرده دیگه همسرش رو قبول نداره و میگذره ازش
حالا فک کنید وقتی ما به خالقمون تنها فرمانروامون که خودش میگه تنها منو بپرستید و تنها از من یاری بگیرید و از هرچی میگذره الا
شرک
وقتی شریک قاعل شدیم چه ظلم بزرگی رو در حق خودمون انجام دادیم چه بی یاور شدیم و چه بلاها و چک و لگد ها که نخوردیم که البته حقمون بوده
خیلی میترسم ازینکه خفی و ناپیدا شرک بورزم واقعا باید تنها از خداوند ترسید دارم با تمام وجودم حسش میکنم بد ضربه میخوریم از همین الان استرس منو گرفت و از طرفی امیدم به رافت و هدایت خداوندم هست که وقتی خودمو میسپارم بهش و چون از نا آگاهیم آگاه هست و دوس دا من هست خوشحال اینم که مراقبه من هست و امیدم بیشتر میشه به استوار و ابراهیمی شدنم در آین مسیر
دوستان من در حالت عادی از یکسری کارها بیزارم ولی وقتی میبینم من برای خدا انجام میدم همون کارهارو و خودش بهم اعتبار و امتیاز میده بهتر کنار میام بهتر انجام میدم همون کارهارو ک قبلا برام بدم میومد
ایمان به خداوند باخودش مهربانی آرامش خوش اخلاقی همه صفات نیکو رو میاره
اصلا این یه سنگ ترازو یه ابزار محک بشه که وقتی داریم کاری انجام میدیم که حالمون خوبه و در کنارش میدونیم صفت پسندیده ای هست و مهمتر از همه زیر مجموعه صفات خداونده البته منظورم صفات قهر و عذاب نیست
پس بدانید در مسیر درست هستیم و در راه خداوندم
منظور از صفت قهر عذاب یعنی کاری کنیم که دیگران اذیت بشن چون قطعا کار درستی نیست و خداوند تنها مالک روز جداست و صاحب همه
ولی بازم از خدا یاری و همراهی میخوام چون نمیخوام کم بیارم و شرک بورزم
یه وقتایی از همسرم حساب میبرم یا میترسم یا امیدوار میشم به شخص خودش
این همون شرک هست خدایا ببخش منو
ی وقتایی امیدم به خونواده برای حل مشکلاتم ی وقتایی امیدم ب داشتن بچه مه برای ادامه زندگیم و میگم دلخوشیم هست پس اینها همش شرک هست چون
خدا با آنی همه رو ازم میتونه بگیره و دیگه هیچی
پس شرک خیلی مخفی و مرموز هست
تنها و تنها راهش پناه بردن به خود قدرت مطلق خداوند هست ولاغیر
خدایا شکرت و سپاسگزارم برای آن هدایت و آگاهی به موقع
استاد عزیز و خانم شایسته و تمامی دوستان عزیزم در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
واقعا دست مریزاد استاد عباسمنش همه فایلها عالیست .بویژه فایلهای توحیدی حقیقتا عنیق ،زیبا وسعادتبخش هستش وانگیزه بخش وقدرتبخش هستند.(مسیر موفقیت، توکل به تنها فرمانروای کاینات وجهان هستی هستش)این جملتون استاد عاشقانه وعارفانه بود و واقعا کوه استرس ونگرانی را ازمن دور میکنه.خدایا کمک کن که فقط تورا ببینیم .
با خدا هرغیرممکنی ممکنه.
بسم الله الرحمن الرحیم
سالها پیش این داستان را از زبان شخصی شنیدم که الان که فکر میکنم به آن داستان خیلی زیبا مفهوم شرک را بهتر میفهمم…
اما داستان این است که شخصی خاطره ای تعریف کرد که اینگونه بود
آن شخص میگفت در یک شب در خانه ام نشسته بودم که ناگهان صدای دعوای زن و شوهری توجهم را به خود جلب کرد
در لابلای دعوای آن زن و شوهر ؛ زن به شوهر خود میگفت:
ببین تو به من دروغ گفتی که این و آن را برایت میخرم اما تو را بخشیدم
ببین تو به پدر و مادرم بی احترامی کردی اما از تو گذشتم
ببین تو سراغ مواد مخدر رفتی و معتاد شدی اما با تو ساختم و از تو گذشتم
ببین تو به سمت دزدی رفتی و مال حرام به خانه آوردی ؛ اما از این خطایت هم گذشتم و تو را بخشیدم
و همینجور داشت میگفت و میگفت تا کار به جایی رسید که بغض در گلویش ترکید و با گریه گفت:
ببین تو رفتی به غیر از من همسری دیگر را به عنوان همسر دومت برگزیدی ، بخدا دیگر نمیتوانم از این بگذرم
در همین حین آن شخصی که داستان را برایم تعریف کرد گفت:
وقتی چنین حرفی را زد سریع به خود آمدم و سریع یاد این آیه قرآن افتادم که خدا میگه:
(إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَغۡفِرُ أَن یُشۡرَکَ بِهِۦ وَیَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَ ٰلِکَ لِمَن یَشَاۤءُۚ وَمَن یُشۡرِکۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَـٰلَۢا بَعِیدًا)
[سوره النساء ١١۶]
بی گمان خدا این گناه را که به او شرک ورزیده شود نمی بخشد و اما کوچکتر از آن را برای هر کس که در مشیتش باشد میبخشد ، و هر کس که برای خدا شریکی قائل شود در گمراهی بسی دور افتاده است.
این داستان خیلی برای من مفهوم شرک را باز کرد…
دریک کلام
خدا قدرت و ثروت مطلق است و خوش ندارد که مخلوقاتش به غیر خودش دل ببندند ؛ دقیقا مثل یک پدر پولداری که خوش ندارد که بچه اش برای گرفتن یک شکلات به در خانه همسایه برود…
خدا میداند که درون ما چه گوهری است و بهای آن فقط خود خداست و برای همین اجازه نداده که این گوهر را به غیر از خودش برای هیچ کس دیگری نذر نکنیم…
و باید پناه برد به خدا از شرک ، شرکی که در دل مومن مانند راه رفتن یک مورچه سیاه بروی یک سنگ سیاه در دل تاریکی شب ؛ هست
خدایا پناه میبرم به تو از دچار شدن به شرک 🙏🌹
سلام دوست عزیز
مثال خداوند که مثل یه بالای پولداره و اصلا دوست نداره، بوش برای شکلات گرفتم بره در خونه همسایه برام جالب بود و لذت بردم از این قیاستون
امیدوارم هر رو بیشتر در مسیر توحید و یکتاپرستی باشیم
پر پناه الله یکتا شاد سالم و ثروتمند و سعادت مند در دنیا و آخرت باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم خدا حفظتون کنه استاد
قبلا این فایل رو گوش گرده بودم ولی راستش چیزی دستگیرم نشده بود نتونستم درکش کنم ولی الان به لطف رب العالمین تونستم یکم درکش کنم بفهمم توحید چیه خدایا شکرت من رو تو این مسیر قرار دادی که این آگاهی ها رو بشنوم و درک کنم خدایا ممنونم
استاد واقعا این فایل بی نظیر بود شرک رو معنا کردین تازه می فهمم یه عامل مهم که در تضادهای زندگی من نقش داره همین شرک .
از قدرت دادن به عامل بیرونی ، به دیگران تو ذهنم خیلی قدرت می دادم ولی جدیدا تضادی برام پیش آمده بود و همون تضاد باعث شد بیام پیدا کنم علت تضاد رو که خداوند هدایتم کرد به فایل های توحیدی شما که واقعا بی نظیر هست
من تا قدم نهم دوره ۱۲ قدم رو خریدم و دارم رو خودم کار می کنم ولی خیلی جدی کار نکردم بیشتر گوش کردم عمل نکردم خیلی جدی به اونا البته همون قدم ها کمکم کرد تا در مدار شنیدن و درک فایل توحید عملی قرار بگیرم البته قانون آفرینش رو هم هم دارم گوش می کنم ولی بازم باید جدی تر رو خودم کار کنم تا نتایج بیشتر از قبل بشه و راحت تر بتونم تو مدار دریافت ثروت عشق روابط سلامتی خوشبختی که تنها منبع آنها رب العالمین هست قرار بگیرم
خدا رو شکر که تونستم فایل های بینظیر توحید عملی ۵ و ۶ رو درک کنم خدایا ازت ممنونم
استاد از شما هم بخاطر فایل های بینظرتون سپاسگذاری می کنم
تازه فرق شرک و توحید رو فهمیدم به قول شما استاد تو دوران مدرسه و هیچ جا فرق توحید و شرک رو به ما گفته نشد خدا رو شکر تو این چند وقت اخیر با گوش دادن و درک فایل های توحید عملی و درک شرک و درک توحید دارم رو خودم رو باورهای توحیدیم رو قدرت دادن به رب العالمین دارم کار می کنم و خیلی آرام شدم با این که تضاد زندگیم حل نشده ولی باور دارم به فضل و رحمت رب العالمین و تقویت باورهای توحیدیم به زودی حل میشه
استاد امیدوارم همیشه شاد و خوشبخت و سعادتمند در پناه رب العالمین باشید
سلام خانوم احمدی
تحسنتون میکنم که انسان دارایی هستین که تونستین چندین دوره از محصولات استاد رو خریداری کنید و ببینید و بشنوید و استفاده کنید
امیدوارم خداوند روز به روز قدرت و جسارت عمل به آگاهی هاتون رو هم بهتون بده و نتایج بزرگی برای خودتون در زندگی خلق کنید
امیدوارم شاد سالم ثروتمند و سعادت مند در دنیا و آخرت باشید