توحید عملی | قسمت ۶ - صفحه 56

1899 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    داریوش عباسیون گفته:
    مدت عضویت: 2426 روز

    سلام به دوستان وهمراهان صادق وصمیمی

    چند روزی است که منتظر بودم که یه نفر یهم قول داده پول بده تا دیروز هم منتظر بودم تا اینکه زمزمه این که یک مشتری یه آپارتمان بخره در کمال ناباوری در یک پروسه کوتاه دیروز امد وقرار به عصر گذاشتیم و معامله انجام شد قبلاز آنکه بیاین من جلو دستم تو یه تیکه کاغذ نوشتم وبه از خدا تشکر کردم که مرا در فراوانی و وفور قرار داده وهمچچنین تشکر کردم که به من از جایی بمن پول میرسونه که فکرش را نمی کنم من با ایمان قلبی خواستم و خدا هم برام رسوند خدایا شکرت .من خیلی مواقع این تمرین را انجام میدادم ولی دیروز با عشق انجام دادم وباور من را به اینکه همه جی را فقط باید از خدا بخاهیم تقویت کرد استاد عزیزم سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    حسن موسوی گفته:
    مدت عضویت: 2982 روز

    من ازت خیلی ممنونم استاد، از خودمم ممنونم که اجازه دادم به خودم که همراه شما باشم و همراه این سایت باشم، فکر می کنم این فایل تیر خلاص است. دیگه چی باید بفهمیم که جایی بیرون از این فایل است؟؟؟ چه چیزی بیرون از این فایل وجود داره؟؟؟ ازت ممنونم استاد، من با دیدن این فایل به خودم گفتم پسر دنبال چی بودی تا حالا؟؟؟ راه درست رو استاد داره میگه گوش کن … فقط گوش کن … با جان و دل گوش کن… بارها تجربه کردی همه این حرفهای بزرگی که استاد داره میگه. الان فقط گوش کن و اجازه بده جاری بشه در تک تک سلولهات، بعد عمل کن … عمل کن و فکر نکن … عمل کن و نگران نباش … عمل کن و ایمان داشته باش … از خدای ابراهیم برای استادم و برای تک تک اعضای خانواده ام و برای خودم توحید را آرزو می کنم.

    توحیدی باشید

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    انسیه NC گفته:
    مدت عضویت: 2428 روز

    سلام خدااااا جونی، حالت چطوره از اینکه ما بنده ها رو داری؟

    سلام به استادم و خواهر برادرایه طلام،

    تو مترو بودیم با دوستم گرسنمون بود،بهش گفتم رسیدم صادقیه از قطار رفتیم بیرون،روی سکو پیراشکی میفروشن میگیرم،قطار که وایساد رفتیم رو سکو،دوستم رفت سمت پیراشکی فروشا تقریبا ده قدم از من فاصله گرفت،یهو دیدم دو تا آقایه جوون دارن با خنده میان سمت من،خیلی خوشتیپ و قد بلندم بودن،تا رسیدن بهم دو تا ساندویچ تو نایلون گذاشتن جلو پای من و رفتن!!!!

    باورتون میشه!!

    تا دوستم و صدا کنم،یا به اون آقایون بگم اینا چیه!!!! اون آقایون ناپدید شدن،بهشون که نگاه میکردم اصلا نفهمیدم کدوم طرفی رفتن!!

    هاج و واج با دوستم(که البته اون هم، هم مداریمونه)مونده بودیم!!!

    وای خدا چقدر بهمون نزدیکه،چقدر خواسته همون و میخواد برآورده کنه،

    خیلی برام از این دست اتفاقا میفته،همش هم دوست دارم براتون بگم،چون باورام رشد میکنه،

    دوستدار همتونم،به هر چی دوست دارید از نوع بهترینش و برسید دوستانم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مهدی حیاتی گفته:
    مدت عضویت: 2343 روز

    سلام ، سلام ، سلام ، بر بنده عزیز الله ، تبریک ، تبریک ، تبریک ، الله را سپاس گذار هستم که بنده را با شما خوبان آشنا نمود. خلاصه ای از خودم بخواهم بیان نمایم اینگونه می باشد که بعد از آشنایی قبلی با موضوعات توحیدی و آشنایی مفیدی با قانون جذب (از طریق فایل های کوین ترودو)در لذت و شگفت از این قوانین خالق شدم . شروع به استفاده از آن مطالب نمودم ولی در استفاده دچار مشکل شدم و دائم می گفتم ی چیزهای دیگری وجود دارد که بنده نسبت به آن باید آگاه شوم.با توجه به موضوعات ساده و بسیار یسیار جالب توحیدی متوجه اصل اشکال خودم شدم.هر لحظه در روز که وقت مینمایم دائم فایل توحیدی را گوش می دهم و یسسار بسیار لذت میبرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      گروه تحقیقاتی عباس منش گفته:
      مدت عضویت: 3926 روز

      دوست عزیز قوانین درج نظر را مطالعه نمایید

      تمام کوشش این سایت دور شدن از خرافات موارد حاشیه ای است به همین دلیل قوانینی برای درج نظر در این سایت قرار داده شده است.

      دلیل موفقیت این سایت نسبت به دیگران نیز درک صحیح قوانین جهان هستی و عمل به اصل قانون می باشد.

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      گروه تحقیقاتی عباس منش گفته:
      مدت عضویت: 3926 روز

      دوست عزیز قوانین درج نظر را مطالعه نمایید

      تمام کوشش این سایت دور شدن از خرافات و موارد حاشیه ای است. به همین دلیل قوانینی برای درج نظر در این سایت قرار داده شده است.

      دلیل موفقیت این سایت نسبت به دیگران نیز درک صحیح قوانین جهان هستی و عمل به اصل قانون می باشد.

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    مهدی نوری گفته:
    مدت عضویت: 2343 روز

    درود خدمت استاد عزیز و همه دوستان گرامی

    خداروشکر بابت همه چی

    خیلی خوشحالم و حال دلم عالیه

    توحید عملی قسمت یک رو قبل از اینکه عضو سایت بشم در یک کانال تلگرام گوش دادم و کمی نکران شدم نکنه این دوره پولی باشه و من رایگان گوش دادم .الان که دیدم استاد خودشون رایگان گذاشتن .خداروشکر کردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    داریوش عباسیون گفته:
    مدت عضویت: 2426 روز

    با سلام وعرض ادب

    هر دفعه که این فایل را گوش میکنم و میخوانم انرژی مضاعفی دریافت میکنم و شاکر خداوند هستم که مرا در این مدار قرار داده تا این ها را درک کنم در این مدار قرار گرفتن راز نیایش کردن با رب را لذت بخش کرده مخصوصا صبحگاهان من از اول همیشه سعی کردم به دیگران تکیه کنم ولی بعد از گوش دادن به فایل استاد دارم روی خودم کار میکنم تا به هیچکس بغیر از خدا انتظار کمک نداشته باشم .ممنون استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    سیده سمانه لایق گفته:
    مدت عضویت: 3342 روز

    سلام اقای موفق وقت بخیر

    اخه چرا باید اینهمه درد بکشیم؟من اون وقتایی که ترسم زیاده باهاش صحبت میکنم و سوال میپرسم ازش سردردمیگیرم الانم سردرد دارم.

    خداکه گفته شیطان تسلط نداره چرا من نمیتونم از پسش بربیام؟!چرا میترسم؟چرا تموم نمیشه؟کمکم کنید…اصلا چرا این ویروس وارد مغزمون شد؟چرا خداگذاشت وارد شه؟اشتباه بشر چی بود که بخاطرش این ویروس وارد شد؟اون اشتباه مال یه نفر بود یا همه مون اشتباه کردیم؟اگه مال یه نفر بود چرا تو مغز ماهم وارد شدتو مغز اونایی که اشتباه کردن وارد میشد دیگه؟بخاطر سیب خوردن ادم وحوا بود؟خب چرا برای اتباه اونا مای بیچاره باید تاوان بدیم؟سردرد اذیتم میکنه…من خدارو شکر سردرد اینا ندارما یعنی خیلی خیلی کم سر درد میگیرم ولی این موضوع فشار زیادی بهم آورده و سردردداده بهم!

    البته یه نکته!این دوروزه که از کلیدتون استفاده میکنم شادتر شدما..روزا حالم خوبه ..فقط تو خونه تنهاشدنی و شب موقع خواب با اینکه پیش همسرم هستم میترسم!نمیدونم این چه دردی بود افتاد به جونم ؟!!!بی امان تو مغزم حف میزنه…

    یه نکته دیگه! من دیروز محکم و جدی باهاش حف زدم گفتم ساکت شو خفه شو میخای منو اذیت کنی؟نمیزارم خودم میکشمت و..(یاد حضرت ابراهیم افتادم توفیلم که میرفت قربانگاه اسماعیل تو کوهها هی شیطان میومدوقولش میزد ولی ابراهیم ع سنگ پرت میکردبهش)خلاصه دیدم با این لحن حف زدن منو عصبی وخشن میکنه و حس کردم این همون چیزیه که ویروس میخاد (عصبی شدنم)و تازه اونجا بود که فهمیدم شما گفتید لبخندبزن یعنی چی..یعنی مغلوب کردن ویروس..

    نظرم درباره این متنتون :تا حدودی قبول میکنم ولی ته دلم حس میکنم مسخرست فا و نی انگار ساختگیه خودتون اومدین این تعبیرو در آوردین!

    از کجا معلوم که فانی این معنی رو میده… اصلا فانی که فارسیه پس تو زبونهای دیگه به ویروس چی میگن؟نی به چه زبونی نیروی حیاته؟از کجا اومد؟

    مرسی که هستین و به سوالام جواب میدین.مرسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: