توحید عملی | قسمت 5 - صفحه 66

1127 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    صدف احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2389 روز

    همیشه از یه جایی به بعد وقتی میفتم رو دور تند کار کردن روی خودم دیگه همه ی نشونه ها و حرف زدنای خدا باهام از طرق نشونه ها و هدایتاش گریه دراره ….

    وقتی هدایت میشم دوست دارم بشینم گریه کنم

    از یه جایی به بعد انگار قشنگ میفهمم که چقد دور بودم و الان که فقط ی ذره نزدیک شدم چه ها نشونم نمیده خدا

    چجوری که هدایتم نمیکنه خدا ….

    خدایا شکرت

    من امروز درخواست کردم که قدم بعدم رو خدا بهم بگه که باید چیکار کنم

    اصلا استاد

    همین جمله هدایت به قدمه بعدی چقدددد جمله ی هدایت کننده ایه

    جمله ایه که باورهامو تقویت میکننه

    جمله ایکه میگه خدا هر لحظه و هر قدمو بهت میگه نگران هیچ چیز نباش تو میتونی ازون کمک بخوای اونه که همه کارارو میکنه

    اونه که هدایتت میکنه

    اونه که کارارو انجام میده

    واقعا گوش کردن به فایلا مثه اینه که شما بعد چکد ساعت گرسنگی غذا بخوری

    به بدنت چیزایی و برسونی که لازم دارن بدای ادامه زندگی برای حرکت برای رشد

    من امروز رفته بودم استخر

    اولش رفتم تو جکوزی و نشستم تا بدنم یکم اروم شه

    وقتی اومدم بیرون احساس کردم فقط اب یخ میتونه حال منو خوب کنه و ازون حالت کرختی در بیاری

    وقتی رفتم تو اب یخ حالم واقعا خوب شد

    تموم سلولام شروع کرد نفس کشیدن و من تموم وجودم این جمله بود

    اخیییش

    وقتی فایلای استادو چندین و چند بارو پشت هم گوش میدم

    و ی روندیو طی میکنم

    همین حس و دارم

    از ی جایی به بعد وقتی که میبینم این تغذیه کردن چقدر داره ج میده میگم اخیییییش خدایا شکرت

    خدایا شکرت که دارم سپاسگزارتر میشم

    دارم باورای بزرگ تر میسازم دارم بخاطر تمرکزی که رو چیزای مثبت میزارم هر روز بیشتر و بیشتر هدایت میشم به سمت چیزای قشنگ تر

    من قبلنا پیاده روی رو به عنوان ورزش انتخاب کرده بودم ، ورزش مورد علاقه ی من همیشه شنا بوده ولی خیلی سال بود که شرایطش پیش نمیومد که من شنا کنم

    و من این خواسترو تو لیست خواسته هام از خدا قرار دادم و چیزیه که بعد چند ماه با توکل به خدا و موندن تو راهش و ساختن باور های مناسب به وجود اومد اونم به راحت ترین شکل ممکن

    من ماشین ندارم و رفت و آمد برام به استخر همیشه سخت بود

    ولی الان خداوند شرایطو طوری رقم زد که پدرم منو میبره و میاره و این در حالیه که این چند سال اصلا شرایط مهیا نمیشد

    فقط چون من باور نداشتم و نمیخواستم

    هزینه های رفتنم به استخر و خداوند از طریق دستانش داره میده و من میتونم به راحتی شنا رو به عنوان ورزشی که باهاش بدنمو بسازم ببینم ورزشی که عاشقشم و یکی از لذت های بزرگی که میتونم همزمان به انجام برسونم تجسم کرون توآبه که استاد چند بار درموردش گفتم و من کلا توجه کردم که انرژی و فرکانسی که دارم توی اب صد برابره و این خودش پله ایه که خداوند برای من قرار داده

    الانم که هدایت شدم به این فایل زیبا و خداوند از طریق دستانش به من گفت که باید فقط و فقط به خودش توکل کنم و راهی که داشت کج میشد و صافش کرد برام و نذاشت من حتی نصف روز تو اون راه قدم بردارم و این برای من خودش ی باور بزرگ میسازه .لحظه ای که بخوایم خدا راه و نشون میده

    پس حتی صدم لحظه نباید سختی و رنج و باور کنیم

    شکر

    سپاسگزار خداوند و دستان بینهایت و مهربانشم

    دوستون دارم استاد عزیزم مریم جان و همه ی بچه های اکتیو و با تمرکز سایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 626 روز

    به نام خداوند پاک و منزه

    قدم 70

    همه کیفیت زندگی ما مربوط به ارتباط ما با خداوند است .

    همه دستاورها نتیجه باور به خداوند است یعنی کسی که به اصطلاح ما انسان مذهبی نیست بازهم کارها و باورهایی داره که به اصل توحید نزدیک هست.

    خداروشکر من این روزها رو که با قبل خودم مقایسه میکنم مبینم در گذشته کارها برام سخت بود .

    همش دنبال رو بقیه و افکارشون بودم و افسردگی و ناامدی کل زندگی منو گرفته بود و پول هام از راههایی الکی هدر میرفت . اما امروز که یه خرده تغییر کردم مبینم من خیلی از گذشته فاصله گرفتم .

    امروز من کار خاصی نمیکنم و دارم لذت میبرم و بقیه به من احترام میگذارند و رفتارها با من 180 درجه متفاوت تر شده چون خدا داره به من احترام میذاره و روزی میده. من الان جایی هستم که کمترین ارتباط رو دارم و از راههایی به من روزی میرسه که باورنکردنیه

    چرا که من هر روز این همه عزت و احترام رو از خدا میبینم.

    به خدا که من کاری انجام نمیدم و کارها خودش انجام میشه و مصداق میگم بشو و میشود شدم . این در حالی هست که من فقط دارم لذت میبرم و کاری نمیکنم.

    رابطه با خدا همه چی هست . ارباب و سرور من خداست . من دیگه نمیتونم از این نیرو جدا باشم . این انرژی و عشق رو از خدا دارم دریافت میکنم.

    واقعا چقدر ما مشرکیم . گذشته به بت قدرت میدادن. ما الان بقیه رو بهشون قدرت میدیم پس هیچ فرقی نداره و اونا اون زمان مجسمه داشتن و امروز دولت و پدر و مادر و فلان کس همه کاره ما شده .

    پسر عمه من جوان بود و پارسال فوت شد و مادرش خودش رو سرزنش میکرد که من این بچه رو تنها گذاشتم و اگه براش زن میگرفتم اینطور نمیشد و افسردگی نمیگرفت و تاکیید داشت که زن بگیر و… و برخی میگن به خاطر فلان کس اینطور شده.

    یا پسر عمه بزرگ من هم فوت شد و زن و بچه هاش مقصر رو انداختن گردن پدر شوهرش یعنی پدر پسر عمه من که به خاطر اینکه تو شب فلان عروسی این پسر عمه من رو ناراحت کردن فشار روش اومده برای همین باعث فوتش شده و برای همین کلا قطع رابطه کردن.

    یا اکثر ادم ها تو ایران فقط منتظرن که دولت چکار میکنه . این شرکه یعنی قدرت تویی و من هیچ کاره ام

    به خدا که الان میفهمم که شرک و قدرت دادن به عوامل بیرونی ادم رو ذلیل و خوار میکنه .

    جوری انسان رو پست و خار میکنه که انسان رو نابود میکنه و زندگیش جهنم میشه.

    باید نشونه ها رو دید و تایید کرد که از چی اب میخوره چه بد و چه خوب

    خداوند منشا پاکی و خیر و برکت هست و هر شر و بدی به واسطه خودمون هست

    این ها رو به خودم میگم که کارم خراب تر از بقیه هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    علیرضا سنجابی گفته:
    مدت عضویت: 370 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام عرض می‌کنم خدمت استاد گرامی

    خدا قوت از شما سپاسگزارم بابت اینهمه فایل های ارزشمند که به صورت رایگان در اختیار ما قرار دادید تا راه روشن زندگیمون رو پیدا کنیم

    خدا را شاکرم که منو به این سایت هدایت کرد

    خدایا هزاران مرتبه شکرت بابت این همه نعمت و فراوانی

    از روزی که کلمه باور های توحیدی رو نصفه نیمه متوجه شدم و اونو به کار گرفتم و فقط به خدا توکل کردم و از خداوند کمک خواستم طی یک هفته به اندازه یک لشکر انسان به من کمک کرد به نحوی که وقتی بهش فکر می‌کنم موهای تنم سیخ میشه که خدایا یعنی به همین راحتی تو به ما کمک میکنی و هوای ما رو داری اونوقت ما تا الان چشممون به دست بندگانت بود خدایا لطفا مرا به خاطر تمام شرکهای گذشته ام ببخش و به من کمک کن تا بتونم فقط رو خودت حساب کنم و از خودت کمک بخوام

    ایاک نعبد و ایاک نستعین اهدناالصراط المستقیم

    صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولاالظالین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    مهدی قربان گفته:
    مدت عضویت: 587 روز

    خدایا شکرت بابت این الهامات که دریافت میکنم که چی بنویسم وچه وچه شرکی رو از درون خودم پاک کردم وهمیشه دوست داشتم مثل بعضی از آدما که دورو شون شلوغه وآدمای زیادی دورشون بودن دوست داشتم اونجور بشم ومورد تایید قرار بگیرم ولی امروز به این دیدگاه رسیدم خداروشکر هیچ چیز به اندازه این بهم حال نمیده که خودم از درون در صل باشم وبا خدای خودم یکی یکتا باشم وبه هردرک فهم وآگاهی که پیدا میکنم به خودم بگم اینها رو خداوند بهم بخشیده ودوست دارم ازطرف خداوند الهماتش،دریافت کنم برای رشد پیشرفت واگر ازدستی،خیری،به،من میرس با سپاس،گزاری کردن از او در واقع ازخداوند سپاسگزاری،کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    مهدی قربان گفته:
    مدت عضویت: 587 روز

    سلام خداوند شکرت هربار که این فایل های توحیدی رو گوش میدم چقدر این نوع نگاه توحیدی،استاد رو جذب ذهنم میکنم واین نوع نگاه باعث،میشه ترمزهای،مخفی،ذهنم رو رها کنم وه فقط رو قدرت رب حساب،کنم ویاد بگیرم هر دستی که در زندگی من هست که خیری،بهم میرسونه از طرف پرودگاربدونم حتی،کوچیک ترین خیر از چشم مخفی،نمونه وبابتش،از خداوند سپاسگزاری،کنم وهمیشه وابسته به قدرت رب باشم وانسان ها رو دستی از،طرف پرودگار. بدونم وهمیشه از خداوند سپاس گزار،باشم بگم خداوند.وبه بی فکری خودم اقرار میکنم خودت هر روز،با آگاهی بیشتر با هوشیاری بیشتر وبا درک فهم بیشتر وبانشانه هایت ظرف وجودم رو سرشار کن خیر وبرکات خودت این از ورود نعمت ها وتمام خیر و برکات کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    نورمحمد متوکل گفته:
    مدت عضویت: 386 روز

    بنام خداوند غنی و مغنی

    السلامو علیکم خدمت تمامی این خانواده صمیمی و خصوصاً استاد گرامی…

    واقعاً استاد این حرف مردم یکی از بزرگ ترین تر مز های ذهن ماست در حالی که حرف مردم ویا کار مردم

    به زندگی ما هیچ ربطی نداره

    من خودم در هر عرصه که هدف می ذارم به این ترمز

    بر میخورم و حالا شروع کردم به این که این سد بزرگ رو بشکنم و تو هر جمعیتی که خواستم هر کاری رو که خواستم انجام بدم و به خودم بگم که من به مردم کاری ندارم بزار هرچی که میخوان بگن من واسه خودم زنده گی میکنم من فقط اوامر خدای خودم رو اجرا میکنم و از قوانینش پیروی میکنم و تمام و به مردم هم هیچ ربطی نداره ….

    تشکر استاد که قوانین رو با ما در میان میگذاری

    و حتا شما هم استاد دستی از دستان خداوند منان هستی

    خدایا تو را می پرستم و از تو کمک میخواهم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    محمدرضا گفته:
    مدت عضویت: 1994 روز

    به نام خدا

    روز 70 ام فصل سوم

    خداوندا شاکرت هستم که در این لحظه روی پلتفرم برنامه نویسی زندگی ام کد می نویسم.

    شاکرت هستم که با کامنت نوشتن در سایت خودشناسی ام بیشتر می شود، خودم را بهتر می شناسم و شرک های وجودم را مشخص می کنم، آن ها را از بین می برم و در زندگی ام پیشرفت می کنم، پیشرفت من باعث می شود دنیا نیز پیشرفت کند و این ها باعث میشود تا پیش تو عزیز تر شوم، خداوندا هزاران مرتبه شاکرت هستم.

    از وقتی با این وبسیات آشنا شده ام، هر طور که راحت هستم لباس می پوشم،معیار لباس پوشیدن من راحتی من است و اصلا مهم نیست که بقیه مردم چه می گویند، اگر خودم در آیینه خودم را تائید کنم برای من کافی است، شاکر خداوند هستم که استاد را سر راه من آورده، الگوی من در لباس پوشیدن استاد عباسمنش عزیز است. به عبارت دیگر سعی می کنم مردمی نباشم!

    نقش بازی کردن حس خوبی بهم نمی دهد، آره درسته.. وقتی نقش بازی می کنم بعضی از مردم به من احترام بیشتری می گذارند ولی در درون از خودم بدم می آید، چرا من باید خودم را تغییر دهم تا مردم مرا تائید کنند؟ بهترش این است که خودم را تغییر دهم تا بیشتر خودم را دوست داشته باشم، تا وقتی به جلوی آیینه میروم به خودم افتخار کنم. این فایل خیلی خیلی ارزشمند است.

    چندی پیش قضیه لباس انشتین را در مورد دکتر مصدق هم شنیدم، شنیدم که او هم در مقابل یکی از مقامات در خانه اش، با لباس راحتی در مقابلش نشسته بود، اولین چیزی که به ذهنم آمد این بود که دکتر مصدق حتما خیلی خیلی عزت نفس داشت که در مقابل یک مقام رسمی با لباس راحتی نشسته بود، حس می کردم که استاد نیز چنین چیزی را در فایل هایشان گفته است.

    ما سپاسگزار الهی هستیم که قدرت دست اوست، از این بع بعد باید در شکر گذاری هایم به قدرتمند بودن خدا نیز اشاره کنم مطمئنم تغییرات زیادی در ایمانم ایجاد خواهد کرد.

    شاکر خداوندی هستم که قدرت دست اوست.

    به نظر من توضیح کار های عادی برای مردم کمو بیش درونش بی ایمانی دارد، مخصوصا وقتی که تلاش می کنیم با توضیح دادن جلب توجه کنیم، تا یکی دو نفر ما را تائید کنند و اعتماد به نفس الکی به ذهنمان بدهیم، تا ذهنمان آرام شود.

    شرک عامل بدبختی ماست. باید روی قضیه شرک بیشتر و بیشتر تمرکز کنیم، هر لحظه به خود آگاه باشیم تا به محض به وجود آمدن شرک در گفتار و رفتارمان آن را تشخیص دهیم، همین که تشخیص دهیم در وجود ما شرک وجود دارد، نصف مشکل را حل کرده ایم.

    باید بیشتر و بیشتر روی خداوند حساب باز کنم، باید بیشتر و بیشتر خیالم راحت باشد که خداوند هست، باید بیشتر و بیشتر حضور خداوند را حس کنم. در حال حاضر بهترین روشی که باهاش می تونم خداوند رو بیشتر در کنارم احساس کنم این است که هر روز در وبسایت کامنت بنویسم.

    یه مشکلی که من دارم این است که خیلی به بقیه بی احترامی می کنم و خیلی وقت ها حتی خودمم متوجه نمی شوم که به فلانی بی احترامی کردم :)، معمولا قصد بی احترامی هم ندارم ، در حال حاضر این مسئله کمو بیش مرا اذیت می کند ، امیدوارم دفعه ی بعد که این کامنت را می خوانم این مسئله را حل کرده باشم.

    شاکر خداوند هستم که از طریق مردم به من کمک می کند، بیشتر لباس هایم هدیه از طرف دیگران است، دیگرانی که دست های خداوند هستند، استاد عزیزم ، بهترین اتفاق امسالم که رکورد اتفاقات سال قبل را شکسته است یک لپ تاپ گران قیمت است که یه جورایی اون هم یک هدیه است، از شما ممنونم که یادم انداختید که این هدیه ارزشمند از طرف خداست و خداوند از طریق دست هایش این هدیه را به من رسانده است.

    با تشکر از همراهانم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    نازیلا محجوب گفته:
    مدت عضویت: 472 روز

    سلام به استاد عزیزم ! به استادِ آگاهی و دانش به علاوه حالِ خوب !

    استاد نمیدونید این فایل چقدر حال و هوای منو تغییر میده بارها و بارها شنیدم و اشک ریختم وقتی فهمیدم نازی تو مشرک بودی که تا الان به خواسته هات نرسیدی، تو آدم‌ها و روابط برا خودت گُنده کرده بودی که یک میلیون بار زمین خوردی ولی درس نگرفتی گره در کجاست؟

    الان به لطف شما دیدگاهم توحیدی تر شده، دیگه نگران آینده و غصه گذشته نیستم در لحظه زندگی میکنم شکرگزار ترم، هرچند که در قسمت سلامتی‌ام دچار مشکلاتی هستم ولی تا حالم خوب باشه شکرگزاری میکنم، نگاهم توحیدی تر کردم، دیگه اونقدر پوست کلفت شدم هر اتفاقی بیفته راحت ازش میگذرم حتی در مورد عملی که قرار بودم یشم خودمو تسلیم کردم گفتم هرچه بشه خدایامن تسلیمم بتو،وقتی رفتم برا معاینه دکتر گفت حاجت عمل نیست!

    بله من به لطف شما توحیدُ یاد گرفتم، نگرانی ها را کنار گذاشتم، یاد گرفتم انقدر روی خودم کار کنم تا بدیهی بشه خواسته هام برام و اون وقته ک اتفاقات خوب رقم میخوره !

    این فایل شما بینظیره، عالیه!

    آرزوی سلامتی، ثروت و حال خوب شما را دارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    صبا بانو گفته:
    مدت عضویت: 1311 روز

    یکی از الگو های عالی البرت توحیدی انیشتین

    این ادم همیشه اونجوری بوده که دوست داشته

    جالب اینه همیشه اون فرد میره به دیدن رئیس جمهور ولی اینجا نه تنها رئیس جمهور اومده دیدن انیشتین بلکه انیشتین با لباس راحتی بوده!

    این به معنای بی احترامی نیستا این به معنای اینه که همه جا هرجور که راحتی باشی

    تمام بدبختیه من اینه که واسه بقیه خودمو عوض میکنم!

    همون شکلی میشم که اونها دوست دارن و دقیقا زمانی که براشون تغییر شکل و حتی تغییر هویت میدم،بعد از اینک کارشون با من تموم شد،منو مثل یه دستمال دور میندازن!

    مردم مردم مردم همه فکر ما راجب مردمه

    هرچی من بدبختی دارم از اینه که همش نگاهم به بیرون از خودمه

    همه مهر و محبت و عشق و توجهی که وجود خودم براش له له میزنه رو بدون طوری بدون قید و شرط به بقیه میبخشم که از یه جایی به بعد حتی به چشمشونم نمی یاد!

    باید نگاهم رو از بیرون وردارم و بیارمش به سمت درونم

    نگاهم رو از اینک فلانی ازم خوشش اومده بیارم رو اینک من از فلانی خوشم میاد؟

    نگاهم رو از اینک بقیه چه فکری میکنن بیارم رو اینک خودم چه جوری دوست دارم.

    من دنباله رو مردمم!

    این شرکه!

    این خداس که همه چیو به من داده!

    تنها قدرت جهان خداس من چرا محتاج یک قطره توجه و محبت بقیم؟

    برای من الان هدف اینه که بلسم به جایی که نه تحسین مردم برام مهم نباشه و نه تمسخرشون:))

    عشق من باید از طرف خدا پر بشه

    “هرکسی روی بنده خدا حساب کرده بدبخت شده”

    غیر از روزهایی که حساب کردم روی مردم و بعد با صورت خوردم زمین

    چه روزهایی بوده که عشق بیش از حد دادم، توجه بیش از حد بخشیدم و اخرش فقط طرد شدم و دور انداخته شدم

    فقط و فقط سرویس دادم

    فقط و فقط محبت کردم

    از خودم کندم و دادم به بقیه

    و دراخرش” مگه من ازت خواسته بودم” یا حتی رفتار های خیلی خیلی بدترش نصیبم شد!

    سیستم خدا خیلییی خوب نتیجه شرکُ میکوبونه تو صورتت و من عاشق این قانونم با اینک خیلی دردناکه

    با اینک خیلی بد زیر پات خالی میشه ولی به جایی میرسی که نمیتونی رد کنی تنها دلیلش شرکی بوده که ورزیدی!

    چه تفاوتی بین رب و الله وجود داره؟

    رب به معنای فرمانرواس یعنی تنها قدرت

    ولی الف و لام به اِله چسبیده تا توصیف کنه کدوم اِله دقیقا

    مردم هزاران تا اله دارن دلار،قرض،خانواده ولی فقط یک رب وجود داره!

    فقط یک فرمانروا در جهان وجود داره که اون خداس

    بعد شما فکر کن با وجود یکی بودنم از وجود این عظمت دنبال خورده نون از دست مردمم:)

    چقدر این شرک ظالمانس نسبت به خدایی که جهانش رو بدون هیچ چشم داشتی به نام زده

    خدایی که جهانش رو مسخر من کرده

    “خدایی که بی نهایت نعمت و هر از نعمتی بی نهایت آفریده! ”

    خدایا شکرت بابت وجودت

    شکرت بابت حضورت

    16:49

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    صبا بانو گفته:
    مدت عضویت: 1311 روز

    ادامه پارت یک

    “چقدر راحت ما مشرک میشیم به خداوند، چقدر راحت ما قدرتو میدیم به مردم”

    واقعا همینه، یعنی شده خدا برای من راه هارو هموار کرده و بهترین ادم هارو آورده،فکر کردن اونا اومدن،قدرت اصلیو اونا دیدم، همه چیز خراب شده

    طوری خوردم زمین که نتونستم بلند شم.

    دقیقا داستان ایه 12 و 13 سوره یونس که خداونت میگه زمانی که به مصیبتی دچار میشین، درهمه حال درحال عجابت منین و کمک میخواین و زمانی که گرفتاریتون حل میشه طوری رفتار میکنین انگار که هیچوقت به مشکلی دچار نشده بودین

    “چرا فکر می‌کنیم اگر مردم خوششون نیاد ما از لحاظ مالی یا.. ضرر می کنیم؟”

    وافعا این سوالیه که از خودمم میپرسم

    چرا صبا؟چرا انقدر فکر میکنی باید سرویس بدی تا دوست داشته باشی، چرا ته وجودت فکر میکنی فلانی چی میگه یا مردم چه فکری میکنن

    غیر از اینه که قدرت و روزیتو به دست اونها میبینی؟

    ” کیه که خدا (سیستم) بخواد بیارتش بالا، مردم بتونن بکشنش پایین و برعکس”

    واقعا این جمله توی تمام داستان های قربانی اثبات شده

    زمان هایی که پیامبران تنها و بی کس میموندن و تنها کسی که میتونست دستشونو بگیره خدا بوده، بعد از اعتماد به تنها قدرت جهان، باز شدن راه هارو به خوبی میبینیم

    واقعا که تنها قدرت جهان خداونده

    ” وقتی تو مجبوری جوری رفتار کنی که اونا خوششون بیاد،تو فالوور اونایی!”

    وای وای.. چقدر پشت این جمله برای من حرف هست، چقدر درس پشتشه

    خدایا شکرت برای یک کامنت دیگه و درس های دیگه

    واقعا من عاشق این فایل و اگاهی هاشم

    ممنون از استاد و مریم عزیز️

    12:00

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: