توحید عملی | قسمت ۶ - صفحه 3

1899 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Kazemi NEDA گفته:
    مدت عضویت: 2850 روز

    سلام خدای عزیزم .سلام استاد .سلام اعضای گروه .خدایا باورم نمیشهههههه .نمیدونم اصلن ربطی دارع یا نه یا واقعا فایل امروز استاد یه پیامه از طرف خودت .هنور فایلووو دان نکردم.خدایا بعد از چند روز ک حالم بد بود و تازه دیروز خودمو ب در و دیوار زدم مثبت فک کنم وفابلا و رو از اول با دل و جون گوش کنم ..هر روز گوش میدم ولی حواسم جای دیگس …اما دیروز گفتم چی گوش بدم ک تکون بدع منوووو .چی گوش کنم ک دوباره مث روز اول با اشتیاق گوش بدم تو فابلا گشتم و گشتممممم توحید عملی ۵و باز کردم وقتی استاد حرف میزد انگار اولین بارع دارم گوش میدم ..فهمیدم همین فایله میتونه حالموو خوب کنه هر جمله استاد ک در مورد خداوند بود دوباره منو سرزنده کرد بعد چند روز ناامیدی امید وار شدم انگار باید همینو گوش میکردم تقریبا تما م فایلا رو دیدم نمیدونم ولی خودم احساس کردم استاد وقتی در مورد توحید حرف میزنه خودش نیستتت انگار خیلی چیزا هست ک میخاد ب ما بفهمونه ولی نمیتونع .تو فایل توحیدی استاد خونسردیشووو انگار از دست دادع اصلن برافروخته میشه وقتی میخاد بگه همه چیز توحیدیع نمیدونم چ جوری بگممممم استاد اصلن اروم قرار ندارع جیغ جیغ میکنه عصبانی میشه میخاد یه جور دیگه حرف بزنه ..میگه اینننن چه زندگیی ما داریم این چ زندگی ما داریمممم تمام فایلای استادو دیدم استاد تووو همششسش خودش بود ادا نبود ازته دلش میخایست حرف بزنه ولی تو فایل توحیدی ۵ خیلی خیلی خیلی خیلی خودششششش هست میخاد چیزای ک درک کردع و فریاد بزنه توحید ی و میخاد داد بزنه نمیدونم ولی من فقط ب عکس العملاش نگاه میکردم برام عجیب بود..حرفای توحیدش و گوشش کردم و دیدم مشرکترینم ودوباره گوش دادم سه بارع گوش دادم بعد خابم برد .همش ب صحبتاش فکر میکردم بعد نصفه شب بیدار شدم دلم میخاست دوبارع توحیدی ۵گوش کنم گفتم بی خیال شم صب گوش میدم ولی تو همون خواب و بید اری دوبارع گوش دادم سه نصفه شب بود گوش دادم و از خدا خواستم چقد خوب میشه استاد یه فایل توحیدیه دیگه بزارع .احتیاج دارم ب فایل توحیدت …الان از خواب بیدار شدم و اومدم تو سایت و دیدم فایل جدید توحیدی ۶ گذاشتع …..نمیدونم خدا واقعا برا من گذاشته اصلن ربطی دارع …یه نشونس بزای حال بدم .؟؟؟..حالا هر چی ک بودع من ب توحیدی احتیاج داشتم قبل خواب واقعا ب خودش گفتم ب دستت بگووو یه فایله توحیدی بزارع……..مرسی استاد چقد زود …..مرسی خدا عزیزم …….خدایا میخام ایمانم بهت قوی و قویتر شه …کمکم کن …استاد تو توحیدی گفتی ب همون اندازع ک ایمانت ب خدا قویتر شه خدا کاررو برات انجام میدع ….من هر وقت ک فایلاتو گوش کردم وهمون لحظه ب شناخت بهتر از خدا رسیدم ب انازه خیلی کوچیک قد یه قطره ایمانم قویتر شد تو همون لحظه یه چیز خواستم سریع بهش رسیدم ….دیشب تو توحید ۵ یه کوچولو ب همون ایمانه رسیدم خدا رووو متفاوتر از قبل درک کردم باهاش از ته دلم حرف زدم با ایمان گفتممم تو میتونی برام هر کاری بکنی من ارت نخاستم یا من اصلن دنبال تو نبودم من فک میکردم ک باید پدر و مادر منو ب خواستم برسونن خلاصه وقتی دیشباز طریق دستت باهام حرف زدی یکم درکت کردم صبم نتیجه شو دیدم ..تمام مشکلم اینه چرا باز فراموشت میکنم ..چرا همش باید فایل گوش بدم درکت کنم ..چرا گوش ندم همه چی از یادم میرع …چرا باز نگران میشم چرا باز پریشون میشم چرا همش استادع باید با پتک بزنه تو سرم تا بفهمممم همه چی توووو هستی اینکه من تو دور باطلمممم چون توو رو درک نکردم ..خدایا کمکم کن همیشه با ایمان ازت بخاممم با ایمان فقط از توو بخام خدایا میخام مث عباس منشسس ب درکت برسم نه دست و پا شکسته ….ممنونم ببخشید طولانی شد .امروزموووو با بهترین نشونه بازیباترین نشونه شروع میکنم ….ب نام خودت .ً………

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 45 رای:
    • -
      آرش میرزاجانی گفته:
      مدت عضویت: 3684 روز

      مرسی از دیدگاه زیباتون…

      لذت بردم واقعاً و اشک از چشمانم جاری شد… چون حال خودمم هم هست و سوال خودم هم هست که چرا باید خودم همیشه رابطه ام رو با خدا عالی نگه نمی دارم… چرا باید صحبت های استاد حتماً به این حال برسم؟

      خدایا خودت همه مون رو به حال خوب ایمان برسون…

      ایمان به خودت… خدایا ایمان به خودت رو همیشه و در هر لحظه از زندگیم می خوام…

      خدایا بالاترین ایمان رو به من بده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    کامران فریدونی گفته:
    مدت عضویت: 3302 روز

    سلام دوستان

    سپاس فراوان از استاد برای این فایل پر مطلب

    با ذکر خاطره ای می خواهم اهمیت نگاه توحیدی را برسانم :

    رفیقی داشتم که سالیان سال با هم عالی بودیم و حرف هایمان به دل هم می نشست و به طرز عجیبی با هم هماهنگ بودیم.

    یواش یواش اخت شدن ما به جایی رسید که اصل مطلب یعنی نگاه توحیدی را فراموش کردم و روی او در ذهنم حساب ویژه ای باز کرده بودم.

    انصافا وقتی کنار هم بودیم خیلی خوش می گذشت.

    یک روز برای تفریح با هم رفتیم به طبیعت زیبای اطراف شهر . هنگام گذر از درختان ، به یک گودی رسیدم که می بایست از روی آن بپرم .دوستم پرید و به طرف دیگر گودی خودش را رساند و نظاره گر من بود که من هم بپرم. عجله و عدم تمرکز لازم دست به دست هم داد که داخل گودی یک متری بیفتم و با برخورد به لبه گودی، تا قفسه سینه داخل گل و لای فرو بروم . عینک از چشمم افتاد و با داشتن درد، نفس کشیدن به قدری سخت شده بود که نمی توانستم به او بگویم کمکم کند.

    او که از اول ، این اتفاق را داشت نگاه می کرد ، فکر می کرد که من عمدا خودم را به بی حرکتی زده ام و دارم فیلم بازی می کنم.

    همینجور به مدت چند دقیقه شروع کرد به من خندیدن . آنقدر که از شدت خنده ، دستش را روی دلش گرفته بود و ذره ای احتمال نمی داد که به کمک نیاز دارم.

    این دقایق که از درد به خودم می پیچیدم ، در دلم از خدا با حال مضطر از خداوند می خواستم یاریم دهد .

    خداوند مرا نجات داد و کمکم کرد تا بیرون بیایم.بعد از بیرون آمدن ، یک ذره هم به رویش نیاوردم. اما چراغ بزرگی را در ذهنم روشن کرد که :

    توی زندگی روی هیچ کس به جز خدا ، حساب نکنم.رفیقی که با خود می گفتم برای روزهای بی کسی به دردم می خورد و اگر کاری هم از دستش برنیاید ، حضورش برایم اطمینان خاطر می آورد. اما خداوند مرا به خود آورد که به کسی دل نبندم.

    دلم نیامد برای دوستان این سایت بازگو نکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 523 رای:
    • -
      اعظم علیپور گفته:
      مدت عضویت: 3390 روز

      اینکه تو هر چیزی اول از خدا کمک بخوایم که شکی توش نیست,ولی اینکه از دوستتون دلگیر شدین هم درست نیست خودتونم دارین میگین متوجه نبود شما واقعا دچار مشکل شدین والا دوستی که اینهمه صمیمیت توش هست به وقت مشکلاتت بهت نمیخنده که…دوست خوب و صمیمی وجودش مهم و لازم تو زندگی, که اونم باید ازطرف خدا بدونیم …فقط باید یاد بگیریم اصل خداست از خودش کمک بخوایم تا اینکه از دوست و خانواده یا هر کس دیگه ای انتظار کمک داشته باشیم…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 48 رای:
      • -
        زهرا جوهری گفته:
        مدت عضویت: 1905 روز

        با سلام واحترام به استاد عزیز ودوستان گرامی

        استاد از حضور شما در زندگیم بسیار سپاسگزارم

        فایل بسیار جذاب وتاثیر گذارتون من رو به یاد تضادهایی در زندگیم میندازه که خداوند راه حلش رو بهم نشون داده وبا آرامش و اعتماد به نفسی که نسبت به قبل بیشتر شده یاد آوریش حالم رو خوب میکنه

        البته با توجه به باورهایی که مانع شکوفایی استعداد وتوانایی هام شده

        به زودی با خرید دوره عزت نفس وجهان بینی توحیدی ۱ با عملی کردن باورهای توحیدی نظرات واتفاقات جالبی که برام پیش میاد رو باهاتون در میون میذارم

        از نظرات دوستان هم استفاده میکنم وسپاسگزارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
        • -
          مریم اشکی گفته:
          مدت عضویت: 1570 روز

          بنام خداوندی ک هرلحظه درحال هدایت ماست😍

          بسم الله الرحمن الرحیم

          سلام دوست عزیزم چقدرخوشحالم ک درمدت کم تونستین تمام دوره هاروبخرین ومن خیلی خیلی ازتون انگیزه گرفتم وخوشحالم براتون واین روزروبارهابرای خودم تجسم کردم ومیدونم کمنم ب زودی تمام محصولات روخواهم خرید😍

          درپناه الله یکتاشادوپیروزوموفق باشید😍🥰😘

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
          • -
            زهرا جوهری گفته:
            مدت عضویت: 1905 روز

            سلام مریم عزیز

            سپاس از نگاه زیبای شما

            امیدوارم که با نگاه توحیدی تون روز به روز موفقیت های بیشتری رو تجربه کنین

            دوست خوبم من هنوز در نگاه توحیدی ام ودر عملکرد هر لحظه ام خیلی نیاز به کنترل ذهنم ونجواها دارم،هر چند محصولات رو خریدم وتغییرات زیادی داشتم ولی این فایلهای توحیدی خیلی بهم کمک میکنه که ثابت قدم تر در مسیر جلو برم ونا امید نشم

            امیدوارم همیشه پر انرژی در مسیر الهی پیش برین وحال خوب بیشتر با شناخت بیشتر قوانین الهی رو تجربه کنین

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      شکیبا کیانی فر گفته:
      مدت عضویت: 2369 روز

      به نام کردگار هفت افلاک

      استاد واقعا ازتون تشکر میکنم بابت فایل بسیار خوبتون. ممنونم خانوم شایسته‌ی دوست داشتنی که انقدر زحمت میکشید

      و ممنونم از تمامی بچه های سایت که با جون و دل فعالیت میکنن و خستگی براشون معنایی نداره

      از روزی که رو خدا حساب باز کردم واقعا خیلی چیزا تغییر کرده…

      امروز خیلی نشونه دیدم از خدا?

      ساعت ۵ بود که دیگه واقعا نمیتونستم جلوی اشکامو بگیرم، فایل استاد رو گوش دادم و بعدش با اهنگی که اخر فایل گذاشتن اشک هام جاری شد و این شعر در ذهنم مرور شد، گویی یک نفر در گوشم نجوا میخواند:

      من بی تو دمی قرار نتوانم کرد

      احسان تو را شمار نتوانم کرد

      گر بر تن من زبان شود هر مویی

      یک شکر تو از هزار نتوانم کرد

      .

      اونقدر آرامش در قلبم احساس کردم و خدا رو لمس کردم بعد از فایل استاد?مثل این بود که نعمتهای جهان دور سرم میچرخند. به اطرافم به شکل دیگه ای نگاه کردم. سجده کردم و شکر کردم و اشک ریختم و گفتم: چطور تونستم ۱۷ سال شکرت نکنم و به یادت نباشم. آرامش این دو سالم رو با چیزی عوض نمیکنم. تمام اشکهای من که از غم نشات میگرفت تبدیل شدند به اشکهای شوق و اشکهایی که از شادی برای خدا میریزم. شده است تنها معشوقم?

      فایل استاد که تموم شد گوشیم رو گذاشتم کنار و همونطور که نشسته بودم به بیرون پنجره خیره شدم و به کوه ها نگاه کردم که مه تمامش رو پوشونده بود و رنگ آسمان ترکیبی از رنگهای آبی و نارنجی و صورتی بود، اشکهام سرازیر شدن. قلبم پر از آرامش شد و احساس کردم الان دیگه به هیچی نیاز ندارم، نه ثروت نه چیزی از دنیا نمیخوام فقط میخوام یاد تو در قلبم باشه خدایا…آرامشی که دارم چقدر بزرگه که نمیتونم وصفش کنم..خدایا شکرت

      من هیچ ربطی به گذشتم ندارم. شیطان درون من نفس میکشید و به خدا باور نداشتم و پر از باورهای شرک آلود بودم. اما امروز….

      استاد دستاتون رو میبوسم از همینجا. عاشقتونم استااااد خوبم، عاشقتونم خانوم شایسته عزیزممم. عاشقتونم بچه های سایت

      موفق باشید همگی??

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 185 رای:
      • -
        علی خاکسار گفته:
        مدت عضویت: 3781 روز

        خدایاشکرت عجب چیزی دم گوشت گفته ،خیلی حال کردم وواسه خودم یادداشت کردمش. خیلی ممنونم ازت .

        گویی یک نفر در گوشم نجوا میخواند:

        من بی تو دمی قرار نتوانم کرد

        احسان تو را شمار نتوانم کرد

        گر بر تن من زبان شود هر مویی

        یک شکر تو از هزار نتوانم کرد

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
      • -
        زهرا عزیزی گفته:
        مدت عضویت: 3191 روز

        وااااای خدایای من خیلی عالی بود.

        دقیقا یاد یک سال قبلِ خودم افتادم. زمانی که با دیدن فایلهای استاد تصمیم گرفتم تمرین سپاسگزاری رو شروع کنم بعد از حدود ده روز کم کم احساسی در من شکل گرفت که قابل وصف نیست. تازه داشتم میفهمیدم که خدایا چقدر نعمت به من دادی و من چشمم رو به روی اونا بسته بودم. فکرم به گذشته ها رفت. اینکه من چطور تو همه این 35 سال زندگی کردم هر چی لازم داشتم به من دادی. چطور هزینه تحصیلم پرداخت شد، چطور همیشه سالم بودم، چطور سایه پدر و مادم همیشه با من بودم، چطور خورد و خوراک و پوشاک من همیشه به موقع حاضر بود، چطور دوستان خوبی به من دادی و لحظات خوب باهاشون داشتم، چطور به اینهمه مسافرت رفتم و لذت بردم، چطور کتابهای خوب خوندم، فیلمها و کارتونهای خوب دیدم، چطور با خواهر و برادرهام بازی کردم و از زندگی لذت بردم، چطور اینهمه از روزهای بارونی لذت بردم چطور از اینهمه وزش نسیمهای و بوی گلها و طبیعت زیبا لذت بردم و …. با اینکه مشکلات زیادی هم داشتم ولی اینهمه نعمت هم داشتم. الان از اون مشکلات چیزی نمونده ولی نعمتهای تو همچنان ادامه داره. بقدری عاشق لطف خدا شده بودم که اشک از چشمم جاری میشد. گفتم خدایا منو ببخش که اینهمه خوبی رو ندیده بودم. منو ببخش که مثل یک انسان نمک نشناس اینهمه داشته رو ندیدم و بخاطر نداشته هام از تو شاکی بودم. منو ببخش و توفیق سپاسگزاریت رو بیشتر به من عطا کن!

        این باعث شد که من تمرین سپاسگزاریم رو بیشتر و بیشتر انجام بدم. و بهترین نتیجه ها رو ازش گرفتم و دارم میگیرم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
        • -
          زینت چهارپاشلو گفته:
          مدت عضویت: 2720 روز

          سلام دوست عزیز

          در کامنتتون درباره شکرگزاری صحبت کردید و دیدم به جایی رسیدین که متوجه شدین قبلا چقدر ناشکری میکردین من هم به این نتیجه رسیدم که در گذشته چقدر ناشکری میکردم ولی مهم اینه که الان داریم بنده شکرگزار خداوند میشیم و توفیق شکرگزاری بهمون داده شد «الهی شکر» باور کنین من الان برای چیزهایی شکر میکنم که قبلا اصلا به ذهنم نمی اومد که باید شکر کنم. و همیشه از خداوند میخوام کمکم کنه اون بنده ای بشم خودش میپسنده.

          دوست عزیز ما میتوانیم و خداهم کمکمون میکنه شک نکن

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
        • -
          رفیع رفیع گفته:
          مدت عضویت: 2334 روز

          خدا را بی نهایت سپاسگزارم که شما در نهایت لطف خدا زندگی میکنید.

          من از صبح که دفتر کارم امدم . خبر بدی که همانا کسر معاش هست مواجه شدم و کمی حالم را خراب کرد. و از صبح تلاش ام بر این هست که بتانم حالم را خوب کنم و امواج خوب بفرستم تا حس حال اینده ام بهترین باشد.

          با خواندن کامنت تان خیلی عالی شدم

          بی نهایت خوشحالم برای خوشی تان.

          از خدا برای تان خوشی. خوشبختی و سعادت ارزو میکنم. سر بلند و در پناه الله شاد و سر حال زندگی کنید

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          سید محمد طباطبایی گفته:
          مدت عضویت: 2426 روز

          خدارو شکد که این همه دانایی و اطلاعات رو از استاد عزیز کسب میکنیم و به این درجه رسیدیم که با سپاسگذاری چیزهایی که میخواهیم وارد زندگیمون میکنیم من همیشه زندگی جدیدم رو مدیون استاد عباس منش بزرگوار میدونم چون از روزی که با سایت و دوره هاشون آشنا شدم زندگیم و دیدگاه و رفتار و شرایط مالیم به جرات میگم چندین برابر بهتر شده تازه با اینکه اطلاعات و تمریناتم از ۱۰۰ الان ۵ هم نیست اگر به نصف برسم یقین دارم بالاترین درجات رو در همه موارد زندگیم خواهم داشت از هر لحاظ…سپاسگذارم از همه هم فرکانسیای عزیز

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        سعیده و مهدی گفته:
        مدت عضویت: 2399 روز

        خانم کیانی عزیز چقدر احساستون بهم خوب منتقل شد و من هم الان خدامو بیشتر دوست دارم و خیلی احساس خوبی دارم و حاضر نیستم با هیچ چیزی در زندگی ام عوضش کنم. ممنونم برای اینکه این احساستون رو با ما به اشتراک گذاشتین و حال ما رو هم خوب کردین.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
        • -
          شکیبا کیانی فر گفته:
          مدت عضویت: 2369 روز

          سلام دوست خوب من

          خوشحالم که اولین دیدگاه شما برای من بودخیلی خوشحال شدم که حس اون روزم که یه حس الهی بود به شما هم منتقل شد. براتون بهترین هارو آرزومندم، موجی از ثروت و ارامش و سلامتی از خدا براتون میخوام‌. در صلح باشید دوست خوبم???

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        Aida گفته:
        مدت عضویت: 3221 روز

        ای جاااااااااااانم

        عزیز دلموووووووووو نگاه کنش??

        چه رابطه عاشقانه ای با خداجونمون داره. همین الان تو بغل خدا نشسته بودم و داشتم بوس بوسیش میکردم ک نمیدونم چطوری ازین نوشته که دقیقا تو حس و حالش بودم سردراوردم? . خواهر زیبای من

        بازم ازینا باسمون بنویس فرشته روی زمین ?

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        ابوالفضل حامدی گفته:
        مدت عضویت: 2399 روز

        سلام شکیبا جان دوست عزیزم

        چه زیبا احساستون رو تونستید بنویسید و انقدر زیبا تونستم دریافت کنم. خوندن کامنتتون بهم خیلی احساس خوبی داد خداروشکر واقعا.چه حس خوبی وقتی متوجه این احساسات بچه ها میشم تو سایت.من این جنس احساس رو تو مهر ۹۸ تجربه کردم که بینظیر بود و تو همین توحید ۶ واسه استاد توضیحش دادم،منم دقیقا میگفتم خدایا هیچی نمیخوام فقط تو فقط تو رو میخوام.

        سپاسگزارم ازت بخواطر اشتراک این احساس ممنونم حالمو خیلی خوب کرد.

        در پناه عشقت و عشقم شادِ شاد باشی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        Abby گفته:
        مدت عضویت: 1785 روز

        سلام به شکیبا عزیز

        نوشته تان رو دوست داشتم.

        حس خوبتون رو دوست داشتم.

        سپاس فراوان که این حس خوب رو با ما هم شریک شدین.

        با دلنوشته شما ارتباط خوبی برقرار کردم.

        در پناه خدا همیشه و در همه حال دارای حال خوب و پر از انرژی باشید.

        سپاسگزار خداوند م هستم که به خواندن این متن تاثیر گذار هدایت شدم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      محمدرضا ذوالفقاري گفته:
      مدت عضویت: 3580 روز

      دوست عزیز واقعا همینجوره این قدرت بی مثال در هر لحظه کنار ماست و در هر مورد ریز و درشتی براحتی کمکمون میکنه.به قول خوده خدا میگه من نزدیکم.یعنی از همون رگ گردن نزدیکتر…

      عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوارم و دوستان عزیزم.

      استاد شما هرموقع از این فایلای خدایی میذارید من تا چند روز منگ میشم.عجب حرفایی!! چنان به عمق وجود ادم میشینه که انگار خود خدا داره باهات حرف میزنه و میگه بیا…

      یه چند روزیه حال باور توحیدیم یه جور دیگه شده..از روزی که خانم شایسته برگ سفرنامه در مورد اگاهیهای جلسه 9 و 10 دستیابی به رویاها رو رو کرده و من با اینکه یکسال وخرده ایه این دوره رو دارم ولی باز رفتم چند دور این جلسات رو مرور کردم اصلا یه حال دیگه ای شدم.

      اونجایی که استاد میگه این جلسه رو تهیه کردی تا به خواسته هات برسی؟اسمش دوره راهنمای عملی دستیابی به رو یاهاست؟همین یدونه رو باور کن.همین یدونه رو روش کار کن ببین به انچه که توی رویای بقیه م نمیگنجه بهش میرسی…

      آره وقتی همین یدونه رو باور کنی دیگه کیه که بخواد تورو بکشه پایین وقتی خدا میخواد ببرتت بالا؟کیه که بتونه اینکارو بکنه؟حتی اگه نمرود باشه یا ترامپ یا هرکس دیگه خدا بلده چه شکلی یه پشه رو بفرسه بره تو دماغ طرف و مغلوبش کنه.

      فقط به شرط ایمان به شرط پاکی دل.

      استاد شما میگفتید وقتی تو بندرعباس عوض شدی تو خیابون راه میرفتی و گولی گولی اشک از چشمات میومد.وااای که چه حالی داره ادم به این مرحله برسه.راستش منم تازه دارم به نشونه هایی از این مرحله میرسم.بنظر من وقتی به این مرحله برسی از همه چیز رها میشی.از ثروت و روابط و هرچیز دیگه ووقتی از اینا رها شدی خودش برات بدیهی میشه و خودش دنبالت میاد…یعنی دنبالت میدوه..

      پریشب توی سوره ال عمران به این ایه رسیدم:

      67-ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی بلکه موحدی خالص و مسلمان بود و هرگز از مشرکان نبود.

      ابراهیم به این خاطر مرد شماره 1 قرآنه که به قول خداوند هرگز شرک نورزیده.یعنی اونجایی که استاد میگه همه ما یه چیزی بین شرک و توحید هستیم و درستم هست حضرت ابراهیم موحد خالص بوده یعنی صد در صد توحیدی.فقط تسلیم بوده و هیچ شرکی نداشته..

      بخاطر همین کوهی از اتش براش گلستان شد.و همونقدر که ابراهیم ع به خدا نزدیک بود ماهم نزدیک هستیم.همونقدر که حضرت علی ع نزدیک بود ماهم هستیم.

      چند شب پیش توی یه جاده خلوت تو بیابون داشتم میومدم.بدجوری هوس یه چایی کردم.اتفاقا فلاکسم نداشتم.همینجوری الکی گفتم خدایا دلم چایی میخواد.یه تیکه اومدم دیدم کنار جاده یه سواری پنچر شده دست بلند کرد.وایسادم.بنده خدا جکش خراب شده بود.خلاصه کمکش کردم و کارش حل شد بعدش بهم گفت چایی تازه دم دارم لیوانت رو بیار برات بریزم.دیگه خودتون میدونید ادم اون لحظه چه حالی میشه…یعنی واسه خدا فرقی نداره تو کجایی و چی میخای اون فقط انجام میده برات…

      گفتم

      فقط به شرط ایمان به شرط پاکی دل..

      کاش این دله فقط پاک شه.مثله استاد

      کاش انقدر ادامه بدیم تا به اون مرحله اشکهای شوق برسیم..اشک یعنی عشق..عشق به خدایی که هر لحظه داره از زبون استاد عباسمنش میگه بنده عزیزم.بیا..بیا بپر تو بغل خودم.نترس..بزن تو صورتش اون لعنتی خبیثه رانده شده رو..نذار از رویاهات دورت کنه…نذار ناامیدت کنه…نذار به نداشته هات بخنده وقتی من هستم و حضور دارم و رزاق و وهابم.

      خلاصه نذاریم ناامیدمون کنه…

      انشاله روزی میرسه که هممون با کوهی از ثروت و سلامتی و خوشبختی سرمون رو بالا میگیریم و به خودمون و استادمون افتخار میکنیم.

      یا حق.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 89 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3817 روز

      کامران جان سلامم

      داستانی که گفتی منو یاد یک داستان دیگه اندخت،

      یک روزی داشتم یک مقاله میخواندم در مورد تفاوت طرز فکر ایرانی ها با اروپاییان، یک جا نوشته بود، وقتی بارون میاد و خیابانو ها پر آب میشه، نویسنده نوشته بود، اون قسمتی که پر آب شده یک قسمت خشکی هم کنارشه.

      اکثر ایرانی ها از خشکی میرن. و به این فکر میکنن که خیس نشن، لباساشون گلی نشه

      اکثر اروپاییا هم مسئله را ساده میگیرن و به جای فکر کردن به این چیزها، میرن تو دل مسئله، میرن تو آب.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      حسین آقابزرگ گفته:
      مدت عضویت: 2499 روز

      اون بنده خدا که رفیق صمیمی شما بوده به این دلیل دست از کمک نکشیده که مبادا منافع خودش در خطر بیفته بلکه فکر کرده که شما دارین به قول خودتون فیلم بازی میکنید و از صحنه ی طنز این اتفاق خنده اش گرفته و این دلیل نمیشه که مابیام به خاطره یه همچین اتفاقی بگیم حتی بهترین دوستت هم به موقعش کنار میکشه و این بد هست که شما به این راحتی میاین رفیق صمیمیتون رو توی اون شرایط قضاوت میکنین شاید اگه میدونسته که شما به کمک احتیاج دارین و دقیقا چه اتفاقی برتون افتاده و چقدر دارین درد میکشین هرگز به کار خودش ادامه نمیداده

      من چون خودم هم قبلا این طوری بودم دارم عرض میکنم این خیلی بده که ما بیایم تمام لحظات خوش و تمام محبت هایی که ادما در زمان های مختلف کردن رو با یه اشتباه نادیده بگیریم و از اون شرایط بیایم استفاده کنیم و اون رو به یک درس عبرت انگیز در تاریخ زندگیمون تبدیل کنیم و بگیم دیدی اخرش به هیچ دردم نخورد ایا شما همیشه تمام و کمال به درد رفیقت خوردی و همیشه به منافعش فکر میکردی؟

      اینکه ما توکلمون رو به خدا بکنیم اصلا به این معنی نیست که روابط زیبایی که با ادم های دور و اطراف داشتیم رو با یک اشتباه فراموش کنیم و بگیم اونایی که براشون اهمیت زیادی قائل بودم زمانش که فرا رسید به هیچ دردم نخوردن

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
      • -
        محبوبه سادات مهربان گفته:
        مدت عضویت: 2614 روز

        سلام دوست عزیز این اتفاق برای دوستمون یه تلنگر در یک لحظه بوده نه اینکه از دوستش دلگیر باشه یا محبتاشو فراموش کنه نه ،من احساسشان رو واقعا درک میکنم اینکه اعتبار محبت هایی که بهمون میشه رو به حساب آدما بزاریم ونه خدای اونا وقتی تو مسیر باشیم در لحظه میفهمیم این اتفاق نشات گرفته از چیست از اینکه رو آدما حساب باز کردیم نه خدای اونا شاید قبل تر از این ها وقتی که بانگاه توحیدی آشنا نشده بودیم همین دوستمون از کنار این موضوع با نگاه شوخی وخنده عبور میکرد وهر وقت یادش میافتند خودشم میخندید ولی الان خودشون میدوند بزرگ کردن آدما توی ذهن و اعتبار محبت هایی که از اون شخص تا به حال دریافت کردن رو به حساب رفیقشون گذاشتن یا خدای رفیقشون

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        مریم م د گفته:
        مدت عضویت: 2396 روز

        دوست عزیز حساب باز نکردن روی دوستان به این معنی نیست که در شرایط بحرانی آنها نمیخواهند به ما کمک کنند بلکه به این معنی است که ممکن است به هر دلیلی ، به هر دلیلی نتوانند.مثل این مورد ممکن است بهترین دوست در چشمان ما نگاه کند وبدترین وضعیت مارا نفهمد.اگر هم کمک کردند دستان خداوند بوده اند.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      الهام مسکرانیان گفته:
      مدت عضویت: 2620 روز

      سلام آقای فریدونی عزیز

      پنجشنبه شب کامنت زیباتون رو خوندم و لذت بردم از اینکه درس بزرگی گرفتین از اون اتفاق به ظاهر بد که به نفع شماهم بود ولی امروز که داشتم برای همسرم خاطره شما رو تعریف میکردم بعد با خودم گفتم عجب مثال قابل لمسی هستش و با این خاطره شما چقدر توکل به خدا برام بیشتر قابل درک شد چون مطمئنا من هم الان همچین وابستگی هایی به غیر از خدا دارم که با این کامنت زیبای شما چراغ ذهن من هم روشن شد

      سپاسگزارم که بازگو کردین

      در پناه خدا شاد وثروتمند باشیم

      ????

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      کرامت ضیایی گفته:
      مدت عضویت: 2662 روز

      سلام دوست عزیزم اقا کامران

      از خوندن دیدگاهت لذت بردم

      ب فکر فرو رفتم ک خودم هم رو هیچ کس حساب نکنم

      البته باید هر روز ب خودم یاد اوری کنم

      ک کرامت فقط وفقط روی خدا حساب کن ن صاحبکار ن خونواده ن قوم وخویش فقط خداوند فقط اصل

      ممنونم از خداوند بخاطر وجود دوستی چون شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      کرامت ضیایی گفته:
      مدت عضویت: 2662 روز

      سلام دوست عزیزم اقا کامران

      از خوندن دیدگاهت لذت بردم

      ب فکر فرو رفتم که خودم هم رو هیچ کس حساب نکنم

      البته باید هر روز ب خودم یاد اوری کنم

      ک کرامت فقط وفقط روی خدا حساب کن ن صاحبکار ن خونواده ن قوم وخویش فقط خداوند فقط اصل

      ممنونم از خداوند بخاطر وجود دوستی چون شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      Hamed you گفته:
      مدت عضویت: 2928 روز

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرانقدر

      کامنت رو خوندم

      کامنت خانم علیپور رو هم خوندم به نظرم خانم علیپور درست میگن اگه ما این دیدگاه رو داشته باشیم ک هرچه اتفاق میوفته (در صورتی ک قوانین رو درک کرده باشیم و بهش عمل کنیم) به کمک خدا و در جهت خواسته های ما هست عالیه

      مثلا من از دوستان خوب و صمیمی و همکاران خوب کمک بگیرم در جهت رسیدن به یه هدف و اینطور فکر کنیم ک اونارو خدا در جهت رسیدن به هدفم سر راهم قرار داده ایرادی نداره و به نظرم خللی در دیدگاه توحیدی ما ایجاد نمیکنه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      حسین آقابزرگ گفته:
      مدت عضویت: 2499 روز

      ببین دوست عزیز اقای فریدونی متن نهایی شما ایراد داره، شما میگید

      توی زندگی روی هیچ کس به جز خدا ، حساب نکنم.رفیقی که با خود می گفتم برای روزهای بی کسی به دردم می خورد و اگر کاری هم از دستش برنیاید ، حضورش برایم اطمینان خاطر می آورد. اما خداوند مرا به خود آورد که به کسی دل نبندم

      این متن زمانی صحت داره که رفیق به ظاهر نزدیک شما بهتون خیانت کرده باشه شما اگر روی دوستتون حساب باز میکردین و بعد ایشون میومدن به سبب منافعش در شرایطی خاص شما رو رها میکردن حق باشما بود و شما میگفتی من عبرت گرفتم که فقط روی خدا حساب باز کنم اما اون شرایط اصلا اینو به ما نمیگه شما گفتین دوستم فکر میکرد من عمدا دارم فیلم بازی میکنم پس این جمله که رفیقی که فکر میکردم درزمان های بیکسی به دردم بخوره اما نخورد در این جا کاملا غلطه و این زمانی درسته که رفیق شما با وجود اگاهی و شناخت کامل از شما و شرایطتتون شما رو توی صحنه در حال بی کسی و تنهایی به حال خودتون وابگذاره

      این یک احساس بی دلیل برای عبرت گیری از یک شرایط دراماتیک بی ربط برای تحول درونیه

      بهتر بود متن اخر رو حذف میکردین و میگفتین رفیقم که همیشه خیلی زود احساس من رو درک میکرد ومن فکر میکردم اون تنها کسی هست که در هر شرایطی خیلی خوب منو درک میکنه و خیلی زود واکنش میده هم دچار اشتباه و سو تفاهم شد درصورتیکه من به کمک نیاز داشتم و تنها کسی که دردم رو میفهمید وقادر بود بهم کمک کنه دیگه خدا بود و از اون روز به بعد توجهم و احساسم به نزدیکی او کاملا عوض شد و فهمیدم نزدیکترین رفیقی که منو بیش تر و سریعتر از همه توی هر شرایط درک میکنه خدای من هست

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      الهام خدایاری گفته:
      مدت عضویت: 2244 روز

      سلام مرسی دوست عزیزم بابت خاطرتون و یاداوری این مطلب مهم که جز خداوند و خودمون رو ی کسی حساب باز نکنیم چون چیزی شبیه به این برای من هم پیش امد ودیگه کاری به کار اون ادم ندارم فقط تفاوتمون در اینه که اون ادم از پیشرفتهای من حتی خیلی کم و کوچک کم کم ناراحتتر و ناراحتتر میشدوکاملا هم بروز میداد و من متوجه شدم که اون ادم و در مواقع ناراحتیه من کنارمه و چشم دیدن خوشی من رو اصلا نداره و فقط داشت فیلم بازی میکرد و الان خداوند را شاکرم که این مطلب رو فهمیدم و به این رسیدم که عشق خداوند برای ما کافیه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      هما خاکپور گفته:
      مدت عضویت: 2288 روز

      کامران عزیز منم مثل شما گاهی اوقات روی دوستم حساب باز میکردم اما اون هیچی جالبه بگم به خوا گفتم اگه این ادم دوست واقعی نیست پس یک جوری تموم بشه این دوستی و با گذر زمان واقعا همین طور هم شد همه چیز باعث شد خداوند برای من همه چیز بشه الان اون دوستمه?

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      هما خاکپور گفته:
      مدت عضویت: 2288 روز

      کامران عزیز من هم مثل شما بودم زیادی روی دوستن حساب باز میکردم در حقیقت اون رو دستی از دستان خداوند نمیدونستم تا اینکه اون من رو از نظر احساسی رها کرد و منم به خدا گفتم اگه این ادم یک دوست خوب نیست پس یک جا تموم بشه تا اینکه روز به روز رابطه ما سرد تر شد تا الان که مدتی با هم حرف نمیزنیم حالا معنی اینکه خدا برات هنه چیز میشه رو بهتر از قبل میفهمم در پناه خداوند باشید همیشه?

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      روح اله شریفی گفته:
      مدت عضویت: 2321 روز

      با سلام به همگی و استاد عباسمنش عزیز .من هم خاطره ای دارم که ثابت میکنه حساب کردن روی آدمها هیچ فایده ای نداره.بطورخلاصه میگم که طولانی نشه.من توی یک کشور غریب چهل روز منتظر یکی از رفیقام واستادم که باهم قاچاقی مرز رو رد کنیم که توراه خطرناک تنها نباشیم و هوای همو داشته باشیم بلاخره بعد چهل روز خودشو رسوند باهم راه افتادیم مسیر به شدت سخت بود ولی دلمو به رفیقم خوش کرده بودم که هوای همو داریم یه جاکه باید سریع با دویدن از مرز رد میشدیم غوزک پام شکست وزمین خوردم ولی رفیقم خیلی راحت ولم کرد و رفت من هم شوکه شده بودم که‌رفیق چی شد پس کجا رفت به خدا گفتم خودت کمکم کن با وجود درد خیلی زیاد راهو ادامه دادم وهرجوربود به کمک خدا نجات پیدا کردم .ولی فهمیدم که روی آدمها حساب نکنم ولی اونموقع درسته فهمیدم روی ادمها حساب نکنم ولی نمیدونستم پس روی کی حساب کنم؟ تا اینکه از استاد یادگرفتم که فقفط و فقط روی خدا حساب کنم خدا خودش ادمهایی رو میفرسته تا کمکت کنن .گفتم خلاصه ولی بازم طولانی شد خدانگهدار.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      سرور امجد گفته:
      مدت عضویت: 1953 روز

      دقیقا این اتفاق برای من و برای همه به گونه های مختلف افتاده.

      این مساله در درجه اول باور توحیدی ما رو باید قوی کنه.

      به بندگان خداوند هم باید به عنوان دستانی مجسم از خداوند نگاه کرد اگر با آن دست کمک نشویم باید بدانیم که توقع خود را از آن به سوی خداوندی که در وجودمان هست معطوف کنیم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      رهاخانم گفته:
      مدت عضویت: 2160 روز

      به نام خدا

      سلام عزیزم

      چه درهایی را برای من باز کردی

      خدا راشکر

      یاد خودم افتادم که اون قدر از این خاطرات دارم که نگو

      ولی //خدا //// همیشه یار و حامی ما در همه جوانب زندگیه

      دیروز پیش خانواده ام بودم خودشون می گفتن کسی به درد ما نمی خوره ……..

      سریع به ذهنم اومد که باعث و بانیش خودتون هستید ولی به روشون نیاوردم

      و سکوت کردم

      چون خودمم هم با تکرار کردنش دوباره زنده اش می کنم

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 2360 روز

    سلام و درود

    استادِ جان.

    من از اول سال ۹۷ عضو گروه دیگه ای بودم و اونجا یه فایلی بنام یکتاپرستی گذاشتن تو گروه به نام استاد عباس

    خداوند رو شاکرم که به این وسیله پیداتون کردم و فهمیدم منم به واسطه خانوادم،جامعه ای که توش رشد کردم ،افکارم شکل گرفته مشرک شدم اما هر روز که میام برم سفرنامه و بشم شاگرد vip شما بیشتر و بیشتر متوجه میشم که چقد فکر میکردم مسلمانم و خدا فقط مال ما مسلمانهاست،غافل از اینکه خدا مال یکتا پرستاس و من هم که یکتاپرست نبودم و تازه دارم هر روز بیشتر و بیشتر به واسطه شما خدارو میشناسم و میشم یکتاپرست.

    خودم از این جمله که من یکتامرست شدم خیلی خوشم میاد و اینو مدیون شمام.

    و یکی از دلایلی که فکر میکنم شما موفقید اینه که با وجودی که شمارو نمیشناختم ولی به محض گوش دادن به فایل یکتاپرستی تون تو اون گروه ،تا شب مدام صداتون تو ذهنم و جملاتتون تکرار میشد ،با وجود اینکه کلی هزینه کردم در گروه سابقم البته نمیگم هیچی یاد نگرفتم چرا حتما اکن مقدمه آشناییم با شما بوده ولی له لطف الله که شما اینقد موحد هستین طنین صداتون تو ذهن میپیچه با یه فایل کوتاه.

    خداوند رو سجده شکر میکنم و کردم بخاطر وجود پاکتون

    بیشتر و بیشتر و بیشتر پیروز باشید و مثل ستاره بدرخشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
  4. -
    مريم بیگی گفته:
    مدت عضویت: 2619 روز

    سلام استاد عزیز و سلام به عزیزى که این منظره هى زیبا رو برامون فایل تهیه میکنن خدا قوتتون بده از تک تک صحبتهاى استادم در مورد ابراهیم ع اشک امان نمیده و حالم دگرگون میشه قلبن و روحن ابراهیم گونه میخوام زندگی کنم مطمئنم جهان کمکم میکنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  5. -
    زینب آهویی گفته:
    مدت عضویت: 2575 روز

    با سلام و عرض ارادت به استاد عزیز و دوستان زحمتکش سایت و همه خانواده عزیز

    قبل از اینکه فایل جدید دانلود بشه و بتونم ببینم خبر خوب رو که دوره قرآن آماده شده و بزودی در سایت قرار میگیره من رو واداشت تا جسارت کنم و یک ایده در مورد نحوه خرید این دوره بدم ! چون معمولا دوره های استاد به صورت هفتگی آماده میشه ، اگر درمورد نحوه پرداخت قیمت هم اعضا بتونن قیمت هر قسمت رو جداگانه پرداخت کنند و استفاده کنند نفرات بیشتری میتونن از دوره بهره ببرن که مطمئنا دوره مفیدی خواهد بود .

    و از استاد عزیز خواهشمندم این مورد رو در خرید محصولاتی که به صورت دوره ای هست لحاظ کنن :)

    از خدای بزرگ و استاد بزرگوار بسیار سپاسگزارم در پناه حق شاد و سلامت و ثروتمند باشیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  6. -
    سمیه کمالی گفته:
    مدت عضویت: 2474 روز

    سلام .امیدوارم هر کجا هستیدسلامت باشید .

    ازخدای مهربونم سپاسگذارم بابت اینکه جواب حرف های دیروزم رو الان با خوندم این مطالب دریافت کردم . من دیروز ناراحت بودم که چرا همکار ها مانع کسب م میشن والان میخوام از خوشحالی گریه کنم که این مطالب رو خوندم و فهمیدم من اشتباه میکردم و هیچ کس مانع من نیست الا افکارم .

    خیلی از شما ممنونم . واز خدای مهربونم هم سپاسگذارم که نمیگذاره ناراحتی ها به دل من بمونه و هر روز کمکم میکنه تا باورهام قوی تر بشه و قدم هام رو محکم تر بردارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  7. -
    ناشناس گفته:
    مدت عضویت: 0 روز

    به نام خداوند خالق تمام اتفاقات خوب.

    سلام خدمت استاد وهمه اعضای سایت.

    خدایا شکرت که هرچی ازت خواستم و میخوام سریع بهم میدی.شب میخوام وتو صبح اجابتش میکنی.خدایا شکرت که اینقد منو دوست داری وبهترینهارو برام رقم میزنی٬ چون لایق بهترینا هستم.

    استاد ممنونم ازتون که دستی از دستای خدا شدید و با این فایل ها وحرف های قشنگتون.هر روز ما را آگاهتر میکنی.ممنون.مثل همیشه عالی وتاثیرگذار….شاد باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      حمید احدی گفته:
      مدت عضویت: 2410 روز

      باسلام به جناب استاد عباسمنش.

      بنده از پارسال با سایت شما آشنا شدم.ضمن اینکه به لحاظ مالی رشد کردم.در زمینه های دیگر ابعاد زندگی هم بسیار پیشرفت داشتم.

      از شما بابت این اطلاعات مفید سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: